گروه بین الملل: در تازهترین تحول از مجموعه تلاشهای دیپلماتیک ایران برای مدیریت پرونده هستهای، توافقی که در قاهره میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آمد، نه تنها به اهداف از پیش تعیینشده خود برای تعلیق خصومتها نرسید، بلکه به صحنه یک اشتباه محاسباتی بزرگ برای دستگاه دیپلماسی کشور تبدیل شد. وزارت امور خارجه با این توهم که توافق با آژانس میتواند تروئیکای اروپایی را از فعالسازی «مکانیزم ماشه» منصرف کند، وارد میدانی شد که در نهایت، چیزی جز نقض عهد مکرر طرف غربی و تشدید فشارها را به همراه نداشت. این رویکرد، که بر پایه تحلیلی نادرست از سیاست و فرهنگ اروپاییها بنا شده بود، بار دیگر نشان داد که اعتماد به وعدههای غرب، مسیری پرنوسان و بینتیجه است.
اشتباه محاسباتی در تحلیل رفتار اروپا
به گزارش بولتن نیوز ،متولیان سیاست خارجی با این پیشفرض به میز مذاکرات قاهره رفتند که اگر ایران گامی در جهت همکاری با آژانس بردارد، اروپاییها نیز در مقابل، روند بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت را متوقف خواهند کرد. این خوشبینی بر این باور استوار بود که تهدیدهای دیپلماتیک ایران میتواند فرهنگ سیاسی اروپا را، که از ابتدای انقلاب همواره با نقض تعهدات همراه بوده است، به ناگاه تغییر دهد. اما اقدامات یکجانبه اروپا و ارائه درخواست رسمی به شورای امنیت برای اجرای مکانیزم ماشه، پوچی و بیاساس بودن این تحلیل را برای همگان آشکار ساخت. این اقدام نشان داد که اروپاییها نه تنها به دنبال تعلیق تنش نبودند، بلکه از توافق قاهره به عنوان ابزاری برای تکمیل پازل فشار خود علیه ایران بهره جستند.
توافق قاهره: برگ برندهای که اشتباه بازی شد
در حالی که توافق با آژانس میتوانست به عنوان یک برگ برنده حقوقی برای ایران در «کمیسیون مشترک» برجام و جهت اثبات حقانیت کشور مورد استفاده قرار گیرد، دستگاه دیپلماسی از آن به عنوان ابزاری برای ترغیب اروپا به یک توافق تعلیقی استفاده کرد. جامعه ایران از این توافق، انتظار شفافسازی و تقویت موضع قانونی کشور در چارچوبهای بینالمللی را داشت، نه اینکه تمام امیدها به خوشعهدی اروپاییها گره زده شود. این انتظارات متضاد، نشاندهنده عدم احاطه کامل بر جریانات سیاسی در غرب و درک نادرست از اهداف واقعی آنها بود. نتیجه این رویکرد، نه تنها در عرصه دیپلماسی شکست خورد، بلکه با ایجاد توقعات واهی در جامعه، بازار ارز را نیز دچار نوسانات شدید کرد و سقف انتظارات عمومی را به وعدههایی پیوند زد که هیچگاه عملی نشدند.
تکرار یک خطای راهبردی
متأسفانه، این اشتباه محاسباتی صرفاً به توافق قاهره محدود نشد. در مذاکرات پیشین نیز که توسط آقای عراقچی با همتایان اروپایی دنبال میشد، همین الگوی رفتاری تکرار گردید. پس از آخرین دور مذاکرات با وزرای خارجه تروئیکای اروپایی و رئیس کمیسیون اروپا، که تنها دو روز قبل از جلسه شورای امنیت انجام شد، آقای عراقچی با ژستی حاکی از موفقیت اعلام کرد: «اکنون توپ در زمین اروپاییها است.» این جمله نشان از سادهانگاری و ضعف تحلیلی عمیق در موضوعات دیپلماتیک داشت؛ گویی انتظار میرفت طرفی که بارها تعهدات برجامی خود را زیر پا گذاشته، این بار قواعد بازی را رعایت کند.
اما اروپاییها نه تنها توپ را در زمین خود نگه نداشتند، بلکه با تمام قدرت آن را به بیرون از زمین دیپلماسی پرتاب کردند. آنها نشان دادند که بازی را با روشهای خود و بدون توجه به تعهداتشان پیش میبرند و این دستگاه دیپلماسی ایران بود که در میانه میدان، نظارهگر آغاز فرآیند مکانیزم ماشه علیه کشور شد؛ فرآیندی که تصور میشد با لبخندهای دیپلماتیک قابل مهار است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com