کد خبر: ۱۹۰۵۶۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
نگاهی به فیلم «متروپل» درحاشیۀ جشنوارۀ فجر سی و دوّم

کیمیایی، تارانتینوی سینمای ایران

به بیان دیگر با دقت در آثار کیمیایی، به خصوص«متروپل»، این آخرین اثر استاد می توان تمامی قواعد (B movie) و فیلم های درجۀ ب را یافت و با این حساب تنها یک مشکل باقی می ماند و آن هم قیمت بلیت آثار استاد و نمایش آن در جشنوارۀ فجر در کنار آثاری که ادعای دیگری در سینمای کشورمان دارند.

گروه فرهنگ و هنر-سیّدعلیرضا کیانپور، «متروپل» فیلمی از پیشکسوت و بزرگ سینمای ایران، مسعود کیمیایی است که در سی و دومین جشنواره فیلم فجر اکران شد. پس از سه سالی که از ساخت «جرم» توسط این غول سینمای ایران که بلاخره نخستین سیمرغ این جشنواره(سیمرغ بلورین بهترین فیلم سال 89 در دورۀ بیست و نهم جشنواره) را برای او به همراه داشت، حالا کیمیایی با «متروپل» بار دیگر به جشنوارۀ فجر آمد.

به گزارش بولتن نیوز، این درحالی است که نام فیلم جدید کیمیایی این بار تنها یک بار در فهرست نامزدهای سودای سیمرغ امسال که دقایقی پیش اعلام شده، دیده می شود و آن هم نه برای خود استاد که برای مصطفی خرقه پوش، تدوین گر کهنه کار این اثر سینمایی.

کیمیایی کارگردانی پرجذبه و دوست داشتنی سینمای ماست و "قیصر" این سینمای کهن سال. کیمیایی که البته به خون فرزندش قسم خورده، نه روشن فکر است و نه نسبتی به روشن فکری و روشن فکران دارد، درکنار چند غول دیگر سینما که البته همگی شان، از روشنفکران درست و اصولی این خاک اند، پایه گذار "موج نو"ی سینمای ایران در دهۀ چهل است و هرچه هم که بگوییم او کارگردان نیست و فیلمش ضعیف است و فلان است و بهمان؛ نمی شود "قیصر"ش را به عنوان نخستین اثر این موج پرجوش و خروش دهۀ چهلی نادیده گرفت.

با این همه صحبت درخصوص کیمیایی درچند سال اخیر(بهتر است کم کم بگوییم در یکی دو دهۀ اخیر) از صفات تمجیدآمیز خالی شده و درعوض پر شده از حرف هایی که اگر نگوییم فحش مستقیم اند، باید قبول کنیم مصداق درستی اند، برای حرف رکیک ژونالیستی و فحش به قول اهالی هنر، سیاسی!


اگر بخواهیم سینمای کیمیایی را در یک کلام شرح دهیم باید بگوییم، سینمای کیمیایی سینمایی است، "مردانه". اما برخلاف ساخته‌های دیگر مسعودکیمیایی که همیشه مردانه بوده و داستان براساس قهرمانی مرد پیش می رفته، این بار قهرمان اصلی فیلم «متروپل» یک زن است. البته درمورد این که "خاتون" با بازی مهناز افشار تا چه حد توانسته بار قهرمان داستان را به دوش بکشد، باید بیشتر اندیشید اما لااقل خود استاد بارها گفته که این "خاتون خانوم" قهرمان فیلم جدیدش است. تا آن جا که در خلاصۀ داستان فیلم نیز تنها به همین نیم خط اکتفا شده که"«متروپل»، داستان زنی به نام خاتون است که در یک نیمه شب به یک باشگاه بیلیارد پناه می‌آورد..."

با این همه بهتر است فیلم را این طور خلاصه کنیم که«متروپل» روایت زنی شوهرمرده به نام خاتون(مهناز افشار) است که در برابر فشارهای عوامل هوو(فخرالنسا با بازی شقایق فراهانی) و گروهی مزدور و دنیا طلب، تصادفا(!) سر از لاله زار و سینما متروپل(باشگاه بیلیارد) درمی آورد و با گروهی جوان از جنس دیگر، امیر(پولادکیمیایی)، کاوه(محمّدرضا فروتن) و خسرو(ساعدسهیلی) دم خور می شود و اتفاقات اکشنی در طول شب، داستان زندگی خاتون را پیش برده و به خوشی به پایان می برد.

علی الاصول از این جا می بایست ابتدا کمی دربارۀ فیلمنامۀ کار صحبت کنیم و بعد ایرادهای آن را برشمرده و در ادامه بگوییم بازی های فیلم بد نبود و کار علی رغم فیلمنامۀ ضعیفش، به لحاظ تکنیکی قابل قبول بود. اما این فرمول ها به درد فیلم های کیمیایی نمی خورد. این حرف زیادی منطقی و اصولی اند و بحث دربارۀ کیمیایی متکی است به قوانین دیگری.

همان طور که پیش تر نیز اشاره شد، در یکی دو دهۀ اخیر مسعودکیمیایی با آن سابقۀ درخشان فیلمسازی اش، تبدیل شده به علامت سوالی غول پیکر برای منتقدان و بحرانی برای هر کسی که سینمای ایران را دنبال می کند و بعد به آن فکر می کند. بارها پروندۀ آثارش بیرون کشیده شده و خواسته اند ببینم کیمیایی از کدام فیلم به بعد این چنین در منجلاب چرندسازی فرو رفت! عده ای حتی به سراغ زندگی شخصی استاد رفتند تا دلیل این سقوط تاریخی را با شیوۀ منسوخ نقداتوبیوگرافیک دریابند و نشد.

باید بگوییم دلایل و منطق های گوناگونی که در طول این سال ها برای توضیح و تفسیر روند فیلمسازی استاد صورت گرفته، شاید از اصل فاجعه عمیق تر نیز باشد و بی منطق تر حتی!

با این حال، نکتۀ بسیار مهمی که معمولاٌ درخصوص آثار متاخر کیمیایی نادیده گرفته می شود، مسائل ژآنری آن است. با بررسی علایق و سلایق هنری کیمیایی براساس مرور این 29 فیلم سینمایی و حتی آن یک رمان(جسدهای شیشه ای)، به نظر می رسد کیمیایی از همان ابتدا نیز همان طور که خود نیز بارها فریاد کشیده، تعلق خاطری به فضای روشنفکری نداشته و ندارد و برعکس آن چه در تمام این سال ها او را به تولید آثار هنری تحریک کرده، مردم آن هم از نوع کوچه بازاری اش بوده است.

اگر بخواهیم به اختصار بگوییم، باید گفت، کیمیایی در کنار یکی دو کارگردان ایرانی همچون(جیرانی) که به سینماگران ژآنرساز معروف شده است، حقیقتاً کارگردانی است که سینما را بسیار حرفه ای و درست و آن هم درچارچوب ژآنری خاص می فهمد و می سازد. البته برخورد او با ژانر سینمایی آن چنان که باید، علمی و تکنیکی نیست. بلکه برعکس وقتی تصمیم می گیرد، فیلمی جدید بسازد درواقع می خواهد داستانی جدید را در همان یگانه ژانری که بلد است و مال خودش نیز هست، بازسازی کند.

به یاد دارم یک بار دریکی از همین انبوه نقدهایی که سعی در بررسی دلیل سقوط استاد در منجلاب چرندسازی داشتند، نکاتی درخصوص دنیای سینمای کیمیایی خواندم که به نظرم بسیار اندیشمندانه و درست آمد. آری، دنیای سینمای کیمیایی برخلاف انتظار و ظاهر آن به هیج وجه دنیایی واقعی نیست و جهانِ سینمای کیمیایی حتی اگر خودش هم فریاد برند که گرته برداری شده از خیابان های پایین شهر است، صرفاً جهانی فراواقعی و ذهنی است.

می توان پذیرفت که جهان آثار استاد، تصاویر ذهنی ایشان از آن محله ها و خیابان های باصفا باشد، اما به هیچ وجه نمی شود گفت که آثار کیمیایی روایت گر زندگی مردم آن محله ها و خیابان هاست. درخصوص حرف هایی که از زبان آدم های فیلم نیز درمی آید، همین نکته پاسخگوست. درپاسخ به این سوال که این آدم ها از کجا آمده اند که با این کلمات عجیب با هم حرف می زنند نیز باید بگوییم، مستقیماً از ذهن استاد آمده اند!


البته ما اصلاً منکر ضعف باورنکردنی و فاحش فیلمنامه های اخیر ایشان و به خصوص همین «متروپل» موردبحث نیستیم. هربچه ای می فهمد که اتفاقات «متروپل» به کشکی ترین حالت ممکن کنار هم ردیف شده اند و هم فرود اعجاب انگیز"خاتون خانوم" در وسط سینما متروپل و هم ادامۀ ماجراهایی که با این فرود به وقوع می پیوندد و درنهایت پایان خوش داستان که با منفجر شدن مغز آدم بدهای فیلم و بدون ریختن خون از دماغ آدم خوب های فیلم و درعین حال کنفت شدن زن بد(فخرالنساء) و خوشگل تر شدن و عشوه گری بهشتیِ زن خوب(خاتون) همگی بی منطق و ضعیف اند. اما آیا باید این طور به این اتفاقات نگاه کرد.

شاید بهتر است بگوییم آثار کیمیایی نمونۀ B Movie های امریکایی اند در سینمای ایران و از این منظر به آثار استاد(لااقل به آثار متاخرش) بنگریم. البته اگر بخواهیم درست تر موضوع را ببینیم باید بگوییم حتی "قیصر" نیز فیلمی از این دست است و آن چه این فیلم و برخی دیگر از آثار استاد را این دایره خارج می کند، نه خود آثار که فضای سینمایی ایران در طول این دوران 50 ساله است.


فیلم درجه ب (B movie)نامی است برای فیلم‌های تجاری‌است که با بودجهٔ پایین ساخته‌می‌شوند و همچنین در زمرهٔ فیلم‌های هنری نیستند. ریشهٔ اولیه این گونه فیلم‌ها را می‌توان در سینمای هالیوود و دورهٔ طلایی آن جست و "گريندهاوس" نیز نام سالن های سينمایی است گفته در دهه 70 و 80میلادی این B-movieها و آثار خشن را پخش مي‌كردند؛ سالن های سینمایی که فیلم درجه اول برای اکران نداشتند و از همین رو برای جلب مشتری، به قول معروف دوفیلم را با یک بلیط نشان می دادند.


به بیان دیگر با دقت در آثار کیمیایی، به خصوص«متروپل»، این آخرین اثر استاد می توان تمامی قواعد (B movie) و فیلم های درجۀ ب را یافت و با این حساب تنها یک مشکل باقی می ماند و آن هم قیمت بلیت آثار استاد و نمایش آن در جشنوارۀ فجر در کنار آثاری که ادعای دیگری در سینمای کشورمان دارند.

در سینمای جهان، کوئنتین تارانتینوی بزرگ بارها به این دست از آثار سینمایی ادای احترام کرده و بسیاری از آثارش را ادای دین به دست از فیلم ها دانسته است. البته برخورد هنری و آگاهانه و دوپهلوی تارانتینو با فیلم های درجه ب، به هیج وجه ارتباطی به آثار کیمیایی که دقیقاً خود B Movie است، ندارد اما شاید گذشتۀ پرافتخار و هنری کیمیایی و از آن مهم تر عدم وجود چنین ژآنری در سینمای ایران، کیمیایی را به عنوان فیلمسازی متفاوت مطرح نموده است و تا حدی قابل مقایسه با تارنتینو!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۲
0
0
من که دیشب این فیلم دیدم خیلی هم لذت بردم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین