کد خبر: ۴۵۲۰۴۰
تاریخ انتشار:
نگاهي به رمان عاشق ژاپني از ايزابل آلنده

روايت داستان ز ندگي دو زن

«عاشق ژاپني» نام تازه‌ترين رمان ايزابل آلنده است؛ نويسنده‌اي كه در خلق داستان‌هايي با تم عشق آن هم در روايتي نامتعارف، قلمي توانا دارد...
روايت داستان ز ندگي دو زنگروه ادبیات و نشر: «ما مي‌توانيم براي هميشه عشق‌مان را زنده نگه داريم. » اين سطر، شالوده‌ و بن‌مايه اصلي رماني است كه قصد دارد فرازهاي زندگي انسان معاصر را محتوايي جاودانه ببخشد. چندان كه زيست او در تمامي اوقات زندگي منوط به جست‌وجوي عشق باشد. آن‌هم عشق به مثابه عشق و نه عشق به مثابه لذت. نويسنده‌ اين سطر، مخاطب خود را بي‌محابا به هزارتوي چنين رابطه‌اي مي‌كشاند.

به گزارش بولتن نیوز، «عاشق ژاپني» نام تازه‌ترين رمان ايزابل آلنده است؛ نويسنده‌اي كه در خلق داستان‌هايي با تم عشق آن هم در روايتي نامتعارف، قلمي توانا دارد. اين كتاب به تازگي توسط كتاب كوله‌پشتي و با برگردان معصومه عسگري روي پيشخوان كتاب‌فروشي‌ها قرار گرفته است. شكل و شمايل كتاب خوب است. برگردان آن نيز در يك نگاه كلي، روان است. اين اثر مثل ديگر آثار آلنده كه موفقيت‌هاي چشمگيري براي او به همراه داشته است، نامزد بهترين رمان سال ٢٠١٦ شده است.

ايزابل آلنده يكي از پديده‌هاي ادبيات امريكاي لاتين و برنده جايزه هانس كريستين اندرسن است. سبك و سياقي كه او براي نوشتن رمان‌هايش انتخاب مي‌كند بيشتر در قفسه رئاليسم جادويي جاي مي‌گيرند. هرچند غالب نويسندگان امريكاي لاتين در همين شيوه دست به خلق آثار خود زده‌اند. از آن جمله؛ گابريل گارسيا ماركز، كارلوس فوئنتس، ميگل آنخل استورياس، آلخو كارپانتيه و...  .

آلنده در پرو به دنيا آمده است اما اصليت او شيليايي است. روزنامه‌نگار است و نويسنده‌ رمان كه تاكنون جوايز بين‌المللي بسياري دريافت كرده است. از آثار او مي‌توان به خانه‌ارواح، از عشق و سايه‌ها، داستان‌هاي اوا لونا، پاولا، اينس روح من، جنگل كوتوله‌ها، سرزمين اژدهاي طلايي، شهر جانوران، جزيره زير دريا، سرزمين خيالي من، تصوير كهنه، سرزمين روياي من و... اشاره كرد. آثارش به بيش از سي‌و‌پنج زبان دنيا ترجمه شده است.

«عاشق ژاپني» جديدترين رمان آلنده است كه هم‌زمان با انتشار آن به زبان انگليسي، ترجمه فارسي آن نيز تازگي به بازار آمده است. اما آنچه اين اثر را از ديگر آثار آلنده متفاوت مي‌كند ايجاد فضاسازي‌هاي بكر و روابط نو در اين فضاهاست كه مشابه آن را در آثاري با مضامين عاشقانه كمتر مي‌توان سراغ گرفت. رازآلودي اثر، زيرساخت اصلي رمان است و شخصيت‌هاي آن هر يك به نوعي در سايه آن پرداخت مي‌شوند؛ رازي كه زندگي واقعي خود نويسنده را نيز دربرمي‌گيرد. شايد يكي از دلايل پُر پيچ‌و‌خم بودن آثار او نيز ربط به زندگي شخصي‌اش داشته باشد چرا كه زندگي او از بدو تولد تا اكنون كه ٧٤ سال دارد، همواره در تلاطم و بحران‌هاي سياسي، اجتماعي و ادبي گوناگوني بوده است. پدرش توماس آلنده، پسرعموي سالوادر آلنده، رهبر فقيد شيلي بود كه بعد از سقوط شيلي توسط پينوشه، مجبور شد از شيلي فرار كند. اين اتفاق‌ها همگي به نوعي در رمان‌هاي آلنده بازتوليد مي‌شوند. به طوري كه شخصيت‌هاي اصلي اغلب رمان‌هاي او، در سايه همين بحران‌هاي خاكستري مثل جنگ جهاني دوم، انقلاب‌هاي كمونيستي، هولوكاست، فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و بسياري تحولات سياسي ديگر شكل مي‌گيرد. هر يك از اين تحولات به نوعي زندگي ايزابل آلنده را تحت تاثير خود قرار دادند. او نيز رد پاي تمام اين تحولات جهاني را به زبان و بيان خاص خود در آثارش انعكاس داده است.

عاشق ژاپني روايت داستان زندگي دو زن از دو نسل متفاوت است. همچنان كه عشق نيز در اين رمان محتوايي متفاوت دارد، روايت زندگي اين دو زن نيز حامل جرياني متفاوت است. ايزابل آلنده در نوشتن اين اثر دست به واكاوي تاريخ مي‌زند. او سراغ المان‌هايي مي‌رود كه در دل تاريكخانه تاريخ قرار دارند. شايد بتوان گفت، آلنده در لايه‌هاي زيرين اين رمان به دنبال بازتوليد رابطه‌هايي است كه معصومانه قرباني جنگ مي‌شوند.

قصه عاشق ژاپني در يك خانه سالمندان مي‌گذرد. خانه‌اي به نام چكاوك كه محيطي متفاوت براي شخصيت اصلي يعني آيرينا ايجاد كرده است. معمولا فضايي كه در خانه‌هاي سالمندان وجود دارد به نوعي كسل‌كننده و يكنواخت است. اما خانه چكاوك براي آيرينا چندان هم حوصله‌بر نيست. آلنده در توصيف خانه چكاوك مي‌نويسد: « اينجا اصلا حوصله‌ات سر نمي‌رود. آدم‌هاي اين مجموعه همگي تحصيلكرده‌اند و اگر حال‌شان خوب باشد، هنوز هم دست از يادگيري و تجربه كردن برنمي‌دارند. اين مجموعه آنها را تحريك مي‌كند تا بتوانند از بزرگ‌ترين آفت پيري، يعني تنهايي در امان باشند.»

ايزابل آلنده در جاي جاي رمان هر كجا كه قرار است درباره يكي از شخصيت‌هاي خانه چكاوك حرفي با مخاطب بزند، در لابه‌لاي توصيف‌هاي ظاهري آنها، اشاراتي بي‌پرده نيز به روابط عاشقانه‌ آنها دارد. در جايي از رمان، درباره يكي از پيرمردهاي خانه چكاوك مي‌گويد؛ «ژاك دوين تنها ستاره جذابي بود كه در بين بيست‌و‌هشت مرد مجموعه دل زن‌ها را مي‌لرزاند.» پيرمردي كه شصت‌و‌هفت بار عاشق شده بود. چند فرزند مشروع داشت و يك فرزند نامشروع كه حاصل عشقي پنهاني با كسي بود كه اسمش را فراموش كرده بود. نكته حايز اهميت در شخصيت‌پردازي ساكنين خانه چكاوك اين است كه نويسنده در واكاوي شخصيت‌هاي آنها دچار سردرگمي يا تكرار نمي‌شود. در همان ابتداي رمان وقتي ژاك كه در سن نود سالگي به سر مي‌برد، در يك اعتراف به آيرينا، دختر زيبايي كه جوان‌ترين عضو آن مجموعه است مي‌گويد؛ عاشقش شده است، آيرينا نمي‌داند بايد با اين وضعيت چگونه برخورد كند. اين وضعيت باعث مي‌شود تا مخاطب با شخصيت دوم رمان يعني آلما بلاسكو آشنا شود. پيرزني از طبقه اشراف كه در همه كارها رعايت پرستيژ خود را مي‌كند. از اين‌جا رمان وارد روايت اصلي خود مي‌شود. قصه‌اي كه پرده از رازهاي زندگي آلما برمي‌دارد؛ رازهايي كه با خود تاريخ و حوادث قبل و بعد از جنگ جهاني دوم را براي مخاطب به گونه‌اي متفاوت بازتعريف مي‌كند.

عاشق ژاپني روايت دربه‌دري‌هاي انسان معاصر است و از نظر آلنده، زن در كانون اين دربه‌دري‌هاست. شايد به خاطر همين است كه شخصيت زن در آثار آلنده، همواره از پرداختي متفاوت برخوردار است. در يك نگاه كلي مي‌توان گفت؛ زن در آثار آلنده در عين زنانگي و زيبايي، همواره داراي شخصيتي مبارز و سختكوش است كه ترحم را برنمي‌تابد. در پي رسيدن به خواست‌هاي اجتماعي- سياسي خود دست از تكاپو نمي‌كشد و براي التيام بخشيدن به منِ غمگين خود، از هيچ راه ناهمواري نمي‌هراسد. «عشق ما اجتناب‌ناپذير بود آلما. من هميشه اين را مي‌دانستم، هرچند سال‌ها با اين حقيقت جنگيدم و سعي كردم تو را از ذهنم پاك كنم و نمي‌دانستم نمي‌توانم اين كار را از صميم قلب انجام بدهم. وقتي تو مرا بي‌دليل ترك كردي، واقعا آن وضعيت را درك نكردم. احساس كردم فريب خورده‌ام. اما در طول نخستين سفرم به ژاپن فرصتي به من دست داد كه آرام شوم و كم‌كم پذيرفتم كه تو را در اين دنيا از دست داده‌ام. ديگر دست از فكر و خيال و حدس زدن اينكه چه بين ما رخ داده برداشته‌ام. هيچ اميدي نداشتم كه دوباره با هم باشيم. حالا بعد از چهارده سال جدايي كه روز به روزش را به تو فكر كرده‌ام، درك كردم كه ما هيچ‌وقت نمي‌توانستيم كه زن و شوهر بشويم، هرچند آن احساسات نزديك‌مان را هم نمي‌توانيم دور بيندازيم. من از تو دعوت مي‌كنم كه عشق‌مان را در يك حباب زنده نگه داريم و از خارهاي زندگي حفظش كنيم و آن را براي آخر عمرمان و حتي براي بعد از مرگ‌مان دست‌نخورده نگه داريم. ما مي‌توانيم عشق‌مان را براي هميشه زنده نگه داريم. »

«عاشق ژاپني» پُر از فرازها و فرودهاي هيجان‌انگيز انسان‌هايي است كه در سكوت زندگي مي‌كنند. مردماني كه ناخواسته با جنگ تحقير مي‌شوند و در عين حال عشق را تنها مامن خود براي رهايي از اين حقارت تحميلي مي‌دانند. بي‌گمان آلنده در اين قصه قصد دارد تا مخاطب درك عميق‌تري از زخم‌هاي تاريخي خود داشته باشد.
منبع: اعتماد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین