کد خبر: ۴۷۸۹۸۵
تاریخ انتشار:
از توهین و ارعاب مدعیان اعتدال تا نقد دولت و تلاش برای ساخت ایران

مردم کدامیک را انتخاب می‌کنند؟

امروز 6 نفر کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی ایران می باشند که در یک دسته بندی کلی به دو جریان انقلابی و یک جریان غرب گرا و در اصطلاح سیاسی رایج اصلاح طلب تعلق دارند. این که یکی از افراد متعلق به جناح اصلاح طلب را میانه رو و اعتدالی بدانیم...
گروه سیاسی: روزهای منتهی به 29 اردیبهشت و رقم زدن سرنوشت 4 ساله و حتی آینده ای دورتر برای کشور, شاهد فعالیت ها و سخنرانی ها و تبلیغات گسترده داوطلبان ریاست جمهوری هستیم. در میان این تبلیغات و سخنرانی ها هر کدام از کاندیداها بر اساس جریان هایی که به آن تعلق دارند و تفکراتشان, مفاهیم و شعارهایی را مطرح می کنند.
 مردم کدامیک را انتخاب می‌کنند؟
به گزارش بولتن نیوز، بررسی همین جریانات قطعا به ما کمک می کند تا نوع تفکرات و پیشینه این افراد را بهتر درک کنیم و انتخابی صحیح داشته باشیم تا زمانی نرسد که جز افسوس چیزی در چنته نداشته باشیم.

امروز 6 نفر کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی ایران می باشند که در یک دسته بندی کلی به دو جریان انقلابی و یک جریان غرب گرا و در اصطلاح سیاسی رایج اصلاح طلب تعلق دارند. این که یکی از افراد متعلق به جناح اصلاح طلب را میانه رو و اعتدالی بدانیم اجحافی است بر میانه روی و اعتدال زیرا آن چه که این روزها از ایشان می بینیم همه عناوین و صفات را در بر می گیرد جز مشی اعتدالی. تندخویی و پرخاش و توهین و تحقیر رقبا کجایش مشی اعتدالی است ما نیز نمی دانیم. اگر کسی می تواند توضیحی در این باره بدهد ما را نیز خوشحال می کند و از سردرگمی نجات می دهد.

اما برای درک این که کدام جریان دغدغه مردم را دارد و در شعارهایش نه یک قشر خاص 4 درصدی که تمام اقشار مردم را مخاطب خود قرار داده است و از روستایی تا شهری, از کارتن خواب تا کارمند, از کارگر تا دانشجو و سایر اقشار و طبقات را با هرگونه مشکلی می بیند و درد و رنج مردم را به خوبی درک می کند. درد و رنج بیکاری, مشکلات معیشتی, ازدواج جوانان, مسکن, تولید, اقتصاد, کشاورزی و دیگر مشکلاتی که فشارشان هر روز بر گرده مردم بیشتر می شود. اما افزایش این فشار را گویا جناب رئیس جمهور و هیات دولت ایشان درک نکرده اند.

البته حق هم دارند!!! هنگامی که واردات 200 میلیونی دختر وزیر آموزش و پرورش چه به صورت قانونی و چه غیر قانونی اندک حساب می شود و 200 میلیون را هیچ حساب می کنند, مشخص است که درکی از مردم و مشکلاتشان نخواهند داشت. این ها یک بار فکر نکرده اند که همان 200 میلیون چند جوان را صاحب شغل یا چند جوان را به خانه بخت روانه می کند. به قول آقای جهانگیری فرزند بیکار حضرات واردات 200میلیونی می کند تا بیکار نماند اما فرزندان مردم اگر بیکار بمانند به قول خود این عالی جنابان دولت مسئولیتی در قبالشان ندارد.   
                                           
حال این وعده ها و درک مشکلات مردم را از سوی سه کاندیدای جریان انقلابی با سه کاندید دیگر و علی الخصوص حسن روحانی مقایسه کنید. ایشان که خود سال ها مسئول امنیتی کشور بوده اند اولین جایی که حجاب اجباری اعمال گشته است, مکانی بوده که مدیریتش بر عهده ایشان بوده و در تمام این سال ها نظریات بسیار تندی از خود ابراز کرده است. روحانی امروز دم از آزادی بیان می زند اما خود در قبال مخالفین سیاسیش می گوید که در چهار سال آینده نمی گذاریم که این ها تریبون داشته باشند.
 مردم کدامیک را انتخاب می‌کنند؟
آزادی مد نظر جناب روحانی کدام آزادی است؟ آزادی بی بند و باری؟ ایشان از آزادی برای انتخاب شغل دم می زنند. مساله این جاست که آیا شغلی وجود دارد که مردم انتخاب آزادی انجام بدهند. در ضمن در چهار سال گذشته که مسئول اجرایی کشور نیز جنابشان بوده اند, پس چرا نگذاشتند که مردم آزادانه شغل خود را انتخاب کنند. می گویند آزادی تفریح و فراغت, اما کدام تفریح و کدام فراغت.

آقای روحانی ما بی سواد هستیم و بی شناسنامه, شما ما را روشن کنید که کدام آزادی را می خواهید برای مردم به ارمغان بیاورید. ایشان گویی یادشان رفته است که چهار سال گذشته رئیس جمهوری ایران خودشان بوده اند و اگر آزادی وجود نداشته, قاعدتا ایراد از خود ایشان بوده است. این که پس از گذشت بیست سال از خرداد 76 و بر عهده داشتن 12 سال مسئولیت اجرایی کشور از سوی جریان اصلاح طلب هم چنان همان شعارها را می شنویم تنها نشان دهنده دست خالی و عقب ماندگی سیاسی و درجا زدن حضرات است. آقای روحانی گفته اند که هر کدام از سه نفر کاندید جریان انقلابی که بر راس کار بیایند در پیاده روها خیابان می کشند و مردان و زنان را از یک دیگر جدا می کنند. گویا هم ایشان و هم مشاورانشان جریانات سال 76 را فراموش کرده اند.

همان روزهایی که جناب ناطق نوری از سوی سید محمد خاتمی به این عمل متهم شد و البته که حسن روحانی حامی ناطق نوری بود. امروز خاتمی از روحانی حمایت می کند و ناطق نوری نیز اما باز همان شعارهای پوچ و توخالی را می شنویم. آقایان ناطق نوری و روحانی باید پاسخ بدهند که اگر آن روز این دروغ ناروا بود ,امروز چگونه می شود که همان دروغ مجددا از دهان شیخ حسن روحانی خارج می شود. این تناقض و چرخش را چگونه می خواهید پاسخ دهید.

جریان افراطی اصلاح طلب و نه اعتدالی خود به خوبی می دانند  که کارنامه ای برای دفاع و برنامه ای برای ارائه ندارند و چاره را تنها در سر دادن شعارهای توخالی و دروغین یافته اند. اندکی تامل و تحقیق ذات دروغ هایی که امروز از سوی برخی گفته می شود را ثابت می کند تا نهاد این اشخاص و عدم تعلق خاطرشان به مردم و دغدغه هایشان و نگرانی هایشان مشخص شود. این حضرات تنها دغدغه همان 4 درصدی را دارند که طبقه اشرافی جدید هستند و تنها خواسته های آن ها را می بینند زیرا خود نیز از همان ها هستند. این ها چنان از مردم دورند و در جمع بسته خود قرار دارند که حتی برای رای آوردن نیز حاضر نیستند شعارهایی در جهت دلگرمی مردم بدهند و تنها همان قشر 4 درصدی و دغدغه هایشان را در آرا خود مهم می دانند.
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین