کد خبر: ۱۲۶۹۰۲
تاریخ انتشار:

سوتی های فیلم «استرداد» از نگاه تاریخی

«استرداد» تنها اثر تاريخي سالهاي اخير سينماي ايران است كه به لحاظ ماجرايي داستاني جذاب و پر افت و خيز را روايت مي كند. داستاني كه به مانند نمونه هاي غالب اين ژانر با حداقلي از شعار پيش رقته و سعي مي كند تا جايي كه امكان دارد هم بدون وابستگي به يك خط مشي سياسي خاص به پايان برسد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از شبکه ایران، «استرداد» تنها اثر تاريخي سالهاي اخير سينماي ايران است كه به لحاظ ماجرايي داستاني جذاب و پر افت و خيز را روايت مي كند. داستاني كه به مانند نمونه هاي غالب اين ژانر با حداقلي از شعار پيش رقته و سعي مي كند تا جايي كه امكان دارد هم بدون وابستگي به يك خط مشي سياسي خاص به پايان برسد.



با اين حال همين درام تاريخي-ماجرايي شسته رفته هم گافهاي روايي خاص خود را داشته است. گافهايي كه از ديد خسرو معتضد مورخ شناخته شده ايراني پنهان نمانده است. معتضد ضمن برشمردن اين گافها اين گلايه را از كارگردان فيلم علي غفاري دارد كه چرا براي بالا بردن غناي كار خود فيلمنامه اش را به يك مورخ كاركشته نشان نداده است. بخشهايي از گفته هاي معتضد در ادامه مي خوانيد:

اصلا بحث غرامت مطرح نبوده

اصلي ترين بحثي كه «استرداد» بر آن تمركز كرده دريافت غرامت ايران از روسيه است در حالي كه هيچ گاه ميان دو كشور بحث غرامت مطرح نبوده است. ايران در جريان جنگ جهاني دوم و براي تامين مخارج ارتش شوروي يك پولي را به اين كشور قرض داد. اين پول هم نه به صورت طلا يا دلار و پوند و روبل كه به صورت اسكناسهاي داخلي بود. يعني روسيه براي تامين مخارج ارتش مستقر در ايرانِ خويش از دولت ايران طلب كمك كرد و دولت هم ميليون ها تومان اسكناس ايراني چاپ كرده و در اختيار ارتش شوروي قرار داد. پيمان مربوط به اين همكاري در سال 1320 بسته شد و ايران را از حالت اشغال درآورد.



حاكمان شوروي بعد از جنگ از وصول بدهي خود سرباز زدند

در قبال اين قرضي كه ايران به شوروي داد از آنها طلب طلا كرد چون به هر حال شوروي در معادن سيبري خود طلاي بسياري داشت و براي همين دولت ايران هم از حاكمان شوروي خواست به جاي وجه نقد، طلب خود را در قالب 5/11 تن طلا به ايران بازگرداند.هرچند در ظاهر حاكمان شوروي اين پيشنهاد را پذيرفتند اما بعد از جنگ دولت شوروي از وصول بدهي خود سرباز زدند و با بهانه هايي مانند اينكه چرا نفت شمال را به ما نمي دهيد و به دنبال آن نيز پيش آمدن فتنه آذربايجان وصول طلاها را مرتب به تاخير انداختند تا جايي كه دولت ايران از شوروي نوميد شده و به دامن آمريكا پناه برد اما دولت آمريكا هم عليرغم لبخندي كه به دولت مصدق مي زد فقط سالي 23 ميليون دلاري به ايران كمك مي كرد آن هم در قالب جنس و همين مساله وضعيت اقتصادي كشور را روزبروز ضعيفتر مي كرد.

آن 11/5 تن طلا همين الان هم در خزانه بانك ملي ذخيره است

بعد از سقوط مصدق و هفت ماه بعد از مرگ استالين جانشينان آنها كه آدمهايي داراي اصالت عمل بودند روي كار آمدند؛ آدمهايي مانند خروشچف كه به نظر من نسبت به همتايان قبلي خود به شدت عملگرا بودند و سعي مي كردند به تعهدات خود نسبت به دول ديگر عمل كنند. در سال 33 وقتي زاهدي روي كار آمد هياتي بلندپايه از شوروي به ايران آمده و توافقي بين دو كشور صورت گرفت با اين رويكرد كه اولا مرزهاي دو طرف به نفع ايران اصلاح شود و ثانيا آن 11/5 تن طلا به ايران بازگردانده شود.



جريان ورود طلاها به ايران هم از طريق جلفاي روسيه صورت گرفت. يعني 955 شمش طلا معادل  11/5  تن را سوار بر كاميون كرده از جلفاي روسيه به جلفاي ايران وارد كرده و نمايندگان بانك ملي هم با تنظيم صورتحساب ورود طلاها به كشور را تاييد كردند. اين طلاها با هشت كاميون كه با 15 جيپ مسلح اسكورت مي شد به تهران وارد شد و در خزانه بانك ملي ذخيره شد. همين الان هم اين طلاها جزو خزانه بانك ملي است. پس دومين گاف بزرگ «استرداد» هم آن است كه مي گويد اين طلاها در خزانه بانك مركزي نيست اما هست!

در سال 34 اصلا افسر زن نداشتيم

همين كه «استرداد» مي گويد اين طلاها در نهايت به ايران وارد نشده است بزرگترين دليل است تا آن را فيلمي با زمينه تشويش اذهان عمومي قلمداد كنيم. يك گاف ديگر هم در فيلم وجود دارد و آن هم اينكه تقريبا در تمام مدت فيلم يك افسر زن ايراني را در فيلم مي بينيم در حالي كه در سال 34 اصلا هيچ دختري در استخدام ارتش ايران نبود. ارتش ايران از اوايل دهه 40 به اين سو شروع به استخدام افسران زن كرد. از سال 42 و در قالب سپاه دانش اين رويه شكل گرفت كه زنان وارد فعاليتهاي نظامي شوند.



تا كاخ كرملين هم رفته اند اما براي تحقيقات تاريخي كمترين تلاشي انجام نداده اند

جالب است كه براي توليد اين فيلم گروه حتي به كاخ كرملين هم رفته اند و بيش از 5 ميليارد از ثروت كشور هزينه توليد فيلم شده اما براي انجام تحقيقات تاريخي مربوط به آن كمترين تلاشي صورت نگرفته است در نتيجه بر روي سوژه اي قلابي تمركز شده و متاسفانه به اين طريق تحريفي هم در تاريخ شكل گرفته. سناريوي «استرداد» دروغ است و نبايد در برابر آن به به و چه چه كرد. بدبختانه اينكه كارگردان اين كار علي غفاري براي انجام تحقيقان مربوط به اين پروژه نه تنها به من و امثال من رجوع نكرده كه براساس فرضي نادرست كار را تا انتها برده است.



نگاهي به فيلمهاي تاريخي آلماني بيندازيد

نگاهي به فيلمهاي آلماني مربوط به جنگ جهاني دوم بيندازيد؛ فكر مي كنيد چرا اين فيلمها اين قدر جذابيت برانگيز هستند دقيقا به اين خاطر كه جزيي ترين امور مربوط به طراحي صحنه و لباس را هم با هماهنگي مشاوران تاريخي پيش مي برند اما در ايران كمترين دقتي بر اين امور صورت نمي گيرد و نتيجه هم كارهايي است مانند «استرداد».

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین