گروه اقتصادی: در شرایطی که بانک مرکزی طی سالهای گذشته با اتکا به بازارهای سنتی ارز در منطقه از جمله هرات، سلیمانیه و حوالههای درهم امارات تلاش داشت از طریق تزریق منابع و عملیاتهای تثبیتی، نرخ ارز را کنترل کند، امروز تحولات ژرف و پیچیدهتری در حال رقم زدن معادلات ارزی کشور هستند؛ تحولاتی که از چشم سیاستگذار پولی کشور پنهان مانده یا نادیده گرفته شده است.
به گزارش بولتن نیوز، بر اساس بررسیها، چهار صندوق سرمایهگذاری و پلتفرم NFT با مرکزیت نیویورک و لندن – که از پشتوانه سیاسی و مالی مستقیم دولتهای ایالات متحده و بریتانیا برخوردارند – در حال حاضر نقشی تعیینکننده در فرآیند قیمتگذاری ارزهای خارجی در بازار آزاد ایران دارند. این نهادهای جدید، که بهویژه در بستر رمزارزها و داراییهای دیجیتال فعالیت میکنند، با هدف اعمال فشارهای روانی و اقتصادی بر اقتصاد ایران توسعه یافتهاند و اکنون نبض بازار ارز را به دست گرفتهاند.
در چنین شرایطی، بازارهای سنتی مانند هرات، سلیمانیه و حتی حوالههای درهم امارات، دیگر شاخص اول تعیین نرخ ارز در ایران نیستند، بلکه به شاخصهای فرعی و پیرو تبدیل شدهاند. نقش بانک مرکزی نیز در این بازارهای سنتی به شدت کاهش یافته و عملاً به حاشیه رانده شده است.
همچنان که تجربه تلخ سیاستهای اشتباه گذشته – از جمله فساد گسترده ناشی از تزریق ارز و خلق چهرههایی چون "سالار آقاخانی" – نشان داد، ادامه این مسیر نهتنها کارآمد نیست، بلکه منجر به تضعیف بیشتر جایگاه پول ملی، تعمیق فساد اقتصادی و از بین رفتن اقتدار سیاستگذار پولی خواهد شد.
بانک مرکزی امروز باید بپذیرد که ابزارهای کنترل بازار ارز دیگر محدود به بازار فیزیکی و تزریق منابع نیست. در دنیای امروز، بازارهای دیجیتال، پلتفرمهای مالی مبتنی بر بلاکچین، صندوقهای سرمایهگذاری رمزارزی و NFTها نهتنها ابزار سرمایهگذاری بلکه ابزار جنگ اقتصادی مدرن هستند.
نادیدهگرفتن این تحولات، هزینهای بهمراتب بیشتر از شکستهای گذشته خواهد داشت. وقت آن رسیده که سیاستگذار پولی کشور، خود را با شرایط جدید وفق داده و با رویکردی علمی، واقعبینانه و مبتنی بر ابزارهای نوین مالی، جایگاه از دسترفته خود را بازسازی کند.
در غیر این صورت، بازار ارز ایران به طور کامل در اختیار بازیگرانی قرار خواهد گرفت که منافع آنها نه با ثبات اقتصادی ایران، بلکه با بیثباتسازی مستمر و تشدید فشارهای روانی بر جامعه گره خورده است.
شرایط پیچیدهای که در آن بازار ارز ایران تحت تأثیر ابزارهای مالی نوین غربی قرار گرفته است، نیازمند اقدامات موثر دولت و بانک مرکزی است.
دولت باید با اقدامی قاطع، ضمن بازیابی اعتماد عمومی، ابتکار عمل را در بازار ارز پس بگیرد. آرامش روانی جامعه، بدون سیاستگذاری نوین ارزی ممکن نیست.
تشکیل یک قرارگاه مشترک بین بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت اطلاعات، نهادهای امنیتی و سازمان بورس برای رصد و مقابله با تحرکات ارزی نوین، به عنوان یک ضرورت فوری مطرح شده است.
- رصد لحظهای جریانهای مالی دیجیتال مرتبط با بازار ارز ایران از طریق یک سامانه مشترک اطلاعاتی.
- راهاندازی نسخه داخلی و بومی پلتفرمهای بلاکچینی برای کاهش وابستگی روانی و فنی به پلتفرمهای خارجی.
- همکاری بانک مرکزی با نخبگان فناوری مالی (فینتک) برای توسعه ابزارهای ارزی هوشمند و شفاف.
- افزایش شفافیت در عرضه و تقاضای ارز بهویژه در سامانههای رسمی مانند نیما و بازار متشکل ارزی.
- پرهیز از اقدامات هیجانی و کوتاهمدت مانند تزریق غیرهدفمند ارز و تمرکز بر ایجاد ثبات روانی از طریق اطلاعرسانی دقیق و علمی.
اگر رویکردهای دولت و بانک مرکزی تغییر نکند و ابزارهای نوین در سیاستگذاری مورد توجه قرار نگیرد، کشور نه تنها در برابر نوسانات ارزی ناتوان خواهد بود، بلکه در بلندمدت با تهدید حاکمیت پول ملی روبرو خواهد شد.
بازار ارز کشور از مدار سنتی خود خارج شده و تحت تأثیر بازیگران جدیدی در عرصه رمزارزها، پلتفرمهای NFT و صندوقهای سرمایهگذاری دیجیتال قرار گرفته، تحلیلگران اقتصادی و کارشناسان امنیت اقتصادی خواستار ورود یکپارچه و راهبردی نهادهای حاکمیتی برای بازطراحی ساختار سیاستگذاری ارزی کشور هستند.
بر اساس دادههای موجود، دیگر نمیتوان با ابزارهای قدیمی نظیر تزریق محدود ارز یا مداخله در بازارهای منطقهای مانند هرات و سلیمانیه، بازار را مدیریت کرد. اکنون دشمنان اقتصادی ایران از پلتفرمهای غیرمتمرکز و داراییهای دیجیتال برای برهمزدن روان جامعه و افزایش انتظارات تورمی استفاده میکنند.
شرایط با دو سال قبل فرق کرده است
برخی کارشناسان بازار ارز می گویند: اگر تا دو سال پیش قیمت ارز داخلی ایران در بازارهای سلیمانیه و هرات و بندر جبل علی امارات تعیین میشد و بانک مرکزی ایران هم با تزریق پول در این بازارها قصد ثبات سازی داشت و به اصطلاح Money Stabilizing را در دستور کار خود قرار داده بود اما اکنون تحولات بازار ارز و رمز ارزها به سمت و سوی دیگری رفته و بازیگران دیگری وارد بازار شده اند و طرف های غربی در اروپا و آمریکا چند هدف را از افزایش قیمت بازار ارز و طلا دنبال می کنند تا ایران را وادار به پذیرش شرط های اروپا کنند و البته ناگفته پیداست که این فشارها و رشد قیمت ها با روند یک هفته اخیر، موقتی است.
برخی ناظران و فعالان بازار ارز معتقدند: قبلا به دلیل حضور گاه و بیگاه بانک مرکزی ایران در بازارهای سنتی سلیمانیه و هرات و جبل علی، فساد و ناتوانی زیادی به سیستم بانکی تحمیل شده و افراد زیادی را درگیر کرده بود که موجب شد افرادی مانند سالار آقاخانی از این سیاست اشتباه حاصل شود و در نتیجه این بازارها همچنان بعنوان Hard currency markets Index شاخص قیمت گذاری ارزهای خارجی در بازار داخلی ایران شناخته می شدند.
بانک مرکزی ایران نیز به دلیل سیاستهای اشتباه، هم پول به این بازارها تزریق میکرده و هم قصد تثبیت قیمت ارز را داشته اما عملا موفق نبوده است.
روند اثرگذاری بازارهای سنتی هرات، سلیمانیه و جبل علی و حواله درهم، در طی چند سال گذشته به تدریج جای خود را به NFT ها و صندوق های سرمایه گذاری خصوصا در حوزه ارزهای دیجیتالی داده و بخش عمده ای از اقتصاد ایران بدلیل مشکلات تحریمی به این بازار کشیده شده و معاملات ارزهای دیجیتال به شدت در بین جوانان و شبکه های اجتماعی گسترش یافته است.
در حال حاضر چهار صندوق سرمایه گذاری و NFT ها دو تا در لندن و دو تا در نیویورک فعال هستند که پشتوانه سیاسی و مالی دولتمردان آمریکایی و انگلیسی جهت فشارهای روانی بوده اند و در ایجاد و توسعه بازار و همچنین قیمت گذاری ارز مداخله می کنند و بخشی از نقل و انتقالات ارزی و رمزارزها و دارایی های مختلف سرمایه گذاری را در اختیار گرفته اند.
عملکرد این صندوق ها نه تنها نبض بازارهای سنتی هرات و سلیمانیه و حواله درهم امارات را تعیین میکنند بلکه عملا موجب شده که تاثیر بانک مرکزی بر روی بازارهای سنتی که گهگاهی اعمال میشد، کم رنگ شود و بازار از دست بانک مرکزی خارج شود.
براین اساس روشن است که عملکرد صندوق های نیویورک و لندن این بوده که قیمت دلار تا 108 هزار تومان افزایش یابد تا با ایجاد جو روانی، زمینه مذاکرات مستقیم بین ویتکاف و پزشکیان را فراهم نمایند. زیرا افزایش قیمت شدید یک هفته اخیر با هیچ شاخصی تناسب ندارد و واقعی نیست.
علاوه بر موضوع صندوق های سرمایه گذاری نیویورک و لندن، عده ای در شبکه های اجتماعی از کشورهای مختلف و داخل ایران، تلاش دارند تا مشتریان بسیاری را جذب این نوع صندوق ها و طرح های سود آور آنها کنند وبا وعده تریدکردن، سود آوری بالا و چند برابری، افراد بسیاری را به این نوع سرمایه گذاری ها دعوت می کنند. اما واقعیت این است که از گام نخست حضور در بازار رمز ارزها و افزایش سود آوری، مشتری ایرانی باید از 50 دلار تا ارقام بالاتر را به حساب فروشنده و صندوق و فرد فروشنده واریز کند و چه برنده این قمار و سرمایه گذاری باشد و چه بازنده، در هر حال روی بازار ارز و تقاضای ارز اثر می گذارد و بسیاری از افراد که هیچگاه نیازمند دلار نبوده اند، حالا مشتری دلار شده اند.
این حجم از تقاضا قطعا روی بازار اثرمی گذارد و جمع بسیاری را خواسته ناخواسته جذب بازار ارز می کند و آنها یاد می گیرند که ارز بخرند و بفروشند.
براین اساس، از همان هنگام که موضوع شبکه های هرمی، و بعد از آن رمز ارزها مطرح شد باید متوجه این موضوع می شدیم که خروج ارز، افزایش تقاضای ارز، بالا رفتن قیمت ها یکی از اهداف اصلی این شبکه ها، شرکت های رمز ارز و... است.
حتی در برخی مقاطع، تراکنش های بالای شرکت های رمز ارز، معاملات تتر و بیت کوین و... عملا روی قیمت های بازار ارز اثر شدید داشته است و جالب این است که سال هاست بانک مرکزی در برابر رمز ارزها موضع جدی و تقابلی نمی گیرد و به عنوان حرفه ای که هزاران جوان و شغل ایجاد کرده و در مواردی تراکنش هایی را برای کسب وکارها ایجاد داده، پذیرفته شده است.
اما به همان میزان باید توجه داشت که هر عاملی که روی تقاضای ارز اثرگذار باشد می تواند تهدید اقتصاد کشور باشد و بلافاصله جو روانی ایجاد کند.
از این رو، بانک مرکزی باید کنترل خود را روی رمزارزها، صندوق های سرمایه گذاری در کشورهای جهان، شبکه های اجتماعی، فعالان بازار رمز ارز و ارز در داخل بیشتر کند و اجازه ندهد که این افراد به راحتی بازارهای سنتی را پشت سر بگذارند و قیمت ها را به شدت بالا ببرند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com