کد خبر: ۵۴۳۱۵۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
سالروز درگذشت ستارخان ـ سردار ملی

هوش و شجاعتش او را در زمره قهرمانان بزرگ آزادی مردم قرار داد

هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستی‌اش، نام او را در زمره ی قهرمانان بزرگ آزادی مردم ایران قرار داده است.

هوش و شجاعتش او را در زمره قهرمانان بزرگ آزادی مردم قرار دادگروه فرهنگی: امروز (بیست و پنجم آبان) سالروز درگذشت یکی از قلندران ایران، شهید ستارخان ـ سردار ملی است. مردی بالیده در محله ی امیرخیز تبریز که بر پایه ی روحیه ی عیاری و پهلوانی، ستم استبداد را تاب نیاورد و به همراه همرزم دلاورش (باقرخان ـ سالار ملی) و یارانی که براستی دست از جان شسته بودند و همراهی شگفت مردم تبریز در برابر قوای محمدعلی شاه ایستاد و با رهبری مقاومت یازده ماهه ی شهر تبریز، کمر استبداد را شکست.

به گزارش بولتن نیوز، ستار خان در جوانی به جرگه لوطیان (جوانمردان، یا اهل فتوت) محله امیرخیز تبریز درآمد و در همین باب در حالی که به دفاع از حقوق طبقات زحمتکش برمی‌خاست با مأمورین محمدعلی شاه درافتاد و به ناچار از شهر گریخت و مدتی به عیاری مشغول شد، اما از ثروتمندان می‌گرفت و به فقرا می‌داد. سپس با میانجیگری پاره‌ای از بزرگان به شهر آمد و به کار خرید و فروش اسب پرداخت او به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل، مالکان، حفاظت از اموال خود را به او می‌سپردند. او هیچ‌گاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستی‌اش، نام او را در زمره ی قهرمانان بزرگ آزادی مردم ایران قرار داده است.
وی در مقابل قشون عظیم محمدعلی‌شاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطه‌خواهان تبریز به آذربایجان گسیل شده بود، ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد. ستارخان مردم را بر ضد اردوی دولتی فراخواند و خود رهبری آن را بر عهده گرفت و به همراه سایر مجاهدان و باقرخان -سالار ملی- مدت یازده ماه در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت تبریز به دست طرفداران محمدعلی‌شاه بیفتد.

شهادت ستارخان

پس از فتح تهران توسط قوای مجاهدین، ستارخان نیز به تهران آمد. ظاهرا و با بهانه ی ترور آیت الله بهبهانی سران حکومت جدید تصمیم به خلع سلاح مجاهدان گرفتند. ستارخان به دلایلی زیر بار نرفت. قوای دولتی به فرماندهی یپرم خان به او و نیروهای اش در باغ اتابک یورش می برند.

احمد کسروی در این زمینه می‌نویسد: «مجاهدان نمی‌خواستند پی کار خود روند و بسیاری از کار خود به یکبار دورافتاده اگر هم می‌خواستند نمی‌توانستند و اینان ناگزیر به نافرمانی برخاستند. از سوی دیگر دولت نخواست این قانون را دادگرانه به کار بندد چون خود مستوفی رییس‌الوزرا و بیشتر وزیران از دسته انقلابی بودند. چنان‌که گفتیم این دسته کینه چهار تن سردار را (ستارخان، باقرخان، ضرغام‌السلطنه و معزالسلطان) در دل داشتند و همچنین سردار اسعد که در همه کار‌ها دست داشت از این چهار تن سخت خشمناک بود، به ویژه از ستارخان از بس خشمناک بود که زبان خود را نگه نمی‌توانست، داشت. همچنین فرمانفرما از ستارخان دل آزردگی داشت. یپرم‌خان هم که این زمان هم رییس شهربانی تهران و هم سردار سپاه‌ها بود و نیروی بزرگی را در دست داشت او نیز با ستارخان و معزالسلطان از در دشمنی بود.»

به تدریج مجاهدین دیگری که با این طرح مخالف بودند به ستارخان و یارانش پیوستند و این امر موجب هراس دولت مرکزی شد. سردار اسعد به ستارخان پیغام داد که «به سوگندی که در مجلس خوردید وفادار باشید و از عواقب وخیم عدم خلع سلاح عمومی بپرهیزید»، اما باز یاران ستارخان راضی به تحویل سلاح نشدند.

در اول شعبان ١٣٢٨ دولت مشروطه که جمعا سه هزار نفر می‌شدند، به فرماندهی یپرم‌خان، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رییس نظمیه وقت باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و آتش جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین شعله‌ور شد.

شریف کاشانی می‌نویسد: «... یپرم‌خان هم درب پارک را نفت زده، آتش می‌زنند. بعد از چند دقیقه در سوخته، سرباز و سوار و بختیاری وارد پارک شد، از قراری که گفته می‌شود، تلفات خیلی می‌شود. با اینکه از مجاهدین اصلا اظهار حیاتی نمی‌کنند، ولی از طرف دولتی‌ها به هرکس و هر جا فروگذار نکرده‌اند. بعد از کشتن‌، اغلب آنها را دستگیر و بعضی فرار کرده. آن وقت، بنای تاراج را می‌گذارند. تمام در و پنجره‌ها را می‌شکنند و مبل و فرش و چراغ و آئینه‌ها و میز و صندلی‌ها را تاراج می‌نمایند، این حرکات زیاده از حد مورد شماتت و ملامت و سرزنش خارجه و داخله می‌شود. ستارخان و باقرخان را هم می‌برند منزل صمصام‌السلطنه... کلیه مردم از این قضیه اظهار نفرت می‌نمایند و بدگویی می‌کنند... زانوی ستارخان هم گلوله خورده، در بستر خوابیده.»

سرانجام ستارخان (این مرد قهرمان و دلاور محله ی امیرخیز) پس از چند سال درد و رنج ناشی از زخمی که در حمله ی قوای یپرم خان برداشته بود و آلام ناشی از دست دادن یاران و آرمان به یغمای رفته ی نهضت مشروطه، در 25 آبان سال 1293 خورشیدی در سن 48 سالگی به شهادت رسید و در باغ طوطی در جوار حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام به خاک سپرده شد.

آرامگاه سردار ملی تا سال ۱۳۲۴ شمسی وضع حقیرانه‌ای داشت. در این سال بود که در پی برگزاری میتینگ طرفداران پرشور ستارخان بر سر قبر وی، یک آرامگاه موقتی برای او ساخته شد. ولی یکسال بعد همین آرامگاه هم با خاک یکسان شد تا اینکه به همت گروهی از مبارزان مشروطه‌خواه، سنگ قبری برای آرامگاه ستارخان تهیه شد. روی سنگ قبر سردار ملی جمله‌ای را به نقل از او نوشته‌اند که: «این بنده عاصی ستار، برای اجرای احکام شریعت غراء احمدی (ص) از جان و مال و اولاد و هستی خود، صرفنظر کرده تا دولت جابره تبدیل به دولت عادله و قوانین حضرت سیدالمرسلین رویه و مسلک اهل اسلام شود.»

انتهای پیام/#

منبع: کانال گنجه - اکبر نبوی

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
بهمنیار
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۸/۳۰
0
0
مردم ایران انقلاب مشروطه را در تاریخ خود به یادگار دارند انقلابی که هشت سال قبل از انقلاب بزرگ مسکو و دیگر انقلاب های مهم جهان شکل گرفت مردم تبریز پرچم دار این انقلاب بودند ولی حیف که به بی راهه رفت و از درون انقلاب مشروطه دیکتاتور خشن و بی سوادی به نام رضا خان پالانی (رضا شاه) بیرون آمد به نظر این قلم تبریز تیرهای زیادی برای رهایی ایران از زیر سلطه خارجی ها به طرف تهران پرتاب کرد از امیر کبیر و حاج ابوالقاسم فراهانی (پسر فراهانی بزرگ) و ستارخان.... ولی حیف که بخت یارش نبود حقیقت این است که ایرانیان ملتی هستند که زودتر از تمام کشورهای مشرق زمین و غرب آسیا و خاور میانه برای به دست آوردن آزادی و حذف دیکتاتوران و پادشاهان خودکامه و برای استقرار مشروطه به رهبری روحانیون و مجاهدانی همچون ستارخان و سیاسیون آزادیخواه قیام کردند و هزاران شهید دادند، ولی به دلیل مداخلات استعماری بریتانیا در بوجود آوردن اختلافات داخلی و حذف روحانیون و نخبگان آزادی خواه سیاسی و مهم تر به خاطر رجاله های سیاسی روشنفکر غربی که معتقد بودند ایران باید از سر تا پا فرنگی شود باعث شدند مردم ایران دوباره بیشتر از نیم قرن گرفتار استبداد خشن پهلوی شوند در آن زمان همه ملت های مشرق زمین و بعضی از کشورهای اروپایی همچون روسیه بیدار شدند و فهمیدند که چقدر از حیث علم و تمدن و تکنولوژی نسبت به اروپائیان عقب مانده اند و در این میان کشورهایی بودند که تلاش خود را کردند
روح ستار خان و یاران شهیدش شاد باد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین