کد خبر: ۲۳۲۷۷۸
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار:
عملکرد غلط بانکها و یکه تازی شرخرها؛

درجامعه ای که شرخری، شغل شریف و با افتخاری محسوب میشود امیدی به بهبود اقتصاد آن نیست

سؤالم از آقای رئیس کل بانک مرکزی این است که آیا این برخوردها و مشکلاتی که برای مردم و فعالان اقتصادی ایجاد کرده و میکنیم باز هم به تحریمها مربوط است یا مشکل و معضل خود ساخته میباشد؟ اگر مشکلات خود ساخته است پس باید بگویم که ما مدیران ایجاد و خلق مشکل هستیم نه مدیران رفع مشکل!!
درجامعه ای که شرخری، شغل شریف و با افتخاری محسوب میشود امیدی به بهبود اقتصاد آن نیست
گروه اقتصادی، محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی روز پنجشنبه گذشته در هشتاد و یکمین نشست ماهانه اعضاء مرکز جامع صادراتی ایران طی سخنانی در جمع مدیران، فعالان اقتصادی و دانشگاهیان گفت: زمانی فکر میکردیم که انحرافی ها بودند که کارها را خراب کرده اند و رئیس کل منحرف بانک مرکزی یعنی آقای بهمنی سوء مدیریت دارد و سیاستهای پولی و بانکی را بهم ریخته و همه را به جان هم انداخته به همین خاطر رئیس کلی بر سر کار آمد مثلاً از جنس تدبیر و امید تا کارها را سر و سامان داده و نقاط ضعف و خرابکاریهای رئیس کل منحرف سابق را درست کند اما ظاهراً نه تنها تدبیر ایشان در زمینه سیاستهای پولی و بانکی خیلی کارساز نبوده بلکه تا حدود زیادی همه ما را هم نا امید کرده است بطوریکه پس از گذشت یک سال و نیم از آغاز فعالیت دولت یازدهم کار بجائی رسیده که غالب فعالان اقتصادی فهمیده اند که اوضاع پولی و بانکی چندان فرقی باگذشته نکرده است اما حداقل در دوره گذشته رئیس کلی داشتیم گشاده رو و شادآب که درب اتاق خود را به روی همه فعالان اقتصادی و مدیران بانکها ازجمله همین آقای سیف باز گذاشته بود اما برعکس، الان.... ببخشید زیادی گفتم. نمی خواهم بیشتر از این چیزی بگویم فراموش کنید فقط یک جمله میگویم آنهم اینکه، آقای رئیس کل منحرف (جناب بهمنی) باور کنید که دلمان برایت تنگ شده است.   

به گزارش بولتن نیوز، متأسفانه با بهم خوردن اوضاع پولی و انضباط مالی کشور طی چند سال گذشته علی الخصوص در دوران هشت ساله احمدی نژاد و افزایش معوقات بانکی که البته دلایل خاص خود را دارد، به یکباره تعدادی شرکت نوظهور تحت عنوان وصول کنندگان معوقات بانکی، قارچ گونه متولد و فعالیت خود را آرام آرام و بی سر و صدا آغاز کردند. در ابتدای کار نیات و هدف اصلی این شرکتها برهمگان پوشیده و کاملاً مخفی بود تا اینکه رفته رفته چهره واقعی خود را نمایان و اهداف پلید آنان بر صاحب نظران اقتصادی هویدا شد و همگان متوجه شدند که اینان گرگهایی هستند که در جلد میش به جان و مال مردم افتاده و هر بلائی را که خود صلاح میدانند جهت وصول طلب بانکها و موسسات مالی و اعتباری بر سر بدهکاران آنها درمی آورند، در اصل شرخرهای مدرنی هستند که بشکل حقوقی و مثلاً با مجوز فعالیت میکنند.    
وی گفت: در همین راستا تعدادی از بانکها و مؤسسات اعتباری جهت وصول معوقات خود قراردادهایی را با این باصطلاح شرکتها شرخر منعقد نمودند تا مثلاً آن شرکتها طلب مشکوک الوصول بانک را از هر بدهکار بدون در نظر گرفتن سن، شغل و شخصیت و میزان بدهی، وصول و یا آن مبلغ را طبق ادبیات خودشان زنده کنند تا کمیسیون و حق الزحمه خوبی نصیبشان شود. لکن با عقد قرارداد همکاری با این شرکتها، رفته رفته اداره وصول معوقات خود را منحل و یا تاحدود زیادی غیرفعال کردند. اما خوشبختانه هنوز جمع کوچکی از مسئولین بانکها و مؤسسات اعتباری در برابر این شرکتها مقاومت کرده و از عقد قرارداد با آنها پرهیز نموده و وصول مطالبات خود را کمافی السابق از طریق اداره وصول مطالبات خود پیگیری میکنند که از همین جا بر خود واجب میدانم تا از این عملکرد آنها که در راستای اصول بانکداری میباشد قدردانی نمایم.

علیپور افزود: : انگیزه و فلسفه وجودی تأسیس بانکها در سراسر جهان به خصوص از حدود یک قرن پیش در ایران بمنظور تنظیم مراودات مالی مردم بوده تا بدین طریق عرضه و تقاضای پول به شکلی قانونمند اجرا و از داد و ستد پول بشکل سنتی در بازار سیاه یا به قول معروف روابط غیرشرعی مالی پرهیز وجلوگیری به عمل آید. اما با توجه به سوء مدیریتهای اعمال شده و تصویب قوانین و بخشنامه های شل کن صفت کن طی چند سال اخیر که منجربه آغاز بحران اقتصادی و کمبود نقدینگی در جامعه گردیده، موجب شده است تا مـردم بخصوص فعالان بخشهای مختلف اقتصادی جهت تأمین نیاز مالی به بانکها و مؤسسات مالی متوسل شده و درخواستهای خود را به آنها ارائه دهند، اما با توجه به اینکه مدیران غالب بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری منافع خود را ارحج تر از نیاز و گرفتاریهای مشتریان میدانند و هیچ گاه راضی به ارایه تسهیلات با نرخ های قانونی و مصوب نمی باشند در نتیجه به بهانه های مختلف و رو آوردن به بوروکراسی های فراوان از پرداخت وام و تسهیلات شانه خالی کرده و مشتریان را سرگردان و به سمت بازارهای غیرقانونی هدایت میکنند، لکن اکثر مسئولین بانکها بخوبی بر این موضوع واقفند که بدون وجود مشتری بقای آنها نیز به خطر خواهد افتاد، پس مجدداً نیازمندان وام را علی الخصوص مشتریان نیازمند به تسهیلات کلان را از طریق و شیوه های مستقیم و غیرمستقیم با سودهای سرسام آور و با اخذ وثایق غیرمتعارف جذب میکنند. پس از اعطای وام با اخذ وثایق سنگین و غیرمتعارف، مشتری و وام گیرنده را خوشحال به دنبال برنامه های خود می فرستند اما پس از مدتی که سررسید وامها با سودهای هنگفت فرا میرسد بازپرداخت آن در این وضعیت بد اقتصادی برای هر کسی میسر نمیباشد لکن درگیری و اختلاف نظر بین مشتری و مسؤلان بانکها و مؤسسات مالی، تعاونیهای اعتبار و شرکتهای لیزینگ آغاز میگردد که نهایتاً پیگیری وصول مطالبات معوق مشتریان بدهکار از روشهای مختلف آغاز میگردد.
وی گفت: از سال 1384 یعنی از زمانیکه بحث 48000 میلیارد طلب معوق بانکها مطرح شد و دولت محترم عدالت محور بدون اینکه عواقب دستورات و بخشنامه های خود را در نظر بگیرد دست مسئولین بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری را جهت وصول مطالبات معوق خود از هر روش و مسیر کوتاه و در کمترین زمان ممکن باز گذاشت، ابتکارات و اتفاقات جالب توجهی در جامعه رخ داد که یکی از همین اتفاقات نادر و جالب توجه، ظهور شرکتهای وصول مطالبات معوق و یا باصطلاح عامیانه همین شرکتهای شرخر بود که جای بسی تأسف میباشد. زیرا از همان زمان بدبختی، فلاکت و درماندگی سیستم بانکی ایران ظهور کرد چون با هدایت مشتریان بدهکار بسمت شرکتهای شرخر و بهره جستن آنان از روشهای خاص خود در پیگیری مطالبات و اجرای شگردهای ظاهراً دلسوزانه جهت استمحال و دادن وقت به مشتریان بدهکار در قبال اخذ چک و سفته های جدید به عنوان سود وام معوق شده فرصتی دیگر به بدهکاران داده میشود ولیکن با سررسید وام استمحال شده و چکهای اخذ شده مجدداً همان سیکل را تکرار و چک جدیدی از مشتری دریافت کرده و فرصتی دوباره به وی داده میشود تا در نهایت دریافت هریک از این چکها همانند تارهای عنکبوت، مشتری را گرفتار و روز به روز او را بورطه نابودی و ورشکستگی میکشاند و وقتیکه مشتریان گرفتار شده در چنگال شرکتهای شرخر به بانک و یا مؤسسه مالی که از آن وام گرفته اند مراجعه و درخواست استمداد و مساعدت میکنند تنها پاسخی که می شنوند این است که آن شرکتها (یعنی شرخرهای حقوقی) دارای شخصیت حقوقی مجزا و مدیریت مستقل می باشند و مسئولان بانکها و مؤسسات مالی و  لیزینگها نمی توانند در کار آنها دخالت و یا به آنها دستور بدهند.!!! پس با کنار کشیدن خود، بدهکار و شرخر را به جان هم می اندازند!!

رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی در ادامه اظهار داشت: نظرباینکه شرکتهای شرخر، هرچه بیشتر موفق به وصول مطالبات بانکها و مؤسسات مالی طرف قرارداد خویش بشوند کمیسیون بیشتری دریافت خواهند کرد خود را به هر آب و آتشی میزنند تا  بهرشکل و شگردی که شده طلب بیشتری را وصول کنند و در همین راستا از هیچ روش نادرست، غیرمعقول و نادرستی دریغ نمیکنند و در این ارتباط به خود اجازه میدهند تا نه تنها تابع زمان و مکان نباشند بلکه با هر لحن و ادبیاتی که خود صلاح میدانند با مشتری، کارمندان وی و ضامنین او صحبت کنند و حتی بعضاً پا را فراتر از این نیز گذارده و به خود اجازه میدهند تا وارد حریم خصوصی افراد شده و با تماسهای پی در پی با منزل بدهکاران، هر کسی که پاسخگوی تلفن باشد را تهدید نمایند در همین راستا طی گفتگو با همسر، فرزندان و حتی مادر مشتری، آنان را یا ترسانده، تحقیر و تهدید نمودند و به وحشت می اندازند و جهت فشار به مشتریان بدهکار، بنوعی به خانواده بدهکاران فشار میاورند! آقایان به ظن خود از این طریق مشتریان را برای تسویه بدهی بانکها تحت فشار قرار میدهند که این عمل شرکتهای شرخر نه تنها اثر مثبتی ندارد بعضاً موجب بروز اختلافات خانوادگی و جدائی آنها از هم نیز میشود. این روش در هیچ کجای دنیا مرسوم و متداول نبوده و نمونه آن در هیچ کجای دنیا دیده و یا شنیده نشده است. که باید گفت صد رحمت به شرخرهای حقیقی که حداقل در کار خود از یک سری اصول و چارچوبها تبعیت میکنند. 

درجامعه ای که شرخری، شغل شریف و با افتخاری محسوب میشود امیدی به بهبود اقتصاد آن نیست

وی تصریح نمود: هدف اینجانب از طرح این موضوع حمایت از مشتریان بدحساب بانکها نیست، لکن معنی و مفهوم هر بدهکار بانکی، مشتری بد حساب نیست و بعبارتی بهتر هر گردی که گردو نیست زیرا خیلی از بدهکاران حقیقی و حقوقی در شبکه بانکی وجود دارند که نه تنها بدحساب نیستند بلکه خوش حساب نیز هستند اما صرف عدم توانائی در باز پرداخت بدهی و اقساط آنهم بدلیل رکود اقتصادی که از بد حادثه، بدهی غالب مردم و فعالان اقتصادی را معوق نموده دلیل بر بدحسابی نیست، برهمین اساس با صراحت تمام اعلام میدارم مسئولین این مرکز با افتخار بر خود میبالند که از تمامی بدهکاران بانکی بی تقصیر که از بدحادثه بدهی آنان معوق شده حمایت کرده و از هیچ کوششی در جهت رفع مشکلات ایشان دریغ ننمایند.

ظاهراً مسئولین محترم بانک مرکزی و کانون بانکها و مؤسسات اعتباری خصوصی و یا شورای هماهنگی بانکها غالباً مصلحت را بر این می بینند تا بعضی وقتها چشم وگوششان را بسته تا بعضی چیزها را نبینند و نشنوند و سرشان هم آنقدر شلوغ است که اگر بخواهند ببینند و یا بشنوند نمی توانند اینکار را بخوبی انجام دهند علی الخصوص بانک مرکزی زیرا اگر یک بانک، دو بانک و یا ده بانک داشتیم شاید سر مسئولین محترم بانک مرکزی خلوت میشد تا به امورات جنبی از جمله شرخرهای حقوقی رسیدگی کنند اما با اینهمه بانک و مؤسسه و تعاونی اعتبار فعال با مجوز و بی مجوز و دهها درخواست دیگر جهت تأسیس بانک که در انتظار اخذ مجوز لحظه شماری میکنند، یک بانک مرکزی که هیچ، چه بسا ده بانک مرکزی نیاز داریم تا به امورات این بانکها و مشکلات عرضه و تقاضای پولی و ارزی و امورات من درآورده و نوظهور رسیدگی کنند. در ضمن تصور نکنید که همه بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری خصوصی و دولتی کشورمان مدینه های فاضله ای هستند که هیچگونه تخلفی در داخل آنها خواسته و یا ناخواسته صورت نمیگیرد، لکن مسئولین محترم بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری درخواست میکنم، بزرگواری کرده و با لغو قرارداد و عدم همکاری با شرکتهای شرخر، حسن نیت و پاک و منزه بودن فعالیتهای خود را بنمایش بگذارند.

برخی از مدیران بانکها و موسسات اعتباری در سود شرخرها شریک هستند:
علیپور اضافه نمود: اوایل کار شرخرها، اینقدر درآمد و سود آنها بر کسی عیان نبود و حتی خیلی از مدیران عامل بانکها و موسسات اعتباری حاضر به عقد قرارداد با آنها نبودند اما رفته رفته ارتباط شرخرها با برخی از مدیران بیشتر و نزدیکتر شد و در آمد شرخرها کمی شیرین شد و عده ای را به دور خود جمع کرد تا آنجا که خیلی از مدیران در جلسات هیأت مدیره بانکها و موسسات اعتباری به حامی شرخرها مبدل شدند و این روند تا به آنجا پیش رفت که برخی از مدیران بانکها تحت نام بانک و موسسه اعتباری خود مبادرت به ایجاد شرکتهای شرخر نموده اند!! که تا این منافع در جریان میباشد ریشه این کارها و شرخری ها کنده نخواهد شد.  

شرخری به شغل شریف و با افتخاری در جامعه مبدل شده است:
وی گفت: در گذشته های نه چندان دور وقتیکه نام برخی حرفه ها بر زبان می آمد غالب مردم سریعاً به سرزنش و مذمت آن کار برمی آمدند اما روزگار را چنان پیش برده اند که امروزه برخی از جوانان تحصیل کرده دانشگاهها هم برای استخدام شدن در شرکتهای شرخر و احراز شغل شرخری سر و دست می شکنند!! جامعه را آنچنان کرده اند که هفته گذشته جوان تحصیل کرده ای که در یکی از هتل های 5 ستاره تهران مشغول به کار است به نزد من آمد گفت: آقای علیپور، میخواهم از شما خداحافظی کنم چون آخر این هفته از اینجا میروم و شغل جدید و خوب و پر درآمدی پیدا کرده ام!! گفتم مبارک و خیر است حال این شغل چیست و کجاست؟ گفت در یکی از شرکتهای وابسته به بانک آنهم در قسمت وصول مطالبات استخدام شده ام و حقوق آن هم حدود دو برابر این هتل است، نزدیک به دو میلیون تومان در ماه!! شما را بخدا ببینید جامعه و جوانان را به کدام سو میبریم؟ در سایه رکود و تورم و به میمنت مدیریت غلط پولی و بانکی، شرخری را به شغل شریف و با افتخاری در جامعه مبدل کرده ایم که قطعاً با این اوصاف امیدی به بهبودی اقتصاد کشور و رفع مشکلات و معضلات آن حداقل در کوتاه مدت نیست!!

درجامعه ای که شرخری، شغل شریف و با افتخاری محسوب میشود امیدی به بهبود اقتصاد آن نیست

 رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه سخنان خود اظهار داشت: بحث اصلی اینجاست که دولت توقع داشت که با توسل به شگردهای مختلف از جمله ممنوع الخروج کردن بدهکاران، محرومیت از خدمات بانکی، عدم اعطای وام جدید و استفاده از شرخرهای حقوقی مطالبات معوق بانکها را از 48 هزار میلیارد تومان کاهش داده و بخش قابل توجهی از آن معوقات را وصول نماید اما پس از 9 سال نه تنها معوقات کم نشده بلکه به بیش از 100 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است!! طبق این آمار ملاحظه میفرمائید که دولت محترم در این زمینه نه تنها موفق نبوده بلکه به بیراهه رفته است پس اگر این روشها جهت وصول مطالبات معوق جواب نداده آیا فکر نمیکنید که یک جای تصمیمات شما میلنگد؟ و بهتر نیست روش خود را تغیر داده و دستورالعمل های پیشین از جمله ممنوع الخروج کردن بدهکاران و استفاده از شرکتهای شرخر را بدون فوت وقت ملغی کنید؟ مگر در زمانهای گذشته و بدون اعمال این سیاستهای تنبیهی و بدون وجود شرخرها، چرخ بانکها نمی چرخید؟ مگر وامهای داده شده از طرف مردم و فعالان اقتصادی عودت داده نشد؟ مگر بانکها ورشکست شدند؟ چرا بی اخلاقی ها در زمینه کسب و کار فقط طی دهه گذشته گریبان جامعه را گرفته است؟ بانکهائی همچون سپه، ملی و... حدود یک قرن است که مثل شیر سرپا ایستاده و هیچ گزندی به نام، پیکره و اعتبار آنان وارد نشده است. شاید مسئولین ارشد نظام و برخی از مدیران عامل بانکها و مؤسسات مالی از این وضعیت و نحوه اعمال و رفتار شرکتهای شرخر بی اطلاع میباشند ولیکن عدم اطلاع ایشان نمیتواند این مسائل را توجیه کند فلذا از ریاست محترم بانک مرکزی بعنوان سیاستگذار و ناظر فعالیتهای پولی و بانکی کشور درخواست میکنم تا برای پیشبرد اهداف خود دنباله رو نظریه ماکیاولیسم نباشند و نگویند برای وصول مطالبات معوق، هدف وسیله را توجیه میکند البته خدا میداند، شاید آقای سیف دنباله رو ماکیاولیسم نیستند اما دنباله رو سیاستهای گروه انحرافی هستند و برنامه های آنان را پیگیری میکنند!! چون ایشان در مقطعی از زمان در جمع مدیران عامل بانکها گفته بودند که از افراد خاص برای وصول مطالبات معوق استفاده شود که امیدوارم منظور ایشان از افراد خاص، شرخرها نبوده باشد!! سؤالم از آقای رئیس کل این است که آیا این برخوردها و مشکلاتی که برای مردم و فعالان اقتصادی ایجاد کرده و میکنیم باز هم به تحریمها مربوط است یا مشکل و معضل خود ساخته میباشد؟ اگر مشکلات خود ساخته است پس باید بگویم که ما مدیران ایجاد و خلق مشکل هستیم نه مدیران رفع مشکل!! لذا خواسته مردم و فعالان اقتصادی کشور براین است تا هرچه سریعتر جلوی این نوع کاسبی ها گرفته شده و آرامش بر فضای کسب و کار و همچنین زندگی خصوصی آنان برگردد و زمینه ای فراهم شود تا مردم و مسئولین ذیربط با احترام متقابل با یکدیگر برخورد نمایند لکن باز هم تأکید میکنم چنانچه در انجام اینگونه اعمال پافشاری گردد نام بانک و مؤسسات مالی و اعتباری خاطی و طرف قرارداد شرخرهای بی ادب و مزاحم خانواده بدهکاران را جهت اطلاع مردم و مسئولین نظام از طریق رسانه های گروهی اعلام خواهیم نمود.
 

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۸
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
4
2
آقای محترم که لقب سنگین رییس مرکز تجارت جهانی ایران را یدک میکشید آیا به نظر شما استفاده از لفظ شر خر برای بانکها زیبنده میباشد . چرا در آن زمان که پرداخت تسهیلات تکلیفی با نرخ 12% به بانکها تحمیل میشد در حالیکه تورم آن موقع بیش از 35% می بود شما خطرات احتمالی در برگشت منابع بانکها را پیش بینی نکردید . ضمن اینکه بهتر بود شما به جای اینکه به فکر رفع ممنوع الخروجی بدهکاران سیستم بانکی باشید راهکار بهتر و مناسبتری جهت وصول مطالبات بانکها که بیت المال میباشد ارایه میکردید .
amin
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
3
2
درسایتی خبر از بدهکار بودن ایشان اعلام گردیده است آیا به این دلیل است که ایشان انقدر با شرکت های وصول مطالبات مخالفند؟
دکتر ابراهیمی
|
United States
|
۲۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
2
2
تا آنجائیکه این مطلب و گفته های ایشان را مطالعه کردم در هیچ کجا از گفته های ایشان چنین استنباطی نکردم که این مدیر محترم با وصول مطالبات معوق مخالفت کرده باشد بلکه آقای سبزعلیپور تفاوتی بین وصول مطالبات معوق و شرخری قائل شده و میفرمایند که نوع برخوردها برای وصول طلب بانکها و موسسات اعتباری باید همراه با ادب و در چاچوب قانون باشد نه بی ادبانه و خارج از قانون. اگر کسی بدهکار است فقط با خودش طرف باشند نه اینکه مزاحم زن و بچه و کارمندانش!! این است فرق وصول مطالبات معوق و شر خری. پس اصلاً درست نیست وقتیکه برای گفته های منطقی کسی پاسخ و یا استدلالی نداریم او را به بدهکاری و یا موارد دیگر محکوم و به او انگ بزنیم.
مصطفوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
2
3
واقعاً که گفته های آقای علیپور درست و واقعی است من آدمی را سراغ دارم که بخاطر یک بدهی 40 الی 50 میلیونی گرفتار این شرکتهای شرخر شد و آنقدر اذیتش کردند تا آخر یک روز شرخرها با منزل او تماس میگیرند و با همسر باردارش صحبت میکنند و شوهرش را تهدید میکنند که همین کار آنها موجب بستری شدن زن در بیمارستان و نهایتاً از بین رفتن بچه میشود، آیا این معنی وصول مطالبات بانک است خوب مگر شرخرهای کوچه و خیابان چکار میکنند که اینقدر خوفناک و اسمشان بد در رفته است یک چیزی مثل همین کارها را. پس گفته های آقای سبزعلی پور کاملا درست است. خدا خیرش بدهد.
استاد دانشگاه
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
2
2
افزایش مطالبات معوق بانکها هیچ ربطی به ضعف و کم کاری ادارات وصول مطالبات بانکها ندارد که این را بهانه قرار دهیم برای ایجاد شرکتهای شرخر بلکه مشکلات اقتصادی و رکود و تورم و سیاستهای غلط اقتصادی دولتها و وجود تحریمها روی هم موجب شده تا کارها خوابیده، شرکتها و کارخانه ها ورشکست شوند و کارگران و کارمندان بیکار گردند و در نتیجه اکثرا توان بازپرداخت وامهای خود را نداشته باشند. شرکتهای شرخر زمان آقای احمدی نژاد درست شدند و آن زمان معوقات بانکی 48 هزار میلیارد تومان بود پس چرا باوجود این شرکتهای شرخر، معوقات امروز بانکها به حدود 100 هزار میلیارد تومان رسیده!؟ پس تا اوضاع اقتصاد کشور درست نشود وجود این شرکتهای شرخر هم معوقات را کم نخواهد کرد بلکه فقط نارضایتی مردم و معضلات اجتماعی را افزایش خواهند داد. در نتیجه اظهارات رئیس مرکز تجارت ایران درست و قابل دفاع میباشد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین