کد خبر: ۴۲۸۱۶
تاریخ انتشار:

6 اثر مخرب تبلیغات پر زرق و برق سیما

قطعا صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، يكي از تاثيرگذارترين نهادها بر رفتارهاي اجتماعي و سبك زندگي مردم است و اين ميان، پخش حجم عظيم و كثير و متنوع پيام‌هاي بازرگاني از اين رسانه، يكي از پديده‌هايي است كه سهم پررنگ و قابل توجهي در ايجاد فرهنگ و نوع نگاه و سبك زندگي مردم دارد.

قطعا صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، يكي از تاثيرگذارترين نهادها بر رفتارهاي اجتماعي و سبك زندگي مردم است و اين ميان، پخش حجم عظيم و كثير و متنوع پيام‌هاي بازرگاني از اين رسانه، يكي از پديده‌هايي است كه سهم پررنگ و قابل توجهي در ايجاد فرهنگ و نوع نگاه و سبك زندگي مردم دارد.

صدا و سيمايي كه بخش قابل توجهي از درآمدش، از پذيرش آگهي‌هاي بازرگاني تامين مي‌گردد، طبيعتا نمي‌تواند سياست‌هاي حاكم بر فرهنگ و قوانين اجتماع را بر خود و اين مجموعه از پيام‌ها حاكم كند؛ زيرا خود محكوم است به پذيرفتن سياست‌هاي سازمان‌هاي سفارش‌دهنده و درواقع اين منبع درآمد است كه سياست‌هاي سازمان را رقم خواهد زد و نه اين سازمان، سياست‌هاي بخش تبليغات را ...

به دليل همين امر است كه در سال‌هاي اخير، شاهد گسترش مولفه‌هاي ناصحيح و نگرش خاص و هدف‌مند و تاثير منفي بسزاي آن، بر فرهنگ و سبك زندگي و نوع نگاه جامعه هستيم.

تبليغات پر زرق و برق سيما علاوه بر اين‌كه روند زندگي مردم را به سمتي خاص سوق داده است، اشكالات عمده‌اي نيز در نحوه ارائه اين دسته از پيام‌ها دارد كه در اين نوشتار به 6 نمونه از اين دو موضوع مي‌پردازيم.

1.       لذت‌گرايي

ايجاد و گسترش اين تفكر كه همه چيز بايد در اين دنيا براي انسان فراهم باشد و لذت و آرامش و سعادت در گرو وسائل رفاهي و استفاده از انواع سرگرمي‌هاي دنياست و بهترين زندگي، آن است كه رفاه بيشتري دارد و بيشتر از لوازم مادي و مدرن براي تسهيل زندگي دنيايي استفاده مي‌كند، در حالي كه در آموزه‌هاي ديني، آرامش اصيل در عواملي وراي اين ماديات يافت مي‌شود.

2.       مصرف‌گرايي

به نمايش درآوردن بيش از اندازه انواع كالاهايي كه روز به روز به تعداد آن‌ها افزوده مي‌شود، علاوه بر تبليغ روي آن شي و كالاي خاص، اين ذهنيت و تفكر را به بيننده القا مي‌كند كه لاجرم بايد هر روز بيشتر از روز قبل، از انواع كالا و خدمات جديد بهره گيرد و اين تفكر، به تدريج ذهنيت مذهبي و آييني قناعت را به مسابقه در مصرف تبديل مي‌كند. انواع و اقسام مواد خوراكي مناسب و نامناسب، پوشاك، لوازم تزئيني و غيرضروري، لوازم آرايشي و بهداشتي با انواع و اقسام جوائز، رغبت كاذبي در مخاطب توليد مي‌كند و به راحتي موجبات حرص و طمع براي داشتن بيش از حد نياز لوازم زندگي را فراهم مي‌آورد تا جايي كه كالاها در جايگاهي برتر از انسان و يا نهايتا همانند او قرار مي‌گيرند و جامعه به سمت مادي‌گرايي پيش مي‌رود.

3.       عدم واقع‌‌نگري به حقيقت سطح زندگي همه طبقات جامعه

متاسفانه در پخش پيام‌هاي بازرگاني، تفاوتي بين مردم مناطق محروم و مرفهين بالانشين تهراني! وجود ندارد و اصلا انگار همه تبليغات فقط براي اين دسته اخير ساخته و براي همه اقشار جامعه، پخش مي‌شود! و اين ميان، آن‌چه مورد غفلت قرار مي‌گيرد، خانواده‌هايي هستند كه در روستا يا حتي شهري محروم، حتي از داشتن امكانات اوليه زندگي محروم‌اند و  در عوض، هر روز پاي تلويزيون قراضه خانه كوچك و محقرشان، شاهد زرق و برق مواد غذايي و امكانات رفاهي هستند و اين‌جاست كه مي‌توان ردپاي بسياري از بزه‌كاري‌ها را ديد.

4.       شيوه سخيف انتقال مطلب

شيوه انتقال موضوع در اين پيام‌ها، گاه به قدري نازل است كه رسما به شعور مخاطب توهين مي‌كند و با استفاده از سخيف‌ترين نوع كلام، شخصيت بيننده را تا نازل‌ترين سطح قابل توصيف پايين مي‌كشد، آن‌جا كه تمام تلاش كارشناسان خانواده را براي جاانداختن شيوه مناسب انتخاب همسر با تبليغ فلان سرويس تفلون در جهيزيه دختر و تمام دانستن فرآيند خواستگاري فقط به‌خاطر همين يك فاكتور از بين مي‌برد. يا جايي كه با توهين به سالمندان، آرامش آنان را در گرو پوشاكي خاص مي‌داند. يا آن‌جا كه ارزش مواد غذايي را با غلو و بزرگ‌نمايي غيرقابل باوري، حتي از جان انسان‌ها ارزش‌مندتر جلوه مي‌دهد كه فردي بخواهد براي به دست آوردنش بي‌محابا از جان خود بگذرد.

5.       نمايش تصنعي روابط خانوادگي

نمايش روابط صميمانه همسران و والدين و فرزندان در پرتو تبليغ يك كالاي خانگي، روابط صميمانه خانوادگي را منوط به داشتن انواع كالاهاي ريز و درشت و سرو انواع غذاهاي لذيذ يا باز كردن انواع حساب بانكي مي‌داند، درحالي كه اصل روابط خانوادگي در اسلام بر مبناي محبت قلبي و بي‌هيچ‌گونه چشم‌داشت مادي است.

6.       آينده‌نگري صرفا دنيايي

اين ميان تبليغات بانك‌ها از همه بيشتر از ساير تبليغات بر كوس مادي‌گرايي مي‌دمد و تمام هدف از زندگي را حتي براي كودكان، آينده‌اي تصور مي‌كند كه در آن خانه، ماشين، جهيزيه، ويلا، چند سكه بهار آزادي، وام، تسهيلات ازدواج و ... عامل خوش‌بختي‌ست. وقتي تمام انگيزه و هدف كودك و نوجوان و جوان اين سرزمين، همين چند قلم كالا و تسهيلات مادي باشد و مدام تشويق شود تا با اصرار به پدر و مادر، آن‌ها را مجبور كند برايش حساب پس‌انداز باز كنند، ديگر چه جايي در ذهنش براي تلاش و كوشش و توكل به خدا و معتقد بودن به حيات پس از مرگ باقي مي‌ماند؟ تبليغات صدا و سيماي ما، آينده را براي كودك امروز نهايتا تا 80-70 سالگي مي‌بيند، درحالي كه تعليمات فرهنگي و ديني، آينده‌اي به بلنداي ابديتي بي‌نهايت براي بشر قائلند.

در پايان به قسمتي از مقدمه قانون اساسي اشاره مي‌كنم كه در آن تصريح شده است: "وسائل ارتباط جمعي بايد در جهت روند تكاملي انقلاب اسلامي و در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامي قرار گيرند و در اين زمينه از برخورد سالم انديشه‌هاي متفاوت بهره جويند و از اشاعه و ترويج خصلت‌هاي تخريبي و ضداسلامي پرهيز كنند."


وبلاگ حي علي الجهاد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین