کد خبر: ۲۸۳۰۱۵
تاریخ انتشار:
اندیشکده بلفر :‌

توافق ایران و نیاز آمریکا به راهبردی جدید برای خاورمیانه

یک اندیشکده آمریکایی در مقاله‌ای آورده است که توافق هسته‌ای ایران مشکلات منطقه را حل نکرده و حتی می‌تواند چالش‌های خاورمیانه را تشدید کند و برای بازگرداندن ثبات به منطقه آمریکا نیاز به تدوین راهبردی جدید دارد.
توافق ایران و نیاز آمریکا به راهبردی جدید برای خاورمیانه
گروه بین الملل - یک اندیشکده آمریکایی در مقاله‌ای آورده است که توافق هسته‌ای ایران مشکلات منطقه را حل نکرده و حتی می‌تواند چالش‌های خاورمیانه را تشدید کند و برای بازگرداندن ثبات به منطقه آمریکا نیاز به تدوین راهبردی جدید دارد.

به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده مرکز علوم و امور بین‌الملل بلفر در مقاله‌ای به قلم رالف مووات لارسن می‌نویسد: در حالی که اغلب مفسران بر تحلیل شرایط فنی توافق آمریکا و غرب با ایران برای کنترل برنامه هسته‌ای این کشور متمرکز شده‌اند، توجه به تأثیرات گسترده‌تر و قریب‌الوقوع توافق بر ثبات خاورمیانه نیز بسیار مهم است. توصیه دولتمردان باتدبیر می‌تواند راهنمایی برای تنظیم اهداف راهبردی آمریکا باشد که باید بعد توافق هسته‌ای با ایران دنبال شوند. هنری کیسینجر و شولتز»چهار وظیفه کلی را پیشنهاد می‌کنند که باید به عنوان اولین گام در زمینه پیوند دادن ابتکارات سیاسی گسترده‌تر آمریکا با توافق مورد توجه قرار گیرند.


• ثبات منطقه نیازمند نقش فعالانه آمریکا است •

۱- «اگر قرار باشد جهان از یک آشوب بزرگ‌تر نجات یابد، آمریکا باید یک دکترین راهبردی برای منطقه مطرح کند. ثبات نیازمند نقش فعالانه آمریکا است. برای آنکه ایران عضو ارزشمند جامعه بین‌الملل باشد، لازم است که محدود ساختن توانش در زمینه بی‌ثبات کردن خاورمیانه و به چالش کشیدن نظم گسترده‌تر بین‌المللی را بپذیرد.»

بعد از توافق هسته‌ای ایران، بیش از همیشه لازم است که آمریکا یک دکترین راهبردی را برای خاورمیانه مطرح سازد. آمریکا باید نقش خود در منطقه را حفظ کند، و ائتلاف بین‌المللی را که ایران را به پای میز مذاکره کشاند همچنان متحد نگه دارد. در حالی که بسیاری از آمریکاییان امیدوارند که توافق به آمریکا امکان دهد به بیشتر انرژی خود را بر مسائل داخلی متمرکز کند، نقش رهبری آمریکا نیازمند تشدید مداخله آمریکا در منطقه برای دوره توافق است. این روند برای حفظ منافع امنیت ملّی ما نتیجه خوبی خواهد داشت. مذاکرات موفق وزنه تعادلی در برابر این درک گسترده و اشتباه بود که راهبردی آمریکا خروج از منطقه است، همانطور که مداخله آمریکا در عراق و افغانستان کاهش یافته است. توافق نشانه‌ای است که نفوذ و قدرت آمریکا کاهش نمی‌یابند.

 • تهران عربستان سعودی را محاصره کرده است •

۲- «مرحله نهایی مذاکرات هسته‌ای با تلاش‌های فشرده ایران برای گسترش و تقویت قدرتش در کشورهای مجاور همزمان شد. ایرانیان یا عوامل نیابتی ایران اکنون به عامل نظامی یا سیاسی برجسته در چندین کشور عربی تبدیل شده‌اند، و خارج از کنترل مقامات ملّی عمل می‌کنند. با افزوده شدن اخیر یمن به عنوان میدان جنگ، تهران مواضعی را در کنار تمام راه‌های آبی راهبردی خاورمیانه اشغال کرده و رقیب اصلی خود عربستان سعودی را که متحد آمریکا است محاصره کرده است. اگر محدودیت‌های سیاسی با محدودیت هسته‌ای همراه نشود، توافق فقط موجب رها شدن ایران از تحریم‌ها شده و خط تقویت تلاش‌های هژمونیک ایران را افزایش می‌دهد.»

 • آمریکا باید ایران را به همکاری با کشورهای رقیب متقاعد کند •

توافق هسته‌ای ایران بخش اصلی هرگونه دکترین راهبردی آمریکا است؛ دوره اجرای توافق تأثیری مهم بر ثبات منطقه، نه فقط از نظر گسترش سلاح هسته‌ای، بلکه در تعریف مجدد نقش تهران در منطقه دارد. تأثیر توافق بر مقاصد و توانمندی‌های ایران چیست؟ دکترین راهبردی جدید آمریکا باید ایران را متقاعد کند که از بکار گرفتن نفوذ جدید خود به روشی مخالف منافع آمریکا است خودداری کرده، و در عین حال روابط و همکاری با متحدان سنی قدیمی آمریکا، به ویژه عربستان سعودی، مصر، کشورهای خلیج‌فارس، و اردن را افزایش دهد. این دو هدف چندین مزیت متناقض دارد، بنابراین باید از دیپلماسی استادانه بهره گرفت تا بتوان چنین اهداف متناقضی را با موفقیت پیش برد. تا زمانی که سیاست‌گذاران ارشد آمریکایی مجاری گفتمان قوی و آشکاری را دارند که بتوانند مقاصد و اقدامات ما را با تمام گروه‌های منطقه مطرح سازند، هر دو هدف قابل دستیابی است.

 • بی‌تفاوتی آمریکا می‌تواند موجب تقویت افراطی‌گری در منطقه شود •

۳- «همانطور که کشورهای سنّی تلاش خود برای مقاومت در مقابل امپراتوری جدید شیعی را افزایش داده‌اند، طرف مقابل نیز احتمالاً همین رویکرد را دارد. خاورمیانه خودبخود به ثبات نمی‌رسد، و رقابت ایرانی-سنّی نیز به طور طبیعی به توازن قدرت نمی‌رسد.»

در اجرای توافق ایران، آمریکا باید بسیار دقت کند که در تله عدم توجه به توان غیرقابل اجتناب توافق هسته‌ای در بی‌ثبات‌سازی منطقه گرفتار نشود. حقیقت آن است که با حذف تحریم‌ها، و با افزایش اعتبار ناشی از دستیابی به چنین «توافق مطلوبی» طی مذاکره با آمریکای ابرقدرت، قدرت ایران در منطقه افزایش می‌یابد. در جمع‌های خصوصی که در خیابان‌های کشورهای عربی رایج است، دید عموم آن است که آمریکا وارد اتحادی راهبردی با ایران شده که فراتر از اتحادش با متحدان سنّی قدیمی‌اش است. این حقیقت که این مسئله واقعیت ندارد بی‌اهمیت است؛ صرف مشاهده رابطه راهبردی آمریکا-ایران می‌تواند شکاف شیعه-سنّی را عمیق‌تر کند، و بدبینی سنّی‌ها به مقاصد آمریکا را تشدید کند. مشاهده تغییر راهبردی در سیاست آمریکا می‌تواند مشروعیت و جذابیت عمومی داستان افراطی‌گری سنّی را که اکنون از القاعده به داعش بدل شده و مدعی است این نبردی بین نیروهای خیر و شر –بین سنّی و شیعه یا بین مؤمنان و کفار- است، افزایش دهد. تروریست‌های سنّی در تلاش است که آمریکا را به عنوان کافر اصلی و در نتیجه به عنوان دشمن اصلی نیروهای الله جلوه دهد. در نهایت، همه مجبورند برای جنگ نهایی که از راه می‌رسد یک طرف را انتخاب کنند. آمریکا باید دقت زیادی کند که در نقشی قرار نگیرد که رأی‌دهندگان مستقل و میانه‌روها را از خود نرانده، یا به عبارتی آنها را وارد گروه افراطیون سنّی نکند.

 • آمریکا باید راهبرد خود را مشخص و تعریف کند •

۴- «تا زمانی که مفهوم سیاسی راهبردی آمریکا شفاف نشود، توافق هسته‌ای طرح شده موجب حل چالش‌های جهانی در منطقه نشده و این چالش‌ها را تشدید می‌کند. چهارچوب هسته‌ای، به جای فراهم کردن امکان کاهش دخالت آمریکا در منطقه، نیاز به مداخله عمیق در این منطقه –در حوزه‌های جدید و پیچیده- را تشدید می‌کند. تاریخ وظایف ما را انجام نمی‌دهد؛ تاریخ تنها به کمک کسانی می‌رود که به دنبال کمک به خودشان باشند.»

خط‌مشی راهبردی آمریکا برای خاورمیانه، که توافق هسته‌ای ایران بخش اصلی آن است، باید با اجرای کامل طرحی تقویت شود که بتواند تمام اهرم‌های سیاسی را در کنار هم گردآورد: دیپلماسی، قدرت نظامی، و اطلاعات. این خط‌مشی باید شامل طرح ارتباطی و پیام‌رسانی گسترده‌ای باشد که طرح‌ها و مقاصد آمریکا را برای دوستان و دشمنانش شفاف سازد. خط‌مشی راهبردی باید وزارت خارجه، وزارت دفاع، سیا، و دیگر نهادها را ملزم سازد که نقش خود را در زمینه اجرا، تکمیل تلاش‌ها و همکاری بین سازمانی افزایش دهند.

 • آمریکا فاقد اطلاعات و آگاهی لازم از شرایط منطقه است •

– اجرای یک تدبیر راهبردی ساده نخواهد بود

آمریکا از آنچه در بخش گسترده‌ای از خاورمیانه در حال وقوع است آگاهی منطقه‌ای ندارد. بی‌ثباتی منطقه‌ای، تعداد فزاینده نواحی ممنوعه در منطقه، کنترل کمتر حکومت‌ها بر قلمرو خود، چالشی بی‌سابقه را پیش روی تلاش‌های آمریکا در گسترش و حفظ دسترسی به طرح‌ها و مقاصد دشمنانش قرار داده است. جامعه اطلاعاتی باید نقش خود را افزایش دهد. ما نیازمند گردآوری بهتر اطلاعات هستیم. از یازده سپتامبر، آمریکا بیش از حد به ابزارهای فنی و گردآوری اطلاعات از راه دور متکی شده و جاسوسی قدیمی را کاهش داده است. آمریکا فاقد جاسوسان و شبکه‌های منابع انسانی کافی است.

 • آمریکا در پیش‌بینی آینده موفق عمل نکرد •

ما نیازمند تحلیلی بهتر هستیم. ما در پیش‌بینی آینده موفق عمل نکرده‌ایم زیرا برای آن تلاش نکردیم؛ تمرین پیش‌بینی و هشدار زودهنگام در جهان مدرن به هنری رو به زوال بدل شده است. حمایت جدی از تیم‌های همکاری امنیت ملّی و تحلیل از نقطه نظرهای مختلف برای اجتناب از خطرات تفکر گروهی ضروری است. ما نیازمند تخیل هستیم. تصمیم‌گیرندگان آمریکایی باید مشتاق قبول نوعی ریسک‌پذیری باشند که برای اقدام قبل از وقوع مسائل، پیش‌بینی رویدادها، و اجتناب از روبرو شدن با غافلگیری راهبردی ضروری است.
منبع: اشراف

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین