گروه بین الملل: انتشار خبر پیدا شدن مخزن سوخت جنگندههای رژیم صهیونیستی در دریای خزر، بار دیگر بحثها درباره نقش جمهوری آذربایجان در حملات هوایی اسرائیل علیه ایران را به اوج رسانده است. این روزها رسانههای منطقه بعضاً تصاویر و گزارشهایی را نشان میدهند که در آبهای مازندران، بقایای مخازن سوخت جداشونده متعلق به جنگندههای اسرائیلی کشف شده است.
به گزارش بولتن نیوز ،دولت باکو اما همچنان سیاست سکوت یا تطهیر را در پیش گرفته و برخی رسانههای نزدیک به الهام علیاف، تلاش میکنند با انتشار خبرهایی درباره همکاریهای فرهنگی و ترانزیتی با ایران، این واقعیت تلخ را کماهمیت جلوه دهند. سوال افکار عمومی این است: اگر دولت باکو آسمان کشورش را در اختیار جنگندههای اسرائیلی قرار نداده، این همه مخزن سوخت در دریای مازندران از کجا آمده؟ آیا روسها این مخازن را در آبهای جنوبی رها کردهاند یا لکلکها وظیفه انتقال آنها را برعهده داشتهاند؟
حقیقت این است که چنین یافتههایی، افکار عمومی ایران و منطقه را عمیقاً نگران میکند. آیا دولت جمهوری آذربایجان همچنان میخواهد به روند تطهیر و انکار ادامه دهد یا وقت آن رسیده که پاسخ شفاف، صریح و اطمینانبخشی به ملتهای منطقه ارائه کند؟ زیرا امنیت منطقه و ثبات مرزهای شمالی ایران، هرگز نباید قربانی بازیهای پشتپرده قدرتها شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
هنوز هم مجری بی ادب شبکه تروریستی GUNAZ TV تلویزیونی ماهواره ای در جمهوری آذربایجان باکو جنایتکار هر روز با حکومت نظام جمهوری اسلامی توهین می کند.
هنوز هم مجری بی ادب شبکه تروریستی GUNAZ TV تلویزیونی ماهواره ای در جمهوری آذربایجان باکو جنایتکار هر روز با حکومت نظام جمهوری اسلامی توهین می کند.
جمهوری آذربایجان ۲ روزنامهنگار روسیه را بازداشت کرد+ فیلم
جمهوری آذربایجان ۲ روزنامهنگار روسیه را بازداشت کرد+ فیلم
نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان مدیر تحریریه اسپوتنیک در این کشور و سردبیر این خبرگزاری را به اتهام همکاری با سرویس امنیت فدرال روسیه بازداشت کردند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان در شهر باکو، ایگور کارتاویخ، مدیر تحریریه اسپوتنیک آذربایجان و یوگنی بلوسوف، سردبیر این خبرگزاری را تحت اتهاماتی بازداشت کردند.
طبق گزارش رسانههای محلی، آنها متهم شدهاند که از «عوامل سرویس امنیت فدرال روسیه» هستند.
تحریریه خبرگزاری اسپوتنیک این اتهامات را پوچ و بیاساس خوانده است.
ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه ساعاتی پیش با صدور بیانیهای اعلام کرد: به کارمندان بخش کنسولی سفارت روسیه بدون هیچ توضیحی اجازه دسترسی به خبرنگاران روس در باکو داده نشده است. بیش از دو ساعت است که دیپلماتهای روسی در باکو نتوانستهاند با خبرنگاران روسی تماس برقرار کنند و این مسئله نگران کننده است. سفارت روسیه در باکو، وزارت خارجه، وزارت کشور و سرویس امنیت دولتی (جمهوری) آذربایجان را در جریان قرار داده است؛ اما هنوز هیچ پاسخی دریافت نشده است.
در پی وقوع این رخداد، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد: سفیر (جمهوری) آذربایجان به دلیل اقدامات غیردوستانه باکو علیه روزنامهنگاران روسی احضار شد.
ترامپ و نتانیاهو را به عنوان یک جنایتکار جنگی مورد پیگرد قرار دهیم.
ترامپ به عنوان یک جنایتکار جنگی باید محاکمه شود.
نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار جنگی باید محاکمه شود.
جمهوری آذربایجان مورد اعتماد ما نیست و تاکنون هم نبوده است.
جمهوری آذربایجان همه جانبه با رژیم صهیونیستی همکاری می کند و هم شریک جرم جنایات اسرائیل بوده است.
که شمار شهدای حملات ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه به ۵۶ هزار و ۶۴۷ نفر رسیده است.
آمریکا، کشورهای اروپایی، برخی کشورهای عربی، جمهوری آذربایجان باکو، ترکیه و هم سازمان های بین المللی از مهر ماه سال ۱۴۰۲ تاکنون شریک جرم جنایت های صهیونیست ها در نوارغزه، لبنان، یمن و منطقه هستند.
آمریکا، کشورهای اروپایی، برخی کشورهای عربی، باکو، ترکیه و هم سازمان های بین المللی از مهر ماه سال 1402 تاکنون شریک جرم جنایت های صهیونیست ها در نوارغزه، لبنان، یمن و منطقه هستند.
رژیم صهیونیستی به دلیل به شهادت رساندن اعضای خانوادههای دانشمندان هستهای و غیرنظامیان در ایران، حقوق بینالملل را به صورت جدی نقض کرده است.
که به شهادت رساندن اعضای خانواده دانشمندان ایرانی توسط رژیم صهیونیستی، نقض جدی قوانین بینالمللی است، زیرا غیرنظامیان باید محافظت شوند.
غیرنظامیان به افرادی گفته میشود که عضو نیروهای مسلح نیستند و حملات علیه آنها نقض جدی قوانین بشردوستانه بینالمللی است. ما میدانیم که چندین نفر از اعضای خانواده دانشمندان هستهای نیز در حملات علیه ایران کشته (شهید) شدهاند. اعضای خانواده دانشمندان نیز مانند هر غیرنظامی دیگری حق دارند که از آنها محافظت شود.
رژیم صهیونیستی در تجاوز وحشیانه خود به ایران تعدادی از منازل دانشمندان و فرماندهان نظامی را هدف قرار داد که در نتیجه آن، بسیاری از اعضای خانواده آنها به شهادت رسیدند.
کامران غضنفری:
عضو کابینه نتانیاهو اعتراف کرد شهادت آیتالله رئیسی کار رژیم صهیونیستی بوده است
کامران غضنفری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: اخبار گوناگونی از نقش پایگاه موساد در آذربایجان در ترورهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است.
کامران غضنفری: بنگیور اعتراف کرد شهادت آیتالله رئیسی کار رژیم صهیونیستی بوده است
رویداد۲۴| کامران غضنفری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در نطق میاندستور جلسه علنی امروز (چهارشنبه ۲۵ تیرماه) مجلس شورای اسلامی، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار به میهن اسلامی گفت: از آنجا که رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان در حملات نظامی به جمهوری اسلامی ایران با یکدیگر همکاری داشتند، مروری بر روابط دو رژیم خواهیم داشت.
نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس ادامه داد: روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی از سال ۱۳۷۲ آغاز شد. از همان هنگام مواضع ضد ایرانی و ضد شیعیان در باکو شروع شد و بسیاری از شیعیان و رهبران آنها دستگیر و به زندان افتادند و برخی نیز به شهادت رسیدند و این سرکوبها تاکنون همچنان ادامه دارد.
وی افزود: نتانیاهو و سایر نخستوزیران اسرائیل بارها به باکو سفر کرده و با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان دیدار و مذاکره کردند. رژیم باکو ارتباط تنگاتنگ نظامی با رژیم صهیونیستی داشته و طی دو دهه گذشته فرماندهان اسرائیلی کار آموزش نظامیان آذربایجان را بر عهده داشتهاند و تسلیحات نیروهای مسلح آذربایجان نیز توسط اسرائیل فراهم شده است.
غضنفری تصریح کرد: ارتش آذربایجان و اسرائیل دهها رزمایش مشترک برگزار کردند. باکو، تلآویو و واشنگتن رابطه تنگاتنگ اطلاعاتی و امنیتی با یکدیگر داشته و افسران اطلاعاتی موساد و سازمان سیا در یک طبقه از ساختمان سازمان امنیت جمهوری آذربایجان مستقر هستند. استقرار پایگاهها و رادارهای جاسوسی و تجهیزات شنود و جنگ الکترونیکی تحت نظارت موساد در مرز آذربایجان با ایران یکی از موارد همکاریهای مشترک رژیم باکو با اسرائیل است.
وی ادامه داد: ۱۳ سال پیش رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که برای حمله به تأسیسات هستهای ایران چهار فرودگاه در جمهوری آذربایجان در اختیار دارد. وزیر دفاع رژیم صهیونیستی سال گذشته در سفر به آذربایجان گفته بود آذربایجان تنها شریک استراتژیک ما نیست بلکه دارایی اسرائیل است.
این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی، جمهوری آذربایجان را اسرائیل دوم خطاب میکند. از سوی دیگر اخبار گوناگونی از نقش پایگاه موساد در آذربایجان در ترورهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است. از جمله گفته میشود عملیات ترور برخی از دانشمندان هستهای ایران در سالهای قبل از طریق پایگاه موساد در جمهوری آذربایجان هدایت شده است.
غضنفری با اشاره به نقش اسرائیل در ماجرای شهادت آیتالله رئیسی و همکاری باکو با آن گفت: در اوایل اردیبهشت ۱۴۰۳ یکی از مسئولان آمریکایی در یک جلسه خصوصی گفته بود که اسرائیل در نظر دارد یک شخصیت مهم ایران را ترور کند. در اواخر اردیبهشت ۱۴۰۳ الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان اصرار میکند شهید رئیسی برای افتتاح سد قیز قلعهسی در نقطه صفر مرزی شخصاً حضور پیدا کند، این در حالی است که قبلاً قرار بوده این افتتاح در سطح پایینتری یعنی وزرای دو کشور انجام شود و نه در سطح روسای دو کشور!
وی افزود: باید توجه داشت که الهام علیاف چند روز قبل از شهادت آیتالله رئیسی با یک خاخام اسرائیلی ملاقات کرده بود. چندی بعد از سرنگونی بالگرد آیتالله رئیسی، طبق یک گزارش اطلاعاتی پنتاگن، سقوط بالگرد رئیسجمهور نتیجه طراحی و همکاری مشترک اسرائیل، انگلیس و دولت آذربایجان بوده است. مدتی بعد بنگیور، از اعضای کابینه نتانیاهو نیز طی اعترافی میگوید: با کشتن یک رئیسجمهور ایرانی بزرگترین پشتیبان محور مقاومت را از سر راه برداشتیم. یعنی اعتراف میکند شهادت آیتالله رئیسی کار رژیم صهیونیستی بوده است.
غضنفری تأکید کرد: از آنجا که رژیم آمریکایی-اسرائیلی-باکو هیچ عکسالعملی از سوی ایران در قبال این خباثتها و جنایات خود نمیبیند، دچار توهم شده و برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با صهیونیستها وارد همکاری نظامی میشود.
وی به حمله رژیم صهیونیستی در ۵ آبان ۱۴۰۳ اشاره کرد و گفت: در حمله به برخی اهداف در شاهرود، آذربایجان با اسرائیل همکاری داشت. در همین رابطه شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد دولت آذربایجان در این حمله به اسرائیل کمک کرده بود.
این نماینده مجلس ادامه داد: الهام علیاف که در اقدامات خصمانه قبلی و توطئههای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران هیچ عکسالعمل و مجازاتی از سوی ایران مشاهده نکرده بود، مجدداً به فکر توطئه افتاد. در عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در خرداد ۱۴۰۴ نیز با اسرائیل همکاری کرد و خاک و آسمان خود را در اختیار آنها گذاشت. هواپیماها و پهپادهای اسرائیلی از خاک و آسمان آذربایجان به فضای جمهوری اسلامی ایران نفوذ کردند.
غضنفری همچنین گفت: بنا بر گزارشات مختلف، بمبباران شهرهای تبریز، اردبیل، رشت و تهران نتیجه مستقیم همکاری رژیم باکو با اسرائیل بوده است. این اقدامات خیانتکارانه رژیم الهام علیاف همواره با مماشات و چشمپوشی غیرقابل توجیه جناب پزشکیان مواجه میشود. باکو به دنبال بر اندازی جمهوری اسلامی ایران است و جناب پزشکیان به دنبال دوستی با علی اف!
غضنفری به اقدام اخیر رئیسجمهور اشاره کرد و افزود: حدود دو هفته قبل، به جای مجازات رژیم باکو، جناب پزشکیان در یک موضع منفعلانه نسبت به صهیونیست حاکم بر باکو با واسطهگری مشکوک "عباس گودرزی" به دیدار الهام علیاف رفت و وی را سخت در آغوش گرفت.
غضنفری در ادامه به انتقاد از مواضع دولت پرداخت و گفت: نکته دیگری که از آقای پزشکیان باید پرسید این است که چه موقع عشق و علاقه جنابعالی به مذاکره با اصلیترین دشمن جمهوری اسلامی ایران یعنی آمریکا خاتمه مییابد؟ شما خلاف واقع ادعا میکنید که منویات مقام معظم رهبری را عملی میکنید، اما در عمل ۱۸۰ درجه برعکس آن عمل میکنید.
وی ادامه داد: رهبری فرموده بودند مذاکره با دولت ترامپ سم مهلک است اما شما درخواست مذاکره با این کشور را کردید. ایشان فرمودند مذاکره با آمریکا نه عاقلانه، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه است. ما چند روز بعد درخواست مذاکره با این کشور را میکنید. دولت ترامپ از حمله رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران حمایت همهجانبه کرده و سپس اقدام به بمبباران تأسیسات هستهای ایران میکند، اما چند روز بعد شما اعلام آمادگی برای مذاکره با آمریکا میکنید. ویاللعجب که چند روز پیش نیز ترامپ قاتل و جنایتکار را طرفدار صلح مینامید.!!
نشریه نشنال اینترست در گزارشی فاش کرد جمهوری آذربایجان در جنگ تحمیلی ۱۲ علیه ایران با رژیم تروریستی همکاری میکرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مینا عظیمی - نشریه آمریکایی نشنال اینترست در گزارشی درخصوص جمهوری آذربایجان فاش کرد که باکو در آغاز جنگ ۱۲ روزه رژیم تروریستی اسرائیل علیه ایران، به اسرائیلیها برای انجام بسیاری از حملات پهپادی خود علیه پدافند موشکی و هوایی ایران، به این رژیم تروریستی کمک کرد.
نشنال اینترست افشا کرد که در واقع رژیم تروریستی اسرائیل همچنین از جمهوری آذربایجان به عنوان نوعی پایگاه عملیاتی برای پهپادها و عملیات اطلاعاتی خود علیه ایران استفاده میکند.
این درحالی است که پیش از این نیز مردم روستاهای آذربایجان شرقی در مرز جمهوری آذربایجان گزارش داده بودند که از سوی مرز باکو به طرف ایران پهپاد پرتاب میشود.
با وجود شواهد عینی و گزارشهای رسانههای مختلف درباره نقش جمهوری آذربایجان در حمله رژیم تروریستی اسرائیل به ایران سران باکو مدعی هستند که اجازه استفاده از خاک و آسمان خود را برای حمله به ایران را نمیدهند.
در همین راستا، مهدی سبحانی سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان هشدار داد که در صورت تأیید استفاده رژیم تروریستی اسرائیل از فضای سرزمینی جمهوری آذربایجان برای تجاوز به خاک ایران، تهران این اقدام را نقضی جدی تلقی خواهد کرد و انتظار دارد باکو پاسخ رسمی و شفاف ارائه دهد.
شایان ذکر است که در میان همسایگان ایران، جمهوری آذربایجان نزدیکترین روابط را با رژیم تروریستی اسرائیل دارد. شخص الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۰۹ در اظهاراتی که ویکیلیکس افشا کرد، رابطه باکو و تلآویو را رابطه «کوه یخی» توصیف کرده بود که «نُهدهمش زیر آب است».
منبع: نشنال اینترست
منابع صهیونیستی تایید کردند باکو همچنان از طریق ترکیه و خط لوله جیحان به رژیم صهیونیستی نفت صادر میکند.
نفت باکو با وجود تحریم همه جانبه تجاری که چند روز پیش آنکارا علیه رژیم صهیونیستی اعلام کرد همچنان از طریق ترکیه و خط لوله جیحان به رژیم صهیونیستی نفت صادر میشود. ترکیه تصریح کرد که اگر تجاوزات این رژیم در غزه متوقف شود و کمکها بدون مانع وارد این باریکه شود، تجارت از طریق ترکیه به اسرائیل از سر گرفته میشود.
براساس گزارش العربی الجدید، منابع صهیونیست در مصاحبه با وبسایت صهیونیستی گلوبس تایید کردند جمهوری آذربایجان روابط نزدیکی با ترکیه و رژیم صهیونیستی دارد و ترکیه هنوز بارگیری نفت این کشور را در بندر جیحان به مقصد اراضی اشغالی متوقف نکرده است.
باکو از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیحان (BTC) تامین کننده مهم نفت رژیم است که در انتهای آن نفت بر روی تانکرهایی بارگیری میشود و آن را به حیفا منتقل میکنند.
در ژانویه امسال، رژیم صهیونیستی با ۵۲۳ هزار و ۵۰۰ تن به ارزش ۲۹۷ میلیون دلار در صدر فهرست مقصد صادرات نفت باکو قرار گرفت. در بازه زمانی ژانویه تا نوامبر ۲۰۲۳، این رژیم با ۲.۲۴ میلیون تن به ارزش ۱.۳۸ میلیارد دلار در جایگاه دوم قرار گرفت. بر اساس گزارش گلوبس، دیگر تامین کنندگان عمده نفت رژیم صهیونیستی قزاقستان و نیجریه هستند.
شایان ذکر است الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و همچنین با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه که نمیخواهد مستقیماً به منافع آذربایجان آسیب برساند، روابط عالی دارد.
در عین حال رژیم اشغالگر تامین کننده بسیار مهم تسلیحات باکو است. تسلیحات صادراتی رژیم به این کشور شامل مهمات هاروپ تولید شده توسط صنایع هوافضای اسرائیل، سامانه لورا (توپخانه دوربرد) و سامانه موشکی زمین به هوای Barak MX است که جمهوری آذربایجان در نوامبر سال گذشته به مبلغ ۱.۲ میلیارد دلار خریداری کرد.
به گزارش گلوبس، شرکت صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی نیز در اکتبر گذشته دو ماهواره را به قیمت ۱۲۰ میلیون دلار به باکو فروخت.
نعمت ایزدی سفیر سابق ایران در مسکو درباره پروژه زنگزور گفت: اگر مسیر مذکور تحت کنترل نیروهای نظامی قرار گیرد و به مسیر نظامی تبدیل شود، شرایط کاملاً متفاوت میشود. حضور آمریکا در منطقه قفقاز نیز وضعیت را تغییر میدهد.
تاریخ: ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۳
اطلاعات آنلاین:نعمت ایزدی سفیر سابق ایران در مسکو درباره پروژه زنگزور گفت: اگر مسیر مذکور تحت کنترل نیروهای نظامی قرار گیرد و به مسیر نظامی تبدیل شود، شرایط کاملاً متفاوت میشود. حضورکریدور زنگزور منافع ایران را به خطر میاندازد؟ سفیر سابق ایران پاسخ داد آمریکا در منطقه قفقاز نیز وضعیت را تغییر میدهد.
نعمت ایزدی، سفیر پیشین ایران در مسکو و کارشناس مسائل قفقاز در گفت وگویی درباره کریدور زنگزور گفت: در حال حاضر، هنوز به مرحله ای نرسیده ایم که این اقدام تهدیدی مستقیم برای امنیت ایران محسوب شود. کریدور زنگزور در ظواهر امر مسیری است که در خاک ارمنستان از جمهوری آذربایجان به نخجوان گشوده خواهد شد.
وی افزود: اگر این مسیر صرفاً برای تردد وسایل نقلیه باشد، ماهیت آن با تغییرات مرزی که موجب دگرگونی جغرافیایی شود، متفاوت خواهد بود. در صورت تغییر مرزها با احداث کریدور زنگروز ممکن است که امنیت ایران تحت تأثیر قرار میگیرد، چرا که از تعداد همسایگان ایران کاسته خواهد شد.
ایزدی با اشاره به ابهامات پروژه زنگزور گفت: ما به سازوکار اجرایی این طرح وارد نیستیم، اگر مسیر مذکور تحت کنترل نیروهای نظامی قرار گیرد و به مسیر نظامی تبدیل شود، شرایط کاملاً متفاوت میشود. حضور آمریکا در منطقه قفقاز نیز وضعیت را تغییر میدهد.
وی در گفت وگو با ستاره صبح افزود: تا اینجا این مسیر قرار است از آذربایجان به نخجوان، از طریق خاک ارمنستان، گشوده شود. در زمان درگیری میان ارمنستان و آذربایجان، امکان عبور از خاک آذربایجان وجود نداشت و طرفین از مسیر ایران استفاده کردند تا بخشی از مشکلات خود را حل کنند. این جا منافع اقتصادی ایران به خطر میافتد.
این کارشناس مسائل قفقاز با تاکید بر اصرار آذربایجان بر فعال شدن کریدور زنگزور خاطرنشان ساخت: مسیر جدید طراحی شده و در حال اجراست. آذربایجان این هدف را رها نخواهد کرد، جلوگیری از زیان اقتصادی بهتر از درگیری در چالشی امنیتی است. امروز و تا اینجا نمیتوان بهطور قطعی درباره تهدید امنیتی زنگزور سخن گفت. بحث امنیت زمانی مطرح میشود که تغییرات ساختاری در جغرافیای منطقه رخ دهد، یا مسیر حملونقل به سمت مسائل نظامی و حضور نیروهای خارجی سوق پیدا کند. در چنین شرایطی، بی شک امنیت ایران دچار تزلزل میشود.
وی گفت: از زمان مطرح شدن این موضوع، ایران در موضع مخالف این طرح قرار گرفته است. جمهوری آذربایجان نیز شفافیت لازم را نشان نداده است رفتار آذربایجان با ایران به گونهای بود که به هر حرکتی که با حمایت آذربایجان صورت گیرد، با تردید نگریسته میشود. دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی با اشاره به ظرفیت امنیتی و نظامی دالان زنگزور یادآور شد: اگر مسیر صرفاً تجاری باشد، تفاوت زیادی با مسیرهای نظامی دارد. یکی از اقدامات ضروری، شفافسازی از سوی آذربایجان است؛ از جمله تعیین فاصله مسیر از مرز، نحوه کنترل آن، رعایت مقررات تجاری و تأمین حقوق طرفین.
وی در ادامه اظهار داشت: در صورت تحقق این موارد، ذهنیتهای منفی از بین خواهد رفت. اما به دلیل وجود ابهام، هر روز اطلاعات متناقضی منتشر میشود. این وضعیت لزوماً توطئه نیست، بلکه ابهام است. تفاوت میان ابهام و نظریه توطئه باید درک شود. اگر قرار باشد ابهامات رفع شود، باید شفافسازی صورت گیرد. به نظر میرسد که تمایل به حفظ این ابهام وجود دارد و مواضع جمهوری آذربایجان در قبال ایران دوگانه است. این کارشناس مسائل منطقه ضمن اشاره به نقش احتمالی آذربایجان در همکاری با اسرائیل تاکید کرد: در جریان جنگ ۱۲ روزه، احتمال داده شد که فضای زمینی و هوایی آذربایجان در اختیار نیروهای اسرائیلی قرار گرفته باشد و حملاتی از آن منطقه صورت گرفته اگر این موضوع اثبات شود، دیگر نمیتوان به زنگزور هم با دیده ابهام نگریست، بلکه واقعیت تهدید امنیت ایران خواهد بود. در این مرحله آذربایجان میتواند بهراحتی ابهامزدایی کند.
وی گفت: ایران هیچ اراده ای برای داشتن روابط دیپلماتیک نامناسب با جمهوری آذربایجان ندارد؛ این همسایه کشوری مسلمان و شیعه. اما آذربایجان نیز باید به تعهدات دیپلماتیک خود عمل کند. مقامات و رسانههای آن کشور نباید اظهارات نامناسبی درباره جغرافیای منطقه داشته باشند. رفتار آذربایجان در مقاطعی طوری نبود که بتوان ابهامات را از طریق دیپلماتیک حلوفصل کرد.
نقش اداره مسلمانان قفقاز در مهار تشیع و ترویج اسلام مجهول + (موشن گرافی)
اداره مسلمانان قفقاز، تحت مدیریت طولانیمدت اللهشکور پاشازاده، به جای حمایت از تشیع در آذربایجان، به ابزاری برای مهار آن و ترویج نسخهای تحریفشده از اسلام تبدیل شده است. این اداره با نزدیکی به رژیم صهیونیستی و سکوت در برابر سرکوب شیعیان، و همچنین حمایت از گروههای نورچی و سلفی، هویت دینی مردم را تضعیف کرده و زمینهساز تنشهای منطقهای شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - از زمان استقلال جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۱، اداره مسلمانان قفقاز (CMO) که بهعنوان نهاد رسمی مسئول سازماندهی امور دینی مسلمانان شیعه و سنی این کشور معرفی شده، نهتنها نتوانسته به وظایف ادعایی خود در حمایت و سازماندهی جامعه مسلمانان عمل کند، بلکه به ابزاری برای مهار و تضعیف تشیع و ترویج نسخهای مجهول و غیراصیل از اسلام تبدیل شده است. این اداره، تحت مدیریت طولانیمدت اللهشکور پاشازاده، به جای تقویت هویت دینی مردم جمهوری آذربایجان، در مسیری حرکت کرده که به نظر میرسد بیش از آنکه در خدمت اسلام و بهویژه تشیع باشد، در راستای اهداف سیاسی دولت الهام علیاف و متحدان منطقهای و بینالمللی آن عمل میکند.
اللهشکور پاشازاده: مدیریت مشکوک و ارتباطات بحثبرانگیز
اللهشکور پاشازاده از سال ۱۹۸۰، یعنی از دوران اتحاد جماهیر شوروی، ریاست اداره مسلمانان قفقاز را بر عهده داشته و این تداوم طولانیمدت در قدرت، خود جای سؤال و تأمل دارد. در طول این چهار دهه، پاشازاده نهتنها بهعنوان یک مقام دینی، بلکه بهعنوان چهرهای سیاسی و امنیتی در خدمت دولت باکو عمل کرده است. یکی از جنبههای بحثبرانگیز عملکرد او، ارتباطات و دیدارهایش با سران صهیونیست، از جمله مارک اشنایدر، خاخام ارشد صهیونیست و یکی از تأثیرگذارترین افراد در پروژه عادیسازی روابط کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی، است.
این دیدارها، چه در داخل آذربایجان و چه در خارج از آن، پرسشهای جدی درباره استقلال دینی پاشازاده و نقش او در پیشبرد سیاستهای ضداسلامی و بهویژه ضدشیعی ایجاد کرده است. در حالی که اکثریت مردم جمهوری آذربایجان شیعه هستند، نزدیکی پاشازاده به رژیم صهیونیستی و عدم واکنش او به سیاستهای ضدایرانی و ضدشیعی دولت باکو، نشاندهنده انحراف این اداره از مأموریت اصلی خود، یعنی حمایت از جامعه مسلمانان، است.
ترویج نسخهای مجهول از اسلام و سرکوب تشیع
اداره مسلمانان قفقاز تحت مدیریت پاشازاده، به جای تقویت وحدت اسلامی و حمایت از شیعیان و سنیان، به ابزاری برای ترویج نسخهای تحریفشده از اسلام تبدیل شده که با هویت شیعی مردم آذربایجان همخوانی ندارد. این اداره، به جای تقویت باورهای دینی اصیل، به نظر میرسد در راستای سیاستهای سکولار و ضددینی دولت علیاف عمل میکند. محدودیتهای شدید بر مراسمهای عزاداری محرم، تخریب مساجد و حسینیهها به بهانههای ساختوساز غیرقانونی، و ممنوعیت حجاب در مدارس، نمونههایی از سیاستهای ضدشیعی دولت باکو هستند که اداره مسلمانان قفقاز نهتنها در برابر آنها سکوت کرده، بلکه بهنوعی مشروعیتبخش این اقدامات بوده است.
در مقابل، این اداره هیچ تلاشی برای حمایت از رهبران شیعه و فعالان مذهبی که به بهانههای واهی توسط دولت علیاف زندانی شدهاند، انجام نداده و حتی در مواردی با سکوت یا همراهی خود، به سرکوب شیعیان کمک کرده است.
نفوذ نورچیها و گروههای سلفی: ابزارهای دولت علیاف
یکی از جنبههای نگرانکننده در سیاستهای دینی دولت آذربایجان، حمایت از گروههای نورچی تحت رهبری ساختارهای فتحالله گولن و گسترش فعالیت گروههای سنی سلفی در دهه گذشته است. گروههای نورچی که به دلیل نفوذ در ساختارهای آموزشی و فرهنگی جمهوری آذربایجان مورد انتقاد قرار گرفتهاند، با حمایت ضمنی دولت باکو، به ترویج افکار غیربومی و تضعیف هویت شیعی در این کشور پرداختهاند. این گروهها، که پیشتر در ترکیه نیز به دلیل فعالیتهای سیاسی و امنیتی مورد انتقاد بودند، در جمهوری آذربایجان بهعنوان ابزاری برای کاهش نفوذ تشیع و جایگزینی آن با نسخهای از اسلام که با سیاستهای دولت همخوان است، عمل کردهاند.
Play Video
دانلود
فیلم اصلی
کد ویدیو
از سوی دیگر، در سالهای اخیر، گروههای سلفی و تکفیری که از مناطقی مانند سوریه به جمهوری آذربایجان منتقل شدهاند، با حمایت مالی کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی و کویت، در این کشور فعالیت خود را گسترش دادهاند. این گروهها در جنگ دوم قرهباغ (۲۰۲۰) بهعنوان نیروهای نیابتی در کنار ارتش آذربایجان حضور داشتند و نقش مهمی در پیشبرد اهداف نظامی باکو ایفا کردند. این در حالی است که دولت علیاف، به جای تقویت نیروهای بومی و شیعه، به این گروههای افراطی اجازه فعالیت داده و حتی مساجد و مناطقی از جغرافیای جمهوری آذربایجان را در اختیار آنها قرار داده است. این سیاست نهتنها به تضعیف هویت شیعی مردم آذربایجان منجر شده، بلکه تهدیدی جدی برای امنیت منطقه، بهویژه مرزهای ایران، ایجاد کرده است.
سرکوب شیعیان و زندانی کردن رهبران مذهبی
در مقابل این حمایت از گروههای سلفی و نورچی، دولت الهام علیاف سیاست سرکوب شدید علیه شیعیان را در پیش گرفته است. فعالان و رهبران شیعه، از جمله اعضای جنبش حسینیون که به محور مقاومت نزدیک هستند، به بهانههای مختلف مانند ارتباط با ایران یا فعالیتهای غیرقانونی، بازداشت و زندانی شدهاند.
منطقه نارداران، که بهعنوان یکی از مراکز مذهبی شیعیان شناخته میشود، در سال ۲۰۱۵ شاهد سرکوب خونین توسط نیروهای امنیتی بود که منجر به کشته شدن چندین نفر شد. این اقدامات نشاندهنده رویکرد خصمانه دولت باکو علیه جامعه شیعه است که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
خیانت به هویت دینی مردم آذربایجان
اداره مسلمانان قفقاز تحت رهبری اللهشکور پاشازاده، به جای حمایت از وحدت اسلامی و تقویت تشیع، به ابزاری برای پیشبرد سیاستهای سکولار و ضدشیعی دولت الهام علیاف تبدیل شده است. ارتباطات مشکوک پاشازاده با سران صهیونیست، سکوت او در برابر سرکوب شیعیان، و حمایت ضمنی از گروههای نورچی و سلفی، نشاندهنده انحراف این اداره از رسالت دینی خود است.
در حالی که دولت باکو با حمایت کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به دنبال تضعیف هویت شیعی و ترویج نسخهای تحریفشده از اسلام است، مردم شیعه آذربایجان با محدودیتهای شدید و سرکوب مواجه هستند. این سیاستها نهتنها به وحدت اسلامی در منطقه ضربه زده، بلکه زمینهساز تنشهای ژئوپلیتیکی و تهدیدات امنیتی برای همسایگان، بهویژه ایران، شده است. برای حفظ هویت دینی و فرهنگی مردم آذربایجان، بازنگری اساسی در عملکرد این اداره و سیاستهای دولت علیاف ضروری است.
*کارشناس مسائل روسیه و قفقاز
قسمت اول: اسلام زدایی و شیعه ستیزی در قفقاز دوره تزارها و شوروی + (موشن گرافی)
پس از عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸، روسیه تزاری و سپس بلشویکها با تضعیف تشیع و فرهنگ پارسی، دست به ساخت هویتی جعلی برای مردم قفقاز جنوبی خصوصا جمهوری آذربایجان کنونی زدند تا از این طریق پیوندهای مردمان دو سوی ارس را از هم گسسته و موجبات جدایی و تسلط بر مناطق شمال ارس فراهم شود.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - پس از انعقاد عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸، که بخشهای وسیعی از قفقاز جنوبی، از جمله خانات ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش را از ایران جدا کرد و به امپراتوری روسیه تزاری واگذار نمود، سیاستی نظاممند برای قطع پیوندهای فرهنگی، تاریخی و مذهبی این مناطق با ایران آغاز شد. این جدایی نه تنها مرزهای جغرافیایی را تغییر داد، بلکه سرآغاز تلاشی گسترده برای بازسازی هویت ساکنان این مناطق بود که امروزه به جمهوری آذربایجان معروف است.
این سیاستها، که ابتدا توسط تزارها و سپس توسط بلشویکها با شدت و اشکال متفاوتی ادامه یافت، با هدف تضعیف پیوندهای تاریخی با ایران و ایجاد هویتی جدید و متمایز برای مردم منطقه طراحی شد. این هویتسازی، که با حمایت ضمنی قدرتهای استعماری مانند بریتانیا همراه بود، نه تنها تشیع و فرهنگ پارسی را در حاشیه قرار داد، بلکه روایتی جعلی را ترویج کرد که ایران را به عنوان متجاوز به سرزمینهای بهاصطلاح "تاریخی" آذربایجان معرفی میکرد. بررسی انتقادی این روند با استناد به اسناد معتبر بینالمللی نشاندهنده دستکاری هویت منطقه برای پیشبرد اهداف استعماری است.
امپراتوری تزاری پس از تسلط بر قفقاز، که بخشی از استراتژی توسعهطلبانه پتر کبیر برای دسترسی به آبهای گرم بود، به سرعت سیاستی را برای کاهش نفوذ فرهنگی و مذهبی ایران در این مناطق به اجرا گذاشت. پیش از عهدنامه ترکمانچای، ساکنان این مناطق، بهویژه شیعیان، که اکثریت جمعیت در نواحی مانند باکو، گنجه و نخجوان را تشکیل میدادند، از نظر فرهنگی، زبانی و مذهبی با ایران پیوندهای عمیقی داشتند.
زبان پارسی به عنوان زبان رسمی و فرهنگی در این خانات رایج بود و تشیع، به عنوان مذهب غالب، عاملی برای حفظ ارتباط با ایران محسوب میشد. تزارها، برای تثبیت سلطه خود و جلوگیری از مقاومتهای احتمالی با حمایت ایران، اقدام به جعل هویتی جدید کردند که ساکنان این مناطق را از ریشههای ایرانیشان جدا میکرد. این فرآیند، که در گزارشهای دیپلماتیک روسها در قفقاز و منابع تاریخی مانند آثار توماس دی وال مستند شده است، شامل تشویق مهاجرت مسیحیان ارمنی و روس به منطقه و اعطای امتیازات به آنها بود تا ترکیب جمعیتی تغییر کند.
همزمان، فعالیتهای مذهبی شیعیان محدود شد، مساجد تحت نظارت قرار گرفتند و روحانیون شیعه، که اغلب با ایران ارتباط داشتند، سرکوب یا تبعید شدند. این اقدامات نه تنها تشیع را تضعیف کرد، بلکه زمینهساز ترویج روایتی شد که هویت ساکنان را به جای پیوند با ایران، به سوی یک هویت قومی ترکزبان هدایت میکرد. مهمترین بخش این سیاست، جعل هویتی بود که ساکنان قفقاز جنوبی را به عنوان "آذربایجانی" با تاریخی مستقل و جدا از ایران تعریف میکرد. این هویتسازی با جایگزینی زبان پارسی با زبان ترکی در آموزش و اسناد رسمی آغاز شد.
در حالی که پیش از این، پارسی زبان مشترک نخبگان و اسناد رسمی در خانات بود، روسها با ترویج زبان ترکی و کاهش نقش زبان پارسی، تلاش کردند پیوندهای فرهنگی با ایران را قطع کنند. این روند، که در اسناد آرشیوی تزاری در مورد سیاستهای روسسازی (Russification) ثبت شده است، با ایجاد روایتی تاریخی همراه شد که ساکنان این مناطق را به عنوان قومی متمایز و غیرمرتبط با ایران معرفی میکرد. این روایت، که بعدها توسط بلشویکها تقویت شد، به تدریج این ایده را جا انداخت که ایران در گذشته به سرزمینهای "تاریخی" آذربایجان تجاوز کرده و این مناطق را اشغال کرده بود.
Play Video
دانلود
فیلم اصلی
کد ویدیو
چنین روایتی، که فاقد پشتوانه تاریخی معتبر است، با نادیده گرفتن حضور چندصدساله ایران در این مناطق و نقش آن به عنوان مرکز فرهنگی و سیاسی قفقاز، به Lambing فرهنگی طراحی شد. با سقوط تزارها و روی کار آمدن بلشویکها در سال ۱۹۱۷، این سیاست هویتسازی نه تنها ادامه یافت، بلکه با شدت بیشتری دنبال شد. بلشویکها، با ایدئولوژی کمونیستی و ضدیت با دین، تشیع و اسلام را به شدت سرکوب کردند. مساجد در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان تخریب یا به انبار و موزه تبدیل شدند و آموزش دینی ممنوع شد.
این اقدامات، که در اسناد آرشیوی شوروی مانند گزارشهای کمیته مرکزی حزب کمونیست در باکو مستند است، به کاهش نفوذ تشیع و پیوندهای مذهبی با ایران منجر شد. بلشویکها همچنین با تقویت هویت قومی "آذربایجانی" و ترویج زبان ترکی، روایت جدایی تاریخی این مناطق از ایران را نهادینه کردند. آنها با بازنویسی تاریخ منطقه، روایتی را ترویج کردند که ایران را به عنوان یک نیروی اشغالگر خارجی معرفی میکرد که در گذشته سرزمینهای "آذربایجانی" را تصرف کرده بود. این روایت جعلی، که در تضاد با واقعیات تاریخی مانند حضور ایران در قفقاز از زمان ساسانیان بود، به تدریج در میان نخبگان و سپس مردم منطقه جا افتاد. نقش بریتانیا در این روند نیز قابل توجه است.
بریتانیا، که در قرن نوزدهم رقیب اصلی روسیه در منطقه بود، از تضعیف ایران و جدایی قفقاز استقبال کرد، زیرا این امر نفوذ ایران را در مسیر مستعمره کلیدیاش، هند، کاهش میداد. اسناد دیپلماتیک بریتانیا در آرشیو ملی بریتانیا نشان میدهد که بریتانیا با عدم حمایت از ایران در جنگهای ایران و روسیه و تشویق قاجارها به پذیرش عهدنامههای گلستان و ترکمانچای، به تثبیت سلطه روسیه کمک کرد. این رویکرد، همراه با سیاستهای تزاری و بلشویکی، به تقویت روایت جدایی قفقاز از ایران و جعل هویت "آذربایجانی" کمک کرد.
این سیاستهای هویتسازی تأثیرات عمیقی بر جای گذاشت. پس از استقلال جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۱، این هویت جعلی به بخشی از روایت رسمی این کشور تبدیل شد. به عنوان مثال، ثبت ساز تار به نام آذربایجان در یونسکو در سال ۲۰۱۲، که با اعتراض ایران مواجه شد، نمونهای از ادامه این روند است. این اقدام، که ریشههای پارسی این ساز را نادیده گرفت، نشاندهنده تداوم تلاشها برای جدایی فرهنگی از ایران است. همچنین، تبلیغات رسمی در جمهوری آذربایجان که ایران را به عنوان متجاوز تاریخی معرفی میکند، ریشه در سیاستهای تزاری و بلشویکی دارد که با حمایت ضمنی بریتانیا تقویت شد.
این روند هویتسازی، که با هدف قطع پیوندهای تاریخی و فرهنگی با ایران طراحی شده بود، نه تنها روابط ایران با جمهوری آذربایجان را پیچیده کرده، بلکه به ایجاد تنشهای مداوم در منطقه منجر شده است. بررسی انتقادی این سیاستها نشان میدهد که چگونه قدرتهای استعماری با دستکاری هویت، فرهنگ و مذهب، به دنبال تثبیت سلطه سیاسی خود بودند. این میراث استعماری همچنان در روابط ایران و جمهوری آذربایجان و در روایتهای تاریخی تحریفشدهای که ایران را متجاوز معرفی میکنند، قابل مشاهده است.
*کارشناس مسائل قفقاز
اقدام مشکوک و خطرناک الهام علیاف در منطقه | جمهوری آذربایجان پیمان ابراهیم را پذیرفت؟
شبکه هفت رژیم صهیونیستی مدعی شد آذربایجان در نظر دارد در پیمان ابراهیم عضو شود. آمریکا تلاشهایی برای تحقق این امر صورت داده است.
الهام علی اف نتانیاهو
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شبکه هفت تلویزیون رژیم صهیونیستی، یک منبع نزدیک به جریان سیاسی در گفتوگو شبکه با این بعد از ترسیم نقشه روند نزدیکی میان ایالات متحده و آذربایجان، مدعی شد آذربایجان ظرفیت عضویت در پیمان ابراهیم را دارد.
در بحبوحه گفتمان دیپلماتیک برای گسترش پیمان ابراهیم، یک منبع سیاسی این هفته ادعا کرد که آذربایجان با توجه به همکاری گسترده با رژیم صهیونیستی، میتواند به این توافقنامهها بپیوندد. او در اظهارات خود، نقشه نزدیکی بین ایالات متحده و آذربایجان را برای کانال هفت ترسیم کرد و ادعا کرد که این امر تأثیرگذار است.
این منبع نزدیک به ساختار سیاسی در رژیم صهیونیستی در ادامه گفت: در جلسه استماع این هفته در کمیته روابط خارجی سنا، سناتور جمهوریخواه استیو دینز، دیدار خود با رئیسجمهور علیاف و روابط دیپلماتیک و انتقال انرژی بین آذربایجان و اسرائیل را شرح داد.
در طول جلسه استماع، دینز به قرارداد گاز بین شرکت سوکار آذربایجان و اسرائیل اشاره کرد و گفت که این قرارداد امنیت انرژی کشور را تقویت خواهد کرد. دینز افزود که او همچنین با جورج دیک، سفیر اسرائیل در باکو، ملاقات کرده و تحت تأثیر عمق تاریخی همکاری بین باکو و اورشلیم قرار گرفته است.
این منبع سیاسی در ادامه عنوان کرد، گاهی این سوال مطرح میشود چگونه میتوان توافقنامههای ابراهیم را با آذربایجان گسترش دهیم؟ آذربایجان سالهاست که با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارد و یکی از کشورهای مسلمان پیشرو است که مدتها قبل از ظهور توافقنامههای ابراهیم این کار را انجام داده است، اهمیت استراتژیک آنها واقعاً غیرقابل انکار است.
وی افزود: «آنها همچنین این توانایی فرهنگی را دارند که پلهایی ایجاد کنند و روابط اسرائیل را با سایر کشورهای عرب و مسلمان، از جمله برخی کشورها در جنوب آسیا یا آسیای مرکزی، که از قبل روابطی با اسرائیل دارند تقویت کنند.»
وی در ادامه گفت: در پشت صحنه، روابط بین واشنگتن و باکو مدتی است که رو به گرم شدن است. در نیمه اول سال ۲۰۲۵، گردش مالی تجاری بین دو کشور تقریباً ۶۰۰ میلیون دلار بود که نسبت به سال گذشته ۳۶ درصد افزایش یافته است. آذربایجان به یک نقطه اتصال حیاتی در کریدور گاز جنوبی تبدیل شده است که گاز را از دریای خزر به جنوب اروپا منتقل میکند و گام نمادین دیگری در تلاش اروپا برای کاهش وابستگی به روسیه است.
این منبع سیاسی در پایان عنوان کرد «در حالی که دولت ایالات متحده در حال بررسی مجدد نفوذ خود در اروپای شرقی و آسیای مرکزی است، رابطه آن با آذربایجان در حال پیشرفت است و نه تنها به عنوان شریکی برای اسرائیل، بلکه به عنوان یک بازیگر کلیدی در عرصه ژئوپلیتیک جدید، جایگاه خود را تثبیت میکند.»