کد خبر: ۴۷۷۷۵
تاریخ انتشار:
بازخوانی تحلیلی بولتن از وقایع اخیر

درس هایی برای کنشگران سیاسی

بابک امینی

کمتر کسی است که از رویدادهای 3 هفته اخیر در فضای سیاسی کشور مطلع نباشد؛ از ظاهر و باطنش، متن و حواشی اش، و عواقب و آثارش لااقل در کوتاه مدت.


هرچند در کوتاه زمانی، آرامش به فضای مدیریتی و سیاسی کشور بازگشت، اما بازخوانی برخی تجربیاتِ به دست آمده از این ماجرا، علاوه بر ارائه تصویری روشن تر از فضای حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی، درس هایی ذیقیمت برای کنشگران حال و آینده این سرزمین خواهد داشت.


1- حقانیت اصل ولایت فقیه: وقایع اخیر نشان داد که در میانه رقابت گروه ها و فعالان سیاسی درون نظام، ممکن است خواسته یا ناخواسته لغزش هایی از برخی سرزند که نسبتی با آرمان ها و اصول پذیرفته شده در نظام جمهوری اسلامی نداشته باشد.

در چنین بستری که اصل برای برخی ها، صرفا کسب قدرت است، وجود یک نهاد فراجناحی و مشرف بر رفتار بازیگران سیاسی، بیش از پیش اهمیت می یابد؛ نهادی که اصل برای آن، حفاظت از آرمان های اصیل و خواست عمومی مردم، متجلی شده در قانون اساسی باشد. از سر گذراندن غائله اخیر، بار دیگر کارکرد اصل والای ولایت فقیه را بر همگان آشکار کرد. اصلی که علاوه بر جایگاه تصریح شده در قانون اساسی، به سبب دارا بودن مشروعیت الهی، امکان ورود و اعمال حکم در پیچیده ترین و مبهم ترین مسائل جاری کشور را داشته و گره های روزمره را به آسانی می گشاید.


2- ولی امر؛ جامع الشرایط: مشی مقام معظم رهبری در مدیریت مسئله اخیر اشراف، درایت، اقتدار و دوراندیشی معظم له را در پاسداری از آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی و جلوگیری از انحراف آن اثبات کرد.


 این منش مدیریتی، که نمونه والای آن را در جریان فتنه 88 شاهد بوده و در ماجرای اخیر نیز دوباره دیدیم، الگویی متعالی برای همه کنشگران سیاسی است؛ اصرار بر حفظ اصول، اقتدار در مواجهه با انحرافات و کژی ها (از ناحیه هر فرد که باشد)، شکیبایی در مواجهه با ناملایمات، صبوری و دادن فرصت به دیگران برای جبران اشتباهات، مدارا با خاطیان و تلاش برای جذب حداکثری و دفع حداقلی.


3- نفی دیکتاتوری: رویدادهای اخیر بار دیگر نشان داد که نظام سیاسی ایران، دیکتاتوربردار نیست. به مدد قانون اساسی و ذیل اصل ولایت فقیه، شبکه ای از نهادها و قوا در این نظام وجود دارند که امکان فردگرایی و خودرایی را از هر شخصیت حقوقی و حقیقی می گیرد.


وجود قوای مستقل سه گانه، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازه ای مستحکم را تشکیل داده و قدرت به گونه ای میان این نهادها تقسیم شده است، که نه تنها روح کار و تفکر جمعی را لازمه هر فعالیتی می کند، بلکه بروز هرنوع تکروی و اصرار بر راه اشتباه را نیز غیرممکن و بسیار پرهزینه می کند.


4- اشراف در دیدبانی: نظام جمهوری اسلامی ایران، خود را ملزم به حفاظت، پاسداری و بسط آزادی های مصرح در قانون اساسی می داند. از همین رو بر کلیه جریان های بزرگ و کوچک فکری و رفتار کنشگران سیاسی اشراف کامل داشته و ضمن رصد هر روزه، تحلیل به روزی از این جریان ها و گروه ها دارد.

برخورد با عوامل پشت پرده ماجرای اخیر، ضمن نشان دادن اشراف کامل نهادهای امنیتی بر جریان های فعال در کشور، بار دیگر بر این نکته تصریح دارد که نظام مقدس جمهوری اسلامی، ضمن تاکید بر اصل آزادی بیان و فکر، هر جریان و گروهی را که قصد انحراف از آرمان های اصیل انقلاب اسلامی را داشته باشد، با اقتدار و سرعت عمل کنار می زند.


5- عبور از افراد: "ملاک حال فعلی افراد است". این فرمایش بنیانگذار انقلاب اسلامی، چراغ راه ملت ایران در 33 سال گذشته بوده است. در این طول این سال ها به تعبیر مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی شاهد "رویش ها و ریزش ها"یی بوده است.


اصل بنیادی در این رویش ها و ریزش ها، "حال افراد" است؛ چه بسیار افرادی که روزی حتی جزو معاندین نظام بوده اند، اما با تابیدن نور بصیرت به صفوف میلیونی وفاداران به انقلاب اسلامی پیوسته اند، و چه اندک افرادی که به رغم کارنامه ای درخور که در خدمت به ملت داشته اند، اما اسیر هوا و هوس شده و میل به مطامع دنیوی، آنان را از کشتی پرهیمنه نظام دور کرده است.


هم در تجربه فتنه 88 و هم در ماجرای اخیر به خوبی نشان داده شد که این ملت و نظام، با هیچ فرد و گروهی عقد اخوت نبسته و وامدار هیچ کس نیست. مهم تر از آن، ملاک خودی و غیر خودی بودن صرفا و صرفا فائق آمدنِ هر روزه در امتحانی دشوار و در عین حال الهی است؛ حرکت در چارچوب آرمان های انقلاب و قانون اساسی، التزام فکری به اصل ولایت فقیه و عمل به فرامین مقام معظم رهبری، خدمت گزاری به ملت.

 

6-  مدارا: بدیهی است که هیچ یک از کنشگران سیاسی، مبرا از اشتباه و لغزش نیستند. ملت مسلمان ایران و نظام برآمده از خواست آنان، از رهبر بزرگوار خود آموخته اند، در برخورد با کژی های احتمالی تا حد امکان مدارا پیشه کرده و ضمن امر به معروف و نهی از منکر، فرصت اصلاح و جبران خطاها را به خطاکاران اعطا کنند. بازخوانی بسیاری از رویدادهای تاریخ انقلاب، گواهی بر این مدعاست. سعادتمند کسانی بوده اند که از این فرصت ها، استفاده کرده، به خود آمده و به صراط مستقیم بازگشته اند.

 

7- استحکام بیش از پیش پایه های نظام: رویداهای اخیر، دشمنان ملت و نظام اسلامی، بویژه منافقان و بازماندگان جریان فتنه را برای مدتی سرخوش کرد. غافل از آنکه این مسئله نیز در مقایسه با فتنه 88 از حیث گستردگی و عمق پرِکاهی بیش نبود، که با اندیشه مدبرانه مقام معظم رهبری به آسانی رفع شد.


بدیهی است دشمنان نظام همچون گذشته مترصد فرصت های دیگری برای تضعیف نظام هستند. به حول و قوه الهی و ذیل رهبری ولی امر مسلمین و پشتیبانی ملت، پایه های نظام مقدس جمهوری اسلامی هر روز مستحکم تر از گذشته می شوند، اما با این حال تذکر این نکته ضروری است که مسئولان و کنشگران سیاسی کشور باید مراقبت بیشتری از افعال و آرای خود داشته باشند و از اقدامات "دشمن شادکن" به شدت بپرهیزند.

 

کلام آخر اینکه تاریخ 33 ساله نظام حمهوری اسلامی ایران، درس های بزرگی برای فعالان سیاسی دارد. آنان که میخواهند با ملت همراه بوده و حیات سیاسی پایداری داشته باشند، راهی جز تن دادن به قواعد و خواست دیکته شده توسط ملت مسلمان ایران ندارند؛ قواعدی که در قانون اساسی به تصریح آمده و در فرمایشات و مشی مقام معظم رهبری نیز متجلی شده است.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین