کد خبر: ۷۱۸۶۰۱
تاریخ انتشار:

پایان شــوم سرقـــت از پیـرمرد تنها

دوم بهمن سال گذشته پسر جوانی به پلیس رفت و از ناپدید شدن پدرش خبر داد و گفت: پدر ۷۰ ساله‌ام به تنهایی در خانه‌اش واقع در گیشا زندگی می‌کند.

به گزارش بولتن نیوز، دوم بهمن سال گذشته پسر جوانی به پلیس رفت و از ناپدید شدن پدرش خبر داد و گفت: پدر ۷۰ ساله‌ام به تنهایی در خانه‌اش واقع در گیشا زندگی می‌کند. از دیروز هر چه با او تماس گرفتم جواب نداد نگران شدم و به خانه‌اش رفتم، اما نه تنها از پدرم خبری نبود بلکه با خانه به‌هم ریخته او مواجه شدم. معلوم بود که از خانه سرقت شده است و این مسأله مرا بیشتر نگران کرد و احتمال می‌دهم که برای پدرم اتفاقی رخ داده باشد.

به‌دنبال شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس محمد جواد شفیعی آغاز شد و در نخستین گام مأموران راهی خانه مرد تنها به نام فریبرز شدند.

با توجه به اینکه در ورودی سالم بود احتمال ورود افراد آشنا قوت گرفت، اما در بازبینی دوربین‌های مداربسته مشخص شد چهار مرد ناشناس سوار بر خودروی «جک» فریبرز وارد پارکینگ خانه شده و پس از ورود به آپارتمانش پول و طلا‌ها و اموال با ارزش او را سرقت کرده و رفته‌اند. باتوجه به اینکه هر چهار نفر ماسک به صورت داشتند هویت آن‌ها مشخص نبود. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد خودروی فریبرز نیز به سرقت رفته و سیستم ردیاب خودرو و بررسی کارت بنزین آن نشان می‌داد که خودرو در حوالی بزرگراه تهران – قم تردد داشته است.

کشف جسد پیرمرد
درحالی که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، جسد سوخته‌ای در اطراف بیابان‌های قم کشف شد. باتوجه به اینکه آخرین بار خودروی فریبرز در همان حوالی تردد داشت، احتمال اینکه جسد سوخته متعلق به پیرمرد باشد مطرح شد. با انجام آزمایشات و مدارکی که پسر فریبرز ارائه کرد، هویت جسد سوخته شناسایی و راز ناپدید شدن فریبرز برملا شد.

دستگیری متهمان
پس از کشف جسد، کارآگاهان به ردیابی خودرو پرداختند و در نهایت یکی از متهمان که خودرو در اختیار او بود در اطراف ملارد بازداشت شد.

مرد جوان در تحقیقات به سرقت اعتراف کرد و گفت: من از جنایت بی‌خبرم و اصلاً نمی‌دانستم که جنایتی رخ داده است. چند روز قبل یکی از دوستانم به نام مجید با مرد جوانی به سراغم آمد. او ماجرای سرقت از خانه‌ای را مطرح کرد و از آنجایی که وضع مالی خوبی نداشتم من هم وسوسه شدم. به همراه پویا، یکی از دوستانم و مجید و ناصر و همان مرد جوانی که با مجید آمده بود راهی خانه فریبرز شدیم که بعد از سرقت، خودرو پیش من ماند.

با اعتراف متهم، مجید، ناصر و پویا نیز بازداشت شدند.

مجید که سردسته این باند بود به قتل پیرمرد با همدستی ناصر و دو دختر جوان به نام‌های محیا و شیلا اعتراف کرد و مدعی شد، پویا و متهم دیگر این پرونده از جنایت بی‌خبر بوده و فقط در سرقت از خانه پیرمرد حضور داشتند. بدین‌ترتیب محیا و شیلا نیز بازداشت شدند. بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت متهمان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند.

گفتگو با سردسته باند
فریبرز را از کجا می‌شناختید؟مادر دوست دخترم محیا خدمتکار خانه فریبرز بود. سال‌ها قبل همسر فریبرز فوت کرده و او تنها زندگی می‌کرد. چون وضع مالی خوبی داشت مادر محیا همیشه برای دخترش از وضع زندگی او تعریف می‌کرد وقتی محیا برایم تعریف کرد که فریبرز وضع مالی خوبی دارد وسوسه سرقت به جانم افتاد.

با همدستانت چطور آشنا شدی؟شیلا دوست محیا بود و ناصر هم دوست شیلا. در این ماجرا پویا و دوستش بهمن هیچ نقشی نداشتند و نقشه را ما خودمان طراحی کردیم.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین