اصولگرايان بايد دقت كنند اگر خواهان اين هستند كه هم چنان در فضاي سياسي كشور با اقبال عمومي مواجه شوند چارهاي ندارند جز اينكه وحدت خود را هر چه بيشتر مستحكمتر نمايند. در غير اين صورت همان بلايي كه بر سر جريان اصلاحطلبي آمد بر سر اصولگراها هم خواهد آمد. كه ديديم چگونه تشتتآراء و چند دستهگي موجب از بين رفتن اصلاحطلبان شد...
بولتن نيوز: شايد عمر جريان اصولگرايي به مثابه يك جريان سياسي حدود هشت
نه سال باشد. عدهاي از طرفداران و دلسوزان انقلاب اسلامي وقتي كه در دوران
اصلاحات، متوجه روند استحاله از درون انقلاب اسلامي توسط افراد وابسته به محافل
فرهنگي- سياسي اصلاحطلبان را ديدند براي از دست نرفتن آرمانهاي انقلاب اسلامي
علم برافراشتند و در مقابل اين جريان نفاق جديد قرار گرفتند. آن روزها شايد خود
اين افراد اصولگرا هم چنين فكري را نميكردند كه خيلي زود گفتمان آنها تبديل به
گفتمان غالب فضاي سياسي كشور شده و از دل آن دو مجلس و دو دولت تقريبا همسو بيرون
بيايد. اما اقبال مردم عزيز كشورمان به اين جريان نشان داد كه هرگاه حزب و جناح و
گروهي با شعار و آرمانهاي انقلاب اسلامي وارد ميدان شود مورد حمايت قرار خواهد
گرفت. كه مردم دلدادهي آرمانها هستند نه افراد. اين موضوع آن قدر اهميت پيدا كرد
كه حتي كانديداهاي جريانهاي ديگر در انتخابات نيز براي آنكه بتوانند توجه مردم
را به سمت خود جذب كنند عليرغم پارادوكس در رفتار و گفتار، دم از امام و آرمانهاي
آن زدند.
اما چنانچه پيشتر هم
گفته شد از نقطه نظر «انديشه»اي، اصولگرايي فرآيندي است
به قدمت همهي عمر سي و سه سالهي انقلاب اسلامي. اصولگرايي يعني همهي جريانها و
افراد معتقد به آموزههاي «ناب اسلامي» و «اسلام ناب». اصول اصولگرايي ريشه در معارف انقلابي و اسلامي دارد . اصولگرايان يعني همهي باورمندان و عملكنندگان به آرمانهاي اسلام و انقلاب. از اين منظر ممكن است حتي كسي در دايره اصولگرايي به مثابه يك
جريان سياسي نباشد اما «اصولگرا» باشد. و كذا بر عكس. كه ديديم حتي كساني در
مجلس و دولت اصولگرا هستند و داعيهي اصولگرايي هم دارند اما به لحاظ انديشهاي
و رفتاري در تقابل با اصولگرايي قرار گرفتهاند. اين وجه دوم به خصوص در اين يكي دو
سال اخير به شدت نمود پيدا كرده است. در اين سالها ما مشاهده كرديم كه چگونه
افرادي كه نان اصولگرايي را خورده و از همين راه در دل مردم جا باز كردند و در
مجلس و دولت داراي مسئوليتهاي عديده شدند اينك از بسياري از نمادها و اهداف اصولگرايي
فاصله گرفتهاند. جريان اصولگرايي بايد مواظب چنين افرادي باشد. افرادي كه از
داخل دارند به مباني اصولگرايي ضربه مينند. چارهي كار در اين است همانطور
كه قبلا اشاره شد اصولگرايي را بايد در سه سطح «ذهن»، «گفتار» و «رفتار» مورد مداقه
و بررسي قرار داد. به اين معنا كه شخص يا جريان اصولگرا بايد در حوزهي ذهن و «تفكر»
در پاراديم اسلام ناب خمينيسم حركت كند؛ در مرتبهي «گفتار» (زبان) خود را پايبند به
اصول اصولگرايي نشان بدهد و سرانجام و از همه مهمتر در مقام «رفتار» (عمل)، اصولگرايانه
عمل كند. فيالمثل يكي از رفتارها و منش اصولگرايانه توجه به توصيهي رهبر انقلاب مبني بر «جذب حداكثري و دفع حداقلي» است. در جريان حوادث بعد از انتخابات ديديم كه اگر چه نظام و در رأس آن رهبر انقلاب با تمام قوا از رأي مردم صيانت كردند و نگذاشتند ذرهاي از حقوق مردم پايمال اهداف سياسي شود اما در عين حال تا آنجايي كه توانستند سعي كردند كه حتي مخالفين را هم دفع نكنند. بارها و بارها با جلسات حضوري و غير حضوري سعي كردند تا حتي كساني را كه امروزه ما به عنوان «سران فتنه» ميشناسيم را هم در اين «كشتي نجات» نگه دارند. در حقيقت ايشان نميخواستند از «مخالف»، «معاند» بسازند. اصولگراها نيز بايد همينگونه عمل كنند. نه اينكه با ديدن كوچكترين اختلافي در يكي از جريانهاي اصولگرايي به شدت هر چه بيشتر بر او تاخته و با انواع و اقسام برچسبها او را متهم كنند.
نكته
مهم ديگر كه ذكر آن در اين روزها ضروري به نظر ميرسد تأكيد هر چه بيشتر بر عامل «وحدت» در بين
بدنه نيروهاي اصولگرا است. متأسفانه در ماههاي اخير حوادثي پيش آمد كه باعث
شده افتراق و جدايي در بين جريان اصولگرايي تا اندازهاي ريشه بدواند. طيفهاي مختلف اصولگرايي
با دامن زدن به اختلافات جزئي و بعضا غير ضروري و بي مورد، باعث شدهاند كه بين
گروههاي اصولگرا شكاف حاصل شود. شايد يكي از دلايل نگاشتن «منشور اصولگرايي»
توسط دلسوزان انقلاب در جامعتين نيز همين موضوع باشد. اصولگرايان بايد دقت
كنند اگر خواهان اين هستند كه هم چنان در فضاي سياسي كشور با اقبال عمومي مواجه شوند چارهاي ندارند جز اينكه وحدت خود را هر چه بيشتر مستحكمتر نمايند. در غير
اين صورت همان بلايي كه بر سر جريان اصلاحطلبي آمد بر سر اصولگراها هم خواهد
آمد. كه ديديم چگونه تشتتآراء و چند دستهگي موجب از بين رفتن اصلاحطلبان شد. دوستان بزرگوار بايد دقت كنند كه در مرتبهي اول آن چيز كه اهميت دارد توجه
به مشكلات مردم و رفع معضلات اقتصادي و فرهنگي آنان است. به خصوص در اين سال جديد
كه رهبر انقلاب آن را سال جهاداقتصادي نام گذاردند. «مجاهد اصولگرا» كه در جبهههاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي در حال جهاد است بايد بتواند مسائل را اهم و مهم كرده و بيخودي وقت خود را صرف
مباحث كم اهميت نكند. يادمان باشد كه جريانهاي رقيب و ضد انقلاب خيلي هم بدشان
نميآيد كه اصولگراها خودشان را با مباحث غير ضروري سرگرم كنند و از مسائل اصلي
غافل شوند. شاهد مدعا همين موضعگيريهايي كه اپوزيسيون و ضد انقلابها در قبال
مسائل چند هفته اخير داشتهاند.
سلام حرفهایی دارم نه از جنس نویسندگی یا نظردهی بلکه بواقع درد دلی است خطاب به برادر بزرگترمون آقای احمدی نژاد که نمی دونستم چطوری وکجا بگوش آقای احمدی نژاد برسونم فقط همین به فکرم رسید که در قسمت نظر دهی شما قرار بدم شاید به دست داداشمون آقای احمدی نژاد برسه..
اما آقای احمدی نژاد امروز سحر بعد از نماز به فکر این مسائل پیش اومده در چند روز اخیر بودم که واقعا برای ما حوادث درد آور وتلخی بود..برای امثالی منیکه زمانی جز کسانی که گمراه بودم و خدا بلطف خود در دوران نوجوانی دست مارو گرفت وهدایت کرد وتا چشم باز کردم وحقیقت را پیدا کردم..اثر انقلابی بود که امام خمینی(ره) باآن نه تنها در ایران و عالم بوجود آورد بلکه دلهای ما را انقلابی به تمام معنا کرد..امثال منیکه انقلاب را ندیدیم..طوری که دراین چند روز اخیر وقتی شایعات ویا واقعیاتی را در مورد شما شنیدم چنان غمگین و نارحت شدم که جمعه هفته قبل شب رفتم بالای پشت بام و فایل صوتی قدیمی حاجی یاابن طاها یاابن یاسین..حاجی گذاشتم وهق هق کنان گریه کردم وبه آقا امام زمان(عج)گفتم آقا ما غریبیم..شیعه غریبه..تمام چشم شیعیان بحرین ومظلومان عالم به انقلاب مااست نکنه طوری بشه ما تضعیف بشیم..نگران ضایع شدن ویا زخم زبونایی که دیگران بما میزنند بواسطه رای دادن وحمایت ازشما آقای احمدی نژاد نیستیم نگران تضعیف نظامیکه امید مستضعفین است هستیم..امروز سحر بخدا گفتم کاش میشد ماهم یه جورایی مثل اصحاب کهف میخوابیدیم یا میمردیم ووقتی بیدار میشدیم ببینیم همه چیز درست شده بخدا من یکی طاقت این آزمایشها وفتنه هایی که میگن ندارم..آقای احمدی نژاد اما ازینکه دوباره اومدید ودوباره دم از دفاع از ولایت زدید ودشمنان را ناامید کردید کمی خوشحال شدم اما هنوز نگرانیهایی برای همه دوستداران انقلاب وولایت هست که برطرف نشده که دربسته میگویم آقای احمدی نژاد خدا 1400سال پیش برای پیامبر رحمت سوره ای نازل کرد که خیلی اهمیت داشته که به رسول خودش هم گفته بگو:بسمه الله الرحمن الرحیم.. قل اعوذ برب الناس.ملک الناس.اله الناس.من شرالوسواس الخناس.الذی یوسوس فی صدورالناس.من الجنه والناس.ای رسول ما بگو:پناه می برم به پروردگار آدمیان.پادشاه آدمیان.اله یکتا معبود آدمیان.از شر وسوسه شیطان. آن شیطان که وسوسه و اندیشه بد در دل مردمان می اندازد. چه آن شیطان از جنس جن باشد ویا از نوع انسان. چه آن شیطان از جنس جن باشد ویا از نوع انسان...آقای احمدی نژاد شما هم این سوره را به دلتون نازل کنید وزیاد باتوجه بخونید..اما آقای احمدی نژاد اتفاقا من جز کسانی بودم که این چند روز از ولایت وحتی از شما خوب دفاع کردم همان خوب دفاع کردنی که شما گفتید از ولایت گروهی بد دفاع میکنند اما شما بدونید خیلی از اونایی که شما میگویید بد دفاع میکنند دیوانه ولایتند همون بسیجی های بی ترمز امام خمینی هستند که دشمن از اونا می ترسه وطاقت خم ابروی مولایشان را ندارند..آقای احمدی نژاد دوست دارم دستمو بزارم روی شونه هاتون توی چشماتون نگاه کنم وبا گریه بگم ما رو دشمن شاد نکنید..فقط یه حرکت انقلابی دیگه از شما میخواهیم که دلامون شاد و محکم بشه..درپناه امام زمان(عج)..
(تورا بخدا این درد دل حقیر را یه جوری بدست آقای احمدی نژاد برسونید من حتی این درددل را در عماریون هم قرار دادم به امید اینکه برسه بدست آقای احمدی نژاد..روی مارو زمین نندازید)
قدرت طلبان سوبه بحران