برای حاج قاسم سلیمانی
نام سردار حاج قاسم سلیمانی عجین است با عظمت و بزرگی. حاج قاسم سلیمانی یعنی تکرار مالک اشتر. حاج قاسم سلیمانی یعنی سید حسن نصرالله ایران. حاج قاسم سلیمانی یعنی عماد مغنیه ی مکرر.
این روزها تلاش عاجزانه ی همه ی دار و ندار رسانه ای غرب در برابر عظمت سردار عاشواریی مان، حاج قاسم سلیمانی، چقدر تماشایی است!

دست
و پا زدن همه ی کفر در برابر سردار ۵۵ ساله ی ما، چقدر به سینه ام احساس
غرور هدیه می کند؛ غرور مقدس! چقدر این روزها حاج قاسم را بیشتر دوست
دارم!
نام سردار حاج قاسم سلیمانی عجین است با عظمت و بزرگی. حاج قاسم
سلیمانی یعنی تکرار مالک اشتر. شجاعت، غیرت، مردانگی، خلوص، همه واژه گانی
هستد که برای کسب آبرو دست به دامان قامت رعنایش شده اند.
حاج قاسم
سلیمانی یعنی خلاصه ی هشت سال دفاع مقدس؛ یعنی فرمانده، یعنی فرمانده هان
شهید، یعنی متوسلیان، همت، باکری، خرازی، زین الدین، چمران، کاوه، کاظمی...
حاج قاسم سلیمانی یعنی سید حسن نصرالله ایران. حاج قاسم سلیمانی یعنی عماد
مغنیه ی مکرر.
حاج قاسم سلیمانی از آن کلماتی است که تکرارش مخل در
فصاحت کلام نیست که هیچ، تکرار یادش بسان تکرار الله اکبر تسبیحات حضرت
زهراست بعد از فریضه ی جهاد که ثواب هزار نماز مستحبی دارد. یاد حاج قاسم
سلیمانی عبادت مقبول من است، عبادت مقبول دلنشین من! ذکر حاج قاسم سلیمانی
در نیمه ی امشب مرا در حالی پرواز می دهد تا بلندای قله ی غرور که ژنرال
های آمریکایی مثل سگ از ترس مالک اشتر انقلاب به خود می لرزند و خواب راحت
ندارند و در پس شبکه های رسانه ای خود برای شیر بیشه ی خاورمیانه پارس می
کنند.
شنیدم یکی شان گفته: اگر قاسم سلیمانی را ببینم خیلی راحت از او
می پرسم از جان ما چی می خواهی؟! باید به این دجاله ی حقیر گفت تو اگر
سردار دلیر ما را ببینی و بخت یارت شود و از ترس قالب تهی نکنی! برق نگاه
سردار اجازه نخواهد داد دهان کثیفت را باز کنی! تا چه رسد سوال کنی! تا چه
رسد خیلی راحت سوال کنی!
سردار عزیز من! باشد که تو باشی و ما هم تا
در لشکر امام منتقم کرب و بلا در رکاب تو، اربابان کاخ سفید را به خاک سیاه
بنشانیم، إن شالله.
منبع: برای خدا
من هم به بسیجی بودن خود افتخار میکنم هر چند ما را به در خانه ارباب راه ندادند
و افتخار میکنم که مولایمان صدها عمار دارد
و صدها هزار نه بلکه ملیون ها بلال
و اینکه افتخار میکنم که نو کر غلامان سربازان امام زمانم رو بکنم
و در پایان میگم سردار عزت زیاد - یاحق - التماس دعا
دوستان توجه کردین یه ... بر همه نظرات منفی گذاشته تو سه مرتبه ! ...
سرباز مسلمان ايراني مرعوبند
orujtakhoda.blogfa.com
والسلام
امریکاییها تو منطقه سبز عراق دیدنش اما همین که واقعا خودشونو خیس نکردن کلیه!!!!
خداوند از گزند شیاطین صفتان حفظتان کند
خداوندازجمیع بلایا حفظش بگرداند
زنده باشی سردار سید علی
در نوع خودش، جالب توجه و هشدار دهنده است.
---
«سلیمانی هراسی» در دستور کار رسانه های جریان اصلی غرب
بهروز فرهمند: دوستی روایت می کرد: یکی از بستگانش که بانوی ایرانی میانسالی است و بیش از بیست سال است با همسر، فرزندان و نوه هایش در آمریکا سکونت دارند، به تازگی برای دیدار با بستگان به ایران آمده است.
این خانم - آن گونه که آن دوست می گفت- به هیچ وجه اهل سیاست نبوده و نیست، چنان که در سفرهای هر دو سه سال یک بار وی به وطن، اهل فامیل از او اظهارنظر سیاسی در حد بسیار ناچیز و شاید هم در مقیاس صفر شنیده بودند.
به گفته راوی، خانم هموطن ساکن ایالات متحده، در سفر اخیرش به میهن و در یک محفل خانوادگی، به ناگاه و بدون هیچ پیش زمینه ای، رو به خویشاوندانش می کند و می گوید: «این ژنرال قاسم سلیمانی کیست»؟
آن دوست می گفت: حاضران در آن جمع خانوادگی، به تمامی از شنیدن این پرسش، شگفت زده شده بودند و جالب اینکه برخی که سالها در ایران زندگی می کردند، با نام «قاسم سلیمانی» بیگانه بودند.
راوی می گفت: درپی این پرسش، من رشته کلام را به دست گرفتم و بانوی خارج نشین را خطاب قرار دادم و گفتم: «شما از سردار قاسم سلیمانی چه می دانید؟».
او نیز بی درنگ پاسخ داد: «همون پاسداره، همون که فرمانده واحد قدس سپاه است، در آمریکا اسمش خیلی بر سر زبانها افتاده، می گن تخصصش، دست کردن در لانه زنبوره؛ می گن در دخالتهای ایران در کشورهای جهان، نفر اول اون هست.»
با شنیدن این روایت، من نیز ابتدا به اندازه آن دوست، و چه بسا بیشتر، شگفت زده شدم؛ شگفت زده از اینکه موج «سلیمانی هراسی» و دهشت افکنی نسبت به ماهیت و کارکرد «سپاه قدس» که تا پیش از این، تنها در محافل و اتاقهای فکر صهیونیستها دنبال می شد و گاه نیز در مقالات و مصاحبه های رسانه ای آنها بازتاب می یافت، اکنون به اندازه ای فراگیر شده است و رسانه های جریان اصلی در غرب- دستگاه تبلیغاتی صهیونیسم- آن را در «دستور کار روزانه» خود نهاده اند که شهروندان عادی را هم در ایالات متحده متاثر و نسبت به سردار «قاسم سلیمانی» حساس کرده و نام او را بر سر زبانها انداخته است.
هرچند، بازخوانی یک روایت ساده از گفت و شنودهای یک جمع خانوادگی، چندان نمی تواند دستمایه یک تحلیل عمیق قرار گیرد، اما به هیچ وجه نمی توان از افزایش حجم اطلاع رسانی غرض ورزانه در غرب درخصوص «سپاه قدس» و تلاش هدفمندی که در راستای ارایه یک تصویر دروغین و نادرست از سردار «قاسم سلیمانی» می شود، به آسانی چشم پوشید.
خاصه این که رویکرد رسانه های جهان سلطه نشان می دهد، آنها در مقاطعی از زمان، همسو با نقشه های پشت پرده نظامیان و سیاستمداران شان برای کشورهای مستقل، رفتار خاصی را- به صورت معنادار- از خود بروز می دهند که یکی از مهمترین آنها، افزایش عملیات روانی علیه کشور هدف و کشاندن لجن پراکنی های شان از حوزه خواص جامعه به سطح عوام و توده های مردم است.
در این جا، سخن آن نیست که آمریکا یا اسراییل- و یا هر دو- دست کم در کوتاه مدت، در اندیشه رویارویی نظامی با ایرانیان هستند، بلکه جان سخن این است که چنین رویکردیمی تواند، بخشی از یک نقشه بلند مدت و چند منظوره علیه ایران باشد که بی تردید بخشی از انگیزه ها و هدفهای آن، تلاش برای رهاندن غرب از بحران اقتصادی و انحراف افکار عمومی از جنبش 99 درصدی، تعریف شده است.
ناگفته پیداست، برنامه ریزی اصلی برای رویارویی با این بازی تبلیغاتی باید در حوزه دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه ای انجام شود، هر چند مردان دفاعی کشور نیز هرگونه تحرکات بداندیشان را با دقت هرچه تمام تر زیر نظر دارند و شایسته است، دیپلماسی رسمی هم مأموریتهای جدی تری را در چارچوب این رویارویی، تعریف و اجرایی کند.
در نوع خودش، جالب توجه و هشدار دهنده است.
---
«سلیمانی هراسی» در دستور کار رسانه های جریان اصلی غرب
بهروز فرهمند: دوستی روایت می کرد: یکی از بستگانش که بانوی ایرانی میانسالی است و بیش از بیست سال است با همسر، فرزندان و نوه هایش در آمریکا سکونت دارند، به تازگی برای دیدار با بستگان به ایران آمده است.
این خانم - آن گونه که آن دوست می گفت- به هیچ وجه اهل سیاست نبوده و نیست، چنان که در سفرهای هر دو سه سال یک بار وی به وطن، اهل فامیل از او اظهارنظر سیاسی در حد بسیار ناچیز و شاید هم در مقیاس صفر شنیده بودند.
به گفته راوی، خانم هموطن ساکن ایالات متحده، در سفر اخیرش به میهن و در یک محفل خانوادگی، به ناگاه و بدون هیچ پیش زمینه ای، رو به خویشاوندانش می کند و می گوید: «این ژنرال قاسم سلیمانی کیست»؟
آن دوست می گفت: حاضران در آن جمع خانوادگی، به تمامی از شنیدن این پرسش، شگفت زده شده بودند و جالب اینکه برخی که سالها در ایران زندگی می کردند، با نام «قاسم سلیمانی» بیگانه بودند.
راوی می گفت: درپی این پرسش، من رشته کلام را به دست گرفتم و بانوی خارج نشین را خطاب قرار دادم و گفتم: «شما از سردار قاسم سلیمانی چه می دانید؟».
او نیز بی درنگ پاسخ داد: «همون پاسداره، همون که فرمانده واحد قدس سپاه است، در آمریکا اسمش خیلی بر سر زبانها افتاده، می گن تخصصش، دست کردن در لانه زنبوره؛ می گن در دخالتهای ایران در کشورهای جهان، نفر اول اون هست.»
با شنیدن این روایت، من نیز ابتدا به اندازه آن دوست، و چه بسا بیشتر، شگفت زده شدم؛ شگفت زده از اینکه موج «سلیمانی هراسی» و دهشت افکنی نسبت به ماهیت و کارکرد «سپاه قدس» که تا پیش از این، تنها در محافل و اتاقهای فکر صهیونیستها دنبال می شد و گاه نیز در مقالات و مصاحبه های رسانه ای آنها بازتاب می یافت، اکنون به اندازه ای فراگیر شده است و رسانه های جریان اصلی در غرب- دستگاه تبلیغاتی صهیونیسم- آن را در «دستور کار روزانه» خود نهاده اند که شهروندان عادی را هم در ایالات متحده متاثر و نسبت به سردار «قاسم سلیمانی» حساس کرده و نام او را بر سر زبانها انداخته است.
هرچند، بازخوانی یک روایت ساده از گفت و شنودهای یک جمع خانوادگی، چندان نمی تواند دستمایه یک تحلیل عمیق قرار گیرد، اما به هیچ وجه نمی توان از افزایش حجم اطلاع رسانی غرض ورزانه در غرب درخصوص «سپاه قدس» و تلاش هدفمندی که در راستای ارایه یک تصویر دروغین و نادرست از سردار «قاسم سلیمانی» می شود، به آسانی چشم پوشید.
خاصه این که رویکرد رسانه های جهان سلطه نشان می دهد، آنها در مقاطعی از زمان، همسو با نقشه های پشت پرده نظامیان و سیاستمداران شان برای کشورهای مستقل، رفتار خاصی را- به صورت معنادار- از خود بروز می دهند که یکی از مهمترین آنها، افزایش عملیات روانی علیه کشور هدف و کشاندن لجن پراکنی های شان از حوزه خواص جامعه به سطح عوام و توده های مردم است.
در این جا، سخن آن نیست که آمریکا یا اسراییل- و یا هر دو- دست کم در کوتاه مدت، در اندیشه رویارویی نظامی با ایرانیان هستند، بلکه جان سخن این است که چنین رویکردیمی تواند، بخشی از یک نقشه بلند مدت و چند منظوره علیه ایران باشد که بی تردید بخشی از انگیزه ها و هدفهای آن، تلاش برای رهاندن غرب از بحران اقتصادی و انحراف افکار عمومی از جنبش 99 درصدی، تعریف شده است.
ناگفته پیداست، برنامه ریزی اصلی برای رویارویی با این بازی تبلیغاتی باید در حوزه دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه ای انجام شود، هر چند مردان دفاعی کشور نیز هرگونه تحرکات بداندیشان را با دقت هرچه تمام تر زیر نظر دارند و شایسته است، دیپلماسی رسمی هم مأموریتهای جدی تری را در چارچوب این رویارویی، تعریف و اجرایی کند.
گویا اراذل مستقر در آمریکا و اسراییل در باده گساری و یا مصرف شیشه و اکس کوکایین و ... زیاده روی کرده اند.این که هر بی سر و پایی به خودش اجازه تجاوز و یا دست درازی به ایران و ایرانی را بدهد توهمی بیش نیست
baayad chon hhaj ghaasem boud va chon ou zendegy kard.
mardy shojaaee foroutan khaky dindaar dinmadaar agh loutty va beh nazar man az hameye ssefat haaye eishaan baarez tar enssaaf enssaaf va enssaaf baa doust va doshaman.
ary in maraam raa az molaa va aaghayash aly beh erth bordeh ast.
biyaaeid maa khossoussan rasaneh ei haa va mattbouaaty haa enssaaf raa az eishaan biyaamouzim.
jaan naa ghaabele man fadaaye yek taar mouyash.
بچه ها شهادت راپايان قلمداد نكنيد...
شهادت آغاز مبارزه ي مجاهداني چون حاج قاسم و حاج رضوان است...
من كه اميدوارم عاقبت تمامي مجاهدان شهادت بي غسل و كفن پس از اتمام ماموريت هاي اين دنياييشان باشد...
فمنهم من قضي نحبه (مثل عماد مغنيه) و منهم من ينتظر(مثل حاج قاسم ها) و ما بدلو تبديلا ... (سوره مبارك احزاب آيه ٢٣)
حاج قاسم کارت خیلی درسته
ای ول ای ول
انشا الله کور بشه هرکی نمیتونه ابهت ایشون رو ببینه برای من اونه یک قهرمان واقعیه
و تنها کسیه که به ندای این عمار امام خامنه ای لبیک واقعی گفته