بازوی نفوذ "عبدالله عبدی"، مالک جنجالی پتروشیمی میانکاله، در تور سربازان گمنام! افشاگری درباره یک شبکه گسترده فساد، رانت و اخلال در نظام بانکی
گروه اقتصادی گزارشهای رسیده از منابع آگاه حاکی از آن است که یکی از سرشاخههای اصلی یک شبکه فساد گسترده با ادعای ارتباط و اعمال نفوذ در دستگاه قضایی و جعل عنوان، اخیراً توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه و دادسرای کارکنان دولت دستگیر شده است.
به گزارش بولتن نیوز ،فرد دستگیرشده که "علی کاظمی" نام دارد، از مرتبطین نزدیک آقای عبدالله عبدی، مالک پرحاشیه پتروشیمی میانکاله و سهامدار کلان بانک ایرانزمین است. منابع آگاه فاش کردهاند که این فرد و برخی از مرتبطین پرونده، مبالغ هنگفتی را از سهامدار خرد بانک ایرانزمین، هیئت سرپرستی بانک و دیگر ذینفعان دریافت کرده است.
خانهای ۱۰۰۰ میلیاردی در ازای نفوذ
یکی از موارد حیرتآور در خصوص وجوه نامشروع تحصیلشده توسط این متهم، دریافت یک خانه مجلل در شهرک غرب به ارزش نجومی ۱۰۰۰ میلیارد تومان از سوی آقای امید صادقی (یکی از متهمین متواری پرونده و از نزدیکان عبدالله عبدی) است. این موضوع نشاندهنده ابعاد تکاندهنده تخلفات در این پرونده است.
پرده آخر برخورد با عبدالله عبدی
عبدالله عبدی که نامش در رسانهها به دلیل پروندههای متعدد فساد اقتصادی مطرح شده است، بنا بر اظهارات منابع آگاه، پروندهای مفتوح در دستگاه قضایی دارد و در "پله آخر برخورد قاطع" قرار گرفته است. حتی حامیان وی در قوای سهگانه که پیشتر به دلیل عدم اطلاع از فساد گسترده او از وی حمایت میکردند، اکنون ارتباط خود را قطع کردهاند و دستگیری قریبالوقوع وی توسط نهادهای امنیتی حتمی به نظر میرسد.
از محکومیت حبس تا مدیریت بانک ورشکسته
نکته قابل تأمل درباره عبدالله عبدی، سوابق قضایی و مالی اوست:
او پیشتر به اتهام کلاهبرداری ناشی از عضویت در هیئتمدیره تعاونی منحلشده آتی، به ۷ سال حبس محکوم شده است.
بانک مرکزی در دورههای مدیریتی قبلی، از وی به اتهام اخلال در نظام پولی و بانکی کشور شکایت کرده بود.
وی با تبانی، بیش از "ده همت" (ده هزار میلیارد تومان) از سیستم بانکی دریافت کرده و با وجود وثایق ناکافی، از اعاده آن خودداری میکند.
او نزدیک به ۲۰۰۰ میلیارد تومان به بانک ایرانزمین بدهکار بوده است.
با این سوابق، متأسفانه وی برخلاف مقررات قانونی و بدون احراز صلاحیت لازم، بهعنوان نماینده سهامداران بانک ایرانزمین در بانک مرکزی منصوب شده و با درخواست تملک ۳۰ درصدی سهام بانک (از محل وجوه نامشروع و بدهی به سیستم بانکی) موافقت شده است.
فاجعه در بانک ایرانزمین؛ ورشکستگی در راه است؟
نتیجه این انتصاب جنجالی، در اختیار گرفتن کامل بانک ایرانزمین و شرکتهای زیرمجموعه آن توسط عبدالله عبدی و تیم او بوده است. پس از گذشت تنها یک سال از مدیریت وی، آمارها فاجعهبار است:
زیان بانک ایرانزمین با رشد ۱۸۰ درصدی به مبلغ نجومی ۶۵ هزار میلیارد تومان رسید.
مبلغ اضافهبرداشت بانک از ۲۰ هزار میلیارد تومان با رشد ۱۷ برابری به ۵۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
همچنین، فردی فاقد صلاحیت که با مدرک دندانپزشکی و بدون سابقه بانکی به نام آقای کریمی بهعنوان سرپرست هیئت منصوب بانک مرکزی منصوب شده و از افراد مرتبط با عبدی است، اکنون بانک ایرانزمین و بنگاههای کلان اقتصادی زیرمجموعه آن (از جمله شرکت PCC) را به ورطه ورشکستگی و نابودی کشانده است. منابع آگاه از جمله اقدامات مخرب وی را تغییر رئیس هیئتمدیره آرمان با وجود کارنامه موفق و سلامت نفس میدانند.
این مجموعه اقدامات مخرب و ضد منافع ملی، برخورد قاطع با عبدالله عبدی و تیم سازمانیافته فساد وی را به یک مطالبه عمومی از دستگاه قضایی و نهادهای نظارتی تبدیل کرده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
آیا سیستمی که این وام را داده و یا نظارت میکند و یا حراست و ریاست و بانک مرکزی و همه خودشان فاسد نیستند ؟! اونوقت برای یک قسط 600 هزارتومانی که سه روز موعد پرداختش دیر شده بود و من در بیابان های اطراف بم کار میکردم ، از بانک فلان به من زنگ زدند و ...... !!!
تو گویی که داری دوباره چشم باز می کنی
وقتی اینهمه گزارش فساد را رصد می کنی
و به زنده های اشبه به جسد هم فکر می کنی
از خود می پرسی، که تو کجا زندگی می کنی
که بامداد، و خبرهایی از نکبت و پلشتی فساد
در پهنه گسترده جغرافیای کشور منتشر شده
و اینکه براستی، اندرونی مملکت را چه شده؟
چه کسی، یا کسانی مسبّب اینهمه بلایا شده؟
صدالبته این خبرها از برای زمینه سازی است
مثال آنکه خواست شوک وارد نشود به طرف
و گفت: همینقدر پدرت کمی تا قسمتی مُرده؟
الان و اینروزها آن جناب خضریان در مجاز
حُکم همان را دارد از برای زمینه سازی شوک!
مدام خبرهایی بگوید که از زمان ماضی بوده
ولی قطعاً دستگاه یا دستگاه ها راضی نبوده؟
با انباشت، کتمان و لاپوشانیِ صورت گرفته؟
و جو سنگین نارضایتی در مملکت بالا گرفته؟
شیر پسر خط شکن، پرونده دست بالا گرفته؟
تا هیجانات، اعتراضات در مجاز فروکش کند؟
حالا کو از اکابر ظهورکرده، عرض پوزش کند!
دقیقاً و دقیقاً چونان آن مجری سایت دیدبان!
که در شگفتانه خبری! اسلاف قضا کند عریان!
که بله! سنگ دهبید، املاک و هم لاستیک فلان!
یاکه چونان «جوانک قُمی»! برای آماده سازی!
که چه؟ هم الان در لبنان به ما فحش می دهند؟
دوستان فکر می کنند، پلی استیشن بازی است!
ماجرای پیجر و اوصافی که داره، بمب صفائیه!
خلاصه پیش زمینه، برای آنچه بودش در پیش؟
و کاملاً هم حساب شده، نه که گفتهیِ خويش؟
اینروزها خضریان، مثال آن جوانک قُمی شده؟
خبر از آوار بهمنِ نیامده را او پیش پیش شده؟
چرا باید چنین؟ خبر رسانی از درون قضا شود؟
اینها همه باید عطف بماسبق بشود، از ماضی؟
زمانی که خیلی ها نبودند، فاشِ اخباری راضی؟
آوار بهمن انباشته شود در سالها و بیکباره ها؟
حالا آژیر اورژانس و امداد مُدام بزنیم، که چه؟
چرا حالا؟ اینهمه ساختار بگیر ببند بودند کجا؟
بانک و اندرون قضا و گمرک و انبوه از پروندهها
که سایت دیدبان بیفتد به تلطیف فضا و سکون؟
تا فلش فرونشست ها، برود سوی سفر کرده ها؟
★ و من، هماره به کمپانی می اندیشم💲💲💲
و نه که از دالانِ «درست مسیر»، او کرد اسیر؟
با سانتریفیوژهای انسانی، خروجی به خزانه؟
بارها و بارها تحریر، دگرباره بحر طویل شود؟
★ در 1401 نوشتیم در باب آن گنده لات؟
★ که حمید رسایی هیمنه او داد به باد
★ اکنون دوباره آن را تکرار می کنیم :
★ غَمِ مردن نبود جان غم اندوخته را ...
★ نیست از برق خطر مزرعه سوخته را ...
★ همانا غم از راهبَندیِ داعِش صفت ها
▪︎ العاقل یکفیه الاشاره