گروه اقتصادی - عده ای از دلالان بازار و حامیان آنها در کشورهای غربی و رسانه های مخالف نظام، با مطرح کردن افزایش قیمت ارز و دامن زدن به آن، نتیجه گرفته اند که میخواهد جنگ بشود و در نتیجه دلار رفته بالا و بازهم می رود بالا و مراقب باشید که احتمال جنگ مطرح است و...!
به گزارش بولتن نیوزدر پاسخ به این موضوع، باید گفت که اولا افزایش قیمت دلار در این مقطع از سال یعنی آذرماه و نزدیک به پایان سال میلادی به هیچ وجه ربطی به جنگ و احتمال آن ندارد و مانند قیمت سایر کالاها، تنها تابع رشد نقدینگی، تورم و رشد تقاضای آخر سال است.
دوما، در هیچ کدام از قواعد اقتصادی، گفته نشده که افزایش قیمت دلار می تواند نشانه جنگ باشد. بلکه اثر روانی بازار به هر دلیلی موقتی است اما اثر نقدینگی و تورم اثر قطعی و بلندمدت بر قیمت ارز دارد.
آیا بالا رفتن اخیر دلار واقعی است؟
بخش عمدهٔ حرکتِ نرخ ارز در هفته های اخیر، احتمالاً بازنماییِ هدفمند و رسانهای است نه یک شوک بازار مبتنی بر حجم و خبر بنیادی.
بنابراین به کلیهٔ فعالان بازار توصیه میکنیم قبل از هر تصمیم معاملاتی: نرخها را از چند صرافی، منبع مستقل مقایسه، حجمهای معاملاتی را بررسی و از تصمیمگیری تنها بر مبنای پستهای شبکههای اجتماعی خودداری کنند.
در تمام چهار دهه اخیر، همواره تحت تاثیر رشد نقدینگی، افزایش تقاضای ارز در آخر سال میلادی و آخر سال ایرانی، شاهد افزایش قیمت ارز بوده ایم. تقاضا و رشد نقدینگی به خاطر پرداخت های آخر سال حداقل دو برابر ماه های دیگر سال است و همین موضوع سرعت نقدینگی و اثر آن بر تقاضا را افزایش می دهد.
نکته دیگر این است که آذر تا 10 دی ماه یعنی اول ژانویه، وقت تسویه حساب های بین المللی، پرداخت تعهدات خارجی، تسویه حساب شرکت ها، بازپرداخت بدهی های خارجی، واردات آخر سال میلادی و سفرهای تعطیلات ژانویه است در نتیجه طبیعی است که تقاضا برای ارز افزایش یابد و قیمت بالا برود.
دوم این که نزدیک پایان سال خورشیدی و نزدیک شدن به بازار شب عید ایران و افزایش سفرهای خارجی است، در نتیجه بازرگانان ارز بیشتری خرید می کنند و واردات افزایش می یابد تا کالاهای شب عید ایران و آخر سال را تهیه کنند. رشد واردات، رشد تقاضا برای ارز باعث افزایش قیمت دلار می شود.
بنابر این دو دلیل ساده و همیشگی، تقاضای آخر سال به طور سنتی و طبیعی بیشتر است و قیمت دلار بالا می رود. تنها سفرهای ژانویه و عید نوروز چه از طرف مهاجران و ایرانیان مقیم خارج و چه از طرف ایرانیان ساکن میهن، بخش قابل توجهی از تقاضای ارز را تشکیل می دهد.
البته نکته سوم نیز توجه به رشد بلندمدت نقدینگی و اثر آن بر قیمت ارز است. یعنی اگر چند سال یا چند ماه، قیمت دلار تقریبا روند با ثباتی داشته باشد، بالاخره اثر رشد نقدینگی خود را نشان می دهد و دلار بالا می رود. واقعیت این است که رشد روزانه نقدینگی در کشور به شدت رشد کرده و به روزانه 12 همت رسیده است یعنی روزی 12 هزار میلیارد تومان به حجم پول کشور افزوده می شود درحالیکه به همان اندازه رشد اقتصادی و سرمایه گذاری و تولید نداریم و همین عامل تورم و قیمت دلار را بالا می برد. وقتی نقدینگی این رشد بالا و عجیب را دارد، طبیعی است که نرخ دلار بالا می رود و متاسفانه با تاخیر سه تا شش ماهه، اثر نقدینگی بر نرخ دلار و تورم و سایر کالاها تخلیه می شود و شاهد افزایش قیمت ها خواهیم بود.
براین اساس، رشد نقدینگی عامل اصلی است و سفرهای خارجی و رشد تقاضای آخر سال عامل مهم دیگر است که قیمت دلار را بالا می برد.
در نتیجه، به تبلیغات رسانه های مخالف نظام، در مورد احتمال جنگ توجه نکنید، قیمت دلار به هیچ وجه شاخص جنگ احتمالی نیست.
افزایش قیمت دلار به ما خبری در مورد جنگ نمی دهد و هیچ ربطی به هم ندارند. این تبلیغات و اخبار فقط برای تاثیرگذاری روی بازار و دامن زدن به هیجانات و انتقادها از تورم است. رسانه های مخالف نظام و دلالهای بازار بیت کوین و ارز، طلا و سکه به دنبال آن هستند که جوسازی کنند و پول مردم را به سمت بازار دلار و طلا بکشند.
هر چند که افزایش قیمت اونس جهانی طلا نیز عامل عمده افزایش قیمت طلا بوده است اما افزایش قیمت دلار و طلا، تابع دلایل فنی و علمی و طبیعی بازار جهانی طلا، نقدینگی، آخر سال و... است و ربطی به جنگ ندارد.
کسانی که از ثبات بازار دلار در محدوده 100 تا 115 هزار تومان عصبانی بودند، اخبار و شایعه ساخته اند که قرار است جنگ شود، دلار و طلا به شدت رشد می کند! در حالیکه افزایش نرخ ها تا حد طبیعی آن مورد انتظار است و بیش از آن را نباید پذیرفت. هر چند که روند بلندمدت قیمت دلار تا 150 هزار تومان رخ خواهد داد، اما معنای آن این است که رشدی شتابان و ظرف چند روز خواهد داشت بلکه مثل سال های قبل، روند طبیعی خود را طی می کند و تابع رشد نقدینگی است.
متاسفانه، بازار ایران و برخی رسانه ها و شبکه های اجتماعی، در دست دلالهای ارز است و آنها از این موقعیت استفاده می کنند.
آنها به دنبال تبلیغ و افزایش دلار برای سودا گری و تخریب بازار و کسب سود خود هستند، هر چقدر مردم بیشتر بخرند آنها از رشد قیمت ها سود می برند و پس از مدتی که تقاضای مردم فروکش کند، آرام به کنار می روند و مدتی منتظر می مانند تا دوباره وارد بازار شوند و سود ببرند.
در رفتار رسانه ها، شبکه های اجتماعی، کانال های تلگرامی، جو بازار، حرف دلالان و سوداگران، باید به چند نکته توجه کرد تا نتیجه بگیریم که آنها مشغول دستکاری و جوسازی هستند یا تابع واقعیت بازار بوده و اخبار درست منتشر کرده اند؟
واقعیت این است که فاصله پیام ها، اعلام نرخ ها، پیام های پشت سرهم، تحلیل های بدون پشتوانه و به دنبال آن اعلام خبر افزایش قیمت، معاملات محدود و در حجم اندک و متاثر از معاملات شبانه و... همگی اخباری است که از واقعیت عرضه و تقاضا خبر نمی دهد بلکه تلاش عده ای برای رشد هیجانی قیمت هاست.
دستکاری قیمت ها در شبکه های اجتماعی و بازار
شواهد و نشانهها نشان می دهد که بالا رفتن قیمت «غیرواقعی» یا دستکاریشده است و عوامل انتظاری و روانی روی بازار اثرگذار است اما بازار قاعدتا تابع شاخص های اصلی اقتصادی نظیر نقدینگی و تورم است نه اخبار احتمال جنگ و...
مقادیر ثبتشده بهصورت تناقضآمیز بین «خرید» و «فروش» نوسان دارند (مثال: نقدی ۱۲۰,۱۰۰ و فردایی ۱۲۰,۲۰۰ و همچنین ۱۲۰,۱۵۰) در یک بازار عادی اینگونه نوسانهای سریع و نامنظم با همین الگو زیاد دیده نمیشود مگر حجم و معاملات واقعی بالا باشد.
بعضی پیامها قیمت معامله شده («معامله شد ۱۲۰,۲۰۰») را نشان میدهند در حالی که بلافاصله پیامهای «فروش/خرید» دیگری با قیمتهای نزدیک وجود دارد. این میتواند نشانگر ارسال سفارشهای نمایشی spoofingیا انتشار قیمتهای ساختگی برای تحت تأثیر قرار دادن چشمانداز معاملهگران باشد.
تعداد بازدیدهای محدود
تعداد بازدیدها پایین بین 1000 تا 2000 مخاطب برای کانالی که چنین نوسانی اعلام میکند کافی نیست تا نشاندهندهٔ تأثیر عمومی گسترده باشد یعنی احتمالاً هدف یک گروه دلال یا انتشارِ هدفمند برای ترغیب مخاطبان محدود است.
با توجه به شواهد فوق: بهنظر میرسد بخش بزرگی از بالا رفتن قیمت حاصلِ تلاشهای هماهنگشدهٔ رسانهای و تبلیغاتی و دلالی است و نه یک حرکت بازار واقعی با پشتوانهٔ حجم و خبر بنیادی. در نتیجه معاملهگران خرد نباید صرفاً بر مبنای این پستها و اخبار رسانه ها و جو خبری، تصمیمهای بزرگ بگیرند.
مقایسه چند منبع مستقل و همزمان نیز به مردم کمک می کند که واقعیت را بهتر متوجه شوند. نرخ صرافیهای معتبر آنلاین، نرخ سامانه نیما و بانک مرکزی، بازارهای بینالمللی باید مورد توجه باشد و نباید تنها به تغییر در کانال تلگرامی توجه شود.
بررسی حجم معاملات نیز موثر است: در صرافیها و بازارهای مرتبط آیا حجم معاملاتی متناسب با تغییر قیمت وجود داشته؟ افزایش قیمت واقعی معمولاً با افزایش ملموس حجم همراه است. یعنی اگر تعداد اندکی دلار و یورو با قیمت بالا خریداری شده، نمی تواند مبنای قیمت بازار باشد. قیمت بازار عمدتا با حجم بالای چند میلیون دلار در روز معنا دارد.
بررسی همبستگی قیمت دلار با بیتکوین و بازارهای موازی نیز موثر است. اگر دلار و بیتکوین و تتر همزمان بالا نرفتهاند، احتمال دستکاری بیشتر است.
آیا سفارشهای بزرگ صوری بوده یا واقعی انجام شده است سفارشهایی که گذاشته و سریع برداشته میشوند نمی تواند مبنای معاملات و نرخ ها باشد.
مقایسه زمانبندی انتشار خبر و معامله چگونه است؟ آیا قبل از پخش پست تلگرامی، خبر معتبر و ملموسی منتشر شده؟ یا اول پست تلگرامی منتشر شده یا رسانه ای خبر را اعلام کرده و بعد معامله ای با نرخ بالا انجام شده است؟ اما اگر خبر رسانه ها و پست تلگرام تابع واقعیت بازار و معاملات باشد، در آن صورت قابل اتکا و اعتناست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com