گروه ادبیات بولتن نیوز: دانشآموخته رشته علوم سیاسی از آلمان است. او به همراه دو نویسنده یونانی و هندی در سال 2013 به عنوان برگزیدگان مدال گوته انتخاب شد. بزرگان ترجمه ادبی او را به دلیل استفاده مناسب از کلمات در ترجمه آثارش تحسین کردهاند و علت محبوبیتش را دقت و حساسیت برای انتقال حس و فرهنگ زبان مبدا به خوانندگان در فن ترجمهاش میدانند. با محمود حسینی زاد به گفتگو نشستیم تا در مورد ترجمهها و رمانهایش با او همصحبت شویم.
شما در زمینه تدریس، تالیف و نقد ادبیات و سینمای آلمانی فعالیتهای گستردهای داشتهاید. امروز در حوزه کتاب بیشتر به چه کاری مشغول هستید؟
من از سال 54 به صورت حرفهای نویسندگی را آغاز کردم. تا امروز حدود 6 کتاب و سیزده ترجمه از من به چاپ رسیده است. برخی از این کتابها پس از گذشت سالها هنوز هم تجدید چاپ میشوند و بعضی که به سالهای قدیم باز میگردد را میخواهم دوباره منتشر کنم. در روزهای اخیر بیشتر مشغول بررسی کتابهای قبلی خودم هستم تا دوباره آنها را به چاپ برسانم. رمانی دارم مربوط به سالها پیش که متاسفانه تا امروز نتوانسته مجوز بگیرد، از همین رو مشغول بازخوانی آن اثر هستم تا به چاپ برسد. در بخش ترجمه کتابی از یک نویسنده اتریشی در دست دارم که تاکنون به پایان نرسیده است. ترجمه رمان "یودیت هرمان" با عنوان "اول عاشقی" را نیز باید در روزهای اخیر روانه ارشاد کنم.
گفتید برخی از کارهایتان مربوط به زمانهای گذشته است و برای تجدید چاپ نیاز به بازخوانی و اصلاح دارند. در مورد فضای این کتابها برایمان بیشتر توضیح دهید...
نمایشنامه "سیاهان" اثر ژان ژنه را در سالهای گذشته ترجمه کردهام و اکنون در حال بررسی آن هستم تا دوباره چاپ شود. این اثر جزء نمایشنامههای معروف نویسنده است و تا امروز بارها در تهران اجراء شده است. البته همه کتابها نیاز به بازنگری ندارد. مجموعه داستان "سیاهی چسبناک شب" که اولین بار در سال هشتاد و چهار به چاپ رسیده بود، دوباره قرار است منتشر شود. یک داستان بسیار قدیمی نیز که ترجمه یکی از آثار"برتولت برشت" با نام "توران دخت" است قرار است به زودی چاپ شود. این کتاب با اینکه تا امروز به چاپ نرسیده، جزء ترجمههایی است که در گذشته انجام دادهام و با اتمام اصلاحات برای چاپ آماده میشود.
در مورد درونمایه این آثار توضیح میدهید...
"سیاهان" نمایشنامهای در مورد تبعیض نژادی است.این کار در کشور ما شناختهشده است و همانطور که گفتم سه بار در ایران به صورت تئاتر اجرا شدهاست. رمان "اول عاشقی" درباره زنی است که با شوهر و بچهاش در حاشیه شهر مشغول زندگی است. این زن شخصیت کتابخوان و علاقهمند به خانواده دارد اما مثل همه قهرمانان داستانهای "یودیت هرمان" منزوی است. در این رمان زن مورد آزار و اذیت پیرمردی قرار میگیرد که همسایه خانواده اوست. این حادثه باعث میشود او به گذشته خود بازگردد.
در رمان "توراندخت" ترشت سعی میکند جامعه روشنفکری را نقد کند و "سیاهی چسبناک شب" هم مجموعه حدود ده داستان است که خودم نوشتهام.
شما در سال 2013به عنوان بهترین مترجم از زبان آلمانی به فارسی انتخاب شدید. به نظر شما به عنوان یکی از بهترین مترجمان در حوزه ادبیات چه کتابی را میتوان به عنوان ترجمه خوب از یک اثر دانست. خود مترجم باید چه کند تا بتواند به بهترین شکل نوشتهای را از زبان مبدا به فارسی برگرداند؟
یک مترجم باید اطلاعات مناسبی از زبانی که ترجمه میکند داشته باشد. با زبان فرهنگی که برایش ترجمه میکند آشنا باشد و علاوه بر مهارتهای تکنیکال از ذوق ادبی هم بهره ببرد.
برخی از مترجمان با توجه به شهرتی که دارند از سواد خوبی هم برخوردارند اما گاهی در به کار گیری یک لغت مناسب برای ترجمه کلمهای از زبان مبدا دچار مشکل هستند...
گاهی ایرادات پیش پا افتادهای در کار برخی از دوستان دیده میشود که نمیتوان آن را نادیده گرفت. با این حال من در حوزه ترجمه وجود ناقدان حرفهای را بیش از اینلازم میدانم. ما در کشورمان نقد زبانی ترجمه نداریم و این کمبود بزرگی است. برای ترجمه لغت به راحتی میتوان به دیکشنری مراجعه کرد و معنا را یافت. ممکن است مترجم هم در به کارگیری کلمه مناسب اشتباه کند اما کار ترجمه در اصل برگرداندن زبان است و نه واژه. برای خوب بودن یا نبودن یک ترجمه از نظر من اشتباه در به کارگیری یک کلمه عادلانه و حرفهای نیست.
به نظر میرسد شما اشتباه را در ترجمه لغت، عادی میدانید...
بعضی اوقات لغت مورد نظر روی متن ترجمه شده نمینشیند. در این حالت وظیفه مترجم رساندن مفهوم صحیح است حتی به قیمت عدم تطابق یک لغت در معنای واقعی. خود من در ترجمه یکی از کتابها به جای نوشتن کلمه دوازده و نیم نوشته بودم یک و نیم. یکی از دانشجویانم این اشتباه را متوجه شد و به من گفت. این اشتباه به پیکره مفهوم اصلی آسیب نمیرساند اما باید تلاش شود که وجود نداشتهباشد.
صرف نظر از ایراداتی که به نقد ترجمه در کشور وارد است، گاهی به کارگیری یک معنای غلط میتواند به مفهوم کلی داستان هم آسیب برساند...
البته با این توضیح موافقم. در صورتی که مترجم به زبانی که ترجمه میکند آشنایی کامل نداشته باشد یا سهل انگاری کند، ممکن است چنین ایراداتی پیش بیاید که سطح کار مترجم را پایین میآورد. لازمه یک ترجمه خوب تسلط به هر دو زبان است. علاوه بر این یک مترجم خوب باید سعی کند لحن و فرهنگ جامعه نویسنده زبان مبدا را در زبان مقصد منعکس کند. این نکته است که فرق بین یک مترجم قوی با دیگران را مشخص میکند و خواننده را به ذوق میآورد.
در گذشته نام ناشران خواننده را برای خرید کتاب قوی راهنمایی میکرد. وقتی خواننده با کتابی مواجه میشد که یک نویسنده یا مترجم آن را نگاشته و توسط یک انتشارات معتبر به چاپ رسیده با توجه به پیشینه سختگیرانه آن نشر میدانست که کتاب پیش رویش از سطح بالایی برخوردار است. کم کم نامها جای نشرها را گرفتند و خواننده به محض مواجهه با یک نام خاص کتابش را میخرید. امروز اما ظاهرا وضع باز هم تغییر کرده اسات. شما وضعیت امروز نشر را چگونه ارزیابی میکنید. از نظر شما برای برونرفت مخاطب از این سردرگمی باید چه کرد؟
گاهی مخاطب به قدری کارهای نویسنده زبان مبدا را دوست دارد که فارق از توجه به نام یا کیفیت کار مترجم و به علت علاقه شخصی نسبت به نویسنده کتاب را تهیه میکند.اما اگر کیفیت ترجمه برای مخاطب مهم باشد، بهترین روش آزمون و خطاست.مترجمین مختلف با توجه به سلیقه مخاطب توسط خودش یکی یکی آزمون شوند و اگر از کار هر کدام خوشش نیامد دیگر از او کتابی را تهیه نکند.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری هنر ایرانشما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com