کد خبر: ۳۴۴۳۰۸
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ/ 14 فروردین 95

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی: امروزه رسانه‌ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه  ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته  اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …

فرهنگ در رسانه
 *      *      *

ابتکار/دفاع جنتی از ۲ سال و نیم عملکرد خود در وزارت ارشاد


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با برشمردن چند برنامه شاخص که در طول مسئولیتش در این وزارتخانه اجرا شده است، از عملکرد خود در ۲ سال و نیم گذشته دفاع کرد.

به گزارش مهر، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش از ظهر دیروز یکشنبه ۲۲ فروردین در حاشیه همایش دانشجویی دانشکده خبر در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که از وی خواست ۵ اقدام مهم این وزارتخانه را در ۲ سال و نیم مسئولیتش در آن بیان کند، گفت: یکی از این موارد مربوط به اقتصاد فرهنگ و هنر است که ما در این زمینه قدم‌های بسیار خوبی برداشته‌ایم. اولاً صندوق اعتباری «هنر» را سامان دادیم به نحوی که به تدریج بتواند روی پای خودش بایستد و متکی به دولت نباشد و بتواند هنرمندان، نویسندگان و روزنامه‌نگاران بیشتری را تحت پوشش خودش دربیاورد. وی افزود: در همین راستا شرکت سرمایه‌گذاری توسعه هنر تاسیس شده که این شرکت در بورس هم قرار خواهد گرفت. سرمایه اولیه این شرکت حدود ۵۰۰ میلیارد تومان است و با استفاده از تسهیلات بانک‌ها و هولدینگ‌های بزرگ و افرادی که علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در حوزه فرهنگ و هنر بودند راه‌اندازی شده است. ما بحث اقتصاد خلاق را که متکی به فرهنگ است، ترویج داده‌ایم. بحث دوم عدالت فرهنگی است که در همین راستا سعی کرده‌ایم کارها را از پایتخت بیرون ببریم و به همه هنرمندان در سراسر کشور کمک کنیم تا در حوزه‌های مختلف مثل تئاتر و موسیقی رشد پیدا کنند. جنتی اضافه کرد: ما حداقل ۲۰ درصد اعتبارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که همیشه در تهران مصرف می‌شده، به استان‌ها بردیم و به این ترتیب به استان‌ها کمک می‌کنیم. در سال گذشته شاید ۱۰، ۱۵ نمایشگاه بزرگ کتاب در استان‌ها برگزار شد. این کارها در چارچوب بحث عدالت فرهنگی که من بر اساس آن از مجلس رای اعتماد گرفتم، اجرایی شده است. در حوزه سینما هم شما می‌دانید، وقتی ما آمدیم، خانه سینما بسته شده بود، ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی ما تعطیل بود و ما مشکلات زیادی در این قسمت داشتیم اما در طول این مدت تلاش زیادی صورت گرفت تا به سینماگران امید را برگردانیم. به گفته وزیر ارشاد، نتیجه بازگشت این امید را امسال در بخش سینما شاهد بوده‌ایم؛ در دوره اخیر جشنواره فیلم فجر، کاخ مردمی جشنواره تا ساعت ۲ و نیم بعد از نیمه شب هم سانس‌های فوق‌العاده داشت و یا در همین ایام عید نوروز تقریباً همه سینماهای ما مملو از جمعیت بود و تا ساعت ۵ صبح هم اکران داشتند و سینمایی مثل سینما آزادی فقط ۴۰ ساعت پشت سر هم فیلم پخش کرده است. در تهران سینماهای ما بالغ بر ۱۶ میلیارد تومان فروش داشتند این در حالی است که در سال گذشته این رقم ۳.۴ میلیارد تومان بود. وی درباره عملکرد ارشاد در حوزه تئاتر هم گفت: ما سال گذشته را سال تئاتر نامگذاری کردیم و کمک‌های زیادی هم به این حوزه انجام دادیم و از جمله چند سالن تئاتر شهر بازسازی شد و الان مورد استفاده قرار گرفته است. امسال هم در ادامه همان بحث سعی خواهیم کرد تئاتر را که نیازمند کمک بیشتری است، بیش از بقیه مورد حمایت قرار دهیم.

 

ابتکار/رییس پژوهشکده تاریخ هنر و اجرای دانشگاه پاریس 10؛


فرانسه تشنه شناخت سینما و تئاتر ایران است

نشست رسانه‌ای هفته پژوهشی «پرفورمنس ایرانی» ۲۲ فروردین‌ماه در تالار مولوی برگزار شد و طی آن درباره اهداف برگزاری این هفته پژوهشی صحبت شد.

به گزارش مهر، در ابتدای این نشست که با حضور کریستین بیه رئیس پژوهشکده تاریخ هنر و اجرای دانشگاه پاریس ۱۰، امیرحسین حریری رئیس تالار مولوی و ندا شاهرخی مدیر هنری موسسه فرهنگی و هنری فانوس برگزار شد، حریری با بیان اینکه مرکز تئاتر مولوی دوره‌ای پر فراز و نشیب را برای مقوله بازسازی پشت‌سر گذاشت، اظهار کرد: یکی از ماموریت‌های جدی این مرکز که خاستگاه تخصصی تئاتر دانشگاهی است، پرداختن به مقوله‌های آموزشی و پژوهشی است. وی ادامه داد: دانشگاه‌های ما در حوزه نظریه‌پردازی و کارهای پژوهشی زیاد کار می‌کنند ولی نقطه ضعف این کارها، فاصله بین تجربیات علمی و عملی است. یکی از اهداف ما در مرکز تئاتر مولوی این است که بتوانیم جنبه عملی فعالیت‌های پژوهشی و مقالات تخصصی در حوزه نظری را ارائه دهیم. رئیس تالار مولوی با اشاره به برگزاری هفته پژوهشی «پرفورمنس ایرانی» با رویکرد به ظرفیت‌های بالای نمایش‌های ایرانی به عنوان اولین قدم مرکز تئاتر مولوی در زمینه نزدیک شدن تجربیات علمی و عملی، یادآور شد: قصد داریم این برنامه را در سال‌های آینده نیز ادامه دهیم. در ادامه این نشست نیز ندا شاهرخی با اشاره به شکل‌گیری ایده برگزاری هفته پژوهشی «پرفورمنس ایرانی» با همکاری پژوهشکده تاریخ هنر و اجرای دانشکاه پاریس ۱۰ از یک سال و نیم پیش، اظهار کرد: در حوزه پرفورمنس و تعریف آن، همیشه مجادلاتی وجود دارد و خیلی از پرفورمنس‌هایی که اجرا می‌شوند، استاندارد نیستند. از این رو احساس نیاز کردیم که الآن وقت برگزاری این هفته پژوهشی است. مدیر هنری موسسه فرهنگی و هنری فانوس درباره برنامه‌های مدنظر در این هفته پژوهشی، توضیح داد: هفته پژوهشی «پرفورمنس ایرانی» از ساعت ۱۷:۳۰ روز دوشنبه ۲۳ فروردین‌ماه با ۶ سخنرانی از یاسمن خواجه‌ای، رحمت امینی، امیر راد، کریستین بیه و منصور براهیمی آغاز می‌شود. وی ادامه داد: قرار است در این روز پیام ویدئویی ریچارد شکنر که به عنوان پدر پرفورمنس آمریکا شناخته می‌شود خطاب به هفته پژوهش «پرفورمنس ایرانی» پخش شود. شاهرخی برگزاری مسترکلاس با موضوع بهره‌گیری از مفهوم پرفورمنس در آنالیز فعالیت‌های تئاتری را توسط کریستین بیه رئیس پژوهشکده تاریخ هنر و اجرای دانشگاه پاریس ۱۰ به عنوان یکی از برنامه‌های دومین روز هفته پژوهش «پرفورمنس ایرانی» نام برد و افزود: در این روز ۲ پرفورمنس «همشهری» و «بدون نام» نیز اجرا می‌شوند. روز چهارشنبه ۲۵ فروردین‌ماه نیز ۳ پرفورمنس اجرا می‌شود و روز پنجشنبه ۲۶ فروردین‌ماه نیز ویکتور تیمونیه از اساتید پژوهشکده تاریخ هنر و اجرای دانشگاه پاریس ۱۰ نیز کارگاهی را برگزار می‌کند و در مراسم اختتامیه این هفته پژوهشی نیز که ساعت ۲۰:۳۰ همان روز برگزار می‌شود، پرفورمنسی به طراحی تیمونیه اجرا می‌شود. کریستین بیه نیز در بخش دیگری از این نشست، به عنوان رئیس پژوهشکده تاریخ هنر و اجرای دانشگاه پاریس ۱۰ اظهار کرد: با هدف همکاری دانشجویان ایران و فرانسه این هفته پژوهشی برگزار می‌شود تا دانشجویان ۲ کشور بتوانند از طریق تئوری و عمل با هم همکاری کنند. من در مسترکلاس خود درباره روش‌های پرفورمنس در آمریکا، اروپا و فرانسه صحبت می‌کنم. در این هفته پژوهشی، بخش تجربه و بخش عملی کردن آن تجربه برای هر دو فرهنگ ایرانی و فرانسوی جالب است. وی با بیان اینکه پژوهشکده تاریخ هنر و دانشگاه پاریس ۱۰ برای تداوم برگزاری چنین برنامه‌هایی با مرکز تئاتر مولوی تمایل و آمادگی دارد، تاکید کرد: امروز در فرانسه اشتیاق و کنجکاوی برای شناخت ایران نه تنها در حوزه سینما بلکه در حوزه کار با دانشجویان بسیار زیاد است. حدود ۹ سال است که کارهای سینمای ایران به فرانسه می‌آیند ولی حالا اوج اکران فیلم‌های ایرانی در فرانسه است. هفته بعد نشستی درباره سینمای ایران در فرانسه دارم و امیدوارم در خصوص تئاتر ایران هم چنین روندی ایجاد شود. بیه اظهار امیدواری کرد که هنرمندان تئاتر ایران هم به پاریس بروند و این همکاری‌های فرهنگی و هنری تداوم پیدا کند. وی درباره جامعه هدف هفته پژوهشی «پرفورمنس ایرانی» توضیح داد: ابهامی در پرفورمنس وجود دارد که به ما آزادی می‌دهد. نمی‌توان به پرفورمنس بدون موسیقی، هنرهای تجسمی و نمایش فکر کرد زیرا پرفورمنس مقوله‌ای بینارشته‌ای است.

پرفورمنس راهی برای استفاده تئاتر سنتی در تئاتر معاصر است و عنصر اصلی و ارزشمند پرفورمنس تلفیقی بودن آن است. درهای مسترکلاس من بسته نیست و دانشجویان رشته‌های مختلف می‌توانند در آن حضور داشته باشند. امیرحسین حریری درباره برنامه‌ ریزی‌های مدنظر برای تداوم اهداف برگزاری هفته پژوهشی «پرفورمنس ایرانی» در طول سال، اظهار کرد: قطعا سعی می‌کنیم زمینه به اجرا رفتن تولیدات پرفورمنس ایران در فرانسه و همچنین تولیدات مشترک در این حوزه را به زودی فراهم کنیم.
 

ابتکار/وقتی هلی کوپتر دفتر رهبر انقلاب جایگزین بنز وزارت اطلاعات شد!


نقش رهبری در صدور مجوز «آژانس شیشه‌ای»

در روزهای اخیر و با انتشار اظهاراتی منسوب به ابراهیم حاتمی‌کیا که در آن درباره گرفت و گیرهای تولید «آژانس شیشه‌ای» و به‌خصوص دردسرهای دریافت پروانه ساختش سخن گفت، اظهارنظرهای مختلفی درباره این فیلم دهه هفتادی مطرح شد.

به گزارش نسیم آنلاین، ابراهیم حاتمی‌کیا که در بدو ارائه فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای» نتوانسته بود پروانه ساخت آن را بگیرد در این‌باره گفته است: در آن سال‌ها عزت‌الله ضرغامی معاون سینمایی وزیر ارشاد بود و بین من و او مشکلی به وجود آمده بود. به همین دلیل من سه ماه سینما را ترک کردم و در مغازه پدرم مشغول به کار شدم. در این سه ماه فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای» را بدون آنکه امیدی به تولیدش داشته باشم نوشتم. وی ادامه داده است: وقتی فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای» را می‌نوشتم، به هیچ عنوان امیدی به ساخته شدن آن نداشتم و همین باعث شد که در نوشتن فیلمنامه این فیلم خیلی راحت برخورد کنم و تنها هدفی که از نوشتن آن دنبال می‌کردم، زدن حرف‌های دلم بود و واکنشی به شرایط زمانه. این کارگردان افزوده است: فیلمنامه را به عطاءالله مهاجرانی معاون حقوقی رئیس‌جمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخه‌های آن را از بین ببرم چون معتقد بود چنین داستانی می‌تواند خطرساز باشد. اما جالب اینکه تولید این فیلم به دوران گذار دولت‌ها خورد و حبیب‌الله کاسه‌ساز مجوز تولید را امضا کرد. من «آژانس شیشه‌ای» را در زمان وزارت خود مهاجرانی ساختم!

روایت کاسه‌ساز از «آژانس»

اظهارات حاتمی‌کیا با واکنشی از سوی حبیب‌الله کاسه‌ساز مواجه شد. کاسه‌ساز که در سال‌های اخیر بیش از هر چیز به واسطه تولید دو قسمت اول سری «اخراجیها» شناخته می‌شود، با اشاره به اینکه برای صدور پروانه ساخت این فیلم کلی تهدید شده است روایتی را مطرح کرده که می‌تواند مکمل روایت حاتمی‌کیا باشد. کاسه‌ساز نوشته است: وقتی حاتمی‌کیا فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای» را برای دریافت مجوز پروانه ساخت به اداره نظارت ارشاد که بنده مدیرکل آن بودم فرستاد، همه اعضای شورا مخالفت کردند و من چون ابراهیم را می‌شناختم و از سال ۶۱ در سپاه فیلمسازی می‌کردیم، به او اعتماد کامل داشتم و مسئولیت مجوز پروانه ساخت را شخصا به عنوان مدیرکل به عهده گرفتم و مجوز ساخت را بدون نظر شورای پروانه ساخت امضاء کردم و تنها به یک جلسه با ابراهیم و تهیه‌کننده‌های فیلم اکتفا کردم که ابراهیم سکانس آخر را فکری برایش بکن و در چشمان ابراهیم اعتماد را حس کردم و مجوز را دادم. کاسه‌ساز ادامه داده است: هفته بعد بعضی از دوستان که فیلمنامه را خوانده بودند از بیرون از ارشاد به شدت مخالفت کردند و گفتند پوست تو را خواهیم کند؛ به فیلمنامه‌ای که جنگ مسلحانه علیه نظام است پروانه ساخت دادی. وی افزوده است: من هم گفتم به ابراهیم حاتمی‌کیا مجوز دادم و او بچه نظام و ولایت است و خیلی از بنده و شما دلسوزتر است و چه خوب شد «آژانس شیشه‌ای» در قلب خانواده شهدا و بچه‌های نظام و ولایتی ماندگار شد.

روایت سوم، کمک یک مقام عالیرتبه نظام برای مجوز گرفتن فیلم حاتمی‌کیا

اما ماجرایی که حاتمی‌کیا بحث درباره آن را آغاز کرده و کاسه‌ساز نیز کوشیده در متمم آن حرف‌هایی را مطرح کند یک سوی دیگر هم دارد و آن هم روایتی است که یکی از مدیران وقت معاونت سینمایی از نقش رهبر معظم انقلاب در صدور پروانه ساخت «آژانس شیشه‌ای»، مطرح می‌کند. به روایت این مدیر سینمایی، هم حاتمی‌کیا درست می‌گوید و هم کاسه‌ساز یعنی اداره نظارت زمان ضرغامی به دلیل ماهیت انتقادی فیلم علاقه‌ای به صدور پروانه ساخت آن نداشت و بعدتر هم که کاسه‌ساز پروانه ساخت را امضاء می‌کند، نه فقط به دلیل شناخت شخصی‌اش درباره حاتمی‌کیا که به دلیل نظر راهگشای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بوده است. اصل ماجرا این بود که اداره نظارت با پایان‌بندی فیلمنامه و فضای تاریک و تلخ حاکم بر متن مشکل داشت و دقیقا پایان‌بندی بود که راه را برای صدور پروانه ساخت سخت کرده بود؛ به‌خصوص حجم کدری که انتهای سناریو را پر کرده بود. حاتمی‌کیا بعد از نا امید شدن از اداره نظارت ارشاد، نامه‌ای به رهبری نگاشته و در آن از وضعیت پیش‌آمده گلایه می‌کند. رهبر معظم انقلاب نیز بعد از مطالعه فیلمنامه، به مضمون می‌گویند که «اگر همه درها بسته شود، در دفتر رهبری که بسته نمی‌شود.»

دقیقا همین جمله است که به تغییر پایان‌بندی فیلمنامه منجر شده و به جای بنز وزارت اطلاعات، این هلی‌کوپتر دفتر رهبری است که به سراغ حاج کاظم و رفیقش عباس می‌آید و شرایط عبور آنها از بحران را فراهم می‌کند. البته که به این ترتیب هم «آژانس شیشه‌ای» مجوز می‌گیرد و هم یک تفاوت عمده پیدا می‌کند با آثار جشنواره‌ای پسند سینمای ایران که همواره داستان را با تلخی وافر به پایان می‌رسانند.


اعتماد/گفت‌وگو با پريناز ايزديار، بازيگر سيمرغ گرفته «ابد و يك روز»


به جايزه و سيمرغ فكر نمي‌كردم/سعيد روستايي بارها فيلمنامه «ابد و يك روز» را بازنويسي كرده بود

    فرناز ميري/ «ابد و يك روز» نخستين فيلم بلند سينمايي سعيد روستايي، كارگردان جوان در آخرين دوره جشنواره فيلم فجر توانست نظر هيات داوران اين دوره از جشنواره را به خود جلب كند و ٩ سيمرغ بهترين كارگرداني و بهترين فيلم بخش نگاه نو، چهره‌پردازي، تدوين، نقش مكمل مرد، نقش اول زن، بهترين فيلمنامه، بهترين كارگرداني بخش سوداي سيمرغ و بهترين فيلم از نگاه مردم را به خود اختصاص دهد. اين فيلم در گروه نخست اكران نوروزي امسال نيز قرار داشت و تاكنون بيش از دو

و نيم ميليارد تومان فروخته و با استقبال مخاطبان نوروزي سينماها روبه‌رو شده است. داستان فيلم درباره زندگي خانواده‌اي پرجمعيت و فقير در يكي از محله‌هاي پايين شهر است كه علاوه بر فقر با اعتياد نيز دست‌و پنجه نرم مي‌كنند. يكي از پسرهاي خانواده مدام از كمپ ترك اعتياد فرار مي‌كند و پسر بزرگ خانواده نيز پيش‌تر اعتياد را ترك كرده است. سميه دختري درون‌گرا كه به نوعي سنگ‌صبور و دلسوز همه اعضاي خانواده است و سعي مي‌كند با فدا كردن خودش زندگي خانواده را نجات دهد؛ دختري كه قرار است با پسري افغان اما از نظر مالي موجه ازدواج كند. اما درون‌گرايي اين شخصيت تا پايان داستان هم نمي‌گذارد مخاطب از نيت واقعي او خبردار شود. فيلم با يك روايت اصلي

پيش مي‌رود و پربازيگر است. برخي از اين بازيگران مانند پيمان معادي يا پريناز ايزديار براي نخستين‌بار نقش متفاوتي را ايفا مي‌كنند. اغلب سكانس‌هاي فيلم بيانگر تنش دروني و بحران خانواده است. از همين روي سكانس‌ها، شلوغ و پربازيگر هستند. باتوجه به عنوان فيلم و پايان‌بندي آن مي‌توان حدس زد مشكلات خانواده همچنان ادامه مي‌يابد و اميد تغييري نيست. اما رويكرد منتقدان نسبت به «ابد و يك روز» متفاوت است. برخي از آن به عنوان فيلمي خوش‌ساخت و بي‌نقص ياد مي‌كنند كه بيانگر حقايق جامعه است و برخي از سياه‌نمايي فيلم و سوژه تكراري آن سخن مي‌گويند. از نگاه‌هاي متفاوت به فيلم كه بگذريم شايد مهم‌ترين ويژگي «ابد و يك روز» بازي‌هاي همسان و درخور توجه بازيگران فيلم بود كه به روايت فيلم كمك مي‌كرد. از همين روي گفت‌وگويي داشتيم با پريناز ايزديار، بازيگر نقش سميه در فيلم «ابد و يك روز» كه با بازي متفاوت خود در اين فيلم توانست سيمرغ بهترين بازيگر زن جشنواره فجر امسال را به خود اختصاص دهد. ايزديار متولد ۱۳۶۴ و بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون و فارغ‌التحصيل كارشناسي گرافيك است. در سال ۱۳۸۵ براي بازي در فيلم سينمايي «يك مرد، يك شهر» تست بازيگري داد و قبول شد. او با ايفاي نقش در تله‌فيلم «ماه در سايه» در سال ۱۳۸۸ به كارگرداني سعيد ابراهيمي‌فر، قدم به عرصه‌ تلويزيون گذاشت. او تجربه همكاري با كارگردان‌هايي چون فرزاد موتمن، مسعود آب‌پرور و عليرضا اميني را دارد. «پنج كيلومتر تا بهشت» نخستين سريال او بود كه در ماه رمضان پخش شد. بازي در فيلم‌هاي سينمايي «٣٦٠ درجه»، «اين سيب هم براي تو»، «خط ويژه» و «ورود آقايان ممنوع» و مجموعه‌هاي تلويزيوني «شهرزاد» (نمايش خانگي)، «زمانه»، «مثل يك كابوس» و «روبيك» (نمايش خانگي) و تئاتر «يه كليك كوچولو» و تعدادي تله فيلم در كارنامه كاري او به چشم مي‌خورد.

  مهم‌ترين مولفه فيلم سينمايي

« ابد و يك روز» جنبه اجتماعي آن است. فيلمي كه رويكرد اجتماعي دارد و به سراغ دغدغه‌هاي اجتماعي مانند فقر و اعتياد رفته است. براي شروع بحث مي‌خواهم بدانم به عنوان بازيگري كه نقش اول اين فيلم را بازي مي‌كرديد چه اندازه خودتان دغدغه‌هاي اجتماعي داريد و دغدغه‌هاي فيلم همسو با دغدغه‌هاي شما بود؟

 واقعيت اين است كه اين موضوعات و مسائل اجتماعي خيلي براي من مهم است و هميشه به چنين شرايط و خانواده‌هايي كه با اين مشكلات دست و پنجه نرم مي‌كنند،

 فكر مي‌كنم. از همين روي معتقدم بازي كردن در چنين فيلم‌هايي و بازتاب دادن اين مسائل و نشان دادن آن به مخاطب مي‌تواند موثر باشد؛ چراكه در واقعيت هم،‌چنين زندگي‌ها و شرايطي وجود دارد و زياد است.

 در فيلم «ابد و يك روز» نقش سميه با ويژگي‌هاي شخصيتي خاص خودش را بازي مي‌كرديد؟ دختري درون‌گرا كه نقش محوري در خانواده دارد و به نوعي رابط خواهرها و برادرها است. اما به سختي مي‌توان احساس واقعي او را كشف كرد و... براي نزديك شدن به اين شخصيت با چه چالش‌هايي روبه‌رو  بوديد؟

سعيد روستايي خيلي خوب در فيلمنامه تمامي شخصيت‌ها و از جمله شخصيت سميه را پرداخته بود. به نوعي همه شخصيت‌ها و پايه نقش‌ها آماده بودند. من به شخصه به عنوان بازيگر اين نقش چيزهايي را به آن اضافه كردم. روستايي كاملا مي‌دانست چه مي‌خواهد و با مشورت‌هايي كه با او داشتم در نهايت نقش سميه را ساخته و همان چيزي شد كه در فيلم مي‌بينيد. البته به‌طوركلي معتقدم يك بازيگر هرچه بيشتر بتواند شخصيتي كه قرار است نقش آن را بازي كند، درك كند، آن شخصيت در فيزيك بازيگر هم اتفاق مي‌افتد. من در ابتدا خيلي سعي كردم تا سميه را بفهمم تا بتوانم نقش او را بازي كنم. برخي خصوصيات و ويژگي‌هاي سميه و نوع زندگي او خيلي با پريناز متفاوت بود. براي مثال من هميشه خيلي صاف مي‌ايستم، چيزي كه در شخصيت سميه نمي‌بينيم. يا غذايي كه سميه مي‌خورد معمولا كم است و انرژي لازم او براي زندگي را تامين نمي‌كند. همان‌طور كه در فيلم هم مي‌بينيم كنسروهاي تاريخ مصرف گذشته مغازه را مي‌برند خانه تا خودشان مصرف كنند. همه اينها نشان مي‌دهد سميه زندگي نرمالي ندارد و من در نهايت سعي كردم اين ويژگي‌ها را در گفتار، لحن و رفتار سميه عملي كنم. البته بايد تاكيد كنم همه اينها نتيجه يك كار گروهي بود.

 فيلم «ابد و يك روز» فيلم پربازيگري است و برخي از چهره‌هاي مطرح سينما در آن حضور دارند. از طرفي باتوجه به نوع نقش شما تقريبا همه بازيگران ديگر نقش‌ها نيز به نوعي نقش مقابل شما

به حساب مي‌آمدند. در طول كار و ضبط فيلم آيا ديگر شخصيت‌ها يا بازيگران در رسيدن به نقش سميه شما را ياري كردند؟ اگر چنين بود، كدام‌يك از بازيگران نقش موثرتري     داشتند؟

خيلي زياد. نخست از اين نظر كه من چه اندازه به مسير نزديك‌تر بشوم و بعد در

بده بستان‌ها و لحظاتي كه بايد درست خلق مي‌شد من از همبازي‌هايم انرژي مي‌گرفتم. نقش سميه نقش كم‌ديالوگي بود و بيشتر با واكنش‌هايش به ديالوگ‌هاي ديگر شخصيت‌ها بازي مي‌كرد. نمي‌توانم بگويم كدام بازيگر يا شخصيت در رسيدن من به نقشم كمك كرد؛ چراكه همگي اين تاثير را داشتند. اما نويد محمدزاده به دليل ارتباط ويژه نقش سميه و محسن و نوع خواهر و برادري آنها در خيلي از بخش‌هاي قصه آن انرژي را به من مي‌داد. اما همه گروه حتي در سكانس‌ها و پلان‌هايي هم كه بازي نداشتيم پشت دوربين براي همديگر مي‌ايستاديم و سر تمرين‌ها حاضر مي‌شديم. البته نقش من به‌گونه‌اي بود كه در طول فيلمبرداري هر روز بايد در صحنه حاضر مي‌شدم و تعطيلي نداشتم. اما ديگر افراد گروه اگر كاري نداشتند باز هم مي‌آمدند تا ارتباط سرصحنه قطع نشود. همه مثل يك خانواده بوديم و هنوز هم همين‌طور است. حتي اگر ديگر آنها را نمي‌بينم اما حس من به پيمان و نويد همان حسي است كه نسبت به محسن و مرتضي در فيلم   داشتم.

  بازيگر جواني هستيد كه در نخستين فيلم بلند سينمايي يك كارگردان جوان حضور داشتيد. چه شد كه پذيرفتيد در اين فيلم حضور داشته باشيد و به سعيد روستايي اعتماد كرديد؟

پيش از همه فكر مي‌كنم سعيد روستايي خيلي به من اعتماد كرد و من از ابتدا، همين‌گونه به ماجرا نگاه مي‌كردم. طبق روال همه فيلم‌ها دستيار كارگردان به من زنگ زد و گفت‌وگويي با سعيد روستايي داشتم. روستايي نگراني‌هايي داشت و از نظر من اين مساله خيلي خوب بود. چون مي‌دانستم وسواسي نسبت به كار دارد و مي‌داند مي‌خواهد چه‌كاري انجام بدهد. نوع برخورد او با كارش حس خوبي به من مي‌داد وقتي مي‌ديدم كارش چه اندازه برايش مهم است. ابتدا سعيد روستايي فكر مي‌كرد شايد من براي اين نقش خيلي مناسب نباشم. اما من فيلمنامه را كه خواندم، خيلي مطمئن شدم مي‌خواهم در اين نقش بازي كنم؛ چراكه همه‌چيز با دقت و جزييات مشخص بود. معلوم بود روستايي بارها و بارها فيلمنامه را نوشته و بازنويسي كرده و از كنار هيچ چيز ساده نگذشته است. در نهايت با تست گريم بازي من براي اين نقش قطعي شد.

  بسياري از سكانس‌هاي فيلم خيلي شلوغ و پربازيگر است. به بيان ديگر سكانس‌هاي پرتنشي است كه در حقيقت تنش ميان اعضاي خانواده و مشكلات آنها را تصوير مي‌كرد. بازي  در اين سكانس‌ها چه چالش‌هايي را پيش روي شما مي‌گذاشت؟

فكر مي‌كنم در چنين كارهايي و سكانس‌هاي پربازيگر اگر هر كسي كارش را درست انجام بدهد كار تمام است. ما قبل از هر سكانس خيلي تمرين مي‌كرديم. اغلب ديالوگ‌ها زياد و ميزانسن‌ها شلوغ و پرحركت بود. در سكانسي كه محسن از مرتضي كتك مي‌خورد ضبط آن سكانس چهار روز زمان برد. تمرين‌هاي پيش از ضبط كه لحظه به لحظه سكانس را شامل مي‌شد به همه ما كمك كرد هر كدام كجا قرار بگيريم. همچنين هر روز كه ضبط تمام مي‌شد سكانس‌هاي روز بعد را دوباره تمرين مي‌كرديم تا هنگام ضبط مشكلي پيش نيايد.

  بازي در نقش‌هاي سخت را دوست داريد؟

دقيقا. بخش عمده جذابيت بازي در « ابد و يك روز» براي من همين بود.

 در سريال «شهرزاد» نقش شيرين را بازي مي‌كنيد كه بر خلاف نقش‌تان در «ابد و يك روز» شخصيتي برون‌گرا و جنجالي و البته نقش سختي است. اما سميه «ابد و يك روز» درون‌گرا و آرام است و تا آخرين لحظه نمي‌توان از تصميم او و برنامه‌اش باخبر شد. تفاوت بازي در اين نقش‌ها و دشواري‌هاي هر كدام از آنها براي شما چگونه   بود؟

هميشه دوست داشتم نقش اول فيلمي را بازي كنم. اما معمولا اين اتفاق نمي‌افتد؛ چراكه هميشه تعداد محدودي بازيگر اين فرصت را پيدا مي‌كردند تا در چنين نقش‌هايي حضور داشته باشند. البته من خودم از طرفداران آن بازيگران هستم. اما اين اتفاق كه نقشي چالش‌برانگيز را بازي كنم، رخ نمي‌داد. نقشي كه كمتر حرف مي‌زند. غيرقابل پيش‌بيني است و خيلي نمي‌توان احساس واقعي‌اش را دانست. در نهايت با بازي كردن در اين نقش (سميه) همان چيزي كه دوست داشتم اتفاق افتاد و از هر لحاظ از بازي در اين نقش لذت بردم. براي هرچه بيشتر نزديك شدن به نقش سميه سعي كردم ارتباطم با سميه قطع نشود. البته اين ارتباط قطع نمي‌شد چون همه روزها سركار بودم و حتي اغراق نكرده‌ام اگر بگويم هر شب تا صبح هم خواب سميه و ديگر شخصيت‌ها را مي‌ديدم و در حقيقت اين ارتباط در طول مدت ضبط كار نه با سميه و نه با بقيه نقش‌ها قطع نمي‌شد.

  شما براي بازي در اين نقش توانستيد سيمرغ بهترين بازيگر نقش اول زن را در سي‌و‌چهارمين دوره جشنواره فيلم فجر به خود اختصاص دهيد. وقتي كه نقش را پذيرفتيد يا در طول كار فكر مي‌كرديد بازي شما در اين فيلم بتواند نظر داوران جشنواره را به خود جلب كند؟ يا ساده‌تر بگويم سيمرغ گرفتن را براي خودتان پيش‌بيني   مي‌كرديد؟

نه هرگز. واقعيت اين است كه برخي دوستان سركار مي‌گفتند احتمالا كانديداي سيمرغ براي نقش اول زن مي‌شوم يا بعضي‌ها مي‌گفتند كه حدس مي‌زنند يا حس‌شان اين است كه امسال سيمرغ را بگيرم. اما واقعيت اين است كه سعي كردم اصلا به اين موضوع فكر نكنم و تلاش كردم ذهنم آن سمت نرود چون معتقد بودم به من آسيب مي‌زند و مانع پيشرفتم مي‌شود. اگر به جايزه فكر مي‌كردم و دغدغه جايزه را داشتم نمي‌توانستم روي نقشم تمركز كنم. از همين روي بحث آن را گذاشتم كنار و تا لحظه آخر هم فكرش را نمي‌كردم و حتي وقتي اسم من به عنوان برگزيده اعلام شد بازهم باورم نمي‌شد. فكر مي‌كنم از نحوه روي سن رفتن من هم معلوم بود!

 فكر مي‌كنيد گرفتن سيمرغ جشنواره فيلم فجر در روند بازيگري شما چه تاثيري دارد؟

بدون شك مي‌توان بگويم بازي در فيلم

« ابد و يك روز» روي روند بازيگري من تاثير دارد. اگر سيمرغي هم در كار نبود باز هم همان تاثير را داشت. به هرحال هر جايزه گرفتني با خودش مسووليت‌هايي به دنبال دارد. در حال حاضر با گرفتن سيمرغ احساس مسووليت بيشتري نسبت به خودم و مخاطبان مي‌كنم و سعي مي‌كنم در انتخاب نقش‌هايم عجله نكنم. سعي مي‌كنم نقش‌هايي كه انتخاب مي‌كنم متفاوت باشند. حالا در هر ژانري كه باشد به دقت سراغ نقش‌هاي چالش‌برانگيز مي‌روم.

 اگر به عقب باز گرديد چه چيزي به نقش‌تان اضافه يا كم مي‌كرديد؟ فكر مي‌كنيد همين بازي‌اي كه از شما ديديم بازهم به نمايش مي‌گذاشتيد يا تغييراتي اعمال مي‌كرديد؟ حتي در ارتباط با كليت فيلم چطور؟

در ارتباط با كليت فيلم من نمي‌توانم چيزي بگويم و نظري ندارم؛ چراكه نتيجه كار يك اتفاق گروهي بود. سعيد روستايي بهتر مي‌تواند بگويد اگر به عقب بازگردد چه چيزي را به فيلم اضافه يا كم مي‌كرد. البته فكر مي‌كنم بگويد باز هم نتيجه همين است كه اكنون مي‌بينيم. اما در ارتباط با خودم به‌طوركلي هر كاري كه از خودم مي‌بينيم و حتي در اين كار ايرادهايي در بازي مي‌بينيم، هميشه سعي مي‌كنم در كارهاي بعدي آن را جبران كنم.

  هميشه در ارتباط با هر فيلمي با دو گروه روبه‌رو هستيم عده‌اي كه فيلم را مي‌پسندند و عده‌اي كه نسبت به آن نقدهايي دارند. شما بازخوردها نسبت به اين فيلم را چطور ارزيابي مي‌كنيد و خودتان از مخاطبان فيلم چه واكنش‌هايي دريافت كرديد؟

خوشبختانه اتفاق خوب براي فيلم

« ابد و يك روز» اين بود كه هم نظر منتقدان و هم نظر تماشاگران عادي را به خود جلب كرد. البته نظر مردم به عنوان مخاطب فيلم هميشه خيلي مهم‌تر است. نظرهاي خوب و مثبتي از مخاطبان چه در فضاي مجازي و چه در اكران‌هاي عمومي جشنواره كه با حضور مخاطبان بود دريافت كردم. واكنش‌هاي زيادي از تماشاگران مي‌ديدم كه گاهي نمايش فيلم با تشويق‌هاي پياپي آنها همراه مي‌شد يا گاهي تحت تاثير فيلم قرار مي‌گرفتند و گريه مي‌كردند. به هر روي

هر كدام از اين واكنش‌ها بود به نوعي نشان مي‌داد مخاطب با فيلم   ارتباط برقرار كرده است.

  صحبتي درباره «ابد و يك روز» باقي مانده است كه بخواهيد بگوييد؟

هيچ‌وقت نمي‌دانم چنين تجربه‌اي دوباره تكرار مي‌شود يا خير. اما از صميم قلب آرزو مي‌كنم دوباره چنين موقعيتي پيش بيايد و با گروهي مانند عوامل توليد «ابد و يك روز» همكاري  داشته   باشم.

  و در آخر آيا در حال حاضر كار جديدي در دست انجام داريد؟

خير. در حال حاضر فقط براي چند فيلم سينمايي صحبت‌هايي داشته‌ام. اما هنوز هيچ‌كدام قطعي نشده است.

 
برش

  بدون شك بازي در فيلم «ابد و يك روز» روي روند بازيگري من تاثير دارداگر سيمرغي هم در كار نبود باز هم همان تاثير را داشت

  به هرحال هر جايزه گرفتني با خودش مسووليت‌هايي به دنبال دارد. در حال حاضر با گرفتن سيمرغ احساس مسووليت بيشتري نسبت به خودم و مخاطبان مي‌كنم

  در ارتباط با خودم به‌طوركلي هر كاري كه از خودم مي‌بينيم و حتي در اين كار ايرادهايي در بازي مي‌بينيم، هميشه سعي مي‌كنم در كارهاي بعدي آن را جبران كنم

  معتقدم بازي كردن در فيلم‌هاي اجتماعي و بازتاب دادن مشكلات اجتماعي به مخاطب مي‌تواند موثر باشد؛ چراكه در واقعيت هم‌چنين زندگي‌ها و شرايطي وجود دارد و زياد است


اعتماد/پيش‌بيني شركت‌كنندگان جشنواره فيلم كن ٢٠١٦


اصغر فرهادي يكي از مدعيان حضور در جشنواره كن

  بهار سرلك/   فهرست فيلم‌هاي شركت‌كننده در جشنواره فيلم كن يكي از محرمانه‌ترين فهرست‌ها است؛ اين فهرست متشكل از پديدآورندگان فيلم و چهره‌هاي مطرح هاليوودي است كه سينمادوستان سراسر جهان انتظار ديدن‌شان را در اين رويداد دارند.

مسوولان اين جشنواره تا به حال فيلم «كافه سوسايتي»، ساخته وودي آلن، با بازي جسي آيزنبرگ و كريستين استوارت را  به عنوان فيلم افتتاحيه اين جشنواره معرفي كرده‌اند.

تيري فريمو، رييس اين جشنواره روز پنجشنبه فهرست كامل شركت‌كننده‌هاي شصت‌ونهمين جشنواره فيلم كن را منتشر خواهد كرد. همچنين جورج ميلر نيز رياست هيات داوران بخش اصلي را بر عهده خواهد داشت. اين كارگردان استراليايي‌ سال گذشته با فيلم «مكس ديوانه: جاده خشم» در اين جشنواره شركت داشت.

در بازار داغ پيش‌بيني‌هاي روزنامه‌ها و رسانه‌هاي خارجي نام اصغر فرهادي در ميان مدعيان حضور در اين جشنواره آمده است. خبرگزاري فيلم ورايتي، ايندي‌واير، روزنامه انگليسي گاردين، روزنامه لس‌آنجلس‌تايمز پيش‌بيني كرده‌اند اصغر فرهادي با آخرين ساخته‌اش «فروشنده» در بخش اصلي اين جشنواره حضور خواهد داشت. اصغر فرهادي پيش از اين و در سال ٢٠١٣ با فيلم «گذشته» در اين جشنواره شركت كرد و جايزه بهترين بازيگر زن جشنواره كن نصيب برنيس بژو، بازيگر زن اين فيلم شد. همچنين اين فيلم جايزه كليساي جهاني جشنواره كن را به دست آورد.

حضور دو فيلم هاليوودي در فهرست شركت‌كنندگان امسال دور از انتظار نيست؛ فيلم «هيولاي پول» به كارگرداني جودي فاستر و با بازي جورج كلوني و فيلم «بي‌اف‌جي» ساخته استيون اسپيلبرگ كه براساس رماني نوشته «روالد دال» نوشته شده است.

فيلم «هيولاي پول» درباره مجري تلويزيوني (با بازي جورج كلوني) است كه يكي از بيننده‌هاي برنامه‌اش او را به گروگان مي‌گيرد. فاستر در طول حرفه سينمايي‌اش بارها در اين جشنواره حضور داشته است و آخرين تجربه كارگرداني‌اش «سگ‌آبي» با بازي «مل گيبسون»، در بخش جنبي جشنواره كن ٢٠١١ نمايش داده شد. اسپيلبرگ نيز با جشنواره كن غريبه نيست؛ او سال ٢٠١٣ رياست هيات داوران اين جشنواره را بر عهده داشت و فيلم «اينديانا جونز و قلمرو جمجمه بلورين» او سال ٢٠٠٨ در كن به نمايش درآمد.

شان پن ديگر بازيگر و كارگرداني است كه حضور او در اين جشنواره پيش‌بيني مي‌شود؛ احتمال مي‌رود اكران بين‌المللي آخرين ساخته پن «آخرين چهره» با بازي شارليز ترون، در اين جشنواره رقم بخورد. همچنين درام «عاشقي» به كارگرداني جف نيكولز و فيلم «پترسون» تازه‌ترين ساخته جيم‌ جارموش و با بازي آدام درايور مدعي حضور در اين جشنواره به شمار مي‌روند.

منتقدان جايگاه فيلم «دختر ناشناخته» ساخته ژان پي‌ير و لوك داردن با بازي بازيگر محبوب فرانسوي آدل آئنل را، در اين جشنواره تضمين مي‌كنند. اين برادران بلژيكي كه مجموع آثارشان استنادي است بر سختي زندگي طبقه كارگر، دو بار برنده نخل طلاي كن شده‌اند.

پيش‌بيني مي‌شود اوليويه آساياس نيز با فيلم «مشتري شخصي» روي فرش قرمز اين جشنواره قدم بگذارد. اين فيلم درباره جهان مد و با بازي كريستين استوارت است. اگر «مشتري شخصي» به اين جشنواره راه يابد، استوارت با دو فيلم  در اين جشنواره حضور خواهد داشت. آساياس نيز دو سال پيش با فيلم «ابرهاي سيلس ماريا» در بخش اصلي و سال ٢٠١٠ با فيلم «كارلوس» در بخش جنبي اين جشنواره شركت كرده بود. احتمالا پل ورهوفن نيز با فيلم «اِل» با بازي ايزابل هوپرت، در بخش اصلي اين جشنواره حضور خواهد داشت. اين فيلم نخستين ساخته ورهوفن پس از ساخت «غريزه اصلي» است. فيلم «جوليتا» تازه‌ترين ساخته پدرو آلمادوار و «Ma Loute» به كارگرداني برونو دومو در اين جشنواره شركت خواهند داشت.

نيكولاس ويندينگ رفن، كارگردان دانماركي نيز با فيلم «شيطان نئوني» كه در لس‌آنجلس فيلمبرداري شده، يكي از مدعيان حضور در جشنواره كن ٢٠١٦ است. دو فيلم بلند «تنها خدا مي‌بخشد» و «راندن» پيش از اين در جشنواره كن حضور داشتند كه فيلم نئو نوآر «راندن» برنده جايزه بهترين كارگردان شد.

جشنواره فيلم كن از ١١ تا ٢٢ ماه مه ‌در شهر كن برگزار خواهد شد.

 
ایران/کریستف رضاعی آهنگساز در گفت وگو با «ایران» مطرح کرد


موسیقی غربی ظرافت موسیقی ایرانی را ندارد

 نداسیجانی

فاصله دنیای تصویر با موسیقی اگرچه از هم دور است اما  در بسیاری از موارد می‌تواند پردازنده و مکمل همدیگر باشند؛  این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که توانسته مخاطب را به دنبال خود به بطن فیلم بکشاند حتی پس از ماه‌ها یا سال‌ها شنیدن آن قطعه موسیقی، می تواند تداعی کننده خاطرات فیلم باشد. موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» نیز از این مقوله  جدا نبوده تا جایی که از نگاه برخی مخاطبان، موسیقی این  فیلم توانسته موفق‌تر از فیلمنامه آن عمل کند. موضوعی که در ایران کمتر اتفاق افتاده است. در واقع در کشور ما موسیقی فیلم نتوانسته بخوبی جایگاه خود را باز کند؛ دلیل آن هم مشخص است، آهنگساز آخرین نفری است که در مورد او تصمیم‌گیری می‌شود.کریستف رضاعی آهنگساز موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» در سال گذشته توانست  علاوه بر موسیقی فیلم «کنعان» موفقیت بزرگی را نیز در کارنامه هنری خود ثبت کند. با او درباره اهمیت و جایگاه موسیقی فیلم و نگاهش به این موضوع گفت وگویی کرده ایم که متن کامل آن را در ادامه می خوانید...

 
در ابتدا بگویید چرا تصمیم گرفتید بعد از 14سال آلبوم موسیقی «سیر» را در قالب جشنواره موسیقی فجر روی صحنه ببرید ؟ آیا پیشتر این کار در ایران اجرا شده بود؟

خیر. این کنسرت نخستین اجرای صحنه‌ای آلبوم موسیقی «سیر» در ایران بود.البته پیش از این با گروه موسیقی «نور»، اجرا‌هایی در تالار وحدت داشته‌ام.

آلبوم «سیر»شامل 5 قطعه است  که به‌خاطر تعداد کم قطعات قابل اجرا نبود. هر کدام‌ از این قطعات شامل یک رنگ متفاوت است.  ترک اول «حضور» نام دارد که آنسامبلی از سه‌تار و طبلااست. دومین ترک «سیر»است که با یک سری اتفاقات الکترونیک روی سه‌تار و طبلا به اجرا در می‌آید.ترک سوم و چهارم «شورعشق» و «سوز و گداز» نام دارد که قطعه چهارم با یک گیتار و جاز فرانسوی ضبط شده است. ترک آخر نیز با جاز، درامز،کنترباس و سه تار و طبلا اجرا می‌شود. در واقع تمامی این 5 قطعه به غیر از سه تار و طبلا ساز مشترکی با هم ندارند بنابراین نمی‌توانستیم تنها برای 5 قطعه بلیت فروشی و کنسرتی برگزار کنیم. آلبوم «سیر» تنها یک آلبوم تصویری است که انصافاً وقتی منتشر شد استقبال بسیار خاصی کسب کرد. خود من به شخصه غیر از قطعه اول که آن را با ارکستر زهی تنظیم کرده بودم به هیچ وجه انتظار اجرای خوب  دیگر قطعات آن را نداشتم  البته همیشه در ذهنم بود که این کار انجام شود که خوشبختانه امسال به پیشنهاد برگزارکنندگان جشنواره فجر این کنسرت برگزار شد.

با توجه به سبک این آلبوم که به صورت تلفیقی است تعریف شما از موسیقی تلفیقی چیست؟ آیا آثاری که در ایران با این مضمون تولید می‌شود می‌توان عنوان موسیقی تلفیقی نامگذاری کرد؟ 

کلمه تلفیقی بسیار گنگ است. از نگاه من تلفیق اتفاقی است که در بین هنرمندان و سازهای آنها به‌وجود می‌آید به‌طور مثال آلبوم «سیر» تلفیقی است از سه‌تار، طبلا و سازهای دیگر آکوستیک یا الکترونیک؛ یعنی اتفاقی که خارج از موسیقی کلاسیک یا موسیقی ایرانی صورت می‌گیرد. درواقع موسیقی تلفیقی سبک نیست بلکه یک اتفاق لحظه‌ای یا فکر شده و دراز مدت بین هنرمندان یا سازهای آنها  است که در قرن 21 – 20 در حال اجرا است.

چشم‌انداز شما از موسیقی تلفیقی در ایران به چه صورت است؟

اصولاً من خیلی منفی فکر نمی‌کنم. به اعتقاد من همان طور که موسیقی یک هنر تجربی است موسیقی تلفیقی نیز باید تجربه شود و قطعاً اتفاقی که براساس تجربه شکل بگیرد نتیجه بهتری خواهد داشت. تنها چیزی که به نظر من در ایران یک مقدار با مشکل مواجه شده است شناخت از موسیقی غیر ایرانی است.در واقع ممکن است تلفیق در بخش موسیقی ایرانی بخوبی صورت گیرد اما در قسمتی که تم به سمت موسیقی غربی کشیده می‌شود در بسیاری از مواقع ضعف‌هایی وجود دارد. اما  در آلبوم «سیر» هر کدام از قطعات با بیان خود معرفی می‌شوند یعنی به هیچ وجه آقای مسعود شعاری  تفکرغربی را در نواختن خود وارد نکرده و کاملاً یک موسیقی شرقی و دستگاهی است. خود من هم  آن را به گونه‌ای تنظیم کرده ام که تنها صدای موسیقی ایرانی به گوش نرسد.

با توجه به تجربه شما، تلفیق موسیقی ایرانی و غربی چه بار مثبت و منفی خواهد داشت؟

به نظر من همیشه مثبت است حتی اگر هم این گفت‌وگو به بن‌بست برسد، حداقل این اتفاق باعث گم شدن و آشکار نبودن موسیقی ایرانی در سازهای غربی نخواهد بود. بنابراین وقتی به این نتیجه می‌رسیم که  ظرافت و عرفان در موسیقی ایرانی می‌تواند در مقابل موسیقی‌های دیگر شکننده‌تر باشد نیاز است یک تعداد موزیسین به حفظ و نگاهداری موسیقی ایرانی بپردازند. این اتفاق می‌تواند بحث و گفت‌و‌گویی باشد  ما بین کسانی که اعتقاد دارند نباید به ردیف موسیقی ایرانی دست برد و کسانی که می‌گویند چون سنت در حال تحول است،ردیف موسیقی ایرانی نیز باید تغییر پیدا کند.اما تصورمن از موسیقی سنتی، یک باغچه قدیمی با  گل‌های قدیمی است که نیاز به باغبانی دارد که دائماً به گل‌ها بپردازد به این علت که ممکن است روزی نسل این گل‌ها از بین برود اما این باغچه همیشه در اختیار مردم است.در واقع امروزه یک موزیسین می‌تواند بنابرسلیقه خود یکی از گل‌های این باغچه را بچیند اما اگر همه گل‌ها چیده شود دیگر باغچه‌ای وجود نخواهد داشت. پس می‌بایست افرادی چون باغبان برای حفاظت از موسیقی ایرانی حضور  داشته باشند.

اما بعد از انقلاب سبب شد موسیقی ایرانی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و حتی به آن پرداخته شود در حالی که امروزه موسیقی غربی توانسته بخوبی در ایران و در بین جوانان گرایش پیدا کند.

بنابراین بهتر است در هر مملکت قشرهنرمند به هنر موسیقی بیشتر بپردازند به این علت که این افراد نماینده تفکر اجتماع هستند.

موسیقی پاپ چطور؟

هر موسیقی جایگاه خودش را دارد یک تعداد از موسیقی‌ها برای تفریح و تعدادی دیگر می‌توانند پیام و نشانه‌ای از زمان یا اجتماع را با خود داشته باشند. موسیقی پاپ از نگاه من به مانند آب‌نباتی است که زیاد خوردن آن باعث بیماری می‌شود. البته امروزه موسیقی پاپ با 10 سال گذشته بسیار تفاوت دارد و  نگاه هنرمندان این سبک موسیقی به دنیا و اجتماع‌شان تغییر پیدا کرده است.

با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از شخصیت موسیقایی شما در فرانسه شکل گرفته است،  به نظر شما نگاه مردم درخارج از کشور به موسیقی ایرانی چگونه است ؟ خود شما به شخصه چقدر توانسته‌اید این موسیقی را در خارج از مرزها معرفی کنید؟

من پیش از انقلاب به دلایل خانوادگی ایران را ترک کردم و حدوداً 18-17 سال در فرانسه زندگی می‌کردم. در این مدت اقامتم درکنسرت‌های بسیاری چون استاد حسین علیزاده و آقای خلج  شرکت داشته ام. مردم اروپا نسبت به همه نوع موسیقی کنجکاو هستند البته موسیقی ایرانی در آنجا همیشه مخاطبان خود را داشته است. خاطرم است در دورانی که آقای ایرج صهبایی رهبری ارکستر سمفونیک تهران را برعهده داشتند طی مکاتبه‌ای که با ایشان داشتم اشاره کردند در ایران فرهنگ یا عادت کنسرت رفتن وجود ندارد در حالی که در اروپا فرهنگ یا تصمیم شرکت در کنسرت‌های موسیقی  به 500 سال پیش برمی‌گردد. یعنی به عنوان یک فرد غیر موزیسین تصمیم می‌گیرند برای پر کردن اوقات فراغت خود به سالن‌های تئاتر یا کنسرت بروند و این اتفاق قطعاً روی کنجکاوی یا شناخت موسیقی از طرف عام نیز  تأثیر دارد.

با توجه به اینکه ایران مهد شعر و ادبیات است؛ به نظر شما چرا در ایران این فرهنگ نهادینه نشده است؟

شاید یکی از علت‌ها این باشد که سیر موسیقی در ایران نسبت به اروپا بسیار متفاوت است. اتفاقاً یکی از دلایل فعالیت ما در موسیقی قرون وسطی در گروه موسیقی «نور» نقاط مشترک این نوع موسیقی با موسیقی ایرانی است. در قرن 15 -14 میلادی وقتی نت نویسی و چاپ در اروپا به تکامل رسید سبب شد برداشت دیگری از نوشتن موسیقی و نت پیدا کنیم. در غرب ساخت  موسیقی به مانند معماری یا ساختن ساختمانی در ذهن یا روی نقشه است. در اروپا آهنگسازی به مانند ایران از ابتدا به صورت شفاهی و دستگاهی انجام می‌گرفت اما بعد از تکامل یافتن به صورت دو صدایی یا چند صدایی به اجرا در آمد یعنی  بر روی جنس صدا بازی می‌کردند در صورتی که در ایران این‌گونه  نبوده است البته این مسأله را نباید ضعف موسیقی ایرانی قلمداد کرد. موسیقی ایرانی از همان ابتدا به صورت خیلی ساده و ارتباط سینه به سینه استاد به شاگرد آموزش داده می‌شد ناگفته نماند که این  کار بسیار مهم و از نقاط مثبت یادگیری موسیقی است به این دلیل که در آموزش استاد تنها تکنیک و فن یاد نمی‌دهد بلکه تفکر می‌آموزد. این امر باعث شد موسیقی ایرانی بیشتر بصورت افقی پرداخته شود تا عمودی.در واقع  ظرافت‌هایی که در موسیقی ایرانی وجود دارد در موسیقی اروپایی مشهود نیست بنابراین مردم اروپا بسیار علاقه مند هستند در مورد این موسیقی بیشتر بدانند حتی موسیقی ایرانی را دنبال می‌کنند.خود من شخصاً به غیر از گروه موسیقی «نور» که معرف موسیقی ایرانی به همراه  موسیقی قرون وسطی بود فعالیت دیگری نداشتم. در گروه موسیقی «نور» موسیقی اروپایی نیز نواخته می‌شود که ممکن است هم باعث آشنایی علاقمندان به این نوع موسیقی شود و هم اینکه صرفاً یک موسیقی اصیل ایرانی به گوش نمی‌رسد.

متأسفانه مشکل عمده اجرای موسیقی در ایران نبود سالن‌های استاندارد و مجهز هست!

بله. البته سالن‌های اجرای موسیقی در ایران چندان هم بی‌کیفیت نیستند. به‌طور مثال تالار رودکی و تالار وحدت سالن‌های خوبی برای اجرای موسیقی هستند خصوصاً تالاررودکی ولی به‌ علت ظرفیت کم، مخاطبان کمتری را درخود جای می‌دهند. من شخصاً معتقدم برخی از موسیقی‌ها نیاز به جمعیت بسیارندارد به‌طور مثال موسیقی سمفونیک، ارکسترال یا مجلسی مخاطبان خاص خود را  دارد شاید نیاز نباشد در یک سالن بزرگ به اجرا دربیاید.

در واقع  تالار وحدت  به گونه‌ای طراحی شده است که ارکستر بدون میکروفن بتواند صدادهی خوبی داشته باشد.اما متأسفانه امروزه بر این عادت شده ایم که صدا را بصورت تقویت شده و با میکروفن بشنویم در صورتی که ذات سازهای ایرانی این‌گونه تعریف نشده است. حتی  در کنسرت «سیر» با آنکه چندان تمایل نداشتم ولی مجبور بودیم کاررا با میکروفن و بصورت تقویت شده بشنویم. به این دلیل که ساز سه‌تار هیچ گاه نمی‌تواند در مقابل یک یا دو ویلون با آن تعداد جمعیت رقابت داشته باشد و نیاز به تقویت صدا بود. بنابراین بهتراست  برای شنیدن و دیدن یک موسیقی خوب،  فروش بلیت اولویت اول نباشد و به‌جای آنکه دو سانس برنامه در یک سالن 2 هزار نفری برگزار شود 10 سانس برای یک سالن 100 یا 200 نفری اجرای برنامه داشته باشد  چون صدای ساز بدون میکروفن بسیار متفاوت و لذتبخش تراست و طبیعتاً میکروفن جنس صدای ساز را تغییر می‌دهد و عادت خوبی نیست.

در صحبت‌های قبلی اشاره داشتید متأسفانه در ایران رفتن به کنسرت فرهنگ‌سازی نشده است، به نظر شما این اتفاق تنها در حوزه موسیقی وجود دارد یا اینکه با توجه به تجربه شما در سینما هم به همین صورت است؟

از نگاه من این اتفاق  بیشتردر موسیقی مشهود است. فیلم و سینما هنر جدیدی است و حدوداً به 100 سال گذشته بازمی‌گردد در صورتی که ادبیات، شعر، تئاتر و موسیقی از قدمت بالایی برخوردار هستند به همین دلیل هنرفیلم وسینما نمی‌تواند در مقابل این هنرها رقابت داشته باشد. در واقع سینما جایگاه خودش را دارد و هیچ گاه همسطح موسیقی و هنرهای تجسمی و ادبیات نخواهد بود حتی به نظر من بعد تفکرهنری سینما چندان به پای دیگرهنرها نرسیده و یک بعد تجاری دارد.

در این چند سال اخیر به ندرت پیش آمده موسیقی یک فیلم مخاطب بسیاری پیدا کند، به‌طوری که مخاطبان منتظر ورود موسیقی به بازار باشند. اما فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» درزمانی که اکران شد خود فیلم آنقدر پر فروغ نبود که موسیقی‌اش سر و صدا کرد تا جایی که بیشتر مخاطبان موسیقی این کار را خریداری کردند. به نظر شما  چرا این اتفاق افتاد؟

بله. خوشبختانه استقبال خوبی صورت گرفت. البته از نگاه من این توجه واستقبال به سبب سادگی موسیقی آن است اما این نکته را هم باید در نظر گرفت ساده‌ بودن موسیقی دلیل بر ضعیف بودن کار نیست بلکه سادگی گاهی اوقات سخت‌تر و پیچیده‌تراست و باعث جلب نظر مردم خواهد شد مانند  شعارهای راهپیمایی‌ یا نت‌هایی که در لالایی‌ها وجود دارد.

در موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» از آکوردهایی استفاده شده است  که می‌توان در موسیقی پاپ ایرانی یا  پاپ اروپایی آن را بخوبی حس کرد در واقع یک موسیقی بین‌المللی است که همه مردم دنیا یک حس مشترک به آن دارند و این اتقاق به جادوی موسیقی بر می‌گردد.

ناگفته نماند به دلیل خط داستانی این فیلم و به درخواست صفی یزدانیان؛ در این فیلم از لهجه گیلکی نیز استفاده شده است که اتفاقاً  این امر باعث جلب توجه بیشتر مردم شد.

به نظر شما  تأثیرموسیقی فیلم باید روی بیننده باشد یا مضمون فیلم؟

اگر هر دو اتفاق در کنارهم باشد بسیار خوب است.اما به عقیده من موسیقی فیلم باید درخدمت داستان، تصویر و خواسته کارگردان باشد البته هویت آهنگساز نیز در آن محفوظ بماند.

در واقع سینما انعکاس واقعیت است که موسیقی  باید چیزی خارج از واقعیت  به آن اضافه کند. بطور مثال وقتی به تماشای یک فیلم می‌رویم دلمان نمی‌خواهد اتفاقی که قبلاً برایمان افتاده دوباره تکرار شود و یا زمانی که عاشق هستیم و یا غم داریم. تمام این اتفاقات می‌تواند مسیر تفکر کارگردان را تغییر بدهد. با این تفاسیر می‌توان فیلمی را بدون موسیقی تصور کنیم اما نمی‌توانیم تصور کنیم فیلمی بدون صدا باشد. ولی زمانی اهمیت موسیقی حتی بیشتر از صدا است.

در هالیوود وقتی می‌خواهند فیلمی بسازند سریعاً با آهنگساز کار ارتباط برقرار می‌کنند اما در ایران به این صورت نیست و کار از همان ابتدا با آهنگساز هماهنگ نمی‌شود یا اینکه معمولاً ترجیح می‌دهند یک دو خطی بدهند و روی آن کار شود. نحوه کارکردن شما با کارگردان‌ها به چه صورت است؟

موضوعی که اشاره کردید کاملاً درست است اما به نظر من به کارگردان اثر نیز بستگی دارد. فیلم‌های ایرانی از نظر برداشت موزیکال بسیار به فیلم‌های اروپایی نزدیک هستند، اما در فیلم‌های امریکایی و هالیوود پیش از آنکه تصویر ساخته شود و بر اساس روندی که در موسیقی تعریف شده است  تصویر را خلق می‌کنند.

خود شما چطور! آیا فیلمنامه را می‌بینید و بعد شروع به ساخت موسیقی آن می‌کنید؟

خود من به شخصه علاقه‌مندم پیش از ساخت موسیقی فیلمنامه آن را بخوانم حتی بعد از گذشت 20 سال فعالیت در این زمینه دلم می خواهد فیلم را انتخاب کنم. البته در این زمینه نسبت به دیگر همکاران چندان فعال نیستم و شاید هم دلیل آن این باشد که همیشه کارگردانان من را انتخاب کرده‌اند نه من فیلم را؛ حتی اخیراً یکی- دو تا سناریو خواندم و با آنکه کارگردان بنامی بود اما نتوانستم با آن فیلم ارتباط برقرار کنم ولی دوست دارم سناریو را بخوانم با کارگردان در این مورد ساعت‌ها صحبت کنم چون موسیقی فیلم چیزی که است  گاهی اوقات باید برای آن زمان بیشتری در نظر گرفت.

پیش از این گفته بودید هربار که ارتباط فکری میان من و کارگردان به‌وجود آید سفارش کار را قبول می‌کردم. به نظر شما برای خلق یک موسیقی فیلم تنها داشتن یک ارتباط کفایت می‌کند یا موضوع فیلم و کارگردان نیز اولویت دارد؟

بله این موضوع  اهمیت بسیاری دارد به این علت که موسیقی فیلم با تفکرو داستان کارگردان تنیده می‌شود ودر واقع دیدگاه یک کارگردان است و باید وارد خواسته‌های کارگردان شویم. با توجه به اینکه هر کارگردان یک ایده‌ و دیدگاهی دارد کارساده‌ای نیست.

برای شما مهم است با کدام کارگردان همکاری داشته باشید؟

 خیر، حرف منطقی قابل پذیرش است ولی  می‌تواند کارگردان مطرحی باشد اما حرف غیر منطقی بگوید که یقیناً هم وجود دارد به این علت که صنف کارگردانان شناخت چندانی از موسیقی ندارند وتنها یک برداشت عامی است. به هر حال آهنگساز با موسیقی زندگی می‌کند  و این امر تأثیر بسیاری روی گوش و شنیداری او گذاشته است بنابراین بهتراست جسارت کنند و این مسئولیت را به آهنگساز بسپارند. البته امروزه ابزارهایی وجود دارد که بوسیله آن پیش از ساخت موسیقی کار اتود می‌شود اما ناگفته نماند این کار خطرات بسیاری دارد.ممکن است کارگردان اتود کار را در ابتدا بشنود و بر این نظر باشد که کار تمام شده‌ای است  در صورتی که وقتی آن قطعه  با سمپل الکترونیک ساخته و ضبط می‌شود چون با ساز واقعی است یقیناً ازنظر کیفیتی و حسی بهتر خواهد بود اما چون کارگردان موسیقی قبلی را شنیده این کار را نمی‌پذیرد.

 جایگاه موسیقی  فیلم در ایران در حال حاضر چگونه است؟ چرا موسیقی در فیلم چندان دیده و شنیده نمی‌شود؟

من معتقدم جایگاه موسیقی فیلم در ایران باید فرهنگسازی شود. موسیقی فیلم گاهی جزوی از فیلم است در پاره‌ای 70 درصد اثر دارد و بعضی اوقات نیز 20 درصد فیلم است به مانند بازیگری، دیالوگ‌ها یا... که ضعیف عمل می‌کنند.

چه پیشنهادی برای بهتر شدن موسیقی فیلم دارید؟

 به نظر من بهتر است جشنواره‌‌های موسیقی بخشی از جدول را به ارائه آثار نمایشی و یا گروه موسیقی فیلم اختصاص بدهند البته این موضوع باید پیشنهاد شود.این نکته را هم باید توجه داشت اتفاق‌هایی که در موسیقی به‌وجود می‌آید گاهی اوقات شنیده نمی‌شود اما دلیلی بر خوب نبودن آن نیست و یا بالعکس.

 برای تولید یک موسیقی فیلم چه عواملی مؤثراست؟

زمان برای من بسیار اهمیت دارد در واقع اگر بخواهم در ایران موسیقی فیلم بسازم زمان برای من در اولویت است. نداشتن زمان باعث می‌شود کار به صورت آزمون و خطا دیده شود یعنی یا کار موفقی خواهد بود  یا خیر.

موسیقی جزو کارهای اصلی شما است؟

هم بله وهم خیر(می‌خندند). درواقع موفقیت برسرفیلم «کنعان» و «در دنیای تو ساعت چند است» انگیزه بسیاری در من به‌وجود آورد به همین دلیل بیشتر علاقه‌مندم  در مورد قطعه‌های اکسترالی بنویسم که قابل اجرا باشد. به هرحال وقتی موسیقی فیلم می‌نویسیم درگیر این مسأله هستیم که این کار برای تصویر است یا غیر تصویر وکدامیک نزدیک به من است حتی گاهی اوقات با خود می‌گویم چقدر تصویری این کار زیبا خواهد شد!!

با توجه به اینکه درخارج از ایران با فرهنگی متفاوت موسیقایی فعالیت می‌کردید چطور می‌توانید با آثار سینمایی ارتباط برقرار کنید؟

 موسیقی یک زبان بین‌المللی است. اگردرموسیقی صفی یزدانیان در فیلم «دردنیای تو ساعت چند است» ساز ایرانی استفاده نشود شما متوجه نخواهید شد این موسیقی کدام کشور است و یا قطعه معروف «مرغ سحر» اگر در آن سوی مرزها هم مطرح شده ممکن بود جزو ترانه‌هایی باشد که آدم‌های دیگر هم آن را می‌خواندند و در آخر می‌گفتند این موسیقی از ایران آمده است.در واقع  موسیقی پارامتری است که می‌تواند تصویر یک واقعیت را به صورت یک بعد دیگرنمایش بدهند حتی می‌تواند با فیلم ارتباط داشته باشد اما با محیط نه. از نگاه من سینما همیشه یک بعد تخیلی دارد.در واقع رفتن من به یک سالن سینما برای دور شدن از زندگی روزمره‌ام است  یا اینکه یک لحظه در دنیای دیگر سیر کنم.

موسیقی ایرانی قابلیت جهانی شدن را دارد؟

بله.صد درصد موسیقی‌ هر مملکت قابلیت خودش را دارد.

چرا  سبک تنور در ایران چندان کاربرد ندارد؟

تنور سبک نیست توانایی یا مشخص آوازی یک خواننده است. در واقع بعضی افراد  با صدای باس به دنیا می‌آیند تعدادی دیگر با صدای تنور.تنورزیر ترین صدای مرد است، همانطوری که سوپرانو زیرترین صدای خانم است. اتفاقاً اکثریت خواننده‌های ایرانی تنور هستند.

به عنوان سؤال آخرچرا شهرت شما بیشتر در آهنگسازی‌است تا آواز؟

خوب شاید دلیل آن این باشد که  فعالیتم در آهنگسازی بیشتر بوده است،ضمن اینکه سبکی که  به آن علاقه‌مندم  ممکن است خیلی مردم پسند نباشد به هر حال در هر زمینه  نمی‌توان موفق بود. خدا را شکر می‌کنم که جایگاه کوچکی در دل مردم و ملت عزیز ایران پیدا کرده ام. امیدوارم باز بتوانم در خدمتشان باشم. چون بدون انعکاس مردم کار هنرمند نا تمام است.


ایران/سید عباس صالحی با اشاره به آمادگی شهر آفتاب برای برگزاری نمایشگاه کتاب: کتابخوان‌ها با نمایشگاه قهر نکنند


معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه تمامی امکانات و تسهیلات برای برگزاری بیست و نهمین نمایشگاه بین‌الملل کتاب فراهم شده، گفت: مترو نمایشگاه کتاب تا اواخر فروردین ماه جاری افتتاح می‌شود تا بازدیدکنندگان مشکلی برای تردد نداشته باشند. سید عباس صالحی در نشست هم اندیشی با اهالی رسانه برای برگزاری بیست و نهمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب در شهر آفتاب افزود: اهالی رسانه بیست و نهمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب را با توجه به اینکه این دوره از نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار می‌شود و مسافت نیز برای بازید از آن زیاد است، جدی بگیرند و کتابخوان‌ها با نمایشگاه قهر نکنند. صالحی افزود: همچنین امکاناتی فراهم شده تا ناشرانی که به هر دلیل سرمایه گذاری برای کتاب‌های قدیمی نمی‌کنند، امکان رایت این کتاب‌ها را در داخل نمایشگاه برای آنها به‌وجود آوریم. صالحی به دغدغه‌های جدی معاونت فرهنگی در بخش یارانه‌ها اشاره کرد و گفت: مصرف یارانه‌ای که به کمک صنعت نشر می‌آید باید بهینه باشد و در سال‌های گذشته بن‌های اهدایی و کاغذی حذف شد که با چالش‌های فراوانی همراه بود. بیست و نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از ١٥ تا ٢٥ اردیبهشت ماه 95 با حضور ناشران داخلی و خارجی در مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب برگزار می‌شود.

پیام صالحی به مناسبت درگذشت منوچهر ستوده

سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین با انتشار پیامی درگذشت استاد منوچهر ستوده ایران‌شناس و پژوهشگر برجسته را تسلیت گفت. در بخشی از متن پیام صالحی آمده است: «زمین خرسند است به درختانی که سرسبز و پایدار چونان سرو، راست‌قامت و استوار ستون‌های علم و فرهنگ شده‌اند بر سرای روزگار. استاد ارجمند و فقید دکتر منوچهر ستوده از جمله درختانی هستند که سایه‌شان تا همیشه مستدام خواهد بود به یمن تلاش‌های فرهنگی شان در طول زندگی. درگذشت ایشان برای اهل فرهنگ مایه تأثر و تألم است. فقدانشان را به خانواده محترم، دوستداران و علاقه‌مندان این استاد ارجمند تسلیت می گویم.»

 
جوان/انتقال موزه هنر‌هاي معاصر، واقعيت يا شايعه؟


از رودكي تا جنتی همه تكذيب مي‌كنند

انتقال موزه‌هاي معاصر به بنياد رودكي تكذيب شد تا به‌رغم انتشار نامه‌هاي اداري درباره واگذاري اين موزه به رودكي، اين موزه همچنان زيرمجموعه معاونت هنري باقي بماند.

نویسنده : محمدصادق عابديني

وزارت ارشاد با انتشار بيانيه‌اي واگذاري موزه هنرهاي معاصر را تكذيب كرد. در بيانيه آمده است: «وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي در تاريخ ٢١ / ١٢ / ١٣٩٤ با واگذاري مديريت موزه هنرهاي معاصر به بخش غيردولتي از جمله بنياد فرهنگي - هنري رودكي، مخالفت و بر استمرار مديريت آن توسط وزارت متبوع تأكيد كرد و به همين دليل واگذاري مديريت موزه يادشده به‌طور كامل از برنامه دستور جلسات كميته خارج شده است.»

موزه هنرهاي معاصر بيشتر از اينكه يك موزه عادي مانند بيش از 50 موزه شهر تهران باشد، يك خزانه بزرگ از اموال با ارزش هنري است كه مي‌تواند هر مجموعه‌دار و موزه خارجي را وسوسه كند.

پيش از اين ارزش مالي اموال اين موزه 2 و نيم ميليارد دلار ارزش‌گذاري شده بود كه تنها يك تابلو متعلق به جكسون پولاك نقاش امريكايي با 250 ميليون دلار گران‌ترين اثر هنري ايران در ميان آن اموال وجود دارد. انتقال اين موزه به بنياد رودكي موزه هنرهاي معاصر را با چالشي روبه‌رو كرد كه در نهايت با ورود وزير ارشاد همه چيز خاتمه پيدا كرد.

   

اين موزه با ارزش و بي سر و صدا

موزه هنرهاي معاصر آخرين موزه‌اي بود كه قبل از انقلاب افتتاح شد. در سال 56 موزه‌اي در حاشيه پارك لاله كه آن زمان‌ها پارك فرح ناميده مي‌شد، افتتاح شد كه آثار آن با نظر فرح پهلوي و توسط تيمي كه وي تشكيل داده بود از ايران و ساير نقاط جهان خريداري شده بود، آثاري كه برخي از آنها به دليل مغايرت با فرهنگ اسلامي بيش از چهار دهه است كه از انبار خارج نشده‌اند.

اين موزه براي علاقه‌مندان به هنرهاي تجسمي نامي آشنا است، اما در مقابل نام و شهرتي كه موزه‌هايي مانند ايران باستان در افكار عمومي دارند، اين موزه تقريباً كم سر و صدا است. مگر اينكه خبري يا شايعه‌اي به وجود آيد تا موزه هنرهاي معاصر سر زبان‌ها بيفتد.

همين چند سال پيش بود كه گمرگ تابلوي جكسون پولاك را كه بعد از نمايش در خارج از كشور به ايران بازگشته بود، گرو گرفت تا موزه هنرهاي معاصر بدهي‌اش را به گمرگ بپردازد و اين موزه به تقلا افتاد تا با ارزش‌ترين داشته گنجينه‌اش را كه در معرض تخريب قرار داشت، نجات دهد. در آن زمان با اعلام ميزان ارزش اين تابلو كه از نظر كارشناسي 250ميليون دلار قيمت گذاري شده بود، توجه افكار عمومي به ارزش دارايي‌هاي موزه هنرهاي معاصر جلب شد.


افشاگري يك سايت، پيگيري‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي

انتشار نامه‌هاي اداري با سربرگ وزارت ارشاد مبني بر واگذاري موزه هنرهاي معاصر به بنياد رودكي آن هم با ترك تشريفات، از طريق يك سايت خبري، خبر از انتقال بي سر و صداي موزه هنري‌هاي معاصر داشت. اين نامه‌ها وقتي جالب‌تر شدند كه مجيد ملانوروزي، مدير كل هنرهاي تجسمي و سرپرست موزه هنرهاي معاصر خبر انتقال موزه را تكذيب و خود را بي‌اطلاع معرفي كرد، اما مخاطب يكي از نامه‌ها كه تاريخش به زمستان سال گذشته باز مي‌گشت، شخص ملانوروزي است!

انتشار اين نامه‌هاي افشاگرانه و اينكه وزارت ارشاد بدون سر و صدا دنبال چنين اقدامي بوده است، واكنش‌هاي زيادي را در شبكه‌هاي اجتماعي به همراه داشت. هنرمندان تجسمي نيز ابراز نگراني كردند و در نهايت با دعوت هنرمندان تجمع‌هاي خودجوشي مقابل موزه هنرهاي تجسمي شكل گرفت. مردم نگران انتقال موزه و خواستار حفظ آن شدند. البته در ميان چهره‌هاي حاضر در تجمع مقابل موزه هنرهاي معاصر، چهره‌هاي زيادي نيز بودند كه حضورشان در تجمع صرفاً به خاطر جوي بود كه در شبكه‌هاي اجتماعي به راه افتاده بود و انتظار اينكه آن افراد تمايلي به موضوعات فرهنگي داشته باشند، كمي بيش از اندازه اغراق‌آميز به نظر مي‌رسيد.

ملانوروزي نيز با حضور در تجمع مردمي طي سخناني واگذاري موزه هنرهاي معاصر را امري اداري و عادي جلوه داد كه اعتراض حضار را در‌پي داشت.

 از فرياد‌هاي معترضان مشخص بود آنها نسبت به سرنوشت گنجينه موزه هنرهاي معاصر نگران بودند. در اين داستان قديمي مبادله يك اثر موزه با چند برگ از شاهنامه شاه طهماسب باز هم خبرساز شد. در سال 73 و بدون سر و صدا تابلوي زن شماره 3 اثر ويليام دكونينگ با 118 برگ از شاهنامه شاه طهماسب مبادله شد. يك منبع آگاه در اين باره به «جوان» گفت: «در آن سال موزه پول لازم براي خريد شاهنامه را داشت، اما تصميم گرفتند مبادله انجام دهند.

 اثر دكونينگ قابل نمايش عمومي نبود. مي‌شود گفت در اين مبادله ما نه سود كرديم و نه زيان، البته مي‌شد شاهنامه را خريد.» البته سال‌ها است كه ديگر موزه هنر‌هاي معاصر اقدام به خريد آثار نمي‌كند و تنها در چند مورد مانند اهداي 52 اثر توسط هنرمندان مكزيكي يا آثاري كه دو هنرمند آلماني به اين مجموعه هديه داده‌اند، آثار خارجي شاخصي به اين مجموعه افزوده نشده است. يك هموطن ايراني مقيم خارج از كشور نيز يكي از تابلو‌هاي ژرژ براك، هنرمند فرانسوي را به موزه هديه كرده است.

  
رودكي و ارشاد تكذيب مي‌كنند

بنياد رودكي به صورت هيئت امنايي اداره مي‌شود و رئيس هيئت امناي آن وزير ارشاد است. این بنیاد مجموعه فرهنگي برج آزادي و مجموعه تالار‌هاي وحدت را در اختيار دارد. رودکی بازوي اجرايي معاونت هنري به شمار مي‌رود. از سوي ديگر نيز موزه هنرهاي معاصر زير مجموعه معاونت هنري وزارت ارشاد است و مديريت آن معمولاً بر عهده مدير كل هنرهاي تجسمي ارشاد است كه با پيشنهاد معاون هنري توسط وزير ارشاد انتخاب مي‌شود.

بعد از واكنش افكار عمومي نسبت به واگذاري موزه هنرهاي معاصر، وزارت ارشاد اين موضوع را تكذيب كرد. حسن عميدي، مدير روابط عمومي بنياد رودكي در گفت و گو با «جوان» انتقال موزه هنرهاي معاصر به رودكي را تكذيب كرد و آن را شيطنت و شايعه‌اي مي‌داند كه در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شده است. عميدي درباره نامه‌هاي وزارت ارشاد نيز مي‌گويد: آن نامه‌ها صرفاً جهت كارشناسي بوده و قرار نبوده است انتقالي صورت بگيرد.

مدير روابط عمومي بنياد رودكي در پايان موضوع بركناري بهرام جمالي، مدير عامل فعلي بنياد رودكي و جايگزيني اكبر تشكري‌نيا، مدير عامل سابق شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران را صرفاً گمانه‌زني دانست و احتمال وقوع اين جابه‌جايي را تكذيب كرد.

با وجود تكذيب وزارت ارشاد و بنياد رودكي، آن گونه كه از سخنان ملانوروزي مشخص است و در اطلاعيه ارشاد نيز به آن اشاره شده، واگذاري موزه هنرهاي معاصر در يك روند اداري قرار گرفته است و تا حد زيادي نيز دنبال شده بود و آنچه در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شده شايعه نبوده بلكه خبر تا حد زيادي صحت داشته، اما زمان انتشار آن كمي بعد از مخالفت وزير با انتقال بوده است.

 
جوان/2 هزار بسيجي در مرقد امام(ره) با آرمان‌هاي انقلاب تجديد ميثاق مي‌كنند


نگاه مسئله‌محور بسيج به دغدغه‌هاي فرهنگي رهبر انقلاب

رئيس بسيج هنرمندان نگاه مسئله‌محور اين سازمان نسبت به دغدغه‌هاي فرهنگي مقام معظم رهبري را از اولويت‌هاي سال 95 بسيج عنوان كرد.

نویسنده : محمدصادق عابديني

دكتر غلامرضا منتظري، در نشست اعلام برنامه‌هاي همايش دو هزار نفري هنرمندان بسيجي در مرقد امام خميني(ره) به تشريح اولويت‌ها و برنامه‌هاي بسيج هنرمندان در سال 95 پرداخت و محورهاي فعاليت‌هاي اين سازمان را تبيين كرد. منتظري با اشاره به گردهمايي هنرمندان بسيجي گفت: از هنرمندان استان‌هاي البرز و تهران دعوت به عمل آمده تا در اين همايش حضور داشته باشند. همچنين در يك فراخوان عمومي از تمامي مسئولان نهاد‌هاي فرهنگي و هنري از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي و حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي دعوت شده تا در اين برنامه حضور پيدا كنند. وي تجديد عهد هنرمندان با آرمان‌هاي حضرت امام و رهنمود‌هاي مقام معظم رهبري در روزهاي آغازين سال 95 و نمايش عمل به ولايتمداري، تقويت پيوندهاي عاطفي ميان هنرمندان بسيجي، تجليل از خانواده شهيد شاخص سال 95 شهيد مجيد بهرامي، برگزاري مراسم شعرخواني و مداحي را از جمله برنامه‌هاي اين همايش عنوان و تأكيد كرد: در ابتداي اين مراسم با سخنراني سردار نقدي فرمانده سازمان بسيج مستضعفين، سياست‌هاي بسيج هنرمندان در سال 95 تبيين و ترسيم مي‌شود. در ادامه اين نشست، دكتر منتظري محورهاي اصلي سازمان بسيج هنرمندان در سال 95 را تشريح كرد و گفت: آموزش و كادر سازي هنرمندان در تراز انقلاب اسلامي كه مورد تأكيد مقام معظم رهبري است، نگاه مسئله محور به دغدغه‌هاي فرهنگي مقام معظم رهبري، برگزاري اولين جشنواره فرهنگي هنري با محوريت نامه مقام معظم رهبري به جوانان غربي كه در مقياس بين‌المللي برگزار مي‌شود و جشنواره سبك زندگي ايراني – اسلامي در مقياس ملي كه در مشهد مقدس برگزار خواهد شد، از برنامه‌هاي بسيج هنرمندان در امسال خواهد بود. وي ادامه داد: اولين نمايشگاه هنرمندان مسلمان، اولين نمايشگاه «اقتصاد مقاومتي، كار، تلاش، خودكفايي»، فراخوان اولين مدل مفهومي شادمانه‌ها در سال 95، اولين جشنواره هنري اقوام ايران زمين و اولين كنگره شهداي صنايع دستي در استمرار كنگره‌هاي پيشين شهداي هنرمند از ديگر برنامه‌هاي امسال بسيج هنرمندان است. رئيس سازمان بسيج هنرمندان با بيان اينكه در كشور 90 هزار بسيجي هنرمند وجود دارند، گفت: تكميل بانك اطلاعات هنرمندان شهيد، توليد و انتشار آثار به جاي‌مانده از هنرمندان شهيد در قالب كتاب، فيلم و موسيقي، برگزاري گفتمان‌هاي علمي و فرهنگي را از برنامه‌هاي پيش روي سازمان بسيج هنرمندان است. همايش دو هزار نفري هنرمندان بسيجي صبح سه‌شنبه (24 فروردين ماه) از ساعت 10:30 تا 12 در حرم مطهر امام راحل (ره) برگزار خواهد شد.

 
جوان/راستي چرا جز فيلم‌هاي دغدغه‌مند بقيه از اكران دانشگاهي فراري‌اند؟


سينما و دانشگاه از هم مي‌ترسند خيلي!

بعد از اتمام كلاس كه سرم از بزن‌بزن مواد حقوقي و كلمات قلمبه سلمبه استاد محترم سوت مي‌كشيد سري به فلان انجمن فرهنگي دانشگاه زدم بلكه هوايي به سرم بخورد.

نویسنده : محسن غلامي(قلعه سيدي)

بعد از اتمام كلاس كه سرم از بزن‌بزن مواد حقوقي و كلمات قلمبه سلمبه استاد محترم سوت مي‌كشيد سري به فلان انجمن فرهنگي دانشگاه زدم بلكه هوايي به سرم بخورد. بچه‌ها انگار خيالاتي داشتند و برنامه جديد به مخشان خطور كرده بود، مثلاً اكران فيلم در دانشگاه. خب ايده تكراري ولي به روزي است، البته به شرطي كه بتواني همه را راضي كني. منظورم آقاي رئيس و فيلمساز و دانشجو و ... است. بعد از كلي بحث، به نتيجه رسيديم كه نظرخواهي كنيم. خب آقا و خانم دانشجو نظرت چيست؟ پس اتيكت سؤال را روي تابلوی اعلانات چسبانديم. اين وسط هركسي آمد از دختر و پسر ايده‌اي داشت و نظري. به‌ويژه الان كه بازار همهمه فيلم و سينما رفتن هم داغ است. هركسي براي خودش سازي مي‌زد حالا چرا؟  چند سكانس به عقب برگرديم. كمي خودسانسوري كه جديداً سينمايي‌ها دچارش شده‌اند، يقه ما را هم گرفت كه چه فيلمي و چه كارگردان و بازيگري را به دانشگاه بياوريم كه احياناً با اين كار فرهنگي، كارمان به كميته انضباطي نكشد!

سكانس اول؛ واي كه اگر رئيس دوباره رضايت ندهد

بالاخره رئيس دانشگاه مي‌ترسد خيلي هم. اين را سابقه نشان داده؛ از اين بابت كه مبادا فيلمي اكران شود كه به قول برخي، صحنه‌دار باشد! گناه دارد بنده خدا بالاخره آخرين فيلمي كه ديده احتمالاً الستون و ولستون بوده كه از تلويزيون پخش شده نه حتي سينما. شما به حساب اين بگذاريد كه وقت سر خاراندن ندارد چه برسد به سينما رفتن، واقعاً.

البته هول و ولاي اين را هم دارد كه نكند بازيگر و فيلمسازي به دانشگاه بيايد كه فضاي درس و مشق ما را با فشن‌شو و چه مي‌دانم سواحل فلان كشوري كه من نرفته‌ام و اينها، اشتباهي گرفته باشد. يكهو ديدي ناغافل گشت ارشاد هم ريخت. به‌خدا اين يكي را ديگر رئيس‌جان حق دارد كه نگران باشد. برد پيت و آنجلينا جولي هم مي‌توانند لباس عروسي‍شان را از روي بعضي بازيگران ما بدوزند.

سكانس دوم و سوم باهم؛ جوزدگي توأم هنرمند و دانشجو

مثال بزنم از همين اكران‌هاي دانشگاهي كه پارسال دعوت كرديم؛ دمشان گرم بعد از كلي قربان‌صدقه آقاي كارگردان فيلم و اينكه فيلم بدتركيبت را نقد جدي نمي‌كنيم، بالاخره عوامل فلان فيلم آمدند ولي نفهميديم بازار شوي لباس بود يا سلفي‌گرفتن دانشجوها. خب تو ديگر چرا همكلاسي؟!

پس به گرفتاري ديگري رسيديم كه جوگيري همكلاسي و رفقاي دانشگاه باشد. نه همه البته ولي خب برخي اينقدر از فيلمِ نديده تعريف كردند كه نشد يك نشست درست و حسابي بگذاريم و به فيلمساز بگوييم كه اخوي نساز! دست روي سوژه بكر نگذار حداقل تويي كه بلد نيستي، بيخيال شو. ولي همان تركيب «نگراني رئيس و كلاس مدلينگ فلاني و جوگيري بغلي» كاسه كوزه را روي سر برنامه فرهنگي ما خُرد كرد. تا ما باشيم ديگر از اين برنامه‌ها نگذاريم! اين مطلب را كمي خودماني ولي واقعي نوشتم تا تأكيد كنم كه فيلمساز براي دو كلمه حرف حساب شنيدن، بايد پاي درد دل همه بنشيند. از تمجيد و خودشيريني دخترخاله و پسرخاله درباره فيلمش فرار كند اتفاقاً.

دوكلمه جدي و حرف حساب

فيلم خوب چيزي نيست جز جذب كردن اكثريت از مخاطب عام گرفته تا خواصي كه مثالش همين دانشگاهي‌ها باشند. حداقل فيلمساز زورش را بزند كه به اين جور فضاها وارد شود البته اگر ترس را كنار بگذارند. رضايتمندي كه صرفاً فروش نيست چون به صرف پرشدن چند صندلي سينما هيچ فيلمي مدعي استاندارد در ساخت و محتوا نمي‌تواند باشد. متأسفم كه بگويم جز فيلم‌هايي كه دغدغه دارند بقيه از اين فضاها مي‌ترسند؛ چون خودشان مي‌دانند چه ساخته‌اند! اينكه هر از گاهي صدايي از اكران دانشگاهي مي‌شنويد، بدانيد كه با هزار بدبختي فرصتش جور مي‌شود. از فيلمسازي كه نه جرئت دارد نه دغدغه، چه توقعي داريم كه از مدير آكادميك داشته باشيم كه سال به سال فيلم نمي‌بيند، تئاتر نمي‌رود و شايد از مطالعه فقط روزنامه‌خواني را بلد باشد. فيلم مثال است وگرنه تا بخواهي مي‌شود كار فرهنگي كرد، ولي متأسفانه برخي فقط نشسته‌اند و منتظرند تا مثلاً شخص اول مملكت از وضع فرهنگي ناله كند تا اين دوستان نيز فقط شعار بدهند، اما دريغ از يك اقدام فرهنگي. اين را نيز مي‌دانيم كه ما كاره‌اي نيستيم جز چند كلمه‌اي كه بلديم بنويسيم، خواستي گوش كن، خواستي هم نه!


حمایت/اینترنت و شبکه‌ای به هم پیوسته از فرهنگ جوامع


فضای مجازی چه بر سر ارزش‌های جوامع آورده است ؟


در دسترس بودن اینترنت، فرا مکان و فرازمان بودن آن، موجب شکل‌گیری شیوه جدیدی از تعاملات نسبت به گذشته شده و‌ این مسئله ضعف خانواده‌ها در کنترل این رسانه فرزندان را در پی داشته است. در گزارش زیر فرماندهی امنیت سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (گرداب) به واکاوی این پدیده است:

با مرور تاریخچه اینترنت و فضای مجازی متوجه خواهیم شد، دنیای مجازی تغییرات و دگرگونی‌های زیادی را به خود دیده است. در ابتدا مصرف‌ اینترنتی اهدافی نظامی‌ داشت ولی به‌تدریج زمینه سرگرمی ‌و تجاری پیدا کرد. درگذر زمان ماهیت مصرفی فضای مجازی تغییر کرد و‌ این فنّاوری نوظهور خود را در قامت یک صنعت به جهان معرفی کرد.

 خانواده و فنّاوری

خانواده اولین، مهم‌ترین و بنیادین‌ترین نهاد اجتماعی است. همیشه مهم‌ترین تغییرات به وجود آمده در ساختار‌های جامعه ابتدا از نهاد خانواده شروع‌شده است. دنیای امروز که تحت تأثیر تئوری «جهانی‌شدن» قرارگرفته است، دچار تناقضی بزرگ در مواجه با آموزه‌های خانوادگی و بومی افراد جوامع اصیل است. در این بین فضای مجازی به دلیل عمق نفوذی که در جوامع دارد تأثیر بسزایی در این فرآیند‌ ایفا می‌کند.

 درواقع آن چیزی‌هایی که از اخلاق خانوادگی، حیا، حریم خصوصی، آموزه‌های سنتی و آداب‌ورسوم فرهنگی در خانواده برای افراد تعریف و بازتولید می‌شود با دنیای بی‌زمان و بی‌مکان افراد کاملاً در تناقض است.‌ این دوراهی یکی از مباحث حوزه خطرات مواجهه با ‌اینترنت یعنی کم‌رنگ شدن بسیاری از «ارزش‌های اجتماعی» برای افراد را به دنبال خواهد آورد. در دسترس بودن‌ اینترنت، فرا مکان و فرا زمان بودن آن، موجب شکل‌گیری شیوه جدیدی از تعاملات نسبت به گذشته شد.‌ این مسئله ضعف خانواده‌ها در کنترل ‌این رسانه فرزندان را در پی داشته است. مسئله‌ای که در بلندمدت باعث تغییر در رفتار فرد و به‌تبع آن جامعه با آنچه عرف و ارزش‌های سنتی خانواده‌ها می‌شود.

 تأثیرات‌ اینترنت بر فرهنگ جامعه

برای درک چگونگی فعالیت افراد جامعه‌ای که با ورود فضای مجازی دچار تغییر شده، لازم است میدان دید خود را وسیع‌تر کنیم. برای ‌این منظور از مفهوم «جهانی‌شدن» کمک خواهیم گرفت. جهانی‌شدن، به معنای حرکت تمامی ‌جوامع به‌سوی جهانی وحدت یافته است که در آن همه‌چیز در سطح بین‌المللی مطرح می‌شود. در حقیقت جهانی‌شدن به معنای آزادی مطلق کسب‌وکار، جریان یافتن سهل و آسان سرمایه و نفوذ نوع خاصی از سبک زندگی در تمامی عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است.

 قدرت‌های غربی و صاحبان بزرگ شرکت‌های تجاری از جهانی‌شدن برای نیل به اهداف خود استفاده کرده‌اند تا با حاکمیت‌ ایدئولوژی «سرمایه‌داری» بازار سایر جوامع را در تمامی حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پذیرای عقاید خود کنند. در حقیقت جهانی‌شدن یک سیر و روند طبیعی برای حرکت جوامع به‌سوی فنّاوری پیشرفته ولی به کام بعضی کشورها است. برخی جهانی‌سازی را مترادف با آمریکایی سازی می‌دانند؛ به این معنا که تمامی موقعیت‌های بالقوه سیاسی و اقتصادی در اختیار آمریکا قرار گیرد و درنهایت به سلطه فرهنگی آمریکا بر تمام دنیا تبدیل شود. برای اجرای پروژه جهانی‌شدن همه جوامع باید خود را تابع فرهنگ معرفی‌شده و به‌ظاهر برتر کشورهای غربی تعریف کنند. در این خصوص امکانات ارتباطی نوین ازجمله فضای مجازی، توانسته تا به تأثیرگذارترین وسایل دست غرب برای تأثیرگذاری بر فرهنگ مردم سایر کشورها تبدیل شود.

 فضای مجازی با سرمایه‌گذاری وسیع، بزرگ‌ترین دستاورد غرب برای ایجاد یک فرهنگ جهانی غالب در دنیا است.‌ این روزها به دلیل رشد فزاینده برنامه‌های ارتباطی، به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی، سرعت انتقال مفاهیم ضد ارزش به‌منظور کمرنگ کردن اهمیت مفاهیم بنیادین اجتماعی اصیل و تغییر در عرف و هنجار اجتماعی بیشتر شده است. ازجمله‌ این موارد می‌توان به کمرنگ شدن نقش همبستگی در خانواده‌ها، ترویج افعال و مفاهیم خارج از عرف در فضای مجازی اشاره کرد.


حمایت/در آیین افتتاحیه هفته «هنر انقلاب» تاکید شد


هنر انقلابی مروج افكار و آرمان های امام(ره) باشد


 گروه فرهنگی-فرزانه دیانتی: آیین افتتاحیه هفته هنر انقلاب با عنوان «آسمان هنر» هم‌زمان با سالگرد شهادت شهید «سیدمرتضی آوینی» با تجلیل از هنرمندان برگزیده حوزه هنری در جشنواره‌ها و رونمایی از كتاب «هنر انقلاب» نوشته «مرتضی گودرزی‌دیباج» در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش «حمایت»، قائم مقام رئیس حوزه هنری در این مراسم گفت: هنر به طور كلی محدود به سبك زندگی است و با نوع بشر كه برای زوال و كمال اوست، سروكار دارد. به عنوان مثال اعتیاد یك پدیده بشری و زوال آور است اما از طرف دیگر هنر به عنوان یك پدیده بشری، انسان را به كمال می‌رساند.  محمد حمزه‌زاده افزود: رویكرد اصلی در حوزه هنری، ترویج هنر انقلابی و هنری است كه مروج افكار و آرمان های امام(ره) باشد. 

    «هنر انقلاب» برگرفته از دو سند مهم است

وی همچنین در گفت وگو با «حمایت» با بیان اینکه تعریف‌مان از «هنر انقلاب» ناگزیر برگرفته از دو سند مهم است؛ تصریح کرد: یکی از این اسناد، سند منشور هنر انقلاب است که حضرت امام (ره) در پیامی به هنرمندان گفتند و دیگری، دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب در حوزه هنر است که ابعاد هنر انقلاب را روشن می‎کند. حمزه‏زاده ادامه داد: روز شهادت شهید اوینی عمدتا یکی از فرازهایی است که رهبری نسبت به هنر یا هنرانقلاب به آن توجه نشان داده یا الگوهایی را ترسیم کرده‎اند . شهید آوینی به عنوان نماد هنر انقلابی و هنرمند انقلابی شناخته می‌شود و این حتی  از صحبت های نوروزی رهبر معظم انقلاب در جمع زائران حرم رضوی هم مشهود است.

وی با بیان اینکه نام بردن از شهید آوینی و هنر انقلاب و اینکه شهید آوینی از پیشروان این هنر هستند به دلیل  موضوع فعالیت های این شهید در زمره جهاد و شهادت بوده است خاطرنشان کرد: این به آن معنی است که

چشم انداز یا به نوعی موضوع هنر انقلاب ، شهادت است. زیراشهادت بالاترین آرمانی است که انسان‎های انقلابی و مسلمان می‌خواهند به آن برسند. بنابراین اگر ما بخواهیم تعریفی از هنر انقلابی داشته باشیم ،باید تصریح کنیم که هنر انقلابی هنری است که تلاش می‌کند آرمان‌های ملت‌ها را شهادت و ایثار و از خود گذشتگی تعریف کند و شاید بتوان گفت این دقیق ترین و صریح ترین تعریف از هنر انقلابی است.

    هیچ رویكردی به مثابه هنر انقلاب پاسخگوی نیاز ما نیست

در ادامه این مراسم، «مرتضی گودرزی دیباج» پژوهشگر و گردآورنده كتاب «هنر انقلاب» هم درخصوص این كتاب اظهارکرد: این كتاب 610 صفحه‌ای معطوف به هنرهای تجسمی با مطالعات میدانی 15 ساله است که مروری به هنر انقلاب اسلامی. دارد   مدیر مركز هنرهای تجسمی انقلاب اسلامی افزود: من سعی كردم بدون جانبداری، بر اساس نیاز مخاطب و با توجه به زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی، تحولات تاریخی هنر انقلاب را از ابتدای نهضت امام(ره) یعنی حدود سال 1340 تا سال 91 بررسی كنم. این كتاب گذری كوتاه بر مشروطه نیز دارد و به لحاظ نشانه‌شناسی و ساختار فرهنگی، نقبی به مقوله سینما، مجسمه سازی، نقاشی از لحاظ تاریخ پیدایش هنر انقلاب می‌زند. همچنین حوزه‌های بینامتنی هنر از قبیل طراحی تمبر، اسكناس و مجلات در آن تحلیل و بررسی شده است.  گودرزی دیباج درباره شرایط انتخاب آثار در كتاب تشریح كرد: از بین 57 هزار اثر بیش از 1000 اثر انتخاب شد و بحث ما بیشتر روی آنها صورت گرفته است. در حوزه ذوقی هنر انقلاب، كارهای بسیاری انجام شده و در بانك اطلاعاتی آثارمان، كارهای شاخص انتخاب شده و در پایان نیز این بانك اطلاعاتی آثارمان را به كتابخانه ملی تقدیم می‌كنیم.  این هنرمند انقلاب خاطرنشان كرد: این كتاب به پیشواز هنر دفاع مقدس می‌رود و  برای هنرمندان انقلابی جذاب است؛ چون برخی در بی‌خبری متعدد كار كردند و از افراد كناری خود خبری نداشتند.   این پژوهشگر با اشاره به هنر انقلاب تأكید كرد: قاطعانه می‌گویم هیچ هنری مثل هنر انقلاب نداریم كه بتواند در هر دوره‌ای پاسخگوی بن‌بست‌های هنری ما باشد. برای اولین بار هنر بدون حامی به میدان آمد و تكلیف ما را در این مسیر فرمایش رهبرانقلاب (هنر متعهد به حقیقت) مشخص كرده است. جای تأسف‌است كه مراكز آموزشی بعد از 37سال به این موضوع كم‌توجهی كرده‌اند. 

    اثری انقلابی و اسلامی است که انسان را از غفلت خارج کند

«محسن مؤمنی‌شریف» رئیس حوزه هنری هم در گفت و گو با «حمایت» با این تعریف که هنر انقلابی و اسلامی، هنری متعهد به حقیقت است اظهارکرد: هنر انقلابی به دنبال  کشف حقیقت است و گرایشات دیگر تاثیری در آن ندارد. مهم این است که در این هنر مخاطب، فطرت انسان است. وی ادامه داد: بالطبع وقتی که مخاطب فطرت انسان باشد حرف و سخنی که گفته می شود حتما موثر خواهد بود و این مراتب مختلف دارد. به عنوان مثال ابن عربی در رابطه با خیال منفصل و متصل صحبت میکند اگر با این نگاه صحبت  کنیم ما هنرمندانی خواهیم داشت که بعد از انبیا مطرح بوده وهستند.اما اگر بخواهیم در مراتب پایین تر صحبت کنیم اینها افرادی هستند که منبع الهام گیری‌شان فضاهای بالاتر از مسائل پیش پا افتاده است. وی خاطرنشان کرد: اثری انقلابی و اسلامی است که انسان را از غفلت خارج کند و فرد  را نسبت به مسئولیت هایش در جامعه حساس و آگاه سازد.   رییس حوزه هنری در ادامه سخنانش در خصوص اقدامات مدنظر در سال جاری بیان کرد: تلاش داریم  در کارهای خود به کمال برسیم و هرسال نیز تصور ما این است که پیشرفت داشته‎ایم. در بعضی حوزه‌هایی که مدت‌ها است شروع کرده‌ایم بیشتر فعال خواهیم بود به ویژه در بحث بیداری اسلامی درحوزه بین الملل که امیدواریم در سال 95 فعال تر شویم . کار سینمایی در دست تولید هم داریم که به وقت آن، اعلام خواهد شد.

    معرفی 6 نامزد نهایی چهره سال هنر انقلاب اسلامی

گفتنی است، در این مراسم اعلام شد که تندیس هنر انقلاب اسلامی ساخته «علی اصغر یوزباشی» در سال 84 از امسال در ابعاد كوچك تر از امسال به عنوان نماد هفته هنر انقلاب به برگزیدگان اهدا می‌شود. این تندیس بیانگر احوال درونی انسان انقلابی با روشن نگه داشتن چراغ امید توكل است. 

همچنین در بخشی از این مراسم، 6 نامزد نهایی دریافت عنوان چهره سال هنر انقلاب «مجید مجیدی، جواد افشار، هادی محمدیان، پرویز پرستویی، عبدالحمید قدیریان و بهناز ضرابی‌زاده» معرفی شدند. 

    فعالیت‌های گسترده اجتماعی در حوزه انقلاب اسلامی

معاون هنری حوزه هنری، هم در این مراسم ضمن اعلام اسامی 6 نامزد نهایی از فهرست اعلام شده نامزدهای عنوان چهره سال انقلاب اسلامی، گفت: همه كسانی كه بر اساس باورهایشان و تعهد به حقیقت در سپهر هنر ایران اسلامی درخشیده‌اند، سرمایه‌های قابل افتخار هنر انقلاب هستند.

 فاضل نظری تأكید كرد: ملاك ما برای انتخاب هنرمند برتر سال 1394، ارائه و عرضه عمومی اثر او بوده و نه سال تولید اثر. اگر كتاب بوده سال انتشار، اگر فیلم بوده، سال اكران عمومی و به همین ترتیب در حوزه‌های دیگر به زمان ارائه اثر توجه كرده‌ایم.  وی توجه به فعالیت‌های هنرمندان در حوزه‌های فرهنگی هنری را به عنوان یكی از ملاك‌های انتخاب نامزدها برشمرد و گفت: ما علاوه بررسی آثار هنرمندان، به فعالیت فرهنگی هنری آن‌ها هم توجه كردیم و میزان حضور آن ها در فعالیت‌های گسترده اجتماعی در حوزه انقلاب اسلامی، برایمان حائز اهمیت بود.

     نبرد با نیروهای تکفیری ادامه راه انقلاب اسلامی است

سیداحسان باقری، مدیرخانه عکاسان ایران هم در گفت و گو با «حمایت» با اشاره به برگزاری نمایشگاه عکس «ستاره‎های جاودان» در هفته هنر انقلاب اسلامی اظهارکرد: تصاویر این نمایشگاه مرتبط با نبرد نیروهای مقاومت اسلامی عراق و سوریه با گروه‌های تکفیری است که توسط 5 عکاس جوان ایرانی که در این فضا قرار داشتند، عکاسی شده است.  وی ادامه داد: در واقع باید به این نکته توجه داشت که عکاسی در فضای جنگ عراق و سوریه به مراتب سخت‎تر از دوره 8ساله دفاع مقدس است . باقری یادآورشد: هفته هنر انقلاب بهترین زمان برای نمایش بخشی از آثار بود . «ستاره‌های جاویدان» شامل 60  اثر از هنرمندانی ازجمله شهاب الدین واجدی، محمدحسین ولایتی، عبدالحسین بدرلو، علی خارا و محمدرضا جوفار است كه تلخی‌های زندگی در این مناطق را به تصویر كشیده اند. همچنین نمایشگاه عكس دیگری با نام «ستاره های سوخته» شامل آثار فاطمه عرفانیان هم برپاست که  شامل مضامینی از جمله: تحریم دارویی، جاسوسی، كشتار فرقه داویدیان، وال استریت، حمله به تاسیسات نفتی ایران، جنگ افغانستان، جنگ كره، تهدید نظامی و نقض حقوق بشر و ...  است. مدیر خانه عکاسان ایران  همچنین با بیان اینکه درکنار این نمایشگاه یک نشست هم با حضور عکاسان اثر برای تحلیل عکاس‌ها برگزار می شود، خاطرنشان کرد: اتفاقی که در عراق و سوریه

می‌افتد ادامه خط انقلاب اسلامی است .  وی با اشاره به اهداف و برنامه‎های سال جاری خانه عکاسان ایران اضافه کرد: برنامه اصلی در سال جدید حمایت از عکاسان انقلابی و متعهد جوان است که در دو بخش آموزشی و نیمه حرفه‌ای و همچنین بخش حمایت از تولید آثار برای عکاسان حرفه‌ای اجرایی خواهد شد. همچنین قصد داریم فعالیت این مرکز در استان‌ها  پررنگ‌تر شود. وی با اظهارامیدواری از این که ان شاء الله روز به روز هنر انقلابی بالنده تر شود ، گفت: در سال جدید نمایشگاه‎های زیادی پیش رو داریم که به تدریج درطول سال  و به مناسبت‌های مختلف برپا خواهند شد.


روزان/حذف «ایستاده در غبار» از اکران دوم نوروز


روزان نیوز- فیلم «ایستاده در غبار» از اکران دوم نوروز حذف شد.

در حالی که قرار بود فیلم «ایستاده در غبار» در اکران دوم نوروز روی پرده برود ولی با توجه به ادامه اکران فیلم‌های نوروزی و حضور یک فیلم با مضمون مشترک، اکران این فیلم به زمان دیگری موکول شد.

در حالی که انتظار می‌رفت در اکران دوم نوروز و از اوایل اردیبهشت ماه فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان که سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را هم در کارنامه دارد روی پرده سینماها برود ولی حال اکران این اثر در این تاریخ لغو شده است.

این فیلم قرار بود در گروه آزاد توسط موسسه پخش فیلمیران اکران شود و مقدمات اکران و تبلیغات آن در دست انجام بود. همچنین در روزهای گذشته اعلام شد که «ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر هم برای مهمانان خارجی به نمایش درمی‌آید.

«ایستاده در غبار» که توسط موسسه فرهنگی هنری اوج ساخته شده است در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر توانست نظر مثبت منتقدان و مردم را به خود جلب کند و پیش‌بینی می‌شد اکران موفقی داشته باشد گرچه اکران بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر در گروه آزاد سوالاتی را در ذهن مخاطبان سینما ایجاد کرده بود.

این فیلم داستان جاویدالاثر احمد متوسلیان است و در خلاصه داستان آن آمده است: احمد که عصیان نوجوانی اش را در سکوت گذرانده، فرمانده لشگری می شود که باید در دروازه های خرمشهر با دشمن بجنگند اما سرنوشت او فرسنگ ها دور از مرز ایران رقم می خورد.

و اما علی سرتیپی مدیرعامل شرکت فیلمیران درباره این اتفاق گفت: فعلا تصمیم گرفتیم این فیلم در اکران دوم نوروزی اکران نشود. البته این اکران هم کاملا قطعی نشده بود و یک احتمال بود و حالا قرار است این فیلم را در شرایط بهتری اکران کنیم.

وی ادامه داد: همچنین با توجه به اینکه فیلم «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی کیا نیز در اکران قرار دارد و این فیلم و «ایستاده در غبار» از بعضی لحاظ به یکدیگر نزدیک هستند و اکران همزمان آنها تمهید درستی نیست در نتیجه تصمیم گرفتیم فیلم «ایستاده در غبار» را در شرایط مناسب تری اکران کنیم.

سرتیپی با اشاره به ادامه اکران های نوروزی عنوان کرد: از طرف دیگر به دلیل اینکه سینماها همچنان از اکران های نوروزی پر است فکر می کنم بهتر است «ایستاده در غبار» در زمان دیگری به نمایش دربیاید.

در حال حاضر فیلم «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا از تولیدات اوج در اکران اول نوروزی روی پرده است و تا چند هفته دیگر اکران آن ادامه خواهد یافت.


شهروند/کمال تبریزی فیلمی برای کودکان می‌سازد رجعتی دوباره تغییر رویکرد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان



شهروند| مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از ساخت فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی خبر داد. علیرضا حاجیان‌زاده همچنین از رویکرد تازه کانون خبر داد و گفت:  «سینمای کودک سال‌های گذشته نتوانسته است مخاطب خود را پیدا کند، به همین دلیل سینماهای کشور چندان از این فیلم‌ها استقبال نمی‌کنند. برنامه امسال کانون ساماندهی اکران و سالن‌های فیلم کودک است، این سالن‌ها دراختیار کانون پرورش فکری و آموزش‌وپرورش است و می‌توانیم با استفاده از آن‌ها، این اکران را سامان دهیم.» این رویکرد حکایت از بازنگری دوباره کانون دارد به تاریخی که این نهاد مفتخر به آن است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان در پاییز ۱۳۴۴ به‌عنوان سازمان فرهنگی، هنری وغيردولتي پایه‌گذاری شد. این سازمان درحال حاضر یکی از بزرگترین شبکه‌های کتابخانه‌های کودکان و نوجوان را دارد و همچنین از برجسته‌ترین تولیدکنندگان و ناشران کتاب‌های کودکان و نوجوانان در ایران به شمار می‌رود. اين کانون همچنین تهیه‌کننده‌ فیلم‌ها و سایر فرآورده‌های فرهنگی برای کودکان و نوجوانان است که پس از انقلاب اسلامی، همچنان به‌عنوان نهادی دولتی و وابسته به وزارت آموزش‌وپرورش به فعالیت خود ادامه می‌دهد. علیرضا حاجیان‌زاده در ادامه بنا به آنچه خبرگزاری مهر نقل کرده، گفته: «بیش از ۳۰۰ سالن را شناسایی کرده‌ایم و طی توافق با معاونت فرهنگی و پرورشی و دستور علی‌اصغر فانی وزیر آموزش‌وپرورش، مدیریت آماده‌سازی برای نمایش این فیلم‌ها با کانون خواهد بود و کانون تعهد کرده فیلم‌های مناسب را از بایگانی‌های فیلم و تولیدات مناسب این حوزه آماده کند و از این راه جریان اکران فیلم کودک درکشور را توسعه دهد.» مدیرعامل کانون همچنین در ادامه آورده: «مخاطبان خاص ما یعنی کودکان و نوجوانان هم به صورت گروهی از مدارس در سالن‌ها حضور می‌یابند و این فیلم‌ها را تماشا می‌کنند و در ساعات بعدازظهر و تعطیلی مدارس هم به همراه خانواده‌های خود به سا‌لن‌های سینما می‌آیند.»

سابقه‌ سینمایی

در‌سال ۱۳۴۹ مرکز سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بنیانگذاری شد که در آن فیلم‌سازان و نقاش‌های جوان آغاز به ساختن فیلم برای کودکان کردند. بخش سینما کوشش زيادي در پیشبرد انگیزه‌ها و سازندگی اندیشه و پرورش نگرش هنری داشت. انجام فعالیت‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در درخشش فیلم‌های ساخته شده به وسیله کانون در فستیوال پنجم، ششم و هفتم فیلم‌های کودکان و نوجوانان نشان داده شد. درهفتمین فستیوال فیلم در آبان ۱۳۵۱ فیلم «سفر»، چهار جایزه و فیلم «گلباران» و «سیاه و سپید» از ساخته‌های مرکز سینمایی کانون هریک جایزه دریافت کردند. پیش از این فستیوال هم فیلم «رهایی درجهان»، برنده جایزه نخست ونیز و سانفرانسیسکو شده بود. فیلم «پسر و ساز و پرنده» نیز جایزه فسیتوال ونیز را از آن خود کرده بود. درهمان سال‌هاي اول کلاس‌های آموزش فیلم‌سازی برای کودکان و نوجوانان عضو کتابخانه‌های کانون در تهران بنیان نهاده شد و پس از نخستین دوره که یک دوره سه‌ماهه بود، فیلمی که یکی از تهیه‌کنندگان نوجوان کانون ساخته بود، از میان فیلم‌های فرستاده شده به «فستیوال جهانی فیلم‌های هشت میلیمتری» در شهر میلان درکشور ایتالیا برنده جایزه نخست شد. کانون پیش از سال‌ ۱۳۵۷ جای کارگردانان، فیلم‌نویسان، فیلم‌سازان، انیمیشن‌سازان نامی بود و شمار بسیاری از آموزش‌دیدگان کانون هم‌اکنون از نام‌های نامی در رشته خود هستند.

از بیضایی تا نادری و کیارستمی

نورالدین زرین‌کلک پدر فیلم‌های انیمیشن ایران از بنیان‌گذاران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. همچنین عباس کیارستمی یکی‌ از کارگردانان ایران به استخدام مرکز سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد. او در‌سال ۱۳۴۹ فیلم کوتاه نان و کوچه را ساخت. سال۱۳۵۱ فیلم «زنگ تفریح» را به اکران در آورد و سال۱۳۵۳ با ساختن فیلم «مسافر» نامی شد. از کارهای بهرام بیضایی که در کانون ساخته شد، می‌توان «عمو سیبیلو» فیلم کوتاه، «سفر»، «رگبار»، «غریبه و مه» و «کلاغ» را نام برد. امیر نادری با فیلم‌ساز دهنی ۱۳۵۲ بر ارزش کارهای کانون افزود. فرشید مثقالی در‌سال ۱۳۴۶ به کانون پیوست و تا ‌سال ۱۳۵۷ فیلم‌های انیمیشن، پوستر فیلم، تصویر برای کتاب‌های کودکان کانون را ساخت که جوایز بی‌شماری را برد. علی‌اکبر صادقی با ساختن دو فیلم گلباران در‌سال ۱۳۵۰ و شاه خورشید ۱۳۵۳ به مرکز سینمای کانون جان داد.

رویکرد تازه کانون

حاجیان‌زاده با اشاره به کم‌رنگ‌شدن فعالیت‌های سینمایی کانون در سال‌های اخیر تأکید کرد: «سیاست ما در دو‌سال‌ونیم گذشته توسعه فعالیت‌های سینمایی کانون بوده و در این زمینه در‌سال گذشته ۱۳ عنوان فیلم پویانمایی کوتاه و ۲۷ عنوان فیلم زنده کوتاه تولید کردیم که امیدواریم بتوانیم این آثار را در تلویزیون به نمایش بگذاریم.» او همچنین در ادامه آورده: فیلم‌ پایان رویاها» به کارگردانی محمدعلی طالبی از چهره‌های شناخته شده حوزه سینمای کودک که سابقه درخشانی در این زمینه دارد و آثارش همیشه در ایران و جهان درخشیده، یکی از فیلم‌های بلند سینمایی کانون است که اکنون کار فیلمبرداری آن آغاز شده است. او به‌عنوان یک چهره مطرح سینمای کودک قبول کرده است تا فیلم ویژه‌ای را برای کانون کارگردانی کند و اکنون ما برای بازدید از روند کار و قدردانی از عوامل تولید، سر صحنه همین این فیلم حاضر شدیم.» او اظهار امیدواری کرد، کار ساخت این فیلم پیش از آغاز جشنواره فیلم کودک به نتیجه برسد و شاهد نمایش این اثر درجشنواره باشیم. حاجیان‌زاده همچنین از ساخت فیلم سینمایی دیگری در کانون به کارگردانی کمال تبریزی خبر داد و گفت: این اثر در مرحله‌ نگارش فیلمنامه است و امیدواریم که کار ساخت این فیلم نیز امسال آغاز شود. مدیرعامل کانون پرداختن به موضوع‌های مورد نیاز کودکان را از معیارهای اصلی کانون برای تصویب یک اثر سینمایی عنوان کرد و گفت:  «درهمین فیلم «پایان رویاها» موضوع رویاپردازی و تخیل در یک کودک و حتی تغییر این رویا در ذهن او و البته برقراری ارتباط بین کودک و عناصر محیط‌زیست مورد توجه بوده است.»


قدس/انقلاب زیبا ۱



جدایی هنر از سیاست دروغ است

گروه معارف قدس آنلاین/ به بهانه ی هفته ی هنر انقلاب/ بازخوانی اندیشه های رهبر معظم انقلاب در رابطه با هنر و هنر انقلابی

نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلندمدت و همراه با برنامه‌ریزی دقیق و امید به آینده و بهره‌گیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداكثری باشد...

در این عرصه جوان‌های مؤمن، باطراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرك برای حركت رو به جلو هستند و پیش‌كسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و كارآمد، به این حركت شتاب بیشتری ببخشند...

یكی از مسائل دروغی كه در دنیا تبلیغ می‌شود، این است كه می‌گویند هنر نباید با سیاست آمیخته شود، در حالی كه مجموعه‌های هنری غرب، از جمله هالیوود، كاملاً سیاسی هستند و اگر این‌گونه نبود، چرا به فیلم‌های ضد صهیونیستی ایران اجازه‌ی حضور در جشنواره‌های سینمایی را نمی‌دهند؟

دیدار جمعی از مسئولان و دست‌اندرکاران جشنواره‌ی مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب / ۱۳۹۱/۱۲/۱


قدس/با همکاری شبکه خبر


مهاجران افغانستان در تلویزیون ایران تریبون گرفتند

«شما که غریبه نیستید» مجله خبری ویژه مهاجران افغانستانی ساکن ایران، روزهای یکشنبه از شبکه خبر پخش می‌شود.

به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر،‌ مجله خبری «شما که غریبه نیستید» از این هفته روی آنتن تلویزیون می‌رود. این مجله خبری قصد دارد مروری بر اتفاقات و تحولات هفتگی مهاجران افغانستانی ساکن ایران داشته باشد.

«شما که غریبه نیستید» هر هفته به مدت ۱۵ دقیقه برنامه‌های فرهنگی، هنری، ورزشی، علمی و اجتماعی مهاجران را پوشش می‌دهد و در کنار آن تلاشی برای معرفی پیوندهای ناگسستنی اما ندیده مردمان ایران و افغانستانی دارد.

افغانستانی‌ها با جمعیتی نزدیک به ۳ میلیون نفر در ایران، یکی از بزرگترین اقلیت‌های ساکن ایران هستند اما در طول سال های طولانی مهاجرت در ایران، فقط به بخشی از وجوه زندگی شخصی و اجتماعی آنها پرداخته شده است و وجوه پرتعداد دیگری از زندگی آنها پنهان مانده است.

«شما که غریبه نیستید» تلاش دارد به بازنمایی تصویر واقعی از مردمان نزدیک‌ترین کشور به ایران می پردازد تا تلاشی برای پر کردن خلأ حضور  مهاجران افغانستانی در رسانه‌‌های ایرانی شود.


قدس/علی مرادخانی: ۳۰ سال در این مملکت چه خبر بوده که اکنون من باید پاسخگو باشم



علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌گوید: ارکستر سمفونیک تهران به زودی کارش را آغاز می‌کند و موزه هنرهای معاصر هم فعلا واگذار نمی‌شود.

 

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، این روزها چشم‌های بسیاری به معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوخته شده تا ببینند سرانجامِ چند حاشیه در ماه‌های اخیر به کجا می‌‌انجامد. اهالی هنرهای تجسمی و البته علاقه‌مندان به هنر منتظرند ببینند موزه‌ هنرهای معاصر با گنجینه‌ی گرانبهایی از آثار هنری آیا به بنیاد رودکی واگذار می‌شود یا خیر. همین روز گذشته بود که تجمعی اعتراضی در مقابل موزه هنرهای معاصر شکل گرفت تا جمع زیادی از علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر ایران به احتمالِ واگذاری موزه به بنیاد رودکی اعتراض کنند.

یکی دیگر از حاشیه‌هایی که بنیاد رودکی با آن دست به گریبان است، بحث ارکسترها و ماندن علی رهبری در سِمتِ مدیر هنری ارکستر است که البته این موضوع هم به نوعی به بنیاد رودکی ختم می‌شود. به هر حال برای آگاهی از آینده‌ی موزه هنرهای معاصر و ارکستر سمفونیک تهران شاید آگاه‌ترین فرد علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.

شب گذشته در حاشیه دیدار صمیمیِ هنرمندان با رئیس سازمان فرهنگ هنری شهرداری تهران، پرسش‌هایمان را با علی مرادخانی در میان گذاشتیم که حاصلش در ادامه می‌آید.

تسنیم: سرانجامِ ارکستر و علی رهبری به کجا انجامید؟

شورای هنری تشکیل می‌شود و کارهای آقای رهبری هم در حال انجام است و کار به زودی ادامه پیدا می‌کند.

تسنیم: بالاخره ارکستر با مدیر هنری اداره می‌شود یا قرار است ارکستر را شورایی اداره کنید؟

شورا داریم، مدیر هنری و رهبر هم داریم. با آقای سریر نشسته‌ایم و داریم این‌ها را طراحی می‌کنیم و به محض انجامش، در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهیم.

تسنیم: اعضای شورا مشخص شده‌اند؟

هنوز در حال انتخاب اعضای شورا هستیم که از بزرگان این حوزه هستند. امروز هم صحبت کردیم که دوستان پیشنهادهایشان را بفرستند تا بررسی کنیم.

تسنیم: نتیجه کار تا کی مشخص می‌شود؟

تا فردا یا پس‌فردا اعضای شورای مشخص می‌شوند.

تسنیم: سرنوشت موزه هنرهای معاصر چه خواهد شد؟ آیا به بنیاد رودکی واگذار می‌شود؟

نه. موزه واگذار نمی‌شود. اولش هم گفتم که فعلا واگذار نمی‌شود. ما بحث‌های کارشناسی داریم و از دوستان و متخصصان نظرخواهی می‌کنیم تا در زمینه‌های مختلف به بهترین حالت برسیم.

تسنیم: فعلا واگذار نمی‌شود یا اصلا واگذار نمی‌شود؟

پیشنهادهای مختلفی برای بهتر شدنِ اوضاع موزه وجود دارد. برخی معتقدند و پیشنهاد می‌دهند که بنیاد مستقلی باشد که موزه را اداره کند، برخی می‌گویند هیات امنایی اداره شود، برخی هم می‌گویند همین‌گونه که الان هست اداره شود و برخی هم می‌گویند موزه را به بنیاد رودکی وصل کنید. دوستان تصور می‌کردند که بنیاد رودکی جای خصوصی است و قرار است موزه هنرهای معاصر به بخش خصوصی واگذار شود که ما اعلام کردیم اصلا چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد.

تسنیم: امروز تجمعی اعتراضی در مقابل موزه هنرهای معاصر شکل گرفت. بسیاری از معترضان نگرانِ گنجینه آثار هنریِ موزه بودند.

مگر ما آنجا نیستیم که کسی بخواهد به گنجینه موزه چشم داشته باشد. بهتر است اینگونه سخن نگوییم. جای هیچ نگرانی نیست.

تسنیم: بسیاری از معترضان هم می‌گفتند چرا لیستی از آثار گنجیه موزه هنرهای معاصر منتشر نمی‌شود که همگان بدانند چه آثاری در موزه هست.

این کار هم‌اکنون در حال انجام است و قرار است در قالب پنج جلد کتاب منتشر شود و آقای ملانوروزی در حال پیگیری است. ایشان آخرین بار به من می‌گفت که از میان کل آثار حدود یک سومش برای عکاسی باقی مانده است.

تسنیم: آقای ملانوروزی امروز در میان معترضان می‌گفت که تنها 30 اثر برای عکاسی باقی مانده و به زودی کتاب‌ها منتشر می‌شود.

خب چه بهتر.

تسنیم: در نهایت این کتاب‌ها کی منتشر می‌شوند؟

شما جوری حرف می‌زنید که انگار من مسئول همه اتفاق‌ها هستم، 30 سال در این مملکت چه خبر بوده که امسال، من باید همه چیز را جواب بدهم.

تسنیم: به عنوان آخرین پرسش، تمرین‌های ارکستر کی آغاز می‌شود؟

من باید جواب بدهم؟ بروید و از مدیر کل دفتر موسیقی یا از مسئولان بنیاد رودکی بپرسید.


مردم سالاری/ وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي: صداوسيما بسيار غيرحرفه‌اي برنامه‌سازي مي‌کند


علي جنتي با اشاره به غير حرفه اي بودن برنامه هاي صدا و سيما اظهار کرد: افسوس مي‌خورم که برخي از شبکه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان بسيار حرفه‌اي عمل مي‌کنند ولي در عين حال برنامه‌هاي صداوسيماي خودمان بسيار غيرحرفه‌اي برنامه‌سازي مي‌کنند.

به گزارش ايسنا، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ديروز با حضور در گردهمايي دانشجويان، دانش‌آموختگان و اساتيد دانشکده خبر به بيان سخناني درباره نقش رسانه‌ها و تأثيرات آنها بر جامعه پرداخت.

وي بازگشايي خانه سينما، ارکستر سمفونيک ملي،‌ اقتصاد فرهنگ و هنر، تاسيس شرکت توسعه سرمايه‌گذاري هنر‌، عدالت فرهنگي، اميدبخشي به سينماگران‌ را از کارهاي مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دو سال ونيم کار دولت «تدبير‌و‌اميد» دانست.

وزير ارشاد با اشاره به شرکت توسعه سرمايه‌گذاري هنر خاطرنشان کرد: اين شرکت با استفاده از سرمايه بانک‌ها و افرادي که علاقه‌مند به حوزه فرهنگ و هنر هستند‌، 500 ميليارد سرمايه دارد که به بحث اقتصاد خلاق بر مي‌گردد. اقتصاد خلاق يعني اقتصادي که متکي به فرهنگ باشد و نقش بسيار مهمي را در توليد ناخالصي کشور ايفا کند، در حاليکه اين بحث پيش از اين در کشور مطرح نبود.

جنتي با اشاره به عدالت فرهنگي بيان کرد: تلاش کرديم تا فعاليت‌هاي هنري و فرهنگي را از پايتخت بيرون ببريم و به استان‌هاي ديگر منتقل کنيم. در تمام اين مدت همچنين سعي کرديم تا همه هنرمندان نقاط مختلف کشورمان در حوزه‌هاي هنري مختلف رشد پيدا کنند.

وي اميد بخشي به سينماگران را از ديگر کارهاي مهم وزارت فرهنگ و هنر دانست و افزود: زماني که روي کار آمديم خانه سينما بسته بود و ارکستر سمفونيک و ملي تعطيل بودند، در تمام اين مدت تلاش کرديم تا به سينماگرانمان اميد ببخشيم که نتيجه اين کار را در سي و سومين جشنواره فجر و اکران نوروزي سال 95 شاهد بوديم.

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با اشاره به دوران پساتحريم، سخنانش را اين گونه ادامه داد: امروز پس از گذشت دوران‌ سخت تحريم، شاهد فضاي بازي در جامعه هستيم که مي‌توانيم تحرک بيشتري داشته باشيم و بايد از اين فضاي موجود نهايت استفاده و بهره‌مندي را ببريم.

جنتي خاطرنشان کرد: دولت تدبير‌و‌اميد با در نظر گرفتن رهنمودهاي دکتر حسن روحاني و سياست‌هاي ترسيم شده براي اين دولت، طرفدار آزادي بيان، آزادي پس از بيان و آزادي انديشه بوده است. همان‌طور که مي‌دانيم برخي از کتاب‌هايي که قبلا به دلايلي مجوز انتشار نداشتند، امروز با اصلاحات جزئي يا اصلاً بدون هيچگونه اصلاحات مجوز چاپ گرفتند.

او در ادامه مطلب بالا اضافه کرد: امروز در حوزه مطبوعات نيز آزادي قانوني وجود دارد؛ به طوري که مخالفان دولت به راحتي در رسانه خودشان مطلب مي‌نويسند و حتي شايعه‌پراکني و تخريب مي‌کنند. با اين حال تاکنون سعي شده است تا با تسامح با اين رسانه‌ها برخورد شود و اين دولت تا به امروز از هيچ رسانه‌اي شکايت نکرده است.

جنتي جامعه را داراي سلايق مختلفي دانست و خاطرنشان کرد: رسانه‌ها نيز برشي از اين سلايق هستند و اصحاب فکر و انديشه بايد آنچه را که اندوختند بيان کنند.

وزير فرهنگ و ارشاد با اشاره به رسانه‌هاي ديجيتال و شبکه‌هاي اجتماعي متذکر شد: در اين دولت، فضاي رسانه‌هاي ديجيتال نيز بازتر شده است و بارها رييس‌جمهور کشورمان به ما اعلام کرده‌اند که اجازه نمي‌دهيم شبکه‌هاي اجتماعي که مخاطب انبوه دارند فيلتر شوند. همان‌طور که مي‌دانيد اين شبکه‌ها در اين مدت بسيار در زمينه اطلاع‌رساني و بيان افکار و انديشه موثر بوده‌اند.

جنتي با اشاره به انتخابات مجلس شوراي اسلامي در هفتم اسفند ماه، اظهار کرد: بخش عظيمي از اين دستاورد محصول شبکه‌هاي اجتماعي بود. همان‌طور که شاهد بوديد هيچکس مانع پيام‌هاي تلفني درباره انتخابات نشد. من معتقدم امنيت انتخابات هفتم اسفند محصول شبکه‌هاي اجتماعي بود؛ چرا که مردم به جاي بحث کردن در صحنه و پاي صندوق‌هاي رأي در شبکه‌هاي اجتماعي بحث‌هايشان را کرده بودند و سپس پاي صندوق‌هاي رأي حاضر شده بودند.

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در پايان خاطرنشان کرد: افسوس مي‌خورم که برخي از شبکه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان بسيار حرفه‌اي عمل مي‌کنند ولي در عين حال برنامه‌هاي صداوسيماي خودمان بسيار غيرحرفه‌اي برنامه‌سازي مي‌کنند. اين مشکل در مطبوعات ما نيز وجود دارد. خودِ من وقتي با رسانه‌اي مصاحبه مي‌کنم براي اينکه متن مصاحبه را پيش از انتشار مطالعه کنم گاهي مجبور مي‌شوم تا بيش از دو ساعت براي ويرايش آن مصاحبه وقت بگذارم.


وطن امروز/عزت‌الله ضرغامی در مراسم بزرگداشت شهید سیدمرتضی آوینی: آوینی با انقلاب از انفعال روشنفکری بیرون آمد


مراسم بزرگداشت بیست‌وسومین سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی با حضور رئیس سابق سازمان صداوسیما و دوستان و همرزمان این شهید بزرگوار برگزار شد. در این مراسم عزت‌الله ضرغامی، رئیس سابق صدا‌وسیما درباره شخصیت شهید آوینی بیان داشت: شهید آوینی چون خیلی به دوره ما نزدیک بوده است، جریان‌های مختلف و هنرمندان متفاوت تلاش می‌کنند هرکدام از منظر خود او را توصیف کنند. اگر قرار است برای هنر مردمی این هنرمند متعهد و هنرهای ملی‌اش الگو قرار بگیرد جا دارد آوینی و تفکرات او به راستی شناخته و معرفی شود. چنانکه برخی سعی می‌کنند پارادوکس‌هایی را درباره آوینی و فلسفه و تفکرات او مطرح کنند و شبهه‌هایی در این‌باره ایجاد کنند و برای پاسخگویی به این شبهات و پارادوکس‌های مطرح شده باید شهید را به طور کامل بشناسیم. وی افزود: آوینی بدون روایت فتح  به لحاظ شناخته شدن تفکراتش، مفهومی ندارد و روایت فتح نیز بدون آوینی شناخته نخواهد شد چون در تک‌تک پلان‌های این مستند آوینی است که خودنمایی می‌کند. نگاه، قلم و گفتار- متن او به این مستند محتوا بخشیده است. رئیس سابق صداوسیما تصریح کرد: شهید آوینی بخشی از سابقه‌اش به دهه 50 و بخش دیگر سابقه‌اش به دهه 60  بازمی‌گردد. بیشتر روش نظریه‌پردازی و مسائل نظری است که مربوط به اوست و این روزها مورد بحث قرار می‌گیرد. سیدمرتضی آوینی یک روشنفکر است اما پیش از توضیح بیشتر باید بگویم روشنفکرها 2 دسته‌اند، یک دسته از متن مردم هستند و دسته دوم بریده از مردم. شهید آوینی از متن مردم بود که به پرتو افکنی مشغول بود و دغدغه‌های مردم و متن آنها را انعکاس می‌داد. وی ادامه داد: آوینی با انقلاب تحول و تولد جدیدی یافت. ققنوس‌وار از خاکستر انفعال و رخوتی که دامن روشنفکری را در دهه 50 در کشور گرفته بود، بیرون آمد. لذا خودش هم از آن حرف می‌زند و مظاهر آن را به آتش می‌کشد. در این مراسم خسروشاهی دوست و همرزم شهید آوینی طی سخنانی در واکنش به برخی موضع‌گیری‌ها درباره شهید آوینی گفت: این روزها نکاتی درباره شهید آوینی بیان می‌شود که غبار غم را روی دل‌های‌مان می‌نشاند. شهید آوینی را  انسانی مذبذب، دم‌دمی‌مزاج و احساساتی معرفی می‌کنند، در حالی که ایشان یک انقلابی به تمام معنا بود. شهید آوینی انسان تراز اول انقلاب اسلامی، بر دوش هنر انقلاب سوار بود. او ادبیات، هنر نمایشی، نویسندگی و... را در جمع‌های مختلف روشنفکری و ضد روشنفکری آموخته بود و بر آن تسلط داشت. اما وقتی نفخه‌ انقلاب از سوی امام دمیده‌ شد، تفکرات و حالات ایشان جهت دیگری به خود گرفت و نامه‌ ایشان به برادرش در آن روزها ما را به یاد جملات آخر بی‌سیم شهید باکری به همرزمانش می‌اندازد. وی افزود: شهید آوینی براساس یک احساس صرف یا یک توفان ناگهانی به انقلاب نیل پیدا نکرد، او یک انسان تراز اول انقلاب و مادب شده به ادب امام خمینی بود. از همان آغاز هم در خط مقدمی که باید می‌بود حضور پیدا کرد. او کسی بود که 143 برنامه تلویزیونی برای تلویزیون ساخت، 80 برنامه دیگر غیرتلویزیونی تهیه کرد و همیشه پاسخگوی داعیه‌داران درگیری با امام بود. چنین کسی از سر احساس به سمت انقلاب نیامده است، آوینی اولین کسی بود که در سوسنگرد، هویزه، خرمشهر و خوزستان سطح خون را ساخت. دوست و همرزم شهید آوینی در ادامه صحبت‌هایش عنوان داشت: شهید آوینی نوع جدیدی از مستند را به نام مستند سینمای اشراقی پایه‌گذاری کرد، در صورتی که هنوز سینماگران روشنفکر ما که قدمی برای سینمای دفاع‌مقدس بر نداشته‌اند آن را نشناخته‌اند اما نمونه‌های بسیاری از این نوع مستند در هالیوود و در خارج از کشور شناخته شده است. شهید آوینی خون خود را به عنوان یک مهر تایید بر زمین فکه ریخت؛ اینکه بخواهیم این روزها از این حرف بزنیم که او چه زمانی انقلابی بوده و چه زمانی انقلابی نبوده است جز خیانت به این شهید و راهش چیزی در بر ندارد. وی تصریح کرد: ممکن است برخی شهید آوینی را یک انسان انقلابی بسیجی بدانند که صرفا در حوزه مستند و سینما مثل بقیه کارهایی انجام داده است که این تفکر اشتباه است، او کسی بود که ادبیات داستانی قبل از انقلاب و هنرهای تجسمی قبل از انقلاب را بخوبی می‌شناخت، اگر می‌خواست ادای روشنفکری در بیاورد از همه روشنفکران آن زمان بالاتر بود، اینکه محصولات دوران گذشته خود را می‌سوزانند یک نوع خرقه سوزی عارف در حین وصول به حق است. شهید آوینی هنرمندی بود که با امام خمینی(ره) حیات تازه‌ای را آغاز کرد.


وطن امروز/انتقاد مدرس تئاتر در مراسم گرامیداشت روز هنر انقلاب اسلامی: وزارت ارشاد مدیریت ندارد


نشست محمود صلاحی، رئیس سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران به مناسبت گرامیداشت روز هنر انقلاب اسلامی با حضور جمعی از هنرمندان کشور در محل باغ موزه هنرهای ایرانی برگزار شد. در این مراسم نمایندگان حوزه‌های مختلف هنری به ایراد سخنرانی پرداخته و دغدغه‌های خود را درباره معضلات و مسائل موجود بیان داشتند.  در این میان قطب‌الدین صادقی، مدرس هنرهای نمایشی و نماینده حوزه تئاتر عنوان داشت: در زمینه هنر ما کم آورده‌ایم. چطور است که وزارت ارشاد در این شهر 11 میلیونی فقط 7 سالن نمایش دارد؟! مگر می‌شود یک همچین چیزی؟ این در حالی است که شهر قاهره 140 سالن نمایش دارد.  صادقی تصریح کرد: ما چرا مدیر مناسب و از آن مهم‌تر تولید مناسب نداریم؟ موقعی که ما در بحران تولید قرار می‌گیریم خلائی ایجاد می‌شود برای سریال‌های مزخرف کشورهایی که می‌دانیم با چه نیاتی این کارها را تولید می‌کنند.  صادقی ادامه داد: شهرداری حافظ و صاحب روح مردم تهران بوده و نهادی مردمی است. امروز 11 میلیون نفر بی‌برنامه هستند و پای آشغال‌های ماهواره‌ای می‌نشینند. وزارت ارشاد پول ندارد، مدیریت ندارد و کارهایی را که باید نمی‌کند، زیرا اگر می‌خواست بکند تا به حال انجام می‌داد. در این 34 سال فقط 2 سالن اضافه کرده است.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین