گروه سیاسی: حجتالاسلام علی مهدیان در یادداشت پیش رو قهرمانانه بودن مشارکت 49 درصدی انتخابات اخیر را بررسی کرده و آورده است: اینکه کیفیت این تصمیم و این پیروزی چه بوده غیر از ظاهر پیروزی است. اگر عمیق نبینیم نمیفهمیم معنای حضور چهلونه درصدی مردم چیست. واقعاً اینها که آمدهاند چرا آمدند. چه فکر کردند؟ این فکر چطور در کل جامعه حضور دارد چطور حضور دارد؟ اینها چه امیدی دارند؟ چه اعتقادی دارند؟ این ملت چطور این فهم و نگرش و صبر و امید را در خود جایداده. قهرمانانه بودن و حماسی بودن به این فاعل است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
خیلیها فکر میکنند بحث درباره نتایج انتخابات ایران، بحث خیلی مهمی نیست. درسته مفتضح نشدیم اما پیروزی آنچنانی هم نداشتیم.
این فهم البته بهوضوح با فهم رهبری از صحنه متفاوت است. «حضور حماسی و شورانگیز»، بروز «نظر رحمت الهی» بر ایران، اینکه «هیچکس نتوانست بر عزم ملت فائق آید»، اینها یعنی چی؟ برخی البته عادت دارند بخشی از بیانات رهبری را تعارف بدانند؛ و به آن فکر هم نکنند.
یادم نمیرود برخی از دوستان بهوضوح اعلام میکردند که معنای «بیانیه گام دوم» رهبری که سراسر ابتهاج از پیروزی غیرقابل وصف مردم ایران است را نمیفهمند. معنای این جمله از وصیتنامه سردار دلها که میگفت امروز «نظام جمهوری اسلامی در اوج و قله است» را نمیفهمند.
خدا رحمت کند امام را. بعد از پایان جنگ خودش دستبهقلم شد و پاسخ آرمان جویان بهظاهر انقلابی مثل منتظری را داد که چرا ما در جنگ پیروز شدیم و شکست نخوردیم. «منشور روحانیت» را ببینید عذرخواهی میکند امام از مردم به خاطر این تحلیلها. قطعاً اگر بعضی رفقای ما بودند میگفتند حالا در جنگ اگر شکست هم نخورده باشیم پیروز هم نشدهایم. بیخیالش شوید؛ اما واقعاً نگاه رهبران انقلاب با ما در چه نکاتی تفاوت میکند؟
سه تفاوت مهم:
اولاً نگاه ما انتزاعی است؛ یعنی صرفاً میگوییم خوب، چند چند شدیم؟ پایینترین آمار بود یا نبود؟ چند درصد رأی؟ اما نگاه آنها واقعی است. حجم رسانههای پرخرج خارجی و جنگ واقعی رسانهها. حجم خود حقیر پنداری نادانهای انقلابی، حجم بیکفایتی مسئولین، حجم فشار اقتصادی چندین ساله بر گرده مردم، همه را میبینند و محاسبه میکنند. درختی که خمشده ولی نشکسته، اگر با محاسبه فشار طوفان ملاحظه نشود، خمشده دیده میشود نه مقاوم.
ثانیاً نگاه ما فقط خرد است و نه کلان؛ اما او یک ملت را میبیند. نه افراد را فقط. لذا اصلوفرعهایش متفاوت است. اراده یک ملت و اثرش در دنیا را میبیند. بله در این ملت کسانی بودهاند که رأی دادهاند. کسانی تبلیغ رأی دادن هم کردهاند. کسانی کتک هم خوردهاند و رأی دادهاند. کسانی خواستهاند نظام را تأیید کنند اما به مسئولین اعتراض کنند و سفید دادهاند. کسانی آمدهاند رأی بدهند چند ساعت معطل ساختار فشل دولت شدهاند و بیخیال شدهاند و برگشتهاند. کسانی رأی ندادهاند که نظام را مفتضح کنند برخی تبلیغ هم کردهاند. کسانی سفید رأی دادهاند که با شورای نگهبان یا فلان نهاد مخالفت کنند. همه و همه هستند، اما کل ملت چه کرد؟ اراده کل چه شد؟ ایران چهکار کرد؟ این مهم است.
ثالثاً نگاه ما عمیق نیست؛ یعنی چه؟ یعنی ما فعل را میبینیم، فاعل را نمیبینیم. اینکه کیفیت این تصمیم و این پیروزی چه بوده غیر از ظاهر پیروزی است. اگر عمیق نبینیم نمیفهمیم معنای حضور چهلونه درصدی مردم چیست. واقعاً اینها که آمدهاند چرا آمدند. چه فکر کردند؟ این فکر چطور در کل جامعه حضور دارد چطور حضور دارد؟ اینها چه امیدی دارند؟ چه اعتقادی دارند؟ این ملت چطور این فهم و نگرش و صبر و امید را در خود جایداده. قهرمانانه بودن و حماسی بودن به این فاعل است؛ و این عمق نگاه را اگر نداشته باشیم اصلاً عیار پیروزیها را نمیفهمیم. گاهی حتی شکست و پیروزی را هم تشخیص نمیدهیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
شایسته و خدا پسندانه این است تمام مسئولان مدیریت کشوری برای احراز رضای خداوند و مردم بیشتر رفتار مدیریتی خود و مدیران کلیدی و غیر کلیدی خود را بجای وعده و گفتار ؛ در خدمت صادقانه علمی و عملی پیوسته آیینه ی تمام نمای مدیریت خود و در تلاش همیشگی برای رشد و شکوفایی مثبت و سازنده ی اوضاع ملت و کشور و در تامین ارزان و آسان نیازهای زندگی و در پیشبرد منضبط اوضاع و احوال کشور با پایبندی به امانت داری و عدالت گرایی همیشه به اثبات برسانند و همیشه عمل را آئینه ی زیبایی تمام نمای مدیریت موفق و وفا داری خود به اصول و ارزشهای الهی – انسانی انقلاب مبارک اسلامی قرار دهند و قضاوت ملت را گل سر سبد موفقیتهای عملی خود بشناسند.
---
مدیریت پویای علمی منضبط سازنده را همیشه در عمل به اثبات برسانیم
---
شایسته و خدا پسندانه این است تمام مسئولان مدیریت کشوری برای احراز رضای خداوند و مردم بیشتر رفتار مدیریتی خود و مدیران کلیدی و غیر کلیدی خود را بجای وعده و گفتار ؛ در خدمت صادقانه علمی و عملی پیوسته آیینه ی تمام نمای مدیریت خود و در تلاش همیشگی برای رشد و شکوفایی مثبت و سازنده ی اوضاع ملت و کشور و در تامین ارزان و آسان نیازهای زندگی و در پیشبرد منضبط اوضاع و احوال کشور با پایبندی به امانت داری و عدالت گرایی همیشه به اثبات برسانند و همیشه عمل را آئینه ی زیبایی تمام نمای مدیریت موفق و وفا داری خود به اصول و ارزشهای الهی – انسانی انقلاب مبارک اسلامی قرار دهند و قضاوت ملت را گل سر سبد موفقیتهای عملی خود بشناسند.
---
خداوند مهربان و دانای مطلق به پیامبران خود درسهای سود آوری را در قرآن برای یاد آوری در همه ی زمانهای زندگی آموزش می دهد که: « وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا . لَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا » ﴿ آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف ﴾
وهمچنان می فرماید: « وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا » ﴿ آیه ۳۰ سوره انسان و آیات پیشین این آیه از ۲۵ تا ۲۹ ﴾
وهمچنان: «... إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ » ﴿ آیه ۸۸ سوره هود ﴾ و...
حسن روحانی با فراموش کردن این که تنها یاری دهنده ی حل همه ی مشکلات ؛ یگانه ذات اقدس خداوند مسبب الاسباب است و تنها با توکل به او و با استمداد کمک از او می توان حل مشکلات را یکی پس از دیگری ، مطابق با مقتضای علم و حکمت این ذات اقدس به ثمر رساند ؛ بانشان دادن کلید در دست خود به مردم ، بی توکل به خداوند و بی درخواست مدد از او ؛ ادعا کرد با کلید خود می تواند مشکلات مردم را حل کند و خویشتن خویش را بجای خدا پنداشت.
آنچه که روحانی را در تلاش برای حل مشکلات مردم به زمین زد و مشکلات مردم روز به روز به روز افزایش یافتند همین خود خدا پنداری سر تا پا غلط او بود که در غرور او به توان خویش منعکس گردید و ملت ایران را ، علی رغم ثروتهای خدا داده ی طبیعی کلان در کشور و وجود پیشرفتهای مادی آشکار و نهان ، به این روز فاجعه و فلاکت بار انداخت که با تمام وجود آن را با زجر احساس می کند و با چشمان خود می بیند و هنوز با آن بی حاصل دست و پنجه نرم می کند و هنوز نتوانسته اوضاع نا بسامان خود را در این 8 سال اخیر به سر انجام آسایش آفرین مطلوب برساند.
سران آینده ی کشور باید حقیقت فوق را همیشه آویزه گوش قرار دهند و به این حقیقت ایمان راستین عملی داشته باشند ؛ « هر گامی را » که در تلاش برای حل مشکلات کشور و مردم بر می دارند بدون توکل و بدون استمداد کمک از خداوند آفریدگار جهان آشکار و نهان هستی ؛ اگر به خود خدا پنداری خود را گرفتار کنند ؛ این گام و تلاش با موفقیت کامل به جای مطلبوب نخواهد رسیدو سر انجام ؛ پیایمدهای این گام تلاش با هزینه ها و خسارت و تلفات کلان وبال گردن کشور و مردم خواهد شد .