کد خبر: ۵۲۵۸۳۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
داریوش سجادی در گفتگوی اختصاصی با بولتن نیوز/ قسمت دوم/

حقوق شهروندی بهتراست شامل حال مسئولین شود تا شهروندان

اگر منشور حقوق شهروندی بیاید، بهتر است شامل حال وزرا و مسئولین شود. بدبخت شهروند کاری ندارد، کار خودش را می‌کند.

گروه سیاسی: داریوش سجادی فعال سیاسی و رسانه ای مقیم آمریکا چند روز پیش به بهانه حضورش در ایران، مهمان تحریریه بولتن نیوز بود و به چند سوال خبرنگار ما در حوزه رسانه و سیاست داخلی و خارجی پاسخ داد.

در ادامه قسمت دوم گفتگوی اختصاصی سجادی را با بولتن نیوز، ملاحظه می کنید:

 حقوق شهروندی بهتراست شامل حال مسئولین شود تا شهروندان

* سبک زندگی مسئولین و صاحبان خبر در گسترش روز افزون رسانه و رسانه ای ها چگونه باید باشد؟

واقعیت این است که فرهنگ قدرت در ایران هنوز فرهنگ غنیمت جنگی است، یعنی یک مسئول وقتی به ساختار قدرت راه می یابد، خودش را خادم ملت نمی داند؛ بلکه خودش را متولی ملت می داند. شما وقتی خودت را متولی بدانی برخوردهایی شبیه به آقای وزیر راه و شهرسازی با خبرنگاران پیش می آید. وقتی شخصی مثل شهید رجایی، خودش را خادم ملت بداند، اینگونه اتفاقاتی نمی افتد.

حالا این همه بد آمریکا را گفتیم، خوبش را هم بگوییم؛ زبان شهروند آمریکایی بر سر مسئولین دولت آمریکا بلند است، چرا؟ چون شهروند آمریکایی که مسئولی را انتخاب کرده است، می گوید با مالیات من آن بالا هستی و چون با پول من آن بالا هستی یعنی اینکه نوکر من هستی و اتفاقاً دولتمردان هم کاملاً پذیرفته اند.

اگر خطایی از آن‌ها سر بزند رسانه‌ها و مردم قدرتی دارند که می‌توانند به راحتی آنها را از کارشان برکنار کنند. رسانه‌ها در آنجا قوی هستند و در واقعیت هم می‌دانند که با مالیات شهروندان خدمت می‌کنند. مثل اینجا نیست که پول نفت را در جیب خودشان می‌گذارند و بی‌نیاز از مالیات هستند.

ژورنالیست در ایران خیلی ضعیف عمل می‌کند و ما 10 ژورنالیست معروف بیشتر نداریم که قلمش اثرگذار است، چون تعهد ژورنالیستی دارد؛ الان اکثراً دارند برای وزارتخانه‌ها نقش روابط عمومی بازی می‌کنند و به نحوی به دولت وابسته هستند

نهایتاً اگر منشور حقوق شهروندی بیاید بهتر است شامل حال وزرا و مسئولین شود. بدبخت شهروند کاری ندارد، کار خودش را می‌کند. چند روز پیش در یک جایی بودم و سخنرانی داشتم که یک نفر از من سؤال کرد، در این موقعیت مردم باید چه کاری انجام دهند؟ گفتم: مردم همه کار خودشان را انجام داده‌اند؛ هشت سال به پای جنگ بودند، در کنار فقر بودند و مردم بدبخت پای همه چیز ایستاده‌اند. دولت باید کاری کند؛ مردم طفلک کار خودشان را انجام داده‌اند. مردم کدام کشور به اندازه ایران مظلوم هستند؟ کشور ونزوالا را نگاه کنید دارند همدیگر را تیکه پاره می‌کنند، مشکل معیشت دارند. چه کسانی انقلاب کردند بچه های شمال شهر بودند؟ بچه‌های فقیر بودند. باز هم آنها مظلوم تر هستند. این مسائل را باید زمانی حل کرد که مسئولین خودشان خادم مردم بدانند نه متولی جامعه بدانند.

 

حقوق شهروندی بهتراست شامل حال مسئولین شود تا شهروندان* یک رسانه تا چه اندازه باید به دنبال حقوق جامعه باشد و به افشای مواردی که منجر به نقض منافع مردم و کشور می شود، پافشاری نماید؟ با فشارهایی که از سوی صاحبان قدرت به این رسانه ها وارد می آید باید چه کرد؟

اگر از من می‌پرسید من می‌گویم مرز ندارد باید آن قدر جلو بروید که شهید شوید، بحث شهادت هم در میان نباشد یک سری خط قرمزها به صورت مصنوعی دست‌وپای اطرافیان را بسته است. من در این کشور روزنامه‌نگاری کردم تجربه روزنامه‌نگاری در آمریکا را هم داشته‌ام نه به آمریکا مربوط است و نه به ایران؛ بلکه به جنم فرد مربوط است. من برای ژورنالیست خیلی ارزش قائل هستم، ژورنالیست رشته ای است که در دانشگاه تدریس نمی‌شود، در تحلیلی تدریس نمی‌شود و فقط به جنم فرد و حریت بستگی دارد. آن حریت اگر باشد مثل آن کاریکاتوریست معروف فلسطینی که نماد معروفی دارد و شهید شده است می‌شود. حریت در دوربین شما و قلم من باید بجوشد و هیچ دانشکده ژورنالیستی نمی‌تواند به شما آموزش بدهد.

فرد روزنامه‌نگار باید واقعیت داشته باشد و اگر آن حریت باشد می‌تواند خیلی کارها کند. خدا رحمت کند آقای جلال آل احمد را یک مثال خیلی خوبی می‌زد، می گفت: من در مجله سخن سردبیر بودم و یک روز یک دانشجو آمد و یک مقاله به من داد گفت آقای آل‌احمد این را بخوان و اگر خوب بود آن را چاپ کن. من آن مقاله را در کشو گذاشتم و فراموش کردم؛ هفته بعد آمد و پیگیری کرد، گفتم خداوکیلی یادم رفته است ولی یک چیز می‌خواهم به شما بگویم گفت: مقاله خودت را بردار و در یکی از روستاهای اطراف خلخال برو و در یک طویله بر روی دیوار مقاله خودت را با زغال بنویس اگر حرفی در آن برای گفتن باشد، مطمئن باش که مخاطب خودت را پیدا می‌کنید، ولی اگر حرفی برای گفتن نداشته باشد اگر در نیویورک تایمز و واشنگتن پست هم چاپ کنید هیچ فایده‌ای ندارد.

ژورنالیست باید حریت داشته باشد و حرفی برای گفتن، چه در آمریکا و چه در ایران و چه در افغانستان حرفش اثرگذار باشد می رود و مخاطب پیدا می‌کند. من متأسفم که می‌گویم ژورنالیست در ایران خیلی ضعیف عمل می‌کند و ما 10 ژورنالیست معروف بیشتر نداریم که قلمش اثرگذار است، چون تعهد ژورنالیستی دارد ؛ الان اکثراً دارند برای وزارتخانه‌ها نقش روابط عمومی بازی می‌کنند و به نحوی به دولت وابسته هستند. ژورنالیستی نداریم که به آن نحو یک حکومت را بلرزاند. مشکلات ما این است، عابدینی کجاست؟ بعد از عابدینی دیگر ژورنالیستی تربیت‌نشده است.

 

* خود شما روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب هستید یا روزنامه نگار اصول‌گرا؟

ببینید اگر عقبه سیاسی مرا نگاه کنید من داریوش سجادی از منتهاالیه خط چپ امام وارد سیاست ژورنالیست شدم اما متأسفانه ظاهراً خنگ ترین آن من بودم؛ دوستان دیگری هم در این زمینه بودند منتها دیگر آن ارگانیزم روزنامه نگاری را ندارند و کانون محوریت آن پاشیده است و دیگر مجمع روحانیون را در خط امام نمی‌دانند. ما دیگر از جمله روزنامه‌نگاران هستیم که با سخت جانی در این جا ماندیم، الان دیگر چه هستیم؟ الان دیگر خط امام هم نیستیم بلکه اصلاح‌طلب هم نیستیم، اصول‌گرا هم نیستیم. دیروز در مسجد هم گفتم خدا مرحوم امام رحمت‌الله را رحمت کند یک شعر قشنگ داشت که می‌گفت:

نیستم نیست که هستی همه در نیستی است                         هیچم وهیچ که در هیچ نظر فرمایی

الان اگر از من بپرسید می‌گویم من همان هیچ هستم و فکر می‌کنم خودشکنی بیشتر اثر بگذارد تا اینکه من اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا باشم، این وسایل از سن ما گذشته است ... بگذارید ما هیچ باشیم.

 

* فکر نمی‌کنید جامعه ایران به سمت استقلال می‌رود، به سمت استقلال از حاکمیت سیاسی؟

جامعه ایران؟ به صورت کلی می‌فرمایید؟

 

حقوق شهروندی بهتراست شامل حال مسئولین شود تا شهروندان* مثلاً کسی خودش را جز طیف اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و اعتدالی و … نداند؟

ای کاش برود. ایده‌آل من این است که این اتفاق بیفتد و من اتفاقاً یک مقاله‌ای تحت عنوان از سماحت یک ریختی نوشتم و یک بحث هم راجع جامعه همومورفیک و آیزومورفیک نوشتم و گفتم که این جامعه یک جامعه یکدست و یک ریخت است و تک ریخت نیست بلکه یک ریخت است. حضرت مولوی می‌فرماید :

مردان خدا گرچه هزارند ، یکی اند      مردان خدا جمله پیمانند یکی اند

اگر به آن نقطه برسد آن ایده‌آل جامعه است که از بندهای سیاسی خودش را منفک کند از بندهای حکومت خودش را منفک کند. اتفاقاً آن ایده‌آل دست نایافتنی است که تارگت ما به عنوان شیعه باید حرکتمان آن باشد. منتها وقتی متولی حکومت مثل آقای روحانی که می‌گوید ما مسئول بهشت ساختن نیستیم، متأسفانه نمی‌دانم چه بگویم بله ایده‌آل‌ها آن است و پاسخ ایده‌آل آن است ولی با این موانع و مسایل رسیدن به آن خیلی سخت است، ولی به معنای آن نیست که آن تابلو را فراموش کنیم.

 

* در مورد برجام  گفته اید که اصلاً هیچ آینده‌ای برای آن نمی‌دانید؟

من بر جام را تمام شده می‌دانم و برجام از نظر من خلاص است.

 

* آیا به این اعتقاد دارید که در ایران دوقطبی سیاسی فعال وجود دارد؟

بله دوقطبی فعال است و الان یک هفته است که به ایران آمدم، یک طرف حججی ها را می‌بینم که نشسته‌اند و عشق شهادت و عشق حلب دارند اگر دوقطبی نیست بس چیست؟ از همین وسایل بستر دوقطبی‌ها سیاسی فراهم می‌شود، یعنی حزب‌ها زمانی که می‌خواهند یارگیری کنند بر اساس مسائل موجود در کف جامعه یارگیری می‌کنند. وقتی می‌گوییم در یک طرف حججی ها نشستند و در طرف دیگر قرتی‌ها نشستند، می‌گویم که می‌خواهند یارگیری کنند. براساس خوش شخصی خودشان یارگیری می‌کنند و آن دوقطبی اجتماعی به دو قطبی سیاسی تبدیل می‌شود. که شده است …

 

*ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید...

خواهش می کنم.

 

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
0
0
هم از بزرگواران بولتن و هم از جناب سجادی عزیز هزاران تشکر و سپاس.

بسیار متین و حقیقی و واقعگرایانه ..

من بر جام را تمام شده می‌دانم و برجام از نظر من خلاص است.

...می‌گوییم در یک طرف حججی ها نشستند و در طرف دیگر قرتی‌ها نشستند.....،

بولتن: یک رسانه تا چه اندازه باید به دنبال حقوق جامعه باشد و به افشای مواردی که منجر به نقض منافع مردم و کشور می شود، پافشاری نماید؟ با فشارهایی که از سوی صاحبان قدرت به این رسانه ها وارد می آید باید چه کرد؟

سجادی: اگر از من می‌پرسید من می‌گویم مرز ندارد باید آن قدر جلو بروید که شهید شوید، بحث شهادت هم در میان نباشد یک سری خط قرمزها به صورت مصنوعی دست‌وپای اطرافیان را بسته است. من در این کشور روزنامه‌نگاری کردم تجربه روزنامه‌نگاری در آمریکا را هم داشته‌ام نه به آمریکا مربوط است و نه به ایران؛ بلکه به جنم فرد مربوط است. من برای ژورنالیست خیلی ارزش قائل هستم، ژورنالیست رشته ای است که در دانشگاه تدریس نمی‌شود، در تحلیلی تدریس نمی‌شود و فقط به جنم فرد و حریت بستگی دارد. آن حریت اگر باشد مثل آن کاریکاتوریست معروف فلسطینی که نماد معروفی دارد و شهید شده است می‌شود. حریت در دوربین شما و قلم من باید بجوشد و هیچ دانشکده ژورنالیستی نمی‌تواند به شما آموزش بدهد.
ناشناس
|
Canada
|
۲۱:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۲
0
1
متاسفانه دربین اصول گرایان روزنامه نگار مردمی وبا حنم وحود ندارد حتی یک نفر ولی دربین اصلاح طیبان بسیر زیاد است حتی به قول اقای سجادی شهادت را به جان می خرند وزندانی هم زیاد است
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین