کد خبر: ۲۴۶۶۱۹
تاریخ انتشار:
بررسی مهمترین اخبار و رویدادهای تئاتر و هنرهای نمایشی ایران و جهان؛

«بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12 اسفند)

یادداشتی درخصوص ارتباط تماشاگر با تئاتر؛ مساله ای مغفول و فراموش شده، اجرای نمایش فاطمی «صحاب سکوت» در مجتمع فرهنگی امام ‌رضا(ع)، گزارشی درخصوص مشکلات جشنواره نمایش‌های سنتی و ارائه فراخوان بدون نظر دبیر، همکاری تئاتری‌های ایران و آمریکا با «صدای آهسته» کاری از «افشین هاشمی و درنهایت گفت و گو با کارگردان نمایش «یک سرباز» که خود را برای اجرا در اداره تئاتر آماده می کند، سرخط مهمترین اخبار تئاتر و هنرهای نمایشی امروز را به خود اختصاص داد.
گروه تئاتر، درحالی که به دلیل فرارسیدن شهادت حضرت فاطمه (س) فردا تمامی اجراهای تئاتر در مجموعه تئاتر شهر، تعطیل خواهد بود، نمایش فاطمی «صحاب سکوت» در مجتمع فرهنگی امام ‌رضا(ع) به روی صحنه می رود.

به گزارش بولتن نیوز، یادداشتی درخصوص ارتباط تماشاگر با تئاتر؛ مساله ای مغفول و فراموش شده، اجرای نمایش فاطمی «صحاب سکوت» در مجتمع فرهنگی امام ‌رضا(ع)، گزارشی درخصوص مشکلات جشنواره نمایش‌های سنتی و ارائه فراخوان بدون نظر دبیر، همکاری تئاتری‌های ایران و آمریکا با «صدای آهسته» کاری از «افشین هاشمی و درنهایت گفت و گو با کارگردان نمایش «یک سرباز» که خود را برای اجرا در اداره تئاتر آماده می کند، سرخط مهمترین اخبار تئاتر و هنرهای نمایشی امروز را به خود اختصاص داد.

برای مشاهده دیگر اخبار فرهنک و هنر اینجا کلیک کنید.


ارتباط تماشاگر با تئاتر؛ مساله ای مغفول و فراموش شده

رژی گروتوفسکی کارگردان فقید لهستانی و مبدع اندیشه های «تئاتر بی چیز» و «بازیگر مقدس» که یکی از نقاط عطف اندیشه تئاتر معاصر جهان محسوب می شود، بعد از اجرای تعدادی از آثار و نمایشنامه ها به مقعطی رسید که دیگر نه در پی تربیت بازیگر بلکه به دنبال تربیت تماشاگر بود؛ تربیت تماشاگر! نکته مهمی که در ادامه این نوشتار به آن خواهیم پرداخت. البته این تنها دغدغه فکری گروتوفسکی نبود و کارگردانان دیگری هم در پی این مهم بودند.

«بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12اسفند)یکی از مشکلات بسیار مهمی که تئاتر امروز کشورمان با آن دست و پنجه نرم می کند، مشکل ارتباط بین تماشاگر و نمایش است. این مشکل کمی نیست و اگر مسائل مادی و بودجه و حمایت ها و مسئولان را کنار بگذاریم، فی نفسه اساسی ترین مشکل تئاتر ماست. بارها شده که شاهد اظهارنظر تماشاگرانی بوده ایم که از سالن اجرای نمایش بیرون آمده اند و گفته اند که نمایش ضعیفی را به تماشا نشسته اند یا این که چیزی از نمایش، دستگیرشان نشده است و اصولا به دنبال این هستند که متوجه شوند کارگردان واقعا می خواسته چه حرفی بزند و قصدش از اجرای آن نمایش چه بوده است؟ این مخاطبان با دو گونه پاسخگویی از طرف کارگردان یا دست اندرکاران این نمایش ها روبرو می شوند؛ یا متهم به ندانستن و پایین بودن سطح فرهنگ و دانش می شوند و یا محترمانه به آن ها گفته می شود که اندیشه و اصولا سبک نگاه کردنشان با سبک نگاه کردن کارگردان آن نمایش متفاوت است.

در هر دو صورت و دو گونه پاسخگویی، با یک مشکل روبرو هستیم. اتفاق بزرگی که در گفتگو و بحث های روزانه و دوستانه مان هم با آن روبرو هستیم؛ گفتگو و در واقع دیالوگی که در ذات دیالوگ نیست بلکه مونولوگ های تکه تکه و در کنار هم کلاژ شده است. بارها و بارها پیش آمده که هنگام بحث با دوستان متوجه می شویم ما چیزی می گوییم و دوست مان چیزی دیگر و ساعت ها به خاطر دو مساله ای که هیچ ارتباطی به هم نداشته اند، با هم جدل کرده ایم. یک نتیجه گیری مهم: ما اغلب، هنر برقراری دیالوگ نداریم یا در آن بسیار ضعیف هستیم و این مشکل در ارتباط بین تماشاگر و نمایش های تئاترمان هم ریشه دوانده است.

پیش آمده که انتخاب کارگردان ها در مورد اجرای یک متن هم مناسب نبوده و بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی جامعه مان انجام شده است؛ مثلا اجرای متنی خارجی که هیچ فصل مشترکی با جامعه ما ندارد و نمی توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم. تذکر یک نکته هم ضروری است که تماشاگران و مخاطبان تئاتر نباید از این جمله بهراسند و فکر کنند که آن ها را به حماقت و کم بودن سطح دانش متهم می کنند. (در هر صورت راستگویی در کلام، پسندیده تر از تظاهر و بیرون کشیدن مفاهیمی است که در نمایش وجود نداشته و ما برای حفظ ظاهر به آن ها اشاره می کنیم.) به هر حال گاهی کارگردان ها در انتخابشان اشتباه می کنند و متنی را روی صحنه می برند که باید در زمان و شرایط مناسب خودش اجرا شود و این مهم گاهی مغفول می ماند.

گاهی کارگردان ها و گروه های اجرایی، آثاری را اجرا می کنند که متعلق به دوره ای از هنر کشورهای دیگر بوده که آن دوره در آن کشورها هم طی شده است. برای توضیح بیشتر و به عنوان مثال، نهضت دادائیسم به علت شرایط بدبینی و بحران های اجتماعی و سیاسی اروپا در کوران جنگ های جهانی اول و دوم متولد شد. این نهضت و شاخه هایی از فیوچیریسم کمی بعدتر موجب شکل گیری مکتب سوررئالیسم شدند. شرایط اروپا در آن دوران باعث شکل گیری این مکتب و پیش از آن، نهضت دادا شد. حالا اجرای متن های دارای رویکرد سوررئالیستی یا دادائیستی آن هم بعد از سال هایی که خودشان دورانشان را در کشورهای مولد طی کرده اند، در کشوری مانند ایران چندان الزامی ندارد. البته شاید کارگردانی از روی علاقه شخصی بخواهد چنین اجراهایی داشته باشد اما باید متوجه این مفهوم باشد که کارش ممکن است محکوم به بد برداشت شدن یا درک نشدن بشود و در آن صورت نباید جامعه مخاطب را متهم کند که آن ها نمی فهمند و من هنرمندی جلوتر از جامعه خود هستم. (گاها این موضوع در گعده ها و تجمعات بیان می شود اما عکس آن صادق است و مخاطبان تئاتر ما از کارگردان ها جلوتر هستند.)

اشاره به یکی از نصیحت های زنده یاد حمید سمندریان که سال ها پیش، در مصاحبه کوتاهی با خبرگزاری مهر نیز منعکس شد، بی لطف نیست. این استاد و کارگردان تئاتر همیشه خود را نیازمند به روز شدن و آشنایی با کار دیگر کارگردانان روز دنیا می دید و هیچ گاه از دیدن کار جوان تر ها هم دست بر نمی داشت. این رویکرد را می توان به مانند رود جاری بودن تشبیه کرد که دچار راکد شدن آب ساکن نمی شود.

در این نوشتار سعی داریم به رویکرد فعلی و جاری در جریان اصلی تئاتر کشورمان که اغلب با اجراهای عموم در شهر تهران می شناسیمش بپردازیم و برای این هدف، نمونه تازه و جدیدی را نام می بریم که اجرای عموم آن چندی پیش به پایان رسید. نمایش «کاسپار» به کارگردان محسن معینی بر اساس نمایشنامه اثر پیتر هانتکه بود و طبق اطلاعاتی که در کاتالوگ و بروشور آن موجود بود، حاوی اندیشه های هایدگر، مارکی دوساد، ژیل دلوز و نویسنده اش بود. اما سوالی که در پی طرح آن هستیم این است که آیا این اندیشه ها با شیوه اجرایی این نمایش واقعا منتقل شدند و تماشاگر موفق به درک آنها شد تا بتواند درباره شان قضاوت کند یا خیر؟

کارگردان اثر در بروشوری که پیش از اجرای اثر به تماشاچیان داده می شد، این جملات را در یادداشتی جداگانه آورده است: «دیدن کاسپار را به کسانی که از جنازه می ترسند، با طعم تلخ میانه ای ندارند، همه لیبرال ها، بانکدارها، مدیران کمپانی های خودروسازی، کسانی که نیاز دارند نمایشی ببینند تا تجربه ای زیبا، آرام، شاد یا روشن فکرانه داشته باشند، ناراحتی قلبی و عصبی دارند، نمایش های کلاسیک (به هر معنا) را دوست دارند، نمایش های بلاتکلیف آزرده شان می کند، تئاترهای قصه گو را دوست دارند، همه کسانی که سادیسم و مازوخیسم را ناهنجاری می دانند و نه یک موضوع فلسفی و فکر کردن از نظرشان نوعی بیماری است، کسانی که اعصاب فریاد کشیدن بازیگران بر روی صحنه را ندارند و ... هرگز پیشنهاد نمی شود.»

این یادداشت ادامه ای هم دارد، اما بیان چند نکته درباره همین بخش از آن لازم است. نکته اول این که آوردن نام گروه های مختلفی که به نظر کارگردان، مناسب نیست تماشاگر این اثر باشند؛ در کنار هم، حاوی یک تناقض است چون برخی از آن ها سنخیت یا فصل مشترکی با یکدیگر ندارند. یعنی دایره بزرگی از انواع مخاطبان نباید این کار را تماشا کنند. نکته دیگر که موید جملات دیگری از کارگردان در یادداشتش است، این است که اگر این گروه ها را از دیدن کاسپار فاکتور بگیریم، تقریبا دیگر کسی برای تماشایش باقی نمی ماند. البته جمله ای که کارگردان برای این مفهوم به کار برده این است: «می دانم اندکی شیفته آن خواهند شد و بسیاری آن را دوست نخواهند داشت و بسیارتری از آن متنفر خواهند شد چون اساسا کاسپار موجودی دوست داشتنی نیست.»

در این مقطع به یک دو راهی می رسیم، نمایش را برای تماشاگر می سازیم یا قرار است تماشاگر خود را برای نمایش بسازد؟ یعنی همان دوراهی که احتمالا روزی گروتوفسکی به آن رسیده بود. از هرکدام از این سوالات می توان برداشت های مختلفی داشت و بحث را به درازا کشاند. اما هر دوی آن ها دو سبک جدا و مستقل تئاتری در کارگردانی را موجب می شوند و باعث خلق آثاری متفاوت از یکدیگر می شوند که حتی می توانند مکمل یکدیگر باشند. در مورد کاسپار، کارگردان می گوید، (یعنی آن طور که از سخنانش بر می آید) قرار نبوده اجرایی مورد پسند اکثریت تماشاگران تئاتر کشور ارائه شود قرار بوده کاری متفاوت ارائه شود که عده و گروه زیادی از آن خوششان نخواهد آمد.

جیغ زدن های ممتد و متعدد که هدفی را دنبال نمی کردند، وجود میزانسن های بی توجیه (از چشم مخاطب این گونه به نظر می رسد)، تکرار خسته کننده دیالوگ ها و ... همه از عواملی هستند که باعث می شدند تا تماشاگر نمایش، مرتبا ساعت خود را نگاه کرده و منتظر پایان اثر باشد. همان طور که از جملات بالا بر می آید، احتمالا صاحب این قلم هم از نمایش کاسپار خوشش نیامده و جزء آن جامعه اکثریتی است که قرار بوده از نمایش خوششان نیاید و در حال حاضر مشغول بیان دلایل خود است. پیشنهاد می شود برای درک بهتر این مفهوم، به بروشور و یادداشت کارگردان این اثر رجوع شود.

می توان بیشتر به این نمایش پرداخت و افرادی که آن را دیده اند، بهتر مقصود این سطور را در می یابند اما هدفمان نقد و بررسی این نمایش نیست بلکه مقصود اشاره به یک نمونه از نمایش هایی است که هدف و خواسته شان برقراری ارتباط با تماشاگر نیست بلکه آن طور که به نظر می رسد، صرفا بیان یک حرف و انتقال یک مفهوم است (که البته توفیق یا عدم توفیق در طرح آن حرف هم جای مناقشه است). ولی مهم ترین هدف در کارگردانی، همان طور که در متون درسی این رشته آمده، ایجاد ارتباط بین تماشاگر و اجراست بنابراین در این مقطع به مفهومی می رسیم که پیش از این آن را شنیده ایم: چگونگی آشتی دادن تماشاگر با سالن های اجرای نمایش! چون بارها و بارها هم در گعده ها و گردهمایی های مختلف شنیده ایم که تئاتر نسبت به تلویزیون و سینما، هنری مظلوم تر و دایره مخاطبانش محدودتر است. تنها تئاتر آزاد است که عده زیادی از مردم را به سمت سالن های اجرا می کشاند و علتش هم که نیازی به بحث ندارد. اما سوال مهمی که این نوشتار در پی طرح آن است، این است که «آیا نمی توان با مطالعه در ساختار متون پیشنهادی برای اجرا، و همچنین پیگیری درباره اندیشه و سلیقه فعلی مخاطبان، تئاترهای فاخری (بدون این که تئاتر آزاد باشند)، روی صحنه برد و دایره مخاطبان این هنر را گسترده تر کرد؟»

البته در این مقطع نیز به سوال مهمی می رسیم و آن این است که مگر ما باید طبق سلیقه تماشاگر کار اجرا کنیم؟ این هنرمندان هستند که باید به جامعه خط بدهند! نه مردم به جامعه. (البته توجه داشته باشیم که هنرمندانی که عقب تر از مردم باشند، باید از آن ها خط بگیرند.) بله کاملا صحیح است اما هنرمندانی می توانند به جامعه خط بدهند که از زیر و بم و شرایط اجتماعی اش واقعا آگاه باشند و حقیقتا در بافت های مختلف مردمی به تحقیق بپردازند و با مشکلاتشان آشنا شوند تا بتوانند برای آن مردم نسخه بپیچند. البته هر اجرای تئاتر هم لزوما نسخه پیچیدن یا حرف زدن درباره مفهومی خاص نیست و شاید تنها با انگیزه ارائه بازی ها زیبا و لذت بردن از هنر تئاتر ارائه شود.

به هر حال تاکید بر این نکته نیز بی لطف نیست که برای همین اجراها هم می توان رگ خواب تماشاگر را به دست آورده و او را به گونه ای فرهنگی سرگرم کرد. به طوری که هنگام خروج از سالن اجرا، چیزی بر داشته هایش افزوده شود. در این جای مطلب، این سوال هم پیش می آید که چرا از لفظ «سرگرم کردن» استفاده می کنیم و آیا اساسا تئاتر باید مردم را سرگرم کند یا خیر؟ که این سوال موجب طرح مسائلی می شود که در حوصله این مطلب نمی گنجد.

اجرای نمایش فاطمی «صحاب سکوت» در مجتمع فرهنگی امام ‌رضا(ع)

قاسم عوض‌بیگی، کارگردان نمایش «صحاب سکوت» گفت: این نمایش به نویسندگی هنگامه آذین و توسط گروه نمایش راز آماده اجرا شده است تا به مناسب ایام فاطمیه در سالن مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) روی صحنه برود.

وی در رابطه با داستان این نمایش اظهار داشت: پس از کشته شدن عثمان، حضرت علی (ع) به خلافت می‌رسند، در این میان زمانی که حاکم مدائن نامه حضرت را برای مردم می‌خواند، باعث می‌شود سوالاتی مطرح شود که داستان غدیر تا شهادت حضرت صدیقه کبری(س) را بیان می‌کند.

«بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12اسفند)عوض‌بیگی با اشاره به اینکه نمایش «صحاب سکوت» 9 روز روی صحنه می‌رود، اظهار داشت: این نمایش از 14 اسفنر ماه هر روز ساعت 18:30 میزبان علاقه‌مندان به نمایش‌های آیینی است و سیدعلی زاهدی،‌ حمزه عوض بیگی، علی ساربان‌نژاد، حسن زندی و قاسم عوض بیگی بازیگران نمایش هستند.

کارگردان نمایش «صحاب سکوت» در رابطه با حمایت‌های مالی نمایش گفت: نمایش با حمایت مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) به جهت امکانات و با حمایت مالی که توسط مردم جمع‌آوری شده آماده شده، خوشبختانه و یا متاسفانه هیچ‌گونه حمایت مالی از ما نشده و عوامل گروه هم همچون همیشه بدون هیچ چشم‌داشت مالی در این اثر حضور دارند.

به گزارش تسنیم، گروه تئاتر راز، پیش از این نیز نمایش «زخمی که بر دلم نشست» را با حمایت مردمی و در ماه محرم امسال روی صحنه برده بود. همچنین مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) در خیابان انقلاب، تقاطع شهید نامجو واقع است.


جشنواره نمایش‌های سنتی دبیر ندارد/ ارائه فراخوان بدون نظر دبیر

محمدحسین ناصربخت عضو کانون نمایش‌های آیینی و سنتی اداره‌کل هنرهای نمایشی درباره وضعیت دبیر جشنواره هفدهم نمایش‌های آیینی و سنتی و انتشار فراخوان این دوره بدون حضور و نظر دبیر به خبرنگار مهر گفت: جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی با جشنواره‌های دیگر تفاوت دارد و در این جشنواره کانون نمایش‌های آیینی و سنتی تصمیم‌گیرنده است و در نهایت هم یکی از اعضای اصلی کانون به عنوان دبیر انتخاب و معرفی می‌شوند.

«بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12اسفند)وی یادآور شد: هر چند کانون به عنوان ستاد برگزاری جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی معرفی نمی‌شود اما این جشنواره زیر نظر کانون برگزار می‌شود و برخی از اصول برگزاری آن در کانون مشخص است. به همین دلیل فراخوان جشنواره شامل بخش‌های اصلی دوره هفدهم برای دعوت از گروه‌ها منتشر شد.

این عضو کانون نمایش‌های آیینی و سنتی با اشاره به تصمیم‌گیری درباره معرفی دبیر جشنواره هفدهم در جلسه آتی هیأت مدیره کانون، افزود: وقتی دبیر جشنواره معرفی شود چون یکی از اعضای کانون نیز هست و از سیاست‌ها و برنامه ریزی‌ها آگاه است، می‌تواند در صورت نیاز بخش‌های جشنواره را افزایش دهد.

ناصربخت در ادامه با بیان اینکه تا دوره سیزدهم داود فتحعلی بیگی به صورت مستمر در برگزاری جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی حضور داشته است، ادامه داد: از دوره سیزدهم به بعد هم بنده در ۲ دوره، آقای محمود عزیزی در یک دوره و آقای فتحعلی‌بیگی نیز در دوره گذشته دبیری جشنواره را بر عهده داشتیم. در دوره هفدهم هم طبق روال دوره‌های گذشته یکی از اعضای اصلی کانون دبیر جشنواره می‌شود.

این هنرمند و پژوهشگر با سابقه نمایش‌های آیینی و سنتی تأکید کرد: نوع این جشنواره با جشنواره‌های دیگر متفاوت است و ما در برگزاری آن از نیروهای توانمند و کارشناسی که طی سال‌ها فعالیت جذب کرده‌ایم استفاده می‌کنیم. 

وی درباره وضعیت بخش بین‌الملل هفدهمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی متذکر شد: به عنوان یکی از اعضای کانون نظر شخصی‌ام این است که تنها به دلیل وجود واژه بین‌المللی نباید هر کار سطح پایین خارجی را برای اجرا در این رویداد دعوت کرد زیرا مهمتر از بخش بین‌الملل، بخش داخلی است و آنچه در خطر از بین رفتن است بخش نمایش‌های داخلی است. اگر قرار است کاری برای حضور در بخش بین‌الملل دعوت شود باید کاری درجه یک باشد. در دوره‌های گذشته این جشنواره نیز سعی‌مان بر این بود که انتخاب‌های خارجی دارای کیفیتی بالا باشند.

ناصربخت درباره میزان بودجه جشنواره هفدهم نیز گفت: در جریان بودجه جشنواره نیستم ولی بعید می‌دانم که نسبت به دوره گذشته کمتر باشد و به دلیل وضعیت بودجه هنری نیز بعید است که میزان‌اش هم خیلی بیشتر باشد.


همکاری تئاتری‌های ایران و آمریکا با «صدای آهسته»

دومین تجربه کارگردانی افشین هاشمی «صدای آهسته» نام دارد که براساس فیلمنامه‌ای به قلم محمد رضایی‌راد مقابل دوربین رفته است.

در خلاصه‌ی داستان فیلم می‌خوانیم: کسی در خانه تنهاست؛ زنی یا مردی... خانه‌ای دور در میانِ جنگل... کسانی به در خانه می‌آیند... آشنا یا ناشناس... اما او به دنبالِ صدایش است... صدایی آهسته...

 «بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12اسفند)جمعی از هنرمندان تآتر ایالتِ نیویورک (مَنوروا سِلزا، جورجیا وارنر، جو پَلیستر، جِیک جیان، کریس بریدی و کِیت موئِت) به همراه اشکان خطیبی و مارتین شمعون‌پور در این فیلم ایفای نقش می‌کنند.

«صدای آهسته» بهمن‌ماهِ سالِ گذشته (1392) در روزهای پایانیِ جشنواره‌ی فیلم فجر به پایان رسید اما نسخه‌ی نهاییِ فیلم برای ارائه به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر با تدوین و صداگذاریِ دوباره در زمستان امسال انجام شد.

نخستین حضور بین‌المللی این فیلم فروردین‌ ماهِ امسال در جشنواره‌ی بین‌المللیِ (Imperfectu) در شهر تیقوانای مکزیک رقم خورد و در ادامه‌؛ خرداد 93 در بخش مسابقه‌ی بین‌الملل جشنواره‌ی فیلم «هابوکن» (Hoboken) نیویورک آمریکا روی پرده سینما رفت.

از دیگر عوامل می‌توان به فیلمنامه‌نویس: محمد رضایی‌راد، تهیه‌کننده و کارگردان، افشین هاشمی، مدیر فیلمبرداری، بُرنا جعفری، طراح صحنه، افشین هاشمی، مشاور امورِ بازیگران و طراح لباس، عاطفه نوری، صدا، جیک جیان، محمد کیانرسی و سعید بجنوردی اشاره کرد که بهمن اردلان اصلاحاتِ نهاییِ صدای فیلم را انجام خواهد داد.

فیلم سینمایی «خسته نباشید» نخستین تجربه افشین هاشمی بود که به صورت مشترک با حسن قرایی ساخته شد. «صدای آهسته» دومین تجربه همکاری هاشمی با محمد رضایی‌راد در مقام فیلم‌نامه‌نویس محسوب می‌شود.

«بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12اسفند)

افشین هاشمی پس از پشت سر گذاشتن تجربه حضور در نمایش «گزارش ارداویراف» نوشته و کار بهرام بیضایی؛ از یکشنبه (10 اسفندماه) بار دیگر در نمایش «ترانه‌های قدیمی» نوشته و کار محمد رحمانیان روی صحنه رفته است.


مسئولیت‌پذیری در نقطه صفر مرزی/ «یک سرباز» به اداره تئاتر می‌رود

عباس عبدالله زاده نویسنده و کارگردان «یک سرباز» درباره اجرای این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: نمایش «یک سرباز» از چهارشنبه ۱۳ اسفندماه در خانه نمایش اداره برنامه های تئاتر اجرای خود را آغاز می کند. این نمایش ابتدا برای اجرا در جشنواره تئاتر ایثار آماده شد و بعد از آن از طریق جشنواره برای اجرا در خانه نمایش به مدیر اداره تئاتر پیشنهاد شد که خوشبختانه مورد قبول قرار گرفت.

وی افزود: این نمایش قرار است تا ۲۶ اسفند ماه روی صحنه برود و از طرف دیگر امکان تمدید هم وجود دارد که در این صورت از پانزدهم تا آخر فروردین ماه ۹۴ نیز قرار است، اجرا شود. این اثر نمایشی ارتباطی به جنگ ایران و عراق ندارد اما یک سرباز تنها را به تصویر می کشد که نزدیک به سه سال از ۵۶ تا ۵۹ به تنهایی در یک پاسگاه در نقطه صفر مرزی مشغول پاسبانی است.

«بولتن تئاتر»؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (12اسفند)عبدالله زاده ادامه داد: در این میان و در فاصله چند ماه مانده به آغاز جنگ تحمیلی با یک خواننده دوره گرد روبرو می شود که و او را به جرم حمل مواد مخدر بازداشت می کند. این نمایش از فضایی کمدی برخوردار است نماینگر احساس مسئولیت و وجدان یک سرباز جوان است که با وجودیکه تعلقاتی بیرون از این مکان دارد اما به دلیل اینکه مافوق هایش در بحبوحه انقلاب پستشان را ترک کرده اند به شکلی خودخواسته تصمیم می گیرد به تنهایی و با خشابی خالی از نقطه صفر مرزی مراقبت کرده و جلوی نفوذ دشمن را بگیرد. فضاسازی و نورپردازی نمایش غیر رئالیستی و انتزاعی است اما بازیگران به شیوه واقع گرایانه ایفای نقش می کنند.

وی درباره میزان کمک هزینه ای که برای نمایش دریافت کرده، گفت: متاسفانه تنها برای اجرای این نمایش یک میلیون تومان به ما کمک هزینه دریافت کرده اند که البته باز هم جای تشکر از آقای شفیعی دارد اما من واقعا نمی دانم که با این پول کدام یک از مخارج نمایش را تامین کنم. ما مدت زمان طولانی در پلاتوهای خصوصی تمرین می کردیم، ایده های زیادی برای تبلیغات، طراحی صحنه و لباس داشتیم اما با این کمک هزینه فقیرانه هیچ کدام از مخارجمان تامین نمی شود امیدوارم کمی بودجه به نمایش های مستقل تزریق شود تا حداقل کارگردان بتواند جوابگوی بازیگران و عوامل کارش باشد.

نویسنده «مرگ نویسنده» در پایان درباره دیگر فعالیت هایش بیان کرد: در حال حاضر چندین کار را به عنوان نویسنده همچون «۳۳»، «آنتی انتیگونه» و «مرگ نویسنده» در نوبت نمایش دارم که امیدوارم شرایط اجرایشان فراهم شود. همچنین در حال نگارش نمایشنامه ای به نام «گرگ دختر» که از قصه‌های فولکلور شمالی وام گرفته شده هستم که قرار است برای حضور در جشنواره آیینی و سنتی ارائه شود.

نمایش «تک سرباز» به نویسندگی و کارگردانی عباس عبدالله زاده از روز چهارشنبه ۱۳ اسفند ماه اجرای خود را در خانه نمایش اداره تئاتر آغاز می کند. این نمایش کاری از گروه تئاتر بلک باکس است و در این نمایش سربازی تنها در نقطه صفر مرزی مشغول پاسبانی است که خواننده دوره گردی را به جرم حمل مواد مخدر بازداشت می کند و ...

در این نمایش پدرام عزیزی، افشین غیاثی، معصومه رحمتی، سپیده آقانژاد، صادق ملکی، عرفان حق روستا  به ایفای نقش می پردازند و از دیگر عوامل کار می توان به طراح صحنه: تینو صالحی، طراح لباس: الهام شعبانی، آهنگساز: میر امیر میری، دستیاران کارگردان: عسل احمد نیا، سارا شریفیان، فاطمه پور محمدی اشاره کرد.

علاقمندان می توانند برای تماشای این نمایش از ۱۳ لغایت ۲۶ اسفندماه ساعت ۱۸:۳۰ هر شب به جز شنبه ها به خانه نمایش واقع در میدان فردوسی خیابان شهید موسوی کوچه شهید محمد آقا مراجعه کنند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین