نباید به کسی که در تأمین معیشت خود دچار مشکلات اساسی است، برای فرزندآوری اصرار کرد و باید توجه داشت که اگر چه رزق و روزی دست خداست ولی خداوند، عقل و هوش را نیز به انسان داده است تا مدیریت نماید.
گروه اجتماعی: مطمئناً یکی از موانع مهمی که در زمینه فرزندآوری به خصوص از سوی شوهران مطرح میگردد، مسائل مالی و دغدغه های معیشتی خانوار است که اگر واقع باشد، باید به این دغدغه احترام گذاشت و نباید به کسی که در تأمین معیشت خود دچار مشکلات اساسی است، برای فرزندآوری اصرار کرد و باید توجه داشت که اگر چه رزق و روزی دست خداست ولی خداوند، عقل و هوش را نیز به انسان داده است تا مدیریت نماید. البته اگر وضعیت مالی فعلی کسی اجازه میدهد تا فرزندی بیشتر داشته باشد نباید توکلش را از ترس آینده از دست بدهد.
به گزارش بولتن نیوز، اگر چه بعضاً مشکلات اقتصادی خانوار یک مانع واقعی در فرزندآوری است ولی بعضاً این قدر که مشکلات اقتصادی ناشی از سوءمدیریت در هزینه ها و خرج خانواده است، ناشی از دخل و میزان درآمد خانوار نیست. نگاهی به سبک زندگی غلط امروزی، نقش چشم و هم چشمی ها، تنوع طلبی ها، اسراف ها، ریخت و پاشها و تجملات را نسبت به دو یا سه دهه پیش به خوبی آشکار میکند. مخارجی که بعضاً کیفیت زندگی را افزایش نمیدهد و تنها در جهت همرنگ جماعت شدن هستند. خرید و به روز کردن خیلی از کالاها و تجهیزات اگر انجام نشوند، میتوان به راحتی یک یا دو فرزند به اعضای خانواده افزود بدون این که خانواده دچار سختی گردد.
برخلاف آن چه که تصور می شود، مجموع هزینه فرزندان، حاصل ضرب تعداد ایشان در هزینه یک فرزند نیست چرا که بسیاری از هزینه ها در صورت مدیریت کردن صحیح، با افزایش تعداد فرزندان چند برابر نمیشود، کما این که تا دو سه دهه پیش، والدین با نگهداری لباسها و یا سایر وسایل فرزندان بزرگتر برای فرزندان بعدی، لباسی را که بعد از مدت کوتاهی برای فرزند قبلی کوچک شده بود، برای فرزند بعدی مورد استفاده قرار میدهند و همین روش در خصوص سایر وسایل نگهداری فرزندان نیز کاربرد دارد.
عین تصوری که در مورد چند برابر شدن هزینه های خانوار در اثر افزایش فرزندان وجود دارد، درباره زحمات نگهداری از فرزندان هم رایج است در صورتی که فرزندان با بازی کردن با یکدیگر و حتی نگهداری از فرزندان کوچکتر، زحمات والدین در نگهداری و سرگرم کردن فرزندان را کاهش میدهند، کاری که امروزه والدین حتی با بکارگیری خدمتگزار و خریدن انواع وسیله بازی نیز نمیتوانند به خوبی یک برادر و یا خواهر بزرگتر انجام دهند.
متأسفانه سیاستهای صحیح و موقت مدیریت نرخ رشد جمعیت در دهه 60 با شعارهای اشتباهی همراه شد که تعداد کم فرزند را نشانه شخصت بالای خانواده معرفی میکرد که این شعارها هنوز از فکر و ذهن بخش زیادی از جامعه پاک نشده است و بعضا حتی افرادی که مشکلی به لحاظ اقتصادی برای داشتن فرزند بیشتر ندارند و حتی تمایل دارند فرزند بیشتری داشته باشند نیز به خاطر این شعارهای غلط، حاضر به فرزندآوری نمیشوند. باید توجه داشت که نه تعداد فرزند زیاد ونه فرزند کم نشانه شخصیت نیست و والدین باید براساس ظرفیتها و تواناییها و علایق خودشان، تعداد فرزندشان را انتخاب کنند.
با این که تغییر باورها و فرهنگ معمولا سخت و زمانبر است ولی از آنجا که نیاز ما به افزایش فرزندآوری برای جلوگیری از ایجاد شکاف جمعیتی امری غیر قابل چشم پوشی است، باید برای اصلاح این فرهنگ غلط، سریعترین روش ممکن را پیمود. برای ریختن قبح کذایی فرزندآوری، میتوان به استفاده از رسانه، هنر و به خصوص فرزندآوری شخصیتهای مؤثر متوسل شد و این به هوشیاری اقشار فرهیخته، سرشناس و مؤٍثر و احساس مسئول ایشان نیاز دارد تا در اصلاح این فرهنگ غلط، نقش تاریخی خود را ایفا نمایند.