همزمان با افتتاح هجدهمین بازار فیلم تهران با حضور علی جنتی، حجت اله ایوبی، علیرضا رضاداد و آرش امینی در پردیس سینمایی ملت، «سیروس الوند» کارگردان صاحب نام کشورمان و همچنین «دکتر پیت برایان ریو» یکی از میهمانان بخش بین الملل جشنواره فجر، نکاتی را پیرامون جایگاه سینمای ایران در سینمای جهان مطرح کردند.
گروه سینما و تلویزیون، هجدهمین بازار فیلم تهران با حضور علی جنتی، حجت اله ایوبی، علیرضا
رضاداد و آرش امینی در پردیس سینمایی ملت افتتاح و کار خود را آغاز کرد.
به گزارش بولتن نیوز، افتتاح هجدهمین بازار فیلم تهران با حضور وزیر ارشاد، وزیر ارشاد در خانه همایش، صحبت های «سیروس الوند» درخصوص جشنواره بین المللی فجر، مقایسه صنعت سینمای داخلی با صنعت سینمای خارجی در گفت و گو با «رامین رحیمی»، نظر «دکتر پیت برایان ریو» درمورد سینمای ایران و برنامه چهارمین روز جشنواره بین المللی فیلم فجر، سرخط اخبار سومین ویژه نامه «بولتن فجر بین الملل» هشتم اردیبهشت ماه را تشکیل میدهند. هجدهمین بازار فیلم تهران با حضور وزیر ارشاد افتتاح شد
در ادامه این مراسم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی به گفتگو با غرفه داران پرداختند و در جریان نحوه فروش آثار سینمایی قرار گرفتند.علی جنتی پس از افتتاح هجدهمین بازار بینالمللی
فیلم تهران، از غرفههای مختلف و شرکتهای فیلمسازی از جمله کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، هدایت رسانه،
فیلمیران، موسسه رسانههای تصویری و... بازدید کرد.
در این بازدید، مسئولان غرفهها درباره تعداد فیلمهایشان، آثار ارائه شده در سرور، کیفیت و ویژگیهای آن توضیحاتی را به وزیر ارشاد و هیات همراه وی ارائه کردند.
جنتی در حاشیه این دیدار به اهمیت رویدادهایی با مشارکت کشورهای همسایه اشاره کرد و گفت: ایران در روزگاری شامل افغانستان، هند، پاکستان و... بود. شخصیتها و چهرههای مشترکی بین این کشورها وجود دارد که به نوعی به هر دو طرف متعلق است. برای مثال نمیتوان گفت مولوی صرفا متعلق به ایران یا ترکیه است. از این رو بسیاری از شخصیتهای ایرانی جنبه بینالمللی و ارزش و جایگاه جهانی دارند و میراث جهانی هستند و برای همه قابل احترامند.
حجت الله ایوبی نیز در حاشیه مراسم افتتاحیه بازار فیلم جشنواره فجر به ارائه توضیحاتی درباه بازار امسال جشنواره پرداخت و گفت: میتوان گفت که این بازار به نوعی از نظر شکل و فضایی که ایجاد شده با سالهای قبل متفاوت است چرا که در آن تنها آثار سینمای ایران ارائه میشود.
وی همچنین عنوان کرد: امروز و در لحظات آغاز به کار این بازار، تفاهم نامهای میان ایران ویکی از شرکتهای مطرح چین به امضا رسید. در واقع هدف اصلی ما نیز همین است که در قالب این بازارها شرایطی برای عرضه و فعالیتهای مشترک ایجاد کنیم. به اعتقاد ما سینمای ایران در دنیا خریدار دارد و لازم است فضای مناسبی برای ارائه این ظرفیتها ایجاد شود.
ایوبی در ادامه در توضیح اینکه چرا دربازار امسال غیر از سینمای ایران کشور دیگری حضور ندارد، توضیح داد: برای حضور کشورهای خارجی در بازار فیلم جشنواره ما متقاعد نشدیم که چه انگیزهای وجود دارد که این کشورها فیلمهای خود را به یکدیگر بفروشند. بر همین اساس تصمیم گرفتیم امسال این بازار را به سینمای خود محدود کنیم. البته این تجربه اول ماست و قطعا در هفته آینده این تجربه مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت و بر این اساس به نتیجه میرسیم که برای سالهای آینده چه رویکردی لحاظ کنیم.
وی همچنین یادآور شد: این نوع بازار در کشورهای مختلفی مانند کره و ژاپن متداول است و امر موجهی محسوب میشود با این حال در خصوص نحوه برگزاری بازار در سالهای آینده طی هفتههای آتی تصمیم گیری خواهد شد.
وزیر ارشاد در خانه همایش چه کرد؟
«علی جنتی» به همراه «حجت الله ایوبی» رییس سازمان سینمایی با حضور در خانه همایش – محل استقرار کاری داوران بخش سینمای سعادت و جلوهگاه ویژه سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، با هیات داوران این دو بخش به صورت جداگانه دیدار و گفت وگو کرد.
فابیو تستی بازیگر ایتالیایی و یکی از داوران بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر در این دیدار به جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کیفیت برگزاری جشنواره شما و رعایت اصول و مسائل حرفهای من را به وجد آورد و اعتراف میکنم این رویداد از جشنواره رم نیز جلوتر است.
وزیر ارشاد در ادامه از بخشهای خانه همایش بازدید کرد.
"خانه همایش" به همت بخش خصوصی و به مدیریت مهندس "محمد عبداللهی" اخیرا در منطقه الهیه تهران و همزمان با سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر فعالیت رسمی خود را آغاز کرده است.
روزگاری جشنوارههای کن، برلین، ونیز و لوکارنو دنبال فیلمهای ایرانی میگشتند
«سیروس الوند»کارگردان سینما و تلویزیون درخصوص جداسازی بخش بینالملل از جشنواره فجر گفت: به نظر من کار درستی است چون جشنواره بینالملل داستان دیگری دارد و چیز دیگری است. جشنواره داخلی در دهه فجر برگزار میشود و برای ما اهمیت زیادی هم دارد و هویت سینمای ایران است ولی جشنواره بینالملل فجر به لحاظ هنری، سیاسی و فرهنگی خیلی مهم است و حالا که مستقل شده میتوان به آن پرداخت، برایش بودجه جدا در نظر گرفت.
وی افزود: ما میدانیم که یک جشنواره بینالمللی به حضور فیلمهای خوب وابسته است، از ایران حضور 2 الی 3 فیلم لازم است چرا که همه جای دنیا تعداد فیلمهای شرکت کننده توسط کشور میزبان کمتر از انگشتان یک دست است و مهم این است که سینماگران خارجی رغبت کنند نمایش فیلمشان برای بار اول در جشنواره ما باشد. البته این مطلب به زمان نیاز دارد و فکر نمیکنم که سریع اتفاق بیفتد.
"الوند" بیان کرد: به نظر من این اولین جشنواره بینالمللی فجر است و تا حالا بیشتر مهمانی و جشن بوده و تا آنجایی که اطلاع دارم فیلمهای خوب و سینماگران خوب در آن شرکت کردند. ما باید خیلی سریع آن هویتی که شایسته سینما و مملکت ما است را حداقل در منطقه پیدا کنیم چون هم در این گوشه دنیا و هم در کشورهای دیگر جشنوارههای معتبر وجود دارد پتانسیلهای ما از آنها قویتر است و سینمای ایران سینمای مطرحی طی 30 سال گذشته در دنیا بوده است.
این کارگردان ادامه داد: در همین 2-3 دهه اخیر بسیاری از جشنوارههای معتبر کن، برلین، ونیز، لوکارنو تلاش میکردند حتما یک فیلم از ایران داشته باشند. این یک واقعیت است و همه هم میدانند ولی در حال حاضر این روند کمرنگ شده است و ما باید به جایگاه قبلی برگردیم که حق سینمای ایران و مملکت ما است.
این جشنواره شروع خوبی است که باید دو، سه دوره بگذرد و ببینیم که آیا به چیزهایی که حقمان است میرسیم یا نه؟ که من خوش بینم.
وی در پاسخ به اینکه آیا شما فکر میکنید برگزاری چنین جشنوارهای در این فضای آزاد و باز خوب و درست است یا نه؟ گفت: اتفاق خوبی است، خود من یک جشنواره خارجی رفتم که روی تراس یک هتل برگزار شد و باد هم میوزید.
از آنجایی که ما عادت به سالن نشینی داریم این موضوع ابتکار جدید و خوبی است و این نشان دهنده مهمان نوازی ایرانی است که صمیمیت را نشان میدهد و ما نباید این حس خوب را از دست دهیم.
وی درخصوص کیفیت دبیری "رضا داد" و انتظار سینماگران از او بیان کرد: آقای "رضا داد" این کاره است هم سینما و هم دست اندرکاران آن را به خوبی میشناسد و هم تجربه زیادی در این زمینه دارد. در بین بچههای سینما از محبوبیت و اعتماد خاصی برخوردار است به این خاطر همه با او همکاری میکنند پس آدم مناسبی برای این کار است و به نظر من در بین دبیرهای مختلف که در میان آنها دبیرهای خوبی هم داشتیم "رضا داد" موفقتر بوده است. باید گفت که مسئله یک دبیر نیست همه باید با هم و در کنار هم همکاری کنیم و درکنار جشنواره بایستیم و سرپا نگهش داریم.
"الوند" درخصوص شعار سال بین سینماگران اظهار داشت: همان شعار همدلی خیلی زیباست از هم دل و هم زبان نبودن بچهها باهم در این 2 سال اخیر لطمه زیادی خوردیم امیدوارم همه سینماگران به این نکته برسند که باید یک صدا و همدل باشیم و امیدوارم سینمای ایران یک تکان خوبی بخورد.
این کارگردان در مورد پیش بینی در سال 94 چه از نظر اقتصادی و کیفیتی با توجه به این که عید نوروز فروش خوبی نداشتیم بیان کرد: این که فروش خوبی نداشتیم را اصلا قبول ندارم و این موضوعی است که در خصوص آن کسی تحقیق درست نمیکند. اتفاقا امسال فروش خوبی داشتیم با توجه به اینکه ایام فاطمیه بود، 8-7 روز سینما نیم بند بود، تیزرها و آنونسها از تلویزیون پخش نشد، ولی سال قبل این گونه نبود هر وقت تلویزیون روشن میکردیم تبلیغ یک فیلم بود، از اسفند ماه اکران شروع شده بود، این را دوستان نا دیده میگیرند و باید به این موارد توجه داشت پس باید فروش فروردین سال گذشته با امسال را از زمانی که تیزرها پخش شد مقایسه کنیم.
وی افزود: از طرفی افزایش قیمت بلیتها هم یک شک به مخاطبان وارد کرد که جا افتادن این قضیه زمان میبرد. همه این موارد باعث میشود فروش فیلمها پایین بیاید ولی به این معنا نیست که فیلم شکست خورده است.
"الوند" ادامه داد: به نظر من فروش فیلمها خوب میشود و فیلمهایی داریم که مخاطبان زیادی را جلب خواهند کرد.
وی اضافه کرد: مشکل و معضل بعدی کشاندن تماشاگر ایرانی به سالن سینمای با وجود این همه ماهوارههای قاچاق و این همه فیلمهای قاچاق در خیابانها است، خود سریالهای تلویزیونی ما هم در حد زیادی نمیتواند تماشاچیهای ما را جلب کنند چون رقیب دارند و آثار و رقیب هم همه جا پخش میشوند.
"الوند" ادامه داد: امیدوارم تلویزیون حامی سینما باشد نه رقیب آن و به هر حال ما هم باید کمک کنیم تا در مجموع سینما و سیمائی پویا و جاندار داشته باشیم.
سینمای دنیا برای مردم است؛ سینمای ایران درباره مردم
رامین رحیمی؛ فارغالتحصیل نمایش و سینما؛ پخشکننده فیلم و کارشناس و پژوهشگر اقتصاد سینماست و روابط خوبی با شرکتهای پخشکننده اروپایی دارد و همین روابط باعث شده بتواند حق پخش فیلمهایی همچون شیرین و کپی برابر اصل را از شرکتهای فرانسوی برای ایران خریداری کند.
رحیمی که تحقیقات و مطالعات زیادی درباره وضعیت سینما در اروپا و کشورهای دیگر همچون چین، هند دارد؛ معتقد است روند اجرایی صنعت سینما در ایران برعکس همه دنیاست. با رحیمی درباره تجربیات دیگر کشورها در زمینه سینما و اشکالات سینمای ایران گفتگو کردهایم.

گفته میشود با آمدن اینترنت، ماهواره و گسترش شبکههای تلویزیون صنعت سینما در ایران رو به افول است. چگونه است که در اروپا باوجود استفاده بیشتر مردم از اینگونه امکانات؛ بازهم قشر سینمارو بسیار زیاد است؟
مسئله اصلی در کشورهای دیگر نوع عرضه سینماست. اولین مسئله در کشورهای اروپایی و سایر کشورها همچون هند و چین و حتی کره جنوبی که صاحب سینما هستند؛ این است که دولت کمترین دخالت را در امور سینما و هریک از بخشهای سینمایی اعم از سینماداری، تولید و پخش دولت را دارد و این کمپانیها هستند که امور را اداره میکنند. مثلا در فرانسه حرف اول را کمپانیهای فیلمسازی میزنند مثلا کمپانیهایی وجود دارد به نام MK۲، Gaumont Pathé، اوشزهUGC که همه کارهای فیلمها را خودشان انجام میدهند یعنی نه تنها فیلم تولید میکنند بلکه خودشان در پخش نیز حضور دارند و سینماهای زیادی بهصورت زنجیرهای مخصوص خود آنهاست.
در این سیستم پخش؛ از آنجا که دولت حضور ندارد؛ سوبسیدی نیز داده نمیشود. به همین دلیل این کمپانیها فیلمها را براساس نیازسنجی و مخاطبسنجی میسازند و بعد در سینماهای زنجیرهای خود اکران میکنند و هر فیلم از مرحله صفر تا مرحله بایگانی در یک کمپانی انجام میشود. اگرهم قرار است مشارکتی برای ساخت از شبکه تلویزیونی یا کشورهای دیگر برای یک فیلم تهیه شود؛ آن مشارکت قطعا از طریق کمپانی صورت میگیرد. کمپانیها بهصورت همزمان فیلمهایی را میسازند و اکران میکنند که تنوع موضوعی داشته باشد و بتوانند طیف زیادی از مخاطبان را به سمت خود جذب کنند. به همین دلیل ما در فرانسه شاهد هستیم که فیلمهایی از کشورهایی همچون ایران، آمریکای جنوبی، هند، ژاپن، چین، آمریکای شمالی به صورت همزمان اکران میشود. این فیلمها معمولا در سالنهای سینمایی که به شکل مولتی پلکس ساخته شده و در هر کدام بین ۸ تا ۱۲ سالن دارد؛ اکران میشود و مخاطبان زمانی که به این سالنها وارد میشوند؛ قدرت انتخاب زیادی دارند.
مسئله بعدی نبود ممیزی و سانسور و عدم احتیاج فیلمسازان به دریافت مجوز برای ساخت است و تنها مسئلهای که در زمان اکران یک فیلم موردنظر قرار میگیرد؛ ردهبندی سنی است.
عنصر دیگری که بسیار در سینماهای اروپا و کشورهای دیگر مهم است؛ احترام به مخاطب و تبلیغات است. محل جغرافیایی قرارگیری سالنها به شکلی است که مخاطبان هر شهر به راحتی بتوانند به سالن سینما دسترسی پیدا کنند. از طرف دیگر کلوپهایی وجود دارند که از مخاطبان عضوگیری میکنند و به کسانی که بهصورت ثابت یا با برنامهریزی منظم به سینما میروند؛ تحت عنوان مخاطبان وفادار دستهبندی و آنها را حفظ میکنند و هدایای مختلفی به آنها میدهند. مثلا کارتهایی به آنها داده میشود که میتوانند با یک بلیت دو فیلم را ببینند یا فردی ۵۰ یورو پرداخت میکند و کارتی را در یافت میکند که با آن میتواند تا ۱۲۰ یورو بلیت سینما بخرد.
در زمان تولید یک فیلم نیز با یک نقشه اقتصادی(Business Plan) کاملا همه موارد دیده میشود. اینکه فیلمی که در حال ساخت است برای کدام گروه سنی؛ در کدام شهر و در چه زمانی قرار است اکران شود و دقیقا مخاطب هدف مشخص میشود. به همین دلیل ما در خبرهای سینمایی که از اروپا و یا آمریکا میشنویم؛ هر گز نمیبینیم که گفته شود ساخت فلان فیلم آغاز شد بلکه همیشه اعلام میشود مثلا فیلم اسکورسیزی چه زمانی اکران میشود. این امر ثابت میکند که از زمان ساخت یک فیلم زمان اکران آن نیز معلوم است. این سیستم در کشورهایی همچون چین، کره، حتی هند نیز وجود دارد و در این کشورها ما شاهد هستیم که تماشای فیلمهای وطنی بیشتر از فیلمهای آمریکایی است.
رابطه سینما رفتن و اقتصاد سینما با معیشت چگونه است یعنی در سیستم اکران فیلم در کشورهای دیگر برای قشرهای ضعیف از لحاظ مالی چه تصمیماتی گرفته شده؟
برای طبقاتی همچون کارگران یا کسانی که در آمد کمتری دارند؛ امتیازات ویژهای قائل میشوند و علاوه بر هدایا؛ کارتهایی داده میشود که بلیت ارزان تهیه کنند. گزینه دیگر استفاده از سیستم VOD است. در این سیستم افراد مبلغی را پرداخت میکنند و در یک زمان مشخص میتوانند فیلمی را که روی پرده است از طریق اینترنت همراه با خانواده تماشا کنند. این مبلغ کمتر از بلیت سینماست. علاوه بر تنوع فیلم تنوع قیمت بلیت نیز وجود دارد و به نوعی قیمت بلیت سینما شناور است. مثلا صبحها قیمت بلیت ارزانتر از زمانهای دیگر است یا قیمت سالنهای سینما در بعضی از مناطق شهر ارزانتر است.
مسئله دیگر این است که سینما همچنان دربرابر سایر تفریحات دیگر همچون رفتن به رستوران، شهر بازی، مسافرت، در اروپا؛ تفریح ارزانتری است حتی تماشای فیلم در سینما دربرابر تهیه نسخه نمایش خانگی فیلم بسیار ارزانتر است. مثلا قیمت بلیت سینما هماکنون بین ۸ تا ۱۰ یورو است اما یک دی وی دی فیلم بسیار گرانتر از رفتن به سینماست. یک فیلم در شبکه نمایش خانگی باتوجه به کیفیت آن بین ۱۸ تا ۳۰ یورو قیمتگذاری میشود و حتی نسخههای بلوری تا ۵۰ یورو هزینه تهیه دارد و البته فیلمها قطعا بعداز شش ماه که از اکران فیلم در سینماها گذشت؛ وارد شبکه نمایش خانگی میشوند.
مسئله دیگر حفظ سالنهای سینماست. در اروپا اصلا بحثی بهعنوان تخریب سینما یا بازسازی سالنهای سینما وجود ندارد به همین دلیل ما شاهد هستیم که مکانهایی وجود دارد که قدمت ۲۰۰ ساله دارد. از این فضاها بهعنوان سالنهای آرت هاوس(خانه هنر) استفاده میشود. در این سالنها مخاطبان عضو میشوند و خدمات ویژهای میگیرند و ارزانتر فیلمها را میبینند حتی به رایگان. در مراسمهای خصوصی با عوامل دعوت میشوند و فیلمهایی که در آنها به نمایش در میآید؛ مربوط به سینمای بدنه و تجاری نیست حتی در بعضی کشورها مانند کشورهای آمریکای لاتین به مخاطبان پاپکورن رایگان نیز داده میشود. از طرف دیگر قطعا یک روز به عنوان بلیت نیم بهاء تعیین میشود. اگر سازمانی قراردادی برای استفاده از سالنهای سینما با این کمپانیها منعقد کند؛ قطعا تخفیفات خوبی به آنها داده میشود.
کمپانیها در دادن بستههای حمایتی و جذب مخاطبان نه تنها کوتاهی نمیکنند بلکه باهم رقابت نیز دارند و هرکدام از آنها سعی میکنند با دادن هدایا و بستهها مخاطبان بیشتری را سمت خود جذب کنند. امروز مثلا در فرانسه در حدود۵ هزار و ۵۰۰ سالن سینما وجود دارد که در اختیار کمپانیهای بزرگ قرار دارد.
حامی اصلی دیگر سینما شبکههای تلویزیونی هستند. بسیاری از شبکههای تلویزیونی در هنگام ساخت یک فیلم با پرداخت وجه نقد و پیش خرید رایت تلویزیونی در ساخت شریک میشوند و مشارکت تلویزیونها یکی از منابع اصلی برای ساخت یک فیلم است.
این سیستم در کشورهای اروپایی و آمریکایی قابل قبول است اما وضعیت در کشورهایی که وضعیت اقتصاد خوبی ندارند مانند هند چگونه است؟
در هندوستان مسئله کمی عجیب و جالب است. باوجود آنکه بیش از ۹۰ درصد مردم هند به زبان انگلیسی آشنا هستند و میتوانند بدون و اسطه فیلمهای هالیوودی را تماشا کنند اما علاقه خاصی به سینمای وطنی خود دارند و حتی بسیار ی از افراد علاقه جدی دارند که اولین نفری باشند که در اولین سانس اولین روز اکران یک فیلم را نگاه کنند. آنها باوجود فقر عاشق سینما هستند و سینما رفتن تفریح اول بسیاری از مردم هند است و سوپراستارهای هندی در کشورشان طرفداران زیادی دارند که در این میان بازیگران مرد از بازیگران زن طرفداران بیشتری دارند.
باتوجه به تجربه جهانی در هند و اروپا چرا سینمای ایران حتی در اکران داخلی موفق نیست؟
اولین دلیل آن در اکران داخلی این است که تمام راههایی که در دنیا در بخش سینما استفاده شده؛ در ایران به صورت وارونه استفاده شده مثلا در اروپا و هند بیشتر از فروش؛ آمار جذب مخاطب اهمیت دارد اما در ایران فروش بیشتر مهم است واولویت اول فروش است درحالیکه باید اولویت اول جذب و حفظ مخاطب باشد. بهطور مثال زمانی که در ایران فیلمی مانند شهر موشها ساخته میشود و مورد استقبال قرار میگیرد و فضای خوبی برای آن ایجاد میشود؛ نباید بعد از پایان اکران آن وضعیت رها شود. اگر چنین فیلمی در اروپا اکران شود و این میزان مخاطب داشته باشد؛ کمپانی سازنده به سرعت فیلم دیگری را که نزدیک به فیلم قبلی باشد؛ اکران میکند تا مخاطب خود را حفظ کند.
مسئله دوم این است که در ایران هیچ طراحی اقتصادی و فرهنگی برای فیلمها وجود ندارد یعنی مشخص نیست که یک فیلم چه زمانی ساخته میشود و چه زمانی قرار است ساخت آن به پایان برسد و چه زمانی اکران میشود. لذا حق و وظیفه هیچکسی اعم از سرمایهگذار، تهیهکننده، کارگردان، سینمادار و مخاطب به دلیل نبود این انضباط مدیریتی و اقتصادی مشخص نیست. در زمان عرضه نیز هیچ کار رسانه قوی انجام نمیشود یعنی مخاطب برای دیدن فیلم هیچ عطشی ندارد درحالیکه در کشورهای دیگر با انتصاب مشاور رسانهای و استفاده از رسانههای قدرتمند با یک برنامهریزی منظم قبل از ا کران فیلم؛ بخشی از فیلم در اینترنتها منتشر میشود تا مخاطبان با فیلم آشنا شوند. زیرا برای شرکتهای پخشکننده بسیار اهمیت دارد که در هفتههای اول و دوم مخاطبان از فیلم استقبال کنند حال آنکه در ایران کارهای تبلیغاتی تازه در هفتههای اول آغاز میشود.
مسئله سوم بحث محتواست. امروز متاسفانه در سینمای ایران فیلمها بسیار شبیه هم شدهاند. نکته مهمتر این است که در دنیا سینما برای مردم است اما در ایران سینما درباره مردم تعریف شده. یعنی در کشورهای دیگر فیلمها در گونههای مختلف برای مردم قصه و داستان تعریف میکنند اما در ایران بیشتر موضوعاتی را میگویند که خود مردم آنها را بهصورت عینی و در روزمرهگی زندگی میبینند.
مسئله چهارم چیدمان اکران فیلمهاست. امروز در سینماهایی که به اصطلاح مولتی پلکس (پردیسهای سینمایی) هستند قطعا فیلمهایی با گونهها و ژانرهای مختلف اکران میشود و هیچگاه مثلا دو فیلم ملودرام یا دو فیلم انیمیشن با هم اکران نمیشوند اما در ایران کاملا برعکس است. امروز و به خصوص بعد از دهه ۶۰ ژانرهای مختلف در سینمای ایران از بین رفته و همین مسئله باعث شده بیشتر فیلمهای ایرانی شبیه یکدیگر باشند
مسئله پنجم نقش دولت در سینماست. مدیریتها نیز تاثیر مستقیمی داشتهاند مثلا در یک دورهای یک مدیر سینمایی از فیلمهای دفاع مقدس خوشش میآمده؛ ناگهان بسیاری از فیلمسازان به سمت ساخت فیلمهای دفاع مقدس حرکت میکردند. سینمای ایران از آنجا که کاملا دولتی است و دولت پول بسیاری از فیلمها را میدهد؛ به همین دلیل حق خود میداند که در روند ساخت، ممیزی و سانسور دخالت کند. از طرف دیگر برای دولت بازگشت سرمایه اهمیت ندارد. به همین دلیل نیز ما در هیچ پروژه دولتی انضباط مالی و اقتصادی نمیبینیم. حضور دولت در سینما به این شکل درست نیست. در کشورهای دیگر نیز دولتها مداخله میکنند اما این دخالت به صورت غیر مستقیم است.
همچنین در هیچ کشوری اصل پول دولتی را برای ساخت فیلم هزینه نمیکنند بلکه مثلا با مشارکت بانکها ساخت یک فیلم به عنوان یک پروژه مطرح میشود و روی انواع رایتها به صورت جداگانه محاسبه و برای آن برنامهریزی میشود. یا از دریافت مالیاتهای مربوط به اکران آثار خارجی منابعی به آثار داخلی ارائه میشود. مسئله دیگر نوع تقسیمبندی سالنهای سینما و نحوه قرارگیری آنهاست. متاسفانه نه تنها در تهران بلکه در بسیاری از شهرهای کشور؛ سالنهای سینمایی متوازن ساخته و تقسیم نشده است از طرف دیگر بیشتر سالنهای سینما فاقد امکاناتی همچون پارکنیگ یا امکانات رفاهی هستند این مسئله رفتن به سینما را در شهری مانند تهران که ترافیک وحشتناکی دارد؛ بسیار سخت میکند.
اینگونه هزینهها درکنار هزینههای دیگر در زمان سینما رفتن باعث شده تا هزینههای استفاده از این تفریح برای خانوادهها بالا برود لذا تمایل زیادی برای تماشای فیلم در سینماها وجود نداشته باشد. البته نزدیک بودن فاصله بین اکران فیلمها با عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی مزید بر علت شده تا خانوادهها به جای آنکه برای سینما هزینه کنند درآمد خود را برای جاهای دیگر هزینه کند.
پس ارزش فعالیتهای فرهنگی و دیدن فیلم به عنوان یک کار فرهنگی کجا لحاظ میشود؟
اولین تعریفی که از سینما میشود سرگرمی و اینترتیمنت است. امروز نه تنها در اروپا بلکه در همه دنیا مردم گرفتاریهای فراوان و مشغلههای کاری زیادی دارند لذا از سینما برای استراحت و تمدد اعصاب استفاده میکنند. زمانی که شما در سینما میبینید که همه فیلمها شبیه هم هستند و به نوعی شبیه آثار تلویزیونی هستند و حتی بعضا برنامههایی که شبکههای تلویزیونی پخش میکنند؛ جذابتر است؛ ترجیح میدهید در منزل بنشینید و تلویزیون نگاه کنید. مخصوصا امروز که اکثر خانهها حداقل یک تلویزیون ۴۰ اینچ و همچنین سیستم سینمای خانگی دارد.
با این وجود هنوز بعضی از فیلمها مورد استقبال خوبی قرار میگیرند و پرفروش میشوند؟
اولا باید ببینیم که منظور از پرفروش چیست و آیا پرفروش بودن یعنی پرمخاطب بودن؟ باید بهجای ملاک قرار دادن میزان فروش فیلم تعداد کسانی که به سینما میروند و به عنوان مخاطب سینما معرفی میشوند؛ ملاک قرار بگیرد. با این حال پرفروشترین فیلمها همچون شهر موشها، اخراجیها، کلاه قرمزی، وقتی میزان فروششان تقسیم بر جمعیت و مخاطب میشود؛ متوجه میشویم که فقط دو تا سه درصد جمعیت در آن زمان به سینما رفته است و این میزان استقبال خیلی فاکتور مورد قبولی نیست. البته استفاده از محصولات فرهنگی زنجیروار بههم متصل است و رابطه مستقیمی بین میزان کتابخوانی، رفتن به تئاتر، دیدن فیلم در سینما و همچنین بازدید از گالریها وجود دارد یعنی اگر در جامعهای کتابخوانی گسترش پیدا کند؛ قطعا در آن جامعه استفاده از فیلم و دیدن تئاتر بیشتر میشود.
از طرف دیگر در کشورهای اروپایی و آمریکایی مثلا وقتی یک فیلمی ساخته میشود؛ اگر این فیلم اقتباسی باشد قطعا کتاب آن قبل از نمایش فیلم منتشر شده و رونمایی میشود یا بعداز نمایش فیلم سایر محصولات مرتبط با فیلم همچون عروسکها، اسباببازی، بازیهای کامپیوتری منتشر شده و در دسترس علاقهمندان است. بنابراین استفاده از محصولات فرهنگی کاملا بههم متصل است و استفاده از مجلات و نشریات تخصصی بسیار رایج است زیرا نظرات منتقدان و نویسندگان در تماشای یک فیلم و یا استقبال نکردن از یک فیلم تاثیر مستقیم دارد. همین طور وقتی فیلمی مورد استقبال قرار میگیرد نشریاتی که به آن فیلم پرداختند نیز از سوی مخاطبان خریداری شده و فروش آن نشریه نیز بیشتر میشود.
همچنین دولتها در جوامع دیگر برای استفاده از محصولات فرهنگی همچون سینما، سوبسید (یارانه) پرداخت میکنند اما این یارانه مستقیم به مخاطب داده میشود و نه تولیدکننده، در این سیستم با ایجاد تقاضا و بالا بردن و حفظ مستمر و پایدار آن باعث میشود براساس نیاز مخاطب تولیدکنندگان اثری تولید کنند که قطعا خریدار دارد اما در ایران متاسفانه این یارانه روی تولید داده میشود به همین دلیل تولیدکننده برایش اهمیتی ندارد که اثرش مورد استقبال قرار بگیرد یا خیر.
با این تفاسیر هنوز تعدادی از فیلمها که از سینمای بدنه تبعیت نمیکنند؛ برای گیشه ساخته نمیشوند. این فیلمها چگونه ساخته میشوند؟
این فیلمها که معمولا فیلمهای ضدقصه هستند و به نوعی سینمای آلترناتیو نام دارند؛ معمولا در گروه فیلمسازان مستقل قرار میگیرند. در دنیا افرادی مانند امیر کاستاریکا، هانکه و... در این گروه قرار میگیرند. در اکران اینگونه فیلمها نیز دولت هیچ دخالتی ندارد بلکه فقط امکانات اضافهای به پخشکنندگان و نمایش دهندگان چنین فیلمهایی داده میشود. اما در ایران اینگونه نیست مثلا در گروه هنر و تجربه برای اکران اینگونه فیلمها سینماها را اجاره میکنند و دولت هزینه سالن سینما را به صورت کامل پرداخت میکند. از طرف دیگر سالنهایی که این فیلمها در دنیا اکران میشود با سالنهای سینمای بدنه و تجاری تفاوت دارد و به نوعی سالنهایی که برای فیلمهای مستقل اختصاص پیدا میکند؛ ویژگیهای خاصی دارد و مخاطبان خاصی را که معمولا قشر فرهیخته جامعه هستند را جلب میکند و در مناطق جغرافیایی خاص هم قرار دارند. به همین دلیل در کنار این سالنها معمولا گالریهای نقاشی و یا سالنهای تئاتر، فروشگاه کتاب نیز وجوددارد اما در ایران به اشتباه تعدادی از این فیلمها در سالنهای اصلی سینمای بدنه اکران میشود. من دیدهام که فیلمهای هنر و تجربه در پردیس کوروش یا آزادی نیز اکران میشود درحالیکه باید این فیلمها در مراکزی همچون خانه هنرمندان یا موزه سینما یا مراکز دانشگاهی به نمایش دربیایند. ضمن آنکه باتوجه به اینکه مخاطب این گونه فیلمها محدود و مشخص هستند؛ نظرات آنها بسیار مهم است. به همین دلیل دائم از آنها نظرسنجی میشود که مثلا برای فیلم فصل بعد چه آثاری را دوست دارند؛ تماشا کنند. همچنین سالنهای آنها ویژگیهای خاصی دارد مثلا در بعضی از آنها حتی میتوان سیگار هم کشید.
و راهکار شما چیست؟
امیدوارم انظباط اقتصادی در سینمای ایران جدی گرفته شود. امور به بخش خصوصی سپرده شده و قاعدهمند و استاندارد اداره شود و براساس استعدادسنجی پروژه و تعیین و سنجش مخاطب هدف، برنامهای مدون از پیش از ساخت بر اساس یک طراحی نظاممند پیش برود.
سینمای ایران صاحب تفکر و ایده است

دکتر پیت برایان ریو با اشاره به این مساله که سینما یکی از مردمی ترین هنرها در جهان امروز به شمار می رود یادآور شد: تخصص این هنر در جذب مخاطبان با روایت داستان هایی است که با زندگی مردم در ارتباط است اما از میان نزدیک به 200 کشور در جهان تنها 30 تا 40 کشور دارای هنر سینما هستند که ایران نیز یکی از این کشورها است.
وی رسیدن به فرهنگ فیلمسازی و خلق آثار سینمایی را مسیری بسیار سخت و نیازمند بسترهای علمی و فنی مناسب دانست و تصریح کرد سینما هنری است که جهان را تسخیر کرده است اما بسیاری از کشورها به هیچ وجه توانایی تولید آثار سینمایی را ندارند و از محصولات دیگر کشورها استفاده می کنند در حالی که سینمای ایران نه تنها در بین مخاطبان خود کاملا شناخته شده و مورد رضایت آن ها است که حتی در جهان نیز شخصیت و کاراکتر خود را به اثبات رسانده است.
برایان ریو با تاکید بر این مساله که بیش از سه دهه است که در امر تهیه و تولید آثار سینمایی حضور فعال دارد و به همین دلیل در جشنواره های متعدد سینمایی در سراسر جهان حضور داشته است گفت: در بسیاری از آن جشنواره وقتی نام فیلمی از ایران به گوش می رسد از مخاطبان گرفته تا هنرمندان و منتقدان تمام برنامه ریزی های خود را انجام می دهند تا دیدن آن اثر یا آثار سینمای ایران را از دست ندهند و این موضوع تنها زمانی رخ می دهد که سینمای یک کشور به استقلال و شخصیت منحصر به فرد خود دست یافته باشد.
وی افزود: هنر با کسی شوخی ندارد و هنرمند نیز به هیچ وجه آرا و عقاید خود را پنهان نمی کند و وقتی در یک جشنواره معتبر سینمایی مثل کن، ونیز، تورنتو یا حتی اسکار هنرمندان ایرانی بالاترین جوایز را در کنار تشویق منتقدان و صاحبنظران این هنر به خود اختصاص می دهند این تنها و تنها نشان دهنده قدرت، توانایی ها و حرف های سینمای ایران است.
بنیانگذار موسسه اوریجینال کات در پاسخ به این پرسش که یکی از نقدهای مطرح درباره سینمای ایران عدم جهانی بودن آن در شکل عام است نه تنها حضورهای جشنواره ای خاطرنشان کرد: سینما زمانی جهانی می شود که بتواند فراتر از زبان کشور سازنده خود با مخاطبان ارتباط برقرار کند چرا که اصل و اساس این هنر بر پایه تصویر است نه صدا.
وی خاطرنشان کرد: در این زمینه باید کیفیت فیلم های ایرانی برای قرار گرفتن در صف اکران های جهانی به استانداردهای مدنظر نزدیک شود و از همه مهم تر دامنه تبلیغات برای معرفی محصولات سینمایی ایران به شکل مستمر در جهان ادامه داشته باشد.
این تهیه کننده نیوزیلندی که برای برگزاری کنفرانس تخصصی تولید مشترک در امر سینما در جشنواره فیلم فجر حضور یافته است با اشاره به این مساله که تاکنون در این جشنواره حاضر نبوده اما با سینمای ایران به سبب حضور آثار مختلف آن در رخدادهای بین الملیل آشنایی دارد یادآور شد: شخصیت و کاراکتر سینمای ایران در خانواده سینمای جهان اثبات شده است اما برای آنکه این شخصیت بتواند تاثیرگذاری و جریان سازی بیشتری داشته باشد باید دست به تولیدات مشترک بزند و توان و قدرت خود را در این امر بیازماید.
بخش بین الملل سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر از 5 اردیبهشت در پردیس سینمایی ملت آغاز و تا 12 اردیبهشت ادامه خواهد داشت.
در این دوره از جشنواره 42 فیلم در سه بخش سینمای سعادت ( فیلم های سینمایی جهان)، جلوه گاه شرق (فیلم های کشورهای اسلامی و منطقه) و هنر و تجربه رقابت می کنند.
امروز؛ اکران پنج فیلم در بخش مسابقه/ مزارشریف بین المللی شد

در سالن شماره 2 پردیس ملت فیلم های معلم به کارگردانی نصر سعیدوف و مزارشریف به کارگردانی عبدالحسین برزیده از بخش جلوه گاه شرق به ترتیب ساعت 15 و 18 اکران می شود و ساعت 21 نیز فیلم تالار جیمی به کارگردانی کن لوچ از بخش هنر و تجربه روی پرده می رود.
همچنین در سالن شماره چهار پردیس ملت فیلم های ماجراجویان برف به کارگردانی فرخ حاجی حافظ اوغلو و اشتراک ساخته ماکونوشینوزاکی از بخش سینما سعادت به ترتیب ساعت 17 و 20 به نمایش گذاشته می شود.
** تالار جیمی؛ فیلمی از کارگردان رکورددار کن
فیلم تالار جیمی تولید مشترک بریتانیا، ایرلند و فرانسه، آخرین ساخته فیلمساز انگلیسی، کن لوچ است که برای چهاردهمین بار با پل لاورتی همکار فیلمنامه نویس خود کار کرده است.
این کارگردان 78 ساله که نخستین بار در سال 1979 با فیلم جک سیاه به جشنواره کن رفت، با دریافت جایزه فیپرشی خود را در سینمای جهان نشان داد و می توان وی را از نظر تعداد حضور در این جشنواره رکورد دار دانست.
از میان جایزه های ریز و درشتی که کن لوچ به دست آورده، نخل طلایی کن مهم ترین آنها است که برای فیلم بادهایی که به مرغزار می وزند در سال 2006 کسب کرد.
فیلمنامه تالار جیمی نیز در همان مسیر فیلم باد برمی خیزد نوشته شده است. لوچ که بیشتر سینماگری پیرو سبک رئالیسم اجتماعی شناخته می شود، عمدتا آثاری ممتاز در این زمینه ساخته که دارای موضوعاتی بیشتر مربوط به زادگاهش بریتانیا است. تالار جیمی آخربن کار کن لوچ نیز در این سبک ساخته شده است.
داستان فیلم تالار جیمی در باره جیمی گرالتون است که درصدد ساختن یک تالار اپرا در بحبوحه جنگ داخلی بر می آید. پس از ساخته شدن تالار و اجرای چندین برنامه در آن، تالار به شهرت می رسد، اما این شهرت به مذاق کلیسا و سیاستمداران خوش نمی آید و به همین دلیل دایم جیمی را تحت فشار می گذارند تا خود از کشور بگریزد و تالار را نیز ببندد.
فیلم جدید لوچ با بازی بری وارد، سیمون کربی، جیم نورتن، اندرو اسکات، فرانسیس مگی و... پیامدهای جنگ داخلی ایرلند در فاصله سال های 1922 تا 1923 را مورد توجه قرار می دهد و درباره مردی است که یک دهه بعد به خانه بازمی گردد، جایی که اختلافات ناشی از جنگ همچنان نمود دارد.
از دیگر عوامل این فیلم می توان به روبی ریان مدیر فیلمبرداری، جاناتان موریس تدوینگر، جورج فنتون آهنگساز و ربکا او براین تهیه کننده نام برد.
لوچ کارگردان 78 ساله انگلیسی که پیش از این گفته بود تالار جیمی آخرین فیلم بلند داستانی اش است، پس از مدتی حرف خود را پس گرفت و گفت در لحظه ای از تولید فیلم، زمانی که فشار زیادی را تحمل می کرد، آن حرف را زده است. لوچ گفت که سخت می شود این کار را رها کرد.
این کارگردان در سال 1990 برای فیلم دستور کار پنهان و سال 1993 برای فیلم بارش سنگ ها جایزه هیات داوران کن را از آن خود کرد و سال 2006 برای فیلم باد بر مرغزار می وزد موفق به دریافت جایزه نخل طلا شد. او سال 2012 هم با فیلم سهم فرشتگان جایزه هیات داوران این جشنواره را تصاحب کرد.
** ماجراجویان برف؛ نماینده سینمای ترکیه در جشنواره فجر
ماجراجویان برف نخستین ساخته بلند سینمایی فرخ حاجی حافظ اوغلو در مقام کارگردان است که چندی پیش در جشنواره بین المللی فیلم برلین (سال 2015) شرکت داده شد و نامزد دریافت خرس بلورین بهترین فیلم از جشنواره Generation Kplus نیز بود.
این فیلم محصولی از سینمای ترکیه است که در 90 دقیقه حال و هوای کودکان 12-13 ساله ای را به تصویر می کشد که در کودتای نظامی سال 1980 بی اعتنا به فضای وهم آلود این کودتا مشغول بازی هستند و نمی دانند که به زودی زندگی، مسئولیت ها و دنیای معصوم کودکیشان را هم درگیر می کند و شتابزده آنها را روانه دنیای بزرگسالی می کند.
در ماجراجویان برف طاها تگین ازدمیر، یاکوب ازگور کورتال، عمر اولوک به ایفای نقش می پردازند.
** مزار شریف؛ روایت شهادت خبرنگار ایرنا و دیپلمات های ایرانی
مزار شریف جدیدترین فیلم حسن برزیده است که برای نخستین بار در سی و سومین جشنواره فیلم فجر اکران شد. اینبار اما با حضوری تازه در بین الملل این جشنواره در رقابت با 13 فیلم دیگر بخش جلوه گاه شرق سنجیده می شود.
مزار شریف که روایت ربوده شدن محمود صادرمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و چند دیپلمات ایرانی در کنسولگری افغانستان است، برای نخستین بار به چنین سوژه ای پس از سال ها از وقوع آن می پردازد.
حسین یاری ایفاگر یکی از نقش های اصلی این فیلم است و در کنار او مهتاب کرامتی به عنوان بازیگر نقش اول زن به ایفای نقش می پردازد.
مسعود رایگان، علی عطایی، رضا عزیزی، مسعود سخایی، مهدی آگاهی، عمار تفتی، ابراهیم برزیده، پدرام یوسفی، محمد آقامحمدی، امیرحسین فتحی، حسین باشه آهنگر و عباس حبیبی دیگر بازیگران فیلم مزار شریف محصول حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی هستند.
** فیلم معلم با بازی مهناز افشار
در کنار فیلم های ایرانی و خارجی حاضر در بخش جلوه گاه جشنواره سی و سوم فیلم فجر، علاوه بر نبات محصولی از کشور آذربایجان که از بازی فاطمه معتمدآریا به عنوان بازیگری ایرانی بهره برده است، در معلم به کارگردانی ناصر سعیدوف محصول کشور تاجیکستان نیز شاهد حضوربازیگری ایرانی هستیم.
مهناز افشار یکی از نقش های اصلی معلم را بازی می کند و مرات اوریپف، عبدوکریم مشربف، فریدونشو رحمت الله اف از دیگر بازیگران آن هستند.
معلم داستان زندگی یک معلم و فرزندانش را در روزگار بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی روایت می کند. بار روایی اصلی فیلم هم بر دوش پدر داستان و فراق یکی از پسرانش است.
** روایت هایی از فاجعه سونامی در فیلم اشتراک
دیگر فیلم حاضر در بخش سینمای سعادت (جهان) اشتراک محصولی از ژاپن به کارگردانی ماکوتو شینوزاکی است که اوکایری نخستین فیلم بلند وی، جایزه های بسیاری از جمله جایزه ولفگانگ اشتادت را از آن خود کرده است.
شینوزاکی ساخت چند فیلم بلند و شمار زیادی مستند ، فیلم کوتاه و برنامه تلویزیونی را در کارنامه دارد.
در فیلم اشتراک کینو یامادا، آسوکا هینوی، ریودای تاکاهاشی، توموکی کیمورا، کومی هیودو بازی می کنند و درباره ایکو روان شناسی محقق در توکیو است که ادعا می کند تحقیقاتش روی مردم نشان می دهد که آنها فاجعه ی سونامی سال 2011 را در خواب دیده اند.
فاجعه ای که او در آن نامزد خود را ازدست داده است. در همین اثناء، کارو، دانشجویی جوان، در اجرای نمایشی شرکت می کند که قرار است با فاجعه ی فوکوشیما سر و کار داشته باشد. پس از اینکه شروع به تمرین نمایش می کند، خواب های عجیبی می بیند که در آن او مادر کودک خردسالی است که در حادثه سونامی می میرد. کارو به دیدار ایکو می رود تا در مورد خواب هایش به او اقرار کند...
بخش بین المللی سی و سومین جشنواره فیلم فجر از شنبه شب برای نخستین بار به صورت مستقل از بخش ملی (که بهمن ماه سال گذشته برگزار شد) آغاز شده و تا ۱۲ اردیبهشت ماه در تهران ادامه دارد.
انتهای پیام/