هيات مديره جديد سايپا و ماموريت هاي بزرگ
انتظارها به پايان رسيد و هيات مديره جديد سايپا با تدبير هوشمندانه وزير صنايع و معادن همين هفته ماموريت بزرگ خود را آغاز مي کند. هيات مديره اي که پس از سال ها مديرعامل سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران را در راس خود مي بيند و مديرعامل را در ترکيب اصلي هيات مديره.
به گزارش بولتن؛ حضور پررنگ علي ملک مديرعامل پرتلاش سايپا ديزل که با پشتکار فراوان طي دو سال اخير همزمان بار نبودن عضو موظف هيات مديره را نيز بر دوش کشيده است را بايد به اين تيم اضافه کرد. تيمي کامل که هم حمايت هاي بالا دستي را به همراه دارد وهم تيمي اجرايي و پر تلاش مشتمل بر "پوستين دوز" و "ملک" را در درون خود.
هم اکنون روزها ي سخت بلاتکليفي سايپا به پايان رسيده است و هيات مديره جديد از همين هفته بايد شبانه روز تلاش کند تا عقب ماندگي هاي حاصل شده بر سر بلاتکليفي هيات مديره طي نزديک به يکسال گذشته جبران شود. فرصت کم است و کار بسيار، عقب ماندگي هاي يکسال گذشته نيز بر وظايف هيات مديره اضافه شده است. امروز ترکيبي از هيات مديره انتخاب شده که همه راضي به نظر مي رسند البته به جز عده اي تماميت خواه که تکليفشان هميشه و در همه امور روشن است و تماميت خواهان همواره در تمامي ادوار بازنده مشهوري لقب گرفته اند.
سايپا امروز در نقطه حساسي قرار گرفته است و کارشناسان اين صنعت معتقدند چنانچه دولت دهم آرامش را بر اين شرکت حاکم نکند بلايي بر سرش خواهد آمد که نابغه هاي اين صنعت هم نتوانند اين گروه خودروسازي را از منجلاب بيرون بکشند.
همان اتفاقي که چند سالي است در ايران خودرو و سايپا ديزل اتفاق افتاده و خوشبينانه ترين تحليل گران از نجات اين شرکت ها طي پنج سال آينده حکايت مي کنند. البته آنهم در صورتيکه رشد اقتصادي ايران از يک درصدي که به تازگي از سوي منابع بين المللي براي سال 2009اعلام شد به ارقام چشمگير اواسط دهه 80 شمسي برگردد!
حال در کنار مشکل پيچيده سايپا ديزل در گروه خودروسازي سايپا، بايد مشکل يکي دو شرکت ديگر گروه را نيز اضافه کرد که مدتي است خبرهاي اميد بخشي از آن به گوش نمي رسد و اينها همه در دولت نهم و در ادامه فعاليت دولت دهم اتفاق افتاده است. همانطور که اتفاقات سايپا ديزل را به نام احمد قلعه باني قدرتمند و خوش سابقه مي نويسيم، اتفاقات و عملکرد ضعيف ديگر شرکت هاي گروه سايپا را نيز بايد به نام دولت جديد بنويسيم. تعارفي نيست که گروه خودروسازي سايپا امروز حال و روز خوشي ندارد و اينها همه به خاطر تصميم سازي ها و عملکرد هيات مديره هاي بر سر کار آمده در دولت نهم و دهم بوده است و شخص وزير صنايع و معادن بايد مسووليت مشکلات پيش آمده را بپذيرد.
شرکت سايپا امروز خودش هم، هم چون چند شرکت بزرگش حال و روز چندان خوبي ندارد. رشد سه درصدي در مقابل رشد 17 درصدي ايران خودرو با توجه به عملکرد چند سال گذشته دو خودروسازي غير قابل باور است اما وقتي يکسال، شبانه روز به وزير فشار مي آورند تا در نتيجه، هيات مديره اينگونه ماه ها بلاتکليف بماند نتيجه اي جز اين حاصل نمي شود. "علي اکبر محرابيان" در سومين سال وزارتش به خوبي آگاه شده است که هر اتفاقي در مجموعه صنعت و معدن کشور بيافتد در پايان به نام او در تاريخ خواهند نوشت و تاريخ نام دوستان وي را قطعا به خاطر نخواهد آورد!
سايپا امروز خود را در جامعه خودروسازي معرفي مي کند، خودروسازي که با پرايد خودروساز شد، همان طور که رقيبش با پيکان به سوي استانداردهاي جهاني يک خودروسازي شش دانگ حرکت کرد.
چنانچه ايران خودرو روزي با دست کشيدن از تيراژ 150 هزار دستگاهي پيکان به سمت خودروسازي واقعي حرکت کرد، امروز سايپا با از دست دادن تيراژ 500 هزار دستگاهي پرايد، بايد به سوي خودروساز شدن واقعي حرکت کند که قطعا راه بسيار پيچيده و سختي پيش رو دارد. دل کندن کل گروه سايپا از اين تيراژ استثنايي جهاني، قطعا پر درد و رنج خواهد بود و واقعا همچون طرح نقدي کردن يارانه ها که سرنوشتش بر هيچ کس معلوم نيست، سرنوشتي مبهم براي سايپا در انتظار خواهد داشت و موضوع وقتي پيچيده تر و مبهم تر مي شود که داستان خصوصي سازي هم به اين معادله مبهم اضافه شود.
ايران خودرو با هر هزينه سنگيني که بود رنج و درد حرکت و هجرت به سوي خودروساز شدن واقعي را توسط "منوچهر منطقي" پشت سر گذاشت اما معلوم نيست سايپا هم به اين سادگي ها بتواند اين هفت خوان رستم را پشت سر بگذارد و قطعا اگر درست عمل نشود، هزينه اين رنسانس در سايپا چندين برابر ايران خودرو خواهد بود .
ايران خودرو از 150 هزار دستگاه در سال دل کند که البته بخش زيادي از آن هم در پيکان وانت جبران شد و باقي ماند، اما سايپا بايد از بيش از 500 هزار دستگاه تيراژ در سال دل بکند. ايران خودرو در موقع دل کندن از پيکان به تکنولوژي پژو تسلط يافته بود اما سايپا هنوز با تکنولوژي "ريو کيا" اين قديمي آسياي جنوب شرقي، با تيراژ محدود دست و پنجه نرم مي کند.
با اين تفاسير بيش از اين شوخي کردن با ارکان هدايت اين شرکت به صلاح هيچ کس نيست و همين قدر که تا اينجا سايپا نابود نشده است بايد خداوند را شاکر بود. صداي خرد شدن ارکان سايپا به سوي خودروساز واقعي شدن را مثل خرد شدن استخوان هاي دوران جواني به سوي بزرگسالي را مي توان شنيد. بگذاريم سايپا با آرامش بيشتري و با استفاده از تجربه برادر بزرگترش به سوي خودروساز شدن گام بردارد. خيلي زمان نداريم همه فعالان خودرو ديدند در نماشگاه ديترويت چه خبر بود و چه ها که عرضه نشد در اين وانفساي بحران جهاني؟
فقط چندين هزار خودرونويس حرفه اي از سراسر دنيا اين نمايشگاه را براي مردم دنيا مخابره کردند اما ما هنوز اندر خم هيات مديره سايپا هستيم!
واقعا رييس جمهوري که مدام صحبت از سرعت در انجام امور و رسيدن به قله هاي جهاني مي کند خبر دارد در خودروسازي که سمبل رشد صنعت کشور و صاحب حداقل چهار درصد توليد ناخالص داخلي است، منافع شخصي و عقده گشايي ها را فداي منافع کشور مي کنيم، ترديد است که او مي داند.
خيلي دير است امروز، هيچ کداممان ترديد نداريم اما ...
هم اکنون روزها ي سخت بلاتکليفي سايپا به پايان رسيده است و هيات مديره جديد از همين هفته بايد شبانه روز تلاش کند تا عقب ماندگي هاي حاصل شده بر سر بلاتکليفي هيات مديره طي نزديک به يکسال گذشته جبران شود. فرصت کم است و کار بسيار، عقب ماندگي هاي يکسال گذشته نيز بر وظايف هيات مديره اضافه شده است. امروز ترکيبي از هيات مديره انتخاب شده که همه راضي به نظر مي رسند البته به جز عده اي تماميت خواه که تکليفشان هميشه و در همه امور روشن است و تماميت خواهان همواره در تمامي ادوار بازنده مشهوري لقب گرفته اند.
سايپا امروز در نقطه حساسي قرار گرفته است و کارشناسان اين صنعت معتقدند چنانچه دولت دهم آرامش را بر اين شرکت حاکم نکند بلايي بر سرش خواهد آمد که نابغه هاي اين صنعت هم نتوانند اين گروه خودروسازي را از منجلاب بيرون بکشند.
همان اتفاقي که چند سالي است در ايران خودرو و سايپا ديزل اتفاق افتاده و خوشبينانه ترين تحليل گران از نجات اين شرکت ها طي پنج سال آينده حکايت مي کنند. البته آنهم در صورتيکه رشد اقتصادي ايران از يک درصدي که به تازگي از سوي منابع بين المللي براي سال 2009اعلام شد به ارقام چشمگير اواسط دهه 80 شمسي برگردد!
حال در کنار مشکل پيچيده سايپا ديزل در گروه خودروسازي سايپا، بايد مشکل يکي دو شرکت ديگر گروه را نيز اضافه کرد که مدتي است خبرهاي اميد بخشي از آن به گوش نمي رسد و اينها همه در دولت نهم و در ادامه فعاليت دولت دهم اتفاق افتاده است. همانطور که اتفاقات سايپا ديزل را به نام احمد قلعه باني قدرتمند و خوش سابقه مي نويسيم، اتفاقات و عملکرد ضعيف ديگر شرکت هاي گروه سايپا را نيز بايد به نام دولت جديد بنويسيم. تعارفي نيست که گروه خودروسازي سايپا امروز حال و روز خوشي ندارد و اينها همه به خاطر تصميم سازي ها و عملکرد هيات مديره هاي بر سر کار آمده در دولت نهم و دهم بوده است و شخص وزير صنايع و معادن بايد مسووليت مشکلات پيش آمده را بپذيرد.
شرکت سايپا امروز خودش هم، هم چون چند شرکت بزرگش حال و روز چندان خوبي ندارد. رشد سه درصدي در مقابل رشد 17 درصدي ايران خودرو با توجه به عملکرد چند سال گذشته دو خودروسازي غير قابل باور است اما وقتي يکسال، شبانه روز به وزير فشار مي آورند تا در نتيجه، هيات مديره اينگونه ماه ها بلاتکليف بماند نتيجه اي جز اين حاصل نمي شود. "علي اکبر محرابيان" در سومين سال وزارتش به خوبي آگاه شده است که هر اتفاقي در مجموعه صنعت و معدن کشور بيافتد در پايان به نام او در تاريخ خواهند نوشت و تاريخ نام دوستان وي را قطعا به خاطر نخواهد آورد!
سايپا امروز خود را در جامعه خودروسازي معرفي مي کند، خودروسازي که با پرايد خودروساز شد، همان طور که رقيبش با پيکان به سوي استانداردهاي جهاني يک خودروسازي شش دانگ حرکت کرد.
چنانچه ايران خودرو روزي با دست کشيدن از تيراژ 150 هزار دستگاهي پيکان به سمت خودروسازي واقعي حرکت کرد، امروز سايپا با از دست دادن تيراژ 500 هزار دستگاهي پرايد، بايد به سوي خودروساز شدن واقعي حرکت کند که قطعا راه بسيار پيچيده و سختي پيش رو دارد. دل کندن کل گروه سايپا از اين تيراژ استثنايي جهاني، قطعا پر درد و رنج خواهد بود و واقعا همچون طرح نقدي کردن يارانه ها که سرنوشتش بر هيچ کس معلوم نيست، سرنوشتي مبهم براي سايپا در انتظار خواهد داشت و موضوع وقتي پيچيده تر و مبهم تر مي شود که داستان خصوصي سازي هم به اين معادله مبهم اضافه شود.
ايران خودرو با هر هزينه سنگيني که بود رنج و درد حرکت و هجرت به سوي خودروساز شدن واقعي را توسط "منوچهر منطقي" پشت سر گذاشت اما معلوم نيست سايپا هم به اين سادگي ها بتواند اين هفت خوان رستم را پشت سر بگذارد و قطعا اگر درست عمل نشود، هزينه اين رنسانس در سايپا چندين برابر ايران خودرو خواهد بود .
ايران خودرو از 150 هزار دستگاه در سال دل کند که البته بخش زيادي از آن هم در پيکان وانت جبران شد و باقي ماند، اما سايپا بايد از بيش از 500 هزار دستگاه تيراژ در سال دل بکند. ايران خودرو در موقع دل کندن از پيکان به تکنولوژي پژو تسلط يافته بود اما سايپا هنوز با تکنولوژي "ريو کيا" اين قديمي آسياي جنوب شرقي، با تيراژ محدود دست و پنجه نرم مي کند.
با اين تفاسير بيش از اين شوخي کردن با ارکان هدايت اين شرکت به صلاح هيچ کس نيست و همين قدر که تا اينجا سايپا نابود نشده است بايد خداوند را شاکر بود. صداي خرد شدن ارکان سايپا به سوي خودروساز واقعي شدن را مثل خرد شدن استخوان هاي دوران جواني به سوي بزرگسالي را مي توان شنيد. بگذاريم سايپا با آرامش بيشتري و با استفاده از تجربه برادر بزرگترش به سوي خودروساز شدن گام بردارد. خيلي زمان نداريم همه فعالان خودرو ديدند در نماشگاه ديترويت چه خبر بود و چه ها که عرضه نشد در اين وانفساي بحران جهاني؟
فقط چندين هزار خودرونويس حرفه اي از سراسر دنيا اين نمايشگاه را براي مردم دنيا مخابره کردند اما ما هنوز اندر خم هيات مديره سايپا هستيم!
واقعا رييس جمهوري که مدام صحبت از سرعت در انجام امور و رسيدن به قله هاي جهاني مي کند خبر دارد در خودروسازي که سمبل رشد صنعت کشور و صاحب حداقل چهار درصد توليد ناخالص داخلي است، منافع شخصي و عقده گشايي ها را فداي منافع کشور مي کنيم، ترديد است که او مي داند.
خيلي دير است امروز، هيچ کداممان ترديد نداريم اما ...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
