کد خبر: ۲۰۹۵۶۰
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:

عملیات مرصاد؛ این بار در عراق

غلام رضا كاظميان پور

هنگامی که جمهوری اسلامی ایران ، به اقتضای شرایط و ضرورت ها و مصالح عینی ، در تیرماه 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت و موافقت خود با مفاد این قطعنامه را اعلام کرد , رژیم بعثی حاکم بر عراق و ماشین جنگی آن دوباره سودای اشغال ایران را به خیال خام خود راه داده و مناطقی از جنوب کشورمان و خاک پاک ایران عزیز را اشغال نودند اما عکس العمل مناسب و به موقع و مؤثر سیاسی – دیپلماتیک ودر کنار آن عملیات بازدارنده نیروهای نظامی ایران ، خیلی زود آنها را متوجه اشتباه زیانبارشان کرد و از همین رو اشغالگران به مرزهای شناخته شده ، عقب نشینی کردند .

در آن سو اما ، منافقین – این مزدوران جنایتکار و سیاه رویان هر دو عالم -- با تصورات غلط و موهوم خود ، که جز از اذهان بیمار و شیطانی تراوش نمی کند ، صلح را به مثابه طناب دار نظام تلقی نموده و با ارائه این تحلیل ابلهانه و کاملاً بی اساس که نیروهای ارتش و سپاه فرسوده شده اند و از جنگ طولانی خسته هستند و جنگ و دفاع دیگر برای آنها اولویت محسوب نمی گردد و آنها در حالت انفعال قرار گرفته اند و مردم نیز ، مسیر خود را از حکومت و حاکمیت جدا کرده اند و هر آیینه در انتظار فرصت و جرقه ای برای ایجاد یک شورش فراگیر اعتراضی و براندازی رژیم هستند و از هر نیروی مخالفی به سان نیرو های آزادی بخش استقبال و با آنها همکاری می کنند ، نظام در عرصه داخلی مشروعیت خود را از دست داده و در سطح بین المللی نیز منزوی شده است ، و طرح اباطیل و اراجیفی از این دست ، با فراخواندن تمام عناصر خود از کشور های اروپایی و سازماندهی و تجهیز آنها در قابل گروهان ها و گردان های رزمی ، به آنها برای پیروزی برق آسا و اشغال 48 ساعته ایران ، نوید دادند .

رجوی ، طی نشست توجیهی با نیروهای عمل کننده و فرماندهان میدانی و تشریح شرایط برای افراد حاضر ( که بسیاری از آنها تا کنون حتی سلاح را لمس نکرده بودند و هیچ آموزش نظامی کاریردی نداشتند و در حقیقت از سوی رجوی به ورطه نابودی واقعی سوق داده شده بودند ) با غرور و سرمستی دیوانه وار گفت : طلسم جنگ در حال شکستن است . رژیم متزلزل تر از هر زمان دیگری است و ما باید ضربه کاری را بزنیم . ما باید در اندازه و در قامت یک ابر قدرت ظاهر شویم ، زیرا فقط یک ابر قدرت می تواند در زمان کوتاه 48 ساعته یک کشور را اشغال و یک دولت را سرنگون نماید . رجوی در ادامه افاضات خود ، با مکاری و حیله گری هایی که بزرگترین ترفند او برای تحمیق نیروها است ، صحبت های خود را نیمه کاره گذاشت و با این جمله سالن نشست را ترک کرد که : " ادامه صحبت های من با شما ، سه روز دیگر در تهران و در مراسم سان و رژه پیروزی "

منافقین که اسیر تئوری های پوچ و برداشت های ذهنی غلط و خالی از کمترین حقیقت و واقعیت بیرونی بودند ، با این تصور که علاوه بر مردم عادی ، بخش قابل توجهی از نیروهای نظامی نیز به آنها ملحق خواهند شد ، با جمع آوری حدود 15000 آدم فریب خورده و بی خبر تر از شیاطین مستقر در رأس هرم قدرت این سازمان جهنمی و بد سابقه و جنایتکار و با استفاده از تعداد زیادی خودرو نظامی و ادوان جنگی و با پشتیبانی نیروی هوایی عراق و کمک اطلاعاتی امریکا و دلارهای ارتجاع منطقه ، به قصد تصرف تهران و براندازی جمهوری اسلامی ، از مرزها عبور کردند . آنها توانستند در روز نخست بخشی از مناطق خالی از سکنه و روستا ها و شهر های جنگ زده و خالی از مردم را به اشغال خود در آورند.

این یک روی سکه و چند صفحه از صفحات اولیه مجموعه سیاه زر و زور و تزویر ، یعنی عملیات " دروغ جاویدان " بود اما روی دیگر سکه کاملاً متفاوت است و ادامه ماجرا در صفحات بعدی دستخوش دگرگونی های شیرین و خوشایندی می شود . از این پس عملیاتی آغاز می شود که در کتاب زرین و پر افتخار قهرمانی ها و مقاومت ها و جهاد و مبارزات مردم ایران ، به " عملیات مرصاد " معروف شده است .

ورود نیروهای شجاع و با انگیزه سپاه و ارتش و بسیجیان مردمی و عشایر غیور منطقه به میدان و طراحی دقیق عملیات متهورانه توسط افرادی چون شهید صیاد شیرازی ، موجب گردید تا کمتر از چند ساعت همه چیز تغییر کند و همه نقشه ها و تمام آمال و آرزوهای منافقین و فریب خوردگان و تمام امیدی که غرب و امریکا و ارتجاع منطقه و رژیم بعثی به تحقق آن دل خوش کرده بودند ، به باد فنا برود . مزدورانی که می خواستند در کمتر از 48 ساعت در میدان آزادی تهران رژه پیروزی برگزار کنند ؛ تار و مار شده و با تلفات بسیار و کشته و زخمی ها و دستگیر شدگانی که شادمانی و غرور آنها به عجز و التماس و گریه بدل شده بود ، به پایان راه و به انتهای خیانت و مزدوری رسیدند .

آری ! توهم خسته بودن ارتش و سپاه و توهم جدایی مردم از نظام و انقلاب و به وجود آمدن خلاء مشروعیت و قهر مردم از رهبری چون امام راحل و تصور استقبال مردم از جنایتکاران خود فروخته ای که در پرونده سراسر ننگین و کثیف آنها چیزی جز خیانت و جنایت و مزدوری وجود ندارد؛ آنها را دچار اشتباهی نمود که نتیجه آن فقط تلاشی و اضمحلال سازمانی بود که خود را آلترناتیو نظام مردمی و حکومت مستقر می دانست .

اما حامیان بد ذات منافقین و کشورها و دولت هایی که با در اختیار قرار دادن پول و تسلیحات و اطلاعات ، نقش مستقیم و سهم به سزایی در جنایات این پلید دارند ، اگر چه خود می دانستند که این افراد مفلوک بر خلاف ادعاهای پر طمطراق ، فاقد کمترین توانایی برای براندازی حکومت مردمی ایران هستندو از هیچ مقبولیتی برای ایجاد دولت و حکومت در ایران و نزد مردم برخوردار نیستند و به همین خاطر ، هیچ خبرنگار و گزارشگری برای انعکاس لحظه به لحظه اشغال ایران ، در صحنه حاضر نشد و هیچ خبرنگاری برای تحت پوشش قرار دادن رژه ارتش آزادی بخش و سخنرانی فرمانده اول آن در میدان آزادی تهران حاضر نشد اما با این وجود ، حامیان تروریست های بد سابقه ، در این تصور بودند که لااقل با اشغال بخشی از مناطق مرزی ایران و یک یا دو استان غربی کشورمان ، نسبت به ایجاد یک حکومت دست نشانده در مناطق تصرف شده اقدام و در ادامه با به رسمیت شناختن آنها به عنوان معارضین و نیرو های آزادی بخش ، از وجود این مزدوران و دست نشاندگان و ادعاهای بی پایان بعدی آنها ، به عنوان اهرم فشار و ابزار باج خواهی از مردم و دولت ایران استفاده نمایند ، اما به حول و قوه الهی و در سایه رهبری داهیانه و نگاه نافذ و آینده بین امام راحل و رشادت نیروهای با اخلاص و شجاع ارتش و سپاه و بسیج مردمی و اتحاد و یکپارچگی مردمدر برابر مزدوران خود فروخته و جنایتکار، تمام این رؤیاها ، به کابوس بی پایان جهان استکبار و ارتجاع منطقه تبدیل شد و همگان دیدند و دیدیم که نه تنها یک وجب از خاک پاک ایران زمین در اشغال نماند و این سرزمین مقدس از لوث وجود ننگین ارتش بعث و منافقین پاک شد و نه تنها حکومت و دولت ایران سقوط نکرد و انقلاب اسلامی به بن بست نرسید ، که ایران انقلابی و نظام اسلامی و ایران ایرانی ، با صلابت و با اقتدار و با ثبات و تأثیر گذار تر از گذشته در عرصه دداخلی و در صحنه مناسبات بین المللی باقی ماند و مردم ایران نه تنها در برابر حکومت و دولت قرار نگرفتند و نه تنها از امام جدا نشدند ، که در تبعیت از رهبر و مقتدای خود در کنار دولت و حاکمیت ، از نظام و از انقلاب و از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال سیاسی خود دفاع نمودند.

************* **************** *************

اما حوادث امروز عراق از بسیاری جهات شبیه وقایع سال 1367 ایران است .این حوادث اگرچه در نگاه اول ، تلخ و غم انگیز و تا حدودی نیز نگران کننده می نماید ، ولی بدون شک و در ادامه و در انتها ، آنچه که نصیب مردم مسلمان عراق و نصیب دولت قانونی و مشروع و مردمی عراق می شود ؛ پیروزی و سربلندی و افتخار خواهد بود و سرنوشت حتمی جنایتکاران و تروریست های وهابی و مزدوران خارجی و خائنان به عراق و به مردم عراق و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای آنها و ارتجاع عرب و رژیم اشغالگر قدس و نوعثمانی های ترک ، شکست و عجز و ناکامی و شرمندگی است .

ره آورد امریکا و طفیلی های او برای منطقه ، کشتار و ویرانی ، تروریسم و نا امنی و وحشت آفرینی بود . امریکا که از اشغال عراق سود چندانی نبرده و نتوانست جریان امور را به سمت دلخواه خود منحرف نماید و نتوانست در برابر اراده و خواست مردم عراق مقاومت نماید ، ناگزیر شد تا با خفت و سر افکندگی این کشور را ترک نماید اما ذات استکباری و زیاده خواهی او ایجاب می نماید تا همچنان و با هر ترفند و حیله ممکن و به هر قیمت ، جایی برای خود در عراق باز کند . ایجاد گروه های مزدور تروریستی ، بمب گذاری های وحشیانه در صبح و شام در شهر و روستا و در کوچه و بازار و به خاک و خون کشیدن پیر و جوان و کودک و خردسال و بازاری و کارگر و کارمند عراقی ، از ترفند ها ی شناخته شده امریکا در منطقه و به ویژه در عراق است .

امریکا که انتظار نداشت قافیه را در عراق ببازد و مردم عراق حکومت و حاکمانی نسبتاً مستقل از سیاست ها و مطامع و مقاصد او برگزینند ، با استفاده از جریان تبلیغاتی گسترده و فراگیر خود ، از مدت ها پیش در صدد برآمد تا چنین القا نماید که حکومت عراق و به ویژه نخست وزیر آن ، حکومتی تمامیت خواه و مخالف اقلیت های قومی و مذهبی و حقوق آنها است . این تبلیغات جهت دار و مهندسی شده در حالی انجام می گرفت که افراد منتسب به تمام اقلیت های موجود در بافت جمعیتی و حاضر در حوزه جغرافیایی عراق ، در عالیترین سطوح مدیریت سیاسی و اجرایی کشور و در میان فرماندهان نظامی و امنیتی و نمایندگان مجلس ، دارای حضور فعال و مؤثر و در عین حال مثبت بودند . اما به هر تقدیر ، امریکا و ایادی آن در منطقه و بیرون از منطقه ، با امید به تأثیر گذاری بر خواست و اراده مردم ، با وقاحت تمام به دروغ پردازی های خود ادامه می دادند .

انتخابات اخیر مردم عراق و نتایج برآمده از آن ، از واقعیتی حکایت نمود که امریکا تاب تحمل آن را نداشت . بر خلاف تمام تبلیغات انجام شده و هزینه های مترتب بر آن ، فهرست متعلق به آقای نوری مالکی و گروه های سیاسی دارای ائتلاف با او ، با اقبال و انتخاب قاطع مردم مواجه شده بودند . این نتیجه و ناکامی امریکا برای حضور دوباره در عراق از طریق صندوق های رأی ، ایشان را بر آن داشت تا با کمال بی شرمی و پررویی ، با زیر پا نهادن همه شعار های سنتی و تکراری خود در ترویج دمکراسی و احترام به انتخابات آزاد و نتایج آن و بر خلاف تمام نمایش های دروغین مبارزه با تروریسم ، بار دیگر تروریست های جنایتکار و بد سابقه و جاهل وهابی را به مثابه ابزاری برای پیشبرد سیاست های خود ، وارد میدان کند و درمعادلات خود جایگاه ویژه ای به آنها تخصیص دهد و اینگونه شد که ارتجاع عرب و دلارهای نفتی آنها ، اشغالگران سرزمین حجاز و غاصبان حرمین شریفین ، به علاوه اشغالگران قدس شریف و نیز آرزومندان احیای امپراتوری عثمانی ، تروریست های وحشی و آموزش دیده در مکتب وهابیت و پایگاه های نظامی امریکا در اردن و ترکیه ، همه و همه در یک جبهه در برابر مردم عراق و دولت قانونی منتخب آنها ، صف کشیدند .

تروریست ها که از حیث خاستگاه و حامیان و نیز از منظر تئوری و توهم و شیوه های عملیاتی ، شبیه به یکدیگر هستند ؛ به فرمان اربابان خود و با این گمان که در کمتر از 48 ساعت به دروازه های بغداد خواهند رسید ، در تبانی از پیش برنامه ریزی شده با تنی چند از نظامیان بعثی رسوب کرده در ارتش عراق و از رهگذر خیانت آنها ، وارد موصل شدند و برای وحشت آفرینی ، حمام خون به راه انداختند . با این توافق قبلی که ، نعره های گوش خراش دمکراسی خواهی و دفاع از حقوق بشر امریکا و غرب و سازمان ملل و امثال اینها ، در این ایام به تعطیلات سالیانه خواهند رفت و در ساحل بی وجدانی خود ، افتاب خواهند گرفت تا چهره خبیث آنها ، به راحتی شناخته نشود .

در این میان اما چند نکته بسیار مهم در محاسبات و معادلات ، برنامه ریزان و اتاق فکر فعال در عقبه تروریست ها ، مورد غفلت قرار گرفت و همین غفلت و بلاهت آنها موجب گردید تا همه برنامه ها و تمام توافقات و هماهنگی ها برای اشغال گسترده و گاز انبری عراق ، ناکارآمد شوند و تروریست هاو حامیان آنها زمینگیر شوند .

اولین موضوه مهم ، نادیده گرفته شدن نهاد دین و نقش تأثیر گذار مرجعیت و رهبری دینی ، در حوادث عراق و جریان امور در این کشور بود . پس از آشکار شدن توطئه منطقه ای و دسیسهفرامنطقه ای بر ضد عراق و مصالح آن و به خطر افتادن استقلال سیاسی و تمامیت ارضی این کشور و خطر بروز اختلاف در میان اقوام و طوایف عراقی، آیة الله سیستانی به عنوان رهبر برجسته و بی بدیل مردم عراق و محور مرجعیت شیعه در این کشور ، در پیامی کوتاه اما نافذ و تأثیر گذار و تعیین کننده ، دولت و ارتش عراق را به ایستادگی در برابر مهاجمان خارجیدعوت و از مردم عراق نیز خواست تا در کنار ارتش و نیروهای نظامی قرار بگیرند .

پیام و دعوت این مرجع برجسته و فراخوان ایشان از منزلی ساده و بی آلایش در نجف و یا حجره ای در یکی از حوزه های علمیه عراق ، تمام نقشه ها را نقش بر آب ساخت . مردم عراق در لبیک به دعوت حضرت ایشان ، موجی ایجاد کردند که شعاع آن همه شهر ها و روستا های عراق را در بر گرفت و در زمانی کمتر از یک هفته بیش از دو میلیون داوطلب جان بر کف به منظور ادای تکلیف و اجابت فرمان آیة الله سیستانی و جهاد با جنایتکاران وهابی و تروریست های تکفیری ، با مراجعه به مراکز مربوطه ، ثبت نام نمودند . حضور و مراجعه مردم به مراکز ثبت نام به حدی بود که مسؤلین عراقی دچار هیجان و جهانیان دستخوش بهت و حیرت شده بودند و آنان که در ستاد های نظامی و پادگان ها و در مراکز اطلاعاتی و یا درون کاخ های مجلل و طاغوتی خود ، با یکدیگر در حال هماهنگی و رصد حوادث و مترصد شنیدن خبر سقوط بغداد و حکومت عراق بودند را عصبانی و سردرگم ساخت . آنها دیدند و متحیر ماندند که چگونه پیر مردی از سلاله پاک پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و علی ( علیه السلام ) و درس آموخته مکتب عاشورا ، با توکل به خداوند و تدبیری الهی ، رشته امور را در دست گرفت و عراق و مردم عراق و اسلام و تشیع را از سرنوشتی که برایش طراحی کرده بودند نجات داد و دنیا دانست که کشتی را کشتیبان دیگر آمده است .

نکته جالب اینکه ، پاسخ به دعوت مرجعیت ، محدود به شیعیان عراق و مقلدان و مریدان ایشان نبود . در این میان همه مردم اعم از کرد و عرب و ترکمن و شیعه و سنی و آشوری و ایزدی ووو ، وارد میدان شدند . علمای اهل تسنن نیز با تأسی به مرجعیت شیعه و با درک خطری که عراق و همه طوایف آن را تهدید می نماید و با شناخت دشمنان سعودی و ترک و امریکایی و غیره و غیره ، هم خود به میدان آمدند و هم پیروان مذاهب مختلف را برای حضور در صحنه ترغیب نمودند .

موضوع دوم که به شدت از آن غفلت شده بود ، نقش مردم و پیوند آنها با حکومت مشروع و قانونی و منتخب و اراده مردم در صیانت از استقلال سیاسی و تمامیت ارضی عراق بود . مردمی که یا از طرف دشمنان به حساب نیامده بودند و یا در محاسبات غلط و بی اساس ، آنها را به عنوان عامل خنثی و یا متمایل به خود ، به شمار آورده بودند .

اینک با هدایت مرجعیت و روحانیون و علمای دینی و با حضور پرشمار مردم در صحنه و با رشادت بدنه وفادار ارتش ، نگرانی های روانی و تبلیغاتی روزهای اولیه آشوب و تروریسم ، خاتمه یافته و همه برای فرارسیدن لحظه سرنوشت ساز نبر اصلی و رها سازی موصل و مردم آن و پایان دادن به حیات ننگین تروریسم و تروریست در عراق ، لحظه شماری می کنند و دیر نباشد که وعده الهی محقق گردد که فرمود : ان ربک لبالمرصاد .

*********** ****************** **************

آنچه که در عراق اتفاق افتاد و جریان دارد ، در کنار تمام زشتی ها و تلخی های آن ، دارای نتایج و دستاورد های گرانبهایی نیز بوده و این نتایج می تواند تا آینده های دور ، حیات سیاسی و استقلال عراق را تضمین نماید . این حوادث موجب گردید تا نقاب از چهره زشت و کریه دشمنان عراق فرو افتد و مردم عراق و آیندگان این کشور به سادگی بتوانند مرز میان دوست و دشمن را بشناسند . از طرف دیگر این حوادث موجب گردید تا قدرت ذاتی و اتکاء به نیروی خودی و بی نیاز بودن از کمک دیگران ، به یک باور عمومی نزد مردم و مسؤلین عراقی تبدیل شود . دستاورد دیگر اینکه دولت و مردم عراق به این موضوع تلخ و زیانبار واقف شدند که حضور عناصر وابسته و بقایای حزب بعث در ارکان نظامی و تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی این کشور ، همواره موجب تهدید و در معرض خطر قرار داشتن امنیت ملی آنها و زمینه ساز نفوذ دشمنان و دخالت بیگانگان در ام.ر داخلی عراق خواهد شد . هنگامی که به فرمان " پل برمر " فرماندار منصوب امریکا در عراق ، بازماندگان حزب بعث در ارتش و تشکیلات امنیتی عراق تثبیت و تقویت شدند ، وقوع حوادثی نظیر آنچه که رخ داده و خیانی بازماندگان حزب بعث به کشور و مردم ودولت عراق ، دور از وقوع و غیر منتظره نبود . از همین رو این حادثه ، ضرورت باز تعریف و بازسازی و پاکسازی ارتش و پلیس و تشکیلات امنیتی و دستگاه دیپلماسی عراق از وجود عناصر وابسته و خائن و سر سپرده را اثبات و انجام این مهم را اولویت بخشید تا مار گزیده بار دیگر از همان موضع ، آسیب نبیند .

مهمتر از همه اما، توجه به نقش مرموز و زیرکانه امریکا و تلاش امریکا برای تحمیل این دروغ به دولت عراق است ، که بدون کمک امریکا ، مشکل امنیتی عراق حل نخواهد شد و عراق موفق به مقابله با تروریست ها و دفع خطر آنها نخواهد شد . بسیار سادگی و خامی و سادگی و بلاهت می خواهد که کسی نداند ، تروریسم و تروریست زائیده حضور امریکا در منطقه و ابزار امریکا در تحمیل خواست خود به دولت ها و مردم منطقه است . امروز کمتر کسی است که نداند تروریست های وهابی و تکفیری با خواست و مطابق با سیاست های امریکا شکل گرفته اند و علاوه بر سازماندهی ، آموزش ، تجهیز و مسلح ساختن آنها ، ارائه کمک های اطلاعاتی ، تدارکاتی و لجستیکی به تروریست ها در سوریه و دیگر نقاط ؛ تماماً با نظر و به دستور امریکا صورت می گیرد و اگر غیر از این تصور کنیم ، باید آل سعود و قطر و ترکیه را مستقل ترین حکومت های روی زمین و تاریخ به شمار آوریم . امریکا نه شریک دزد که خود رئیس دزدان است و عقل سلیم چنین حکم می کند تا او را شریک قافله و مسؤل امنیت قافله قرار ندهید .

*********** ****************** **************

حوادث امروز عراق تکرار تاریخ است ، کم وبیش با همان بازیگران . اما تکرار تاریخ برای جنایتکاران عبرت انگیز و درس آموز نیست . حامیان تروریست ها نباید با غرور چشمان خود را بر این حقیقت ببندند که ، پس از شکست تروریست ها از حکومت هایی که از سوی مردم انتخاب شده اند و مورد اعتماد مردم هستند ، همین تروریست ها برای سرپوش گذاشتن بر تحقیر و ناکامی های خود و در پاسخ به نیاز روانی خود و برای اثبات موجودیت خود ، حکومت های غیر مردمی و آسیب پذیر و متزلزلی را هدف خواهند گرفت که امروز به عنوان حامی آنها ، نقش آفرینی می کنند . تروریست های وهابی ثابت کرده اند که به هیچ اص و به هیچ کس و هیچ چیز اعتقاد ندارند و مفاهیمی مثل وفاداری و نمک شناسی نزد آنها هیچ اعتباری ندارد و در صورت ناچاری آنها دست بوجود آورندگان خود را نیز گاز خواهند گرفت و جنازه متعفن شاه و شاهزاده و ملک و را خواهند درید و خواهند خورد .

حامیان تروریسم فراموش نکنند که توریسم و تروریسم با هم سنخیت ندارند و حفظ امنیت سواحل مدیترانه ای و تأمین امنیت و آرامش و مسیر آمد و شد توریست ها نباید جولانگاه تروریست ها باشد . حامیان تروریست ها باید بدانند که رشد اقتصاد و تجارت و افزایش سرمایه گذاری برای ساخت برج های بیشتر ، با وجود امنیت گره خورده است و پشتیبانی از تروریست ها از بنادر تجاری ، امنیت آنها را در معرض خطر قرار خواهد داد . حامیان تروریست ها باید بدانند که بوی باروت و صدای انفجار ، آرامش ساکنان قصر های ریاض را سلب خواهد نمود . اگر این سخنان موجب پند عبرت نیست ، به فرموده رب کریم توجه و در آن تدبر نمایید که می فرماید : و من يهد الله فهو المهتد و من يضلل فلن تجد لهم اولياء من دونه و نحشرهم يوم القيمة علي وجوههم عميا و بكما و صما مأويهم جهنم كلما خبت زدناهم سعيرا * سوره اسرا – آیه 97


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
hamzeh
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
3
5
خواهشااصلاغیرت ایرانی روباعربها و,,,مقایسه نکنیداونهااگه عرضه داشتن که بدون هیچ گونه درگیری تسلیم داعش نمیشدند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
6
2
همه اش تعريف و توجيه. تنها چيزي كه در اين تحليل نيست بحث پيش روي هاي داعش است و البته عدم موفقيت ارتش مالكي!!! خوب ميشد نويسنده اشاره اي به آن مي كرد
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
اينا رو گفتي كه بگي عمو سام بياد
بینام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۴
6
3
تمام بدبختی ما ایرانیان از 8سال جنگ بود که چند 100هزارنفر از بهترینهای ما را زیر خاک کردنند واگر همین شهدای عزیز نبودنند نصف مملکت ما حالا دست ان نا مردان بود واین تمجیدها رانمیکردی اینها بد کردنند وباید سزای انرا ببینند هر چه بیشتر بهتر
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۴
شكرانه به قدرت رسيدن بخشيدنه.....شيعه علي(ع)
مهران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۵
0
4
عملیات مرصاد با عملیات داخل عراق قابل مقایسه نیست.به علت اینکه گروهک داعش حتی نامردی آن نامردها(منافقین) را ندارند -در زمان هجوم منافقین به داخل خاک ایران نیروهای مسلح و مردمی ،به مقابله با منافقان پرداختند در صورتیکه ارتش عراق بجای مقابله با اشرار، فرار را بر قرار ترجیح دادند-منافقان با آنهمه خباثتشان کاری با مردم عادی(زنان وبچگان و.....)را نداشتند در صورتیکه داعش هیچگونه رحم و انسانیتی با مردم عادی عراقی حتی کودکان و زنان را نداشته و انان را اعدام می کنند3-در عملیلت مرصاد قوای ارتش وبسیج نقش سازنده داشتند در صورتیکه ارتش عراق،بعلت ضعف ورخنه افسران یاغی در ارتشش خواستار کمک از کشورهای دور ونزدیک می باشد.و...............اما هدف هردو گروهک،تسخیر و تصرف کشور و برانداری حکومت مردمی ایران وعراق بود....که به یاری خدا ، آرزوی آنرا به گور خواهند برد...
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین