آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی: امروزه رسانهای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …
* * *
آرمان/پیمان قاسمخانی: دستمزد بازیگران تابعی از فروش فیلمشان است
دنیای بازیگری و فروش فیلمها بستگی به مقدار طرفداران آن بازیگر دارد که به همان اندازه صفرهای دستمزد تعیین میشود.پیمان قاسمخانی فیلمنامهنویس سینما، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره دلایل درخواست دستمزدهای بالا از سوی بازیگران و نقش آن در تثبیت جایگاه آنها گفت: بازیگران قیمتهای مختلفی را برای حضور در آثار پیشنهاد شده تعیین میکنند که آن هم بستگی به کارگردان و فیلمنامه و نقش خوب دارد. بازیگر برای حضور در آن پروژه قید دستمزد را میزند تا در آن حضور داشته باشد. به نظر من افرادی که دستمزدهای بالایی را پیشنهاد میدهند، دو علت دارد؛ یا آن فیلم یک فیلم تجاری است و به خاطر فروش بالای آن بازیگران دستمزد بالایی میگیرند و یا آن فیلم از قدرت پایینی برخوردار است و بازیگر پول ضایع شدن خودش را طلب میکند. وی درباره تفاوت دنیای بازیگری و نویسندگی اظهار داشت: سالها برای این که بتوانم یک پروژه سینمایی را کارگردانی کنم، فکر کرده بودم و دوست داشتم دنیای کارگردانی را تجربه کنم اما هرگز فکر نمیکردم، این حرفه آنقدر دشوار و سخت باشد. بهخصوص فیلمنامهای که قصد ساخت آن را داشتم، به قدری سنگین بود که کار را برای من سخت تر کرده بود؛ اما بالاخره با هر سختی بود آن را به پایان رساندم و فکر میکنم که کار خوبی از آب در آمده باشد.بازیگر فیلم سینمایی «سنپطرزبورگ» با اشاره به تجربه خود در عرصه نویسندگی، درباره تاثیر این تجربه بر ساخت و کارگردانی فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» بیان کرد: دنیای کارگردانی به شدت با دنیای نویسندگی تفاوت و البته دشواریهای خاص خودش را دارد و با آن تصوراتی که من در حین نویسندگی داشتم، فاصله داشت. اما الان به تجربیات خوبی رسیدم و دایره ذهنیام گسترش یافته و بهتر میتوانم این دو را از هم تفکیک کنم. «خوب، بد، جلف» سنگ بزرگی بود که بالاخره توانستم بلندش کنم. فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» تجربه بسیار خوبی برایم بود که امیدوارم مردم هم از دیدن این فیلم لذت ببرند؛ چون کار یک کار خوبی شده با وجود سختیهایی که داشت و در حال حاضر در مرحله ساخت موسیقی است و عید فطر هم اکران خواهد شد. وی در رابطه با محتوای این فیلم گفت: این فیلم در مورد یک کارگردان هنری سینماست که از طرف تهیه کنندهاش تحت فشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقشهای اصلی فیلمش استفاده کند که از نظر کارگردان آنها بدترین انتخابهای ممکن هستند اما اگر میخواهد که فیلم را بسازد، مجبور است در مدت کوتاهی آنها را به نقشهایشان نزدیک کند و این کار آسانی نیست. بازیگران این فیلم حمید فرخ نژاد، پژمان جمشیدی، سام درخشانی، ویشکا آسایش، بیژن امکانیان، نیوشا ضیغمی، رضا رویگری، آزاده صمدی، نسیم ادبی، علی اوجی، امیر مهدی ژوله و بهاره رهنما هستند که به خوبی من را در این مسیر یاری کردند و با وجود اینکه این اثر یک کار تجاری بود اما بازیگران کار با من راه آمدند و با هم به توافقهای کاری رسیدیم. قاسمخانی همچنین در پایان صحبتهای خود درباره سینمای هنر و تجربه و جایگاه آن در کشورمان گفت: سینمای هنر و تجربه یکی از بخشهای خوب سینمای کشورمان است که تا به امروز توانسته استعدادهای بسیاری را کشف کند و در جایگاه خودش موفق باشد و هنرمندان بسیاری را به خودش جذب کند. امیدوارم این بخش هم بتواند بیش از گذشته جایگاه خودش را پیدا کند و از حالت اجاره نشینی بیرون بیاید.
ابتکار/در اختتامیه نمایشگاه بیست ونهم کتاب ؛
صالحی :سیامین نمایشگاه کتاب از فردا جرقه میخورد
معاون فرهنگی وزیر ارشاد و رئیس بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران گفت: نگاهی که امروز داریم این است که نمایشگاه سیام از فردا جرقه میخورد.
به گزارش ایسنا، سیدعباس صالحی در مراسم پایانی نمایشگاه کتاب که 25 اردیبهشت در شهر آفتاب برگزار شد، اظهار کرد: سه دغدغه اصلی فراراه ما بود. زمانی که به نقل مکان اندیشیدیم این سه دغدغه وجود داشت. اول آنکه آیا این مکان آماده خواهد شد، سپس دغدغه اینکه ناشران همراهی خواهند کرد و در نهایت سومین دغدغه ما این بود که مردم با نمایشگاه کتاب قهر خواهند کرد یا خیر. امروز که روز پایانی بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران است بسیار خوشحالیم که این 11 روز تجربه دلنشین را داشتیم. مکان به خوبی آماده شد، ناشران آمدند و بهتر از همه خوبترها حضور مردم بود که دلشان همه فضا را پر و انگیزشسازی کرد. رئیس بیست و نهمین نمایشگاه کتاب با بیان اینکه این اتفاقات به برکت همراهیها بود، گفت: اگر شهرداری تهران و همکاریهایش نبود این اتفاقات خوب رخ نمیداد. از تشکلهای نشر که نقل مکان را پذیرفتند ممنونیم. گرچه ابتدای کار دشوار مینمود اما با دشواریها کنار آمدند. از جناب وزیر هم تشکر میکنم که با حمایتها و همکاریهایشان در ارشاد راه را هموار کردند. همچنین بابت همه همدلیها از مردم ممنونم. خاک قدمهایشان را میبوسم که همه جا را با بوی عشق و اندیشه پر کردند، همراه شدند و ثابت کردند که بهار فرهنگ را تنها نمیگذارند. این حضور باعث قوت قلب ناشران و مسوولان شد. صالحی درباره ناشران حاضر در نمایشگاه اظهار کرد: ناشران داخلی با حمیت به نمایشگاه آمدند. 1518 ناشر عمومی، 959 ناشر دانشگاهی، 145 ناشر آموزشی و 342 ناشر کودک و نوجوان فضای اندیشه و کتاب را به نمایشگاه آوردند. معاون فرهنگی وزیر ارشاد با اشاره به فعال بودن حوزه بینالملل در این دوره از نمایشگاه بیان کرد: هم ناشران زیادی به نمایشگاه آمدند، هم تعداد عنوانها بهتر و بیشتر شد. سالهایی بود که ما شرمگین و اندوهگین به عنوان بینالمللی نمایشگاه کتاب نگاه میکردیم که نمایشگاه اسم بینالمللی دارد اما نمای بینالمللی ندارد. در دولت تدبیر و امید بخش بینالملل مسیر بهتری یافت. هر خارجیای که به نمایشگاه کتاب میآمد مجذوب مکان و مردم میشد. امیدوارم بیشتر به بخش بینالمللی نمایشگاه اندیشیده و برنامههای بهتری ارائه شود. صالحی همچنین گفت: امیدوارم سیامین دوره نمایشگاه کتاب چنان وجه بینالمللی داشته باشد که دری به دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باز کند. این دوره فعالیتهای زیادی هر روز با نام یک کشور انجام شد. خودمان به خوبی میدانیم که تمام ظرفیتهای ممکن را به کار نگرفتیم. مطمئنم سال آینده سال بهتری برای بخش بینالملل خواهد بود. رئیس بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران با اشاره به نشستها و سخنرانیها بیان کرد: نمایشگاه کتاب تهران میعادگاه فعالیتهای فرهنگی است. از فعالیتهای فرهنگی سازمانها میتوانم به شهرداری تهران اشاره کنم که فعالانه حضور داشت. همچنین نهادهای مردمی مروج کتاب و مراکز علمی به خوبی حضور داشتند. نگاهی که امروز داریم این است که نمایشگاه سیام از فردا جرقه میخورد. با توجه به اینکه تفاهمنامه شهرداری و ارشاد پیش از این امضا شد، نمایشگاه مکان مشخصی دارد.
ابتکار/در پنجمین جشنواره بین المللی فیلم سبز اتفاق افتاد ؛
پیوند سینما ومحیط زیست
جشنواره فیلم سبز دو روز است که در تهران کار خود را آغاز کرده؛ این جشنواره که با شعار محیط زیستی برگزار می شود و در افتتاحیه آن نیز دکتر معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست حضور داشت و از اهمیت محیط زیست و سینما گفت و تاکید کرد موضوع محیط زیست موضوعی جهانی است که همه بشریت را به هم پیوند میدهد. پنجمین دوره این جشنواره در حالی برگزار می شود که که از روز جمعه آغاز به کار کرده و تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد.
فیلم هایی که در این جشنواره بین المللی حضور دارند جملگی چالش های زیست محیطی دارند و علاوه بر تهران در شهرستان ها نیز برگزار می گردد. در این دوره از جشنواره کارگاه های نیز با موضوع زیست محیطی برگزار می شود.
آموزش و فرهنگسازی لازمه جدی گردشگری ایران است
در نخستین روز جشنواره بین المللی فیلم سبز کارگاه اکوتوریسم و گردشگری پایدار با حضور نسرین محمدی و فخرالسادت غنی برگزار شد.
دکتر نسرین محمدی استاد دانشگاه در کارگاه اکوتوریسم و گردشگری پایدار، موانع، مشکلات و راهکارهای حل مشکلات گردشگری اظهار کرد: چون بحث درباره توسعه پایدار است، توجه به پیشرفتهای فناوری همه کشورها دغدغه دستیابی به توسعه مناسب را دارند و مناسب ترین روش و طرح توسعه پایدار آن نوعی است که تمام عوامل و ابعاد محیطی را شمال می شود.
او ادامه داد: اگر در دوره ای بودیم که تکنولوژی، زندگی ما را تحت تاثیر قرار نداده بود محیط زیست را مختص طبیعت می دانستیم اما از آنجایی که یکی از موجودات زنده، انسان است و بسیار هم نقش تاثیرگذاری روی محیط زیست دارد نمی توانیم بی توجه به شاخص های محیط زیست باشیم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تغییرات به وجود آمده در محیط زیست، گفت: صرف نظر از تغییرات به وجود آمده توسط انسان، یکی از ابعاد محیط زیست ما بحث طبیعت است. یعنی محیط زیستی داریم که تغییرات عمده در آن به وجود آمده است.
محمدی خاطرنشان کرد: چشم اندازهای زراعی و تغییراتی که در زمین ایجاد شده مانند ساختن سد ها و مهار کردن آب، موجب دعوت از پوشش های گیاهی و جانوری شده است.
او با تاکید بر اینکه باید این محیط زیست را برای تمام انسان ها و نسل بعد حفظ کنیم، افزود: سازمانهای APE و ISE تمام شاخص ها محیط زیست را مورد مطالعه قرار می دهند . APE
عملکرد دولت ها را درباره محیط زیست بررسی می کند یعنی چقدر برای محیط زیست برنامه ریزی کردهاند و برای آن ها اهمیت داشته است.
این استاد دانشگاه گفت: ایران متاسفانه در بین کشورهای جهان با 70 امتیاز در رده 56 قرار داریم و این رده مطلوب نیست.
وی مشارکت مردم در حفظ محیط زیست را بسیار تاثیرگذار دانست و گفت: در این زمینه به لحاظ فرهنگی سازی به اندازه کافی کار نشده است.
محمدی با بیان اینکه گردشگری توانسته بار عمده ای بیکاری را بردارد و اشتغال را رونق ببخشد، گفت: با ورود هر گردشگر به کشور 9 شغل ایجاد می شود همچنین کشور ما رتبه نهم از نظر اکو تورسیم را داراست.
این مدرس دانشگاه با اشاره به ناآگهی مردم نسبت به حفظ محیط زیست، این پرسش ها را مطرح کرد که گردشگران چه نقشی را باید در این زمینه ایفا کنند؟ و مردم و اهالی این حوزه باید با محیط زیست خود چگونه برخورد کنند؟، افطود: تمام این ها باید در برنامههای توسعه دیده شود و این بخش ها برای پایداری در مباحث توسعهای و مبانی اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد.
محمدی با تاکید بر اینکه ما چند سرمشق مسئولانه برای حفظ محیط زیست داریم در معرفی این سرمشق ها توضیح داد: درک اهمیت گردشگری از سوی ساکنان مقصد گردشگری، هماهنگی و برنامه ریزی برای
گردشگری از اهداف شناخته شده توسط افراد ذی نفع مانند NGO ها، بازاریابی جاذبه ها، حفظ سبک زندگی مردم، توجه به کارآفرینی و اشتغال در این صنعت با توجه به محیط خود از جمله این موارد است.
او در ادامه به زیان های جبران ناپذیری گردشگری بر محیط زیست اشاره کرد و گفت: اختلال در تغذیه پرندگان جانوران و تخریب اکو سیستم ها گیاهی و جانوری، فرسایش و آسیب فیزیکی مانند پیاده روی و تخریب خاک، مصرف بی رویه آب، رها کردن زباله ها در طبیعت و آلودگی صوتی در تخریب محیط زیست دخیل هستند.
در ادامه این کارگاه فخرالسادات غنی، عضو و مدرس گردشگری ایران نیز اظهار کرد: قصه اکو توریسم در ایران با تولد موسسه طبیعت آغاز شد و مرحوم اینانلو پانزده سال پیش پیشنهاد تور لیدر داد.
او ادامه داد: طبیعت لطیف ایران را هیچ کشوری ندارد و همه بدون اطلاع و دانش قبلی وارد طبیعت می شوند اما در پایان روز سیزده بدر گویی طبیعت را شخم زدهاند.
این مدرس گردشگری اضافه کرد: ما تنها کشوری هستیم که حفاظت از محیط زیست در قانون اساسی آن آمده است اما در عمل چیز دیگری می بینیم.
غنی با بیان اینکه اکو توریسم یعنی در طبیعت حضور داشته باشید یا نوعی از گردشگری است که زمینه طبیعت دارد، خاطرنشان کرد: برای دیدن مناطق بکر و خاص طبیعت، با در نظر گرفتن توسعه پایدار، حفاظت از محیط زیست و ارتقاء جوامع آن محل را اکو سیستم میگویند.
او با اشاره به منابع طبیعی مختلف در محیط زیست ایران، گفت: برای توریستهای خارجی باور اینکه ما امروز در ایران به اسکی میرویم و چند متر آن طرفتر در دریا شنا میکنیم سخت است. یا در حاشیه کویر لوت منطقه گندم بریان وجود دارد.
عضو موسسه گردشگری ایران در ادامه گفت: 51 درصد کشور ما را کوهها تشکیل میدهند. در هر شهری که بخواهیم می توانیم به کوه برویم دهها قلعه بالای 4000 هزار متر در البرز داریم. حدود بیست درصد از خاک سرزمین ما را کویرها تشکیل می دهند.
همه این ها منابع ما هستند اما به آن ها جاذبه می گوییم بنابراین اگر این منابع مدیریت شود تبدیل به جاذبه می شوند.
او با بیان اینکه دولت باید قوانین مناسب در توسعه پایدار داشته باشد،خاطرنشان کرد: این قوانین باید اجرا شود و افرادی را برای نظارت بر اجرای قوانین در نظر گرفت.
غنی توسعه اکو توریسم را به واسطه آموزش دانست و گفت: امیدوارم اکو توریسم آنقدر گسترش یابد که جوامع محلی آموزش دیده باشند.
با زبان هنر از محیط زیست حفاظت کنیم
داریوش مهرجویی که پیش از نیز با ساخت فیلم نظیر «نارنجی پوش» دغدغه های خود را درباره محیط زیست بیان کرده در حاشیه این جشنواره می گوید:«وقتی جشنواره ای به صورت موضوعی به محیط زیست می پردازد و مشکلات و بحران های آن را در قالب اثر هنری بیان می کند، ارزشمند است و قطعا مورد استقبال قرار می گیرد. وقتی از زبان هنر برای بیان آسیب های محیط زیست استفاده شود قطعا مورد توجه قرار می گیرد. مردم از این شیوه بیشتر استقبال می کنند تا اینکه چیزی را به صورت شعار و نصیحت به آنها گفت. هوای شهرهای بزرگ آلوده شده اند، مردم به سختی نفس می کشند، تولید زباله هیچ محدودیتی ندارد و منابع آب هر روز کمتر و کمتر می شود. همه این ها نیاز به توجه دارد. هنر میتواند توجه خوبی به محیط زیست نشان دهد.»دغدغه های این هنرمند از آلودگی هوا، تولید زباله و بحران آب شروع می شود و به تخریب جنگل ها می رسد، چنان که روایت می کند: «وقتی در جاده های زیبای عباس آباد در مازندران رانندگی می کنی، کامیون هایی را می بینی که آشغال ها را در اطراف این جنگل ها خالی می کنند. تجمع این آشغال ها جنگل ها را نابود می کند. ما به جای نگهداری از طبیعت روز به روز بیشتر آن را نابود می کنیم.»داریوش مهرجویی درباره نقش رسانه ها و هنرمندان در ترویج حفاظت و نگهداری از محیط زیست می گوید: اگر هنرمندان تلاش کنند می توانند کاری کنند که مردم با طبیعت مهربان برخورد کنند و قدر طبیعت را بدانند. هنرمند می تواند با اثر هنری اش اعلام کند که طبیعت را باید با جون و دل نگه داشت. هنرمندی که دغدغه محیط زیست دارد این کمبودها آزارش می دهد و سعی می کند در این زمینه فعالیت کند. با زبان هنر می توان آموزش داد که از محیط زیست و منابع طبیعی مان حفاظت کنیم. مهرجویی کار برای محیط زیست را مهم می داند و بیان می کند: «هر فردی در هر زمینه ای برای حفاظت از محیط زیست کار می کند، کار مهمی انجام می دهد. حالا اینکار چه در قالب اثر هنری باشد چه نباشد. محیط زیست ما نیاز به توجه دارد و باید با ابزارهای مختلف به آن توجه کنیم و سعی کنیم مردم را در نگهداری از محیط زیست آگاه کنیم.» این کارگردان که در کارنامه هنری اش، فیلمی درباره محیط زیست ساخته، موضوع این فیلم را چنین تعریف می کند:
« فیلم من درباره آشغال زایی و آشغال زدایی است. این فیلم می خواهد بگوید چگونه می توان از سن کم به فرزندانمان آموزش دهیم که در خیابان آشغال نریزند و مراقب باشند محیط زیست را آلوده نکنند. این آموزش و فرهنگ سازی باید از مدارس شروع شود.»کارگردان فیلم نارنجی پوش، درباره توجه کشورهای پیشرفته دنیا به نگهداری از محیط زیست می گوید: «از سالها پیش کشورهای توسعه یافته شروع به نگهداری محیط زیست کرده اند و این کار یکی از حیاتی ترین برنامه های آنها به حساب می آید. این فرهنگ سازی از مدت ها پیش در بیشتر کشورهای دنیا شروع شده و آنها از طریق رسانه، مدارس و دانشگاه ها در این زمینه فعالیت می کنند. کشورهایی که از نظر منابع طبیعی به مراتب جایگاه پایین تری از ما را دارا هستند. اما با مدیریت و فرهنگسازی سعی می کنند، همان منابع اندکی که دارند را حفظ دارند و برای نسل های آینده بگذارند. مثلا کشورهای اروپایی شاید خیلی بیشتر از ما در معرض خشکسالی باشند اما با استفاده درست از آب این بحران را مدیریت می کنند.»مهرجویی بی توجهی به محیط زیست را در شهر تهران و شهرهای شمالی اسفبار توصیف می کند و می گوید:« مردم در تهران و شهرهای شمالی با محیط زیست به شدت بدرفتاری می کنند و هیچ توجهی به محیط های سرسبز نشان نمی دهند. وقتی به ساحل دریای خزر می رویم از دیدن تصاویر زشت زباله هایی که در کنار ساحل ریخته غصه می خوریم که چطور مردم هنوز نمی دانند نباید زباله هایشان در کنار ساحل یا جنگل بریزند. اگر یک دوربین این تصاویر را ضبط کند، تصاویر زشت و ناراحت کننده ای می شود، به طوری که آدم از دیدن آن خجالت می کشد. تصاویری از کافه های اطراف ساحل که پر از آلودگی است و هر روز میلیونها زباله را وارد ساحل دریا
می کنند.» این فیلمساز کهنه کار وضعیت توجه مردم به محیط زیست را در شهر اصفهان کمی بهتر می داند و بیان می کند: «بعضی شهرها مردم آگاه تری نسبت به حفاظت از محیط زیست دارد. مثل مردم اصفهان که اگرچه مدام درحال پیک نیک و نشستن در پارک ها و محیط های سر سبز شهرشان هستند، اما خوب می دانند که وقتی آنجا را ترک می کنند باید تمام زباله های خود را ببرند و در سطل آشغال بی اندازند. این موضوع باعث می شود وقتی به شهر اصفهان سفر می کنیم از دیدن تمیزی و پاکیزگی این شهر لذت ببریم.»
باید دید جشنواره بین المللی فیلم سبز که شاید عموم مردم خیلی از آن آگاهی ندارند تا چه اندازه می تواند به تخریب محیط زیست و پدیده های زیان باری نظیر وندالیسم تاثیرگذارد باشد؛ آیا سینما می تواند به کمک طبیعت رفته و آن را از تهدیدات نجات دهد؟
اعتماد/بزرگداشت پديدآورنده بزرگترين رزمنامه جهان
اداي دين هنرمندان و چهرههاي فرهنگي به فردوسي
فردوسي، شاعر بزرگ ايرانيهاست و شاهنامهاش از ساليان دور در فرهنگ ما ايرانيها جا خوش كرده است. ما هنوز به همان زباني حرف ميزنيم كه فردوسي شاهنامهاش را به آن زبان نوشته است و خيليها زبان فارسي امروز را مديون فردوسي و شاهنامهاش ميدانند.
روز ٢٥ ارديبهشتماه مصادف با روز فردوسي بهانهاي شد تا در دو روز گذشته برنامههاي مختلفي در اين رابطه برگزار شود.
وزير ارشاد: فردوسي تاريخ و هويت ايراني را زنده نگه داشت
علي جنتي، وزير ارشاد و فرهنگ اسلامي در همايش گراميداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي كه جمعهشب در دانشكده علوم دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد درباره اين شاعر بزرگ و تاثيرات او صحبت كرد. به گفته جنتي، داستانهاي شاهنامه به همه ايرانيان درس شجاعت، راستي، فداكاري ميهندوستي و وفاي به عهد ميآموزد، و به همين دليل است كه داستانهاي اين كتاب جاودانه با وجود گذشت قرنها در گوشه و كنار ايران از پايتخت تا دورافتادهترين شهرها و روستاها، در منازل، معابر، در قهوهخانهها و چادرهاي ايلات و عشاير، به شيوه نقالي خوانده ميشود و مردم از هر نژاد، طايفه، دين و مذهب شيفته روح بلند و دلاوريهاي پهلوانان ايراني و عواطف انساني آن هستند. جنتي درباره فردوسي و جايگاه او در زنده كردن تاريخ ايران توضيح داد: «زندگي اين سخنور برجسته همانند ديگر شاعران در هالهاي از ابهام فرورفته و فردوسي در بحبوحه جنگ و تعصبات قومي، ديني و روي آوردن فاتحان بيگانه همچنان به رسالت خود پي برد و سعي كرد مجموعهاي عظيم و ماندگار گردآورد تا در مفاخر ايرانيان جاي بگيرد و تاريخ و هويت ايراني را زنده نگه دارد. اما در اين بين، اين شاعر حكيم مورد تهاجم متعصبان و جاهلان زمانه خود قرار گرفت تا جايي كه بدخواهان از دفن نكردن جنازه او نيز دريغ نكردند و اجازه دفن پيكر او را در قبرستان مسلمانان ندادند و اين حكيم فرزانه را در تابران توس و در باغ خود به خاك سپردند.» وزير ارشاد با اشاره به اينكه فردوسي در لابهلاي اشعار حماسي خود، معاني باريك و مطالب فلسفي و اجتماعي را به زيبايي و ظرافت بيان كرده كه اين موضوع جذابيت كتابش را دوچندان كرده است، گفت: «هريك از نتايج اجتماعي و اخلاقي داستانهاي شگرف شاهنامه و سخنان عبرتآموز آن، نشانگر آن است كه شكوه جهان گذراست و انسان بايد در اين عمر كوتاه خود آزاد، بخشنده، فداكار، راستگو و دستگير باشد.»
نكوداشت شهرام ناظري در آيين روز ملي فردوسي
جمعهشب جشن نكوداشت فردوسي همراه با زنگ آغاز نمايش «راه مهر راز سپهر» به كارگرداني شكرخدا گودرزي در تئاترشهر با حضور هنرمندان برگزار شد. اين مراسم همچنين با سخنراني ميرجلالالدين كزازي درباره اين شاعر بزرگ ايران همراه بود. از ديگر برنامههاي در نظر گرفته شده براي بزرگداشت فردوسي «آيين روز ملي فردوسي» بود كه با همكاري بنياد فردوسي، بنياد رودكي و موسسه فرهنگي هنري فردوسي برگزار شد. نكوداشت شهرام ناظري يكي از برنامههاي در نظر گرفته شده براي اين مراسم بود. در اين مراسم همچنين از رمان «حيراني» با نگاهي به اساطير شاهنامه نوشته محمدعلي سجادي رونمايي شد. شعرخواني در ستايش فردوسي توسط افشين علاء، شاهنامهخواني محلي رستم لطيفي، نقالي دوزبانه كودكان، اجراي نقاشيخط توسط حسن طزري، ضربنوازي سيروان نوروزي و تقدير از حمزه ايلخانيزاده براي تلاش او در جمعآوري پرونده ثبت جهاني چوگان در يونسكو از ديگر برنامههاي اين مراسم بود كه از ساعت ١٨ ديروز برگزار شد. در حاشيه اين برنامه نمايشگاهي با عنوان «يكصد سرديس مفاخر ايرانزمين» شامل آثاري از اسفنديار ايمانزاده نيز افتتاح شد.
رونمايي از تابلوي «سيمرغ» محمود فرشچيان
پيشتر در خبرها اعلام شده بود كه از دو اثر محمود فرشچيان همزمان با روز گراميداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي رونمايي خواهد شد. يكي از اين آثار تابلوي «سيمرغ» بود كه محمود فرشچيان آن را به پيشنهاد آيتالله جوادي آملي كار كرده بود. مراسم رونمايي از اين اثر همراه با اثر ديگري از فرشچيان با عنوان «محيطزيست» در حضور محمود فرشچيان و توسط مسعود سلطانيفر، معاون رييسجمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري در موزه استاد محمود فرشچيان در مجموعه تاريخي- فرهنگي سعدآباد برگزار شد. حسين بلخاري، استاد دانشگاه يكي از سخنرانان اين مراسم بود و پيش از رونمايي از اين آثار درباره حكمت و فلسفه «سيمرغ» گفت: «از جمله حكيماني كه سيمرغ را ستايش كردند، حكيم ابوالقاسم فردوسي بوده و از بزرگاني كه سيمرغ را بر جان و روح ما نقش كردند استاد محمود فرشچيان بوده است. اگر ابوالقاسم فردوسي حكيم ادبيات و كلام است، چرا فرشچيان حكيم هنر ايران نباشد؟»
محمود فرشچيان نيز درباره دو اثر جديد خود در اين مراسم توضيحاتي ارايه داد: ««سيمرغ» را به پيشنهاد آيتالله جوادي آملي كشيدم كه سمبلي از انسانهاست و نشان ميدهد ما انسانها هميشه در جستوجوي حقيقت هستيم. در نمايشگاه سال گذشته كه خانم ابتكار نيز حضور داشتند، چند تابلو با مضمون طبيعت به نمايش گذاشته بودم. اين مساله مطرح شد كه چرا تابلويي در رابطه با محيطزيست خلق نميشود. براي همين تابلوي «محيط زيست، انسان و طبيعت» را كشيدم. در گوشهاي از اين اثر ديوي ديده ميشود كه نماد محيط زيست است و همهجا را آلوده كرده است. در سوي ديگر فرشتههايي حضور دارند كه محيط زيست را پاك ميكنند. من غباري از خاك پاي مردم اين مملكت هستم. به نظر بنده حفاظت از محيط زيست كاري ندارد و از هموطنانم استدعا ميكنم محيط زيست را دوست داشته باشند و آن را حفظ كنند.»
حدادعادل: فردوسي حق بزرگي بر گردن ايران دارد
غلامعلي حداد عادل، رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي هم يكي از افرادي بود كه درباره فردوسي و اثر بزرگ او يعني شاهنامه صحبت كرد. حداد عادل كه در حاشيه همايش گراميداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي در مشهد صحبت ميكرد درباره فردوسي گفت: «اگر بخواهم فردوسي را در يك كلمه توصيف كنم همانگونه كه مردم در طول تاريخ از او ياد كردهاند من نيز او را با عنوان حكيم ابوالقاسم فردوسي ياد ميكنم همان طور كه شاهنامه را ميتوان كتاب حماسه و حكمت دانست. شاهنامه مانند دريايي است كه زبان فارسي هزاران سال است از آن بهره ميگيرد؛ سفره گستردهاي است كه فارسيزبانان بر سر آن نشستهاند و در اين بين شاهد اين هستيم كه شاهنامه به عموم زبانهاي دنيا نيز ترجمه شده است.» به گفته حداد عادل حتي ميتوان رشتهاي با عنوان شاهنامهپژوهي ايجاد كرد، اما مشكل اين رشته كه بيش از حد تخصصي است اين خواهد بود كه بازار كار آن محدود ميشود: «بايد در بين اين موضوع به صورت مباحث كارشناسيشده در وزارت علوم و در نزد استادان مطرح شود و پيشنهاد آن به شوراي برنامهريزي ابلاغ شود تا در صورت تصويب، اين رشته در كارشناسي ارشد تاسيس شود.»
پوستر بهزاد شيشهگران براي بزرگداشت فردوسي
«بهزاد شيشهگران» هم كه تا به حال پوسترهاي مختلفي را در واكنش به اتفاقات فرهنگي و اجتماعي طراحي كرده در آستانه روز بزرگداشت فردوسي پوستري را به اين مناسبت طراحي كرد. شيشهگران در متني كه همراه با اين پوستر منتشر كرده درباره فردوسي مينويسد: «٢٥ ارديبهشت روز بزرگداشت ابوالقاسم فردوسي، پديدآورنده بزرگترين رزمنامه جهان است. به پاس امروز و تقدير از آفرينشهاي ستودني اين شاعر بزرگ، پوستري از سيماي او را كه در سال ١٣٦٩ طراحي شده و از مجموعه مشاهير ايران و جهان من است، با نگاهي ديگر اجرا كردهام و تقديم ميكنم به سخنسراي وطنپرست، فردوسي بزرگ.» شيشهگران كه چندي پيش پوستري را هم براي روز بزرگداشت سعدي منتشر كرده بود درباره اين پوسترها توضيح داد: «اين پوستر و دهها پوستر ديگر درباره مسائل سياسي، فرهنگي و اجتماعي كه از سال ١٣٥٠ تاكنون طراحي شده و در ايران و خارج از ايران بهنمايش درآمدهاند، تماما بدون سفارش و بدون حمايت از جايي و كسي با مصايب و مشكلات بسيار طراحي، چاپ و انتشار يافتهاند، تا شايد اداي ديني نسبت به مسائل فرهنگي و اجتماعي كشورم باشد. ضمن اينكه حمايت از فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي وظيفه دولتهاست كه تاكنون مغفول مانده است.»
اطلاعات/دکتر لاریجانی در مراسم پایانی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران: آینده بهتری در انتظار نشر کشور است
سرویس فرهنگی، هنری: آیین اختتامیه بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عصر روز گذشته در سالن تشریفات مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب با حضور علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، سیدعباس صالحی، رئیس بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران و محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و با معرفی ناشران برگزیده برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در آیین اختتامیه بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از زحمات شهرداری و وزارت ارشاد برای برگزاری نخستین دوره نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب تقدیر و تشکر کرد و گفت : راهاندازی شهر آفتاب، یک پیام به دنبال دارد و آن این است که وقتی بخشهای مختلف کشور با هم کار میکنند این همافزایی باعث رشد جدی جامعه میشود.
رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: یکی از مسایلی که بارها در شرایط فعلی گفتهایم این است که باید شرایط را به همگرایی سوق داد، به همین جهت که با همگراییها کارها روان میشود. باید کوشید کاستیهای یکدیگر را رفع کنیم تا پیشرفت در انتظارمان باشد. این کفران نعمت است که وقت را صرف جدال کنیم.
دکتر لاریجانی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این نکته که گزارشات حاکی از آن است که امسال هم ناشران و هم مردم از نمایشگاه کتاب تهران راضی بودند گفت : امسال یک گام رو به رشد در نمایشگاه کتاب تهران را شاهد بودیم. نشر کشور ما سالهای سختی را گذرانده است. ناشران سختی زیادی را در سالهای گذشته متحمل شدند تا نشر را سرپا نگه دارند. مجموعه مشکلات حوزه نشر که به دلیل شرایط ناگوار اقتصادی کشور و تحریمها ایجاد شده بودند دست به دست هم دادند تا فضا را برای اقتصاد و نشر کشور ناگوار کنند اما من شرایط آینده را شرایط بهتری میبینم. به ویژه بعد از توافقات هستهای، به تدریج شاهد شرایط بهتری خواهیم بود. در این بین امیدوارم شرایط نشر کشور نیز بهتر شود.
وی همچنین اظهار کرد: متاسفانه همیشه نشر کشور ما سیستم توزیع بسامانی ندارد. البته برنامههایی به ما دادند و تلاش شد در برنامه ششم توسعه این برنامهها مدنظر قرار گیرند. البته ناگفته نماند که رفع این مشکلات فقط در دست دولت نیست بلکه باید تشکلهای نشر وارد عمل شوند و سیستم توزیع مناسب راهاندازی کنند. ما نیز در برنامه ششم توسعه در مجلس شورای اسلامی تسهیلات ویژهای در اختیارشان قرار میدهیم.
دکتر لاریجانی در پایان سخنانش اظهار داشت: باید کمک کنیم تا کتاب در دسترس مردم قرار گیرد؛ این موضوع به بارور کردن فکر کمک میکند.
وزیر ارشاد: رضایت اکثریت بازدیدکنندگان از نمایشگاه قابل توجه بود
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم در سخنانی اظهار کرد: نمایشگاه کتاب تهران بزرگترین رویداد فرهنگی کشور است و فقط مکانی برای عرضه کتاب نیست بلکه محلی برای تبادل افکار و محل ارتباط نویسندگان و اهالی فکر، اندیشه و قلم است. وی ادامه داد: کاملا دیدیم که در نمایشگاه کتاب تهران چه استقبال گستردهای از سوی مردم، دانشگاهیان و حوزویان صورت گرفت. خوشبختانه امسال با توجه به تغییر نمایشگاه کتاب تهران از مصلی به شهر آفتاب، شاهد رضایتمندی اکثریت بازدیدکنندگان بودیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه نمایشگاه کتاب تهران به امر کتابخوانی کمک میکند اظهار کرد: خوشبختانه در سالهای اخیر با افزایش عناوین کتابها مواجه بودیم؛ در سال ۱۳۹۲، ۶۴هزار عنوان کتاب منتشر شد. این رقم در سال ۱۳۹۳ به ۷۲هزار عنوان رسید. همچنین در سال ۱۳۹۴ عناوین کتابهای منتشر شده به ۸۰ هزار عنوان رسید که ۵۰ درصد آنها چاپ نخست بودند.
جنتی ادامه داد: در طول یکی دو سال اخیر، متاسفانه شاهد پایینآمدن شمارگان کتابها بودیم. در سال ۱۳۹۳ میانگین انتشار کتابها بالای ۲هزار بود اما در سال ۱۳۹۴ این رقم از ۲هزار کاهش پیدا کرد.
جنتی با اشاره به نکات بسیار خوب بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران ادامه داد: تالارهای گفتوگو و سراهای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران محلی برای تبادل نظر اهالی فکر و اندیشه است؛ این اماکن به ارتقای سطح فکری جامعه کمک میکند.
وی عنوان کرد: امسال هر روز از نمایشگاه کتاب تهران به نام یکی از استانها اختصاص پیدا کرد که در آن روز استان مربوطه ویژه برنامهها و تازههای نشر خود را عرضه کردند و شخصیتهای علمی استانها در نشستهای تخصصی حضور پیدا کردند.
شهر آفتاب تا سال ۱۴۰۰ رایگان در اختیار نمایشگاه کتاب است
محمد باقر قالیباف شهردار تهران نیز در آئین اختتامیه بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سخنانی گفت: شهرداری تهران پس از فراز و نشیبی ۵-۶ماهه برای آماده سازی شهر آفتاب، امروز در روز پایانی نمایشگاه کتاب تهران قرار گرفته است و این توفیق نصیب مدیریت شهری شد که از حیث مکانی، توجهی به حوزه فرهنگ داشته باشد.
به گفته شهردار تهران و بر اساس تفاهم نامه ای که امروز میان او و علی جنتی امضاء شد، شهر آفتاب تا سال ۱۴۰۰شمسی، رایگان در اختیار وزارت ارشاد خواهد بود و قرار است بابت این کار اجاره سالنها گرفته نشود که این کمکی است از جانب شهرداری تهران به حوزه نشر و فرهنگ مکتوب کشور.
قالییاف افزود: همه ما دوست داریم در نمایشگاه بین المللی کتاب علاوه بر فراهم کردن زمینه فروش کتاب، این فرصت را هم فراهم کنیم که محل برگزاری نمایشگاه کتاب را به مکانی برای گفتگو و تضارب آراء میان اهل فکر و اندیشه تبدیل کنیم.
صالحی: مردم ثابت کردند که بهار فرهنگی ایران را تنها نمیگذارند
سیدعباس صالحی، رئیس بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران، نیز در مراسم اختتامیه نمایشگاه کتاب با اشاره به موضوع جابهجایی مکان نمایشگاه تهران به شهر آفتاب گفت: زمانی که به چند ماه قبل و به موضوع جابجایی نمایشگاه فکر میکردیم سه دغدغه اصلی و عمده را پیش رو داشتیم. اول اینکه آیا این مکان(شهر آفتاب) آماده خواهد شد؟ دوم آیا ناشران همراهی خواهند کرد؟ و سوم اینکه آیا مردم با نمایشگاه کتاب قهر نخواهد کرد؟
رئیس بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران افزود: امروز که روز پایانی نمایشگاه کتاب را داریم بسیار خوشبختم که این ۱۱ روز تجربهای دلنشین بود. مکان آماده شد، ناشران آمدند و از همه بهتر مردم آمدند و هرجا که مردم بیایند فضا را تحت تاثیر حضور خود قرار میدهند.
صالحی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: مردم ثابت کردند که بهار فرهنگی ایران را تنها نمیگذارند که این موضوع بر قوت قلب ناشران و مسئولان افزود.
معرفی غرفه های برتر نمایشگاه کتاب
همچنین در این مراسم غرفههای برگزیده بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اعلام شد.
در بخش ناشران داخلی که بیش از ۲ هزار ناشر حضور داشتند، انتشارات شهر قلم در بخش کودک تهران، انتشارات کتابک در بخش کودک شهرستان و انتشارات کتاب ارجمند در بخش دانشگاهی تجلیل شدند؛ همچنین انتشارات تخته سیاه در بخش آموزش، غرفه پیام حنان در بخش نشر الکترونیک، غرفه انتشاراتی هیرمند در بخش عمومی تهران، و انتشارات فرهنگ مانا و کتاب طه به صورت مشترک در بخش عمومی شهرستان برگزیده شدند.
در بخش ناشران خارجی نیز که ۶ هزار شرکت کننده از سراسر جهان آثار خود را در قالب ۳۰۰ عرضهکننده کتاب، ارائه دادند، در فروش کتاب های لاتین انتشارات آوند دانش، در فروش کتاب های عربی شرکت انتشارات ویژه نشر، و در بخش سالن کشورها و بازار جهانی کتاب مسکو کای کین به صورت ویژه تجلیل شدند. در این آیین غرفه سازمان ورزش شهرداری تهران و غرفه ساماندهی مشاغل شهرداری تهران نیز مورد تقدیر قرار گرفتند.
در پایان این مراسم انتشارات دلیل ما به علت راه اندازی غرفه امام حسین (ع) در نمایشگاه، و انتشارات پیام مشرق به دلیل توجه ویژه به ارزش های معنوی و حجاب در بخش ناشران داخلی مورد تجلیل قرار گرفتند.
همچنین در این مراسم، از آقای کایکین، رئیس بازار نمایشگاه و بازار جهانی مسکو نیز تجلیل شد.
جوان/حسين فتاحي، رماننويس در گفتوگو با جوان: يكي به فيلمساز بگويد تو در سينما همهكاره نيستي!
ما رمان خوب كم نداريم، خصوصاً آنهايي كه جاذبه عجيبي دارند. طوري داستان ميگويند كه انگار تو هم يكي از آدمكهاي قصه هستي.
نویسنده : محسن غلامي (قلعهسيدي)
ما رمان خوب كم نداريم، خصوصاً آنهايي كه جاذبه عجيبي دارند. طوري داستان ميگويند كه انگار تو هم يكي از آدمكهاي قصه هستي. خواننده با قصه حال ميكند و اسيرش ميشود. توي تخيلش فضا را ترسيم ميكند و لذت ميبرد. اما يا كسي براي فيلم كردنش پاقدم نميشود و يا اينكه فيلمساز بلد نيست. به قول حسين فتاحي، رماننويس اين حوزه، كو كسي كه اين دوتا را به هم بچسباند.
زماني ما هرچه اعتبار سینمایی در دنيا داشتيم از سينماي كودك و نوجوان بود؛ چه جوايزي كه گرفتيم و نگرفتيم. ولي كمكم قصهها انگار خشكيدند! درحالي كه ما اين همه كتاب داستاني داريم.
چون جاي مشخصي نداريم و حلقه واسطي كه سينماگر و رماننويس را با هم رفيق كند.
البته داستانِ نويسنده هم بايد بتواند از پس خودش بربيايد لااقل.
براي اقتباس بايد بين نويسنده و فيلمساز پل زد كه اين نياز به مديريت واحدي دارد. اما در جواب سؤال شما، بايد نويسنده را هدايت كرد كه به سمت نوشتن آثاري برود كه جبران هزينه كند.
و فيلمساز چطور؟
اصلاً چرا ميخواهد در سينما همه كاره باشد؟ قرار نيست در توليد فيلم و سريال، كارگردان همهكاره باشد. بايد هركسي گوشهاي را بگيرد.
البته خيلي بيراه نميگويند! حالا توي اين بازار بلبشوي كتاب، بيا و رمان خوب پيدا كن!
ممكن است حرف سينماييها درست باشد كه مثلاً كتاب خوبي نداريم، اما چيزي كه الان خودشان هم ميسازند، چنگي به دل نميزند.
يعني شما معتقدي كه خودشان هم دست به قلم خوبي ندارند؟
خب مشكل بيشتر فيلمها نداشتن قصه خوب است. فيلمهاي الان بهدليل همين نداشتن قصه، يا بازاري و يا انگار شبيه فيلم هندي هستند. اگر ادعايي دارند، حداقل فيلم خوب بسازند و از داستانهاي درست و حسابي استفاده كنند.
حالا همان حلقه واسط اوليه چكار ميتواند بكند؟ زماني هست كه اقتباس ميشود، ولي كار خوب درنميآيد.
مگر داستان مرا فيلم و اينها نكردند! خود من نيز خبر نداشتم و تازه وسطهاي كار فهميدم.
بهخاطر همين است كه داستاننويس نيز جرئت نميكند كتابش را فيلم كند. به قول خودشان حق مطلب ادا نميشود.
در توليد سريال يا اثر سينمايي به شكل اقتباس، حداقل نويسنده بايد كنار فيلمنامهنويس باشد تا وقتي مخاطب دو ساعتي در سينما نشست، ديگر حوصلهاش سر نرود و حرف حسابي بشنود.
جداً، ولي كار سختي است. فقط حرف ميزنيم و خبري نميشود.
سختي اين پيوند زدن ميان كارگردان و نويسنده نهايتاً چندسال است. سختي هم ندارد و كمكم عادت ميكنند. متأسفانه خيلي از مراكز مرتبط، از وظيفه اصليشان آگاه نيستند.
پس بنياد ادبيات داستاني و انجمن قلم و اينها چه ميكنند؟
اتفاقاً مگر انجمن قلم قرار نبود كارهاي بزرگ انجام بدهد؟ الان خلاصه شده در جلسات و گزارش دادن. كار جدي در اين چندسال انجام ندادهاند. در حالي كه قرار بود بخش اداري انجمن قلم، كوچك باشد و سراغ كارهاي بزرگ بروند. سيما فيلم نيز درگير همين مشكلات است.
بخواهم ربطش بدهم به سينما، فارابي را مثال ميزنم كه دم از سينماي كودك ميزند و ديگر هيچ!
فارابي قرار بود بخش اقتباس بگذارد. اينكه فقط كتاب خوب را پيدا كنند و بعد بيخيالش شوند، ثمري ندارد. خود كتاب داستاني نيز مستلزم اين است كه نويسنده كليات داستانش را ارائه بدهد تا در يك همفكري با فيلمنامهنويس، فيلمنامهاش نوشته شود.
البته از انصاف نگذريم برخي از اين كارگردانان ما فيلمشان پرمخاطب است.
بله، چون امتيازي دارند به نام قدرت داستاننويسي. اينها يا سراغ نويسنده خوب رفتهاند و يا اينكه قصه را ميشناسند. آقاي حاتميكيا قصهنوشتن را بلد است و به كمك ديگر عوامل خوب سينما، فيلم خوب هم ميسازد. مجيد مجيدي نيز اينچنين است.
بقيه فيلمسازان ما زحمت ميكشند و عوامل خوبي نيز در كنارشان دارند، اما چون قصه را نميشناسند، كارشان جواب نميدهد. پس همان مديريت دو طرف قضيه كه گفتم، لازم است.
جوان/دومين نمايشگاه كارتون و كاريكاتور هولوكاست آغاز به كار كرد
حضور پر رنگ هنرمندان غربي در نمايشگاه ضد صهيونيستي
دبير دومين مسابقه كارتون و كاريكاتور هولوكاست از مشاركت پر رنگ هنرمندان غربي و به خصوص كاريكاتوريستهاي فرانسوي در اين مسابقه خبر داد.
نویسنده : محمدصادق عابديني
سيد مسعود شجاعي طباطبايي در نشست خبري دومين مسابقه بين المللي كارتون و كاريكاتور هولوكاست كه در محل حوزه هنري برگزار شد با اشاره به ارسال ۸۶۴ اثر از ۵۰ كشور دنيا به دبيرخانه اين مسابقه گفت: ۱۵۰ اثر برگزيده از ۲۵ ارديبهشت ماه تا ۱۰ خردادماه به نمايش در خواهد آمد. در اين دوره از مسابقه، حضور پرتعداد هنرمندان غربي بهخصوص از كشور فرانسه براي ما جالب بود. بيشترين آثار از كشور فرانسه بود، البته آثاري از كشورهايي كه مسلمان نيستند مثل برزيل و چين هم ارائه شد. شجاعي طباطبايي افزود: ما به دنبال نفي و اثبات هولوكاست و يا مباحث نئونازيسم و هر رژيم نژادپرست ديگري نيستيم و از ديد ما رژيم صهيونيستي، رژيم فاشيست نازي و هر رژيم نژادپرست ديگري منفور است. اين در حالي است كه نشريات صهيونيستي به دنبال مظلومنمايي هستند كه نشان دهند ايرانيان در پي مضحكه كردن قربانيان آنها هستند و ما به گفته امام راحل با رژيم صهيونيستي و اين غده سرطاني با تمام توان برخورد ميكنيم تا شاهد محو كامل آن باشيم.
در اين مراسم همچنين پوستر نمايشگاه كاريكاتور هولوكاست رونمايي شد. شجاعي طباطبايي درباره اين پوستر گفت: اين اثر پيتر كاستانا، هنرمند اندونزيايي است كه لي آت آن را هنرمندان ايراني انجام دادهاند و نشان ميدهد كه هدف اين مسابقه رژيم صهيونيستي است كه دنبالهرو رژيم فاشيست آلمان نازي است. دبير مسابقه كارتون و كاريكاتور هولوكاست تأكيد كرد: مسابقه در دو بخش كارتون و كاريكاتور برگزار شد. بخش كارتون درباره موضوعات مطرح شده است. در بخش كاريكاتور چهره هم به محورهاي نتانياهو و هيتلر پرداخته شده است كه در نمايشگاه ديده ميشود. شجاعي طباطبايي با اشاره به مواضع دكتر ظريف به ويژه در پيام تسليت به سيدحسن نصرالله در پي شهادت سردار مصطفي بدرالدين گفت: اين مواضع نشان ميدهد كه وزير امور خارجه كشورمان موضع ضدصهيونيستي دارد. وي كاملاً در جريان اين فراخوان است و اميدواريم زمينهاي فراهم شود آقاي ظريف و دستاندركاران، اين نمايشگاه را ببينند.
در پايان اين نشست و طي مراسمي، نمايشگاه آثار منتخب مسابقه كارتون و كاريكاتور هولوكاست، در حوزه هنري آغاز به كار كرد. علاقهمندان براي تماشاي آثار به نمايش در آمده ميتوانند به خيابان سميه، حوزه هنري مراجعه كنند.
حمایت/فرهاد آییش در گفت وگو با «حمایت»: سر تعظیم در برابر گیشه فرود نمیآورم
گروه فرهنگی-سید محمد مهدی موسوی: گفت وگو با هنرمندان به ویژه بازیگران در عین جذابیتی که دارد، توأم با دشواریهایی هم است. به این معنا که باید مراقب باشی چگونه بپرسی و کجا بپرسی که بتوانی در کم ترین زمان ممکن به هدفت در مصاحبه برسی؛ به ویژه آن که مصاحبه شونده تو هنرمندی باشد که در عین صمیمیت و تواضع، حساب شده و کاملاً صادقانه سخن می گوید.
چندی پیش در حاشیه یک نشست ادبی و به بهانه کتاب و کتابخوانی در شهر قم، فرصتی دست داد تا دقایقی کوتاه با «فرهاد آییش» ، بازیگر و کارگردان مطرح تئاتر که در سینما و تلویزیون نیز چهره معروف و البته محبوبی به شمار می رود، گپ و گفتی داشته باشیم.
«فرهاد آییش» که با نقشهای جدی و کمدی چهره شناختهشده ای در عرصه سینما، تلویزیون و تئاتر است این روزها مشغول به چه کاری است؟
حقیقتش اینکه بازی در دو فیلم سینمایی به من پیشنهاد شده است و در حال خواندن فیلمنامههای آنها هستم .البته هنوز تصمیم قطعی نگرفتهام که در آنها حضور داشته باشم یا نه . همچنین از سوی یکی از دوستان تئاتری، پیشنهاد بازی در یک نمایش به من شده است که درباره آن هم هنوز تصمیم نگرفتهام. همین حالا هم در این سن و سال پیشنهادهای کاری زیادی به من میشود که طبعاً برخی را رد و برخی را قبول میکنم .
پس گزینشی عمل میکنید؟
به شخصه در فعالیتهای هنری به ویژه دنیای بازیگری، به دنبال یک حال خوش و شعف درونی هستم . این طور نیست که حالا مثلاً اگر بزرگترین کارگردان سینمای دنیا هم به من پیشنهاد بازی دهد ، بدون مطالعه و آگاهی از نقش و حس درونی ام، بازی در آن را بپذیرم.
نام کارگردان برای ایفای نقش در یک سریال یا حضور در یک نمایش چقدر برایتان اهمیت دارد؟
طبعاً خیلی مهم است و من برای بازی در یک فیلم و یا سریال باید بدانم که کارگردان آن کیست. اما این که بگویم و یا خط قرمزی برای خودم تعیین کنم که با این افراد اصلاً کار نمیکنم، این طور نیست. همچنین جدای از کارگردانی، محتوای اثر یعنی همان فیلمنامه و نمایش نامه نیز برایم بسیار مهم است . باید ببینم که نقش پیشنهادی چقدر می تواند من را راضی کرده و به داشته هایم اضافه کند و البته اینکه من در آن اثر، تا چه میزان می توانم اثرگذار باشم.
سال 93 با نقش آفرینی هنرمندانه شما، سریال پرده نشین از رسانه ملی پخش شد که اتفاقاً همین چند هفته پیش نیز به خاطر آن یکی از کاندیداهای بازیگر نقش روحانی در جشنواره «روحانی و سینما» هم بودید. از حس و حالتان در این سریال بگویید و این که چطور توانستید به خوبی ایفاگر چنین نقشی باشید؟
من به خاطر ایفای نقش حاج آقا شهیدی در این سریال در حدود 5 ماه با این نقش زندگی کردم، به طوری که حتی در منزل نیز لباس روحانیت بر تن می کردم و مدام در حال ذکر گفتن بودم تا بهتر بتوانم این نقش را ابتدا در درون خود باور کنم و بعد آن را برای مخاطب انبوه تلویزیون باورپذیر سازم. همچنین در این مدت کتاب و فیلمهایی که درباره روحانیت بود را خواندم و نگاه کردم تا به شناخت بهتری از روحانیان دست یابم. البته از این موضوع هم نگران بودم که نقشم دچار کلیشه های رایج نشود و بتوانم آن را به درستی ایفا کنم، ضمن آن که به هر حال باید به حساسیتهای ایفای نقش روحانی هم توجه جدی میکردم.
دچار دودلی در ایفای نقش نبودید؟
همین حساسیت و نگرانیها در آغاز کار زمینه ای پدید آورد که حتی به فکر انصراف از ادامه همکاری در سریال پرده نشین بیفتم اما بعد با همفکری دوستان و افزایش شناخت خودم و نیز تعامل خوبی که با بهروز شعیبی به عنوان کارگردان اثر پیدا کردم، کار را ادامه دادیم و در مجموع فکر کنم توانستم تا حدودی رضایت مردم را جلب کنم.
شما در تئاتر در سه مقوله کارگردانی ، بازیگری یا نویسندگی فعالیت دارید و در سینما و تلویزیون نیز عمدتاً به عنوان بازیگر حضور داشته اید؛ کدام یک از آنها به علاقه شما نزدیک تر است؟
واقعیتش را بخواهید، همه اینها یک سری جذابیتها و شیرینی های خاص خود را دارد ، اما با این حال من تئاتر را دوست دارم و در تئاتر نیز نویسندگی آن برایم جذابتر است؛ چون مرا به خلوتی می برد که دوستش دارم. به سینما و تلویزیون هم علاقه دارم. اما مهم این است که چقدر نقش برای من چالش ایجاد کرده و از سوی دیگر بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. در واقع در فعالیتهای هنری ام همواره به دنبال خلوت خاص خودم بودهام، چرا که این خلوت مرا به رسیدن به یک درک و فهم شخصی از هنر کمک می کند، از سویی باید تصریح کنم که من بیشتر در لحظه زندگی می کنم تا این که لزوماً از قبل برنامه ای داشته باشم و بخواهم بر اساس آن پیش بروم.
اشاره کردید که در تئاتر نویسندگی آن برایتان جذابتر است؛چرا؟
همان طور که گفتم بیشتر از هر چیز نوشتن را دوست دارم چرا که خلوت کردن برای نوشتن و تعمق به خاطر آن برایم امری مقدس است و آن را از هر کار دیگری بیشتر می پسندم.هنر به اعتقاد من، مقولهای است که در خلوت آدمی باعث شکوفایی و خلق اثر هنری میشود؛ از این رو معتقدم که بزرگترین آثار هنری دنیای در خلوت یک هنرمند شکل گرفته است. همیشه گفته ام آدمی نیستم که در برابر کلیشه ها سر تعظیم فرود بیاورم چرا که امضای خودم را دارم و در این مسیر زندگی کردهام که خودم باشم نه این که بخواهم تقلید کنم وادای دیگری را در بیاورم.
به عنوان یک بازیگر پرسابقه تلویزیون به نظر شما، رمز تولید برخی برنامههای ماندگار در رسانه ملی به ویژه در امر سریال سازی چیست؟
به هر حال باید توجه داشت که برنامهسازی در تلویزیون کار بسیار پیچیده و دشواری است؛ ولی اگر هر کار هنری به خصوص در تلویزیون که با مخاطب انبوه سرو کار دارد با چاشنی شجاعت، نوآوری و خلاقیت همراه شود، درصد موفقیت در آن افزایش مییابد.از سوی دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که هر وقت که سریال سازان ما سراغ کلیشههای تکراری و امتحان پسداده رفتهاند، در جذب مخاطب تا حدود زیادی شکست خورده اند، ضمن آن که به هر حال ما در تلویزیون برای عامه مردم اثر تولید می کنیم و به همین خاطر باید به سلایق گوناگون جامعه توجه خاص داشته باشیم.
حمایت/در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد
مواضع صریح مراجع تقلید درباره حج امسال
وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی در سفر یک روزه به شهر مقدس قم با مراجع تقلید دیدار و گفتوگو کرد.
عربستان تیم مذاکرهکننده ایران را تحقیر کرد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نخستین دیدار با آیتالله موسوی اردبیلی از کارشکنی عربستان در صدور روادید حجاج خبرداد و گفت: پیگیریهایی درباره وضعیت حج امسال ایرانیان و صدور روادید حجاج کشورمان شده ولی دولت عربستان همچنان کارشکنی میکند.علی جنتی افزود: تلاش میکنیم بحث حج را با سعودیها حل کنیم، به این منظور هیأتی اعزام کردیم تا به مذاکره با آنها بپردازند ولی آنها با کارشکنی حاضر به دادن روادید به تیم مذاکره کننده نمیشدند. از ابتدای ورود تیم مذاکره کننده ایرانی آنان را با بیاعتنایی تحقیر کردند و حتی از آنها انگشتنگاری شد.وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه برخوردهای سعودیها سرد و نامناسب بود، گفت: در این مذاکره در زمینه روادید، حمل و نقل هوایی و تامین امنیت حجاج مطالبی مطرح شد اما عربستان سعودی در زمینه روادید حجاج ایرانی هیچ قولی نداده است که در مجموع نشان میدهد شرایط برای اعزام حجاج آماده نیست.
عزت حجاج ضروری است
وی همچنین در دیدار با آیتالله سبحانی به ارائه گزارشی از فعالیتها و برنامههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت.
در این دیدار آیتالله جعفر سبحانی گفت: باید حداقل شرایط در حج رعایت شود که از جمله آنها امنیت و عزت است. اگر این موارد رعایت شود، از موارد دیگر میتوان چشمپوشی کرد. وی با بیان اینکه ائمه اطهار(ع) توصیههای فراوانی در مورد حج داشتهاند، اظهار کرد: مسأله حج بسیار مهم است. باید در این زمینه به حداقل شرایط و واجبات قانع شوید که این موارد شامل امنیت و عزت حجاج است؛ در خصوص مسأله حج اشکالی ندارد موارد مستحب فدای واجب شود. این مرجع تقلید همچنین با بیان اینکه مردم عاشق حج و عاشق مناسک حج هستند، گفت: پیگیریها و تلاشهای لازم در این زمینه صورت گیرد ولی مأیوس نشوید، در هر صورت مراقب باشید اصل مسأله از بین نرود.
باید دور حج امسال را خط کشید
همچنین در دیدار بعدی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در مدرسه عالی امام سجاد(ع) با آیتالله مکارم شیرازی دیدارو
گفت و گو کرد. این مرجع تقلید در این دیدار با بیان اینکه عربستان سعودی خود را مالک حرمین شریفین میداند اظهار کرد: آنها میخواهند انتقام یمن، سوریه و عراق را از ما بگیرند . برخورد آنها سیاسی و انتقامی است، این حج برای خداوند و بندگان خداوند راضیکننده نیست. آیتالله ناصر مکارمشیرازی تاکیدکرد: ما خواستارحج عزتمندانه و آبرومندانه هستیم و در این زمینه نمیخواهیم تن به ذلت دهیم. اگر این موارد را قبول نکنند باید دور حج امسال را خط کشید. وی با بیان اینکه با فرض پیشنهاد شما باید قاطع باشید و جواب منفی دهید گفت: آنها در حال انتقام هستند بنابراین در این زمینه باید از اهرم فشار استفاده کنید.وی خاطرنشان کرد: آنها خود را مالک حرمین شریفین میدانند در صورتی که حرمین شریفین باید در اختیار سازمان همکاری اسلامی باشد و آنها تنها در مکه حکومت کنند زیرا تجربه نشان داده است که آنها نمیتوانند این تشکیلات را اداره کنند.آیتالله مکارمشیرازی با بیان اینکه مسئله داعش و تکفیریها برخاسته از عربستان سعودی است تصریح کرد: باید اسناد در این زمینه جمعآوری کرده و به مراکز بینالمللی ارائه داد. نمیدانم چرا برخی از دستگاههای ما که باید بیشتر در این مسائل همکاری کنند، همکاری نمیکنند و برخی از این اسناد دست وزارت خارجه است؛متأسفانه وزارت خارجه کشورمان در این زمینه کمی کوتاهی کرده است. در مسائل سیاسی کسی پیشرفت می کند که اهرم فشار داشته باشد ما هم نفراتی را مشخص کردیم که مطالعه جدی میکنند تا اسناد را پیدا کنند. این اهرم خوبی است تا بتوانیم آنها را در فشار قرار دهیم. باید بیشتر روی اهرم فشار اندیشید تا آنها بدانند حرمین شریفین ملک آنها نیست.
وی عنوان کرد: با توجه به مکاتبات صورت گرفته به دفتر من مشخص است مردم از نرفتن به حج امسال ناراضی نیستند و در این زمینه موافقت دارند. این مرجع تقلید ادامه داد: حج امر عبادی مهم است ولی امروز به امری عبادی سیاسی تبدیل شده است و با کرامت، سیاست، دین و مذهب ما پیوند خورده است.وی با بیان اینکه وزارت ارشاد اسلامی وظیفه سنگینی به عهده دارد گفت: مسئولیت این وزارتخانه با تمام وزارتخانهها متفاوت است زیرا دارای پسوند اسلامی است و مسائل اخلاقی و فرهنگی برعهده این وزارت است.آیتالله مکارمشیرازی با بیان اینکه هجمه فرهنگی یکی از اهداف دشمن است خاطرنشان کرد: دشمنان میخواهند ما را تروریست اعلام کنند، در حالی که این حرفها دروغ و بیمحتواست. آنها میخواهند ما را از درون از طریق سایتها و ماهوارهها بپوسانند. بسیاری از سایتها و ماهوارهها بدآموزیهایی دارد که سبب طلاق و از هم پاشیدگی خانوادهها میشود تا زمانی که فضای مجازی اصلاح نشود مسائل فرهنگی نیز اصلاح نمیشود.
این مرجع تقلید با اشاره به وضعیت سینماها گفت: وضع سینماها خوب نیست و باید کنترل بیشتری در این زمینه صورت گیرد. خط قرمز ما با غربیها در زمینه مسائل اخلاقی است که باید به این موضوع در سینماها توجه شود. وی خاطرنشان کرد: بسیاری از مسائل بیحجابی و بدحجابی از فیلمها نشأت گرفته شده است. اکنون حجاب مسالهای سیاسی شده است و دشمنان میگویند اگر حجاب را از کشور ایران بگیریم 50 درصد نظام را سرنگون کردهایم. آیتالله مکارمشیرازی با اشاره به اهمیت انتشار کتابها و رسانههای مکتوب هم گفت: رسانهها باید مورد توجه باشند و بیش از این نظارت بر آنها صورت گیرد. وی خاطرنشان کرد: انقلاب از مساجد آغاز شده است بنابراین باید مساجد در اولویت بودجهها قرار گیرند تا بتوانند به ارائه فعالیتهای فرهنگی و نشر فرهنگ اسلامی بپردازند.
تسلیم نمی شویم
یکی دیگر از مراجع تقلید هم در دیدار وزیر ارشاد با وی گفت: ما در منطقه از موضع قدرت صحبت میکنیم و حاضر به پذیرش سخنان کسی که با آمریکا مربوط است، نیستیم.
آیتالله حسین نوری همدانی با بیان اینکه فرهنگ و ارشاد مهمترین مساله در ابعاد اسلامی است اظهار کرد: باید در این زمینه اقدامات اساسی انجام شود تا آثار و برکات آن را شاهد باشیم. وی خاطرنشان کرد: امنیت مسلمانان در حج باید تضمین شود.نباید به گونهای باشد که بگویند آنها را راه نمیدهند، در این زمینه باید عزت و عظمت مسلمانان حفظ شود. این مرجع تقلید با بیان اینکه هدف ما حفظ عزت و امنیت مسلمانان است گفت: ما از نقطه اوج قدرت صحبت میکنیم و سخنان کسی که با آمریکا ارتباط دارد را نمیپذیریم. عزت آنها عزت صهیونیستی است نه عزت الهی و منطقی، ما نباید در برابر آنها تسلیم باشیم. وی تاکید کرد: باید سعی کنیم هیچ ایرانی به آنجا نرود، مراقب موضعگیریها باشیم و براساس مصلحت رفتار کنیم.آیتالله نوری همدانی با اشاره به مساله مساجد در کشور گفت: برخی از مساجد از امام جماعت محروم هستند که در این زمینه باید تمهیدات لازم فراهم شود. وی یادآور شد: باید به وصیتنامه شهدا توجه شود تا مشخص شود آنها چگونه تربیت شدهاند که این چنین عاشق شهادت هستند.
امسال حجی بر گردن افراد مستطیع نیست
آیتالله عبدالله جوادی آملی هم در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه جهان تنها ایران نیست اظهار کرد: ما و کشورهای دیگر باید با زبان مشترک با یکدیگر در ارتباط باشیم و زبان بینالمللی را در این زمینه حفظ کنیم. وی خاطرنشان کرد: تا زمانیکه افراد ملحد، مشرک و کافر شما را محترم میشمارند باید احترام و عزت آنها را حفظ کنید. این مرجع تقلید با بیان اینکه ما در میدان مین هستیم افزود: امنیت امروز به برکت خون شهداست و نباید آن را از دست بدهیم. وی خاطرنشان کرد: باید مواظب مسائل شرعی باشیم و در این زمینه تمهیدات لازم را فراهم کنیم. این مرجع تقلید تصریح کرد: از نظر شرعی کسانی که امسال مستطیع شدند حجی بر گردن ندارند چرا که شرایط به گونهای است که نمیتوانند به حج بروند.
شرق/فرجام خانه تئاتر چه خواهد شد؟
همه موافقان و مخالفان «راد»
عسل عباسیان: سرانجام پس از حواشی بسیاری که در چند ماه اخیر برای مدیریت ایرج راد در خانه تئاتر ایجاد و پس از نقدهایی که توسط «کارگروه بهسازی خانه تئاتر» متشکل از علیرضا نادری، علیاصغر دشتی و حمید پورآذری به شیوه مدیریت این خانه وارد شد، ایرج راد اعلام کرد که دیگر مدیرعاملی این خانه را نخواهد پذیرفت.
علیاصغر دشتی، کارگردانی که از منتقدان شیوه مدیریت خانه تئاتر است و یکی از سه عضو کارگروه بهسازی، پس از انتشار خبر کنارهگیری ایرج راد از مدیریت خانه تئاتر، در گفتوگو با «شرق» همچنان مواضع انتقادیاش را حفظ کرده و این پرسشها را مطرح میکند: «مسئله اصلی خانه تئاتر، آقای راد است و اینکه چه کسی مدیرعامل خواهد شد یا فقدان ساختار سازمانیِ بهروز شده؟ آیا در ساختار فعلی خانه تئاتر، اساسا کسی غیر از ایرج راد میتواند مدیرعامل آنجا شود؟ و اگر غیر از ایرج راد یکی از اعضای هیأتمدیره، مدیرعامل شود باز هم تاریخ این خانه تکرار خواهد شد یا اتفاق جدیدی خواهد افتاد؟ آیا مسئله اصلی، ایرج راد است یا سازمانی است که دچار فقدان قوانین روشن و اصلاحیه در اساسنامه است؟ اینها پرسشهایی است که نمیتوان شتابزده به آنها پاسخ داد و در شرایطی آرام باید دربارهاش صحبت کرد. من فکر نمیکنم با رفتن آقای راد مشکلات موجود در خانه تئاتر حل شود. تنها کسی که میتواند مدیریت خانه تئاتر را با مشکلات موجود ادامه دهد، اتفاقا شخص آقای راد است. چون وضعیت فعلی خانه تئاتر زاده ١٥ سال شیوه مدیریتی اوست». دشتی در واکنش به خبری مبنیبر عدمتمایل راد به ادامه مدیریت خانه تئاتر میگوید: «در رسانهها و جامعه تئاتری احیانا تصور مدیریت مادامالعمری ایرج راد وجود دارد که همه امروز حرف از استعفای ایشان میزنند، ایشان احتمالا فقط عدم تمایل خود را برای مدیرعاملی دوره جدید اعلام کردهاند که این اتفاق طی سالهای اخیر بارها رخ داده و دیده شده که ایشان اتفاقا دوباره مدیر خانه تئاتر شدهاند».
اما واکنش بهروز غریبپور به خبر کنارهگیری ایرج راد از مدیرعاملی خانه تئاتر چنین است: «ایرج راد طی این سالها خانه تئاتر را سرپا نگه داشته و در شرایط مختلف، موقع بحرانهای مالی و دیگر بحرانها، این تشکل را حفظ کرده و طبیعی است همچنان بهترین گزینه برای مدیریت خانه تئاتر باشد. انتقاد به هرکسی ممکن است وجود داشته باشد؛ به یکی بیشتر و به یکی کمتر. خانواده تئاتر باید قدر ایرج راد را بداند که با وجود همه اختلافسلائقی که در خانه تئاتر است، ایشان سعی کرده با درنظرگرفتن همه سلائق، این خانه را حفظ کند. اگر هیأتمدیره یک بررسی جامع کند، به این نتیجه خواهد رسید که انتخاب مجدد ایرج راد برای سمت مدیرعاملی بهنفع خانه تئاتر است، چراکه سابقه و تجربه و اندوختههای ایشان طی این سالها قطعا برای آینده این خانه نیز راهگشا خواهد بود».
اما فقدان ایدههای بهروز در مدیریت خانه تئاتر، یکی از نقدهای جدی به مدیریت این سالهای خانه تئاتر است. غریبپور درباره این نقدها نیز میگوید: «باید دید ظرفیت خود این تشکیلات چقدر است و بعد نقدها را مطرح کرد. چه کارآمدیای درحالحاضر، موجود است که جایگزین این نبود کارآمدیای که منتقدان از آن یاد میکنند شود؟ اگر مدیریت ایرج راد تداوم پیدا کند با این شرط که در مواجهه با نظرات مخالفش، منطق داشته باشد و با منتقدانش تعامل کند، نهایتا بهنفع خانواده تئاتر است. باید استدلالهای او را هم شنید. وظیفه هیأتمدیره جدید این است که او را نقد کرده و از او پاسخ بگیرد. اگر او نقدها را پذیرفت، که مدیریتش ادامه خواهد داشت، اگر نپذیرفت، فردی دیگر جایگزین او خواهد شد. اما من تغییر مدیریت در این مقطع را بهصلاح خانواده تئاتر نمیدانم».
بهزاد فراهانی، یکی از اعضای هیأتمدیره جدید خانه تئاتر نیز درباره ماجرای کنارهگیری راد میگوید: «در خانه تئاتر ما شورایعالی داریم که برآمده از رأیگیری مجمع عمومی است. این مجمع که برگزار شد، هفتنفر برای عضویت هیأتمدیره انتخاب شدند، همراه با سه علیالبدل و دو بازرس. در دوره جدید باز باید مدیرعامل انتخاب کنیم. ما به ایرج راد پیشنهاد کردیم که مدیریتش را ادامه دهد اما ایشان نپذیرفتند. ما هم به فکر گزینههای دیگری همچون بهروز غریبپور و حسین پاکدل افتادیم».
اما چرا هیأتمدیره خانه تئاتر ترجیح میدهد کسی را بیرون از اعضای خودش برای مدیرعاملی منصوب کند؟ فراهانی پاسخ میدهد: «یک شخصیت تازه و کارکشته و باتجربه میتواند به نیروی ما اضافه کند و نیروی ما با حضورش دوچندان شود. من فکر میکنم اگر مدیرعامل بعدی از اعضای هیأتمدیره نبوده و فردی از بیرون باشد تا به هیأتمدیره کمک کند، برای آینده تئاتر بهتر است».
پس از اینکه فراهانی، غریبپور را بهعنوان گزینه احتمالی مدیرعاملی خانه تئاتر معرفی میکند، طی تماسی مجدد با غریبپور از او میپرسیم مدیریت این خانه را خواهد پذیرفت؟ و او که همچنان مدافع ابقای ایرج راد است، میگوید: «مطلقا. بهقدری کارها و گرفتاریهای شخصی دارم که فرصت نمیکنم. در خانه تئاتر باید کسی مدیر باشد که تمام وقتش را به این خانه اختصاص دهد. امیدوارم آقای فراهانی و سایر اعضای هیأتمدیره با یک ارزیابی به همان نتیجهای که من رسیدم، برسند. مگر اینکه هیأتمدیره قائممقامی انتخاب کند که راه و روش مدیریت این خانه را از ایرج راد فراگیرد و در آینده وقتی خود هیأتمدیره صلاح دانست، او جایگزین شود. متأسفانه نظام مدیریتی ما، مشکلاتی دارد که مشکلات را باید دوستان خانه تئاتر درک کنند. نمیتوان هرروز با سایر سازمانها در جنگ بود. برای کاستن تنشها و گزینش راهحلها باید خانه تئاتر با مدیریت آقای راد، راهش را ادامه دهد. درست در شرایطی که خانه تئاتر مکان جدید افتتاح کرده، وقتی مدیریت به کس دیگری محول شود، بسیاری از امور بر زمین میماند. هیأتمدیره لااقل باید یکسال ایشان را ابقا کند؛ با حضور یک قائممقام، تا انتقال مدیریت بعدها آسانتر صورت گیرد و تشتت به وجود نیاید». اما حسین پاکدل، هنرمندی که سابقه مدیریت درخشان تئاتر شهر را در کارنامه خود دارد، یکی دیگر از گزینهها برای مدیریت خانه تئاتر است. او در گفتوگو با «شرق» میگوید «اصلا» این مدیریت را نخواهد پذیرفت: «دوستان لطف دارند، ولی من مشغول نوشتن نمایشنامه خودم هستم و نه برای پذیرش این سمت آمادگی دارم و نه تمایل دارم که مسئولیتی را در این حوزه قبول کنم». اما این اتفاق بهانهای میشود تا پاکدل پیکان انتقاد را به سمت خود جامعه تئاتری بگیرد و خودانتقادی کند: «واقعیت این است که ما اساسا روحیه تشکیلاتی نداریم. نهاد صنفی ما تا زمانی که نتواند دموکراسیای را که در ذات هنر هست در مدیریت هنر، نهادینه کند، مشکلات ادامه دارند. درست و سنجیده رفتارکردن در هنر، مثل سکوت بهموقع لابهلای نتهای موسیقی الزامی است. به قول حسین پناهی عزیز، اگر سکوت را از موسیقی بگیری، سوت کشدار آزاردهندهای میشود. بنابراین هارمونیای که در ذات هنر هست، باید در مدیریت ما هم باشد. ما باید در تمنا و حضور و رفتارمان همیشه آن چیزهایی که روی صحنه و در نوشتههایمان شعارش را میدهیم در وجود خودمان نیز نهادینه کنیم. به نظر من نهفقط در خانه تئاتر، برای فعالیتهای صنفی و احقاق حقوق و تثبیت موقعیت و حرکت به سمت جلو نیازمند آموزش هستیم، بلکه لازم است منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهیم. طبیعتا وقتی منافع جمع لحاظ شد، منِ فرد هم از فضای ایجادشده بهرهمند میشوم. تا وقتی آموزش وجود ندارد، ما نباید توقع حل مسائل توسط یکنفر را داشته باشیم. ایرج راد طی این سالهای مدیریتش خیلی ازخودگذشتگی کرد. از سال اولی که خانه تئاتر افتتاح شد، اگر تلاشهای بیوقفه و حضور او نبود، مطلقا خانه تئاتری به این شکل وجود نداشت. او تلاش کرد و از خودش بیچشمداشت مایه گذاشت. خیلی از امکاناتی را که برایش در بازیگری و کارگردانی فراهم بود نادیده گرفت تا این نهاد در بحرانهای مختلف سیاسی - اجتماعی سرپا بماند. همه مشکلات از فقدان روحیه همراهی ما نشئت میگیرد و تا زمانی که خودمان درست نشویم، همواره اول راهیم و هرروز باید چرخ را از نو اختراع و از صفر شروع کنیم. وقتی مدیری با رأی اکثریت، منصوب شده، باید از او تأسی کنیم. اما متأسفانه این روحیه بین ما وجود ندارد، درحالیکه دیده شده کلهپزها و خیاطها، و سایر صنفها هم پشت هم ایستادهاند، ما پشت هم را خالی میکنیم. تا وقتی که ما حرفهایمان را بهجای بازگوکردن در محافل صنفی و به صورت رودررو، در مطبوعات فریاد میزنیم اوضاع همین است».
***
در شرایطی که حضور ایرج راد در سمت مدیریت خانه تئاتر، موافقان و مخالفانی دارد و خود او نیز از ادامه مدیریت انصراف داده و البته افرادی همچون پاکدل و غریبپور تمایلی به مدیریت خانه تئاتر ندارند، باید منتظر ماند و دید سرانجام چه کسی مدیریت این خانه را برعهده میگیرد؟
شهروند/حسین علیزاده: متاسفم در شهری کنسرت دارم که شریفیان مجوز ندارد
حسین علیزاده، پیشکسوت موسیقی ایرانی جدیدترین کنسرت خود را به محسن شریفیان، سرپرست گروه «لیان» بوشهر تقدیم کرد.
به گزارش مهر، حسین علیزاده در تازهترین کنسرت خود از مجموعه کنسرتهای شهرستان که روز ۲۴ اردیبهشتماه در تالار شهید آوینی شهرستان بوشهر برگزار شد، با تأکید بر حفظ هویت ایرانی بیان کرد: همیشه وقتی درباره هنرهای جنوب بهویژه منطقه بوشهر صحبت میشود با این موضوع مواجه میشویم که فرهنگ خاصی در این منطقه جریان دارد که حس خاصی را هم به مخاطب منتقل میکند. این بسیار جالب است که وقتی به این منطقه با آب و هوای گرم سفر میکنیم، میبینیم که مردمان این منطقه نیز احساس گرمی دارند بنابراین امشب بسیار خوشحالم که در خدمت شما مردمان خونگرم بوشهری هستم.
او با تقدیر از محسن شریفیان برای معرفی فرهنگ و موسیقی مردم بوشهر به مخاطبان توضیح داد: هدف همه ما برای انقلاب کردن نزدیک کردن اقوام و یکپارچه کردن ملت ایران بود که دوست ندارم اینجا به جنبههای سیاسی آن بپردازم، اما یک نکته را میگویم و آن اینکه ما هنرمندان وظیفه و حق داریم از کسانی که جان و عشق را به این ملت هدیه کردند، قدردانی کنیم، اما باید به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که در کنار این قدردانی، از شهدا برای خودمان وام نگیریم و قدر شهدا را برای خودشان بدانیم. هنر بهویژه هنر موسیقی همیشه سعی کرده به این ارزشها توجه کند و بدانید که ما هیچ وقت دنبال پست و مقام نبودهایم و هرجا بودهایم به دنبال ایجاد یک ارتباط معنوی با افرادی بودهایم که وجودشان را برای ما گذاشتهاند و این مسأله بسیار زیبایی است.
این نوازنده و آهنگساز پیشگام موسیقی ایرانی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: در طول چند دهه گذشته مردم بیشترین کسانی بودند که طرفدار موسیقی بودند و از آن حمایت کردند و من امروز بسیار ناراحتم که در شهری کنسرت میدهم که محسن شریفیان در آنجا اجازه برگزاری کنسرت ندارد. کجای قانون آمده محسن شریفیان بهعنوان هنرمندی که در چارچوب اصول، هنر و فرهنگ اصیل بوشهر را معرفی میکند نباید اجازه برگزاری کنسرت را داشته باشد؟ من این موضوع را درک نمیکنم و امیدوارم او همانطور که در ایران و دنیا معرف فرهنگ بوشهر است در شهر خود نیز بتواند کنسرت دهد.
علیزاده ادامه داد: برای اینکه برای برگزاری کنسرت در بوشهر آمادگی داشته باشم، شب قبل از اجرای برنامه شاهد اجرای کنسرت گروه لیان بوشهر به سرپرستی محسن شریفیان در تالار وحدت تهران بودم و میتوانم بگویم موسیقی او سرشار از زندگی بود. به اعتقاد من موسیقی سمبل مردم هر منطقه است. در بوشهر ما موسیقیای داریم که غمش خنجر به دل میزند و شادیاش آدمی را به آسمان میبرد و من با تمام این فضایی که به آن اشاره کردم اجرای کنسرت امشب گروه را به محسن شریفیان تقدیم میکنم.
فرهیختگان/گفتوگو با شاپور عظیمی درباره ترجمه تئوریک آثار سینمایی
در بند سلیقه و مد روز
نمایشگاه کتاب دیروز ساعات آخر خود را سپری کرد و در این میان اهالی سینما و هنردوستان نیز به دنبال کتابهایی کاربردی و جدید بودند. یکی از مترجمان فعال در این زمینه شاپور عظیمی از مدرسان دانشگاهی رشته سینماست که سالها در مجلات مختلف سینمایی نیز دست به قلم است. یکی از این همین کتابها که امسال در نمایشگاه کتاب هم عرضه شده، درباره کارگردانی است. کتاب «اصول اساسی کارگردانی سینما، پیش از فیلمبرداری فیلم خود را ببینید» به قلم نیکلاس تی پروفرس جدیدترین ترجمه شاپور عظیمی است که توسط بنیاد سینمایی فارابی در بیستونهمین نمایشگاه کتاب در دسترس است. به همین مناسبت با او به گفتوگو نشسته و به تحلیل و بررسی ترجمه در زمینه سینما دست زدهایم.
دلیل انتخاب کتاب «اصول اساسی کارگردانی سینما» چه بود؟ چرا سراغ ترجمه این کار رفتید؟
در وهله اول باید بگویم ایده اولیه ترجمه این کتاب پیشنهاد یکی از دوستان بود. وقتی کتاب را خواندم متوجه شدم با یک اثر کاربردی مواجه هستم. مخصوصا اینکه نویسنده با مثالهایی از فیلمهای کلاسیک مطالب را به خوبی واکاوی کرده است. به نظرم از لحاظ آموزشی نیز این کتاب بسیار مفید واقع میشود. پس از این تصمیم گرفتم این کتاب را ترجمه کنم. با مدیر انتشارات سینمایی فارابی نیز صحبت کردم و پس از اینکه قرارداد بسته شد، شروع به ترجمه کردم که اینک در نمایشگاه کتاب حاضر است.
این کتاب بهطور اخص به چه مباحثی میپردازد؟ آیا مناسب مخاطب دانشگاهی و تخصصی است یا برای علاقهمندان به سینما نیز مفید است؟
مباحث و موضوعات کتاب از نام آن مشخص است. اصول اساسی برای کارگردانی یک فیلم مورد توجه نویسنده بوده است. استفاده از دوربینهای دیجیتال این روزها بسیار همهگیر شده و هرکس که چنین دوربینی دارد احساس میکند به راحتی میتواند کارگردانی کند. اما علاقهمندان به کارگردانی باید اول با مقدمات آن آشنا شوند. برای ساخت یک فیلم باید با دکوپاژ و ترکیببندی آشنا باشید. باید بدانید دو نما را چگونه به یکدیگر متصل کنید. شما باید مقدمات یک هنر را بیاموزید تا بتوانید یک اثر با کیفیت تولید کنید.
یکی از مشکلاتی که در زمینه ترجمه آثار سینمایی پیش میآید، انتخاب واژگان و اصطلاحات دقیق است. شما وقتی بسیاری از کتابهای سینمایی را ورق میزنید، متوجه میشوید برای یک اصطلاح پرکابرد سینمایی معادلهای متفاوتی به کار گرفته شده است که این امر مخاطب را سردرگم میکند. شما در این زمینه چه تجربهای دارید؟
من در ترجمه کتاب «اصول اساسی کارگردانی سینما» سعی کردم از آن خشکی و شق و رقی که در ترجمه هست، دوری کنم و به سمتی رفتم که اصطلاحات و واژگان عامه را برگزیدم. درواقع، از اصطلاحسازی و انتخاب واژگان غریب دوری و سعی کردهام خواننده به راحتی با متن برخورد کند. بهعنوان مثال در این کتاب در بعضی بخشها واژه «میزانسن» را آوردم و در قسمتهای دیگر «دکوپاژ» را استفاده کردم. همانطور که میدانید واژه «میزانسن» فرانسوی است؛ یا اگر در متن کلمه «دیزالو» آمده است من همان واژه را به کار بردم تا خواننده را اذیت نکنم و فرآیند درک متن را برای او آسان کنم. امیدوارم این ترجمه مقبول خوانندگان قرار گیرد و بتوانند از آن استفاده
کافی را ببرند.
جای ترجمه آثار بسیاری از منتقدان و نظریهپردازان مطرح سینما در ایران خالی است و به نظر مترجمان به سمت آنها نمیروند. بهعنوان مثال دیوید بوردول و راجر ایبرت با استقبال فراوان از سوی مترجمان و اهالی سینما روبهرو شدهاند؛ اما بسیاری نویسندگان مغفول واقع شدهاند. شما برنامه خاصی برای ترجمه چنین آثاری دارید؟
درحقیقت استقبال از چنین آثاری در ایران کم است. اگر چنین آثاری هم ترجمه شود، خوانندگان بسیار اندکی خواهد داشت. نسل جدید مترجمان آثار سینمایی به سراغ آثاری میروند که قبلا خوانندگان به آنها نظر مثبت نشان دادهاند و چند و چون بازار نشر آن را میطلبد. آنها به سوی آثاری میروند که ساده باشند و بشود به راحتی آن را ترجمه کرد. مثلا کتابی است که بخشهایی از آن به صورت جستهگریخته به فارسی برگردانده شده است و جای خالی آن بهشدت حس میشود. موضوع این کتاب مربوط به «فلسفه و سینما» است. ما در ترجمه تئوریک نیز در بند سلیقه و مد روز هستیم. بر همین اساس ژاک رانسیر مد روز است و ترجمه میشود و آثار بردول مورد غفلت قرار میگیرد. من یک روش مدون در ترجمه و گزینش آثار سینمایی ندارم و چنین ادعایی هم ندارم. اگر ناشری باشد که به من پیشنهاد ترجمه آثار تئوریک و نظری سینما را بدهد، استقبال خواهم کرد و بدم نمیآید. هدف اصلی من انتخاب کتابهای کاربردی است. آثار کاربردی در زمینه کارگردانی، فیلمنامهنویسی و بازیگری ازجمله علائق من هستند.
مشکلات اساسی در ورطه ترجمه و تالیف آثار سینمایی چیست؟
به زعم من استقبال ناشران از آثار سینمایی بسیار عالی است ولی یک معضل اساسی انتخاب و چاپ آثار «سینمای خاص» است. سینمایی که در آن کارگردانانی مانند «بلا تار» دست به تولید فیلم میزنند و از قضا کتابهایی هم در مورد آنان در ایران موجود است. باید به سینمای مردمپسند و عامه نیز توجه ویژهای داشته باشیم و چنین کتابهایی را نیز ترجمه کنیم. در وهله بعدی باید عرض کنم بعضی ناشران هیچ شناختی از سینما ندارند. مثلا یک انتشارات بهخصوص است که بیشتر در زمینه رمان و داستان ادبی کار میکند؛ اما آثاری نیز در زمینه سینما منتشر کرده است که این رویه به بازار کتاب لطمه میزند. یا در پارهای از اوقات ما چهار کتاب از آندری تارکوفسکی و سه کتاب از اینگمار برگمان را بهطور همزمان منتشر میکنیم که کار اشتباهی است. از سوی دیگر تعدادی از ناشران هستند که سینما را میشناسند و تلاش مثمرثمری در این وادی دارند. من دو ترجمه از فیلمنامههای آلفرد هیچکاک را در اختیار نشر چترنگ گذاشتهام که رویه خوبی را در نشر آثار سینمایی در پیش گرفته است.
قدس/تلویزیون باید اول مردم را سرگرم کند، بعد ارشاد
قدس آنلاین/ باران باستانی: صداوسیما آسیبپذیر شده است! رسانهای که روزی روزگاری همه را اسیر خود کرده بود این روزها حال و روز خوشی ندارد. مخاطبانش کم شده است و این زنگ خطری جدی برای مسؤولان است. اگر مردم تلویزیون کشور خودمان را خاموش کنند حتماً برای سرگرم شدن به سراغ ماهواره خواهند رفت و این یعنی باخت؛ باخت همه چیز. از سبک زندگی ایرانی – اسلامی گرفته تا اخلاق و شؤون اسلامی و اجتماعی. ماهوارههای مختلف شبانه روز برنامههایی روی آنتن میفرستند که با سبک زندگی ما ایرانیها همخوانی ندارد.
رسانه بخصوص از نوع تصویریاش که بشدت روی ناخودآگاه مردم تأثیر میگذارد و شیوه زندگی و منش رفتار فردی را تغییر میدهد. این زنگ خطر نه تنها برای کشور ما بلکه برای تمام دنیاست. کشورهایی که به فرهنگ اصیل و ملی خود پایبند هستند معمولاً سرگرمیهای زیادی را برای مردم طراحی و اجرا میکنند تا مردمشان کمتر به سراغ برنامههای ماهواره بروند. یکی از این سرگرمیها که روی آن سرمایهگذاری زیادی میشود تلویزیون و رادیوست.
نگاهی به دغدغه های مسؤولان درترویج زندگی اسلامی - ایرانی
توجه به فرهنگ و زندگی اسلامی - ایرانی یکی از دغدغههای اصلی مسؤولان نظام بخصوص رهبر معظم انقلاب است. ایشان در اینباره تأکید زیادی دارند.
هفته گذشته ایشان با استعفای محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صداوسیما موافقت کردند و بعد از 18ماه که به سرافراز حکم داده بودند، علی عسکری را جایگرین وی کردند. این تغییر زودهنگام از نظر بسیاری نشان از آن داشت که سرافراز نتوانسته در یک سال و نیمی که ریاست یکی از مهمترین سازمانهای فرهنگی، هنری و در عین حال آموزشی را به عهده داشته، درست عمل کند.
امام راحل(ره) در همان اوایل انقلاب با بیان این که صداوسیما باید مثل دانشگاه عمل کند، تکلیف این سازمان عریض و طویل را روشن کردند. تکلیفی سخت و دشوار که مدیریت آن کار هر کسی نیست. مدیر مدبر و کاردان میداند که تلویزیون در گام اول باید سرگرم کننده باشد تا بتواند مردم را به مخاطب خود تبدیل کند و بعد که او را پای این رسانه نشاند خیلی نرم و به دور از هر گونه شعار و نصیحت پیام خود را به او منتقل سازد. در چنین شرایطی هم باید برنامهسازان هوشمند و خلاق برای تلویزیون برنامه بسازند و هم مدیرانی آنها را هدایت کنند که رسانه تصویری را میشناسند و میدانند کجا باید دست برنامهساز را باز بگذارند و کجا و در چه شرایطی برای او خط و مرز مشخص کنند.
اما آنچه سرافراز را در مأموریتش ناکام کرد، این بود که نه او مخاطب را میشناخت و نه از برنامهسازی آگاهی داشت و نه به مدیران و آنهایی که کاربلد بودند اعتماد کرد. او آمده بود تا «بجنگد». شعارش مبارزه با جنگ نرم بود اما غافل از این که برای مقابله با جنگ نرم دشمن، نباید مردم و مسؤولان کشور خود را دشمن فرضی قلمداد کند. نباید جنگ را به برنامههای روتین تلویزیون و رادیو بکشد و آنقدر رو بازی کند که مردم تلویزیون را خاموش کنند.
وقتی مردم به تلویزیون پناه میبرند
جامعه ما با بحرانهای زیادی روبروست. اوضاع اقتصادی چندان خوب نیست. بیکاری دارد مثل خوره روح و روان مردم را میخورد. آلودگی هوا، سونامی سرطان و بیماریهای سخت، ترافیکهای گره خورده شهرها و همه و همه تاب و تحمل مردم را کم کرده است. آنها از جامعه به چهار دیواری خانههای خود پناه میبرند تا کمی بیاسایند و اعصابشان آرام شود. طبق عادت تمام مردم دنیا، معمولاً بیشتر مردم وقتی به خانه میرسند تلویزیون را روشن میکنند، کمی موسیقی، کمی تصاویر زیبا و آرامبخش میتواند آنها را آرام کند. چند برنامه طنز میتواند آنها را بخنداند، چند سریال و تله فیلم داستانی میتواند نشان دهد که خیلیها دردهایی دارند که شبیه دردها و مشکلات آنهاست، همین همذات پنداری از نظر روانی آنها را آرام میکند. اما سرافراز همه اینها را از مردم گرفت. خیلی ساده و بدون هیچ تدبیر و درایتی جنگ را به تلویزیون کشاند. مردم را بیواسطه و از طریق همه برنامههای تلویزیون در جریان اتفاقات سیاسی ایران و دنیا قرار داد. اتفاقاتی که برخی از آنها آنقدر عظیم و پیچیده هستند که مردان قوی سیاست را هم از پا میاندازند، چه برسد به مردمی که از بازیهای سیاسی سر درنمیآورند و بده بستانهای سیاسی آنقدر پیچیده است که آنها را کلافه میکند.
عموم مردم به اندازهای به سیاست نیاز دارند که زندگی معمولی و روزمره آنها بگذرد. واقعیت این است که بیشتر از این برای مردم سم است و آنها را از زندگی ناامید میکند. کاری که سرافراز با مردم کرد. او با برنامههای تلویزیونی ناامیدی را در میان مردم گسترش داد. مردم برای فرار از این ناامیدی تلویزیون را خاموش کردند و به شبکههای اجتماعی موبایلی و ماهواره پناه بردند. اینکه ماهواره و ابزارها و اپلیکیشنهای موبایلی بخشی از جنگ نرم است، درست اما راه مقابله با این جنگ قهر دادن مردم با تلویزیون خودمان نیست. راهش، راه بلدی میخواهد که سرافراز و تیماش بلد نبودند و این وسط هر روز بهانهای تراشیدند. حال باید منتظر ماند و دید رئیس جدید سازمان صداوسیما با تجربهای که سرافراز در شجرهنامه رسانه ملی ثبت کرد این رسانه را چگونه دوباره به میان مردم خواهد آورد.
قدس/برخی هنرمندان جهانی انرژی وسیع هنر انقلاب را باور کردند/ حضور ۹کشور در بخش کارتون و کاریکاتور دبیرکل چهارمین جشنواره هنر مقاومت گفت: جامعه هدف ما فقط همباوران نیستند؛ روشنفکران و مخاطبان جهانی را در این جشنواره داریم که میتوان به «دانا بارتر» و پروفسور «جان لنت» اشاره کرد.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس؛ نشست بررسی هنر انقلاب و جشنواره هنر مقاومت با حضور حبیبالله صادقی نقاش انقلاب و دبیر کل چهارمین جشنواره هنر مقاومت، محمد حبیبی مدیر اجرایی چهارمین جشنواره جهانی هنر مقاومت و جمعی از دست اندرکاران جشنواره مقاومت برگزار شد.
در بخش نخست این گفتوگو به محورهای توجه گالریها و مجموعهداران به هنر انقلاب، جایگاه هنر متعهد در عرصه بینالمللی، وارد نشدن هنرمندان انقلاب به فضای خصوصی و سرمایهداری در دهه 90 پرداخته شد؛ در بخش دوم این مصاحبه محورهایی از جمله سرگذشت جشنواره هنر مقاومت، سفارش کار برای این جشنواره، بازتاب این جشنواره در عرصه بینالمللی و فاخرترین اثر جشنواره هنر مقاومت را میخوانیم.
فارس: جشنواره هنر مقاومت طی دورههای گذشته از کجا حرکت کرده و اکنون به کجا رسیده است؟
صادقی: جشنواره هنر مقاومت از جمله ابتکارات خوب و شایسته بسیج به عنوان یک فراخوان مهم است، برای اینکه پیشگامان هنر دینی و انقلابی را با نسل آرمانجو در حوزه فرهنگ همراه کند.
اولین دوره از این جشنواره در زمانی برگزار شد که من مسئولیت موزه هنرهای معاصر تهران و مدیر کل تجسمی وزارت ارشاد را بر عهده داشتم؛ این ابتکار نیز در انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت کلید خورد.
دوستان دغدغههای داشتند و در جامعه احساس میشد، این هنر معناگر و آرمانی، یک هنر جامد، انقباضی و شعار است که یک گروهی از جامعه فقط به تکرار و تناوب آن را دنبال میکنند و مخاطبان این عرصه وسیع نیستند.
در اولین دوره وقتی این کار را برگزار میکردند، مصطفی گودرزی دبیرکل بود و من هم امکانات موزه هنرهای معاصر را در اختیار گذاشتم؛ از طرفی خیلی نگران بودیم که در چه بخشهایی اثر ارسال میشود. دلمان نمیخواست کیفیت کارها پایین باشد؛ چون در موزه هنرهای معاصر کارهای هنرمندان بزرگ جهان روی دیوار میرفت.
با جدیت دبیر کل، به هنرمندان مراجعه کردیم و محورهایی دنبال شد؛ بعد هم کارهای قابل توجهی در حوزههای نقاشی، گرافیک و کاریکاتور به دستمان رسید؛ آثار این جشنواره در موزه هنرهای معاصر برگزار شد و شاید یکی از بهترین نمایشگاههایی بود که میخواست هنر اجتماعی و هنر دینی و انقلابی را عرضه کند.
جشنواره دوم نیز مخاطبان زیادی پیدا کرد. بعد هم شکل جهانی این جشنواره را دنبال کردیم. در جشنواره سوم دو نقاش مشهور از جمله «دانا بارتر» هنرمند آمریکایی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه هنر مقاومت مردم فلسطین و همچنین پرفسور «جان لنت» کارتونیست و کاریکاتوریست آمریکایی حضور داشتند. چند ورکشاپ در دانشگاههای مختلف گذاشتم و پرونده جاری با استقبال زیادی مواجهه شد. ضمن اینکه مراجعات جهانی زیادی در این امر همراه شده است.
نکته دیگر این است که رهبر معظم انقلاب اسلامی، به جهت کلامی هنر متعهد، دشمنشناسی و جنگ نرم را پیگیر هستند و به نوعی دانشجویان و نسل جدید جامعه را تربیت میکنند.
زمانی که به هنرمندان براتیسلاوا درباره این جشنواره صحبت کردیم، اینها گفتند که ما کارهای جشنواره هنر مقاومت راجع به غزه، رنجهای مردم سوریه و یمن، آوارگی مسلمانان و غرق شدن کودکان را در امواج را داریم میبینیم.
با این توضیحات هنرمندان خارجی، میتوان این برداشت را کرد که کارهای جشنواره هنر مقاومت در جهان دیده شده است.
فارس: چه انتقادی در رابطه با همکاری مسئولان برای برگزاری جشنواره هنر مقاومت وجود دارد؟
صادقی: من از بچههای انقلاب هستم و نقدی به بدنه اجرایی جامعه ندارم؛ فکر میکنم صفت خویشتنفرمای هنرمند، زیباترین شربتی است که نیوشای وجودش از انقلاب نوشیده و باید به جامعه برگرداند.
امروز جشنواره هنر مقاومت به چهارمین دوره رسیده است و بر این باور و اعتقاد هستم که مخاطبان و آثار زیادی در قالب نشانهشناسی و دشمنشناسی وجود دارد.
فارس: برای جشنواره سفارش کار هم داشتید؟
صادقی: بله، اما سفارشهایی که داشتیم، نسبت به قیمت روز آثار، رقم قابل توجهی نبود؛ به عنوان مثال قیمت آثار اساتید در این جشنواره، نسبت به قیمت آثار دانشجویانشان که در نمایشگاههای دیگر عرضه میشود، 30 درصد بود.
سفارشهای این دوره از جشنواره نیز محدود بود و بیشتر به دنبال برکت سفره این رویداد هنری شکل گرفت.
در این سفارشها از توانمندی هنرمندانی مثل آقای گودرزی، چلیپا، حسن روحالامین، غلامعلی طاهری و شیخالحکمایی و آقای دارش بهره بردیم که بیرقداران رشتههای تخصصیشان هستند.
ضمن اینکه من سفرهایی به خارج از کشور داشتم که جمعی از هنرمندان آرمانخواه پیگیر شرکت در این جشنواره بودند که ما هم حمایت فرهنگی از این افراد خواهیم داشت.
اصل کار را بر این باورم که خویشتنفرمایی و سفارش از درون جزو واژگان کلیدی و محوری ما است که هنرمند انقلاب عاشقانه این معنا را شناسایی میکند.
ما به این جریان آرمانی نگاه میکنیم؛ تمام جانمان را برای این صحنه آوردیم و پهلوانانه پای آن ایستادهایم.
فارس: در جشنواره هنر مقاومت، سفارشی از هنرهای حجمی داده شده است؛ با توجه به تحریم مجسمهسازی، نوع سفارش چگونه بوده است؟
صادقی: بعد از انقلاب، موضوع مجسمهسازی جزو هنر مطروحه بود؛ خدمت جمعی از علما رفتیم. همه هنرها حد یقفی دارند. هر هنری که کاربرد رحمانی و تعالیخواه داشته باشد و مخاطبان را در یک وجه معنایی هدایت کند، آن شایسته است.
یک بحث داریم، درباره حجم تمام، بحث دیگری هم حجم سادهسازی شده؛ مجسمهسازان گاهی آثاری از قهرمانان را کار کردند که در این آثار مبانی ارزشی وجود دارد. هیچ کدام از علما نگفتند که اینها حرام هستند چون حد یقفی برای ساخت این مجسمهها وجود داشته که به آن توجه شده است.
در مجسمهسازی هم هنرمندان با باورمندی و توجه به خط قرمزها این روند را پیش میگیرند که توجه به نظرات علما را دربر داشته است.
فارس: نقطه اکنون تا نقطه مطلوب جشنواره هنر مقاومت چیست؟
صادقی: سال گذشته میخواستیم، چهارمین دوره از جشنواره را برگزار کنیم که به دلیل تندر حوادث و شرایط جهانی گذاشتیم تا موضوعات پختهتر و جامعتر شود.
جامعه هدف ما فقط یاران انقلاب و همباوران نبوده است. روشنفکران و مخاطبان جهانی را در این جشنواره داریم. مثلا «دانا بارتر» و پروفسور «جان لنت» دو هنرمند جهانی هستند که سال گذشته حرفهای شگفتیآوری زدند که هنر مقاومت آن را دنبال میکرد.
این دوره بهترین دستاوردها را داریم؛ اکنون در بخش کاریکاتور جریان جدی و بینالمللی دنبال میشود. ضمن اینکه در دنیا یهودیهایی داریم که رذالت رژیم صهیونیستی را اذعان دارند و افرادی هم دنبال حقیقت هستند. اینها اتفاقهای خوبی است که در این جشنواره پیگیر هستیم.
فارس: بازتاب کارها در عرصه بینالمللی و تداوم ارتباط با هنرمندان خارجی چگونه است؟
صادقی: مخاطبان ما کسانی هستند که کنار انقلاب هستند ضمن اینکه هنرمندان بزرگ جهان در آمریکا، لبنان، سوریه و آسیای میانه را در بخشهای نقاشی و گرافیک شناسایی کردیم. آنها انرژی وسیع هنر انقلاب را باور کردند.
با این فرآیند و عزتخواهی یقین دارم این دوره از جشنواره بسیار باشکوه برگزار خواهد شد. چون امام خمینی(ره) انقلاب را جهانی دیدند، ما نیز به دنبال جهانی کردن هنر انقلاب هستیم چراکه خودمان را بدهکار انقلاب میدانیم.
فارس: در چهارمین دوره از جشنواره هنر مقاومت، تا کنون از چند کشور شرکتکننده داشتیم؟
حبیبی: الان در بخش کارتون و کاریکاتور 9 کشور شرکت کردند.
صادقی: در بحث نقاشی و طراحی نیز کارهای فاخرتری را دنبال میکنیم؛ در ادامه ارتباط با هنرمندان سایر کشورها چندین دانشگاه مدنظرمان است که از طریق دفاتر سفارتها و سازمانها این ارتباط حاصل شود.
فارس: فاخرترین اثری که به جشنواره هنر مقاومت ارسال شده، مربوط به چه کسی است؟
حبیبی: فاخرترین اثر، مربوط به آقای حبیبالله صادقی با موضوع 11 سپتامبر است.
صادقی: من در این اثر دو آدم تک چشم را نقاشی کردم؛ که این دو تک چشم میشوند یک آدم. یکی از آنها به خودش دینامیت بسته و خنجرش را آماده میکند و یک سرباز آمریکایی هم در حال تمیز کردن تفنگش است. این اثر تحلیلی از طالبان و وهابیت و داعش است که اینها دستپرورده آمریکا هستند. این دو نفر در سرزمین افغانستان ایستادند و هواپیما از بالای سرشان میرود و به برجهای دوقلو میزند.
این تابلو یکی از جلوههای هنر مقاومت است؛ آثار فاخری از اساتید دیگر در گنجینه داریم که میتوان به اثر دیگری از حسن روحالامین با موضوع حاج احمد متوسلیان اشاره کرد. امیدواریم روزی برسد که این آثار گنجینه در موزه هنر مقاومت قرار گیرد.
فارس: چه اقداماتی برای موزه هنر مقاومت انجام شده و چه تعداد اثر برای این موزه وجود دارد؟
صادقی: تأسیس موزه هنر مقاومت یاری دوستان را میطلبد.
حبیبی: بیش از 1500 اثر فاخر در بخشهای مختلف در گنجینه نگهداری میشود.
فارس: گاهی اوقات دیده شده است که برخی از مجموعهداران هنر متعهد را حذف میکنند؛ نظر شما درباره این جریان چیست؟
صادقی: باید این را توجه داشت که آن جریان در کشور اتفاق میافتد و هنرمندان را دور هم جمع میکند. باید از جریاناتی که هنرمند ایرانی را جذب میکند، حمایت کرد. به عنوان مثال اگر آقای فلان دارد اتفاق هنری را به وجود میآورد باید جریانات دیگر را تقویت کنیم.
یک گروه هنرمندان مدرن بیاید. باید وسیعتر ببینیم و 50 پرونده دیگر باز کنیم. اگر فروشی در تهران راه افتاده است دنبال چگونگی فروش آثار باشیم، نه اینکه ترور شخصیت کنیم. بعد به دنبال این باشیم که پرونده دیگری برای فروش آثار هنرمندان انقلاب باز کنیم.
فارس: اگر بخواهید یک کتاب معرفی کنید، خواندن کدام کتاب را به مخاطبان پیشنهاد میکنید؟
صادقی: «طبقه جدید» کتابی است که راجع به طبقه آرمانجوی یوگسلاوی میگوید. کسانی که در انقلاب شرکت میکنند و میشوند طبقه حاکم. در واقع اینها بعد پدیدههای بدتر از نسل قبل شدند. به نظرم این کتاب جذابی برای مخاطبان است.
وطن امروز/نگاهی به برگزاری بیستونهمین نمایشگاه کتاب تهران
از طلوع تا غروب آفتاب
گروه فرهنگ و هنر: بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حالی روز شنبه به ایستگاه پایانی رسید که در 10 روز از برپاییاش با کمی گشت و گذار در محوطه نمایشگاه «شهر آفتاب»، معضلاتی بسیار نمایان میشد و انواع بیسر و سامانیها را میشد به وضوح مشاهده کرد؛ از اینکه هنوز نمایشگاه به شکلی کامل آماده برپایی مهمترین رویداد فرهنگی کشور نیست تا اینکه هنوز موارد ابتدایی چون برق و خدماترسانی به غرفهدارها و مردم دچار مشکلاتی است. اما هر چه باشد برای آنان که با بوی کتاب هنوز نفس تازه میسازند و علاقهمند به یافتن دوستانی تازه از آثار منتشره جدید در حوزه کتاب هستند، همه چیز رنگ جستوجو داشت و تازگی، بویژه که با «شهر آفتاب»ی مواجه شدند که برای نخستینبار میزبان برگزاری نمایشگاه بود و از این پس باید خود را پذیرای میهمانان بسیاری در زمینههای مختلف کند.
برای بررسی شرایط برپایی این رویداد خجسته باید به چگونگی برپایی آن در بیستونهمین ایستگاه سالانه بپردازیم که در بخش ناشران داخلی، 1423 ناشر در بخش عمومی، 512 ناشر در بخش دانشگاهی، 324 ناشر در بخش کودک و نوجوان و 136 ناشر در بخش آموزشی حضور داشتند.
در بخش بینالملل نیز 46 ناشر برای کتابهای لاتین و 84 ناشر در زمینه آثار عربی شرکت کرده بودند که روسیه مهمترین میهمان نمایشگاه بود. اگر بخواهیم بلندپروازی کنیم و برای تحلیلی جامع، نمایشگاه کتاب تهران را با نمایشگاه فرانکفورت مورد مقایسه قرار دهیم به فاصلههای عمیقی خواهیم رسید، چرا که در نمایشگاه قدیمی و معتبر فرانکفورت آلمان به طور متوسط در هر دورهای حدود 7 هزار ناشر از 100 کشور حضور دارند و چیزی در حدود 286 هزار نفر از این نمایشگاه بازدید میکنند. اگر چه براساس آنچه اعلام شده است در بیستونهمین دوره نمایشگاه کتاب تهران نمایندگانی از کشورهایی مانند ایتالیا، استرالیا، مکزیک و... شرکت یافتند اما عدم علاقه و اشتیاق نویسندگان، ناشران و افراد مطرح جهانی به این نمایشگاه همچنان وجود دارد و این در حالی است که با توجه به سرانه پایین مطالعه در کشورمان و فاصله فاحشی که با جهان کتابخوانی داریم، لازم است برنامههایی از این دست و اقداماتی جهت تشویق مردم برای حضور در نمایشگاه و ارادت به خوانش کتاب رخ دهد. برای نمونه یادم میآید اوایل دهه 90 میلادی کشور ژاپن برای ایجاد انگیزه در میان فعالان رشته فوتبال و تماشاگران بیمیل به تماشای این ورزش تصمیم گرفت تعدادی از ستارگان بزرگ و شناختهشده را از کشورهایی مطرح مانند برزیل وارد لیگ این کشور کند که ثمرات آن، طی دوران منجر به ایجاد فضایی پررونق در این عرصه شد و این مساله در همه زمینهها قابل روی دادن است.
مراسم اختتامیه نمایشگاه بیستونهم کتاب تهران در حالی با حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدباقر قالیباف شهردار تهران، سیدعباس صالحی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس نمایشگاه کتاب تهران و اهالی نشر برگزار شد که هنوز تلاشهای بسیار برای برپایی مناسب و ارزنده مهمترین اتفاق فرهنگی کشور لازم است و برای برگزاری دوره سیام نمایشگاه از همین امروز باید آستینها را بالا زد و به فکر حل معضلات موجود و رسیدن به شرایطی مناسب برای میهمانان سال آینده کتاب بود. از سویی باید ایجاد انگیزه از طرق مختلف و با توجه به برنامههایی جهت نزدیکی دیده مردم با آن فعالیت خاص فراهم خواهد شد، برای نمونه اگر بخواهیم هر چه بیشتر مردم را در مشارکت در عرصه کتاب و کتابخوانی سهیم کنیم، باید این کالای ارزشمند فرهنگی را به مردم نزدیک کنیم نه اینکه در روشی معکوس آن را به فاصلهای دورتر برسانیم! درباره برگزاری نمایشگاه کتاب اگر چه شرایط دشوار ترافیکی در زمانی که نمایشگاه در مرکز شهر قرار داشت، چارهای جز جابهجایی محل نمایشگاه را در پیش رو نگذاشت اما هنگامی که تصمیمی قاطع مبنی بر انتقال نمایشگاه به مکانی دورافتاده و خارج از شهر میگیریم باید ابعاد و زمینه مناسب حضور مردم در آن را فراهم کنیم. در این باره اگر چه با راهاندازی خط متروی شهری در «شهر آفتاب» توسط شهرداری روند ارتباطی به نمایشگاه تا حدی تسهیل شد اما همچنان محدودیتهایی وجود داشت که مانع ایجاد حس و حالی مطلوب برای حضور مردم در نمایشگاه کتاب میشد. از این رو دور از هرگونه شعار و در تمام ایام سال باید چنان متعهدانه درباره کم کردن فاصله میان مخاطب ایرانی با کتاب و کتابخوانی عمل کنیم که روزی نهچندان دور آمارها نشان از توسعه سرانه مطالعه در کشور باشد که عامل اصلی پیشرفت در تمام زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از مسیر فرهنگ میسر خواهد بود؛ موضوعی که متاسفانه مورد غفلت و نادیدگی مسؤولان قرار میگیرد!
وطن امروز/انتقاد محمد گلریز از عدم توجه مسؤولان به موسیقی انقلابی
محمد گلریز، خواننده موسیقی انقلابی از کمتوجهی رسانه ملی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آثار ملی و انقلابی انتقاد کرد. به گزارش مهر، محمد گلریز در این باره گفت: متاسفانه مدت زیادی است رسانه ملی توجه چندانی به پیشکسوتان موسیقی ملی و انقلابی نمیکند و به قدری در این عرصه کمتلاش و نامهربان شده که هنرمندان قدیمی امید چندانی برای فعالیت در این فضا ندارند و به اعتقاد من این جفای بزرگی است که هم به موسیقی انقلاب و هم به هنرمندان این عرصه میشود. خواننده قطعه ماندگار «خجسته باد این پیروزی» تصریح کرد: آیا ما نمیدانیم موسیقی ملی ما بسیار غنی است که میتوانیم در بیان اهداف انقلاب اسلامی از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم؟ آیا نمیدانیم همین بیتوجهی که تبدیل به انتقادی کلیشهای شده اثر نامطبوع و مخربی در عرصه موسیقی دارد؟ به اعتقاد من تلویزیون و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حق موسیقی ملی واقعا جفا کردهاند و همین بیتوجهی باعث شده است که من و امثال من در بیرون از این دو نهاد به فعالیت مشغول باشیم. گلریز افزود: باور کنید همانطور که با جان و دل برای بزرگوارانی چون شهید همدانی خواندم با جان و دل میخواهم برای تمام ایثارگران مدافع حرم بخوانم. من دوست دارم باز هم مانند اوایل پیروزی انقلاب کارهایی را در مناسبتهای مختلف بخوانم اما وقتی نهادی مانند وزارت ارشاد و رسانه ملی توجه چندانی به تولید آثار فاخر اینچنینی نمیکنند معلوم است که رسانهها و مردم فکر میکنند ما کمکار شدهایم.