کد خبر: ۷۳۴۳۱۰
تاریخ انتشار:

کلاه گشاد امریکا بر سر طالبان

امریکا برای خروج از افغانستان با طالبان توافقی امضا کرد که برای طرف امریکایی فقط یک مبنا داشت و آن هم برقراری امنیت ستون‌های نظامی این ...
کلاه گشاد امریکا بر سر طالبان

به گزارش بولتن نیوز، امریکا برای خروج از افغانستان با طالبان توافقی امضا کرد که برای طرف امریکایی فقط یک مبنا داشت و آن هم برقراری امنیت ستون‌های نظامی این کشور بود که در حال خروج از افغانستان بودند. در طول دوران خروج امریکایی‌ها و نظامیان غربی از پایگاه‌های چندگانه خود در مناطق مختلف این کشور، وزارت جنگ امریکا در بیانیه‌های هشدارگونه مختلفی به به سران طالبان هشدار می‌داد که اگر به نیروهای در حال عقب‌نشینی امریکا و متحدان این کشور حمله کنند، با پاسخ سخت مواجه خواهند شد. این تهدیدها باعث شد تا شبه‌نظامیان طالبان دست به تحرک خاصی علیه این نیروها نزده و آن‌ها با خیال راحت این کشور را ترک کنند.

پس از آنکه تجهیزات و نفرات امریکایی‌ها و سایر کشورهای متحد واشنگتن از این کشور بدون هیچ آسیبی حتی از مناطق تحت کنترل و آتش طالبان خارج شد، بازی طرف امریکایی شروع شد. در واقع، پس از موفقیت امریکا در خروج از افغانستان، آن هم بدون هیچ آسیبی تازه کار آن‌ها شروع شده است. همانگونه که پیش از این هم در گزارش‌های مختلف گفته بودیم، طرف امریکایی با هدف هرج و مرج و گسترش ناامنی افغانستان را ترک کرد و بر این باور بود که دولت مرکزی و طالبان در مقابل هم قرار گرفته و هیچ یک بر دیگری برتری نخواهد داشت و همین مساله باعث خواهد شد تا افغانستان روی آرامش نبیند.

از سوی دیگر، امریکایی‌ها با مذاکره مستقیم با طالبان و امضای یک توافق «صلح» - مشخص نیست طرفی که در حال ترک افغانستان است چه نیازی به توافق صلح دارد! – به این گروه مشروعیت داده و باعث شدند تا آن‌ها اعتماد به نفس بیشتری برای رسیدن به قدرت پیدا کنند. در واقع، طرف امریکایی با این اقدام طالبان را به رسمیت شناخت و به این گروه برای حرکت سیاسی و نظامی فضای بازی در عرصه بین‌المللی داد. اما به نظر می‌رسد طرف امریکایی همان اشتباهی را که در مقابل داعش کرده بود، در مورد طالبان هم کرده باشد و این مساله حالا خودش را نشان می‌دهد.

هر چند میان رفتار طالبان و داعش تفاوت بسیاری وجود دارد، اما هر دو به فکر خلافت و تشکیل حکومت اسلامی با یک الگوی حکومتی هستند، امریکایی که داعش را از زندان بوکا در بغداد طرح‌ریزی کرد و آن را متولد کرد، بعدها متوجه شد این مار دست‌آموز به افعی تبدیل شده و سر آن ندارد که به خواسته‌های سازمان سیا تن دهد. امریکا رفتارهای خشن و غیرانسانی داعش را تحمل و حتی آن را تشویق هم می‌کرد – به منظور سیاه کردن چهره رحمانی اسلام – حتی در برابر رفتار توسعه‌طلبانه سرکرده‌های داعش در عراق و سوریه هم مشکلی نداشت اما با مشکل دیگری با این سازمان تروریستی بعدها پیدا کرد.

این مشکل پس از مقابله جدی محور مقاومت با داعش و سایر گروهک‌های تکفیری ساخته امریکا شکل گرفت، در واقع طرف امریکایی اصلاً فکر نمی‌کرد که ایران با تشکیل ارتش‌های مردمی در عراق و سوریه بتواند ماشین جنگی داعش را متوقف کند و به همین دلیل ناچار شد برای روسیاه‌تر نشدن وارد معرکه جنگ با داعش شود تا بتواند همچنان این گروه تروریستی را مدیریت کند. این مدیریت هنوز هم ادامه دارد و باعث شده تا داعش همچنان وجود داشته باشد و علیه مردم عراق و حتی سوریه دست به اقدامات تروریستی بزند.

مقابله ایران و روسیه با داعش باعث ورود امریکا به جنگ با این گروهِ تروریستی خودساخته شد و به نظر می‌رسد در مورد طالبان هم ماجرا همین و البته با شکلی متفاوت باشد. امریکا فکرش را هم نمی‌کرد که ایران و روسیه با طالبان کنار آمده و با آن برای ساخت سیاست در افغانستان مذاکره کنند. امریکایی‌ها فکر می‌کنند که اگر طالبانی که خودشان به آن مشروعیت دادند، خودشان به باز گذشتن فضا باعث شدند تا بخش بزرگی از افغانستان را اشغال کنند، خودشان با چراغ سبز به پاکستان این گروه را مسلح کردند و حتی با فرار نظامیان افغان به تجهیزات به‌روز و گسترده‌ای دست پیدا کردند.

اما حالا امریکا از طالبان احساس خطر می‌کند و می‌خواهد کنترل آن را به دست بگیرد، برای مقامات کاخ سفید قابل پذیرش نیست که در افغانستان حاکمیتی شکل بگیرد که هیچ ارتباطی با امریکا نداشته باشد. به همین دلیل در طول چند روز گذشته شاهد تحرکات جدید امریکا و در مجموع غرب در مورد افغانستان بودیم، تحرکاتی که نشان می‌دهد همانند داعش حساب و کتاب آن‌ها در مورد طالبان هم چندان درست نبوده است. اگر در عراق و سوریه برای عقب نماندن از ایران و روسیه در سرکوب داعش وارد میدان شدند، اینجا هم برای تداوم حضور در بازی قدرت ناچار هستند دست به اقدام بزنند.

اگر به بیانیه‌ها، هشدارها و اقدامات کشورهای غربی در طول 10 روز گذشته دقت کرده باشید، متوجه خواهید شد که اوضاع چندان هم بر وفق مراد آن‌ها نیست. در بیانیه‌ای که کشورهای اروپایی خطاب به طالبان صادر کردند به این گروه هشدار دادند که اگر بخواهند به تنهایی حکومت را در کابل قبضه کنند در جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده و عملا جامعه جهانی (چقدر از این واژه متنفر هستم، در قاموس این جماعت، جامعه جهانی یعنی امریکا و اروپا) حاضر به مشارکت در بازسازی افغانستان نخواهد بود – نه اینکه در طول 20 سال اشغل این کشور و هزینه صدها میلیارد دلاری افغانستان را توسعه دادید!

در واقع، این بیانیه را باید اینگونه تفسیر کرد که هر حکومتی که در کابل شکل بگیرد که در آن موارد مدنظر کشورهای غربی لحاظ نشده باشد، مورد تایید نیست، به عبارت دیگر آن‌ها به هر شکل ممکن حکومتی را می‌خواهند که بخشی از آن در دست پشتون‌های غربگرایی مانند اشرف غنی و دوستان باشد و از طالبان می‌خواهند در قدرت آینده به این شکل سهیم شود در حالی که در طول روزهای گذشته در چند نوبت سرکرده‌های طالبان گفته بودند که به هیچ عنوان حاضر نیستند دولت اشرف غنی را به رسمیت بشناسند، هر چند این موضع بعداً کمی اصلاح شد، اما خواست اصلی طالبان همین است.

در حالی که ایران در کنار روسیه و برخی از کشورهای دیگر در تلاش هستند تا نوعی حکومت فراگیر با مشارکت همه اقوام و مذاهب افغانستان شکل بگیرد، اما به صورت واضح افغانستانی‌ها قدرت کار گروهی و همکاری با هم برای تشکیل چنین دولتی را ندارند، با این حال روندهای روزهای گذشته باعث شده تا امریکایی‌ها پس از خروج از افغانستان برای کنترل دوباره طالبان وارد عمل شوند. آن‌ها پس از مشاهده اصرار طالبان بر خروج همه نظامیان خارجی از افغانستان، حتی نظامیان ترکیه‌ای که قرار است در فرودگاه حامد کرزی کابل حضور داشته باشند، شیوه عمل خود را عوض کردند.

سیاست امریکا بر کنترل طالبان بر مبنای ضربه زدن به بنیه و توان نظامی این گروه بنا شده است. پس از حملات پراکنده هفته گذشته به مراکز تجمع و همچنین ستون خودرویی طالبان در قندهار، طرف امریکایی قصد دارد دایره این مداخله را گسترش دهد و این برخلاف توافق صلحی بود که میان طالبان و امریکایی‌ها به امضا رسیده بود. سران طالبان در سایه این توافق فکر می‌کردند که با خیال راحت حتی کابل را هم تصرف کرده و امارت اسلامی خود را تشکیل می‌دهند و بر مبنای همین توافق و مشروعیتی که امریکا به آن‌ها داده با سایر کشورها مراوده خواهند کرد.

اما همه این توهمات در طول یکی دو روز گذشته با مداخله بیشتر جنگنده‌ها و پهپادهای امریکایی در پشتیبانی نزدیک از نظامیان از هم پاشیده افغانستانی - که البته نسبت به روزهای اول کمی بهتر عمل می‌کنند – شکل دیگری به خود گرفته است در این راستا رئیس ستاد فرماندهی مرکزی ارتش تروریستی امریکا (سنتکام) با هشدار به طالبان گفت: «ایالات متحده در روزهای اخیر حملات هوایی خود را برای حمایت از نیروهای دولتی افغانستان افزایش داده و ما آماده هستیم تا در صورت ادامه حملات طالبان سطح این پشتیبانی را در روزهای آینده بالاتر ببریم.»

ژنرال کنت مک‌کنزی که در ادامه گفت: « «ترجیح می‌دهم روشن‌تر صحبت کنم؛ دولت افغانستان طی روزهای آینده تحت آزمون بسیار دشواری قرار خواهد گرفت؛ طالبان سعی دارند به حملات خود ماهیتی گریز ناپذیر ببخشند اما آنها در اشتباه هستند؛ پیروزی طالبان اجتناب ناپذیر نیست.» این همان کلاه گشادی است که امریکایی‌ها بر سر طالبان گذاشتند. تلفات طالبان در طول یک ماه گذشته به اندازه 15 سال گذشته بوده است و اگر روند به همین صورت ادامه پیدا کند، آن‌ها توان رزمی خود را از دست خواهند داد. مداخله طرف امریکایی یعنی اینکه هیچ طرفی در نبرد پیروز نشود و با توجه به درخواست‌های متفاوت طالبان و دولت فعلی بر سر ماهیت قدرت و حکومت آینده، تشکیل چنین حکومتی هم بعید به نظر می‌رسد.

حالا سرکرده‌های طالبان در آزمون بسیار سختی قرار دارند، آن‌ها یا تحت فشار امریکا وادار به تن دادن به خواسته‌های واشنگتن خواهند شد یا اینکه دوباره به مخفی‌گاه‌ها رفته و شیوه قدیم جنگ را در پیش خواهند گرفت... مشخص نیست که آینده چه خواهد شد، هر چه هست بیشترین ضرر را مردم افغانستان خواهند کرد. در این میان سکوت عجیب سران پاکستان هم جالب است، اینکه آن‌ها در چه اندیشه‌ای هستند و دنبال کدام منافع می‌گردند. فقط این نکته را بگویم که درگیری طالبان و امریکا به ضرر ایران و روسیه نیست، طرف‌های دیگر بیشترین ضرر را خواهند کرد. هر چند نمی‌شود خیلی واضح‌تر نوشت.

 

منبع:اخبار سوریه

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین