کد خبر: ۸۳۸۲۸۵
تاریخ انتشار:

شبه کودتای هنری سینمای زرد

اخیرا فریدون جریانی استقبال از فیلم‌های کمدی را نشان اضطراب و نه شادی جامعه دانسته است. محمدرضا محقق، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، نویسنده و مدرس سینما و ادبیات از کسانی است که پیگیر سینمای ایران است و با او در مورد این سخنان جیرانی گفت‌وگو کردیم.
شبه کودتای هنری سینمای زرد

گروه فرهنگی: اخیرا فریدون جریانی استقبال از فیلم‌های کمدی را نشان اضطراب و نه شادی جامعه دانسته است. محمدرضا محقق، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، نویسنده و مدرس سینما و ادبیات از کسانی است که پیگیر سینمای ایران است و با او در مورد این سخنان جیرانی گفت‌وگو کردیم.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از صبح نو، همواره فیلم‌های کمدی فروش بالایی در سینمای ایران داشتند. در چند سال اخیر هم این مسأله تشدید شده است و همین امسال هم شاهد فروش بالای «فسیل» و «هتل» هستیم. آقای جیرانی در مطلبی اخیرا نوشته است، استقبال از فیلم‌های کمدی را از نه سر شادی بلکه از سر اضطراب جامعه ایران دانسته است. نظر شما در این زمینه چیست؟

در ابتدا باید مقدمه‌ای در نقد صحبت‌های آقای جیرانی که گفته‌اند مردم به فیلم‌های کمدی گرایش دارند و منشأ این گرایش از اضطراب مردم است، بگویم اساسا این صحبت، سخن درستی نیست، چون ما چیزی به نام سینمای کمدی نداریم. ما اگر بخواهیم بر اساس استانداردهای جهانی صحبت کنیم، گرایشی به سینمای کمدی نداریم؛ چون اصلا سینمایی به‌عنوان سینمای کمدی نداریم. چون سینمای کمدی استانداردها، قواعد و قوانین و حتی ژانر خودش را دارد. ما نمی‌توانیم مجموعه‌ای از فیلم‌های سخیف مبتذل چندپاره متشتت که با استفاده از مناسبات و رانت و با قلقلک دادن غرایز جنسی مخاطب آثاری را می‌سازند، کمدی بنامیم! با این ویژگی‌ها که عرض کردم، آثاری که نه فیلم‌نامه درستی دارد، نه بازی و نه تم مشخص دارد، نه با شخصیت‌پردازی و ضرب‌آهنگی روبه‌رو هستیم، نه کارگردانی قابل اعتنایی دارد و هیچ‌کدام از عناصر سینمایی در آن لحاظ نشده است، کمدی نیست و به نظر من این ناجوانمردانه است و ظلم به سینما و به‌خصوص ژانر فوق‌العاده عزیز، معتبر و قابل محترمی به اسم کمدی است که ما اسم این فیلم‌ها را کمدی بگذاریم؛ این نکته خیلی مهمی است.

تحلیل شما از این استقبال گسترده از فیلم‌های کمدی و سطحی چیست، جامعه به دنبال چیست و این استقبال چه پیامدی دارد؟

نکته دیگر اینکه ما با چه موقعیتی روبه‌رو هستیم؟ اصل حرفی که آقای جیرانی گفته است، این موردی است که ما می‌خواهیم به آن پاسخ بدهیم، ما با چه موقعیتی روبه‌رو هستیم؟ به نظر من، ما با افرادی به اصطلاح فیلم‌ساز رو‌به‌رو هستیم که با قلقلک دادن و تحریک کردن غرایز جنسی مخاطبانشان سعی و تلاش مذبوحانه در کشاندن مردم به سینما دارند که این اصل قضیه است. توجه داشته باشیم مخاطبی که وارد سینما می‌شود و این فیلم‌ها را می‌بیند به چه چیزی می‌خندد و این نکته بسیار مهم و مرکز ثقل قضیه است. مخاطب و تماشاگر به چه می‌خندد؟ اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، مخاطب در این فیلم‌ها به یک موقعیت استاندارد کمدی با آن تعریف مبنایی و سینمایی که شاکله مشخصی دارد و یکی از فنون بسیار سخت است، نمی‌خندد؛ چون این فیلم‌ها هیچ‌گونه از اجزای استاندارد ژانر طنز را ندارد. پس مخاطب به چه چیزی می‌خندد؟ مخاطب در این فیلم‌ها با کمال تأسف دارد به چهره دفرمه و کاریکاتوریزه پریشانی‌ها و بدبختی‌های خودش می‌خندد که توسط فیلم‌ساز نه حتی با بهره‌گیری از نمونه‌های فیلم‌فارسی بلکه با کپی دسته چندم آن سینما، موقعیتی را پدید می‌آورد که مخاطب در یک گیرودار و خلسه طنازانه قرار گیرد.

این مدل بسازبفروشی، با کپی دسته چندم عناصر آن سینما موقعیتی را پدید می‌آورند که مخاطب گرفتار یک گیرودار و خلسه ناخودآگاه شود و می‌خندد به چیزی که آینه صادقانه او نیست بلکه کاریکاتوری از امیال سرکوب شده و توسری خورده اوست. مجموعه‌ای از فیلم‌هایی که به اسم کمدی اکران شدند و فروش میلیاردی داشتند و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فروش یکی از این فیلم‌ها را یکی از دستاوردهای خودشان دانسته بودند، از منظر کیفی واقعا جای تأسف دارند؛ یا عامدانه ایشان این حرف را زدند یا غیرعامدانه این حرف را زدند که در دو حالت واقعا باید گفت که زهی تأسف برای مجموعه‌ای که بناست پیش‌روی فرهنگ و متولی فرهنگی کشور باشد و به جای آنکه به فکر حل مشکل بیمه بیکاری اهالی هنر و ارتقای بیمه بازنشستگی آنها باشد که از اوجب واجبات است، دل خوش کرده به فروش تعدادی آثار پاپ‌کورنی که البته از سینما تا تئاترهای گلریز را درنوردیده‌اند و ربطی هم به مدیریت ایشان ندارد. مگر در ادوار قبل کمدی‌هایی مثل «تگزاس»، «سالوادور»، «مطرب»، «هزارپا»، «خالتور» و «آس و پاس» نفروختند؟ وزیر ارشاد باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا فیلم‌های تولیدی ارگان‌های سینمایی زیرمجموعه‌شان، هیچ‌کدام مخاطب نداشته است؟ با وجود صرف میلیاردها پول اغلب آثار شکست خورده اکران، محصول ارگان‌ها و نهادها هستند.

سطح کیفی فیلم‌های امروز را چطور می‌بینید؟

فیلم‌هایی که به اسم کمدی فروش میلیاردی کردند، فیلم‌هایی هستند که به لحاظ ارزش‌های سینمایی زیر صفر هستند؛ یعنی به جهت ساختار، محتوا، فرم و ارزش‌های سینمایی نمی‌توانید در خصوص آنها صحبت کنید، به جهت اینکه ما اصلا با سینما روبه‌رو نیستیم. اگر ما می‌خواهیم سینما را نقد کنیم باید مقدماتی وجود داشته باشد، باید کارگردان و داستانی وجود داشته باشد و ما در این فیلم‌ها با تصاویر وصله پینه‌شده‌ای رو‌به‌رو هستیم که از یک‌سری از ابزارها به‌عنوان بزک (رنگ، قر و جوک‌های جنسی) حرکاتی که در قدیم در اصطلاحات از آن به فیلم‌فارسی یاد می‌شده است و ابتذال از آن برداشت می‌شد، این عناصر در این فیلم‌ها جمع شده است که من ابا دارم سینما و فیلم را در خصوص این‌گونه آثار به کار ببرم.

چه عواملی در تولید این فیلم‌ها دخیل هستند و باعث شناخته شدن آنها می‌شوند؟

ما با چنین مجموعه‌ای رو‌به‌رو هستیم و این‌گونه فیلم‌ها هم باید باعث ناراحتی وزیر و وزارتخانه ارشاد باشد و ضعف آن سیستمی است که دست به دست هم دادند تا چنین اثری تولید شود. ما با سینما روبه‌رو نیستیم، با پدیده‌ای رو‌به‌رو هستیم که نه سینماست، نه ارزش‌های سینمایی را دارد و نه ژانر کمدی دارد.

یعنی کلا با صحبت‌های جیرانی موافق نیستند؟

البته با آن قسمت صحبت آقای جیرانی که گفتند می‌توان یک چنین گرایشی را به چنین آثاری تحلیل کرد، موافقم. یک وجه و روشی از ری‌اکشن و عکس‌العمل تماشاگران به اضطراب‌ها، فقدان‌ها، افسردگی‌ها ، سرگشتگی‌های فردی و اجتماعی در تماشای همین آثار رخنه کرده است. فیلم‌های کمدی بازاری از چه چیزی دارند آب می‌خورند؟ آیا مگر غیر از این است که کپی‌های دست چندمی فیلم‌فارسی‌های دوران گذشته هستند، این چه افتخاری دارد؟ چه دستاوردی است؟ سینما در کشورهای دیگر این‌گونه نیست. در کشورهای دیگر تولید، پخش و نمایش اصلا به این شکل نیست که ما بخواهیم این‌گونه آثار را با کشورهای دیگر بسنجیم، این قیاس، قیاس مع‌الفارقی است. تولید فیلم در همه کشورها دارای یک‌سری از استانداردها است و سینما جایگاه خودش را دارد. شما تاریخ را مطالعه کنید، تولید فیلم در هر ژانری در کشورهای دیگر که صاحب سینما هستند، استانداردی دارد و در آن استاندارد تحلیل می‌شود نه مثل کشور ما که بر اساس یک‌سری رانت‌ها و پول‌های کثیف برخی آثار تولید می‌شوند. به نظر من، در سینمای ایران با یک کودتای شبه‌هنری رو‌به‌رو هستیم. این کودتا سرها و مایه‌های مختلف دارد. از کمدی‌هایی مثل «اجاره‌نشین‌ها»، «ای ایران»، «ایران برگر» و... که دارای استانداردها و ارزش‌های سینمایی در ژانر کمدی بوده‌اند به جایی رسیده‌ایم که با چنین ملغمه رو به افولی مواجه هستیم که نه فقط ژانر اجتماعی بلکه اساسا ساختار سینما را نابود کرده است. ما چیزی به‌عنوان صنعت سینما و ژانر متنوع نداریم. سینما و در اینجا بخشی که مورد نظر ما است یک مرتبه سیل مخاطب مبهمی را می‌کشاند به سمت فیلم‌هایی است که نه هویت سینمایی دارند، نه هویت ژانر. اگر بخواهم این سینما را با تمثیل و با تشبیه توصیف کنم مثل افیون عمل می‌کند.

این شکل فیلم‌ها با مقاصد غیر فرهنگی در حال مشغول کردن مخاطب و مردم است تا فیلم‌های جدی و تفکربرانگیز دیده نشود؛ مثل فیلم «نبودن» علی مصفا که به نظر من از جهت سینمایی، ارزش‌های سینمایی، فیلم‌نامه، اجرا، کارگردانی و... مجموعه عناصر یکی از بهترین فیلم‌های تمام سال‌های گذشته است. این فیلم نه واگویه سیاسی دارد، نه ضد دینی است، نه ضد امنیت ملی، ولی نمی‌تواند اکران شود یا فیلم «چرا گریه نمی‌کنی» علیرضا معتمدی که رگه‌هایی از کمدی نیز در این فیلم است. این فیلم چرا باید در اکران نابود شود؟ خیلی نکته مهم و معناداری است که به این آثار توجه نمی‌شود تا آن سینمای بازاری افیونی سرپا بماند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین