کد خبر: ۷۷۴۵۴۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
بولتن نیوز در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین شیخ محسن طبسی بررسی کرد

وهابیان میوه های شجره خبیثه بنی امیه‌

تفکر عثمانیگری و متعاقب آن سلفی‌گری تکفیری که بارزترین نماد آن در عصر حاضر وهابیگری است ازاندیشه‌ها و کردار شجره خبیثه بنی‌امیه ناشی می‌شود و به عبارت ساده تر وهابیان میوه های شجره خبیثه بنی امیه‌اند که بخشی از تاریخ اسلام را با کردار پلید خود آلوده‌اند.
وهابیان میوه های شجره خبیثه بنی امیه‌

گروه دین و اندیشه ـ علی رحمانی: در میان نظریه هایی گوناگونی که تا کنون در مورد منشأ و ریشه ایدئولوژی سلفیت تکفیری ارائه شده با توجه به تحولات تئوریک رشته وهابی پژوهی در سالهای اخیر شاید بتوان به ضرس قاطع گفت نظریه نشأت گرفتن جریانهای تندروی سلفی- تکفیری از تفکرات و اقدامات فرزندان معلوم الحال امیه ابن عبدالشمس در میان اهل علم و قلم محبوبیت بیشتری دارد. این دیدگاه صحیح تاریخی با رجوع به منابع اصیل اهل تسنن و با استناد به داده‌های تقریباً متقن تاریخی در تلاش است تا اثبات کنند تفکر عثمانیگری و متعاقب آن سلفی‌گری تکفیری که بارزترین نماد آن در عصر حاضر وهابیگری است ازاندیشه‌ها و کردار شجره خبیثه بنی‌امیه ناشی می‌شود و به عبارت ساده تر وهابیان میوه های شجره خبیثه بنی امیه‌اند که بخشی از تاریخ اسلام را با کردار پلید خود آلوده‌اند با برای واکاوی این نظریه مستند تاریخی در گفتگویی کوتاه با حجت الاسلام والمسلمین شیخ محسن طبسی به دنبال یافتن علل و عوامل بغض و کینه شدید وهابیان نسبت به مولای متقیان امام علی (ع) هستیم. تا از این طریق اثبات کنیم که کینه وهابیت تکفیری کنونی نسبت به قرآن ناطق و اسوه جهاد و شهادت یعنی امام علی (ع) ریشه در کینه‌های بدر و احد دارد و پدیده‌ای عجیب و غریب نیست.

بولتن نیوز در ایام شهادت امیرالمؤمنین امام علی (ع) این گفتگو را به روح بلند اسوه مردانگی و تقوا امام مظلومان و مستضعفین حضرت علی ابن ابی طالب (ع) تقدیم می کند، امید است که در پیشگاه با عظمت و پر جود و کرم آن یگانه خلقت مقبول افتد.

 

وهابیان میوه های شجره خبیثه بنی امیه‌

 

* نگاه جریان منحرف وهابیت به زندگی و شخصیت امام علی (ع) در آیینه تاریخ اسلام به چه شکل است؟

طبسی: بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر می‌کنم طرح مسئله باید از چند زاویه قدری تغییر کند اولاً همان طور که فرمودید جریان انحرافی وهابیت و نگاه آن نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (ع) دو اصلاحیه باید برای این عنوان در نظر گرفته شود. اصلاحیه اول جریان وهابیت است که ما نباید این جریان را در غالب فرقه محدودی که در قرن یازدهم درست شد و در میان مسلمین به حیات خود ادامه داد ببینیم. در واقع جریان وهابیت یک حرکت انحرافی است که در طول تاریخ اسلام بوده اما شکلها و قیافه های مختلفی دارد و وقتی ما اساس وهابیت را رهگیری می‌کنیم به جریان امویان می‌رسیم که در زمان پیامبر بودند و منافقانه به حیات خودشان ادامه می‌دادند و در واقع با یهودیان شبه جزیره عربستان هم پیمان بودند. این جریان به لحاظ ظاهری توانست سقیفه را کلید و بزند و بعد از سقیفه در سال 35 هجری قمری به بهانه قتل عثمان جریان عثمانیه و متعاقب آن جنگ جمل و جنگ صفین را به وجود آورد. بعد می‌بینید امویان روی کار می‌آیند و در شکل و قالب سیاسی و حکومتی ستیز خود را با پیامبر (ص) و با اسلام اصیل ادامه می‌دهند این که ما تصور کنیم امویان با حضرت امیر (ع) مشکل داشتند نگاه خطایی است که من عرض خواهم کرد. بعد می‌بینید جریانی که در حال ستیز و مقابله با پیامبر (ص) است در قالب اهل حدیث و اصحاب حدیث ظهور و بروز می‌یابد. پس از آن می‌بینیم این جریان در شکل و قالب ابن تیمیه و سلفی گری در قرن هشتم هجری به حیات خود ادامه می‌دهد و در قرن یازدهم در شکل وهابیت ادامه پیدا می‌کند. الان هم که اذناب این فرقه انحرافات و جنایات زیادی را در سرزمینهای اسلامی انجام می‌دهند. پس ما اگر بفهیم ریشه وهابیت به چه کسی و کجا باز می‌گردد می‌توانیم به بخش دوم سؤال پاسخ دهیم و بگوییم که این جریان فقط با امیرالمؤمنین علی (ع) تقابل نداشته است. بلکه با پیامبر خاتم (ص) و با اسلام اصیل و ناب هم تقابل داشته است. چون اگر ما فقط تقابل وهابیت را با امام علی (ع) بررسی کنیم قصه به یک دعوای فرقه‌ای تنزل پیدا می‌کند. در این صورت شیعیان به عنوان پیروان امیرالمؤمنین و وهابیان هم به عنوان پیروان مکتب خلفا قلمداد می‌شوند چنین مسئله‌ای یک دعوای فرعی است و اهمیت چندانی ندارد. در حالی که ما وقتی به تاریخ وهابیت مراجعه می‌کنیم می‌بینیم نه قصه عمیق‌تر از این حرفها است. وقتی می‌بینیم ریشه فکری وهابیت به بنی امیه و امویان باز می‌گردد و تاریخ امویان را باز خوانی نموده و مواضع آنها را بازخوانی و رصد می‌کنیم می‌بینیم که امویان با پیامبر مقابله کرده‌اند نه فقط در خفا بلکه اینها به صورت علنی پیامبر را مسخره نموده و ایشان را استهزاء می‌کردند و مقام خلافت را از مقام نبوت بالاتر می‌دانستند؛ و اگر با حضرت امیر (ع) مقابله می‌نمودند به این دلیل بود که امیرالمؤمنین (ع) مجسمه و حافظ سنت نبوی بود و مروج سنت اصیل اسلامی بود از این جهت بنی‌امیه با ایشان مقابله می‌کردند لذا نظر شخصی بنده بر‌اساس مطالعات و پژوهشهایی که داشتم این است که جریان وهابیت اگر هم با امیر‌المؤمنین (ع) مقابله می‌کند به دلیل این است که ایشان مجسمه سنت نبوی است.

 

* دشمنی وهابیت با امام علی (ع) محرز و غیر قابل تردید است اما سؤال اصلی برای مخاطبان ما این است که چه شد این نگاه در اینها شکل گرفت شما به عنوان یک کارشناس مذهبی علل و عوامل این مسئله را چگونه می‌بینید؟

طبسی: یکی از علتهای مهم در این زمینه خود بنی‌امیه هستند؛ زیرا این خاندان خبیث یکی از مهمترین بنیان‌گذاران تقابل با امیرالمؤمنین (ع) هستند. شما ببینید در سقیفه امامت را از امام علی (ع) گرفتند اما در ماجرای قتل خلیفه سوم و به وجود آمدن فرقه عثمانیه بنی امیه و معاویه سردمدار قضیه هستند. می‌بینید که نه تنها فضائل حضرت امیر (ع) را مصادره می‌کنند بلکه شخصیت حضرت امیر (ع) را هم مورد تعرض، توهین و جسارت قرار می‌دهند چرا؟ به خاطر این که امیرالمؤمنین (ع) مجسمه سنت نبوی است و جلوی منافع و زیاده خواهی آنها را می‌گیرد. ببینید مسئله امیرالمؤمنین (ع) تضمین حاکمیت رسول الله (ص) است بنابراین با منافع اینها در تضاد است وقتی که می‌بینند در سال 35 هجری امیرالؤمنین (ع) در جامعه حضور دارد و مردم به سمت اامیرالمؤمنین بارز می‌گردند و از این که حضرت را تنها گذاشتند پشیمان می‌شوند؛ یعنی مردم به حاکمیت امام علی (ع) چراغ سبز نشان می‌دهند و حاکمیت غیر ایشان را نفی می‌کنند این مسئله صدرصد منافع اینها و مشروعیت خلافت خلفا و به ویژه بنی امیه را زیر سؤال می‌برد. امیر‌المؤمنین (ع) آمده است تا حاکمیت و نبوت پیامبر (ص) را تکمیل کند این مسئله با منافع آنها در تضاد است و همین تعارض منافع آنها را به سمت ستیز و دشمنی با حضرت سوق می‌دهد. این ستیز در شکلها و قالبهای مختلف خودش را نشان داد. یک ستیز سیاسی- اجتماعی است که در این مرحله حضرت را از خلافت کنار گذاشتند. شکل دیگر ستیز نظامی بود که همان طور که می‌دانید جنگ جمل و صفین را در همین راستا به راه انداختند؛ اما از همه مهمتر ستیز علمی هست یعنی شما می‌بینید محدثین خود فروخته، محدثین دنیا طلب و خودباخته درباری به نفع حکومتها در مذمت حضرت علی (ع) حدیث جعل می‌کردند؛ و این یکی از نکاتی است که در این زمینه شاهد آن هستیم اوج این مسئله در زمان زمان ابن تیمیه پدر فکری وهابیت قابل مشاهده است. ابن تیمیه در کتب و آثار مختلف خود نه تنها فضائل حضرت امیر (ع) را انکار و تکذیب می‌کند بلکه همان توهین‌ها و جسارتهایی را که بنی امیه و معاویه انجام می‌دادند را در قلم خود آورده و با قلم مسموم خویش حضرت امیر (ع) را العیاذ بالله بت پرست معرفی می‌کند یا ایشان را العیاذ‌بالله شراب خوار معرفی می‌کند و سعی دارد ایشان را طوری معرفی کند که زبانم لال حتی قرآن و سنت نبوی را بلد نبوده‌اند و خیلی خطا و اشتباه انجام داده است اینها دقیقاً همان نگاهی است که بنی امیه در زمان خود با شمشیر آن را ترویج کردند و اینها هم الان با قلم خود آن را رواج می‌دهند.

 

* با توجه به این دشمنی وهابیان نسبت به مولای متقیان علی (ع) مواضع مکاتب مختلف کلامی و فقهی اهل تسنن نسبت به حضرت امیر (ع) به چه صورت هست و در واقع چقدر با جریان وهابیت تقابل دارد؟

طبسی: ببینید در مجموع ما اگر بخواهیم مواضع و فرقه‌های اسلامی را نسبت به امیر المؤمنین (ع) تقسیم‌بندی کنیم باید آنها را به سه دسته تقسیم کنیم. دسته اول رویکرد مثبت حداکثری و نگاه امامتی به ایشان دارند مثل شیعه اثنی عشریه، شیعیان زیدی و شیعیان اسماعیلی مذهب دسته دوم رویکرد مثبت حداقلی نسبت به شخصیت ایشان دارند یعنی فقط نگاه تجلیلی به ایشان دارند؛ که قالب فرقه‌ها و مکاتب عامه این نگاه را دارند. رویکرد سوم که شامل رویکرد تخریبی می‌شود متعلق به نواصب، سلفی‌ها و وهابیون است. ما وقتی به رویکرد دوم مراجعه می‌کنیم می‌بینیم اکثریت فرق و مذاهب عامه هر چند به صراحت امام حضرت امیر (ع) را نفی می‌کنند اما احترام حضرت امیر را نگه داشته و به ایشان توهین و جسارت نمی‌کنند به علاوه فضائل ایشان را هم نقل می‌کنند و معمولاً در طول تاریخ عامه اهل تسنن با جریان احرافی وهابیت و سلفی‌گری مشکل داشته و دارند. لذا شما الان می‌بینید آنهایی که در مصر، پاکستان و افغانستان و کشورهای مختلف اسلامی هستند با وهابیت تقابل دارند. یکی از محورهای اساسی این تقابل نوع نگاه وهابیت به امیرالمؤمنین (ع) است. همان طور که می‌دانید الان وهابی‌ها کتب مختلفی در تخریب چهره حضرت امیرالمؤمنین (ع) و دفاع از دشمنان ایشان به ویژه بنی امیه منتشر می‌کنند اما می‌بینیم که مذاهب کلامی اهل تسنن اتفاقاً در مذمت معاویه و دشمنان امیرالمؤمنین (ع) سخنرانی‌ها دارند و کتابها می‌نویسند و همچنین در فضائل ایشان هزاران هزار کتاب و رساله نوشته‌اند اینها نشان می‌دهد که این نوع نگاه عامه یا نگاه حداقلی مثبت به حضرت امیر (ع) و فضائل ایشان حاکی از وجود نوعی چالش بین عامه و وهابیت در مورد ایشان است.

 

وهابیان میوه های شجره خبیثه بنی امیه‌

 

* با توجه به این که تخصص جناب عالی وهابیت پژوهی است می‌خواهم با هم نگاهی به تحولات معاصر منطقه آسیای مرکزی بیاندازیم همان طور که می‌دانید اکثریت ساکنان این منطقه ار عالم اسلامی پیرو مذهب حنفی هستند در حقیقت شاید آراء و افکار فقهی و کلامی آنها با وهابیت در تضاد است با این وجود چرا در کشور افغانستان گرایشات وهابی گسترش پیدا کرده است این مسئله از منظر شما چه دلایلی دارد؟

طبسی: ببینید مسئله یک مقدار فراتر از مسائل اعتقادی است الان متأیفانه مسئله سیاسی شده و از آن طرف هم شیعیان انگلیسی با رفتارهای خود و حمایتهای سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی مانند MI6 و سیا جو را ازحالت علمی و اعتقادی به سمت تنشهای سیاسی کشانده‌اند. اگر ملاحظه کنید در شبه قاره احناف که به لحاظ اعتقادی صد‌در‌صد در تقابل با وهابیت هستند اما می بینید که جریان شیعیان انگلیسی و توهینهای آنها به باورهای عامه و احناف آنها را جری می‌کند و در یک جریان همسو با وهابیت قرار می‌دهد و الا به لحاظ اعتقادی همان طور که فرمودید حنفی‌ها ضد وهابیت هستند. من یکی از دلایل سیاسی شدن قضیه را جریان شیعیان انگلیسی می‌دانم. علت دوم بازی برخی از احناف در زمین وهابیت پول و ثروت و حمایتهای مادی عربستان و آمریکا است. علت سوم که مهم ترین علت هم هست وجود پر برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. انقلاب اسلامی ایران حرکتی را در منطقه و دنیا ایجاد کرد که باعث شد به قول معروف الغریق یتشبث بکل حشیش اینها وقتی خودشان را در حال غرق شدن دیدند. از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنند تا بتوانند نظام مقدس جمهوری اسلامی را به زعم خودشان ساقط کنند. پس چه بهتر که از منطقه شبه قاره استفاده کنند و سمپاشی‌ها و تفرقه پراکنی های خود را در این منطقه انجام دهند؛ و انواع تهمتها را به شیعه بزنند. تا چهره شیعه و اهل بیت (ع) را مخدوش کنند تا بتوانند به این وسیله زمان بخرند و تجدید قوا کنند تا در نهایت منطقه شبه قاره و بیخ گوش ایران را نا امن جلوه دهند.

 

* در پایان اگر فکر می‌کنید که مطلبی در این خصوص مغفول مانده بفرمایید تا استفاده کنیم؟

طبسی: در پایان هم از شما تشکر می‌کنم و دو نکته را متذکر می‌شوم مسئله اول این است که تقابل وهابیت با اهل سنت باید تبیین شود آن هم نه توسط مکن شیعه بلکه توسط مولوبی ها و ماموستاها و علمای اهل سنت این مسئله باید ترویج شود و جا بیافتد. نکته دوم هویت پیامبر ستیز و اسلام ستیز وهابیت است که باید تبیین شود وهابیت فقط مخالف شیعه و امیر المؤمنین (ع) نیست بلکه محمد این عبدالوهاب و پیروان او با شخص شخیص پیامبر عظیم الشأن اسلام مشکل دارند من قبول ندارم اینها جیان انحرافی هستند بلکه اینها خوارج و خارج از دین مبین اسلام هستند و تا زمانی که این مسئله تبیین نشود چهره واقعی وهابیت برملا نمی‌شود.

 

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۳
0
0
دو کشور بیشترین خیانت و جنایت را در حق کشورهای مسلمان و ملتهای انان کرده اند یکی این وهابی های حرام زاده و دیگر ترکیه اردوغانی
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین