کد خبر: ۶۱۴۸۵۹
تاریخ انتشار:
کارشناس مسائل استراتژیک

آمریکا می‌خواست با پهپاد فوق‌پیشرفته، هوشیاری نیروهای نظامی ایران را ارزیابی کند

کارشناس مسائل استراتژیک معتقد است مأموریت هواپیماهای دارای مداومتِ پروازِ بالا، علاوه بر جاسوسی، به‌ چالش کشیدنِ اراده و ارزیابی میزان هوشیاری نیروهای نظامی کشورِ هدف است.

گروه سیاسی: احد شیرزاد ــ خبرِ صبح پنجشنبه ۳۰ خرداد، برای آمریکایی‌ها بهت‌آور و تکان‌دهنده، و برای ایران و ملّت‌های منطقه، غرورآفرین بود. اسقاط پهپاد فوق پیشرفته «گلوبال هاوک»، پاسخی دقیق و به‌موقع، به آمریکایی‌ بود که این روزها، طیفی از اقدامات را در ارتباط با ایران به‌کار بسته‌؛ از جنگ روانی و جنگ اقتصادی گرفته تا پیشنهاد مذاکره و ... .

 

آمریکا می‌خواست با پهپاد فوق‌پیشرفته، هوشیاری نیروهای نظامی ایران را ارزیابی کند

 

به گزارش بولتن نیوز، ضربه جدیدی که آمریکا از محور مقاومت دریافت کرده بود، آن‌ها را به تکاپو انداخت تا جنگ روانی خود علیه ملّت ایران را وارد فاز جدیدی کنند؛ لذا در ساعات نخست اسقاط پهپاد، انواع اظهارنظرها و شگردهای روانی از سوی آن‌ها به‌کار گرفته شد. این موضوع، لزوم تبیین ابعاد ماجرا و اهمیت آنچه توسط نیروهای حافظ امنیت کشور انجام دادند را ضروری می‌نماید. به همین منظور، سراغ بیژن پیروز، کارشناس مسائل راهبردی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران رفتیم و گفت‌وگویی را با وی ترتیب دادیم که ماحصل آن را پیش رو دارید.

***

فارس: به نظر شما هدف آمریکایی‌ها از ارسال پهپاد جاسوسی، صرفاً اقدام به جاسوسی بوده است یا به‌قصد جنگ روانی علیه مردم ایران صورت گرفته است؟

پیروز: هواپیمای بدون سرنشین ترایتن (ام‌کیو-4سی) یکی از پهبادهای جاسوسی رادار گریز طراحی شده برای کار با هواپیمای سرنشین‌دار پوسایدن (پی- ‌8) است. در اساطیر یونان باستان هم ترایتِن نام پیام‌رسان دریاها و پسر پوسایدِن فرمانروای دریاها بوده است. بنابراین یکی از اهداف اصلی آمریکا از ارسال هواپیمای بدون سرنشین «ترایتن» به همراه هواپیمای ضد زیردریایی «پوسایدن» به محدوده آب‌های سرزمینی جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ تردیدی، پرتاب حسگرهای جاسوسی در آب‌های سرزمینی ما و جمع‌آوری اطلاعات ارسال شده توسط این حسگرها، برای هدف‌یابی بوده است.

 

 

*می‌خواستند هوشیاری نیروهای نظامی کشور را به چالش بکشند

این که مأموریت مشترک این هواپیماها را جنگ‌روانی علیه مردم ایران تلقی کنیم نمی‌تواند به واقعیت نزدیک باشد چرا که در شرایط عادی قرار نیست عمومِ مردم هیچ کشوری از پروازهای یک هواپیمای بدون سرنشینِ رادارگریز آگاه شوند، امّا نوع مأموریتی که به هواپیماهای دارای مداومتِ پروازِ بالا، مثل «پوسایدن» و «ترایتن» محوّل می‌شود معمولاً علاوه بر جاسوسی، به قصد به چالش کشیدنِ اراده و ارزیابی میزان هوشیاری نیروهای نظامی کشورِ هدف است، چرا که این نوع پروازهای جاسوسی اغلب در محدوده اتصال دریایی سرزمینی یک کشور با آب‌های بین‌المللی آغاز شده و با تجاوز گاه به گاه به آب‌های سرزمینی و یا ایجاد سایر انواع مزاحمت‌ها ادامه می‌یابد.

در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۴ اجرای مأموریت‌های جاسوسی مشابه، توسط هواپیماهای نیروی دریایی آمریکایی در دریای سیاه و دریای چین جنوبی با مانورهای بسیار خطرناک هوایی خاتمه پیدا کرد و در سال ۲۰۰۱ هم یکی از این مأموریت‌های نیروی دریایی آمریکا، منجر به یک سانحه هوایی در دریای چین جنوبی شد. البته رسانه‌های غربی در تمام موارد، هواپیمای جاسوسی سرنشین‌دار آمریکایی را در حال پرواز روتین(!) بر فراز آب‌های بین‌المللی معرفی کرده و ره‌گیری این هواپیما را اقدامی تهاجمی و خطرناک معرفی می‌کنند.

نکته جالب‌تر این که در مورد هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین و رادارگریزی که همراه با هواپیمای جاسوسی سرنشین‌دار آمریکایی به پرواز در آمده، معمولاً چیزی در خبرها منتشر نمی‌شود، جز این که از سال ۱۹۹۹ این هواپیماها از نوع «گلوبال هاوک» و از ۲۰۱۸ به بعد از نوع «ترایتن» بوده‌اند.

*تلقی آمریکایی‌ها، عدم امکان رهگیری پهپاد توسط پدافند هوایی ایران بود

فارس: به نظر شما، آمریکایی‌ها پیش‌بینی اسقاط پهپادشان توسط ایران را نداشتند؟

پیروز: فکر کردن به جای طرف آمریکایی آن هم در ارتباط با موضوعات تفسیری، چندان ساده نیست. آنچه مسلّم است این که طرف آمریکایی تردیدی نداشته که پدافند هوایی ایران قادر به ره‌گیری هواپیماهای جاسوسی از نوع پوسایدن (پی- ‌8) هست، لذا این هواپیما پس از دریافت اخطار از منطقه دور شده اما در ارتباط با هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین ترایتن (ام‌کیو-4سی) که بدون توجه به اخطارها به پرواز خود در آب‌های سرزمینی ایران ادامه داده است - جز در صورتی که ارزش اطّلاعات حاصل از مأموریت جاسوسی محول شده به این هواپیما برای طرف آمریکایی‌ به مراتب بیشتر از قیمت آن ارزیابی شده باشد - تلقی طرف آمریکایی را می‌توان عدم امکان ره‌گیری این نوع هواپیما توسط پدافند هوایی ایران تصور نمود.

فارس: گفتید که آمریکایی‌ها چنین اقداماتی را در ارتباط با سایر کشورها هم تجربه کرده‌اند. توضیح بیشتری می‌دهید؟

پیروز: بله! ولی اغلب ما ایرانی‌ها چون منحصراً در معرض اخبار ترجمه شده از منابع غربی هستیم، معمولاً فقط همان روایت آمریکایی از این نوع رویدادها را شنیده‌ایم که در همه آن‌ها هم همیشه، پروازهای هواپیما‌های جاسوسی آمریکایی، پروازهایی روتین و با هدف حفظ صلح و امنیت جهانی معرفی شده و همیشه رفتار کشورهای مدافع، تهاجمی و خشونت آمیز است!

اغلب ما ایرانی‌ها چون منحصراً در معرض اخبار ترجمه شده از منابع غربی هستیم، معمولاً فقط همان روایت آمریکایی از این نوع رویدادها را شنیده‌ایم که در همه آن‌ها هم همیشه، پروازهای هواپیما‌های جاسوسی آمریکایی، پروازهایی روتین و با هدف حفظ صلح و امنیت جهانی معرفی شده و همیشه رفتار کشورهای مدافع، تهاجمی و خشونت آمیز است!

البته توجه به این نکته هم ضروری است که سایر کشورها معمولاً اجازه پرواز بی‌دردسر به یک هواپیمایی جاسوسی در مجاورت آب‌های سرزمینی خود را نداده و این نوع هواپیما‌ها را بر فراز آب‌های بین‌المللی متصل به آب‌های سرزمینی خود با انواع جت‌های جنگنده، طوری «همپایی» می‌کنند که برای خلبان اساساً امکان مانور به سمت آب‌های سرزمینی کشورشان وجود نداشته باشد.

در حقیقت جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با عدم اجازه پرواز به این نوع هواپیما‌های جاسوسی بر فراز آب‌های بین‌المللیِ مجاور به آب‌های سرزمینی خود هم از گزینه‌های متعددی برخوردار بوده که تا امروز در میان تمام آن‌ها، نجیبانه‌ترین گزینه‌ها را انتخاب کرده است.

فارس: اهمیت اقدام نیروهای پاسدار امنیت در اسقاط پهپاد آمریکایی را در چه می‌دانید؟ آیا این اقدام، تنش‌ها را افزایش خواهد داد و احتمال اتخاذ گزینه نظامی را افزایش می‌دهد یا جنبه بازدارندگی‌اش پررنگ‌تر است؟

پیروز: وظیفه نیروهای مدافع مرزهای زمینی، هوایی و دریایی هر کشور، دفاع از مرزهای زمینی، هوایی و دریایی آن کشور در برابر انواع تهاجم است، و تردیدی وجود ندارد که این نوعِ خاص از تهاجم، همیشه با نفوذ به مرزهای کشور، دقیقاً هر کجا که آن‌ها را ترسیم کرده باشید اتفاق خواهد افتاد.

در حقوق بین‌الملل، مرزهای دریای سرزمینی تعریف مشخصی دارند که ایران هم دقیقاً بر اساس همان تعریف به شناورها و پرنده‌های کشورهای دیگر هشدار داده و در صورت بی‌توجهی به این هشدارها واکنش متناسب نشان می‌دهد. اما همانطور که اشاره شد در ارتباط با پروازهای جاسوسی، آن هم با هواپیماهایی از نوع پوسایدن (پی- ‌8) که در هر مرحله پرواز قادر به پرتاب صدها سنسور و مین و موشک و اژدر هستند، حتی بر فراز آب‌های بین‌المللیِ متصل به دریای سرزمینی هم عرف بین‌المللیِ بسیار خشن و سخت گیرانه‌ای وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط خاص منطقه غرب آسیا، به‌طور نجیبانه‌ای از به‌کارگیری آن‌ها خودداری کرده است. بنا بر این، اقدامات ایران نه فقط تنش‌زا نبوده بلکه در راستای کاهش تنش‌های موجود بسیار هم منعطف بوده است.

اما اگر سئوال شما معطوف به اهمیت فن‌آورانه ره‌گیری و ساقط کردن یک هواپیمای رادارگریز با سقف و مداومت پروازی به مراتب بالاتر از هواپیماهای مسافربری و جنگی (حتی بالاتر از ابرها و طوفان‌های کره زمین) است، باید گفت بله! چنین کاری برای اولین بار در جهان انجام شده و اتفاقاً پیام‌آور راستین صلح و آرامش هم هست چرا که این اقدام، هم طرف آمریکایی و هم تمام مشتریان نظامی این نوع تجهیزات در سراسر جهان را به اندیشیدن در خصوص پاسخ پرسش‌هایی از این دست وا می‌دارد که: آیا بهتر نیست به جای استفاده از این نوع فن‌آوری‌ها علیه مردم بی‌گناه در نقاط مختلف جهان، از آنها مثلاً برای مراقبت بیشتر از جنگل‌ها در کشورهای خودشان که هر سال شاهد بروز آتش سوزی‌های گسترده در بخش قابل توجهی از آنها هستیم استفاده کنید؟

فارس: عکس‌العمل مقامات آمریکا پس از منهدم شدن پهپاد را چطور ارزیابی می‌کنید؟ ادعاهای ترامپ مبنی بر اینکه تصمیم داشته به ایران حمله محدود کند و در لحظات آخر، منصرف شده، چقدر می‌تواند صادقانه باشد؟

پیروز: ببینید! آمریکا قبلاً حداقل در ۲ مورد، از حمله محدود علیه ایران استفاده کرده‌ است؛ یک بار در ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷ طی آنچه در تاریخ عملیات نظامی خود عملیات «نیمبِل آرچر» نامیده است و بار دیگر در ۱۸ آوریل سال ۱۹۸۸ طی آنچه در تاریخ عملیات نظامی، عملیات «پرینگ مانتیس» نامیده است. آنچه شما به آن حمله محدود می‌گویید را آمریکایی‌ها دقیقاً با همین عبارت علیه ایران و در حمایت مستقیم از صدام حسین انجام داده‌اند و حتی دیوان بین‌المللی دادگستری هم در رأی ۶ نوامبر سال ۲۰۰۳ خود هر دو مورد حمله محدود آمریکا علیه ایران را کاملاً غیر قانونی تشخیص داده است.

*اینکه انسان‌دوستیِ ترامپ، مانع از حمله محدود به ایران شده، مضحک است

بنا بر این آمریکا در اوج جنگ عراق علیه ایران، در حالی که طرف عراقی در حال استفاده گسترده از انواع سلاح‌های شیمیایی، نه فقط علیه نیروهای نظامی بلکه حتی مردم عادی ایران و نیز عراق بود و تقریباً تمام شهرهای ایران در آماج موشک‌ها و بمب‌های اهدایی غرب و شرق به صدام قرار داشتند، به بهانه‌هایی- که در سال ۲۰۰۳حتی دیوان بین‌المللی دادگستری هم تمام آن‌ها را مطلقاً یاوه، تشخیص داد- رسماً حملات محدود علیه ایران انجام دادند و به طور غیر رسمی، جنایت‌های بسیار دیگری را بدون هیچ ترحمی علیه مردم ایران مرتکب شده‌اند. مضاف بر این، هواپیمای بدون سرنشین «ترایتنِ» ساقط شده به هیچ وجه اولین پهباد متجاوز ساقط شده آمریکایی در قلمرو سرزمینی ایران نبوده است.

این ادعا که انسان‌دوستی ترامپ، مانع حمله محدود به ایران در پی سرنگون شدن پهباد متجاوز آمریکایی شده باشد یک ادعای کاملاً مضحک است اما این که طرف آمریکایی استفاده از چنین ادعاهای مضحکی را به عنوان موضوعی برای عملیات روانی، مناسب تشخیص داده حاکی از مشاهده شکل خاصی از ضعفِ «آگنتولوژیک» در فضای رسانه‌ای کشور توسط دشمن است که فعلاً موضوع بحث ما نیست.

با این اوصاف این ادعا که انسان‌دوستی ترامپ، مانع حمله محدود به ایران در پی سرنگون شدن پهباد متجاوز آمریکایی شده باشد یک ادعای کاملاً مضحک است اما این که طرف آمریکایی استفاده از چنین ادعاهای مضحکی را به عنوان موضوعی برای عملیات روانی، مناسب تشخیص داده حاکی از مشاهده شکل خاصی از ضعفِ «آگنتولوژیک» در فضای رسانه‌ای کشور توسط دشمن است که فعلاً موضوع بحث ما نیست.

فارس: یعنی شما معتقدید که مشاهده شکل خاصی از ضعف آگنتولوژیک در فضای رسانه‌ای کشور، باعث شده تا ماجرای انصراف ترامپ از حمله نظامی در فضای رسانه‌ای کشور، پررنگ شود؟

پیروز: این یک واقعیت است و ربطی به اعتقاد یا عدم اعتقاد بنده و شما ندارد، و پاسخی که به پرسش شما دادم در همان حدی که گفتم کفایت می‌کند، امّا برای مزید اطّلاع شما، باید گفت واقعیت این است که کسی در ایران، نه بعد از ماجرای عملیات نظامی «ایگل کلا» در ۲۴ آوریل سال ۱۹۸۰ در طبس، از توپ و تفنگ یا اخم و تشر آمریکایی‌ها ترسیده، نه بعد از عملیات «نیمبِل آرچر» در ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷، و نه بعد از عملیات «پرینگ مانتیس» در ۱۸ آوریل سال ۱۹۸۸، چرا که در حقیقت، صدام کل ۸ سال دفاع مقدس را به نیابت از آمریکا، اروپا، اتحاد جماهیر شوروی و تمام کشورهای غربی حاشیه جنوبی خلیج فارس با ایران جنگید و نتوانست به چیزی برسد.

اگر به خاطر داشته باشید در۴ دسامبر ۲۰۱۱، بعد از وادار کردن هواپیمای متجاوزِ «سنتنال» (آرکیو- 170) توسط ایران، چنین ضعفی در فضای رسانه‌ای کشور دست کم به اندازه امروز قابل مشاهده نبود. کسی در دولت اوباما به فکر استفاده از چنین اراجیفی به عنوان موضوعی برای عملیات روانی نیفتاد. اما از بعد از این که عده‌ای در داخل، دور کردن سایه جنگ از طریق توافق هسته‌ای را موضوع تبلیغات انتخاباتی خود قرار دادند، به‌تدریج دیپلمات‌های اروپایی هم دچار این توهم شدند که گویا واقعاً می‌شود به جای میوه، به ایرانی‌ها «سایه» فروخت. دار و دسته ترامپ هم به این نتیجه رسیدند که ظاهراً می‌شود برخی از ایرانی‌ها را از انواع مختلف سایه ترساند.

اما جدا از ضعف آگنتولوژیکی که به دلیل این گونه استراتژی‌های اشتباه تبلیغاتی در فضای رسانه‌ای کشور ایجاد شده، واقعیتی که کسی در ایران، کوچک‌ترین تردیدی درباره آن ندارد این است که تنها راهِ زندگی کردن در صلح برای کشوری مثل ایران در تمام طول تاریخ، حفظ و تقویت توانمندی‌های کامل دفاعی در برابر هر متجاوزی بوده، هست و خواهد بود.

منبع: خبرگزاری فارس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین