گروه بین الملل: سجادی پناه – مشاور سابق معاون رئیس جمهور نوشت: تحولات اخیر در عرصه مذاکرات هستهای بار دیگر نمایشی تکراری را روی صحنه آورده است؛ همان بازی قدیمی "پلیس خوب - پلیس بد" که اینبار نتانیاهو و ترامپ در نقشهای آشنایی این بازی، به اجرای آن پرداخته اند. نتانیاهو با تهدیدهای تکراری، در قامت چهرهای جنگطلب و افراطی ظاهر میشود، در حالی که ترامپ با ژست مذاکره و توافق، خود را منجی صلح و ثبات جا میزند.
به گزارش بولتن نیوز ،اما آنچه ایندو نفر نمیدانند (یا وانمود میکنند که نمیدانند) این است که ایران پیش از این بارها در چنین بازیهایی قرار گرفته و به خوبی ماهیت آن را درک کرده است. ترامپ که مدتی از فضای سیاست دور بوده، شاید درنیافته که دیگر زمان فریبکاریهای سطحی و شوی های سیاسی گذشته است. او بهدنبال توافق موقت برای مصرف رسانهای در داخل و عرصه بین الملل است؛ توافقی که اگر محقق شود، بدون آنکه امتیازی واقعی به ایران بدهد، تنها پیروزی نمادینی را برای ترامپ بوجود می آورد
در این میان، نتانیاهو نقش اهرم تهدید را بازی میکند تا ایران را به پای میزی بکشاند که در آن از پیش، همه امتیازات به نفع آمریکا چیده شده است. اما پرسش کلیدی این است: آیا اسرائیل واقعاً تحمل یک پاسخ سخت و همهجانبه از سوی ایران را دارد؟
پاسخ روشن است؛ تلآویو، با وجود تمام لفاظیها، خوب میداند که حتی کوچکترین خطای محاسباتی، میتواند برای این رژیم پرهزینه و غیرقابل جبران باشد.
از این رو، کشورمان نهتنها باید زیر بار هیچگونه عقبنشینی فنی نرود، بلکه باید ذخایر استراتژیک خود را بهمثابه اهرم بازدارنده حفظ و تقویت کند. بهترین پاسخ به این نمایش، ایستادگی هوشمندانه و کنترلشدهای است که راه هرگونه سوءاستفاده ای را ببندد.
اگر توافقی حاصل شود و ترامپ آن را بهعنوان یک پیروزی شخصی مصادره کند، اما در عمل تحریمها لغو نشوند و تغییر ملموسی در وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران ایجاد نگردد، آنگاه ایران عملاً بازندهای خواهد بود که بدون دریافت هیچ تضمین واقعی، به بازگشت یک بازیگر غیرقابل اعتماد در سطح بینالمللی مشروعیت بخشیده است.
با توجه به ساختار کنگره آمریکا و فضای سیاسی داخلی آن کشور، هیچ اطمینانی نسبت به رفع واقعی تحریمها وجود ندارد. بنابراین ایران باید مراقب باشد که بار دیگر، قربانی خوشباوری سیاسی و اعتماد به وعدههای بیپشتوانه نشود.
اکنون زمان آن نیست که تهران در زمین واشنگتن یا تلآویو بازی کند. بلکه باید با اتکا به ابزارهای قدرت ملی، موازنهسازی منطقهای، و دیپلماسی فعال، قواعد بازی را تغییر دهد — پیش از آنکه دیگران آن را بهنفع خود بازنویسی کنند.
پیشتر نیز تأکید شد که ترامپ نه یک سیاستمدار راهبردی، بلکه یک بازیگر رسانهای و معاملهگر فرصتطلب است که بیش از هر چیز به بازتولید قدرت شخصی و خلق نمایشهای سیاسی میاندیشد. او برای تثبیت قدرت خود در عرصه داخلی و بین المللی، به یک توافق نمادین نیاز دارد، نه توافقی پایدار و متوازن.
هر توافق بدون تضمینهای حقوقی و اجرایی، عملاً به تأمین سوخت شوی سیاسی او منجر خواهد شد، نه به تأمین منافع ملی ایران.
مذاکره با چنین فردی، اگر بدون درک عمیق از ابعاد روانی ـ سیاسی ، شخصیت خودشیفته و محاسبات پشتپردهاش صورت گیرد، دیپلماسی ما را به ابزاری برای مشروعیتبخشی به او تبدیل خواهد کرد ، بازیای که قواعدش از پیش به نفع ترامپ نوشته شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com