گروه فرهنگی: شهاب اسفندیاری – رئیس دانشگاه صداوسیما، بعد از انتشار یادداشت رضا امیرخانی که در انتقاد به اظهارات او با عنوان «تقدیم به امیرخانی و باقی لیبرالهای وطنی!» منتشر شد، یادداشت پیش رو را نگاشته و آورده است: جایگاه ممتاز تو در تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی برای من روشن است و آن لذت و بهرهی فکری و حظ معنوی که از برخی آثارت بردهام را فراموش نمیکنم. امیدوارم که باب گفتوگو را همچنان مفتوح نگاهداری. حتی با آنها که دوست داری نسبت به آنها «فاصلهگذاری» کنی.
به گزارش بولتن نیوز، بخشهایی از یادداشت شهاب اسفندیاری در پاسخ به رضا امیرخانی را در ادامه ملاحظه میکنید:
هفته قبل یک تجربهی تلخ در این زمینه داشتم؛ و دیروز دیدم که یک جملهی من شما را برافروخته است. واقعاً منطقِ این فازِ فشارقوی - به تعبیر خودت - برایم قابلدرک نبود. خدا ببخشد یک دوستی را که مشورت نادرستی داد و گفت «نه بابا! ناراحت نمیشود. خوشحال هم میشود».
۱۱ سال قبل، من یک وبلاگ داشتم با حدود ۲۰ بازدید روزانه. نه اسمی و نه رسمی. آنجا نقدی بر «بیوتن» نوشتم با عنوان «از کرخه تا ... بیوتن». نقد چندان مثبتی هم نبود؛ اما شما که آن زمان هم مثل امروز نویسندهی صاحبنامی بودی چند روز بعد نقدِ منِ گمنام را در سایت خودت بازنشر کردی. من که خوشحال شده بودم در پینوشت آن پست وبلاگی نوشتم: «خدا را شکر که (جناب امیرخانی) در ظرفیت نقدپذیری به برخی هنرمندان و روشنفکران نسلهای پیش نرفته است. از خودمان است و از اهالی امروز.»
من هنوز هم اعتقاد ندارم که «راه ما از بیخ جدا است». اساساً گمان نمیکردم بیخِ راهِ ما چیزی در حد «نسبت دولت و سینما» باشد.
من گمان میکنم کتاب «نفحات نفت» شما سوءتفاهمهایی در این زمینه ایجاد کرده است. این جمله خیلی توهینآمیز بود؟ خیلی سنگین بود؟ جواب این جمله این است که تو برو در قصر شیشهای کشکت را بساب؟
آقا رضای امیرخانی! شاید ده سال پیش ایدهی عدم دخالت دولت در سینما یک رؤیای شیرینی بود که برخی در سر داشتند. الان با این وضعیت «کی بود کی بود من نبودم» دربارهی پولهای کثیف در سینما و ورود یک عده اختلاسگر و آقازاده و دلال و نزولخور بازار به عرصه سرمایهگذاری سینما و افزایش بیحساب و کتاب دستمزدها و بر هم خوردن مناسبات تولید و اکران و وضعیت سریالهای شبکه خانگی و ...
برایم خیلی شگفت بود که تو حتی سوال نمیکنی که حرف حسابت چیست؟ انگار هیچ انگیزهای برای شنیدن نداری؛ و راستش این کمی نگرانم کرد. چنان بر سر موضع کتابی که ۱۰ سال پیش نوشتی قرص و محکم ایستادهای و کاملا با خودت «تفاهم» داری که حتی کنجکاو برای دانستن دربارهی تجربهی برخی کشورهای دیگر نیستی. با این موضع آیا گفتوگو امکانپذیر است؟
کسی در توانایی و قابلیت تو در کار کتاب نوشتن تردیدی ندارد؛ اما لطفاً اجازه بده که همگان با همهی آنچه در کتابهایت مینویسی موافق نباشند. جایگاه ممتاز تو در تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی برای من روشن است و آن لذت و بهرهی فکری و حظ معنوی که از برخی آثارت بردهام را فراموش نمیکنم. امیدوارم که باب گفتوگو را همچنان مفتوح نگاهداری. حتی با آنها که دوست داری نسبت به آنها «فاصلهگذاری» کنی.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com