دانش آموزانی اغوا شده، که بدنبال حقوق از دست رفته شان در کف خیابان ها هستند

گروه اجتماعی - مصطفی مطهری: خوان کنکور و  مرحله سخت برای آینده سازی به یک مانع بزرگ برای جوانانی تبدیل شده است که نسبت به آینده خود ناامید می باشند؛ آینده ای سراسر ابهام و ناامیدی از آن، موجب شده تا عصیان و سرکشی ها درونی، بروز بیرونی پیدا کنند. در واقع آمار منتشر شده از حوادث اخیر در سطح کشور و حضور دانش آموزان در این عرصه دلیلی متقن از نارضایتی هایی می باشد که در این راستا وجود دارد.

به گزارش بولتن نیوز، واقعیت امر این است که اگر نگاهی آماری به حضور دانش آموزان در اتفاقات اخیر بیاندازیم و مقایسه ای با آمارهای منتشر از قبولی ها کنکور بیاندازیم، می بینیم شکافی که در حوزه آموزش و در بخش کنکور بواسطه قبولی ثروتمندان و دانش آموزانی که در مدارس غیر دولتی یا به عبارت بهتر مدارس پولی(از بین ۴۰ داوطلب برتر کنکور امسال، تنها ۲ نفر یکی در مدرسه دولتی و دیگری در مدرسه نیمه‌دولتی درس خوانده بودند. ۲۹ داوطلب یا به بیان دیگر ۷۲ درصدی کل رتبه‌های برتر در مدارس استعداد‌های درخشان تحصیل کرده‌اند) در رشته های پر مخاطب و پر داوطلب بوجود آمده، بروز عینی خود را در کف خیابان ها نمایان کرده است.

اگر چه می توان دلایل متعددی را در این باره و در راستای چرایی حضور جوانان و نوجوان دانش آموز در کف خیابان ها مورد پژوهش قرار داد اما با این حال متغیر آموزش و ناعدالتی های آموزشی و آنچه سال هاست در عرصه آزمون های کنکور رخ می دهد در عرصه زمانی تلنبار شده و در شکل خشونت های اجتماعی و چرخش آن به حوزه سیاسی نمایان شده است.

با این حال به نظر می رسد آنچه در این راستا موجب شده تا جوانان خود را مجاب به حضور در اجتماعات مذکور کنند حق خواهی از طریق استفاده از ابزار خشونت و تخریب بوده است. بطوریکه آنچه به عنوان عامل نارضایتی موجب حذف آنها از دستیابی به آینده مطلوب شده است را در کف خیابان ها جستجو کنند. به بیان روشن تر عقده گشایی هایی که در بستر و زمینه هایی چون آموزش و کنکور بر جوانان و نواجوان دانش آموز تحمیل شده است به آنها تهور میدانی داده است تا برای آینده شان دست به ماشه اعتراضات و تخریب و اغتشاش ببرند.

خلاصه کلام اینکه، اگر اصل بر آسیب شناسی و شناسایی ماهیت دلایل حضور دانش آموزان در حوادث اخیر باشد باید بخش عمده از نگاه پژوهشی را به بخش آموزش و معضلاتی که در این بخش وجود دارد معطوف کرد.این بدان معنا است که آموزش و شرایط آموزش و عدم رعایت اصول آموزشی و فقدان نگاه برابر و عدالت محور در این حوزه، می تواند بخش ویژه ای از دلایل حضور دانش آموزان و اغوا شدن آنها را با هدف  اقناع درونی شان دید.