چالشهای مدیریت بازماندهای از عصر یخبندان؛ برداشت درختان شکسته و افتاده آری یا نه؟
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا، مرور روند تاریخی مصوبات و مواضع رسمی از سال ۱۳۹۲ تاکنون نشان میدهد که موضوع برداشت درختان افتاده، همواره در مرز باریکی میان حفاظت و بهرهبرداری حرکت کرده و هر بار با ادبیاتی تازه، خطوط قرمز جنگلهای هیرکانی را به چالش کشیده است اما پس از آتشسوزی جنگلهای هیرکانی در الیت، بار دیگر موضوع برداشت درختان شکسته و افتاده مطرح شد چراکه بند چهارم گزارش شماره ۵۴ مورخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴ کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی، پس از وقوع آتشسوزی الیت یکی از علل وقوع حادثه را «عدم صدور مجوز سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص پاکسازی درختان قطعشده و روی زمین افتاده» ذکر کرده بود؛ موضوعی که با واکنش سازمان حفاظت محیط زیست روبرو شد.
این سازمان با انتشار متنی و اشاره به اینکه تقلیل مسئله آتشسوزی به «چوبهای افتاده» میتواند به کمرنگ شدن مسئولیت انسانی و مشروعیتبخشی به برداشت چوب از جنگلهای بکر منجر شود، تاکید کرده بود: «این موضوع نه ناشی از سلیقه مدیریتی، بلکه مبتنی بر حکم صریح قانون است. مطابق ماده ۳۶ قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت، هرگونه بهرهبرداری چوبی از جنگلها ممنوع بوده و برداشت درختان افتاده یا شکسته صرفاً در شرایط خاص و فقط توسط سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور امکانپذیر است.»
حمید ظهرابی - معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست - نیز در یک نشست خبری این اظهار نظر را غیر علمی، غیر فنی و متناقض دانست.
نقطه آغاز چالش برداشت درختان شکسته و افتاده
با این وجود ریشه این چالش به سالهای دورتری بازمیگردد. در سال ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه هیأت وزیران، اجرای طرحهای قدیمی جنگلداری متوقف شد و هرگونه برداشت از جنگلها تنها در قالب طرحهای جدید و با معیارهای پایداری مجاز اعلام شد؛ مصوبهای که اگرچه بهرهبرداری تجاری را محدود کرد اما برداشت درختان شکسته و افتاده را همچنان امکانپذیر میکرد بنابراین با اعتراض کارشناسان مواجه شد. در ادامه برنامه ششم توسعه نیز برداشت چوب و هرگونه بهرهبرداری چوبی از جنگلها را ممنوع کرد و برداشت درختان شکسته و افتاده را فقط تا پایان سال سوم برنامه یعنی سال ۱۳۹۹ مجاز دانست. پس از این تاریخ، هرگونه مداخله در جنگلها منوط به ارائه «طرح مدیریت پایدار» شد؛ سیاستی که با عنوان «طرح تنفس جنگلها» شناخته میشود.
برنامه هفتم توسعه نیز همین رویکرد را ادامه داد و اصل ممنوعیت بهرهبرداری چوبی از جنگلها را حفظ کرد، هرچند تبصره یک ماده ۳۶، برداشت درختان حاشیه جاده و درختان شکسته و افتاده را با تأیید رئیس سازمان منابع طبیعی مجاز دانست؛ تبصرهای که الزامآور نیست و صرفاً در صورت ضرورت فنی و کارشناسی قابلیت اجرا دارد اما تمام این سالها بعضی مصوبات و دستورالعملهای موردی هم اختلافاتی را درباره برداشت درختان شکسته و افتاده ایجاد کرده است.
به عنوان مثال در سال ۱۴۰۱، مصوبهای با هدف بازگشایی و مرمت جادههای جنگلی، دستور شناسایی و نشانهگذاری درختان ریشهکن، شکسته و افتاده تجمعی و مزاحم مسیر جادههای جنگلی شمال کشور را ابلاغ کرد. آبانماه ۱۴۰۳ نیز رسانهای شدن نامهای درباره برداشت درختان شکسته و افتاده در جنگلهای هیرکانی، با انتقاد فعالان محیط زیست و کارشناسان همراه شد؛ انتقادهایی که به برگزاری جلسه مشترک میان شینا انصاری - رئیس سازمان حفاظت محیط زیست - و غلامرضا نوری - وزیر جهاد کشاورزی - انجامید و سازمان حفاظت محیط زیست استفاده از واژههایی مانند «درختان خطرساز» را بسیار بحثبرانگیز دانست و تأکید کرد که برداشت درختان شکسته و افتاده پشتوانه علمی ندارد و بیش از هر چیز میتواند معبری برای ورود به عرصههای جنگلی، قاچاق چوب و بهرهبرداری غیرمجاز فراهم کند.
اکنون و پس از آتشسوزی الیت، آنچه بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته، نهفقط سوختن جنگلهای هیرکانی است -که از عصر یخبندان نیز جان سالم به در برده بودند- بلکه تاریخچهای طولانی از تصمیمها، استثناها و اختلافنظرها درباره درختان شکسته و افتاده در جنگلهای هیرکانی است؛ تاریخچهای که دیگر بار خطوط قرمز حفاظت از جنگل را به چالش میکشد.
درخت شکسته و افتاده چیست و چرا اهمیت دارد؟
نقی شعبانیان ـ مشاور رییس سازمان منابع طبیعی ـ در گفتوگو با ایسنا با تشریح مفهوم درختان شکسته و افتاده در جنگلها گفت: درختان مانند هر موجود زنده دیگری بر اثر عوامل مختلفی از قبیل آفات و بیماری، باد و برف و غیره و یا در مسیر طبیعی حیات خود بهویژه با رسیدن به مرحله کهنسالی یا «دیرزیستی»، بهتدریج دچار پوسیدگی و خشکی میشوند. این فرآیند کاملاً طبیعی است و بخشی از چرخه حیات جنگل بهشمار میرود. در این مرحله درخت ممکن است بهصورت «درخت خشک سرپا» در جنگل باقی بماند (خشکهدار) و پس از مدتی بر اثر پوسیدگی یا عوامل طبیعی مانند باد و طوفان، به دلیل ریشه کن شدن و یا شکستن بر زمین بیفتد که در این حالت به آن «درخت شکسته و افتاده» گفته میشود.
وی افزود: چه درختان خشک سرپا و چه درختان شکسته و افتاده، از منظر اکولوژیک عناصر بسیار ارزشمندی در جنگل هستند و نباید این درختان را بهعنوان ضایعات یا زباله جنگلی تلقی کرد زیرا این عناصر نقش کلیدی در چرخه مواد غذایی، حفظ رطوبت خاک، تقویت ساختار خاک، جلوگیری از فرسایش و ایجاد زیستگاه برای گونههای مختلف گیاهی و جانوری دارند. این درختان همچنین پناهگاه مهمی برای انواع قارچها، حشرات و سایر موجودات بهشمار میروند و بهعنوان ذخیرهگاه کربن و عامل شکلگیری ریزاقلیمها در افزایش تنوع زیستی جنگل نقش بسیار مهمی بازی میکنند. ارزش خشکه دارها و درختان خشکیده و افتاده در جنگل در بسیاری از مواقع از نظر نقش حیاتی و اکولوژیک ممکن است از درختان سالم و سرپا بیشتر باشد.
میراث ۵۰ میلیون ساله در شمال کشور
معاون سابق امور جنگل سازمان منابع طبیعی با اشاره به جایگاه جنگلهای هیرکانی تصریح کرد: جنگلهای هیرکانی از ارزشمندترین اکوسیستمهای جنگلی جهان هستند. این جنگلها با قدمتی بیش از ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال، از بازماندگان دوران سوم زمینشناسی محسوب میشوند و از عصر یخبندان جان سالم به در بردهاند. جایگاه این جنگلهای باارزش از نظر قدمت، تنوع بالای گونههای گیاهی و جانوری، نقشهای اجتماعی و اکولوژیک و گستره محدود و باقیمانده این جنگلها در حدود دو میلیون هکتار، مسئولیت حفاظت از آنها را برای همه از دولت تا بخش خصوصی و جامعه، سنگینتر میکند. به همین دلیل نیز بخشهایی از جنگلهای هیرکانی در فهرست میراث طبیعی جهانی یونسکو ثبت شدهاند.
وی ادامه داد: جنگلهای هیرکانی در قالب ۱۰۴ حوزه آبخیز تقسیمبندی شدهاند و برای هر یک از این بخشها باید طرحهای مدیریتی جامع دقیق و مبتنی بر ارزیابی کارشناسی تحت عنوان «طرحهای مدیریت پایدار جنگلهای هیرکانی» تهیه شود. در این طرحها، تمام اقداماتی که این جنگلها را به شاخصهای پایداری نزدیک میکند و به تحقق پایداری جنگلها کمک میکند، پیشبینی و از نظر زمانی و مکانی برنامهریزی میشود. در حال حاضر طرحهای مدیریت پایدار جنگلهای هیرکانی در سازمان منابع طبیعی کشور در حال تهیه است و در این فرآیند از تمامی ظرفیت علمی و تجربی کشور از قبیل ظرفیت اساتید دانشگاه، محققان، کارشناسان باسابقه و نیروهای دارای تجربه میدانی استفاده میشود.
طرحهای کلاسیک جنگلداری در هیرکانی
شعبانیان با اشاره به سابقه مدیریت جنگلهای شمال کشور گفت: از سال ۱۳۳۸ که اولین طرح جنگلداری تهیه شد تا سال ۱۳۹۵ برای بخشهایی از جنگلهای هیرکانی طرحهای جنگلداری تهیه شد. تا سال ۱۳۷۵ عمدتا طرحهای جنگلداری کلاسیک با هدف ایجاد جنگلهای دانهزاد همسال بود که عملا یک کپیبرداری از طرحهای جنگلداری اروپا بود. با توجه به شرایط توپوگرافی جنگلهای هیرکانی و وجود مشکلاتی از قبیل وجود دام در جنگلهای هیرکانی، اساتید و کارشناسان متوجه شدند که این طرحها برای جنگلهای هیرکانی مناسب نیستند. لذا از سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۲ تغییر رویکرد مثبتی در مدیریت این جنگلها اتفاق افتاد به طوری که اجرای شیوههای کلاسیک تکگزینی با برداشت غیرمتمرکز و روشهای جنگلداری دانهزاد ناهمسال در دستور کار قرار گرفت.
وی ادامه داد: در سالهای ۱۳۹۲ به بعد با پی بردن به ارزشهای بیشتر این جنگلها، طرحهای جنگلداری بر اساس شیوهها و روشهای جنگلداری نزدیک به طبیعت و با هدف پایداری اکوسیستمهای جنگلی و افزایش تنوع زیستی تهیه شدند و به اجرا در آمدند و این روند تا سال ۱۳۹۶ ادامه پیدا کرد. وجه اشتراک همه طرحهای جنگلداری تا سال ۱۳۹۶ برای جنگلهای هیرکانی، برنامهریزی برای برداشت چوب از این جنگلها بود، هرچند که از دهه ۱۳۸۰ به بعد در این طرحهای جنگلداری، نگاه اکولوژیک و پایداری اکوسیستمهای جنگلی بر نگاه به این جنگلها به عنوان یک منبع تولید چوب غالب شده است و بر همین اساس برداشت چوب از این جنگلها بهطور قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. در سال ۱۳۹۶ براساس جزء ۳ بند ف ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی - اجتماعی، تمامی طرحهای جنگلداری برای جنگلهای هیرکانی متوقف شد و دولت (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور) مکلف به تهیه و اجرای طرحهای «مدیریت پایدار جنگلهای هیرکانی» شد.
آیا ذات جنگل مدیریت پذیر است؟
شعبانیان خاطرنشان کرد: مدیریت پایدار جنگلهای هیرکانی عملا فرآیندی است که در آن ابعاد اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی جنگل مورد توجه قرار گرفته است و در جریان آن استمرار ارائه خدمات و تولید محصولات جنگل، بدون بروز نقصان در ارزشهای ذاتی و توان مولد جنگل همچنین بدون اثر سوء بر محیط فیزیکی و اجتماعی پیرامون جنگلها برای نسلهای آینده تضمین میشود.
وی تاکید کرد: سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در حال حاضر با به کارگیری تمامی ظرفیتهای علمی و تجربی کشور در حال تهیه این طرحها است، هر چند که به دلیل مشکلات متعدد بهویژه منابع مالی تاخیر زیادی در تهیه این طرحها به وجود آمد.
مشاور رییس سازمان منابع طبیعی در ادامه اظهارکرد: در طرحهای مدیریت پایدار برای رسیدن به شاخصهای پایداری این جنگلها از قبیل شاخصهای اکولوژیک (تنوع ساختاری، تنوع گونهای، زادآوری، شاخصهای کیفیت خاک و سایر مولفههای اکولوژیک)، شاخصهای اقتصادی و اجتماعی برنامهریزی میشود. در این طرحها از ابتدا برای برداشت چوب برنامهریزی نمیشود ولی در برخی موارد، ممکن است بر اساس وضعیت توده جنگلی و تشخیص کارشناسی، مداخلات فنی و پرورشی محدود جهت هدایت توده جنگلی به سمت شاخصهای پایداری انجام شود که مثال آن برداشت یک یا چند پایه درختی، صرفاً بهمنظور اصلاح ساختار توده و هدایت توده جنگلی به سمت پایداری و کاهش آسیبپذیری آن است.
درختان شکسته و افتاده تا حد مورد نیاز در جنگل باقی بمانند
مشاور رییس سازمان منابع طبیعی تاکید کرد: اصل بر این است که درختان شکسته و افتاده تا حد مورد نیاز در جنگل باقی بمانند چرا که یکی از مؤلفههای مهم پایداری اکوسیستم بهشمار میروند. با این حال موضوع برداشت یا عدم برداشت آنها یک تصمیم مطلق و یکسان برای همه مناطق نیست. این تصمیم باید صرفاً بر اساس ارزیابی کارشناسی و شرایط خاص هر توده و عرصه جنگلی اتخاذ شود.
برداشت درختان شکسته و افتاده در شرایط خاص و با یک امضا
وی افزود: در برخی مناطق ممکن است حجم درختان شکسته و افتاده بهحدی برسد که از نظر ایمنی، کنترل آفات یا مدیریت ریسک آتشسوزی ضرورت مداخله محدود مطرح شود. در چنین مواردی، برداشت این درختان تنها در چارچوب طرحهای مدیریت پایدار و بر اساس تشخیص و ارزیابی کارشناسی انجام میشود. مطابق تبصره ۱ ماده ۳۶ قانون برنامه هفتم توسعه، برداشت درختان شکسته و افتاده فقط در شرایط ضروری و با مجوز رئیس سازمان امکانپذیر است.
شعبانیان تصریح کرد: تعیین میزان برداشت یا باقیماندن درختان شکسته و افتاده نسخه واحد ندارد. در برخی کشورهای اروپایی بر اساس مطالعات دقیق، حدود ۱۰ تا ۳۰ درصد از این درختان در جنگل باقی میمانند و مازاد آن برداشت میشود اما مطالعات جامع و نسخههای کلی هنوز برای جنگلهای کشور بهویژه جنگلهای هیرکانی وجود ندارد. عوامل متعددی مانند نوع گونهها، شیب، جهت دامنه، ساختار توده و شرایط اقلیمی در این تصمیمگیری نقش دارند. بهطور قطع حضور بیش از حد درختان شکسته و افتاده و خشکه دارها در جنگل میتواند باعث شدت آتش سوزی شود ولی صرف اینکه درختان شکسته و افتاده بهعنوان مواد سوختنی شناخته میشوند، نمی تواند و نباید دلیلی برای برداشت گسترده آنها باشد.
وی افزود: در جنگل عناصر دیگری مانند لاشبرگ کف جنگل نیز وجود دارند که قابلیت سوختن دارند اما حذف آنها نیز راهکار علمی محسوب نمیشود بنابراین نسبت دادن آتشسوزیها تنها به وجود درختان شکسته و افتاده بدون ارزیابی کارشناسی، تحلیل درست و دقیقی نیست.
مشاور رییس سازمان منابع طبیعی در پاسخ به اظهارات مطرحشده درباره حریق الیت گفت: در منطقه الیت، از سال ۱۳۹۶ تاکنون هیچگونه برداشت درختان شکسته و افتاده انجام نشده و اساساً قرار هم نبوده چنین اقدامی صورت گیرد چرا که طرح مدیریت پایدار جنگلها هنوز برای این منطقه نهایی نشده است. هماکنون نیز الیت یکی از حوزههایی است که طرح مدیریت پایدار آن در حال تهیه است.
این مداخله فنی است؛ نه بهرهبرداری پنهان
شعبانیان در پایان با اشاره به ساز و کارهای نظارتی سازمان منابع طبیعی گفت: سازمان منابع طبیعی یک نهاد تخصصی با دفاتر تخصصی، کارشناسان میدانی و سازوکارهای نظارتی مشخص است. در صورت وجود ضرورت برای هرگونه مداخله فنی و پرورشی در توده جنگلی، درختان مورد نظر بهصورت میدانی شناسایی، نشانهگذاری، تجدید حجم و تحت نظارت کامل برداشت خواهند شد. هدف این سازوکارها جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده و ممانعت از تبدیل مداخلات فنی مدیریتی به بهرهبرداری است. اگر چه احتمال خطا یا تخلف در هر شرایطی وجود دارد اما وظیفه سازمان این است که با استفاده از ظرفیتهای علمی، تحقیقاتی و تجربی کشور، این خطاها را به حداقل برساند و جنگلها را به سمت پایداری هدایت کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com


