هنگامی که جمهوری اسلامی ایران ، به اقتضای شرایط و ضرورت ها و مصالح عینی ، در تیرماه 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت و موافقت خود با مفاد این قطعنامه را اعلام کرد , رژیم بعثی حاکم بر عراق و ماشین جنگی آن دوباره سودای اشغال ایران را به خیال خام خود راه داده و مناطقی از جنوب کشورمان و خاک پاک ایران عزیز را اشغال نودند اما عکس العمل مناسب و به موقع و مؤثر سیاسی – دیپلماتیک ودر کنار آن عملیات بازدارنده نیروهای نظامی ایران ، خیلی زود آنها را متوجه اشتباه زیانبارشان کرد و از همین رو اشغالگران به مرزهای شناخته شده ، عقب نشینی کردند .
در آن سو اما ، منافقین – این مزدوران جنایتکار و سیاه رویان هر دو عالم -- با تصورات غلط و موهوم خود ، که جز از اذهان بیمار و شیطانی تراوش نمی کند ، صلح را به مثابه طناب دار نظام تلقی نموده و با ارائه این تحلیل ابلهانه و کاملاً بی اساس که نیروهای ارتش و سپاه فرسوده شده اند و از جنگ طولانی خسته هستند و جنگ و دفاع دیگر برای آنها اولویت محسوب نمی گردد و آنها در حالت انفعال قرار گرفته اند و مردم نیز ، مسیر خود را از حکومت و حاکمیت جدا کرده اند و هر آیینه در انتظار فرصت و جرقه ای برای ایجاد یک شورش فراگیر اعتراضی و براندازی رژیم هستند و از هر نیروی مخالفی به سان نیرو های آزادی بخش استقبال و با آنها همکاری می کنند ، نظام در عرصه داخلی مشروعیت خود را از دست داده و در سطح بین المللی نیز منزوی شده است ، و طرح اباطیل و اراجیفی از این دست ، با فراخواندن تمام عناصر خود از کشور های اروپایی و سازماندهی و تجهیز آنها در قابل گروهان ها و گردان های رزمی ، به آنها برای پیروزی برق آسا و اشغال 48 ساعته ایران ، نوید دادند .
رجوی ، طی نشست توجیهی با نیروهای عمل کننده و فرماندهان میدانی و تشریح شرایط برای افراد حاضر ( که بسیاری از آنها تا کنون حتی سلاح را لمس نکرده بودند و هیچ آموزش نظامی کاریردی نداشتند و در حقیقت از سوی رجوی به ورطه نابودی واقعی سوق داده شده بودند ) با غرور و سرمستی دیوانه وار گفت : طلسم جنگ در حال شکستن است . رژیم متزلزل تر از هر زمان دیگری است و ما باید ضربه کاری را بزنیم . ما باید در اندازه و در قامت یک ابر قدرت ظاهر شویم ، زیرا فقط یک ابر قدرت می تواند در زمان کوتاه 48 ساعته یک کشور را اشغال و یک دولت را سرنگون نماید . رجوی در ادامه افاضات خود ، با مکاری و حیله گری هایی که بزرگترین ترفند او برای تحمیق نیروها است ، صحبت های خود را نیمه کاره گذاشت و با این جمله سالن نشست را ترک کرد که : " ادامه صحبت های من با شما ، سه روز دیگر در تهران و در مراسم سان و رژه پیروزی "
منافقین که اسیر تئوری های پوچ و برداشت های ذهنی غلط و خالی از کمترین حقیقت و واقعیت بیرونی بودند ، با این تصور که علاوه بر مردم عادی ، بخش قابل توجهی از نیروهای نظامی نیز به آنها ملحق خواهند شد ، با جمع آوری حدود 15000 آدم فریب خورده و بی خبر تر از شیاطین مستقر در رأس هرم قدرت این سازمان جهنمی و بد سابقه و جنایتکار و با استفاده از تعداد زیادی خودرو نظامی و ادوان جنگی و با پشتیبانی نیروی هوایی عراق و کمک اطلاعاتی امریکا و دلارهای ارتجاع منطقه ، به قصد تصرف تهران و براندازی جمهوری اسلامی ، از مرزها عبور کردند . آنها توانستند در روز نخست بخشی از مناطق خالی از سکنه و روستا ها و شهر های جنگ زده و خالی از مردم را به اشغال خود در آورند.
این یک روی سکه و چند صفحه از صفحات اولیه مجموعه سیاه زر و زور و تزویر ، یعنی عملیات " دروغ جاویدان " بود اما روی دیگر سکه کاملاً متفاوت است و ادامه ماجرا در صفحات بعدی دستخوش دگرگونی های شیرین و خوشایندی می شود . از این پس عملیاتی آغاز می شود که در کتاب زرین و پر افتخار قهرمانی ها و مقاومت ها و جهاد و مبارزات مردم ایران ، به " عملیات مرصاد " معروف شده است .
ورود نیروهای شجاع و با انگیزه سپاه و ارتش و بسیجیان مردمی و عشایر غیور منطقه به میدان و طراحی دقیق عملیات متهورانه توسط افرادی چون شهید صیاد شیرازی ، موجب گردید تا کمتر از چند ساعت همه چیز تغییر کند و همه نقشه ها و تمام آمال و آرزوهای منافقین و فریب خوردگان و تمام امیدی که غرب و امریکا و ارتجاع منطقه و رژیم بعثی به تحقق آن دل خوش کرده بودند ، به باد فنا برود . مزدورانی که می خواستند در کمتر از 48 ساعت در میدان آزادی تهران رژه پیروزی برگزار کنند ؛ تار و مار شده و با تلفات بسیار و کشته و زخمی ها و دستگیر شدگانی که شادمانی و غرور آنها به عجز و التماس و گریه بدل شده بود ، به پایان راه و به انتهای خیانت و مزدوری رسیدند .
آری ! توهم خسته بودن ارتش و سپاه و توهم جدایی مردم از نظام و انقلاب و به وجود آمدن خلاء مشروعیت و قهر مردم از رهبری چون امام راحل و تصور استقبال مردم از جنایتکاران خود فروخته ای که در پرونده سراسر ننگین و کثیف آنها چیزی جز خیانت و جنایت و مزدوری وجود ندارد؛ آنها را دچار اشتباهی نمود که نتیجه آن فقط تلاشی و اضمحلال سازمانی بود که خود را آلترناتیو نظام مردمی و حکومت مستقر می دانست .
اما حامیان بد ذات منافقین و کشورها و دولت هایی که با در اختیار قرار دادن پول و تسلیحات و اطلاعات ، نقش مستقیم و سهم به سزایی در جنایات این پلید دارند ، اگر چه خود می دانستند که این افراد مفلوک بر خلاف ادعاهای پر طمطراق ، فاقد کمترین توانایی برای براندازی حکومت مردمی ایران هستندو از هیچ مقبولیتی برای ایجاد دولت و حکومت در ایران و نزد مردم برخوردار نیستند و به همین خاطر ، هیچ خبرنگار و گزارشگری برای انعکاس لحظه به لحظه اشغال ایران ، در صحنه حاضر نشد و هیچ خبرنگاری برای تحت پوشش قرار دادن رژه ارتش آزادی بخش و سخنرانی فرمانده اول آن در میدان آزادی تهران حاضر نشد اما با این وجود ، حامیان تروریست های بد سابقه ، در این تصور بودند که لااقل با اشغال بخشی از مناطق مرزی ایران و یک یا دو استان غربی کشورمان ، نسبت به ایجاد یک حکومت دست نشانده در مناطق تصرف شده اقدام و در ادامه با به رسمیت شناختن آنها به عنوان معارضین و نیرو های آزادی بخش ، از وجود این مزدوران و دست نشاندگان و ادعاهای بی پایان بعدی آنها ، به عنوان اهرم فشار و ابزار باج خواهی از مردم و دولت ایران استفاده نمایند ، اما به حول و قوه الهی و در سایه رهبری داهیانه و نگاه نافذ و آینده بین امام راحل و رشادت نیروهای با اخلاص و شجاع ارتش و سپاه و بسیج مردمی و اتحاد و یکپارچگی مردمدر برابر مزدوران خود فروخته و جنایتکار، تمام این رؤیاها ، به کابوس بی پایان جهان استکبار و ارتجاع منطقه تبدیل شد و همگان دیدند و دیدیم که نه تنها یک وجب از خاک پاک ایران زمین در اشغال نماند و این سرزمین مقدس از لوث وجود ننگین ارتش بعث و منافقین پاک شد و نه تنها حکومت و دولت ایران سقوط نکرد و انقلاب اسلامی به بن بست نرسید ، که ایران انقلابی و نظام اسلامی و ایران ایرانی ، با صلابت و با اقتدار و با ثبات و تأثیر گذار تر از گذشته در عرصه دداخلی و در صحنه مناسبات بین المللی باقی ماند و مردم ایران نه تنها در برابر حکومت و دولت قرار نگرفتند و نه تنها از امام جدا نشدند ، که در تبعیت از رهبر و مقتدای خود در کنار دولت و حاکمیت ، از نظام و از انقلاب و از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال سیاسی خود دفاع نمودند.
************* **************** *************
اما حوادث امروز عراق از بسیاری جهات شبیه وقایع سال 1367 ایران است .این حوادث اگرچه در نگاه اول ، تلخ و غم انگیز و تا حدودی نیز نگران کننده می نماید ، ولی بدون شک و در ادامه و در انتها ، آنچه که نصیب مردم مسلمان عراق و نصیب دولت قانونی و مشروع و مردمی عراق می شود ؛ پیروزی و سربلندی و افتخار خواهد بود و سرنوشت حتمی جنایتکاران و تروریست های وهابی و مزدوران خارجی و خائنان به عراق و به مردم عراق و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای آنها و ارتجاع عرب و رژیم اشغالگر قدس و نوعثمانی های ترک ، شکست و عجز و ناکامی و شرمندگی است .
ره آورد امریکا و طفیلی های او برای منطقه ، کشتار و ویرانی ، تروریسم و نا امنی و وحشت آفرینی بود . امریکا که از اشغال عراق سود چندانی نبرده و نتوانست جریان امور را به سمت دلخواه خود منحرف نماید و نتوانست در برابر اراده و خواست مردم عراق مقاومت نماید ، ناگزیر شد تا با خفت و سر افکندگی این کشور را ترک نماید اما ذات استکباری و زیاده خواهی او ایجاب می نماید تا همچنان و با هر ترفند و حیله ممکن و به هر قیمت ، جایی برای خود در عراق باز کند . ایجاد گروه های مزدور تروریستی ، بمب گذاری های وحشیانه در صبح و شام در شهر و روستا و در کوچه و بازار و به خاک و خون کشیدن پیر و جوان و کودک و خردسال و بازاری و کارگر و کارمند عراقی ، از ترفند ها ی شناخته شده امریکا در منطقه و به ویژه در عراق است .
امریکا که انتظار نداشت قافیه را در عراق ببازد و مردم عراق حکومت و حاکمانی نسبتاً مستقل از سیاست ها و مطامع و مقاصد او برگزینند ، با استفاده از جریان تبلیغاتی گسترده و فراگیر خود ، از مدت ها پیش در صدد برآمد تا چنین القا نماید که حکومت عراق و به ویژه نخست وزیر آن ، حکومتی تمامیت خواه و مخالف اقلیت های قومی و مذهبی و حقوق آنها است . این تبلیغات جهت دار و مهندسی شده در حالی انجام می گرفت که افراد منتسب به تمام اقلیت های موجود در بافت جمعیتی و حاضر در حوزه جغرافیایی عراق ، در عالیترین سطوح مدیریت سیاسی و اجرایی کشور و در میان فرماندهان نظامی و امنیتی و نمایندگان مجلس ، دارای حضور فعال و مؤثر و در عین حال مثبت بودند . اما به هر تقدیر ، امریکا و ایادی آن در منطقه و بیرون از منطقه ، با امید به تأثیر گذاری بر خواست و اراده مردم ، با وقاحت تمام به دروغ پردازی های خود ادامه می دادند .
انتخابات اخیر مردم عراق و نتایج برآمده از آن ، از واقعیتی حکایت نمود که امریکا تاب تحمل آن را نداشت . بر خلاف تمام تبلیغات انجام شده و هزینه های مترتب بر آن ، فهرست متعلق به آقای نوری مالکی و گروه های سیاسی دارای ائتلاف با او ، با اقبال و انتخاب قاطع مردم مواجه شده بودند . این نتیجه و ناکامی امریکا برای حضور دوباره در عراق از طریق صندوق های رأی ، ایشان را بر آن داشت تا با کمال بی شرمی و پررویی ، با زیر پا نهادن همه شعار های سنتی و تکراری خود در ترویج دمکراسی و احترام به انتخابات آزاد و نتایج آن و بر خلاف تمام نمایش های دروغین مبارزه با تروریسم ، بار دیگر تروریست های جنایتکار و بد سابقه و جاهل وهابی را به مثابه ابزاری برای پیشبرد سیاست های خود ، وارد میدان کند و درمعادلات خود جایگاه ویژه ای به آنها تخصیص دهد و اینگونه شد که ارتجاع عرب و دلارهای نفتی آنها ، اشغالگران سرزمین حجاز و غاصبان حرمین شریفین ، به علاوه اشغالگران قدس شریف و نیز آرزومندان احیای امپراتوری عثمانی ، تروریست های وحشی و آموزش دیده در مکتب وهابیت و پایگاه های نظامی امریکا در اردن و ترکیه ، همه و همه در یک جبهه در برابر مردم عراق و دولت قانونی منتخب آنها ، صف کشیدند .
تروریست ها که از حیث خاستگاه و حامیان و نیز از منظر تئوری و توهم و شیوه های عملیاتی ، شبیه به یکدیگر هستند ؛ به فرمان اربابان خود و با این گمان که در کمتر از 48 ساعت به دروازه های بغداد خواهند رسید ، در تبانی از پیش برنامه ریزی شده با تنی چند از نظامیان بعثی رسوب کرده در ارتش عراق و از رهگذر خیانت آنها ، وارد موصل شدند و برای وحشت آفرینی ، حمام خون به راه انداختند . با این توافق قبلی که ، نعره های گوش خراش دمکراسی خواهی و دفاع از حقوق بشر امریکا و غرب و سازمان ملل و امثال اینها ، در این ایام به تعطیلات سالیانه خواهند رفت و در ساحل بی وجدانی خود ، افتاب خواهند گرفت تا چهره خبیث آنها ، به راحتی شناخته نشود .
در این میان اما چند نکته بسیار مهم در محاسبات و معادلات ، برنامه ریزان و اتاق فکر فعال در عقبه تروریست ها ، مورد غفلت قرار گرفت و همین غفلت و بلاهت آنها موجب گردید تا همه برنامه ها و تمام توافقات و هماهنگی ها برای اشغال گسترده و گاز انبری عراق ، ناکارآمد شوند و تروریست هاو حامیان آنها زمینگیر شوند .
اولین موضوه مهم ، نادیده گرفته شدن نهاد دین و نقش تأثیر گذار مرجعیت و رهبری دینی ، در حوادث عراق و جریان امور در این کشور بود . پس از آشکار شدن توطئه منطقه ای و دسیسهفرامنطقه ای بر ضد عراق و مصالح آن و به خطر افتادن استقلال سیاسی و تمامیت ارضی این کشور و خطر بروز اختلاف در میان اقوام و طوایف عراقی، آیة الله سیستانی به عنوان رهبر برجسته و بی بدیل مردم عراق و محور مرجعیت شیعه در این کشور ، در پیامی کوتاه اما نافذ و تأثیر گذار و تعیین کننده ، دولت و ارتش عراق را به ایستادگی در برابر مهاجمان خارجیدعوت و از مردم عراق نیز خواست تا در کنار ارتش و نیروهای نظامی قرار بگیرند .
پیام و دعوت این مرجع برجسته و فراخوان ایشان از منزلی ساده و بی آلایش در نجف و یا حجره ای در یکی از حوزه های علمیه عراق ، تمام نقشه ها را نقش بر آب ساخت . مردم عراق در لبیک به دعوت حضرت ایشان ، موجی ایجاد کردند که شعاع آن همه شهر ها و روستا های عراق را در بر گرفت و در زمانی کمتر از یک هفته بیش از دو میلیون داوطلب جان بر کف به منظور ادای تکلیف و اجابت فرمان آیة الله سیستانی و جهاد با جنایتکاران وهابی و تروریست های تکفیری ، با مراجعه به مراکز مربوطه ، ثبت نام نمودند . حضور و مراجعه مردم به مراکز ثبت نام به حدی بود که مسؤلین عراقی دچار هیجان و جهانیان دستخوش بهت و حیرت شده بودند و آنان که در ستاد های نظامی و پادگان ها و در مراکز اطلاعاتی و یا درون کاخ های مجلل و طاغوتی خود ، با یکدیگر در حال هماهنگی و رصد حوادث و مترصد شنیدن خبر سقوط بغداد و حکومت عراق بودند را عصبانی و سردرگم ساخت . آنها دیدند و متحیر ماندند که چگونه پیر مردی از سلاله پاک پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و علی ( علیه السلام ) و درس آموخته مکتب عاشورا ، با توکل به خداوند و تدبیری الهی ، رشته امور را در دست گرفت و عراق و مردم عراق و اسلام و تشیع را از سرنوشتی که برایش طراحی کرده بودند نجات داد و دنیا دانست که کشتی را کشتیبان دیگر آمده است .
نکته جالب اینکه ، پاسخ به دعوت مرجعیت ، محدود به شیعیان عراق و مقلدان و مریدان ایشان نبود . در این میان همه مردم اعم از کرد و عرب و ترکمن و شیعه و سنی و آشوری و ایزدی ووو ، وارد میدان شدند . علمای اهل تسنن نیز با تأسی به مرجعیت شیعه و با درک خطری که عراق و همه طوایف آن را تهدید می نماید و با شناخت دشمنان سعودی و ترک و امریکایی و غیره و غیره ، هم خود به میدان آمدند و هم پیروان مذاهب مختلف را برای حضور در صحنه ترغیب نمودند .
موضوع دوم که به شدت از آن غفلت شده بود ، نقش مردم و پیوند آنها با حکومت مشروع و قانونی و منتخب و اراده مردم در صیانت از استقلال سیاسی و تمامیت ارضی عراق بود . مردمی که یا از طرف دشمنان به حساب نیامده بودند و یا در محاسبات غلط و بی اساس ، آنها را به عنوان عامل خنثی و یا متمایل به خود ، به شمار آورده بودند .
اینک با هدایت مرجعیت و روحانیون و علمای دینی و با حضور پرشمار مردم در صحنه و با رشادت بدنه وفادار ارتش ، نگرانی های روانی و تبلیغاتی روزهای اولیه آشوب و تروریسم ، خاتمه یافته و همه برای فرارسیدن لحظه سرنوشت ساز نبر اصلی و رها سازی موصل و مردم آن و پایان دادن به حیات ننگین تروریسم و تروریست در عراق ، لحظه شماری می کنند و دیر نباشد که وعده الهی محقق گردد که فرمود : ان ربک لبالمرصاد .
*********** ****************** **************
آنچه که در عراق اتفاق افتاد و جریان دارد ، در کنار تمام زشتی ها و تلخی های آن ، دارای نتایج و دستاورد های گرانبهایی نیز بوده و این نتایج می تواند تا آینده های دور ، حیات سیاسی و استقلال عراق را تضمین نماید . این حوادث موجب گردید تا نقاب از چهره زشت و کریه دشمنان عراق فرو افتد و مردم عراق و آیندگان این کشور به سادگی بتوانند مرز میان دوست و دشمن را بشناسند . از طرف دیگر این حوادث موجب گردید تا قدرت ذاتی و اتکاء به نیروی خودی و بی نیاز بودن از کمک دیگران ، به یک باور عمومی نزد مردم و مسؤلین عراقی تبدیل شود . دستاورد دیگر اینکه دولت و مردم عراق به این موضوع تلخ و زیانبار واقف شدند که حضور عناصر وابسته و بقایای حزب بعث در ارکان نظامی و تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی این کشور ، همواره موجب تهدید و در معرض خطر قرار داشتن امنیت ملی آنها و زمینه ساز نفوذ دشمنان و دخالت بیگانگان در ام.ر داخلی عراق خواهد شد . هنگامی که به فرمان " پل برمر " فرماندار منصوب امریکا در عراق ، بازماندگان حزب بعث در ارتش و تشکیلات امنیتی عراق تثبیت و تقویت شدند ، وقوع حوادثی نظیر آنچه که رخ داده و خیانی بازماندگان حزب بعث به کشور و مردم ودولت عراق ، دور از وقوع و غیر منتظره نبود . از همین رو این حادثه ، ضرورت باز تعریف و بازسازی و پاکسازی ارتش و پلیس و تشکیلات امنیتی و دستگاه دیپلماسی عراق از وجود عناصر وابسته و خائن و سر سپرده را اثبات و انجام این مهم را اولویت بخشید تا مار گزیده بار دیگر از همان موضع ، آسیب نبیند .
مهمتر از همه اما، توجه به نقش مرموز و زیرکانه امریکا و تلاش امریکا برای تحمیل این دروغ به دولت عراق است ، که بدون کمک امریکا ، مشکل امنیتی عراق حل نخواهد شد و عراق موفق به مقابله با تروریست ها و دفع خطر آنها نخواهد شد . بسیار سادگی و خامی و سادگی و بلاهت می خواهد که کسی نداند ، تروریسم و تروریست زائیده حضور امریکا در منطقه و ابزار امریکا در تحمیل خواست خود به دولت ها و مردم منطقه است . امروز کمتر کسی است که نداند تروریست های وهابی و تکفیری با خواست و مطابق با سیاست های امریکا شکل گرفته اند و علاوه بر سازماندهی ، آموزش ، تجهیز و مسلح ساختن آنها ، ارائه کمک های اطلاعاتی ، تدارکاتی و لجستیکی به تروریست ها در سوریه و دیگر نقاط ؛ تماماً با نظر و به دستور امریکا صورت می گیرد و اگر غیر از این تصور کنیم ، باید آل سعود و قطر و ترکیه را مستقل ترین حکومت های روی زمین و تاریخ به شمار آوریم . امریکا نه شریک دزد که خود رئیس دزدان است و عقل سلیم چنین حکم می کند تا او را شریک قافله و مسؤل امنیت قافله قرار ندهید .
*********** ****************** **************
حوادث امروز عراق تکرار تاریخ است ، کم وبیش با همان بازیگران . اما تکرار تاریخ برای جنایتکاران عبرت انگیز و درس آموز نیست . حامیان تروریست ها نباید با غرور چشمان خود را بر این حقیقت ببندند که ، پس از شکست تروریست ها از حکومت هایی که از سوی مردم انتخاب شده اند و مورد اعتماد مردم هستند ، همین تروریست ها برای سرپوش گذاشتن بر تحقیر و ناکامی های خود و در پاسخ به نیاز روانی خود و برای اثبات موجودیت خود ، حکومت های غیر مردمی و آسیب پذیر و متزلزلی را هدف خواهند گرفت که امروز به عنوان حامی آنها ، نقش آفرینی می کنند . تروریست های وهابی ثابت کرده اند که به هیچ اص و به هیچ کس و هیچ چیز اعتقاد ندارند و مفاهیمی مثل وفاداری و نمک شناسی نزد آنها هیچ اعتباری ندارد و در صورت ناچاری آنها دست بوجود آورندگان خود را نیز گاز خواهند گرفت و جنازه متعفن شاه و شاهزاده و ملک و را خواهند درید و خواهند خورد .
حامیان تروریسم فراموش نکنند که توریسم و تروریسم با هم سنخیت ندارند و حفظ امنیت سواحل مدیترانه ای و تأمین امنیت و آرامش و مسیر آمد و شد توریست ها نباید جولانگاه تروریست ها باشد . حامیان تروریست ها باید بدانند که رشد اقتصاد و تجارت و افزایش سرمایه گذاری برای ساخت برج های بیشتر ، با وجود امنیت گره خورده است و پشتیبانی از تروریست ها از بنادر تجاری ، امنیت آنها را در معرض خطر قرار خواهد داد . حامیان تروریست ها باید بدانند که بوی باروت و صدای انفجار ، آرامش ساکنان قصر های ریاض را سلب خواهد نمود . اگر این سخنان موجب پند عبرت نیست ، به فرموده رب کریم توجه و در آن تدبر نمایید که می فرماید : و من يهد الله فهو المهتد و من يضلل فلن تجد لهم اولياء من دونه و نحشرهم يوم القيمة علي وجوههم عميا و بكما و صما مأويهم جهنم كلما خبت زدناهم سعيرا * سوره اسرا – آیه 97
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com