به گزارش
بولتن نیوز، تهیهکننده برنامه خندوانه پس از واکنشهایی که رسانهها و شبکههای مجازی به این برنامه داشتند طی نامهای از مردم عذرخواهی کرد.
«موفقيت
اغلب باعث غرور شده و غرور باعث شکست ميشود»، جملهاي که به خوبي علت
شکست خندوانه را توصيف ميکند، غرور کاذبي که نقد را کنار ميزند و به زور
قصد پاک کردن صورت مسئله را دارد، اما گاهي بايد گامي به گذشته برداشت،
يعني زمان آغاز مسابقه خنداننده شو، زماني که چهار مربي براي آموزش و تعيين
16 کمدين انتخاب ميشوند، مشکل از زماني آغاز ميشود که دو نفر از مربيان
تاکنون هيچ تجربه استندآپ کمدي در رسانه ملي نداشتهاند (اشکان خطيبي و حسن
معجوني) و از سوي ديگر شقايق دهقان هر بار که به عنوان کمدين وارد برنامه
شده، عملکرد ضعيفي از خود نشان داده است. گزينههايي که از روي اجبار جلو
روي رامبد جوان قرار ميگيرند، زيرا برندگان دوره قبل خنداننده برتر و
افراد سرشناس اين زمينه (امير کربلاييزاده، مهران غفوريان و...) که به
خوبي با جنس شوخيهاي رسانه ملي آشنا هستند به دلايل مختلف دست رد به سينه
کارگردان اين مجموعه ميزنند و او راهي جز وارد کردن دوستانش به عنوان مربي
در مسابقه ندارد.
اما مشکلات دقيقاً از همين
جا شروع ميشود، يعني سه مربي بيتجربه، ابتدا مخاطب به جاي آنکه مربي و يک
فرد همراه ببيند، با سرگروهي روبهرو ميشود که تا اوضاع نابسامان ميشود
نه تنها پشت آموزشهاي خود نميايستد بلکه تندترين حملات را به همتيمي
خود انجام ميدهد که مشخصترين آن رفتار زننده شقايق دهقان با رضوان کرباسي
است که باعث انتقادات فراواني شد.
اما غرور گريبانگير خندوانه شده
است و مجري آن بيشتر از همه در اين دام افتاده و در اوج بياخلاقي و
دقيقاً عکس حرفهاي خود، يعني نه تنها هدف اصلي برنامه خندانندهشو را
فراموش ميکند، رويش استعدادهاي برتر در کمدي، بلکه ماجرا را به يک بازي
بچگانه يعني مساوي بودن تعداد نفرات گروهها تقليل ميدهد و همه چيز را به
فراموشي ميسپارد و با نفوذ خود بابک رفاهي را حذف و به جاي آن همتيمي
خودش يعني بهنام قاسمي را وارد دور بعدي مسابقه ميکند، شرکتکنندهاي که
در مرحله دوم ضعيفترين اجرا را از خود به نمايش گذاشت، مسئلهاي که به
خوبي نشان داد که احترام به نظر مردم طنز تلخي بيش نيست و هيچ چيز بیشتر از
اعتبار مربي ميان سرگروههاي ديگر اهميت ندارد.
کمدينهايي
که به خوبي متوجه شدند که استعداد و شايستهسالاري دروغي بيش نيست بلکه
هرچه مربي تيم بند پ و نفوذ بيشتري داشته باشد، بدترين هم باشيد به راحتي
به مراحل بالاتر راه پيدا ميکنيد.
اما حالا
که کمدينها موش آزمايشگاهي چهار مربي شدهاند و هر بار مسئله جديدي را روي
آنها آزمايش ميکنند، يکبار تغيير دقيقه نودي متن کمدين، بار ديگر
بيعدالتي در انتخاب افراد و در نهايت بديهيترين مسئله يعني توجيه کردن
جنس شوخيهاي رسانه ملي به افرادي که تاکنون پايشان را هم در رسانه ملي
نگذاشتهاند تا باعث طلبکار شدن آنها از رسانه ملي و ناظرين پخش نشود و
سانسور مطالبشان را افتخار يا حقکشي ندانند بلکه تنها مقصر اين اتفاق را
بايد مربيان خودشان بدانند، البته نبايد هم توجيه ميشدند چون مربيان هم
زيادتر از کارآموزهاي خود چيزي در چنته نداشتهاند، به همين دليل اشکان
خطيبي مقصر مشکلات فرهان معينزاده را خودش معرفي ميکند، اما اي کاش خطيبي
به جاي پوست کلفت کردن در برابر انتقادها البته به گفته خودش کمي گوش
شنوا براي نقدها داشت تا چنين مشکلاتي براي استعدادهايي که آنقدر سنگشان
را به سينه ميزنند، پيش نميآوردند. اما زماني ماجرا جالبتر ميشود که
تهيهکننده برنامه سيدعلي احمدي در يادداشت خود اشتباهات و خطاهاي برنامه
را ميپذيرد و مينويسد: «قطعاً در برنامههاي گذشته نيز اشتباهاتي وجود
داشته که شما با ديده مهرباني و عطوفت از آنها گذر کرديد. اکنون نيز انتظار
داريم با ديده خطاپوش شما همراهان مهربان مواجه شويم»، ولي در شب آخر
مرحله دوم نه تنها مربيان از مردم عذرخواهي نميکنند بلکه باز هم به دليل
همان غرور کاذب دست به بياحترامي به منتقدين خود ميزنند.