کد خبر: ۴۴۶۷۶۷
تاریخ انتشار:
در حاشیه لیست حیرت‌انگیز نامزدهای جشنواره فجر

این سلیقه نیست، ناداوری‌ست!

فیلم «خفه‌گی» یکی از آثار کاملا نادیده گرفته شده ازسوی داوران است
گروه سینما و تلویزیون: پس از انتخاب فیلم‌های عموما خنثی، جشنواره سی و پنجم فقط یک چیز کم داشت تا بتواند هم‌ردیف با جشنواره سی‌ام عنوان ضعیف‌ترین جشنواره یک دهه اخیر سینمای ایران را به خود اختصاص دهد و با نگاه به لیست اعلامی نامزدهای سیمرغ جشنواره سی و پنجم توسط هیات داوران به نظر می‌رسد این خلأ به خوبی پر شده است!

این سلیقه نیست، ناداوری‌ست!

به گزارش بولتن نیوز، درست است داوری آثار هنری یک امر سلیقه‌ای است و بارها این جمله کلیشه ای را شنیده‌ایم که: «اگر هیات داوران افراد دیگری بودند نتیجه چیز دیگری می‌شد» اما بعضی چیزها سلیقه‌ای نیست، یا از سر ناداوری است یا از سر کم سوادی. درست مثل اتفاقی که در جشنواره سی و چهارم با نادیده گرفته شدن «بادیگارد» ابراهیم حاتمی‌کیا در سه رشته بهترین فیلم، کارگردانی و فیلم‌نامه اتفاق افتاد و همه را شوکه کرد. نه از آن جهت که فیلم «بادیگارد» شاهکاری تکرار نشدنی بود بلکه این «امکان مینا» بود که از هیچ حیثی لیاقت نامزد شدن در این سه بخش را نداشت ولی به جای بادیگارد و حتی چند فیلم دیگر در این بخش‌ها نامزد شد.

هر چند وقتی از 9 نامزدی «امکان مینا» حتی یک سیمرغ هم به این فیلم تعلق نگرفت و بعد دو ریال هم در اکران نفروخت، لبخندی تلخ جای حال خشمگین روزهای پایانی جشنواره سی و پنجم را گرفت.

حالا در جشنواره سی و پنجم هم برخی از واضح ترین گزینه‌ها در لیست نامزدها نیستند و «تابستان داغ» که هیچ هیجانی نه در بین مخاطبان جشنواره در سینماهای مردمی ایجاد کرد و نه بین منتقدین و اهالی رسانه با 13 نامزدی رکورددار جشنواره امسال شد. اتفاقی که چند ساعتی است اهالی رسانه و منتقدان را انگشت به دهان گذاشته است. به نظر می‌رسد هیات داوران جشنواره احساس کرده‌اند به دلیل توجه ویژه جشنواره سی و چهارم به فیلم اولی‌ها و اینکه «ابد و یک روز» توانست رکورددار دریافت سیمرغ در جشنواره فجر شود امسال هم باید همان روند طی شود. اما به چه قیمت؟ این همان سوالی است که تا چند هفته آینده ذهن بسیاری را به خود مشغول خواهد کرد.

البته کاش ماجرا با توجه بدون توجیه هیات داوران به یک فیلم پایان می‌یافت اما ماجرا فراتر از این حرف‌هاست. صرف نظر از اینکه در نهایت قرار است کدام سینماگران سیمرغ های جشنواره سی و پنجم را به خانه ببرند و اینکه برخی از این انتخاب‌ها معقول و درست است، جای خالی برخی‌ نام‌ها در لیست اعلامی هیات داوران با هیچ عقل سلیمی توجیه پذیر نیست و البته حضور برخی های دیگر در این لیست.

بگذارید از آن بخش نامزدهای جشنواره سی و پنجم که احتمالا با هیات داوران دیگری تغییر می‌کرد عبور کنیم و مروری داشته باشیم بر اسامی آن‌هایی که نبودشان با هر هیات داورانی چیزی فراتر از سلیقه است. نام‌هایی که احتمالا در گذر زمان و دیده شدن عمومی فیلم ها هر مخاطب دیگری می‌تواند با تعجب از خود سوال کند آیا آن‌ها حتی لایق نامزد شدن هم نبوده‌اند؟ فقط باید امیدوار بود برای مقایسه، اسامی دیگر نامزدها را نببیند و با سوت آرامی از کنار لیست هیات داوران جشنواره سی و پنجم بگذرند و تمام

برویم سراغ لیست:

خفه‌گی: بگذارید دلمان را خوش کنیم که شاید هیات داوران جشنواره فجر نسخه‌ای از فیلم فریدون جیرانی را ندیده‌اند، شاید اشتباهی نسخه‌ای از فیلم «خواب زده‌ها» به دست هیات داوران رسیده است. شاید دستگاه پخش خراب بوده، شاید هیات داوران خسته بوده‌اند و در نتیجه با تیتراژ شروع خوابشان برده و با تیتراژ پایانی بیدار شده‌اند. بگذارید دلمان را به این‌ها خوش کنیم، مگر می‌شود داوران فیلم جیرانی را دیده باشند و در این بلبشوی فیلم‌های متوسط و خنثی فیلم خوش ساخت جیرانی را حتی در یک رشته هم نامزد نکرده باشند؟ مگر می‌شود مسعود سلامی برای فیلمبرداری «گشت 2» نامزد سیمرغ بهترین فیلمبرداری شود و فیلمبرداری سخت و درجه یک او در «خفگی» دیده نشود؟ مگر می‌شود به راحتی از بازی پر جزئیات و دقیق الناز شاکردوست که احتمالا نقطه عطف کارنامه کاری این بازیگر خواهد بود به این راحتی گذشت؟ محسن نصراللهی و مارال جیرانی به عنوان طراحان صحنه و لباس این فیلم دقیقا باید چه خلاقیت دیگری به خرج می‌دادند تا مرود توجه قرار گیرند؟ موسیقی کارن همایونفر را چطور؟ آن هم وقتی یکی از فیلم هایی که در این بخش نامزد جایزه شده فیلمش جز در تیتراژ موسیقی متن دیگری ندارد! کارگردانی فریدون جیرانی و گریم ایمان امیدواری و تدوین بهرام دهقانی را بگذاریم پای سلیقه ولی بقیه را کجای دلمان بگذاریم؟ برخورد هیات داوران با فیلم جیرانی مصداق بارز اصطلاح «سر بریدن» است و تمام.

حامد بهداد: یعنی حامد بهداد چوب بازی‌های معمولی و گاها ضعیف فیلم‌های دهه 90 خود را در جشنواره سی و پنجم خورده؟ آن هم جایی که به معنای واقعی احیا شده بود و غالب مخاطبین را به واسطه بازی کنترل شده و دقیق خود هیجان زده کرد؟ بهداد در «سد معبر» بار دیگر اوج گرفته است، همان حامد بهدادی است که می‌تواند یک تنه بار برخی ضعف‌های فیلم را به واسطه حضور قدرتمندش روی پرده به دوش بکشد. از روز اکران فیلم در جشنواره بحث اصلی منتقدان سیمرغ گرفتن یا نگرفتن او بود اما هیات داوران در کمال ناباوری او را حتی لایق نامزد شدن در بخش بهترین بازیگر مرد ندانستند. بهداد زحمت زیادی کشید تا به شکل خوبی یک مامور سد معبر را به تصویر بکشد اما به نظر می‌رسد داوران به سادگی سد معبر دیده شدن تلاش او شدند.

هادی بهروز: کجای ماجرا ایراد دارد؟ یک فیلمبردار با دو کار درجه یک در دو سال متوالی حتی به جمع نامزدهای نهایی این رشته در جشنواره فجر نمی‌‌رسد؟ تکنیک در موفقیت و دیده شدن دو فیلم «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» و سریال «آخرین روزهای زمستان» به کارگردانی محمدحسین مهدویان نقش تعیین کننده‌ای دارد و بی‌شک هادی بهروز فیلمبردار وفادار مهدویان سهم عمده ای در این موفقیت‌ها دارد. واقع‌گرایی مهدویان که ویژگی مهم آثار اوست در فیلم‌هایش بدون قاب‌بندی‌های هوشمندانه بهروز بی معنی است. حالا در این تحسین شدن‌های مکرر مردم و منتقدین بهروز برای دومین بار نمی تواند امیدوار باشد با مهم‌ترین جایزه سینمای ایران نتیجه زحماتش را ببیند. غیبت این فیلمبردار در مع نامزدهای دو دوره جشنواره سی و چهارم و سی و پنجم نشان می‌دهد که حداقل تا اطلاع ثانوی نوگرایی و خرق عادت در فیلمبرداری برای هیات داوران جشنواره فجر ارزشمند نیست و این انصافا ربطی به سلیقه و این حرف‌ها ندارد.

زهرا داوودنژاد: زمانی که او آن بازی درخشان را در «کلاس هنرپیشگی» ارائه داد اعتقاد داشتند سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن جشنواره سی و یکم حق و سهم اوست اما حق‌اش را ندادند. چهار سال فیلم بازی نکرد و امسال بازی غافلگیرکننده دیگری را این بار در فیلم «سهیلا شماره 17» ارائه داد. زهرا داوودنژاد توانسته به بهترین شکل ممکن و با رعایت تمام جزئیات لازم، تصویر زنی را که تصمیم گرفته هر طور هست از رنج تنهایی گذر کند و به آرامش برسد، در فیلم محمود غفاری بازی کند. از روز اکران فیلم در جشنواره به نظر منتقدان و اهل فن جزو گزینه های قطعی نامزد شدن بود اما...

بهرام افشاری: شاید بزرگترین اشتباه منوچهر هادی کارگردان «کارگر ساده نیازمندیم» این بود که در تیتراژ فیلم جدیدش ننوشت این بازیگر 198 سانتی آذری نیست و همدانی است. شاید باید افشاری باید به یکی از اعضای هیات داوران مثلا رویا نونهالی زنگ می‌زد و می‌گفت 3 ماه برای ایفای نقش یک آذری زبان آنقدر تمرین کرده که پس از نمایش فیلم همه از او می‌پرسیدند: «آقا شما ترک کجایی؟» البته شاید این رنج کشیدن شبانه روزی برای درست اجرا کردن یک نقش دلیل مهمی برای اقبال داوران به بازی یک بازیگر نباشد! سلیقه است دیگر! افشاری غافلگیری بزرگ بازیگران جشنواره امسال بود. بازی یکدست او در نقش سخت و پیچیده فیلم هادی آنقدر موفقیت آمیز بود که همه به راحتی او را به لیست نامزدهای بهترین بازیگر مرد جشنواره اضافه کردند اما باز هم...

ویلایی‌ها: منیر قیدی دقیقا برای همان چیزی نامزد شد که خیلی‌ها نقطه ضعف «ویلایی‌ها» می دانستند. فیلم نامه «ویلایی ها» تنها نکته پرانتقاد اولین تجربه فیلمسازی قیدی بود و نقطه قوت او در کارگردانی پرقدرت و قابل تحسین اش که خیلی را شگفت زده کرد در کنار بازی بازیگران فیلم‌اش باعث شد او را جزو اصلی‌ترین گزینه‌های دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم می‌دانستند اما هیات داوران ترجیح دادند همچنان برخلاف جریان عادی و قابل انتظار تصمیم‌گیری کرده باشند تا شاید داوران متفاوتی لقب بگیرند. این وسط بازی درجه یک طناز طباطبایی هم دیده نشد و با این وضعیت احتمالا دیده شدن بازی ثریا قاسمی هم از دست هیات داوران در رفته است.

حمید نعمت الله: درباره ظلم وارد شده در حق «رگ خواب» و نعمت الله همه چیز آنقدر واضح و مشخص است که بهتر است اطاله کلام نکنیم. کافیست آثار یکی دو نفر از پنج کارگردانی که در این بخش نامزد شده‌اند را ببینید آنوقت حیرت از نبودن نام نعمت الله با اثری که ساخته خود به خود به سراغتان می‌آید.

و نکته آخر اینکه این یادداشت دو روز پیش از پایان جشنواره سی و پنجم نوشته شده و باید امیدوار بود که به این لیست نام‌های مورد ظلم واقع شده دیگری اضافه نشود!
منبع: آی سینما

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین