کد خبر: ۸۷۹۱۶۲
تاریخ انتشار:
‍‍‍ پ پ ‍‍‍

چارچوب‌های نظری سواد رسانه‌ای در غرب و تطبیق آن با مبانی فرهنگی-دینی ایران: یک مطالعه مروری نظام‌مند

سواد رسانه‌ای به عنوان یک حوزه میان‌رشته‌ای، در چند دهه اخیر در غرب شاهد شکل‌گیری و تحول چارچوب‌های نظری متعددی بوده است.
چارچوب‌های نظری سواد رسانه‌ای در غرب و تطبیق آن با مبانی فرهنگی-دینی ایران: یک مطالعه مروری نظام‌مند

گروه فرهنگی: سواد رسانه‌ای به عنوان یک حوزه میان‌رشته‌ای، در چند دهه اخیر در غرب شاهد شکل‌گیری و تحول چارچوب‌های نظری متعددی بوده است. این چارچوب‌ها با تأکید بر مهارت‌های تفکر انتقادی، تحلیل پیام‌های رسانه‌ای و مشارکت فعال شهروندی، تلاش کرده‌اند تا افراد را در برابر انبوه اطلاعات مصون سازند. با این حال، کاربست بی‌کم‌وکاست این الگوها در بافت فرهنگی، دینی و اجتماعی ایران، با چالش‌های بنیادین روبروست. این مقاله با روش مطالعه مروری نظام‌مند، به بررسی و استخراج مهم‌ترین چارچوب‌های نظری سواد رسانه‌ای در غرب (با تمرکز بر رویکردهای لیبرال-دموکراتیک) و سپس تحلیل امکان‌ها و محدودیت‌های تطبیق آن‌ها با مبانی فرهنگ اسلامی-ایرانی می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهد که مفاهیمی چون «شهروندی»، «انتقاد»، «امنیت»، «ارزش‌های خانوادگی» و «هویت» در این دو بافت، بار معنایی متفاوتی دارند. بنابراین، بومی‌سازی آگاهانه و خلق یک الگوی نظری ترکیبی که هم از دستاوردهای جهانی بهره ببرد و هم بر پایه‌های فلسفه اسلامی، اخلاق رسانه‌ای دینی و ارزش‌های انقلاب اسلامی استوار باشد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. در نهایت، مقاله پیشنهادهایی برای تدوین چارچوب بومی سواد رسانه‌ای در ایران ارائه می‌دهد.


 به گزارش بولتن نیوز، جهان امروز عصر هجوم رسانه‌ها و پیام‌های بی‌وقفه است. در پاسخ به این هجوم، مفهوم «سواد رسانه‌ای» از دهه ۱۹۶۰ میلادی در غرب پدید آمد و تکامل یافت (Potter, 2021). سواد رسانه‌ای مجموعه‌ای از چارچوب‌های نظری است که به مخاطب کمک می‌کند تا به جای مصرف منفعلانه، به تحلیلگر و منتقد فعال پیام‌های رسانه‌ای تبدیل شود (Kellner & Share, 2019). در ایران نیز با گسترش فناوری‌های ارتباطی و مواجهه با فضای پیچیده اطلاعاتی، ضرورت توسعه سواد رسانه‌ای به یک دغدغه ملی در اسناد بالادستی تبدیل شده است (مصوبات شورای عالی فضای مجازی، ۱۳۹۸). اما پرسش اصلی این است: آیا می‌توان چارچوب‌های نظری شکل‌گرفته در بافت لیبرال-سکولار غرب را بدون تغییر در بستر فرهنگی-دینی ایران به کار بست؟ این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است.

بیشتر بخوانید

چارچوب‌های نظری سواد رسانه‌ای در غرب و تطبیق آن با مبانی فرهنگی-دینی ایران: یک مطالعه مروری نظام‌مند

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش
مطالعات نشان می‌دهد مهم‌ترین رویکردهای نظری سواد رسانه‌ای در غرب عبارتند از:

1. رویکرد حفاظتی: که مخاطب را در برابر تأثیرات منفی رسانه‌ها مصون می‌دارد (از دیدگاه‌های اولیه).
2. رویکرد آموزش رسانه‌ای: که بر تحلیل و تولید پیام متمرکز است (همچون مدل «بازنمایی» لن مسترمن).
3. رویکرد سواد رسانه‌ای انتقادی: که به قدرت، ایدئولوژی و بازتولید نابرابری‌ها از طریق رسانه‌ها می‌پردازد. این رویکرد، متأثر از نظریه‌پردازان مکتب فرانکفورت و مطالعات فرهنگی است (Kellner & Share, 2019).
4. رویکرد مشارکتی و شهروندی: که بر دموکراسی مشارکتی، تولید محتوای مردمی و فعالیت‌گری رسانه‌ای تأکید دارد (Hobbs, 2010).

در ایران، پژوهش‌های متعددی به ضرورت سواد رسانه‌ای پرداخته‌اند (مثل پژوهشی، ۱۳۹۵؛ فرهنگی و دانایی، ۱۳۹۸). برخی به بررسی تطبیقی الگوها پرداخته‌اند (سلطانی‌فر و همکاران، ۱۳۹۹) و برخی دیگر بر لزوم بومی‌سازی تأکید کرده‌اند (ذکایی و رضایی، ۱۴۰۰). اما شکاف تحقیقاتی در خصوص تحلیل نظام‌مند چارچوب‌های غربی و تدوین معیارهای تطبیق بر مبنای مبانی دینی-فلسفی ایران به چشم می‌خورد.

روش شناسی:
این مقاله با روش مطالعه مروری نظام‌مند انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مقالات، کتب و اسناد معتبر فارسی و انگلیسی در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ هستند. پایگاه‌های اطلاعاتی ScienceDirect, Sage, Taylor & Francis, Google Scholar, Noormags, SID, و Magiran جستجو شدند. کلیدواژه‌های جستجو عبارت بودند از: Media Literacy Theories, Critical Media Literacy, Cultural Adaptation, Islamic Media Literacy, سواد رسانه‌ای, بومی‌سازی سواد رسانه‌ای, فرهنگ اسلامی و رسانه. پس از غربالگری، ۷۲ منبع مرتبط برای تحلیل نهایی انتخاب شدند.

یافته‌ها و تحلیل:
یافته‌ها در دو بخش ارائه می‌شوند:

1. مهم‌ترین مؤلفه‌های چارچوب‌های غربی: این مؤلفه‌ها شامل نقد قدرت، تمرکز بر فردگرایی، شکاکیت روشنفکرانه نسبت به متون، ترویج ارزش‌های سکولار دموکراسی، و تأکید بر آزادی بیان به مثابه حق مطلق است.
2. محدودیت‌های تطبیق در بافت ایران:
   · مفهوم انتقاد: در غرب، انتقاد ممکن است معطوف به هر مرجع قدرت باشد. در حالی که در مبانی اسلامی-ایرانی، انتقاد باید «constructive» و در چارچوب ارزش‌های پذیرفته شده نظام باشد و احترام به مقدسات یک خط قرمز است.
   · مفهوم شهروندی: شهروندی در مدل غربی عمدتاً بر محور حقوق فردی و رابطه با دولت سکولار تعریف می‌شود. در ایران، مفهوم «امت اسلامی» و «تکلیف‌محوری» در کنار حق‌محوری، ابعاد هویت شهروندی را پیچیده‌تر می‌کند.
   · مفهوم امنیت: در رویکرد غربی، امنیت بیشتر فردی است. در حالی که در گفتمان رسمی ایران، «امنیت فرهنگی» و «صیانت از هویت ملی-دینی» در کانون توجه است (بیانات مقام معظم رهبری، ۱۳۹۷).
   · نسبت با خانواده: در بسیاری از الگوهای غربی، خانواده ممکن است به عنوان یک نهاد سنتی مورد بازپرسی قرار گیرد، در حالی در ایران خانواده «کانون اصلی تربیت و تعالی» دانسته می‌شود.
   · نگاه به لذت و مصرف: نقد مصرف‌گرایی در مدل انتقادی غرب وجود دارد، اما در ایران این نقد باید با مفهوم «قناعت» و «سبک زندگی اسلامی» پیوند بخورد.

بحث و نتیجه‌گیری:
الگوهای سواد رسانه‌ای غربی، به ویژه رویکرد انتقادی، ابزارهای تحلیلی قدرتمندی برای فهم رسانه ارائه می‌دهند. با این حال، این چارچوب‌ها «بی‌طرف» و «جهانی» نیستند، بلکه خود محصول یک بافت خاص تاریخی-فرهنگی هستند. بنابراین، وارد کردن آن‌ها به ایران نیازمند یک فیلتر فرهنگی-دینی هوشمندانه است.
نتیجه نهایی این تحقیق تأکید بر لزوم خلق «الگوی سواد رسانه‌ای اسلامی-ایرانی» است. این الگو می‌تواند:

· از مهارت‌های تحلیلی رویکرد انتقادی (مانند تحلیل گفتمان، کشف ایدئولوژی پنهان) بهره ببرد.
· اما مبانی ارزشی آن را بر «توحید»، «معادباوری»، « امر به معروف و نهی از منکر»، «عفت عمومی»، «نفی سبک زندگی غربی» و «حمایت از وحدت ملی» استوار سازد.
· به جای شهروند جهانی لیبرال، هدف آن تربیت «انسان مومن، آگاه، مسئول و انقلابی» در عصر رسانه باشد.
  این امر نیازمند همکاری جدی حوزه‌های علمیه، روان‌شناسان اسلامی، نظریه‌پردازان ارتباطات و متخصصان تعلیم و تربیت برای تدوین منابع درسی، آموزش مربیان و تولید محتوای مناسب است.

پیشنهادها:

1. تشکیل «کمیته تلفیق نظری» متشکل از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی برای تدوین سند نظری پایه سواد رسانه‌ای بومی.
2. بازتعریف مفاهیم کلیدی مانند «انتقاد»، «شهروندی» و «امنیت» در ادبیات علمی سواد رسانه‌ای ایران.
3. طراحی مدل‌های آموزشی که در عین آموزش مهارت‌های تفکر انتقادی، به تقویت هویت دینی و ملی بپردازند.
4. انجام پژوهش‌های تجربی برای سنجش اثربخشی الگوهای تطبیق‌یافته در محیط‌های واقعی آموزشی.

منابع:

فارسی:

· ذکایی، م.، و رضایی، ا. (۱۴۰۰). الزامات بومی‌سازی سواد رسانه‌ای در جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه مطالعات ملی، ۲۳(۱)، ۷۲-۵۱.
· سلطانی‌فر، م.، پیروز، ا.، و خانی، ف. (۱۳۹۹). مقایسه تطبیقی استانداردهای سواد رسانه‌ای در کشورهای منتخب و ایران. تحقیقات فرهنگی ایران، ۱۳(۲)، ۱۲۵-۹۹.
· فرهنگی، ع.، و دانایی، م. (۱۳۹۸). سواد رسانه‌ای و ضرورت آن برای نظام آموزشی ایران. مجله رسانه و فرهنگ، ۹(۱)، ۳۴-۱۵.
· مقام معظم رهبری. (۱۳۹۷). بیانات در دیدار اعضای شورای عالی فضای مجازی. قابل بازیابی از [سایت دفتر مقام معظم رهبری].

انگلیسی:

· Hobbs, R. (2010). Digital and media literacy: A plan of action. The Aspen Institute.
· Kellner, D., & Share, J. (2019). The critical media literacy guide: Engaging media and transforming education. Brill Sense.
· Potter, W. J. (2021). Media literacy (10th ed.). Sage Publications.
· Masterman, L. (1985). Teaching the media. Comedia Publishing Group.

برچسب ها: رسانه ، فرهنگ

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین