کد خبر: ۲۴۲۵۴۸
تاریخ انتشار:
گزارش از طبقه بندی خارج شده وزارت خارجه انگلستان در مورد ایران / قسمت هفتم:

انگلستان منفعتی در حمایت از مخالفان شاه نمی دید

در دوم ژانویه 1979 سفارت گزارش داد که تنها خروج شاه از ایران ممکن بود باعث آرام شدن اوضاع شود. در سال جدید آنها به درستی شانس کمی برای بقای دولت بختیار متصور بودند و معتقد بودند که بازگشت خمینی و تاسیس یک نظام جمهوری غیر قابل اجتناب خواهد بود.
گروه بین الملل، چندی پیش وزارت خارجه انگلستان تحلیلی محرمانه را منتشر کرد که به تحلیل سیاست انگلستان در ایران در سال های 1353 تا 1357 می پرداخت. در این تحلیل که به قلم نیکولاس براون، از دیپلمات های ارشد انگلیسی نوشته شده که در سال 1999 تا 2002 سفیر انگلستان در تهران هم شد، تحلیل انگلستان از شرایط کلی ایران در این سالها و سیاستی که این کشور در پیش گرفته بررسی شده و هدف مشخص شدن اشتباهات احتمالی این تحلیلها و سیاست برآمده بر آنها بدین منظور است که در آینده از جلوگیری این اشتباهات جلوگیری شود.

به گزارش بولتن نیوز، در ماه مارس سال 1979 (چند هفته پس از پیروزی انقلاب ایران)، دکتر دیوید اوون، وزیر امور خارجه آن زمان انگلستان، درخواست انجام یک تحلیل تاریخی مفصل از سیاست بریتانیا در قبال ایران در سال های متنهی به انقلاب را کرد.

آقای براون سوالاتی را مطرح می کند که برای کسانی که درگیر هدایت روابط خارجی هستند شایان توجه می باشد. مسائلی مانند ایجاد تعادل بین کار سیاسی و تجاری، سطح تعهد به یک حاکم خاص، اینکه در یک رژیم اقتدارگرا تا چه میزان می توان با اپوزیسیون ارتباط برقرار کرد و می توان آینده دولتها را پیش بینی کرد، مخصوصا در ارتباط با جهان سوم، از اهمیت زیادی برخوردار هستند. شایان ذکر است که قسمت های قبلی این سلسله گزارش ها در قسمت اخبار مرتبط در پایین صفحه قرار دارند. در ادامه بخش هفتم این تحلیل تقدیم می گردد.

بعد از بازگشت سفیر به تهران در نیمه ماه سپتامبر، سفارت کم کم اعتمادش به شاه و اینکه وی بتواند بر مشکلاتش فائق آید را از دست می داد، و از ارائه پیش بینی های محکم خودداری می ورزید. زمانی که سفیر شاه را دید، از وضعیت افسرده و ناراحت وی شوکه شد. در برآوردی که 25 سپتامبر آماده شد، وی نوشت که سفارت هنوز معتقد است که شاه موفق خواهد شد، اما تنها یک احمق بدون ارائه دلیل ادعایی مطرح می کند.

در اوایل ماه اکتبر سفارت اشاره کرد که موج ناآرامی های صنعتی که کم کم گسترش یافته اند، به سختی قابل کنترل خواهند بود، با اینکه در آن زمان مشخص نبود که آیا این اعتراضات انگیزه سیاسی دارد یا خیر. در یک تحلیل عمومی دیگر که کمی بعد آماده شد، به این اشاره شده بود که روحانیون مسلمان قدرتمند ترین عنصر اپوزیسیون هستند، و اینکه پیام ساده خمینی مبنی بر اینکه شاه باید سرنگون شود از حمایت گسترده برخوردار بود.

اما سفارت معتقد بود که ایرانیان یک دولت تئوکراتیک ( حاکمیت دینی) نمی خواهند و روحانیون بزرگ نمی خواهند که رژیم از بین رود. مردم ایران در مورد توانایی ارتش در حفظ نظم تردید داشتند، به خصوص در مورد اعتصابات. سفارت از قضاوت در مورد آینده شاه خودداری می کرد، و نتیجه گرفت که آینده بسیار نامشخص است.


انگلستان منفعتی در حمایت از مخالفان شاه نمی دید
پارسونز، سفیر وقت انگلیس در تهران

گزارشی که چند روز بعد ارسال شد بر تعدادی از این نکات تاکید کرد، اما در مورد آینده نگران تر بود. در این گزارش پیش بینی شده بود که آشوبها احتمالا ادامه خواهد یافت، و اینکه تقاضاهای سیاسی شاید با اعتصاباتی که به خاطر مسائل اقتصادی صورت می گرفتند ترکیب شوند و تهدیدی جدی برای ثبات رژیم ایجاد کنند. به نظر می رسید که ارتش قادر به حفظ شرایط تا مدتی خواهد بود، اما اگر اعتراضات به طول می انجامید احتمالا روحیه آنها تضعیف می شد.

 برای نخستین بار، سفارت احساس می کرد که ثبات و آینده رژیم پهلوی به شدت در معرض تهدید است و ایران با یک بحران مواجه است. اما آنها تمایلی نداشتند که به آینده دور بپردازند، یا در مورد سرنوشت شاه گمانه زنی کنند. آنها تنها اشاره کردند که نمی توان به خوبی پیش بینی کرد که آیا دولت جدید موفق خواهد بود یا خیر. در دهم اکتبر سفیر گزارش داد که برآورد وی بدتر از ماه سپتامبر است؛ هیچ نشانه ای از اینکه اپوزیسیون تضعیف شود وجود نداشت. وی معتقد بود که بحران آغاز شده است، و اینکه در دو یا سه ماه آینده اتفاقاتی خواهد افتاد.

در همین حال وزارت خارجه نیاز زیادی به اصلاح واکنش منفی اولیه خود به اعلام حکومت نظامی نمی دید، و احتیاط کمتری برای صحبت در مورد آینده شاه به خرج می داد. وزارت در مورد گزارش سفارت که در اوایل ماه اکتبر ارسال شده بود نظر داد که اگر موتور اپوزیسیون همچنان قدرتمندانه به مسیر خود ادامه دهد احتمالا رژیم پهلوی تا بیشتر از کریسمس آن سال دوام نخواهد آورد. گرچه این قضاوت همراه با شرط و شروطی بود، اما نشان می داد که در آن زمان وزارت معتقد بوده است که شاه شانس کمی برای بقا دارد.


انگلستان منفعتی در حمایت از مخالفان شاه نمی دید

در نیمه ماه اکتبر سفارت نگرانی کمتری داشت، پس از اینکه چهلمین روز بعد از تیراندازی میدان ژاله بدون حادثه ای جدی سپری شد، و گزارش داده شد که آنها فکر می کنند که شریف امامی در جایگاه بهتری قرار دارد. در نوزدهم اکتبر آنها دریافتند که دیدگاه عمومی کمی امیدوارانه تر بود، و احساس می شد که ایرانیان کمی هشیارتر شده اند. اما آنها دریافتند که از دست رفتن احترام شاه خطرناک باشد و از این می ترسیدند که اگر یک بحران جدید ایجاد شود، خطر اینکه نظامیان صبر خود را از دست دهند و تمایل به اتخاذ اقدامات خشونت آمیز داشته باشند بیشتر می شود.

 با این وجود در 29 اکتبر موج دوم اعتصابات شروع شد و به میادین نفتی نیز گسترش یافت، و سفارت گزارش داد که عناصر مخالف دوباره رو به اوج می روند. کمی بعد سفارت گزارش داد که شاه تصمیم گرفته است که شریف امامی را کنار بگذارد و یک چهره خنثی را به نخست وزیری منسوب کند، و اینکه فشار زیادی از سوی نظامیان به شاه اعمال می شد تا به آنها اجازه دهد که وارد عمل شوند. این خبر باعث شد که وزارت خارجه بدبین تر شود؛ آنها در 31 اکتبر نظر دادند که احتمال اینکه طرح جدید شاه با موفقیت رو به رو شود پایین است، و افزوده شد که به نظر می رسد کم کم اوضاع بدتر خواهد شد.

سفارت از این زمان براساس این فرض برنامه ریزی می کرد که شاه قدرت مطلق را از دست خواهد داد، و زمانی که وی این قدرت را از دست دهد یا کشور را ترک خواهد کرد یا تاثیری بسیار کم خواهد داشت، گرچه وزارت خارجه همچنان سودی در حمایت از مخالفان وی نمی دید. اعضای بخش ارزیابی دولت در یکم نوامبر نوشتند که احتمال بروز ناآرامی های جدی بیشتر و اقدامات نظامی وجود دارد.


انگلستان منفعتی در حمایت از مخالفان شاه نمی دید

در هنگام انتساب ژنرال ازهاری به قدرت در ششم نوامبر، سفارت گزارش داد که غیر ممکن است که بتوان پیش بینی کرد که آیا کشور تصمیم شاه را خواهد پذیرفت یا خیر. اما دولت فکر نمی کرد که دولت جدید بتواند به ناآرامی ها پایان دهد. کابینه همان روز نتیجه گرفت که ناآرامی ها ادامه خواهد یافت، و دو روز بعد وزارت خارجه معتقد بود که خروج شاه از این بحران دشوار خواهد بود. در دهم نوامبر کابینه همچنان خطر شروع مجدد تظاهرات را مورد توجه قرار داد، و اشاره کرد که شاه تا کنون هر امتیازی را داده است غیر از کنار رفتن از قدرت. در اواخر همان ماه آنها نتیجه گرفتند که شواهد نشان می دهد شاه مدت زیادی در قدرت باقی نخواهد ماند.

وقایع بعد از ششم نوامبر باعث شد که سفارت نیز دیدگاه وزارت خارجه را بپذیرد. در بیستم نوامبر آنها گزارش دادند که از دست رفتن اعتماد به اقتصاد و همراه شدن نظامیان با تظاهرات کنندگان از خطرات مهم هستند. آنها هیچ نشانه ای از به وجود آمدن یک راهکار میانه روانه نمی دیدند، برای مثال حفظ شاه به عنوان رهبر تشریفاتی کشور. بعدها آنها گزارش دادند که اکثر تصمیمات توسط ژنرال ازهاری گرفته می شود، نه شاه. در اوایل ماه دسامبر آنها اشاره کردند که اعتبار ارتش به شدت زیر سوال رفته است و آنها دریافتند تغییر جهت اوضاع نامحتمل است، اما تا آنجا پیش نرفتند که بگویند شانس شاه برای ماندن در قدرت کاملا از دست رفته است.

بعد از اینکه ارتش در عاشورا و تاسوعای آن سال (دهم و یازدهم دسامبر) به مخالفان اجازه تظاهرات عظیم را داد و از مقابله با آنان خودداری کرد، سفارت و دولت برآوردهایی آماده کردند که حاکی از دودلی و تردید آنها بود. سفارت پایانی برای بحران متصور نبود اما هنوز در مورد آینده شاه نامطمئن بود. آنها در نوزدهم دسامبر نوشتند که فریادهایی که می گفتند شاه باید برود باعث شده بود که کسانی که رویکرد میانه روانه ای داشتند نتوانند کاری بکنند. اما آنها گزارش دادند که ارتش کاملا محکم ایستاده بود، و نتیجه گرفته شد که پیشبینی نتیجه این ماجرا مشکل است.

وزارت خارجه و کابینه شکی نداشتند که شاه قدرت را از دست خواهد داد، اما مشخص نبود که این امر کی صورت می گیرد و یا چه شرایطی خواهد داشت. بعد از حصول تقریبی اطمینان از اینکه شواهد نشان می دهند شاه مدت زیادی در قدرت باقی نخواهد ماند، کابینه در بیست و یک دسامبر نوشت که شاید این وضعیت مبهم و غبارآلود برای مدتی ادامه یابد، زیرا به نظر می رسید که اپوزیسیون توان مقابله قاطع را ندارد.

اما زمانی که تظاهرات خشونت آمیز در 25 دسامبر در تهران دوباره شروع شد، تردیدها در مورد شاه از بین رفتند، تولید نفت سقوط کرد، و شاه شروع کرد که شخص دیگری بیابد که جای ازهاری را بگیرد. سفارت در بیست و نه دسامبر گزارش داد که در شرایطی که شاه از قدرت کناره نمی گیرد، مشکل است که تصور نمود یک سیاستمدار غیرنظامی بتواند شرایط را به اوضاع عادی بازگرداند، این یعنی برای نخستین بار سفارت معتقد بود که شاه در حال از دست دادن تمام قدرت بود. در دوم ژانویه 1979 آنها گزارش دادند که تنها خروج شاه از ایران ممکن بود باعث آرام شدن اوضاع شود. در سال جدید آنها به درستی به دولت بختیار شانس کمی برای بقا متصور بودند و معتقد بودند که بازگشت خمینی و تاسیس یک نظام جمهوری غیر قابل اجتناب خواهد بود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین