گروه بین الملل، روز دوم فوریه ۲۰۱۴ (۱۳ بهمن ۱۳۹۲) مجلس شورای مجهادین حامی بیت المقدس در غزه با انتشار بیانیهای اعلام کرد که "خود را موظف به کمک به داعش و تقویت ارکانش میداند." نه روز بعد از آن، یک گروه جهادی سلفی دیگر با انتشار ویدئویی حمایتش از گروه دولت اسلامی عراق و شام که امروز خود را دولت اسلامی مینامد، را اعلام کرد. در پایان سال ۲۰۱۴ به نظر میرسد اوضاع به آن سمت پیش رفته است که این گروهها حمایت بیشتری از گروه دولت اسلامی می کنند.
به گزارش بولتن نیوز، این ها بخشی از نکاتی است که خبرنگار المانیتور در غزه، در دیدار با چند نفری که مدعی هستند با گروه دولت اسلامی مرتبطند، دریافته است. با این وجود به گفته رهبر معنوی جوانان طرفدار گروه دولت اسلامی در غزه، این گروه پیمان بیعت آنها را رد کردهاست.
نکتۀ حائز اهمیتی که با از مجموع گفته های این چندنفر برداشت می شود این است که گروه تروریستی داعش، علاوه بر این که جایگاه در میان اهل سنّت در غزّه ندارد، حتی رفته رفته جایگاه محدودی که در میان گروهی خاص از اهالی سنّت عراقی و به ویژه در بغداد داشته را نیز از دست داده و هم اکنون باوجود آن که سعی دارد موقعیت خود را همچون گذشته، وضعیتی مساعد جلوه دهد، در لابه لای سخنان طرفین این گفت و گو با خبرنگار المانیتور، می توان به روشنی درماندگی و ضعف مفرط را در کلام آن ها مشاهده کرد.
این درحالی است که در بخش هایی از این گفت و گو، سعی شده با دروغ پردازی درخصوص برخی مسائل همچون آن که به عضویت در آمدن و بیعت کردن با البغدادی نیاز به لیاقتی خاص دارد و هر کسی نمی تواند به این گروه بپیوندد، پیداست که بزرگترین مشکل داعش در حال حاضر، نه مقابله با جنگده های امریکایی و ائتلاف (که اساساً اقدام خاصی علیه آنان انجام نمی دهند) بلکه مقابله با پیشمرگه های کرد و گروه های مردمی شیعه و سنی در عراق از یک سو و کاهش چشمگیر اقبال عمومی نسبت به این گروه و عدم علاقۀ جوانانن جهادی برای پیوستن به آنان است.
این درحالی است که این افول اقبال عمومی برای پیوستن به داعش نه تنها در میان اهل سنّت غزّه که موضوع این گزارش نیز هست، دیده می شود، بلکه به روشنی می توان این مسئله را حتی در میان اهالی سنّت در بغداد نیز بازیافت.
ابوالولید ۶۳ساله که یکی از رهبران طرفداران دولت اسلامی در غزه است، در گفت و گویی با خبرنگار المانیتور در خانهاش در جنوب غزه عنوان کرد: "خلیفه ابوبکر البغدادی، بیعت هیچ شخص یا گروه سلفی در غزه را نپذیرفتهاست."
او که پدرمعنوی جوانان طرفدار دولت اسلامی در غزه محسوب میشود، میگوید: "از آنجایی که ما چند تکه هستیم و در غالب گروههای مختلف جهادی تقسیم شدهایم، علی رغم اصرار ما بغدادی بیعت ما را نپذیرفت."
او معتقد است بغدادی از گرایشهای مختلف بین گروههای سلفی در غزه آگاه است و گفته بیعت گروه انصار بیتالمقدس در صحرای سینای مصر را پذیرفته، زیرا آنها با متحدکردن ۱۹ گروه سلفی زیر پرچمشان و انجام عملیاتهای مختلف نشان دادهاند که لیاقت آن را دارند.

ابوالولید میگوید اختلاف نظر بین دولت اسلامی و القاعده تاثیر زیادی بر روی گروههای سلفی غزه داشتهاست. به گفته او "گروههای سلفی تقسیم شدهاند و چهره گروه دولت اسلامی را در نوار غزه مخدوش کردهاند. حتی بیش از میزانی که حماس چهره آنها را تخریب کردهاست و همه اینها به دلیل اختلاف بین گروه دولت اسلامی و القاعده است." با این وجود او معتقد است: "گروهی مرتبط با دولت اسلامی در غزه وجود دارد و این گروه چیزی بیش از تعداد جهادی با اختلاف نظر از همدیگر است. هم حماس و همه گروههای سلفی به خوبی از این مسئله آگاه هستند."
موسى أبو مرزوق، معاون رهبر حماس در یک کنفرانس خبری (در روز ۸ دسامبر) به خبرنگار المانیتور گفت: "پیکارجویان گروه دولت اسلامی در نوار غزه حضور ندارند. بعضی جوانان به دلیل شرایط فعلی به چنین افکاری گرایش پیدا کردهاند، اما به محض تغییر شرایط افکار آنان نیز تغییر می کند."
ابو الولید در کتابخانهاش مجموعهای از فتواهای ابن تیمیه، دانشمند اسلامی قرن سیزدهم میلادی که یکی از نیاهای فکری اصلی سلفیهاست را دارد. او میگوید که به صورت اینترنتی با گروه دولت اسلامی در ارتباط است ولی به دلیل نظارت روزمره بر کارهایش، ارتباطش را کاهش دادهاست.
او میگوید: "حتی داشتن اعتقادات سلفی و عضویت در گروههای سلفی میتواند با بازداشت و مجازات توسط نهادهای امنیتی حکومت غزه مواجه شود. ما حتی نمیتوانیم به سادگی گذشته در گروههای مطالعاتی دورهم جمع شویم." حدود یک سال پیش نیروهای امنیتی ابو الولید را احضار کردند.
ابو الولید به صورت علنی میگوید که در گذشته با گروه انصار بیت المقدس ارتباط داشته است ولی آخرین ارتباط بین آنها به سال ۲۰۱۲ برمیگردد. او همچنین میگوید اگر جوانتر بود برای جهاد از آنجا میرفت.
ابو الولید میگوید: "بیش از ۱۰۰ مرد از غزه برای جنگیدن در صفوف گروه دولت اسلامی از غزه رفتهاند. بیشتر آنها شاگردان من بودند. یکی از آنها در همین اتاق پیش من گریه میکرد و میگفت من جلوی بهشت رفتن او را میگیرم زیرا به او گفته بودم که ترجیح میدهم او در غزه بجنگد تا اینکه برای جهاد به خارج برود. جنگیدن با یهودیان در اینجا نیز جهاد است."

او هرگونه ارتباط با بمبگذاریها و بیانیههای تهدیدآمیزی که به نام گروه دولت اسلامی در غزه منتشر میشود را رد میکند. به گفته او: "سلفیها هیچ ارتباطی با بمبگذاریها در دفتر فتح یا کنسولگری فرانسه در غزه ندارند. این شایعات به قصد خدشه دار کردن چهره گروه دولت اسلامی و فاصله گرفتن مردم از آنها منتشر میشود. ما آزادی عبادت و منبر رفتن در مساجد را نداریم و به طبع آن آزادی بمب گذاری هم نداریم."
مرکز فرهنگی فرانسه در غزه دوبار موردحمله قرار گرفتهاست. یک بار در ماه اکتبر و بار دیگر در ماه نوامبر ۲۰۱۴. یک رشته انفجار دیگر نیز در نزدیکی محل اقامت مقامات فتح رخ داده و علاوه بر اینها انفجار دیگری نیز در مراسم دهمین سالگرد مرگ یاسر عرفات در روز ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان ماه) اتفاق افتاد. مسئولیت این حملات در بیانیههایی به گروه دولت اسلامی منتسب شدهاست.
المانیتور از طریق یک واسطه مطلع شدهاست که ابو حارث، یکی از شاگردان مطرح ابو الولید به دو پیکارجوی جهادی به نامهای نور الدين عيسى وشادی الداهودی کمک کردهاست تا از غزه خارج شوند و برای پیوستن به دولت اسلامی و جنگیدن به سوریه بروند. هر دو این افراد در ماه نوامبر کشته شدند.
ابو حارث به خاطر موهای بلندش پیش از این توسط همسایگانش شناسایی شده بود.
المانیتور به جستجوی ابو حارث رفت ولی او را در خانهاش نیافت. مادرش به خبرنگار المانیتور گفت که او به خانه باز نمی گردد و تلفن همراهاش را نیز خاموش کردهاست. پدرش نیز گفت: "رابطه من با پسرم در این اواخر خوب نبوده است و من حتی شماره تلفناش را پاک کردهام. او پس از پیوستن به جنبش جهادیون سلفی شستشوی مغزی شده بود."
مادرش روز ۲۷ دسامبر با المانیتور گفت و گو کرد و گفت امیدوارست اتفاق بدی برای پسرش نیفتند. او میگفت: "حدود یک ماه پیش او توسط مقامات امنیتی حماس به خاطر بیانیهای که در یک مسجد منتشر کرده بود بازداشت شد."
او یک کپی از این بیانیه که لوگوی گروه دولت اسلامی را داشت تهیه کرد و آنرا برای ما خواند: "برادران سلفی جهادی شما در گروه انصار بیت المقدس هیچ ارتباطی به بمب گذاری محلی دیروز که به در چند خانه آسیب رساند نداشتند." این بیانیه مدعی میشد که این بمب گذاری بخشی از کارزار رسانهای سیستماتیکی است که در سراسر جهان به قصد خدشه دار کردن چهره جهادیون سلفی به راه افتاده است.
المانیتور با یک فعال طرفدار گروه دولت اسلامی دیگر نیز در روز ۱۷ دسامبر ملاقات داشتهاست. ابو معاذ (نام مستعار) ماسکی سیاه رنگ به صورت داشت که تمام صورتش به استثناء چشمانش را پوشانده بود. دو مرد دیگر نیز همراه او بودند که یکی از آنها مسلح بود.
ابومعاذ گفت و گو را با ارائه یک مقدمه مذهبی دقیق شروع کرد و پس از آن چالش برانگیزترین سوالات را با پاسخ "نظری ندارم" رد میکرد. او نگران به نظر میرسید. پس از ملاقاتمان، یکی از مردانی که همراه او بود گفت: " شرایط امنیتی در غزه اجازه اظهار نظرهای حساس را نمیدهد."
ابومعاذ این اتهام را که گروه دولت اسلامی پشت بیانیهای است که روز اول دسامبر به نام آنها منتشر شد و در آن تهدید شده بود که گروهی از نویسندگان که به اسلام توهین کرده بودند کشته خواهند شد٬ رد کرد. به گفته ابو معاذ: "این درست نیست. بیانیه باید توسط شورای برادران گروه دولت اسلامی منتشر شود و من انتشار بیانیههای دیگری که بر اساس قانون شریعت نیستند و شهروندان و اهل ذمه (غیر مسلمانانی که در قلمرو دولت اسلامی زندگی میکنند) را تهدید میکنند نمیپذیرم."
یکی از مقامات دستگاه امنیتی شهر غزه که همچنان توسط حماس کنترل میشود٬ که به شرط فاش نشدن هویتش با المانیتور گفتگو میکرد گفت که ساختار چند پاره گروههای جهادی در غزه باعث میشود که شبکههای طرفدار دولت اسلامی در غزه جدی گرفته نشوند. به گفته او: "ساختار این گروهها با ساختارهای سلسله مراتبی دیگر گروههای اسلامگرای سیاسی که در آنها یک نفر رئیس است، متفاوت است. هر گروه سلفی یک امیر دارد و این گروهها با یکدیگر رقابت میکنند. ما هیچگاه اجازه فعالیت به این گروهها٬ به خصوص آنهایی که به داعش پیشنهاد بیعت کردهاند، را نمیدهیم چرا که این امر میتواند باعث کشمکش و درگیری شود. به خصوص با گروههایی که به نزدیکیشان به ایران مشهور هستند. مانند گروه جهاد اسلامی."

پس از گفت و گو با ما، ابو معاذ به اتومبیلش بازگشت. او به زمین نگاه میکرد. در طول گفت و گوی ما چشمان او پایین را نگاه میکرد تا به صورت من نیفتد. با وجودی که من لباس موردپذیرش شریعت پوشیده بودم. در سوی دیگر، ابو والد همچنان در سرسرای خانهاش نشسته است. درست مانند یک مرد مسن عادی. او با احترام برای ما آرزوی خیر کرد. تصور اینکه همین مرد چند ماه قبل گفته بود که کشتن مردم را سنتی نبوی میداند و "برده کردن زنان افراط در دین نیست" و "ایزدیها کفاری هستند که مستحق مرگند" بسیار سخت بود.