گروه سینما و تلویزیون: جستجو در میان اینستاگرام و صفحات مجازی باعث برخورد با موضوع جالبی شد. علیرام نورایی، بازیگر توانای ایران که هم اکنون فیلم ارزشمند یتیم خانه ایران از او در حال پخش است، طی پستی از شرایط اکران یتیم خانه ایران نارضایتی خود را اعلام نمود. این نارضایتی نیز از آن جا منشأ میگیرد که سایر فیلمهای روی پرده که اکثراً از آثار سینمای کمدی و گاها فیلمفارسیهای نوین هستند، خیلی از سینماهای کشور را در اختیار دارند و فیلمی همچون یتیم خانه ایران با آن هزینه و داستان مهم تنها ۲۴ سالن در اختیار دارد.
به گزارش بولتن نیوز، اما مشکل به همین تنها مختص یتیم خانه نمیشود بلکه سایر فیلمهایی که حرفی برای گفتن دارند، مجالی برای اکران مناسب نمییابند. اوضاع در شهرستانها که بسیار وخیمتر است. فیلمهایی همچون سیانور و یتیمخانه حداکثر یک هفته اکران خواهند داشت و فیلمی مانند آس و پاس که متعلق به سینمای کمدی کنونی و فیلمفارسی قدیم است، بیش از یک ماه بر روی پرده میماند. سیاستگذاران و شورای صنفی نمایش باید پاسخگو باشند که چرا از آثاری که شایستگی تکریم دارند، حمایتی چنان که باید بشود صورت نمیگیرد.
این شکل حمایت و سیاستهای غلط فرهنگی ننها محدود به تمروز نیست و مربوط به اکران یتبم خانه، بلکه در ایام نوروز و پس از آن نیز، فیلمی همچون من سالوادور نیستم با در اختیار گذاشتن چند صد سینما در کشور ترکیه و رایزنی مستقیم مسئولان امر، در این کشور بر روی پرده بردند. سؤال ایجاد میشود که چرا باید آثاری چنین ضعیف مورد حمایت قرار بگیرند؟! هرگز این قصد را ندارم که از یتیم خانه و سیانور و امثالهم دفاع نمایم و این را هم نمیخواهم که تنها امثال این فیلمها اکران شوند بلکه به دنبال پاسخ این سؤال میگردم که چرا فیلمهای با دغدغه و جدیتر مورد توجه قرار نمیگیرند. دغدغهمندی الزاماً همراه با ارزشی بودن نیست زیرا فیلمهایی که در حیطه مسائل اجتماعی در ایران ساخته میشوند نیز شایسته تکریم هستند البته جز موارد سیاهنمایی. اما این که فیلمی ایرانی-هندی با آن شرایط چنان مورد حمایت رسمی قرار میگیرد و گاها حتی دو تا سه سالن در پردیسهای سینمایی به آن تعلق میگیرد.
مورد اعتراض دیگری که در رابطه با این بیعدالتی در خصوص اکران و سالنهای اختصاصی به سایر فیلمها لازم به ذکر است این جاست که حوزه هنری رفتاری عجیب از خود بروز داده است. هنوز اکران گشت ارشاد و تحریم حوزه هنری از خاطرمان نرفته است و همچنین تحریمهایی که امسال نیز نسبت به تولیدات سینمایی اعمال شد. اما چگونه است که در بعضی شهرها دو سالن از سالنهای حوزه هنری در اختیار فیلمی همچون سلام بمبئی قرار میگیرد. دوستان جهت و اهداف و تفکرات خود را مشخص کنید لطفاً.
ساز و آواز در فیلمهایی چنین سطحی مشکلی ندارد اما روایت یک مشکل اجتماعی و یک سیاست غلط موجب میشود که فیلمی تحت تحریم قرار بگیرد. آیا از شنیدن صدایی حق طلب و گاهی مخالف عبا دارید؟! یا اینکه حوصله دردسر ندارید و تنها به دنبال کسب درآمدی سرشار هستید. تا جایی که ما به یاد داریم حوزه هنری تنها به خاطر منافع مالی تشکیل نشد که به خاطر منافع مالی سالنهای خود را تحت اختیار فیلمهایی خلاف شأنیت انقلاب و مردم ایران وسینمای ایران و حوزه هنری قرار دهند. این رویه راه به مقصد نمیبرد و تنها سخن آنانی که در میانه تحریمهای حوزه هنری، مدیران آن را به سیاستزدگی و منفعتطلبی معرفی میکردند، خوشحال میشوند و فریاد شادی سر میدهند که دیدید ما گفتیم ایشان چگونهاند!!!
در هر صورت چنین اتفاقی رخ داده است و اکنون دیگر وقت پیشگیری نیست. اکنون هنگام درمان است و جلوی ضرر را هر کجای این داستان که بگیریم، سود کردهایم. تنها نیز یک نهاد قادر به اصلاح شرایط نخواهد بود. شورای صنفی نمایش میبایست با صیانت از حقوق اهالی سینما و عادلانه رفتار کردن، رویه موجود را بر هم بزند تا سالنهای اکرانکننده با عدالت در میان آثار توزیع شوند. سازمان سینمایی نیز وظیفه دارد تا زمینه رایزنی برای این امر را فراهم کند و همچنین به رفع این مشکل برای سالهای آینده بپردازند. و در آخر نیز حوزه هنری یا در رابطه به سایر آثاری که تحریم کرده است تغییر رویه دهد، یا اینکه با حرکتی صحیح، فیلمی که آسیبی چند برابر آن آثار تحریمی دارد را، از سینماهای مربوط به خود پایین بیاورد و یا حداقل در جهت توزیع عادلانه سینماها قدمی عاقلانه بردارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com