کد خبر: ۵۴۶۳۳۲
تاریخ انتشار:
دختری که آرزوی ابتلا به ایدز داشت!

انتقاد علیخانی از غر زدن‌های بی‌پایان در فضای مجازی

ماه عسل شب گذشته، میزبان دختر جوانی شد که از ۱۷ سالگی درگیر نوعی بیماری عفونی بود.

گروه فرهنگ وهنر: یازدهمین قسمت ماه عسل 97، با انتقاد احسان علیخانی از کم‌کاری و نق زدن مداوم برخی بدون انجام حرکتی مثبت آغاز شد.

انتقاد علیخانی از غر زدن‌های بی‌پایان در فضای مجازی

به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، علیخانی در ابتدای این برنامه گفت: بعضی از ما فقط بخشی از ماجرا را می‌شنویم که از تو حرکت از خدا برکت. کلاً آدم‌های عجیبی شده ایم؛ رفقای عزیزم ما بدون حرکت منتظر کلی برکت هستیم. می‌دانم که در مسیر بن بست هست؛ در کشورمان نخبه سوزی وجود دارد؛ تبعیض وجود دارد؛ بعضی اوقات استعداد شما کشف نمی‌شود و به موانع محکمی بر می‌خورید؛ اما من و شما چقدر آدم می‌شناسیم - جدا از آدم‌هایی که موفقیت خود را مدیون پدر، ژن خوب و رانت هستند- که قهرمان زندگی خودشان بوده اند. فقط نق زدن و نقد کردن کار را جلو نمی‌برد. من آدم می شناسم تنها کاری که انجام می‌دهد فحش گذاشتن در فضای مجازی است و انتظار دارد کسی درب خانه اش را بزند و دو کامیون اسکناس دم درب بگذارد، اما این اتفاق نمی‌افتد.

وی افزود: کسی که امید را از من و شما بگیرد بزرگترین خیانت را در حق ما می‌کند. خیلی‌ها بوده اند که ما از تصور مسیر سخت زندگی آن‌ها شاکی می‌شویم که چطور اینقدر شکست می‌خورند، اما مسیر خود را ادامه می‌دهند. حرف زدن خیلی کار ساده‌ای است؛ باید ایستاد، تلاش کرد و موفق شد. این مهمترین اتفاق زندگی است.

اما در بخش مهمان، علیخانی با خانمی به اسم یاسی اشکی گفتگو کرد. خانم جوانی که مدت هاست درگیر نوعی بیماری عفونی مشابه ایدز است.

او در ابتدا گفت: برایم عجیب است در این برنامه هستم. پنج سال پیش که در آمریکا بودم، یکی از دوستانم برایم کلیپی فرستاد که خانمی محترم به برنامه ماه عسل آمده و گفته من ایدز دارد. من آن زمان با برنامه شما آشنا شدم.

اشکی درباره شروع بیماری خود گفت: من در تهران به دنیا آمده ام و بر اثر یک عفونت، ۱۷ ساله بودم که علائم بیماری ام خود را نشان داد. به مرور سیستم ایمنی بدنم ضعیف شد؛ درست مثل کسی که بیماری ایدز دارد. منتهی عامل بیرونی ویروس را نداشتم و مشکل مادرزادی خونی بود. عفونت، بدن درد، احساس خستگی از علائم این بیماری است. که روز به روز وخیم‌تر شد. اوایل پزشکان دلیل بیماری من را نمی‌دانستند.

وی افزود: حدود ۸ سال تب و عفونت داشتم و با آن وضعیت سر کار و دانشگاه می‌رفتم. پزشکان دلیل از بین رفتن سیستم ایمنی من را نمی‌دانستند و به من می گفتند دچار بیماری ایدز شدم. من با شنیدن این خبر خنده ام گرفت؛ همه فکر می‌کنیم بیماری ایدز برای دیگران است، اما من به جایی رسیدم که آرزو داشتم ایدز داشته باشم.

اشکی درباره نوع بیماری اش اظهار کرد: سال‌ها بعد که به آمریکا کوچ کرده بودیم، دکتر من در تعطیلات کریسمس بود. به بیمارستانی رفتم و آنجا دکتری علائم بیماری من را دید و گفت: تب و مشکل فیزیکی دارید و به بیماری من مشکوک شد. شما تصور کنید سال‌های طولانی درس خوانده بودم، مستقل بودم و در شهری جدا از خانواده ام زندگی می‌کردم، اما به مرور خانه‌ام را از دست دادم و پیش خانواده ام برگشتم. کار به جایی رسید که حداقل ۲۰ ساعت در روز خواب بودم و بیماری من را رها نکرد. پزشک معالجم به من گفت دچار یک بیماری عفونی مشابه ایدز شده ام؛ بیماری با عنوان HPV.

آن دکتر به من گفت: این یک ویروس خارجی نیست؛ اتفاقی است که در بدن تو می‌افتد و وقتی بدن به آن مرحله می‌رسد، شوک به بدن وارد می‌شود. شاید سیستم ایمنی بدن به شکلی از خواب بیدار شود و به من پیشنهاد داد شیمی درمانی را شروع کنم. در این سه سال و نیم مثل جنازه بودم؛ حتی در آن روز‌ها پزشک من کار پژوهشی روی بیماران مشابه انجام می‌داد و از ۱۴۵ نفر فقط من زنده ماندم و دکترم همیشه به من می‌گوید تو خود معجزه هستی؛ چرا که این یک بیماری مرگبار و جدی است. من به جایی رسیدم که تنها امیدم رفتن و مرگ بود تا درد‌هایم تمام شود، مرگ و زندگی برایم یکی شده بود.

اشکی بیان کرد: یک شب تب و لرز عجیبی داشتم و آن شب فکر کردم کسانی که ایدز دارند، چگونه زندگی می‌کنند؛ اما با خودم گفتم آن‌ها حق انتخاب دارند، اما بیماری من ژنتیکی بود. نذر کردم اگر زنده بمانم، همه عمر خود را صرف این کنم که به خانه ایرانیان بروم و بگویم که مواظب خود باشید تا hpv نگیرید؛ چرا که من شرایط سختی را تحمل می‌کنم. کسی دلیل زنده ماندن من را نمی‌داند؛ چراکه یک معجزه بود. اما عشق به ساختن مانند دارویی در بدنم تزریق شد و آرام آرام حالم بهتر شد. البته بعد از پنج سال هنوز هم جواب آزمایش هایم حکایت از حال خوب من نمی‌دهد. با اینکه پدر و مادرم در آمریکا هستند، اما من برای ادای نذرم به ایران آمده ام تا درباره بیماری شبیه ایدز توضیح دهم.

اشکی از ویروس hpv گفت و اینکه نسبت به hiv سرعت انتقال بیشتری دارد. hpv درمان ندارد، اما واکسن دارد که آن را قابل پیشگیری می‌کند، ولی hiv درمان و واکسن ندارد. hpv بعد از ۱۵ سال به سرطان تبدیل می‌شود و در آینده سونامی در این بیماری اتفاق می‌افتد. هر سال حدود ۶۳۰ هزار زن سرطان مرتبط با hpv می‌گیرند که نصف آن‌ها منجر به مرگ می‌شود و ۸۵ درصد این انتقال‌ها در کشور‌های توسعه نیافته است. فقط یک درصد در کشور‌های توسعه یافته است؛ چرا که آن‌ها واکسن این بیماری را دارند.

مهمان ماه عسل تصریح کرد: این ویروس خیلی راحت منتقل می‌شود، به همین دلیل خیلی شایع است. در این سال‌ها توانسته ایم با وزارت بهداشت برای پیشگیری از این بیماری رایزنی کنیم؛ البته نقش مشارکت مردم خیلی مهم است. به گزارش سازمان بهداشت جهانی، از هر پنج دختر در غرب یک نفر و از هر ۱۳ پسر، یک پسر قبل از ۱۸ سالگی آزار جنسی را تجربه می‌کند. الان مرز‌های دنیا کمرنگ شده و باید پیشگیری و آموزش را مد نظر قرار دهیم. والدین باید به بچه‌ها بگویند که از خودشان مراقبت کنند. لازم نیست بچه‌ها را بترسانیم؛ بلکه فقط باید یکسری اصول را به آنها یاد بدهیم. من کمپین تولید واکسن این بیماری را از اسفند ماه سال گذشته راه انداختم. در این مدت چند خیر برای کمک با ما همکاری کرده‌اند. با آمدنم به این برنامه خواستم از این قاب از همه کسانی که به پیشگیری اعتقاد دارند، برای تولید این واکسن دعوت به همراهی کنم.

اشکی در پایان گفت: من اهل شهر یزد هستم؛ شهر قنات‌ها. وقتی کسی قناتی را حفر می‌کند، هفت نسل بعد او به آب می‌رسند. من زمانی که شروع به کار در این پروژه کردم، نمی‌دانستم چند روز دیگر زنده هستم؛ الان هم که اینجا هستم نمی‌دانم رمضان سال بعد را می بینم یا نه؛ اما اگر تولید ملی واکسن HPV تا همین امروز فقط آرزوی من بود، مطمئن هستم الان مسئولیت یک ملت شده است و نسل های بعدی ما حتما از آن بهره مند می شوند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین