کد خبر: ۴۱۴۹۷۳
تاریخ انتشار:

آسانسورهایی که در طبقه مرگ می‌ایستند

به گزارش بولتن نیوز، یک: در روزگاری که همه حواس‌ها به سمت هواپیماها و نقص فنی این پرنده‌های آهنی است، آسانسورها انگار گوی رقابت را از هواپیماها ربوده‌اند و بیشتر از آنها حادثه می‌آفرینند، بعد از هواپیماها آرام آرام فوبیای دیگری در حال ظهور است، فوبیای سوار شدن به آسانسور.

دو: کافی است خبرهای چند وقت گذشته را مرور کنیم تا به شکل‌گیری فاجعه‌ای که لابه‌لای خبرها گم می‌شود، بیشتر پی ببریم. چهارشنبه ۱۲ آبان سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از وقوع حادثه مرگبار در آسانسور یک برج ۲۱ طبقه خبر داده و گفته‌ بود: در این حادثه پسر نوجوان به دلیل شدت جراحات در دم جان سپرده است. حدود یک ماه پیش بود که سقوط آسانسور سلف مرکزی دانشگاه صنعتی شریف شش نفر از اساتید این دانشگاه را مصدوم و برای جراحی دست و پا، لگن و کمر روانه بیمارستان کرد. چند روز پیش هم دوباره رسانه‌ها از سقوط یک مأمور سرشماری در بروجرد خبر دادند. مأموری که هنگام استفاده از آسانسور سقوط کرده و به شدت مصدوم شده است. فاصله خبرهای حوادث آسانسور به هفته و ماه رسیده است.

سه: پرسش این است که آیا نمی‌توان با بازرسی‌های دقیق‌تر و تعیین استانداردهای سختگیرانه‌تر در ساخت، سرویس و نگهداری یکی از مهم‌ترین ابزارهای زندگی شهری و آپارتمانی امروز جلوی حوادث مشابهی را گرفت؟ پرسش این است که چرا عموماً برخلاف وعده‌های مسئولان مبنی بر بررسی علت حادثه، گزارشی از پیگیری علل این حوادث را در رسانه‌ها نمی‌بینیم؟ و اگر سقوط آسانسورها را یک خلل و کوتاهی بزرگ بدانیم چرا کمتر رد پای مقصران حادثه را می‌بینیم؟

چهار: توجه کنیم که وقتی آسانسور سلف مرکزی دانشگاه شریف سقوط می‌کند و شش عضو هیئت علمی آسیب می‌بینند، این جراحت فقط به آنها و خانواده هایشان مربوط نمی‌شود، بلکه مسلماً خسارت ضرب در متغیرهایی می‌شود که شاید در نگاه اول به چشم نیاید اما مثل دومینو مدام تکه‌های دیگر نزدیک به آن شعاع زندگی را هم متأثر می‌کند و پیش می‌رود. آدم‌هایی که با شنیدن خبرهایی از این دست گاه برای همیشه دچار وحشت سوار شدن به آسانسور می‌شوند و ترجیح می‌دهند طبقات طولانی یک ساختمان را با وجود زانو درد با تنگی نفس از راه پله بروند و بیایند، اما سوار آسانسورهای غیر ایمن نشوند یا حتی ممکن است آسانسور آن برج یا ساختمان کاملاً ایمن باشد، اما فضای رعب‌آوری که این گونه خبرها به دنبال خود می‌سازند، باعث می‌شود برخی از شهروندان دچار ترسی دائمی از سوار شدن به آسانسور شوند.

پنج: موضوع سرویس، نگهداری و تعمیرات در ایران متأسفانه آن گونه که باید و شاید جدی گرفته نشده و در این میان سازمان هایی چون «استاندارد» و «حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان» هم معمولاً در چنین پرونده‌هایی فرافکنی می‌کنند و کوتاهی‌ها بین دستگاه‌های ذیربط دست به دست می‌شود، اما هیچ کدام مسئولیت رخداد را به عهده نمی‌گیرد. شاید نوع استدلال قابل‌تأمل و عجیب چند سال پیش یکی از دانشگاه‌های معروف کشور در حادثه منجر به سقوط یکی از اساتید برجسته علمی کشور و جراح مغز و اعصاب در چاه آسانسور این دانشگاه گویای همه چیز باشد. چند سال پیش تلویزیون استاد مدعو به همایش یکی از دانشگاه‌های کشور را روی تخت بیمارستان نشان می‌داد، در حالی که این پزشک برجسته دچار قطع نخاع شده بود. این پزشک روی تخت بیمارستان چگونگی ماجرا را توضیح می‌داد، اینکه در آسانسور را باز کرده در حالی که اتاقکی در آسانسور نبوده و او چندین طبقه را در چاه خالی آسانسور سقوط کرده است. اما در این میان پاسخ دانشگاه مربوطه هم قابل تأمل بود، وقتی در برابر این حادثه شانه خالی کرده و اعلام شده بود، آقای دکتر در لحظه سوار شدن به آسانسور خراب، با تلفن همراه صحبت می‌کرده‌اند وگرنه متوجه خالی بودن چاه آسانسور می‌شدند. این پاسخ شگفت‌آور، انگار پزشک قطع نخاع شده را بیشتر رنج می‌داد چون او می‌گفت مگر نه این است که دست کم تابلوی هشداری باید جلوی آسانسور خراب نصب می‌شد و صد البته در آسانسور خراب را قفل می‌کردند؟

 

منبع: روزنامه جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین