دبيرکل گروهک غيرقانوني نهضت آزادي از عدم مصافحه سيد محمد خاتمي رييس جمهور سابق ايران با کلينتون، رييس جمهور امريکا گله کرد.
ابراهيم يزدي که در جمع اعضاء گروهک غيرقانوني موسوم به ادوار تحکيم سخن مي گفت از عدم مصافحه سيد محمد خاتمي رييس جمهور سابق ايران با کلينتون، رييس جمهور امريکا گله کرد و گفت: ما انتقاداتمان به آقاي خاتمي پابرجاست آقاي خاتمي مي توانست وقتي رييس جمهور آمريکا به پاي سخنراني او آمد و قصد داشت تا با او دست بدهد اين کار را انجام دهد اما خاتمي اينگونه نکرد(!) و يا وقتي من و يا مهندس سحابي و معين فر به همراه عده اي به خيابان پاستور رفتيم تا با او ملاقات کنيم او از ديدار با ما امتناع کرد در حاليکه ما شخصيتهاي ناشناسي نبوديم (!).
ابراهيم يزدي همصدا با راديو فردا ارگان سازمان جاسوسي امريکا خواستار نظارت بين امللي بر انتخابات در ايران شد و اظهار داشت: مهمتر از کانديداتوري خاتمي مساله مديريت انتخابات است. بايد در خواست يک انتخابات آزاد با نظارت بين المللي را داشت ما بايد بپذيريم که در دهکده جهاني نظارت بسيار مهم است.
دبيرکل گروهک غيرقانوني نهضت آزادي که عملکرد خائنانه تشکل وي در دوران جنگ تحميلي بر اساس اسناد معتبر قابل اثبات است مخالفت با اشغال لانه جاسوسي امريکا را از جمله سوابق مثبت(!) گروهک نهضت آزادي دانست و ادعا کرد:زماني که همه در خيابانها رژه مي رفتند و از اشغال سفارت امريکا حمايت مي کردند ما با اين کار مخالفت کرديم و امروز مي بينيم که حرفهاي ما در آن زمان را خود آقايان تکرار مي کنند(!).
ابراهيم يزدي همچنين حمايت گروهک نهضت آزادي از اصلاح طلبان در انتخابات سال 84 را بنا به درخواست خود اصلاح طلبان و پذيرش آن از سوي نهضت آزادي را به صورت مشروط دانست و گفت: در آن انتخابات اصلاح طلبان از ما خواستند که از ايشان حمايت کنيم و براي حمايت از ايشان ما 6 پيش شرط گذاشتيم که يکي از آنها تشکيل جبهه دموکراسي خواهي و حقوق بشر بود.
دبيرکل گروهک نهضت آزادي از کانديداتوري عبداله نوري در انتخابات رياست جمهوري آتي استقبال کرد و در بيان دليل علاقمندي خود به عبدالله نوري گفت: آقاي نوري در دفاعيات خود به خصوص در مورد نهضت آزادي ايران حق مطلب را به جاي آوردند(!).
دبيرکل گروهک خودخوانده نهضت آزادي در شرايطي تلاش دارد تا سوابق مثبتي را براي تشکل آمريکايي خود دست و پا نمايد که امام خميني (ره) در 30 بهمن 1366 طي نامه اي به وزير کشور وقت در مورد عملکرد اظهار داشتند:" در موضوع نهضت به اصطلاح آزادي مسائل فراواني است که بررسي آن محتاج به وقت زياد است. آنچه بايد اجمالا گفت آن است که پرونده اين نهضت و همين طور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت مي دهد که نهضت به اصطلاح آزادي طرفدار جدي وابستگي کشور ايران به امريکا است، و در اينباره از هيچ کوششي فروگذار نکرده است، و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شايد امريکاي جهانخوار را، که هرچه بدبختي ملت مظلوم ايران و ساير ملتهاي تحت سلطه او دارند از ستمکاري اوست، بهتر از شوروي ملحد مي دانند. و اين از اشتباهات آنها است. اگر خداي متعال عنايت نفرموده بود و مدتي در حکومت موقت باقي مانده بودند ملتهاي مظلوم بويژه ملت عزيز ما اکنون در زير چنگال امريکا و مستشاران او دست و پا مي زدند و اسلام عزيز چنان سيلي از اين ستمکاران مي خورد که قرنها سر بلند نمي کرد, و به حسب امور بسيار ديگر, نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند، و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند کرد و نيز با دخالت بيمورد در تفسير قرآن کريم و احاديث شريفه و تاويلهاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهاي ديگرف حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان*، بيشتر و بالاتر است.
نتيجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادي و افراد آن چون موجب گمراهي بسياري از کساني که بي اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مي گردند، بايد با آنها برخورد قاطعانه شود، و نبايد رسميت داشته باشند. " صحيفه نور جلد 20 ص