کد خبر: ۴۷۶۵۴
تاریخ انتشار:

آمريكا به پايان دوران خود نزديك مي‌شود

براي اولين بار، صندوق بين‌المللي پول تاريخي را مشخص كرد كه در سال 2016 "دوران آمريكا " به پايان مي‌رسد و اقتصاد آمريكا جاي خود را به اقتصاد چين مي‌دهد.
به گزارش فارس پايگاه اينترنتي "ماركت واچ " در مقاله‌اي به قلم "برت ارندز " مقاله نويس ارشد ماركت واچ و مقاله نويس مالي "وال استريت ژورنال "، مي‌نويسد: صندوق بين‌المللي پول چندي پيش يك بمب خبري منتشر كرد و هيچ كس به اين موضوع توجه نكرد.
براي اولين بار، صندوق بين‌المللي پول تاريخي را مشخص كرد كه در آن تاريخ "دوران آمريكا " به پايان مي‌رسد و اقتصاد آمريكا جاي خود را به اقتصاد چين مي‌دهد.

* چين در سال 2016 در مسائل اقتصادي از آمريكا پيشي مي‌گيرد

صندوق جهاني پول مي‌گويد كه چين در سال 2016 از آمريكا پيشي مي‌گيرد. طبق آخرين پيش بيني‌هاي رسمي صندوق بين‌المللي پول، اقتصاد چين در سال 2016 يعني تنها 5 سال ديگر از نظر ارزش واقعي آمريكا را پشت سر خواهد گذاشت.
در ادامه نويسنده به بررسي آثار اين امر روي دلار آمريكا و بازار خزانه داري اين كشور مي‌پردازد. و اين (برتري اقتصاد چين) از آنچه شما فكر مي‌كنيد بسيار نزديك‌تر است.
اين امر زمينه و مفهوم دردناكي را از جنجال‌هاي بودجه‌اي در واشنگتن كه در حال حاضر در حال رخ دادن است فراهم مي‌كند. همچنين سوال‌هاي مهمي را مبني بر اينكه نظام بين‌المللي امنيتي در عرض تنها چند سال ديگر به چه شكلي خواهد بود مطرح مي‌كند و نهايتا اينكه سايه سنگيني را روي دلار آمريكا و بازار خزانه‌داري اين كشور كه مدت‌ها جايگاه ممتاز خود را به عنوان محور قدرت برتر مالي دنيا حفط كرده بودند، خواهد انداخت.

* رئيس‌جمهور آينده آمريكا آخرين كسي است كه رياست بزرگترين اقتصاد دنيا را در دست خواهد داشت

با توجه به پيش بيني صندوق بين‌المللي پول، هركسي كه به عنوان رئيس جمهور آينده آمريكا انتخاب شود - اوباما؟ ميت رومني؟ دانلد ترامپ؟ - آخرين كسي خواهد بود كه رياست بزرگترين اقتصاد دنيا را در دست خواهد داشت.
بيشتر مردم براي اين اتفاق آماده نيستند. آنها حتي نمي‌دانند اين مسئله چقدر نزديك است. جسورترين افراد زمان وقوع پيوستن اين مهم را اواسط دهه 20 اين قرن ذكر خواهند كرد.
اما نحوه محاسبه آنها اشتباه است. آنها تنها توليدات ناخالص ملي دو كشور را از طريق نرخ‌‌هاي مبادله ارز جاري مقايسه مي‌كنند.
مقايسه ارزش‌هاي واقعي كاملا بي معني است. نرخ مبادلات ارزي به سرعت تغيير مي‌كند و همچنين نرخ‌هاي مبادلات ارزي چين غيرواقعي است. چين به طور كاذب وجه رايج خود يعني "رنمينبي " را به واسطه دخالت گسترده در بازارها كمتر از ارزش واقعي آن تخمين مي‌زند.

* برتري اقتصاد چين بر آمريكا ممكن است زودتر از تاريخي كه صندوق جهاني پول تعيين كرده رخ دهد

صندوق جهاني پول در تحليل خود فراتر از نرخ مبادلات ارزي را در نظر گرفته است و در واقع به "برابري قدرت خريد " در اقتصاد دو كشور نگاه مي‌كند. با اين نگاه، مقداري كه مردم در اقتصادهاي داخلي خود درآمد داشته و آن را خرج مي‌كنند مقايسه مي‌شود.
از نظر برابري قدرت خريد، اقتصاد چين از 11 تريليون و دو ميليارد دلار در سال جاري به 19 تريليون دلار در سال 2016 خواهد رسيد. از سوي ديگر، اقتصاد آمريكا در همين بازه زماني از 15 تريليون و دو ميليارد دلار به 18 تريليون و هشتصد ميليارد دلار خواهد رسيد. و اين بدين معني است كه سهم توليدات آمريكا در جهان به 17.7 درصد خواهد رسيد. اين پايين‌ترين رقم در دوران معاصر براي آمريكا است. سهم توليدات چين نيز به 18 درصد خواهد رسيد.
تنها 10 سال پيش، حجم اقتصاد آمريكا 10 برابر اقتصاد چين بود.
به طور طبيعي در تمام پيش بيني‌ها احتمال خطا وجود دارد. زمان و شانس روي همه پيش بيني‌ها اثر مي‌گذارد. ممكن است برتري اقتصاد چين بر آمريكا زودتر از تاريخي كه صندوق جهاني پول تعيين كرده رخ دهد و همچنين ممكن است در زماني ديرتر اين مهم به وقوع بپيوندد. اگر غول اقتصاد چين در راه خود دچار مشكلي شود، چنانكه خيلي‌ها اعتقاد دارند ممكن است اين اتفاق بيافتد، همه چيز مي‌تواند چندين سال به تاخير بيافتد. اما اينكه نهايتا اقتصاد آمريكا را پشت سر نگذارد امري است كه سخت مورد ترديد است.

* دنيا شاهد پايان برتري و سلطه اقتصاد آمريكا است

گزارش صندوق جهاني پول چيزي بيشتر از يك گزارش آماري است. اين پايان دوران آمريكا است. همانطور كه يك مشاور و متخصص امور مالي در اروپا چند هفته قبل به من گفت: "ما شاهد پايان برتري و سلطه اقتصاد آمريكا هستيم. "
ما مدت‌ها در دنيايي زندگي كرديم كه ساليان سال شاهد حكومت و سلطه آمريكا بوده است طوري كه هيچ انسان زنده‌اي چيزي غير از آن به ياد نمي‌آورد. آمريكا در سال‌هاي دهه نود قرن نوزدهم توانست ار انگلستان به عنوان قدرت برتر اقتصادي جهان پيشي بگيرد.
و هم آمريكا و هم انگلستان داراي نظام حاكميت مشروطه هستند كه تحت آن آزادي‌هاي فردي و حق مالكيت به رسميت شناخته شده است. چين هيچ كدام از اين‌ها را ندارد و بايد گفت دوران سلطه چين دوران متفاوتي خواهد بود.
"ويكتور چا " مشاور ارشد امور آسيا در واشنگتن از مركز مطالعات راهبردي و بين‌المللي، به من گفت: "كشورهاي همسايه چين از خطر چين آگاه شده‌اند. "
به گفته وي، كشورهاي منطقه اكنون طوري به آمريكا نگاه مي‌كنند كه قبلا اينگونه نبوده است. وي افزود: "آنها آمريكا را هم اندازه و رقيب چين مي‌دانند. همچنين آنها سلطه آمريكا در 50 سال اخير را سلطه‌اي ملايم مي‌دانند. اما در چين آنها شاهد ظهور يك قدرت اقتصادي هستند كه به هيچ وجه سخاوتمند نيست بلكه غارتگر است. آنها سلطه چين را سلطه‌اي ملايم نمي‌دانند. "

* تلاش چندين دهه‌اي چين در دنبال كردن سياست‌هاي اقتصادي با هدف توسعه ملي و قدرت

ظهور چين و در مقابل نزول آمريكا بزرگ‌ترين اتفاق دوران ما است. شما مي‌توانيد آثار اين امر را در همه جا مشاهده كنيد؛ از كارخانه‌هاي تعطيل شده آمريكايي گرفته تا قيمت رو به رشد نفت و ديگر كالاها.
پاييز گذشته، هنگامي كه در كنفرانسي در لندن در مورد سرمايه گذاري در بخش كشاورزي شركت كرده بودم، از برخورد با افراد زيادي كه ماجراهايي از خريده شدن سريع مواد غذايي و توليدات كشاورزي توسط مافياي چيني از جنوب آمريكا گرفته تا خود چين و جاهاي ديگر تعريف مي‌كردند، شگفت زده شدم.
اين نتيجه تلاش چندين دهه‌اي چين در دنبال كردن سياست‌هاي اقتصادي با هدف توسعه ملي و قدرت است در حالي كه آمريكا سياست تجارت آزاد و يا به عبارت بهتر سهولت اقتصادي را دنبال مي‌كرد.

* آمريكا روز به روز به دو قطب بسيار ثروتمند و طبقه متوسط در حال فرسايش، تقسيم مي‌شود

"رالف گوموري " استاد دانشگاه نيويورك در اين باره مي‌گويد: "دو سيستم و نظام در مقابل يكديگر قرار دارند. آنها (چين) داراي نظام سرمايه داري دولتي هستند و ما نظام بسيار آزادتر سرمايه داري را داريم. "
وي افزود: "آنچه ما شاهد بوده‌ايم اين است كه توانايي و قابليت از آمريكا به چين منتقل شده است. آنچه ما انجام داده‌ايم اين است كه شغل‌ها را در مقابل سود مبادله كرده‌ايم. شغل‌ها به چين رفته‌اند. توانايي‌ها در آمريكا در حال از بين رفتن و در چين در حال رشد هستند. و اين يكي از دلايل اصلي اين است كه آمريكا روز به روز به دو قطب كه يكي طبقه كوچك و بسيار ثروتمند و ديگري يك طبقه متوسط در حال فرسايش است، تقسيم مي‌شود. كساني كه سود مي‌برند بسيار متفاوت از كساني هستند كه دستمزد خود را از دست مي‌دهند. "

* صرف مبالغ زياد براي حفظ جايگاه اقتصادي توسط آمريكا جوابگو نيست

تاثير ظهور چين روي امور بين‌المللي و دفاعي كمتر مورد بحث قرار گرفته است. آمريكا در حال حاضر در حال صرف مبالغ هنگفت - از يك اقتصاد محاصره شده - است تا جايگاه خود را حفظ كند.
اين درسي است كه ما مي‌توانيم از داستان غم انگيز انگلستان، اسپانيا و ديگر امپراطوري‌ها بياموزيم. اين كار جواب نمي‌دهد. اگر اقتصاد شما حرف اول را نزند، شما نمي‌توانيد در راس امور باشيد.
چند سال پيش، در حالي كه داشتم با "كريسپين اودي " باهوش‌ترين سرمايه گذاري كه مي‌شناسم ناهار مي‌خوردم، وي اين بحث را مطرح كرد كه بازارها به طور متعارف بيشتر اوقات در تعيين قيمت‌ها موثر هستند. جايي كه آنها ممكن است شكست بخورند، در پيش بيني و قيمت گذاري صحيح در زماني است كه تغييرات انقلابي در الگوها رخ مي‌دهد. حالا اين امر مي‌تواند ظهور فناوري‌هاي مخرب يا تغييرات انقلابي در امور ژئوپوليتيك باشد.

* اوراق قرضه خريداري شده از بازار خزانه‌داري آمريكا يك بهره بي‌خطر و بي‌نوسان روي پول است

بازار خزانه داري آمريكا همچنان با اين تصور به كار خود ادامه مي‌دهد كه گويي همواره معيار جهاني پول خواهد بود. مدارس اقتصاد همچنان به دانشجويان مي‌آموزند كه به عنوان مثال نرخ بهره در اوراق قرضه خريداري شده 10 ساله از بازار خزانه داري آمريكا يك بهره بي‌خطر و بي‌نوسان روي پول است. بيش از يك قرن است كه همين گونه است اما همه اين‌ها در عصر و دوران آمريكا معني مي‌دهد.
هيچ تعجبي وجود ندارد كه چرا افراد زيادي در حال خريد طلا هستند. اگر دلار آمريكا ديگر تنها وجه رايج اصلي نباشد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ يورو اگر مانند "دوچه مارك " ( وجه رايج سابق آلمان) عمل كند موفق خواهد بود اما اگر مانند "دراخما " وجه رايج يونان باشد اميد زيادي به آن نمي‌رود.
آخرين باري كه قدرت برتر جهان توانايي خود را در مديريت يك تنه و يك جانبه امور از دست داد به اوايل قرن ميلادي گذشته بر مي‌گردد. زماني كه آمريكا و آلمان از انگلستان پيشي گرفتند و اين امر فرجام خوبي نداشت.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین