کد خبر: ۶۲۸۰۳۳
تاریخ انتشار:
محمدرضا تاجیک خطاب به اصلاح طلبان:

شما حقوق می‌گیرید که این مشکلات نباشد چرا خودتان هم نق می‌زنید؟

محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاح طلب و استاد دانشگاه درباره فراز و فرودهای جریان اصلاح‌طلبی در مصاحبه‌ای با ایلنا انتقاداتی جدی به این جریان وارد دانست.

گروه سیاسی: محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاح طلب و استاد دانشگاه درباره فراز و فرودهای جریان اصلاح‌طلبی در مصاحبه‌ای انتقاداتی جدی به این جریان وارد دانست. درادامه بخش‌های مهم گفت‌‌و‌گوی تاجیک را در ادامه می‌خوانید:

شما حقوق می‌گیرید که این مشکلات نباشد چرا خودتان هم نق می‌زنید؟


به گزارش بولتن نیوز به نقل از پیشخوان، امروز می‌بینیم که جریان اصلاح‌طلبی متاسفانه عمدتا به دست برخی از اصلاح‌طلبان به حاشیه رفته و چندان امیدی نداریم که آن نقشی را که در این چهار دهه بازی کرده است، بتواند ایفا کند. این موضوع یک چهره کروموته‌ای و آب و آتش دارد، هم در خوان نعمت و قدرت حضور دارند و منشی از خودشان بروز می‌دهند که بتوانند هر جایی که توزیع قدرت هست حضور داشته باشند و هم به موقع لیز می‌خورند و چهره اپوزینونیستی به خودشان می‌گیرند و از بازخوردهای این چهره بهره می‌برند. متاسفانه می‌خواهم بگویم که این فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاسی تعمیم یافته در جامعه امروز ما است؛ بسیاری از مقامات کشور از رئیس‌جمهور گرفته تا وزرا به موقع و وقتی که گزارش می‌دهند یک بیان و مواضع اپوزینونیستی دارند.


*همان کسی که دارد مثلا از وضعیت شکاف طبقاتی، فقر و غنا، شکاف نسلی، شکاف جنسی، خط فقر و فحشا و ازدواج سفید آماری می‌دهد و تشریح می‌کند چگونه است، نق هم می‌زند در حالی که خود، مدیر این قضیه است و حقوق می‌گیرد که نبود این مشکلات را مدیریت کند. به بیان حافظ به موقع می‌توانند اهل میخانه شوند و به موقع اهل مسجد؛ فضای اینچنینی در کلیت جامعه ما مشهود است و آن را روزانه می‌بینیم و طبیعتا در جریان اصلاح‌طلبی هم وجود داشته و به خاطر این است که خود این موضوع که به موقع چه کنش و واکنشی، چه تاکتیک واستراتژی را به کار بگیریم، امر سیاسی شده است.


شما انتخابات‌ها را نگاه کنید؛ در آستانه انتخابات کنش گفتاری، رفتاری و فضای گفتمانی کاندیداهای ریاست جمهوری را مورد بررسی قرار بدهید، شاید بعضا ۱۸۰ درجه با آن چیزی که فردای انتخابات و پس از آنکه بر سر قدرت قرار می‌گیرد، متفاوت است. تمام سویه‌های گفتمانی سایش پیدا می‌کند و دفعتا حول حالنا الی احسن الحال می‌شوند. برای اینکه این اقتضای شرایط انتخاباتی است که با این بیان و زبان می‌شود افکار عمومی را تهییج کرد و می‌شود قشرهای مختلف مردم را در پس و پشت خود بسیج کرد اما در فردای قدرت روایت متفاوت می‌شود، روایت دیگری است.


*یادمان نرود کسانی که در فرآیند انتخابات ۹۲ تمام هستی و سرمایه تاریخی اصلاح‌طلبی را در سبد یک گروه گذاشتند و چک سفید امضا دادند آن موقع نقش پوزیسیون را ایفا کردند، امروز که می‌بینند از این رهگذر دیگر حیثیت و شخصیتی برای جریان اصلاح‌طلبی باقی نمانده و همان‌ها باید سینه دیوار نقد گذاشته شوند که چرا با این سرمایه تاریخی چنین کرده‌اند امروز نقش اپوزیسیون را ایفا می‌کنند و ناقد شده‌اند و فاصله نقادانه گرفته‌اند. اما این طبیعت سیاست و متاسفانه سیاست به بلوغ نرسیده و بعضا صغیر جامعه ما است.


{در پاسخ به این سوال که خود اصلاح‌طلبان می‌گویند همواره فقط توانسته‌اند نهادهای انتخابی را به دست بیاورند و در نهادهای انتصابی نقشی نداشته‌اند و اذعان می‌کنند که بیش از هفتاد و پنج درصد قدرت در نهادهای انتصابی است، آنها می‌گویند وقتی ما در نهادهای انتخابی نیز قرار می‌گیریم توان تغییر نداریم چون نهادهای انتصابی جلوی تغییرات را می‌گیرند} در واقع این یک فرافکنی کودکانه و سطحی است، چرا؟! چون تئاتر سیاسی سناریو مشخصی دارد گر تو نمی‌پسندی یا تغییر ده قضا را یا از بازی بکش کنار! وقتی این زمین گل‌، داور، آفساید و اوت مشخصی دارد و طرفین نیز از قواعد آن آگاهی دارند، فقط می‌توانند بگویند با این داور، اوت و آفساید بازی نمی‌کنیم اما وقتی وارد زمین شدی دیگر نق نزن!


آنها [اصلاح طلبان] آگاهانه وارد بازی می‌شوند، نه تنها آگاهانه بلکه بسیار هم مشتاقانه وارد می‌شوند. آنها واله و شیدای ورود به این بازی هستند به طوریکه وقتی از همین ۲۵ درصد نفی‌شان می‌کنند فغانشان بر آسمان می‌رود. آنها مایل هستند که وارد این فضا بشوند بنابراین می‌دانند وارد کدام بازی می‌شوند.


*این را هم می‌دانند که این زمین بازی هموار نیست، سنگلاخ است، داور هم مال آن‌هاست، اوت و آفسایدش هم خارج از استاندارد است، اگر نمی‌خواهید بازی کنید کنار بکشید، اما اگر بازی کردی، معنا و مفهومش این است که من وارد یک بازی می‌شوم که رقیبم در دستش ده کارت و من دو کارت دارم؛ من توانایی دارم با همان دو کارت چنان بازی کنم که بر رقیبم پیروز شوم. بنابراین سیاست یعنی از هیچ، چیزی ساختن. یعنی با یک قلم، یک عمر نوشتن. یعنی از رایحه، برگ و رنگ گل سیاست ساختن. بنابراین احتیاجی نداریم که به سیاست با این نگاه کلاسیک برخورد کنیم که چقدر به ما امکان و دستگاه دادند که ما بتوانیم سیاست‌ورزی کنیم. اگر ما بیاییم واقعا محاسبه کنیم که در همان زمین بازی که داشته‌ایم و همان ۲۵ درصدی که فرض می‌کنیم داشته‌ایم، تخم دو زرده چه بوده [چه کار شاقی انجام داده‌ایم؟!


*وقتی یک شورای شهری کامل مال شماست، دولت به شکلی مال شماست و همچنین مجلس تا حدود زیادی در اختیار شماست، باید بدانیم آیا در آن حدی که به ما اعتماد شده توانسته‌ایم جوابگوی عملکردمان باشیم؟! اینکه می‌گویند این سخنان فرافکنی کودکانه است برای این است که فقط به دنبال توجیه ناکارآمدی خود هستند و سیاست‌ورزی را در این می‌بینند که تمامی مراکز قدرت را باید به ما واگذار کنند تا بتوانند کاری انجام بدهند.


* هر چقدر از بیرون اصلاح‌طلبی جریان اصلاح‌طلبی مورد هجمه قرار بگیرد ورز می‌آید فربه می‌شود و توان پیدا می‌کند، مشکل جایی است که اصلاح‌طلبی از درون استحاله شود و از درون ضربه می‌خورد و ما امروز از درون ضربه می‌خوریم در صورتی که هر چه از رقیب به ما هجمه بیاید ما قوی‌تر می‌شویم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین