کد خبر: ۵۰۵۷۲۴
تاریخ انتشار:

کوتولوهای اصلاح طلبی و سهام انگاری دولت!

اما به این هم باور دارم که چه در ۹۲ و چه در ۹۶ اصللح طلبان چاره‌ای جز حمایت از روحانی نداشتند.آنها گزینه‌ی دیگری نداشتند که هم بتواند از سد شورای نگهبان بگذرد، هم قدرت رای آوری داشته باشد و هم قادر به مدیریت اوضاع نا بسامان کشور باشد...

گروه سیاسی: در یادداشت پیش رو که به قلم علیرضا اصغری فعال سیاسی پیرامون اصلاح طلبان نگاشته شده نویسنده معتقد است: یکی از دلایلی که جامعه‌ی ایران از سال هفتاد و شش تا بحال به اصلاح طلبان رای داده اند به این سبب بوده که اهل سهم خواهی نبودند. اصلاح طلبان برای کسب قدرت باید اخلاق گرا باشند نه قدرت گرا !مردم ایران به کاسبکاران عنایتی ندارند!

کوتولوهای اصلاح طلبی و سهام انگاری دولت!

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر می باشد:

این روزها هرچه به زمان آغاز کار دولت دوازدهم نزدیکتر می شویم، اظهار‌نظرها درباره کابینه جدید و دخالت های سیاسی و حزبی بر رئیس جمهور تدبیر و امید بیشتر می شود و در این میان برخی سیاسیون ، دیگران را به عدم دخالت و سهم خواهی در کابینه سفارش و نصیحت می کنند؛ در یادداشت پیش رو بقلم "علیرضا اصغری"؛ فعال سیاسی و عضو اصلاح طلبان شهرستان نوشهر، به این مهم پرداخته شده است:
روزنامه‌ی آفتاب یزد نوشت: علیرغم همه‌ی مشکلات اقتصادی باز هم در انتخابات ۹۶ روحانی پیروز شد و حمایت اصلاح طلبان تنها علت پیروزی روحانی بود؛ و حال که روحانی با حمایت اصلاح طلبان دوباره منتخب مردم شده است باید سهم اصلاحات را بپردازد!
ابتدا به ساکن خیلی تاسف خوردم برای اصلاح طلبی و اصلاح طلبان که از کجا به کجا رسیده‌اند. روزگاری بزرگان اصلاح طلبی را برای گرفتن پست و مقام التماس میکردند و حالا کوتوله‌های اصلاح طلبی التماس پست میکنند و مدعی سهم خواهی هستند!
گویا دولت را با شرکت سهامی اشتباه گرفته‌اند!
یکی از دلایلی که جامعه‌ی ایران از سال هفتاد و شش تا بحال به اصلاح طلبان رای داده اند به این سبب بوده که اهل سهم خواهی نبودند. اصلاح طلبان برای کسب قدرت باید اخلاق گرا باشند نه قدرت گرا !مردم ایران به کاسبکاران عنایتی ندارند!
من هم معتقدم که آری رای اصلاح طلبان روحانی را پیروز کرد چه در سال ۹۲ و چه در سال ۹۶.
اما به این هم باور دارم که چه در ۹۲ و چه در ۹۶ اصللح طلبان چاره‌ای جز حمایت از روحانی نداشتند.آنها گزینه‌ی دیگری نداشتند که هم بتواند از سد شورای نگهبان بگذرد، هم قدرت رای آوری داشته باشد و هم قادر به مدیریت اوضاع نا بسامان کشور باشد.
در سال ۹۲ تنها گزینه‌ای که بنظر می رسید هر سه ویژگی را دارد مرحوم آیت الله هاشمی بود که در کمال ناباوری رد صلاحیت شد تا عارف و روحانی که به دید اصولگرایان رای قابل توجهی ندارند در کارزار انتخابات بمانند.
حاکمیت یکدست اصولگرایان اصلا گمان نمی کرد که چهار سال پس از وقایع سال ۸۸ و در حالیکه در آن مدت تمام تریبون ها را بر علیه اصلاح طلبان بکار گرفته بود و هاشمی را بی بصیرت نامیده بود، خاتمی را فتنه‌گر خوانده بود، عده‌ای را در حصر گذاشته بود و عده‌ای را در حبس، کسانی چون عارف و روحانی بتوانند رای بیاورند!
در عوض نامزدهای آنها همیشه در ویترین بودند (محسن رضایی، حداد عادل، قالیباف، ولایتی و سعید جلیلی).
روحانی و عارف در چنین شرایطی وارد شدند، در شرایط تحریمهای سنگین و انزوای بین اللملی و خاموشی و نا امیدی اکثر جامعه. هر دو با هم صحنه را تغییر دادند و در نهایت آنی ماند که بنظر میرسید در صورت پیروزی بهتر از پس اوضاع برخواهد آمد.
روحانی ماند و مردم امواج مثبت را گرفتند و ساطع کردند و در نهایت شد آنچه باید می‌شد.
لطفا شرایط ۴سال قبل را از یاد نبریم
جامعه هنوز افسرده و خسته است و نیازمند روح و انرژی.
اگر میخواهید مُهر مختومه بر اصلاحات و اصلاح طلبی بزنید سهم خواهی کنید./حرف شمال

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین