گروه فرهنگى: نظر به اهميت ادراك بيش از پيش مقام انسان و انسانيت در عصرما و ضرورت پر كردن خلاء هاى ناشى از عدم رعايت اخلاق و اخلاقيات در جامعه، اين هفته قطره اى از درياى فكرى مولانا در اين باره مورد بررسى قرار مى گيرد.
به گزارش بولتن نيوز، محمدتقى فرجى در يادداشت امروز خود، با اشاره به قصه پر غصه بحران هويت در جامعه جهانى و سقوط تدريجى انسان از جايگاه رفيع خود مى نويسد،
"بايد ديد، انسانى كه آرزوى مولانا است، كدام انسان است؟ اين انسان، يقينأ يك انسان معمولى نيست، بلكه انسانى كه مولانا مراد مى كند، يك انسان متعالی و برجسته است. انسانى كه بتواند نيمه پنهان انسان را پيدا كند".
"وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ".
"و همچون کسانی که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد نباشید، و آنها فاسق و گنهکارند".
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جستهایم ما
گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست
صاحب مثنوى در تفسير اين آيه شريفه، شناخت شناسى و كمال انسان را از جمله راه هاى رسيدن به حق مى داند و در جستجوى انسان كامل، پله پله تا ملاقات خدا را طى طريق مى كند. مولوى با ابيات فوق در پى كسى است كه به معناى كامل كلمه انسان باشد، زيرا انسان، انسان را درك مى كند، انسانى كه گفته اند،"یافت می نشود، جستهایم ما" بايد ديد
انسانى كه آرزوى مولانا است، كدام انسان است؟ اين انسان، يقينأ يك انسان معمولى نيست، بلكه انسانى كه مولانا مراد مى كند، يك انسان متعالی و برجسته است. انسانى كه بتواند نيمه پنهان انسان را پيدا كند. مولانا براى انتقال درد و رنج خود از خلوت خواص و محضر عوام، به شرح فراق می پردازد و با بیان عمق تنهایی ها، از فقدان انسانى كه بتواند خلاء انسان ديگر را پر كند، شكايت مى كند. البته بودند كسانى كه به ظاهر در اطراف مولانا جمع مى شدند و با او لاف دوستى و همراهى مى زدند، اما دوستى با كسانى که در حد و اندازه هاى مولانا نبودند، به هیچ عنوان با معانی و انديشه هاى متعالی او همخوانی ندارد. همرهان سست عناصرى که جز ناهمراهى و تزاحم با نخبگان و خردمندانى چون مولانا، كار ديگرى از پيش نمى بردند. مولانا همچنين از ظلم و جوری که بر اندیشه و خرد مى رود، سخن می گوید و با اين شعر در جستجوی یاری است که نه ظلم را برمى تابد و نه ظلم مى كند، انسانى كه مولانا آرزو مى كند، انسانى است كه طبق نظر قران، خدا را فراموش نمى كند و خدا نيز او را نصرت مى بخشد. معشوق مولانا انسانی است که با دستیابی و شناخت خود، ذات اقدس الهى را مى شناسد و با آگاهی از برتری و فضیلت فطرى خویش، جز به تعالی و اوج مقام انسانیت نمی اندیشد. حلقه مفقوده مولانا، به واسطه اندیشه و خرد خود که به مدد كوشش عالمانه و استفاده از تجربه های ارزشمند حاصل مى آيد، از جنس انسان اسلام است و هم نشینی و همراهی و هم صحبتی با چنین انسانی، سراسر لذت و سعادت است. همسفرى با انسان هاى بزرگ، کمال آرزو و غایت خواستن انسان است. انسان مورد نظر مولانا، انسانی است که عاشق مولانا است و كشف چنين معشوقه اى، يعنى عشق مولانا و شمس و اين عاشقى، فنا شدن انسانى در وجود انسانی ديگر تعريف مى شود و اين مهم، به معناى آغاز و پایان حركت متعالی انسان و جامعه است.
"من عرف نفسه فقد عرف نفسه". يعنى کسی که خود را بشناسد، خدا را هم می شناسد. مولانا هم به همین نکته اشاره دارد که شرط خداشناسی، خود شناسی است و خود شناسى قبل از خدا شناسى است. دستیابی به چنين انسانی، به غور و جستجوی اگاهانه در خويشتن خویش و شناخت ابعاد و جوانب گوناگون انسان براى رسيدن به خدا نيازمند است. مولانا در این شعر، از آرزوهاى فرو خفته خود می گوید، او در پی دست یافتن به یک ذات متعالی است. وصال انسان كامل و كمال انسان و دیدار دوست، چه بسا اتفاق مباركى است که در نگاه او برخوردار از متعالی ترین ویژگی های بشری، هم از اين سوى و هم از آن سوى است. اما از هر سوى كه مى نگريم، فقدان انسان كامل و خلاء ناشى از قابليت كمال انسان، تدريجأ موجب انزواى انسان متكامل مى شود. اگر من مى گويم، مولانا تنهاست و از سر تنهايى در جستجوى انسان كامل است، هرگز به معناى انگشت تأكيد نهادن بر خلق و خوى درون گرا و گوشه نشينى او نبوده و نيست، بلكه تنها بودن امثال مولانا، به معنى تهى بودن ظرف از مظروف واقعى تعريف مى شود؛ برای درک بيش از پيش این واقعيت، می توان به توصیف ذات اقدس الهى پرداخت، زيرا زير ساخت خدا شناسى، خود شناسى است و انسان از راه شناخت خود به شناخت خدا مى رسد. البته من در كتاب"مناجات مولانا" كه بعون الهى به زودى منتشر مى شود، به اين مهم پرداخته ام و مولوى صاحب مثنوى نيز، درآثار خود راه رسيدن به خدا را يك راه، يعنى صراط مستقيم مى داند.
والله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن های هوی و نعره مستانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
من عاشق مولانا هستم و به نظرم تا به امروز کاملتر از او دنیا به خودش ندیده است و انسان کامل را میتوان در خود مولانا جستجو کرد.
به هر صورت از بابت پرداختن به مولانا ممنونم.
برادر گرامی در بزرگی شخصیت مولانا شکی نیست ولی کاملترین انسان و سرور همه کائنات رسول ا... (ص) بوده ، هست و خواهد بود و ما به عنوان یک مسلمان به این مسئله باید اعتقاد کامل داشته باشیم
به نقل از سایتی از اینترنت :
مولانا معتقد است براي شناخت خداوند بايد حضرت محمد (ص) را بشناسيم؛ چرا كه خداوند عاشق پيامبر (ص) بوده و خلقت جهان به دليل وجود مبارك ايشان صورت گرفته است.
مولانا در بيت
«از احمد تا احد يك ميم فرق است
دو عالم در همين يك ميم غرق است»
و در بسياري از اشعار خود ارادت خود را به پيامبر اكرم (ص) نشان داده است.
جلالالدين مولوي چون ديگر عارفان مسلمان راهشناس، " نبياكرم را نمونه كامل و تمام عيار اخلاقي و واجد تمامي صفات عالي انساني ميداند " و از شخص حضرت محمد (ص) به مصداق آيه مباركه: «وانك لعلي خلق عظيم» و حديث قدسي «لولاك لما خلقت الافلاك» به عنوان انسان كامل و اكمل شفيع دو عالم و چهره ممتاز منحصر به فردي كه نظيرش تاكنون نيامده و نخواهد آمد و نه بوده و نه خواهد بود، چنين ياد ميكند:
بهر اين خاتم شدست او كه به جود
مثل او نه بود و نه خواهند بود !
ختمهايي كه انبيا بگذاشتند
آن به دين احمدي برداشتند
قفلهاي ناگشاده مانده بود
از كف انا فتحنا برگشود!
او شفيع است اين جهان و آن جهان
اين جهان زي دين و آن جا زي جنان
به قول مولوي، مدح كننده خورشيد، مداح خود است. خورشيد، نورافشاني و گرمابخشي را وظيفه ذاتي خود ميداند. هر كس دل و ديده و تن و جان به خورشيد نسپارد، خود زيان كرده و خسارت ديده است، نه خورشيد.............................................
" روز گذشته مادر م.ه برای فرزندش که در زندان بسر میبرد نان برنجی خانگی فرستاد "
کاربران کلی نظر میدادند!
واقعاً زنگ خطر انقراض ژنهای اصیل و فهمیده در کشور به صدا در آمده.
؟؟!! خدابیامرز !!؟؟ هیتلر هم از بچه گی با توری و صافی و غربال دنبال جدا کردن ژنهای اصیل و فه میده قهوه ای رنگ !!؟؟ نژاد ژرمن بود و بعد که به قدرت رسید این جدا سازی را با ژنهای گنده تری شروع کرد و میلیونها انسان را به خاک و خون کشید و کشورها را با خاک یکسان نمود.
خداوندا تو خود از گناهان و خطایای این کاربر درگذر زیرا او نمیداند چه میگوید و بر بچه و نادان و سفیه هرجی نیست.
به خصوص در اين روزها كه انسانيت و اخلاق
به شدت تحت تإثير ماديت قرار گرفته، خيلى
بجاست، دست شما درد نكنه،
انشاالله اين جور مباحث رو ادامه بدين.
ببینید زبان پارسی زبان کنایه ها، عواطف و احساسات است و به همین دلیل است که از هر بیت از شاعران بنام این سرزمین هزاران معنی و مفهوم بعضاً متضاد استخراج میشود، همانطور که حافظ از شراب و مستی برای رساندن مفاهیم والا استفاده میکند مولانا هم از دین بهره میبرد.
اصلاً به مرگ فکر نمیکنم تا ازش بترسم یا نترسم! معمولاً این افسرده ها هستن که به مرگ فکر میکنند و بعضاً هم دست به خودکشی میزنن.
سالها پیش وقتی دوم راهنمایی بودم به دختری علاقه پیدا کردم اونقدر که دوستم متوجه علاقه ی من شد بماند، روزی دوستم ازم پرسید که چقدر آن دختر رو دوست دارم و منم گفتم که حاضرم واسش بمیرم! بعد دوستم ازم پرسید حالا اگه اتفاقی واسه اون دختر بیفته و مثلاً دستش بسوزه بازم واسش میمیری؟! من گفتم آره، بعد دوستم پرسید اگه پاهاش قطع بشن چی بازم واسش میمیری؟ من به یاد حرف پدربزرگم افتادم که بم گفته بود هر وقت احساس کردی کسی سعی دارد با حرفهای منفی حس خوبت رو از بین ببرد فوراً ازش دوری کن چون مطمئناً اون فرد خوده شیطانه. من هم از همون لحظه دوستیمو با همکلاسیم تموم کردم و بعدها فهمیدم که طی زمانی که با همکلاسیم هنوز رابطه داشتم همکلاسیم از روی حسادت چیزهایی رو به دروغ به اون دختری که دوستش داشتم میگفته است! هر چند که نتونست مانع دوستی منو اون دخترخانم شه ولی منظورم این بود که افراد شکست خورده و افسرده چون توان دیدن موج زیبای زندگی دیگران رو ندارند همواره دم از مرگ میزنند.
به کوری افراد حسود من و دیگر دانشمندان با همکاری خدا بسوی جاودانگی پیش رفته و بهشت رو در همین دنیا خواهیم ساخت.
دوست گرامی حرفایی که میزنم حاصل تجربیات و تفکرات کاملاً فردیست و دربرگیرنده ی دیدگاه گروهی خاص نیست لذا در مورد موضوعات مورد بحث نمیتوانم با یک اشاره دیگران را به سمت یکی از دیدگاه های موجود راهنمایی کرده و از توضیح بیشتر خود را خلاص کنم! و اگر هم خواسته باشم تفکراتم را در مورد موضوعی دقیقاً توضیح دهم شاید به اندازه ی یک کتاب شود که مسلماً چنین چیزی مقدور نیست.
بله من عاشق حقیقتم ولی مرگ فقط یک "احتمال" است نه "حقیقت" ! احتمالی که درصد بوقوع پیوستنش خیلی بالاست فقط همین. به خدا خیلی سخت است که بتوان در چند سطر آنرا توضیح داد. دانش پزشکی از قدیم تا حال تمام تلاشش این بوده که این درصد احتمال را کاهش دهد.
اگر بخواهم "مفاهیم والا" را در چند سطر توضیح دهم کاریست نشدنی که اگر شدنی بود مولانا برای توضیح آن مجبور نمیشد در مثنویش برخی از حرفهای دلش را افشا کند!
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر كه مرا درد اين جهان باشد
براي من مگري و مگو دريغ دريغ بدام ديو در افتي دريغ آن باشد
جنازه ام چو ببيني مگو فراق فراق مرا وصال و ملا قات ان زمان باشد
البته تا کنون هیچ تفسیر شعری از شعرای بنام مسلمان به این ختم نشده که خدا دوتاست و یا دروغ ثواب دارد و یا جهنم وجود ندارد و یا یخ در بهشت همان مائده آسمانیست...... همانگونه که از هزاران حدیث نقل شده از قول معصومین ع پس از شخصیت شناسی و تایید راوی به صحت گفتار, تازه احادیثی مورد قبول است که درجهت آیات قرآن باشد نه ناقض آن .... در شعر هم همینطور است .اگر افراد لات و الکلی اشعار حافظ را ترجمه و تفسیر کنند ختما این تفسیر پای منقل و رقص و آواز و لذت بردن !!! از مصرف محتویات شیشه و بعد خود شیشه! است که کردارشان و هم پندارشان و گمانه زنیشان ضد دینیست که شاعر و دراینجا حافظ به آن معتقد بوده است.
و همچنین اشعار مولوی اگر در راستای دینی ترجمه نشود که او عملا بدان معتقد بوده ترجمه و تفسیریست غلط و بیراهه . پس ما هزاران تفسیر نداریم بلکه هزاران نفر سعی در تفسیر به رای دارند که تا کنون طی صدها سال نتوانسته اند به مقصد خود برسند زیرا خط کش و مصحح , همیشه قرآن کریم و احادیث معتبر است .
شونصدتا كامنت ميزاشتيم، اما وقتى لحث علمى و اخلاقى
پيرامون انسانيت و معنويات مطرح است، همه خوابيم!؟
شونصدتا كامنت ميزاشتيم، اما وقتى لحث علمى و اخلاقى پيرامون انسانيت و معنويات مطرح است، همه خوابيم!؟
نگرد نيست،
...........
انسانم آرزوست
هر هفته غنى تر و جامع تر كار ميشه،
از اينكه علاوه بر تحليل سياسى رويدادهاى مهم هفته،
مسائل معرفتى هم مورد بحث قرار مى گيره،
بسيار مهم و با ارزشه، خواهشأ به مسائل نظرى بيشتر
بپردازين، با سپاس از سايت وزين و ارزشى بولتن
بررسى مسائل فلسفه و سياست از نگاه معرفت انديش،
بتعث ارتقاء سطح دانش عمومى مى شود.
آدمی را آدمیت لازم است ،
عود را گر بو نباشد ، هیزم است
یا
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه ی نا محرم زد!
بعضی حرف ها رو باید شنید و مزمزه کرد و بهش فکر کرد و در عمل به کار برد …اصل درستش اینه که (در لفظ قدیمی ها)برای هر حرفی پاسخی در آستین داشتن راه صواب نیست نشان اعلمیت بر دیگران هم نیست،بعضی حرف ها فقط شنیدن دارن و به کار بستن مگر اهلش باشی و بتونی درست تفسیر کنی یا صاحب نظر باشی و بخواهی تحلیل کنی …یا مدعی باشی و بخواهی ادعا کنی که به به و چه چه گفتن مدعیانه نشانه ی خاص بودن نیست!تازه اگر به به و چه چه پر از اشتباه برداشتی نباشه!
اصلا صوابتر اینه وقتی مشی کسی رو می بینی و می پسندی در جریان زندگیت به کارش ببندی!مثلا شاعر میگه :
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن های هوی و نعره مستانم آرزوست!
ای شعر توأما پیام ظلم ستیزی و عدم سیاه نمایی و غر زدن بدون حرکت رو داره!
یعنی وقتی ظلمی می بینی در مثال آقازاده ای کلاش و مجرم باید به صدا دربیایی و خواهان اجرای عدالت باشی نه اینکه بری شعر مولانا بخونی و آه بکشی یا سایرین رو تحقیر کنی!
اما به نظر من همسفرى با مولوى در هر صورت موجب افتخار هر انسانى است. مولوى انسان است و از انسانيت مى گويد.
احتمالا درست نیست اینطور نظر دادن راجع به دیگران ولی من واقعا حیرت زده ام!
مسلما همه به نوعی در ارتباطات و نوع زندگیشون درگیر مشکلاتی هستن و ممکنه از چیزی رنج ببرن و مشکل افراد نباید سوژه ی دیگران بشه اما حرف های شما نباید بی جواب بمونه چرا که نباید گذاشت کسی در فکر اشتباه خودش غوطه بخوره!هر چند تا حدودی حس حماقت بهم دست میده در بحث با پایتخت…
نوشتید من در کنار سایر دانشمندان و همکاری (!)خدا…العیاذبالله شما خدا را در حد مخلوق پایین آورده اید؟آیا این خدا ساخته ی ذهن خود شما نیست؟زندگی جاودانی بر روی زمین؟…
بهشت روی زمین آرزوی دوری نیست اگر بشر خودخواهی و فرار از بار مسؤلیت های انسانیش را نداشته باشد و این اتفاق خواهد افتاد زمانی که با اصلاح خود شرایط ظهور منجی را فراهم کنیم ولی عمر جاودان امری محال است چرا که جاودانگی مختص خداست
من نوشتم: " به کوری افراد حسود من و دیگر دانشمندان با همکاری خدا بسوی جاودانگی پیش رفته و بهشت رو در همین دنیا خواهیم ساخت."
نوشتم: "به کوری افراد حسود" و ننوشتم به کوری "چشم" افراد حسود! میدونید چرا؟!
نوشتم: " من و دیگر دانشمندان" و ننوشتم من با دیگر دانشمندان! میدونید چرا؟!
نوشتم: " با همکاری خدا" میتونستم بجای "همکاری" از مترادفش "کمک" در جمله ام استفاده کنم! ولی عمداً نوشتم که ثابت کنم زبان پارسی پر است از معنای و مفهوم متضاد (در پاسخ به دوستم که گفته: " پایتخت خود اشعار مولانا با دینش قاطی بوده.تو از چی داری فرار میکنی؟" !!!) هم در لغت نامه دهخدا و هم در فرهنگ معین "همکاری" مترادف "کمک" دانسته شده اونوقت چگونه است که وقتی خود شما و دیگران بارها و بصورت مکرر میگویید "خدایا به ما کمک کن" و "به کمک خدا ..." کسی العیاذبالله نمیگوید؟ چرا؟
ببینید دوست عزیز اگه ساده مینویسم بخاطر اینه که صداقت در سادگیست و اتفاقاً همین صداقت اونقدر پیچیده است که کمتر کسی قادر به درکش است.
نه خودشیفته ام، نه اختلالاتی که شما به آن اشاره کردید دارم و خدا رو شکر از زمان کودکی تا حال همواره شاد بودم اونقدر که برخلاف تصور شما اطرافم پر است از دوستان خوب.
فقط اینو بگم که اگه کوچکترین اختلالاتی که شما بش اشاره کردید رو داشتم محال بود به دنبال عمر جاودان که محال نیست باشم!
دوست عزیز جواب شما رو زیر کامنت آقای اميد مظفرى داده ام.
دقیقا مثل همین سایت بولتن با یک نگاه مشخص میشه چقدر دوست و رفیق داری فقط به دوستانت بگو بابا قرمز درسته رنگ قشنگیه ولی اینجا قرمز یعنی منفی یعنی دوست ندارم یعنی دوسست ندارند .به اینهمه دوستت بگو اونو علامت بزنند که دوتا منفی عمود به همندو اصلا بهشون بگو قرمزته رو بی خیال , آبی آبی آبی رو کلیک بزنن . شیر فهم؟
"عرفتُ الله بِفَسخِ العَزائم و حلّ العقود" خدا را با شكسته شدن اراده ها و تغيير تصميم ها شناختم.
و در ذيل آيه ۳۴ سوره لقمان فرمودند: "مِن قَدَم الي قَدَم" يعني انسان يك گام كه بر مي دارد، از گام آينده خود خبر ندارند.
چطور انقدر با قطعیت راجع به آینده حرف می زنی و از فکر نکردن به مرگ؟ که تفکر راجع به مرگ به انسان نور و رقت قلب می بخشد و مستکبرین و افراد جنایتکار از فکر راجع به مرگ پرهیز می کنند!
و مسلما در هر مرگ و تولدی که در اطرف ما رخ می دهد برای ما نشانه است!
ممکنه تو از نظر خودت و برخی از اطرافیانت فرد موفقی باشی و شاید این رو ناشی از نوع جهان بینیت ببینی ولی واقعیت اینه که نعمت دنیایی و مادی و معنوی نه بر اساس نیازمندی ها بلکه بر اساس شایستگی هایی که کسب کردیم بهمون تعلق می گیره…موفقیت تو در کسب و کار یا هر چیزی که باعث شیفتگی تو در ارتباط با خودت شده به خاطر نگرش های معنوی تو نیست، به خاطر این نیست که تو خدا رو همکار خودت تصور می کنی بلکه به خاطر اینه که طبق قوانین حاکم بر دنیا تلاش تو چنین پاسخی داشته!مثل کشورهای غربی و سکولار و فاقد دین که در قبال تلاششون پیشرفت های صنعتی داشتن! و این دست پیشرفت ها به معنای رضایت خدا از شیوه ی زندگی ما نخواهد بود!
این تفکر مرگی که شیفته ی آن هستی آخر آخرش به چیزی شبیه به افکار داعش ختم میشه.
کسی که نمیتونه در این دنیا که نقد است موفق ظاهر بشه و برای خود، خانواده و جامعه اش زندگی ببخشه مطمئن باش به اون دنیایی هم که بیش از حد بش اعتقاد داره نمیتونه موفق باشه! و به قول استادم: "یک سیلی نقد از هزار حلوای نسیه شیرینتره."
ای بابا استاد تو هم که کم سواد بوده یا تو نتوانستی بفهمی چی میگه؟
این نقل قول استاد تو نیست مگر اینکه استاد نجار بوده یا استاد آهنگر.
این ضرب المثل معروف است که میگوید:
سیلی نقد به از حلوای نسیه .
ربطی به شیرینی ندارد منظور فقط نقد است.
البته تو به نسیه بیشتر اعتقاد داری زیرا دنیای فانی و نسیه ای و زودگذر را انتخاب کردی و با اینکه اصلا موفق نبودی ( زیرا با این ادعای تو بایستی اسمت هرروز در مجلات علمی باشد!!)همه را به راه اشتباه و علط خود تشویق میکنی .راستی اینقدر که ثانیه هایت !!؟؟ حساب شده است چرا زبان انگلیسی تو در حد یک آدرس گرفتن هم نیست؟؟
چطور وقتت را تلف میکنی !! لذت میبری!! چطور؟
مرزبندیهای قراردادی با علم، عرفان و ادبیات در تضادند. و علم و عرفان و ادبیات، کشور، نژاد و ... درش راه ندارد.
همانگونه که عرفان ما برای غربیها کاذب نیست، عرفان آنها هم نمیتواند برای ما کاذب باشد که اگر اینگونه باشد شیفتگان غربیه مفاخر امپراطوری ایران باستان در کشورشان باید به ایرانزدگی متهم شوند!
بله قبول دارم که در ابتدا منظورتان رو خوب متوجه نشدم.
همواره تندرست و پاینده باشید.
این وسط تنها کسی که ضرر کرد همکلاسی حسودم بود چون تا پایان دوره ی راهنمایی تنها موندو نتونست با کسی در مدرسه برای مدت طولانی صمیمی شه.
اینجا سایت تحلیلی و با فرهنگیه جای راه و روش دوست دختر یابی نیست.
بولتن عزیز ازت دلخورم شدید ..
من هیچگاه ضدفرهنگ عمل نکرده و نمیکنم و اتفاقاً بخاطر بی فرهنگی درصدی از هموطنان همواره دلخوریم رو نشان داده ام البته نه از نوع دلخوری شدید شما!
وقتم محدود است و نمیتوانم وارد بحث های بی نتیجه شوم چون نه شما میتونید منو از حقیقت دور کنید و نه من میتونم شما رو به حقیقت نزدیک کنم.
بقدری عجب جلوی چشمهاتو گرفته که اشتباهو درست و درست رو اشتباه می بینی.
گرچه برات دعا کردم ولی واقعا فلاکتیه خودبزرگ بینی نابجا!!!
میدونم خیلی برات سخته ولی سعی کن یه خورده روی بازتاب افکار مشعشع و از بالا نگاه کردن به دیگران و اعتماد به سقفت "مکث،تأمل،تفکر،تدبّر داشته باشی لازمته شدید.
پای تخت افکار درپیتی و سوابق لاابالی گریتو برای خودت نگه دار.
اینجا سایت تحلیلی و با فرهنگیه جای راه و روش دوست دختر یابی نیست.
بولتن عزیز ازت دلخورم شدید ..
واقعا احسنت به این هوش و استعداد سال قبل همینرا میخواستم بنویسم لیکن به احترام عرف ایرانی منصرف شدم ولی شما کاملا زدید وسط خال .
در کلیه کامنتهای بی سرو ته او نظر کنید آنجا که برای بانوان جواب مینویسد .بسیار سریع مچ او باز میشود لیکن بانوان این سایت ابدا در سطوح پائین و کودکانه او سیر نمیکنند .هرچه سعی کند با آداب و لغات عربی که از تک تک آنان تنفر داردمقوله اش را بیاراید و بخاطر ضعف شدید درفارسی آنرا چاشنی کند باز نمیتواند عیب خود را بپوشاند. ولی نمیدانم چه خطائی کرده است که در عض کمتر از یکماه بسیاری از ضعفهایش برملا شده است. خصوصا آمارهایش و دفاع از صداقت!!!وراستگوئی!!!!
فقط خدا شفا بدهد انسانهای مالیخولیائی را .تکبر عملیست شیطانی و اخلاق رزیله ایست که حتما و حتما شخص را به منجلاب فرو خواهد برد .شخص متکبر موقعیکه به واقعیت رسید یک سرخورده اجتماعی میشود و اکثرا خود را از بلندی به پائین پرتاب میکنند زیرا زیر پای خود را خالی دیده و یک مرتبه آن کاخی را که از کودکی برایشان ساخته اند و خود ادامه داده است را, کوخ خواهد دید و این واقعیت تلخیست که آمار بسیار بالائی از آن به ثبت رسیده.خداوند عاقبت همه را ختم به خیر گرداند.
شما لطف دارین.
بنده با خواندن هر نظرتان هزاران بار آفرین به هوش سرشار جنابعالی میفرستم و بواقع از داشتن چنین هموطنان روشن بین و روشن گری ذوق می کنم.
امثال شما و زهرا خانم مایه دلگرمی هستید خدا زیادتان کنه.
هر کس بر حسب سواد و قدرت تفکیک و انتخاب صحیح کلمات آنچه رساتر هست رو انتخاب می کنه و اگر شما خواستید پاتک قبل از تک بزنید اشتباهتون رو توجیه نمی کنه!
در نوشتن لغت نامه ها کلمات مترادف رو در کنار هم قرار میدن تا برای کسانی که با زبان آشنایی کافی ندارن و ظرایفش رو هم درک نمی کنن یاری رسانی کرده باشن ولی برای من و شمایی که با ظرایف این زبان کمابیش آشنا هستیم خیلی اشتباهه که از کلمات نامأنوس استفاده کنیم در صحبت هامون ، اونم با سابقه ی فکری که خود را جزیی از اجزای خدا می داند!
مصداقا در همین کلمات کمک و همکاری برای پارسی زبانان که با ظرایف زبان آشنا هستند و متعهد به کارگیری کلمات مناسب در زمان مناسب حتما تفاوت وجود دارد!
در رابطه با ساده نوشتن هم باید بگم که هر کسی شیوه ی نگارش خودش رو داره و شما در تناقض با حرف های خودتون در یک کامنت ابتدا اعتراف می کنید که درصدد نشان دادن ظرایف بودید و بعد از سادگی صحبت می کنید!؟البته در کل می پذیرم که ساده می نویسید …
راستی با توجه به توصیه ی پدر بزرگتان ؛فکر نمی کنید با بار منفی جملاتتان که ملتی هشتاد میلیونی رو بارهانشانه گرفته و غیبت میلیون ها غایب و تهمت به حاضرین محسوب میشه مشمول سخن ایشون نمیشید شما!؟ راجع به عمر جاودان هم حرف بسیاره و در ذیل کامنت بالا که پاسخ دادید صحبت شده و به لطف همیشگی بولتن بخشیش هم حذف شده!
مگر غیر از اینست که قرآن میگوید همه از خداییم و بسوی او بازمیگردیم؟! یعنی شما حتی به چیزایی که بش اعتقاد دارید هم پایبند نیستید؟
من ساده مینویسم برای آنکه امثال شماها متوجه حرفم بشید یعنی ظاهرشان ساده است ولی هزاران حرف واسه گفتن دارن که امثال شما قادر به درکش نیستید! جدی میگم. من در قسمتی از کامنت بالاترم تنها درصد اندکی از یک جمله ی به ظاهر ساده ام رو باز کرده ام که مطمئنم بازم اونو درک نکرده اید.
منفی بافی با گفتن حقایقی که نقش اخطار و تلنگرزدن را دارند خیلی فرق میکند، به طور مثال اگه یکی بگه فلان روستای کشور فاقد برق است تهمت و توهین به ساکنین آن روستا تلقی میشود؟ من قصدم توهین به هیچکسی نیست، تنها قصدم حقیقت است تا راه چاره ای یرای حقایق نامطلوب پیدا شود، به قولی 90 درصد درمان تشخیص است.
به نظرم واقعا بحث با شما بی فایده است …در ضمن قرآن مجید آیات دیگری هم دارد مثل "کل نفس ذائقة الموت"!
مرگ یه "احتمال" نیست ، مرگ یک "حقیقت" است و واقعا اتفاق می افته حتی اگر ده هزار سال عمر کنی!
همچنان که امام علی علیه السلام می فرماید:
"ای مردم! از خدايي بترسيد كه اگر سخني گوييد مي شنود، و اگر پنهان داريد مي داند، و براي مرگي آماده باشيد، كه اگر از آن فرار كنيد شما را مي يابد، و اگر بر جاي خود بمانيد شما را مي گيرد، و اگر فراموشش كنيد شما را از ياد نبرد."
در ضمن توصیه می کنم برای نشان دادن ظرایف زبان فارسی از خودتان مثال نزنید و استناد کنید به سخن اهلش!
و اینکه؛
بنده و غالب خوانندگان بولتن همه به نارسایی های جامعه و قصورها و کمبودها اشراف داریم و لزومی ندارد با غلو و بدگویی از هموطن خود را سطح بالا جلوه دهیم!
از نشانه های بزرگی اندیشه ومنش ارائه راه حل برای مشکل است نه صرفا بدگویی و سیاه نمایی آنهم به اسم تذکر چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام بسیار سفارش شده است که آنهم شرایط خود را دارد!
من با شما خصومت شخصی ندارم ولی نباید در مقابل برخی حرف ها سکوت کرد!
راستی نوشتید که من متوجه نشدم منظورتان را؛ همیشه ایراد رو در دیگران جستجو نکنید شاید به خاطر عدم تواناییتون در به کار بردن ظرایف من و سایرین رو به اشتباه میندازین؟
این جاودانگی هم که دنبالش هستین فقط خاص شما نیست و فطرتا در انسان وجود داره میلش و بعد از مرگ بهش پاسخ داده خواهد شد در حیات اخروی که خدا می داند در چه مقام و جایگاهی مخلد خواهیم شد!
به نظرم به جای تبیین نظراتت برای ما البته اگر در پی حقیقتی به متون دینی مراجعه کن این به صلاح نزدیکتره!
آواره ی کوه و بیابانت شدیم همه
روزی که همنشین آشنایت شدیم همه
ما همرهان سست عنصر کجا رویم؟
آنجا که کور نور نگاهت شدیم همه
فرعون زمانه هنوز که هنوز است ظلم می کند
مهری بدیدیم و جان بر کف جانانت شدیم همه
جام شراب ما را شکستند این ددان
گرنه ز اشک خود مست نعره ی مستانت میشدیم همه
"و کل شی هالک الا وجه"
و نفخ فی الثور....
من عاشق مولانا هستم بشرطیکه راجع به دین و عرفان و انسانیت ومرگ و آخرت حرف نزند. همین که شعر بزن بکوب داشته باشه من عاشقشم.
مثلا شعر زیر را که میخوانی حالت گرفته میشه و از دنیا دیگه لذت نمیبری آخه چرا اینطور میکنی موع لا نا ؟
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم ؟ آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بود است مراد وی از این ساختنم
جان که از عالم علوی است یقین می دانم
رخت خود باز بر آنم که همان جا فکنم
" مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم"
"ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم"
کیست در گوش که او می شنود آوازم
یا کدام است سخن می نهد اندر دهنم
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان تا در زندان ابد
از سر عربده مستانه به هم درشکنم
من به خود نامدم این جا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد در وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
شمس تبریز اگر روی به من بنمایی
" والله این قالب مردار به هم در شکنم
"
آخه چرا مگه چه دیدی؟
" مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم"
"ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم"....
خداوند متعال میفرماید موقعیکه از انسان سوال میشود اقامتت در دنیا چه مدت بود جواب میدهد ..دو سه روزی بیش نبود...
....آن روز که پرواز کنم تا بر دوست...روز تولد در بینهایت است و آغاز زندگی ابدی ....«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی»
نظرات بسیار خوبی هم اینجا زیاد است .خدا را شکر که زنبور عسل نشدی والا معلومه با وجود این همه گل در این گلستان راس راس میرفتی سراغ گل خرزهره !
ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان
در گوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان
نک ساربان برخاسته قطارها آراسته
از ما حلالی خواسته چه خفتهاید ای کاروان
"این بانگها از پیش و پس بانگ رحیل است و جرس"
هر لحظهای نفس و نفس سر می کشد در لامکان
زین شمعهای سرنگون زین پردههای نیلگون
خلقی عجب آید برون تا غیبها گردد عیان
"زین چرخ دولابی تو را آمد گران خوابی تو را
فریاد از این عمر سبک زنهار از این خواب گران"
ای دل سوی دلدار شو ای یار سوی یار شو
ای پاسبان بیدار شو خفته نشاید پاسبان
"هر سوی شمع و مشعله هر سوی بانگ و مشغله
کامشب جهان حامله زاید جهان جاودان"
تو گل بدی و دل شدی جاهل بدی عاقل شدی
آن کو کشیدت این چنین آن سو کشاند کش کشان
اندر کشاکشهای او نوش است ناخوشهای او
آب است آتشهای او بر وی مکن رو را گران
در جان نشستن کار او توبه شکستن کار او
از حیله بسیار او این ذرهها لرزان دلان
ای ریش خند رخنه جه یعنی منم سالار ده
تا کی جهی گردن بنه ور نی کشندت چون کمان
تخم دغل می کاشتی افسوسها می داشتی
"حق "را "عدم "پنداشتی اکنون ببین ای قلتبان
…
لیکن قبلا به کاربر پایتخت اخطار داده ام که اگر در اعتقادات ما مغلطه کند جواب خواهد شنید.
واما او با تکبر و نخوتی .. که از او میشناسیم میخواهد مکتب ما را به ما یاد دهد. او میگوید:
" اونم با سابقه ی فکری که خود را جزیی از اجزای خدا می داند! "
مگر غیر از اینست که قرآن میگوید...
این بنده خدا اصلا سواد این را ندارد که خداوند متعال مالکیت ما را از خود میداند و نه جنس ما را زیرا هنوز نمیداند خداوند ماده نیست و ماده را آفریده است و او جنس ندارد .مشکل او اینستکه نه مطالعه دینی دارد نه فلسفی نه علمی فقط مغلطه میکند. حتی آنجا که حضرت حق میفرماید و نفخ من روحی ...آنهم رو خدائیست نه روح خدا البته درک این مطالب برای او ممکن نیست . زیرا او در وادی اول زمینگیر شده است.هم وقتی ما میگوئیم انا للله و انا الیه راجعون او این را مادی میپندارد مثل کودکان که تصور میکنند به سوی خدا بازمیگردند و مینشینند توی بغل خدا ......
ار کودکی پرسیدند دوست داری در آینده چه بشوی ؟: جواب داد : بزرگتر!
ما هم وقتی بزرگتر شدیم یک قیچی میخریم.
"من آنچه شرط بلاغتست با تو می گویم/گفتم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال"
ما از تعصب ورزیدن منع شده ایم در دینمان ولی به فرموده ی امیرالمومنین خوب است که نسبت به مسایل درست اصرار و پافشاری داشته باشیم!
در رابطه با حقیقت مرگ در این بحث،حرف خود را حق مطلق می دانم چرا که با تکیه و استناد به خالق حق و جدا کننده حق از باطل حرف زدم!
مخاطب من هم در بحث بالا یک آدم جرزن بیشتر نیست!
ما راجع به غیب یا چگونگی احوالات اون دنیا حرف نمی زنیم راجع به خود مرگ وررفتن از این دنیا حرف می زنیم.با پایتخت نمیشه از احادیث وروایات حرف زد ولی شما که دیگه خودتون باید تو این زمینه بهتر بدونید.پایتخت راجع به عمر طولانی صحبت نمیکنه بلکه راجع به عمر جاودان صحبت میکنه.واصلا قصدش بازگشت به خدا نیست.
شما هم میگید چون آن دنیا اصل است پرداختن به این دنیا خیلی اهمیت ندارد و همه چیز باید در راستای مرگ و رفتن به آن دنیا قرار گیرد. من اعتقادم اینه که در آن مهمانی باید در پذیرایی، سنگ تمام گذاشت و شیرینی، رقص و آواز را چاشنی آن کرد و آنقدر در آن غرق شد که حتی آشتی دادن آن دو نفر از ذهنمان بپرد!
در روش من آن دو فردی که با هم قهرند در آن مجلس شادی حتی بدون توصیه و اشاره دیگران، خود آشتی میکنند ولی در روش شما احتمال آشتی دادن آن دو نفر پنجاه پنجاه است تازه به شرط آنکه بخاطر غذای مسموم کارشان به بیمارستان کشیده نشود!
در این مهمانی اگر از همان ابتدا بحث آشتی دادن آن دو نفر مطرح شود شاید اختلاف بالا بگیردو مهمانی از هم بپاشدو کام همه تلخ شود! چه عجله ای است؟! حالا که همه دارن از مهمانی لذت میبرن هر چه این مهمانی طولانیتر بهتر و اصلاً نیازی نیست که موضوع قهر و آشتی مطرح شود چون خودبخود حل میشود!
اودر کنار مثالهای خارج از بحثش فکر میکند چون این دنیا فرع است پس اسلام به ما دستور درویشی خانه نشینی و پیش بسوی مرگ میدهد. در زمستان که ملت منتظر خورشید تابستان هستند خود را به برف و یخ نمی سپارند و خانه و کاشانه را با هیزم و نفت و گاز و برق.. گرم نگه میدارند در حین اینکه میدانند این گرما موقتیست و خورشید خواهد آمد.
اگر مسلمانان مثل او فکر کنند که اصلا مبارزه و جهاد و کوشش و طلب علم همه باطل میشوند زیرا ملت منتظر مردن میمانندو انقلاب و مبارزه لازم نیست ؟؟!! .او تا کنون حتی یکبار آیه قرآن نوشته شده روی پرچم سپاه پاسداران و روی سینه آنان را نه خوانده نه فهمیده که دستور به تجهیز قویترین و پیشرفته ترین سلاح و کارزار را میدهد و این یعنی تلاش شبانه روزی نخبگان و دانشمندان و صنعتگران اکثر اختراعات و اکتشافات دنیا در تحقیقات چگونه جنگیدن بدست آمده اند.و او تاکنون یکبار فکر نکرده که اگر مطالعه و تحقیق و کار تخصصی شبانه روزی نیروهای ذبده مسلمان و مومن که شدیدا به آخرت ایمان دارند نبود اکنون کشور ما بسیار عقب مانده و گمنام بود. تلاش مسلمانان و سهم آنان را در تولید علم در دنیا نمیداند لذا به ما از روی جهل نصیحت کرده و تشویق به رقص و پایکوبی و ورجه وورجه و لذت !!!بردن و عاشق و شیدا بودن میکند.نوع خوشی او در سطح پائین است.
" اگر مسلمانان مثل او فکر کنند که اصلا مبارزه و جهاد و کوشش و طلب علم همه باطل میشوند زیرا ملت منتظر مردن میمانندو انقلاب و مبارزه لازم نیست ؟؟!! "
نوشتی: "اگر مسلمانان..." !!! یعنی از همان ابتدای کار انسانهای روی زمین رو سوا کرده و بقیه رو در مقابل آنها میبینی! این تفکر در نهایت باعث ریخته شدن خون بیگناهان میشود. هر تفکری از هر نوعی که باعث ریخته شدن تنها و تنها یک قطره خون از انسانی شود تفکری باطل و شیطانیست. الان میخوای بگی پس اگه اینجوریه در مقابل متجاوزان باید تسلیم شد تا خونی ریخته نشه، عکس العمل در مقابل یک پدیده با نوع تفکر برای پدیده ای که هنوز رخ نداده خیلی فرق داره. همانطور که من بارها گفته ام که بجای ستایش فقرا باید فقر را ریشه کن کرد در این مورد هم میگم بجای ستایش جنگ و خونریزی باید جنگ و خونریزی ریشه کن شود و با جنگیدن نمیشه با جنگ جنگید.
حفظ جان تک تک انسانها حتی جنایتکارترین آنها به عهده ی همه است. حتی مسئولیت آنهایی که دست به خودکشی میزنند پای همه ی انسانهای روی زمین نوشته میشود. آنوقت چگونه میتوان برای گرفتن جان دیگران نقشه کشید؟!
من نمیخواهم اعتقادات کسی رو زیر سوال ببرم ولی شاید برداشت کسی از همان اعتقادات اشتباه باشد! اگر میگی در قرآن گفته شده که در مقابل ظالم باید جهاد کرد شاید منظور آن باشد که در مقابل جهل ظالم باید جهاد کنیم نه در مقابل جان او!
سعی کنیم پرچم سفید صلح رو در جهان به اهتزاز دربیاریم که به تفکر انسان کامل از نظر مولانا نزدیکتره تا پرچم سیاه.
برپا کردن پرچم سفید صلح در جهان بدست افرادیکه مانند تو از ملت خود و آداب و رسوم و اعتقادات ملت ایران بریده اند و عاشق و شیدای غربند همان تکه پارچه سفید تسلیم در وادادن و نگونساری و به خاک افتادن د ر مقابل غربیهاست این صلح نیست این ذلت است .
و پرچم سیاه داعش هم لیاقت تو وامثال توست که وقتی داعش وارد کشوری میشود به جای مبارزه با او مانند تو پا به فرار میگذارند و برای لذت بردن ! ! و رقصیدن!! و ژل مالی بعد از دوش!! و کرم زدن!!و همین دستوراتی که هقته پیش برای مردان ایران زمین نسخه پیچیده بودی به زیر زمینی پناه میبرند تا نیروهای صلح!!!!؟؟؟؟ غربی آنها را نجات دهند.
مولانا فردیست عارف و دینشناس و مسلمان ومتعهد تو را چه به مولانا؟ " تو اینطور فکر میکنی, پایتخت: هر تفکری از هر نوعی که باعث ریخته شدن تنها و تنها یک قطره خون از انسانی شود تفکری باطل و شیطانیست " شعار الکی نده خودت را هم لوس نکن خون صدها میلیون انسان بدست ایده و مکتب همان اروپائیانی که آمال و آرزو و الگوی تواند تا کنون بر زمین ریخته شده و درحال ریخته شدن است. حیف ملاحظه حال دوستان را میکنم والا این همه خضعبلات تو که مثل همیشه با بی صداقتی و ترس کامل کنایه میزنی را کاملا واضح جواب میگفتم و دقیقا به تو میفهماندم که میدانم پیرو چه مسلکی هستی صداقت در تو نیست حتی به خودت هم دروغ میگوئی ..مولانا!!؟؟ .بس کن
کاربر پایتخت .تو سعی کن هیچگاه در دین ما دخالت نکنی زیرا سواد آنرا نداری کسی که از تک تک لغات زبان قرآن که خداوند تاکید میکند عمدا به عربی آنرا نازل کردم بي خبر است و معانی ساده لغات حتی مصطلح عربی فارسی شده را نمیفهمد لازم نیست دین ما را به ما گوشزد کند.تو برداشتت از یک جمله ساده غلط است میخواهی از چی برداشت کنی.
نوشتی: "اگر مسلمانان..." !!! یعنی از همان ابتدای کار انسانهای روی زمین رو سوا کرده و بقیه رو در مقابل آنها میبینی!
کاربر پایتخت من بید نیستم که ازباد این سفسطه بازیها و شانتاژها و هوچیگریهای تو تکان بخورم . متاسفانه درک تو از زبان فارسی بسیار پائین است و میخواهی بدون مطالعه خود را دانا جا بزنی , ممکن نیست.وقتی درک مطلب را نداری مجبوری خودت مثل همیشه به نقل قول دروغ متوسل شوی وبا پشت سر هم اندازی مطالب نتیجه گیری مطلوب کنی و چون خودت ساده لوحی فکر میکنی کاربران را متاثر ساخته ای. تو دائما ملت ایران و ملل جهان اسلام را از بقیه دنیا با اهانت جدا میکنی و اروپا را گرز کرده و بر سر ملت فرود می آوری چنگت باز است.بیهوده تلاش مکن.
جمله را جلوی انیشتن بگذاری سنگ کپ میکنه!!
چندین سال بایستی ادبا و شعرا دست در دست یکدیکر شاگردی او را نموده تا شاید ایشان آنانرا مفتخر نموده و چند جمله ای تاریخی به زبان پارسی بیفزایند.
جمله بعدی شاید اینطور باشد : پدیده عکس العمل در مقابل یک نفر با نوع تفکری که هنوز پدیده ای براش رخ نداده خیلی فرق با تفاوت داره!!
چی ساختی داش رضا ( مارمولک) ایول!
اگر چه اعتقادم بر اینه که نباید خیلی برامون مهم باشه دیدگاه ایشون که مشخصه در مسایل دینی و معنوی کمترین اطلاعت و سوادی ندارند ولی به دلیل حضوری که عکس العمل های خودمون باعث دیده شدنش شده اون هم در پاسخ به نظرهای شاذی که خودش میگه بر اساس تجربیات فردیه ( قریب به مضمون کلام حضرت علی علیه السلام : هلاک شد هر که تنها بر رأی و نظر خود اقدام کرد)و هیچ عقل و منطقی غالبا قادر به پذیرشش نیست ناگریزیم به پاسخ گویی…جایی میگه مسئولان راجع به کمبود آب دروغ میگن ولی بر اساس تجربه هم اگر بخواد بهش نگاه کنه چشم ها کاهش چشمگیر میزان آب در پشت سدها رو شهادت میده…راجع به جاودانگی در این دنیا که خدا "مطاعی زودگذر " نامیدتش اصرار داره و مرگ رو عدم می پنداره در حالی که مثل "تولد" تنها گردنه ایست برای انتقال به مرحله ی دیگر و ورود به مسیر ابدیت!
در ذهنش انقدر قدرت تحلیل وجود نداره که هر یاد مرگی به خودکشی منجر نمیشه و قرار نیست با هرازگاهی نهیب زدن به خود که زمان داره از دست میره کسی داعشی بشه!
متاسفانه بازهم با بی صداقتی کامل که آمار را دستکاری کردی و از 40 درصد فرسودگی 40 درصد هدر رفتن آب آشامیدنی را غالب کردی هنوز هم از رو نمیروی.
فکر نکن که اگر کاربران اعتراض نمیکنند نمیفهمند.آنان عاقل تر از آنند که با تو همکلام شوند و این را متاسفانه تو کج فهمیدی و با اینکه اینهمه منفی برایت میزنند باز با کمال پرروئی و جعل واقعیات حرف خود را طوطیوار تکرار میکنی. دروغ عاقبت خوبی ندارد.
ما اینجا راجع به چگونگی و چرایی و کنه و مفهوم و شرایط و مراحل و رموز مرگ صحبت نکردیم راجع به، به واقعیت پیوستن یا نپیوستنش صحبت کرده ایم!اینکه احتمالا حادث می شود یا حقیقتا!که من طبق آیات قرآن و احادیث می گویم بله صد در صد این "حقیقت" را تجربه خواهند کرد تمام موجودات و آفریده ها!
و مرگ جسم زمانی حادث می شود که قلبمان بایستد،مغزمان از فعالیت بازماند و دیگر قادر به تنفس نباشیم…
چه کسی را سراغ دارید که از گذشته ها باقی مانده باشد ؟
مگر چند پیامبر و اولیاالله که به اذن خدا عمر طولانی دارند و ایشان هم با نفخ اول اسرافیل در صور به همراه تمام موجودات زنده دیگر میمیرند!همه می میرند و برای مدتی تنها خدای حی لایموت می ماند و سپس حضرت حق جانی دوباره به حضرت اسرافیل می دهد وبا نفخ مجدد در صور همه ما دوباره زنده شده وارد صحرای محشر می شویم…برآمده از احادیث و سخن بزرگان همین است و منم به همین معتقدم!
تحلیل های وی باشیم. یاعلی
جد
اگر فقط یک نفر را نام ببرید که بخاطر تعصب و پیچیده شدن افکار دیگران در زندگیش به مقامی بالا رسیده است من تمام حرفهایم را پس میگیرم.
باز هم میگویم که "تجربه هیچوقت دروغ نمیگوید" و یکی از دلایل مشکلات جامعه ی ما همین عدم تجربه و ابتکار در اقشار جامعه است و همه چیز شده کپی کاری! از صنعت و علم گرفته تا عقیده.
و تو کاربر پایتخت برده افکار شیدائی و اغراق آمیز سبک اروپائیانی و برده افکار خود بزرگ بینی و تکبر .
گفتی : با افکار و اعتقادات دیگران میتوان زنجیری بافت و توسط آن قله ها را فتح کرد و تجربه ای نو بدست آورد ولی باید مواظب بود تا این زنجیر به دست و پایمان نپیچد که اگر چنان شود سقوطمان حتمیست . دقیقا و به همین خاطر در آینده ای بسیار نزدیک با زنجیر افکار صادق هدایت و فروید که به دست و پایت پیچیده شده سقوطت حتمیست.
گفتی : اگر فقط یک نفر را نام ببرید که بخاطر تعصب و پیچیده شدن افکار دیگران در زندگیش به مقامی بالا رسیده است من تمام حرفهایم را پس میگیرم.
(صرف نظر از غلط محتوائی در جمله و وصله پینه بودن آن " پیچیده شدن افکار دیگران در زندگیش".).دقیقا حرف ما باتو همینست که در افکار پوسیده مادی وزندگی ماتریالیستی غرقی و همه را تشویق به رقص و موزیک شاذ و ورجه وورجه میکنی و همه واقعا به حالت تاسف میخورند حرفهایت ارزشی ندارد که کسی منتظر باشد آنرا پس بگیری.زیرا چیز بی ارزش ارزانی صاحبش.
"گفتی: تجربه هیچوقت دروغ نمیگوید" وما هم صدها بار به تو گفته ایم بی تجربه ای مثل کلاس 40 یا 50 نفری که شاگردانش اکثرا دروس سخت را نمیفهمند و بعضیها اصلا همه چیز را نمیفهمند در تو مصداق دارد اول شرط تجربه فهم مطالب است که بی بهره ای . تجربه نشان داده که افتادن و خوردشدن , همیشه پله بعدی تکبر توام با کم دانیست مواظب باش سقوطتت نزدیک است.
گفتی : همه چیز شده کپی کاری! از صنعت و علم گرفته تا عقیده.
در عوالم خیال یک سفر با ماشین اجاره ای ! به اروپا داشتی و همه چیز را کپی نمودی و با آب وتاب آنرا خواستی به سایت کاربران سایت بولتن تزریق کنی که موفق نشدی .از خودت نه ایده داری نه نظر همه چیزت تقلید است.حتی کامنت نوشتنت اکثرا کپی برداریست. بالاخره روزی اجتماع مجبورت میکند از دنیای مجازی بیرون رفته و واقعیات را درک کنی امید است برایت دیر نباشد.
" دقیقا و به همین خاطر در آینده ای بسیار نزدیک با زنجیر افکار صادق هدایت و فروید که به دست و پایت پیچیده شده سقوطت حتمیست. "
کسانیکه که دست به خودکشی بزنند یا خون دیگران رو بریزند برای من هیچ ارزشی ندارند حالا اونا هر که میخوان باشن. حتی یکبار هم کتابهای صادق هدایت رو نخوانده ام. نظرات فروید رو هم قبول ندارم و در جایی هم اشاره کردم که همان اختلالات جنسی که فروید به آنها اشاره کرده از "حسادت" افراد نشات میگیره و اختلالات جنسی افراد نمیتونه منشاء اختلالات رفتاری افراد باشه. پس نظرات من با نظرات فروید خیلی فرق دارند!
چرا فکر میکنی من فقط به مادیات اهمیت میدهم؟ اگر هم تا حالا نقش مادیات رو پررنگ نشون دادم بخاطر این بود که تعادلی در قبال نظرات کاربران که همه چیز رو مجازی میدونن، برقرار کنم!
اینکه یکی پیدا بشه آدمو به چالش بکشه خیلی خیلی فرصت خوبیه واسه پیشرفت. نمیدونم چرا بعضیها از این فرصت استفاده نمیکنند.
بدلیل اینکه 10 درصد از سرمایه ام رو در بورس سرمایه گذاری کرده ام مجبورم اخبار روز دنیا و ایران رو دنبال کنم و برای این کار روزانه 1 ساعت رو در نظر گرفته ام. که سرخطهای اخبار برایم کفایت میکنند و وقت اضافی رو صرف کامنت گذاشتن میکنم ولی اگر شعبه های دانشگاه های معتبر دنیا در تهران راه اندازی نشوند مطمئن باش مجبورم بروم و اونموقع از دستم راحت میشوی و میتونی با خیال راحت کامنت بذاری ولی بعدها میفهمی که من برایت فرصت بودم نه تهدید.
خدا کند هرچه سریعتر شعبه روانپزشکی و مالیخولیای پیشرفته در تهران باز شود تا هرچه سریعتر درمان شوی .اگر رفتی خارج با خودت مترجم ببر آدرس دانشگاه رو گم نکنی؟؟آنروز دختر 8 ساله انگلیسی زبان 10 روز پیشت ماند تا و با دوچرخه جلو میررفت تا شهر را بگردی بیچاره دختره بایستی یه ده سالی پیشت بمونه با دوچرخه رو کتابها راه بره درسها رو برات ترجمه کنه اونم از انگلیسی به انگلیسی؟
تا حالا دیدی غیر از خودت کسی در بولتن تخفیف حتی در کل سایتهای اینترنت اینطوری از خودش تعریف کنه.
شخصی کور با خانمی پیرتر و البته زشت منظر ازدواج کرد و سالها این خانم میگفت حیف که کوری و نمیدانی چقدر من زیبایم و اینقدر مخ این شوهر بدبخت را خورد که او کلافه شد و گفت خانم من فقط میدانم اگر خوشکل بودی چشم دارها تورا برده بودند اینقدر پرت و پلا نگو ...
یعنی من اگه بودم دیگه دهنمو می بستم!
عاقبت بخیر شی خوشمان آمــــد!!!!
حتی فهم این را نداری که من راحت نظراتم را مینوسیم و تو کوچکتر از آنی که من بخواهم از دست تو راحت بشوم فعلا سعی کن از این همه تار پوسیده ای که به دست و پایت بسته شده راحت شوی به فکر محدودیت دیگران نباش .اینجا فقط و فقط ملاحظه دوستان و خصوصا مدیریت زیرک و بیدار سایت را کرده و فقط به درصدی از حرف هاي تو جواب داده میشود.ضمنا دانستن از زندگی شخصی تو برای ما ارزشی ندارد چه 10در صد در بورس باشی چه بورس ده درصد درتوباشد.وقتی ساده ترین نظرات تو پر از ضد و نقیض است مطمئن باش کسی نه مسافرتهای تو و نه تجربیات !!!!! تو و نه زندگی شخصی تو را اهمیت داده و باور میکند.
تنها راه بازگشت تو معذرتخواهی از ملت فهیم ایران و صداقت در گفتار است. ولاغیر.
از قدیم گفتن مستمع سر ذوق میاره سخنران را!
اینهمه کج فهمی و خودخواهی نوبره!
خسته شدم!
اینگونه اشخاص مطلبشان بحث و جدل نیست فقط چون در کودکی مشکلات و شدائد فراوانی داشته اند و کسی آنها را تحویل نمیگرفته است فقط و فقط سعی میکنند با تکرار طوطیوار تجربه اینهم تجربه ایکه با اینکه چشمش باز است نمیبیند و با اینکه گوش دارد نمیشنود و با اینکه مغز دارد قادر به فکر کردن نیست ..., خود را مطرح میکنند .او در تعصب وحشتناکی بسر میبرد که واقعیات را نمیتواند بفهمد و به قول خودش جزو 90 درصد بیسواد و نادان و ساده لوح است.
تمام حرفهائیکه میزند فی البداهه و بدون تفکر است و یادش رفت که نوشته فقط روزی یکساعت وقت برای دنیای مجازی دارد و بناست حداکثر تا آخر اینماه مثل پرزیدنت اوباما که ثانیه هایش مالیخولیائی !!حساب شده است به سفرهای 3 ماهه دور دنیا!!! احتمالا دوقوض آباد سفلی و یه قوض آباد علیا !! برود
مثل همه حرفهایش خالی بندی و گزافه گوئی. فقط روزی چند ساعت درهمین سایت پرسه میزند.
فقط براش دعا کنیم .
اگه با قطعیت سخنی میگویم دال بر خودخواهی نیست تنها دلیلش تجربه ی عینیست که اجازه نداده ام که هیچگونه تعصبی در آن راه پیدا کند و این نوع تفکر شاید برایتان نوبر باشد!
اگر خسته شدید یه هفته با دوچرخه به دل کوهستانی خوش آب و هوا بزنید تا خستگی از تنتان رخت ببندد و با فکری بازتر برگردید البته توصیم اینه که موبایل، رادیو و هرچیز دیگری بجز وسایل ضروری تفریح خوب رو در خانه جا بذارید.
مستقیم ........ نمیتوان شنونده رو با مقدمه آماده ی حقیقتی تلخ کرد......
تو میخواهی چه حقیقتی را با عینک مادی و نزدیک بینت به کاربرانی که هرکدام دهها بار بیشتر از تو مطلعند یاد آور شوی ؟؟؟ نوکری اجانب و شیدائی و از خود بیخودی در مقابل اروپائی ها را؟؟؟؟
ولی دلیل نمیشود که دروغی شیرین به خورد دیگران بدهم!!!! نظیر آمار دروغ آب و داستان سفردر اروپا؟؟!! و گردش با ماشین اجاره ای ومفتخر بودن 10 روزه در جوار فرشته نجات ...دهها نمونه که گفتی و خواهی گفت....همه وهمه پر از تضاد و نواقص...
" نه عقده ی تشویق شدن دارم نه حاضرم دروغ بگویم حتی به مصلحت ". دقیقا خودت ناخود آگاه مشکل اصلی اخلاقی خود را بیان کردی چیزی که دائم کاربران به تو تذکر میدهند.تو فقط همیشه در حال تعریف کردن از خودی زیرا چیزی نبودی که دیگران تعریفت کنند خود مجبوری از خودت تعریف کنی .مشک آنست که خود ببوید نه که عطار بگوید.
سعی کن اگر بتوانی فقط یک هفته بدون تعریف از خود یا تحقیر ملت ایران و تعریف غربیها و دادن آمار مخدوش و مثالهای بچه گانه ات..... کامنت بنویسی .ممکن نیست.
و بندگان خداى رحمان كسانی اند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت با سلام پاسخ مىدهند.
«وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ» (قصص: 55)
و چون لغوى بشنوند از آن روى برمى تابند و مى گويند: «كردارهاى ما از آنِ ما و كردارهاى شما از آنِ شماست. سلام بر شما، جوياى مصاحبت نادانان نيستيم.
...
آواره ی کوه و بیابانت شدیم همه
روزیکه همنشین آشنایت شدیم همه
ما همرهان سست عناصر کجا رویم؟
آنجا که کور نور نگاهت شدیم همه
فرعون زمانه هنوز که هنوز است ظلم می کند
مهری بدیدیم و جان بر کف جانانت شدیم همه
جام شراب ما را بشکستند این ددان
آن دم که مست نعره ی مستانت شدیم همه
...
استاد دست مریزاد، خیلی مباحث هفته جالبه و البته هرچه ادامه پیدا می کنه جالب ترم میشه، در شرایطی که سایت ها صرفاً به مسائل سیاسی و ورزشی می پردازند، واقعاً جای موضوعات دینی و معرفتی خالی بود که با همت سایت بولتن نیوز و قلم توانای شما ستون هفته در اختیار ماست، بازم سپاس و تشکر
++++
++++
دوست گرامی من دشمنی ای با شما ندارم پس خواهش میکنم منطقی نظر بدید.
برخی کاربران از اینکه از اصل موضوع فاصله گرفته ایم دلخورند و واقعاً حق دارند ولی مجبورم جواب شما رو بدهم.
در مورد آمارهای سرانه مصرف آب خانگی در ایران من بالاترین میزان مصرف رو در بین آمارهای رسمی انتخاب کردم یعنی 156 لیتر در روز ولی درستش آن بود که پایینترین آنها رو هم که 72 لیتر است رو باید در نظر میگرفتم و میانگین آنها که 114 لیتر میشود رو مورد محاسبه قرار میدادم. اگر همان 10 درصد هدر رفت آب رو حساب کنیم به عدد رند شده ی 103 لیتر میرسیم و با توجه به اینکه از این میزان طبق گفته ی مسئولین نزدیک به 25 درصد آن صرف کولرهای آبی در کشور میشود و با توجه به اینکه موضوع بحث ما بهداشت فردی بود و کولرهای آبی در اروپا استفاده نمیشوند لذا به عدد 77 لیتر میرسیم ولی من تا آنجایی که یادم هست میزان مصرف رو حدود 95 لیتر درج کرده بودم! در آمار جدید سرانه آب خانگی برخی از کشورها حتی 680 لیتر رو هم پشت سر گذاشته است حالا ما همان آمار قبل رو در نظر میگیریم! که میانگین آنها 319 لیتر با احتساب 5 درصد هدر رفتگی، استخراج شده و با توجه به 77 لیتر ما یعنی اینکه سرانه مصرف آب خانگی اروپائیان بیش از 4 برابر ماست.
و اما در مورد ویکی پدیا مقاله ای تحت عنوان: " دانشگاهیان آمریکایی : ویکی پدیا قابل اعتماد نیست " تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۳ که از همین سایت بولتن منتشر شده میتونی سری بزنی، بنابراین بی دلیل نبود که من میگفتم آمارهای ویکی پدیا قابل قبول نیست ولی شما در این مورد پافشاری میکردید!
سعی کنیم پرچم سفید صلح رو در جهان به اهتزاز دربیاریم که به تفکر انسان کامل از نظر مولانا نزدیکتره تا پرچم سیاه. داعش خودتی پایتخت این را بدان تازه کار. پرچم صلح فعلا دردستان خفاشان است و پرچم صلح جهانی در دست امام زمان عج خواهد بود ...
تا شما فرهیختگان فکور هستین که به منطق استناد می کنین ته دلمون قرصه.
ضمن اینکه کلمه کلمه اتان را تأیید می کنم ولی خط سوم اینگونه به نظرم صحیح تر است: جربه ما در طول این دوسال و اندی با کاربری بنام پایتخت اینستکه او میتازد و میبافد و میلافد تا از حد و حدود تحمل دیگران خارج شود بعد که ....
عزیز بزرگوار البته این فقط و فقط نظر لطف شماست و بنده کمترین, در بولتن شاگردی بیش نیستم که هرروز به امید تحصبل مطلبی تازه سری به سایت زده و از زحمات دوستان بهره میبرم. با سپاس و تشکر
ضمن تشکر از لطف و مرحمت شما . دقت در تکمیل لغات مترادف و متشابه توسط آنجناب مزید امتنان گردید. روزگار به کام , بزرگوار
دوستان چیزایی که در مورد موضوعی خاص در ذهن آدم نقش میبندد پس از بارها بالا و پایین کردن آنها در نهایت به فرضیه تبدیل میشود (البته در مورد موضوعات علمی، هر تفکری به این سادیگها به فرضیه ارتقاء پیدا نمیکند)، وقتی فرضیه ای برای اکثر چالشها جوابی در خور داشته باشد میتواند به نظریه ارتقاء پیدا کند و اگر بتواند از آزمایشاتی که تجربی هستند سربلند بیرون بیاید، "قانون" میشود و این قانون تا زمانیکه برخلافش(اونم توسط تجربیات) ثابت نشود قانون باقی میماند.
اگر دقت کنید میبینید که مطالبتان رو در قسمتی تحت عنوان "* نظر" درج میکنید ولی در اکثر مواقع شما فرضیات رو مینویسید!!! بذارید بیشتر توضیح دهم، اگر نظرات دیگران بدون نام بردن صاحب آن نظر در جایی استفاده شود آن نظریه با کاهش ارزش به فرضیه تبدیل میشود و شما هم اتفاقاً تماماً نظرات دیگران را بدون نام آنها در قسمت نظر تایپ میکنید ولی قافل از اینکه با این کارتان این نظرات به فرضیات تبدیل میشوند و لذا نمیتوان آنها را در قسمت نظر درج کرد مگر آنکه سایت محترم بولتن قسمتی را برای فرضیات کاربران در نظر! بگیرد. در مقابل اگر دقت کنید من اکثراً تجربیات خودم رو درج میکنم یعنی چیزی فراتر از نظریه!
من قصدم این نیست که خودم رو در مقابل شما بالا ببرم بخدا قسم که قصدم این نیست، تنها قصدم اینه که به شماها بگم که نظرات خودتون رو بگید وگرنه نظرات دیگران در دسترس است و تکرار آنها به دانش کاربران نمی افزاید. خواهش میکنم یه کم علمی فکر کنید. تجربیات خودتون رو درج کنید حتی اگر فکر میکنید که 100 درصد اشتباهن (هرچند که تجربه هیچوقت دروغ نمیگه) و از نظر یا فرضیه مخالفان در مقابل تجربه هاتون نترسید.
گاهی به کاربران سابق بولتن فکر می کنم چقدر اندیشمند و خردمندانه نظر می دادند!!! کسانی مثل سرباز صفر وطن-مرتضی.ام-مهسا mis -احمدا_ امید(اصفهان)-سه نقطه سهیلاسادات مجید(مازندران)-کوچکترین ایرانی-فرزاد-hadi -محمود و....یادشون بخیر کجا رفتند؟
من اکثراً تجربیات خودم رو درج میکنم یعنی چیزی فراتر از نظریه!
شما متاسفانه هیچگاه تا کنون با صداقت برخورد نکردی همین الان هم داری با سفسطه بازی و پشت هم اندازی و نوشتن جملات تکراری فکر میکنی با دسته کوران طرفی .این داستانهائیکه باز سرهم کردی در مورد فرضیه و قانون اینها را حداقل بنده قبل از تولد شما دهها بار خواندم و در امتحاناتش با تشویقی قبول شدم. و هزاران بار با افراد گمراه وباسواد!! خصوصا حزب توده که ازهمه چپولها با سواد تر بودند بحث کردیم و اونها هم منتظر بودند خدا را بیاورند در آزمایشگاه و تجزیه و تحخلیل کنند البته در لوله آزمایشکاه تا با تجربه به فرضیه و قانون برسند. بچه جون اینقدر دست و پا نزن و تقلای الکی نکن همین اروپا !! رفتنت و برخورد با دختر 8 ساله و بعد نتیجه گیری که ایرانیها همه نفهمند و بیسواد و ...الگو فقط این دختره کل تجربیاتت همینطوره برای تو اولین برخورد آخرین برخورده و سریعا عمین یک برخورد میشو.د تجربه وفرضیه و قانون و حکم و ....تمام تجربیات تو را جمع کنیم شاید چکیده آن یکسال نمیشود .پیش قاضی و معلق بازی نمیشه .از شاخه شاخه پریدنت تو بحث پیداست خیلی تازه کاری مکتب رفته نیستی جسته و گریخته چند تا کتاب خواندی آنهم نه عمقی سایت اینرنتی زیاد هست که اکثرشون شبیه خودت فکر میکنند میخوای تا آدرس ده تاشو بدم بهت فقط وقت بچه های بولتن را بیش از این تلف نکن از خواندن بقیه مقالات عقب می افتیم .حالا دوباره بشین به بافتن و تنیدن و تایپ کردن.
جلسات سالیانه بحثی ما دائم حداقل بین 100 تا 150 نفر بوده شما که فقط یکنفری البته هرساعتی!!
هر جا که ادعا کرده ام که تجربه ی شخصی ام اینو میگه یا نظرم اینه حتماً حتماً تجربه و نظر خودم بوده و هر جا هم که تحت تاثیر نظر یا یک ایده ای بوده ام حتماً نام صاحب نظر یا منبع اون ایدئولوژی رو ذکر کرده ام، معمولاً از یک پدیده ثابت نتایج مشابهی استخراج میشه و نباید آنرا دلیلی بر کپی برداری دانست مگر آنکه نظری عیناً در جایی تکرار بشه! در هر صورت چون دیدم با دیگران خیلی فرق میکند تقریباً محال است که بتوان نظر مشابهی هم
هر ج
... تقریباً محال است که بتوان نظر مشابهی همچون نظر من چه از نظر محتوی و چه از نظر نوع نگرش در اینترنت یا کتابی یافت که اگر اینگونه بود حتماً تا بحال این کار رو کرده بودی!
آن دختر خانم زیبای 8 ساله الگوی من نبوده و نیست بلکه بهترین معلم اخلاق، معرفت و شخصیت تمام عمرم بوده است. الگوی من مولانا و انسانیت اوست.
من هیچگاه نگفته ام که ایرانیها نفهمند چرا اصرار داری اینو به من نسبت بدی؟! آرشیو بولتن موجود است و اثبات کردنش خیلی ساده است. حسود، دروغگو، ساده لوح و بیسواد بودن با نفهم بودن فرق میکند!
من از هیچ حزبی دنباله روی نکرده و نمیکنم و اتفاقاً از حزب بازی بدم میاد اونم خیلی زیاد، اینو میشه از نوشته هام فهمید!
نوع نگرش و تفکرات من اونقدر تازه اند که هوش از سر خیلیها رو برده!
روحیّهی لجاجت باعث میشود حقّ بر انسان مشتبه شود!!.....
و در ادامه داستان در آیه بعد چنین میفرماید:
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ (بقره 70)
(بار دیگر به موسی ع ) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا بر ما روشن کند چگونه گاوی باشد؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده و اگر خداوند بخواهد (با توضیحات تو) حتماً هدایت خواهیم شد.
اعتدال در هر کاری یک ارزش است. گاهی افراد با دیدن نشانهای بسیار ساده، یقین پیدا میکنند، ولی برخی با وجود بیان صریح «أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» وسوسه میکنند. نباید در بیانهای روشن و صریح، دچار وسوسه شد.
بخاطر اختلالات مخابراتی نظرم ناقص فرستاده شده .......نـــــــــــوع نگــــــــــرش و تفکــــــــرات مـــــــــــــــن اونقــــــــــدر تــــــــــــازه اند کــــــــه هـــــــــــــــوش از ســـــــــــر خیلیــــــــــــــها رو بـــــــــــــــرده!
نوشتی :
بخاطر اختلالات مخابراتی نظرم ناقص فرستاده شده . بایستی مینوشتی بخاطر اختلالات نظر ناقصم را ناقص تر ارسال کردم.
البته چون زبان فارسی تو بسیار ضعیف است شاید معانی لغات را نمیدانی شاید هم گوشت به شنیدن آنها عادت دارد و دیگر اهانت حساب نمیشود.
لغتنامه: ساده لوح . [ دَ / دِل َ / لُو ] (ص مرکب ) کنایه از مرد خفیف العقل . کنایه از احمق و بی شعور. اینکه صد درجه بدتر از نفهم است نفهم است
فوکویاما که شیعه رو بهتر از خیلی از ما شناخته در کنفرانسی در اورشلیم چنین گفته : « شيعه پرنده اي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست ، پرنده اي است كه دو بال دارد يك بال سبز و يك بال سرخ بال سبز اين پرنده همان مهدويت و عدالت خواهي اوست چون شيعه در انتظار عدالت به سر مي برد ، اميدوار است و انسان اميدوار هم شكست ناپذير است نمي توانيد كسي را تسخير كنيد كه مدعي است كسي خواهد آمد كه در اوج ظلم و جور دنيا را پر از عدل داد خواهد كرد » .
مي گويد : « بال سرخ شيعه ، شهادت طلبي است كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فنا ناپذير كرده است » شيعه با اين دو بال افق پروازش خيلي بالاست و تيرهاي زهرآگين« سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، اخلاقي و...» به آن نمي رسد . آن نقطه كه خيلي اهميت دارد بعد سوم شيعه است مي گويد : « اين پرنده زرهي بنام ولايت پذيري بر تن دارد » در بين كليه مذاهب اسلامی ،شیعه چنین اعتقادی دارد، يعني فقيه مي تواند ولايت داشته باشد.
برای بحث کردن با افراد , میدانیم که طبق آیات قرآن کریم بایستی از مشترکات استفاده کرد و اگر کسی به خدا اعتقاد دارد با برهان و دلائل الهی و اگر کسی به ماده معتقد است با دلائل مادی با او وارد بحث شد و پس از پی ریزی و استحکام اولین خشت مشترک, میتوان خشت دیگر را روی آن بنا نهاد .اینجانب در اکثر مواقع سعی میکنم وارد بحث ها نشوم و به طنزی کوتاه بسنده مینمایم زیرا به اندازه کافی کاربران فهیم و باسواد در سایت ارزشمند بولتن هستند که به موازات مدیریت هوشیار و هاذق بولتن خطوط قرمز و مرزهای بحث را تعیین نموده و انحرافات را مسدود نمایند. برای بحث با کاربر پایتخت نمیتوان هیچگاه از مشترکاتی که وجود ندارد خشت اول بحث را بنا نهاد و به عبارتی بدون اولین تبلور , بلوری بوجود نخواهد آمد زیرا اعتقادات او متغییر و سردرگم و سطحیست لذا بنده هیچگاه مستقیما برای او دلیلی و آیه ای و حدیثی از قرآن و اسلام نمی آورم وقتی شخصی اصل را نمیفهمد و قبول ندارد فرعیات آنرا هم قبول نخواهد کرد .
خدا نسل و همفکرهای شمارو هم زیاد کنه .
شعف سراسر وجودمو می گیره وقتی حس می کنم در برابر افراد سطحی نگر و باری بهرجهت و سست و سخیف امثال شما و ناشناس محترم با پرچم آلمان چنون قاطع و محکم و مستند و منطقی ایستادین و جواب میدین.
باور کنین حضرت حجت علیه السلام به شما نیاز داره و می باله.
مستدام و عاقبت بخیر شین و هر روز تعدادتون زیادتر از دیروز.
بنده کمترین هم فقط جهت اطلاع برایش مینویسم که طبق وظیفه بایستی چند صباحی به او تذکر داد تا در آینده برایش بهانه ای وجود نداشته باشد.
سایه تان مستدام
افراد چابلوس چون این ناشناس افرادی سطحی نگر هستند و زود تحت تاثیر حرفهای به ظاهر مذهبی مذهبی نماها در می ایند
تفاوتش عرش تا فرش است!
بولتن ای کاش دلیلت رو توضیح می دادی تا در جریان قرار بگیرم!
من کجا؟
تفاوتش عرش تا فرش است!
بولتن ای کاش دلیلتون رو طی یک یادداشت توضیح می دادین تا در جریان قرار بگیریم چگونه بد دفاع نکنیم!این احتمال رو هم بدین که ممکنه خودتون بد برداشت کرده باشین!؟
نمونش همین بالا!شما چطور !؟احساس خود حق پنداری ندارید وقتی نظری رو کات یا کلا سانسور می کنید!؟
البته سایت و خبرگزاری متعلق به شماست و مشی سیاسی خودرا دارید ولی خواهشا انقدر حق به جانب نباشید!
اسلام و مسلمین با افرادی که حتی خدا را قبول ندارند سر جنگ ندارند( مگر کافر حربی با گفتار و کردار ) و با کسانیکه بطـــــــور واضـــــح قرآن و حدیث و ائمه را قبول ندارند ما اصلا مشکلی نداریم ( مسیحیان کلیمیان زرتشتی ها و دینشان در قانون اساسی ج ا ا محافظت شده است )
و خداوند اگر با آنان مشکل داشت خودش در چشم برهم زدنی نابودشان میکرد و یا اصلا نمیگذاشت متولد شوند.مشکل ما با کم دانها و بیسوادها ئیست که با مغلطه و سفسطه و دخالت در دین درحین بی اطلاعی مزاحم وقت مردم شده و باعث جنگ اعصاب و تفرقه و فتنه میشوند گویا اینکه اصلا مامور اینکارند.
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد.
همیشه ننه من غریبم و مظلوم بازی بعد از شکست متکبران طبیعیست این تا کنون بار سوم است که اتفاق می افتد و در آینده هم ادامه دارد.
یادمان نرود که این منیت بود که عبادت چند هزار ساله شیطان را به باد فنا داد و الباقی داستان و همه میدونیم
نظر دهنده ی اصلی فرستادگان خدا یعنی اهل بیت هستند
ما چه داریم از خود بگوییم !!!!!
نظر ما در مقابل نظر و سفارش شخصی مثل علی ع چه ارزشی دارد.رجوع کنیم به نظر و سفارش اهل بیت
اینجا خیلی ترور شخصیت دیدم ولی این راهش نیست.التماس تفکر . یا علی