کد خبر: ۳۹۸۵۹۳
تاریخ انتشار:

چرا انسان ها نتوانستند گورخرها را رام کنند

به گزارش بولتن نیوز، گورخر از بسیاری جهات خیلی شبیه اسب به نظر می رسد. اما تفاوت های اساسی رفتاری باعث شده که در حالی که اسب و خر اهلی شده اند گورخرها عمدتاً وحشی باقی بمانند.
گورخر

اما گورخر چگونه از حمل بار، کار در مزرعه و پریدن از موانع سرباز زده درحالی که پسرعموهایش به این کارها تن داده اند؟ و کدام یک معامله بهتری کرده اند؟

به خاطر شباهت آشکار گورخر به اسب - و ارزش کیفی آن - از سوی انسان تلاش هایی انجام شده تا سوار بر گورخر شود و حتی بر روی آن مسابقه دهد. در سال 2005 فیلمی به  نام راه راه های مسابقه ای ساخته شد که داستان گورخر جوانی بود که می خواست در مسابقات اسبدوانی شرکت کند. با این حال سازندگان فیلم مجبور شدند در برخی از صحنه ها از اسب استفاده کنند.

یال و دم گورخر در واقع بیشتر شبیه به الاغ (خر) است و تاریخچه تکامل جنس اکوئس (Equus) را منعکس می کند. (اکوئس یک جنس از پستانداران در خانواده اسبان است که شامل اسب، الاغ و گورخر می شود.) اسب ها، خرها و گورخرها همه از یک جد مشترک به نام هایراکوتریوم (Hyracotherium) تکامل یافته اند که حدود 55 میلیون سال پیش در اروپا و آمریکا شمالی زندگی می کرده است. اختلافات و شباهت ها نشان می دهد که گورخر و خر رابطه نزدیک تری یا یکدیگر دارند تا گورخر با اسب.

خانواده اسبان (equids) آمریکای شمالی حدود 8 تا 10هزار سال پیش ناپدید شدند و در اروپا و آسیا نیز انسان عصر حجر به طور گسترده ای به شکار گله اسب های وحشی در دشت های باز مشغول بود. ترکیبی از تغییرات آب و هوایی، از بین رفتن جنگل ها و شکار به وسیله انسان، این جانوران را به سمت شرق و به بخش های نیمه بیابانی آسیای مرکزی فراری داد.

جد وحشی اسب های اهلی امروز (اکوئس فروس - Equus ferus) اولین بار در استپ اوراسیای غربی اهلی شد. در این منطقه است که اولین شواهد باستان شناسی مربوط به اهلی کردن اسب ها پیدا شده است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که وقتی گله های اهلی در سراسر اوراسیا پخش می شدند بارها و بارها اسب های وحشی به آنها پیوسته اند.

اسب ها در ابتدا به عنوان تأمین کننده غذا نگهداری می شدند اما قابلیت شان به عنوان وسیله حمل و نقل، ارتباطات و جنگ نتیجه اش افزایش اهمیت شان در توسعه تمدن بشری بود.

بنابراین، اگر اسب ها تا این حد برای تمدن بشری مهم بودند، چرا گورخرها نبودند؟ منشأ انسان ها از آفریقا است پس عجیب به نظر می رسد که انسان ها در قاره آفریقا امکان بهره برداری از چنین جانور بالقوه مفیدی را از دست داده باشند.

بر خلاف خانواده اسبان اوراسیا، جمعیت گورخر آفریقا به نسبت امنیت داشتند و به خصوص خیلی خوب با محیط شان تطبیق پیدا کرده بودند. همه خانواده اسبان، گونه های گیاه خوار و طعمه ای هستند که خیلی خوب مبارزه می کنند. اما در محیطی که شکارچیان بزرگ از جمله شیر، یوزپلنگ و کفتار به وفور وجود دارند، به ناچار گورخر برای ادامه حیات به صورت جانوری زیرک تکامل یافته است. یعنی جانوری که سریع واکنش نشان می دهد و نه تنها در مواجهه با خطر فرار می کند بلکه در صورتی که اسیر شود هم واکنشی قوی نشان می دهد.

لگد یک گورخر می تواند فک شیری را بشکند. گورخرها می توانند وحشیانه گاز بگیرند و یک «عکس العمل غیر ارادی اجتناب» از خود نشان دهند که کمک می کند از اسارت بگریزند. آشنایی گورخر با انسان شکارچی- گردآورنده غذا نیز ممکن است یک واکنش اجتناب قوی را در گورخر ایجاد کرده باشد.

همه اینها به این معنی است که گورخر در واقع «مردم پسند» نیست و گونه ای است که معیارهای مناسبی برای اهلی کردن نداشته و ندارد. دانشمندی انگلیسی به نام فرانسیس گالتون (یکی از بستگان چارلز داروین) معیارهای مناسب برای اهلی شدن را شامل نشان دادن میل به راحتی، آسان متمایل شدن، مفید بودن و نشان دادن علاقه به انسان برمی شمارد.

گالتون از گورخر به عنوان مثالی از یک گونه غیر قابل مدیریت شدن نام می برد و بیان می کند که بوئرهای هلندی بارها و بارها تلاش کردند مهار گورخر را در دست بگیرند و گرچه به موفقیت هایی هم دست یافتند اما طبیعت چموش و وحشی این جانور اغلب به شکست و خنثی شدن تلاش ها انجامیده است.
شاید گورخرها به صورت تک و استثنا اهلی شده باشند اما در هر صورت این گونه گزینه خوبی برای اهلی شدن نبوده است. علاوه بر طبیعت مقاوم گورخر و غریزه بقای قوی آن، این واقعیت که این گونه غذای شیر بوده است نیز ممکن است جذابیت آن را برای انسان های اولیه کم کرده باشد چراکه انسان های اولیه نمی خواستند شریک غذای شیرها باشند. 
بدون شک اهلی شدن و پرورش انتخابی، هم ویژگی های فیزیکی و هم رفتاری اسب را تغییر داده است. احتمالاً اسب ها در طول مراحل اولیه کوچک تر، وحشی تر و بیشتر شبیه به گورخر بوده اند تا اسب های امروزی.

هرچند که اسب ها ممکن است سخت تر کار کنند، ناچار شوند در محیط های مسکونی زندگی کنند و به وسیله صاحبان شان معامله می شوند اما در عوض زندگی امن تر و راحت تری دارند. درواقع اهلی شدن اسب ها آنها را از خطر انقراض نجات داده است. اهلی شدن اسب ها به طور قطع برای جمعیت اسب جهان به صورت یک استراتژی بقا کار کرده است تا حدی که جمعیت آنها هم اکنون 60 میلیون رأس است.

در مقابل، تعداد گورخرها احتمالاً در حال حاضر کمتر از 800،000 رأس است و انسان ها نیز بزرگ ترین تهدید برای بقای آنها هستند. در مواجهه با این واقعیت، از نظر شما کدام وضعیت ترجیح دارد بقا یا اهلی شدن؟
 
منبع:
http://www.businessinsider.com/why-humans-couldnt-domesticate-zebras-2016-9
ت

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین