کد خبر: ۴۶۹۷۰۰
تاریخ انتشار:
گریگ فریزر، فیلمبردار استرالیایی از فیلم‌های «شیر» و «سرکش» می‌گوید

همچون یک رؤیای شیرین و خاص

گریگ فریزر، فیلمبردار استرالیایی و نام‌آشنای مقیم هالیوود سال‌ها است که عملکرد قابل قبولی دارد و تصویربرداری آثاری موفق چون «ستاره درخشان»، «30 دقیقه بعد از نیمه شب» و «کشتن آنها با ظرافت» را برعهده داشته است...
به گزارش بولتن نیوز، گریگ فریزر، فیلمبردار استرالیایی و نام‌آشنای مقیم هالیوود سال‌ها است که عملکرد قابل قبولی دارد و تصویربرداری آثاری موفق چون «ستاره درخشان»، «30 دقیقه بعد از نیمه شب» و «کشتن آنها با ظرافت» را برعهده داشته است. با این حال سال گذشته برای فریزر چیز دیگری بود زیرا هم فیلم «شیر» را که کاندیدای 6 جایزه اسکار شد، تصویربرداری کرد (و یکی از این نامزدی‌ها برای فریزر بود) و هم مدیر فیلمبرداری کاری مانند «سرکش: یک‌داستان جنگ ستارگانی» بود که بیش از یک میلیارد دلار فروخت و از پرسودترین فیلم‌ها در واپسین هفته‌های سال 2016 و نخستین ماه‌های سال 2017 بود. اختصاص یافتن جایزه برترین فیلمبردار سال به فریزر به خاطر تصویربرداری هنرمندانه فیلم «شیر» نشان داد که او به بالاترین درجات حرفه‌اش رسیده و این جایزه را البته انجمن فیلمبرداران امریکا به فریزر اهدا کرد و همسو با آن، فریزر برنده چند جایزه قابل ذکر دیگر هم در گزینش‌های پایانی سال شد. با این اوصاف، بد نیست بدانیم فریزر تجربه همکاری‌اش با گارت دیویس، کارگردان «شیر» را چگونه توصیف می‌کند و درباره‌ «سرکش» چه نظراتی دارد؛ هرچند جذب زودهنگام وی به پروژه این فیلم استار وارزی کمک کرد وی برخی تکنیک‌های در نظر گرفته شده برای تصویربرداری «سرکش» را ماه‌ها زودتر حین تهیه «شیر» تمرین و بازبینی کند.
آقای فریزر، لابد سر و صدای مثبت مرتبط با تهیه فیلم‌های «شیر» و «سرکش» و سهم چشمگیر شما در شکل‌گیری این موفقیت‌ها، شما را به خواسته‌هایتان رسانده است.
من فقط این را می‌دانم که موفقیت‌های هر دو فیلم برای تمامی اعضای گروه‌های تولید آنها دستاوردی مهم و ارزشمند بود. ما استرالیایی‌ها عادت داریم حتی توفیق‌های بزرگ‌مان را کوچک می‌کنیم تا در شکوه و جلوه‌گری‌های فزون‌تر از حد گرفتار نشویم و به کارمان لطمه نخورد اما شکی نیست که انتخاب من به عنوان نفر اول در میان فیلمبرداران سال 2016 توسط انجمن فیلمبرداران امریکا، بالاترین افتخاری بود که می‌توانست شامل حالم شود، بخصوص که اعضای این اتحادیه همان‌هایی هستند که آرای‌شان، فاتحان اسکار را هم تعیین می‌کند. مهر تأیید آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری بر کار آدمی به این خاطر که نهاد اهداکننده اسکار است، بالاترین ارج‌گذاری بر کار ما در حرفه فیلمبرداری و سایر قسمت‌های مرتبط با فیلمسازی به حساب می‌آید.
فراموش نکنیم که امسال تعداد و موارد مرتبط با فیلمبرداری‌های نمونه و خوب و شاخص کم نبود و همین مسأله دستاوردهای شما را مهم‌تر جلوه می‌دهد.
همین طور است و همین مسأله سبب شد با اشتیاق به مراسم اسکار بروم و اینکه جایزه به من تعلق نگرفت، مسأله‌ای حیاتی نبود و اصلاً اسباب تنزل درجات من و سایر بازنده‌های آن رقابت نشد. تمامی کاندیداهای این رده و زبده‌های کار فیلمبرداری این حسن و امکان را دارند که پیوسته از یکدیگر کار یاد بگیرند و مراحل تکوین کار خود را کامل‌تر کنند. این از خوش‌اقبالی من بود که چه در پروژه «شیر» و چه در «سرکش» با گروه‌هایی حرفه‌ای کار می‌کردم. در این ارتباط لازم است حتماً از گارت دیویس یاد کنم زیرا سال‌‌ها است که با او دوستی و همکاری می‌کنم و اصول این حرفه را به درستی می‌شناسد و مهارت‌های وی بود که سبب شد فیلم ذاتاً کوچک «شیر» اینقدر بزرگ و موفق جلوه کند.
اما این نخستین فیلم بلند گارت دیویس بود و «بالای دریاچه» کار قبلی او با وجود تمامی محسناتش فقط یک فیلم کوتاه بود.
خب، من مدت‌ها است که او را می‌شناسم و در فیلم‌های مستند و کوتاه قبلی وی نیز مشارکت داشتم و می‌دانستم که توانایی‌هایش بسیار فراتر از کارهای کوتاه است. هیچ وقت یادم نمی‌رود که سال‌‌ها پیش در کنار یکدیگر فیلم‌های «سوپر 8» و تیزرهای اطلاعاتی و تبلیغاتی برای صاحبان کالاها یا شبکه‌های تلویزیونی می‌ساختیم.
«شیر» چگونه شکل گرفت؟
همه چیز در این فیلم ساده و توأم با شکلی آسان بود. این فیلم خط و خطوطی رؤیایی و خاص هم دارد و مثل یک قصه شیرین است که آدمی از خواندنش لذت می‌برد و امیدواری بیشتری به زندگی می‌یابد. وقتی با بیشترین زحمات و با بودجه‌ای اندک کار را آغاز می‌کردیم، اصلاً تصور نداشتیم با «شیر» به چنین دستاوردهایی برسیم.
چگونه توانستید با کمترین فاصله زمانی خودتان را از دنیای «شیر» به جهان کاملاً متفاوت «سرکش: یک داستان جنگ ستارگانی» انتقال بدهید؟
برخلاف آنچه تصور می‌کنید، کار روی هر یک از آنها روی دیگری هم اثرگذار بود. از آنجا که دوستانم در شرکت «لوکاس‌فیلم» مرا بسیار زود برای تصویربرداری «سرکش» انتخاب کردند، این فرصت را داشتم که حتی در زمان تهیه «شیر» روی طرح‌های «سرکش» و نحوه تصویربرداری آن فکر و برنامه‌ریزی و پایه‌های آن را تدوین کنم. این در حالی است که در بسیاری از موارد فقط 3-2 هفته قبل از شروع تولید یک فیلم، مدیر فیلمبرداری آن را انتخاب می‌کنند و در نتیجه آن فرد فرصت چندانی برای برنامه‌ریزی وسیع روی آن پروژه ندارد و فقط می‌کوشد با طرح‌های موجود تطابق یابد و با آنها یکی شود. من در زمان طولانی تا شروع کار «سرکش» این فرصت را یافتم که وسایل فنی در نظر گرفته شده برای آن فیلم را نیز چک و امتحان کنم و از آن دست بودند تکنولوژی‌های مدرن LED و شیوه فیلمبرداری 65 میلیمتری. مدتی طول کشید تا آن وسایل کامل و به من تحویل داده شوند ولی این امر سبب شد من تمامی آمادگی ذهنی لازم را برای تصویربرداری «سرکش» کسب کنم و به نقطه روشن فعلی برسم.
وسعت تصویربرداری در فیلم «سرکش» که به هر حال مربوط به فرانچیز عظیم استار وارز می‌شود، لابد بسیاری از امور و روش‌های کاری را به شما تحمیل کرد.
بله، ولی من از ابتدای کار می‌دانستم از من چه می‌خواهند و ادوات کاری‌ام چیست و برای رسیدن به اهداف مورد نظر استودیو باید کدامین راه‌ها را طی کنم. دیاگرام‌ها کشیده شده و هر چیزی در سر جای اصلی‌اش قرار گرفته بود. این به معنای آسان بودن کارها نیست اما حسن قضیه این است که می‌توانید چارچوب‌های ذهنی مشخصی داشته باشید و در همان راستا کار و حرکت کنید و نگران چیزی هم نباشید.
منبع: Movie Web

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین